به غیر از مدت زمان مربوط به دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی، مهندسین و رانندگان بریتانیایی عموماً نقشی اساسی و عمده در زمینه طراحی و ساخت اتومبیل‌های پرسرعت و ثبت رکوردهای گوناگون و جالب‌توجه داشته‌اند که در این زمینه می‌توان به رکورد Lydston Hornsted و دستیابی به سرعت ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت به‌وسیله‌ی خودروی بنز ۳ در حدود ۱۰۰ سال پیش و رکورد Andy Green و سبقت وی از سرعت صوت با دستیابی به سرعتی معادل با ۱۲۲۸ کیلومتر بر ساعت در سال ۱۹۹۷ توسط اتومبیل ثراست اس‌اس‌سی (Thrust SSC) اشاره کرد.
از دیگر اهداف این پروژه گسترش توانایی‌های مربوط به مهندسین و دانشمندان بریتانیایی در سراسر دنیا و توسعه‌ی تکنولوژی‌های جدید و به دنبال آن توسعه و پیشرفت شرایط اقتصادی اروپا و به‌ویژه بخش بریتانیا و صنعت خودرو در این بخش می‌باشد.
نحوه‌ی پایداری این جت زمینی بر روی زمین
طی نشستی که در حدود ۷ سال پیش با آقایان رون آیرس و ریچارد نوبل به عنوان اولین هدایت‌کنندگان اتومبیل ثراست اس‌اس‌سی برگزار گردید ایده‌ها و چالش‌های آیرودینامیکی مربوط به طراحی یک اتومبیل با سرعتی معادل با ۱۶۱۰ کیلومتر بر ساعت مورد بحث و بررسی قرار گرفت و دیری نپایید که تصویر زیر در دانشگاه سوانسی ارائه گردید.
در طول قرن گذشته پیشرفت تکنولوژی و افزایش میران شجاعت رانندگان منجر به ثبت رکوردهای سرعت جالب‌توجهی شده است، هرچند که رکورد اولیه توسط یک اتومبیل برقی به ثبت رسانده میشد و اغلب رکوردهای به ثبت رسیده طی نیمه‌ی اول قرن پس از آن توسط موتورهای پیستونی به ثبت رسیدند. این موتورهای احتراق داخلی هم اکنون تقریباً در تمامی اتومبیل‌های مدرن دیزلی و بنزینی دیده می‌شوند که با استفاده از این نوع موتورها رکورد سرعت را نهایتاً می‌توان تا ۶۴۴ کیلومتر بر ساعت افزایش داد.
برای افزایش سرعت نیاز به تولید قدرت مضاعفی می‌باشد و این موضوع دقیقاً توجه مهندسین را به سوی موتورهای جت و موشک جلب نمود و در این میان با بالا رفتن میزان سرعت توجه به مبارزه و تقلیل نیروی اصطکاک ناشی از باد و هوا بسیار مورد اهمیت و بررسی قرار گرفت و از این‌رو آئرودینامیک خودرو به جهت دستیابی به سرعت بسیار بالا از مهم‌ترین عوامل مؤثر در روند تحقق این امر و ثبت رکوردهای جدید سرعت قرار گرفت.
سریعتر، قوی‌تر و صیقلی‌تر
علم آئرودینامیک در واقع روند حرکتی و گردشی هوا و باد در اطراف بدنه‌ی اتومبیل و نیروهای ایجاد شده توسط این هوا و مقاومت و اصطکاک شکل هوا در روند حرکتی اتومبیل را مورد بررسی قرار می‌دهد. معادلات ریاضی که این پدیده را تجزیه و تحلیل می‌کنند بسیار پیچیده هستند، اما با اختراع و پیشرفت کارایی ابررایانه‌ها طی چند دهه‌ی گذشته تقریباً تمامی مطالعات و بررسی‌های آیرودینامیکی می‌بایست در روند آزمایشات تست‌های مربوط به سرعت و تونل‌های باد مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرند.
بنابراین، امروزه با استفاده از این رایانه‌ها می‌توانیم مدل‌های بسیار دقیق و حساب شده‌ای از معادلات آیرودینامیکی داشته باشیم. این رایانه‌ها می‌توانند مدل‌های مجازی دقیقی از روند عملکرد تونل‌های بادی و هوایی بکار گیری شده در اختیار کاربران و مهندسین قرار دهند. جریان و گردش هوا می‌بایست دقیقاً در قسمت بی‌نظم توربولانس و با طول‌موج‌های کوتاه در بازه‌های زمانی اندک طراحی گردد.
در زمانی که این موضوع مورد بررسی قرار گرفت مهندسین دریافتند که طراحی دماغه‌ی جلویی اتومبیل به سمت پایین در واقع مشکل اصلی و واقعی نیست و نشان داده شد که فقط در شرایطی ایجاد ارتفاع در دماغه‌ی اتومبیل صحیح می‌باشد که از متعادل بودن جریان هوا در قسمت زیرین و بالایی دماغه و در اصطلاح خنثی بودن جریان هوا در این دو بخش اطمینان حاصل به عمل آید. در واقع مشکل اصلی, نگه‌داشتن بخش عقب خودرو بر روی زمین در اثر امواج ضربه‌ای ایجاد شده بر سیستم تعلیق و چرخ‌ها است.
این نوع رفتارهای آیرودینامیکی پیش‌بینی‌نشده, دانشمندان و مهندسین را مجبور به ۶ ماه مطالعه و بررسی و سعی در بهینه‌سازی سیستم تعلیق عقب کرد که نتیجه‌ی این مطالعات طراحی اختصاصی سیستم “دلتا فیرینگ” بوده است که به تازگی در مجله‌ی مهندسی اتومبیل منتشر گردید. این اختراع به شکل مؤثر و دقیقی از قاعده و بخش زیرین خودرو در قبال فشار بالای ایجاد شده بر روی چرخ‌های عقب در زمانی که اتومبیل سرعت زیادی دارد, حفاظت می‌نماید. در واقع بدون وجود سیستم “دلتا فیرینگ” در اتومبیل بلودهاوند مسلماً این خودرو نیز دچار فاجعه و سرنگونی خواهد شد.
مشکلات پیش‌بینی نشده
طی مذاکرات اولیه‌ی انجام شده, میزان دشواری و سختی ایجاد مجرای مصرف دوگانه و مجزا در طراحی اصلی به جهت تزریق میزان هوای مناسب به کمپرسور موتور جت EJ200 در طول تمامی رنج‌های سرعتی پیش‌بینی نشده بود. این موضوع نهایتاً منجر به ایجاد مجرای مصرف تک‌گانه گردید.
طی روزهای اولیه‌ی طراحی هیچ ایده‌ای در مورد چگونگی پایدار ساختن این خودرو وجود نداشت و این موضوع بدین معنا بود که ایده‌ی درستی در مورد سایز و اندازه‌ی مناسب باله‌ها به جهت ایجاد پایداری طی سرعت بسیار بالای ایجاد شده وجود نداشت.
اولین طراحی‌های آیرودینامیکی بر اساس این سؤال بودند که شکل خارجی و ظاهری این اتومبیل می‌بایست به چه شکل باشد؟ و با تصور و ملاک قرار دادن سرعتی معادل با ۱۶۱۰ کیلومتر بر ساعت, از نتایج و محاسبات مبتنی بر عملکرد آیرودینامیکی به دست آمده توسط رایانه‌ها شگفت‌آور و سورپرایز کننده بودند و تلاش برای درک و پاسخگویی به این موضوع توسط مهندسین و دانشمندان ادامه داشت و بنا به اظهارات آن‌ها این موضوع به یک عامل خسته‌کننده‌ی اعصاب تبدیل شده بود. از این‌رو مشارکت‌های عمده در جلسات و نشست‌های طراحی و مهندسی آغاز گردید.
سطوح جریان و استریم منجر به تسخیر جریان‌های پیچیده پایین‌دست در Bloodhound CFD و استفاده به عنوان یک ترمز بادی گردیده است.
ترجمه از: امین رضائیان
pouya
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳خوشم نیومد…
محمدرضا
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳دوستان میدونم ارتباطی به این بحث نداره ولی یه سؤال شما بین این مدل ها کدوم مدل رو ترجیح می دید ؟ (واسه خرید منطقه آزاد ارس)
1- تویوتا کرولا
2- نیسان سنترا
3- مزدا 3
4- هوندا سیویک
5- هیوندای الانترا
6- کرایسلر 200 پایه
ارمان
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ما که تهرانیم و کرایسلر و نیسان سنترا نداریم اینجا ولی تو بقیه گزینه ها هوندا سیویک گزینه بهتری هست به نظر من
رضا
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳مزدا3-کرایسلر200
rasa
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳dadash gimat haro ham benevis shayad ma ham tonestim yeki bekharim
be nazaram 5 va 3 ro bikhial sho kolan ke beyne onayi ham ke monde ye chizi begir ke rahat peyda she gataatesh
رضا
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳فارسی بنویس که آدم حوصله داشته باشه بخونه
Metalhead
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳کرولا 2014 ، بهترین انتخاب ، ولی اگه نشد گزینه ی دوم هوندا سویک و گزینه ی سوم مزدا 3 … نیسان سنترا هم که تو تهران نیست ، هست آیا؟
محمدرضا
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳فک نکنم تا حالا ندیدم
ولی نسبت به قیمتش خیلی آپشن داره
می خوام بدونم آیا برند نیسان و تویوتا رو در نظر بگیریم یا خیر؟
Metalhead
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳الانترا و سراتو که افتضاحند ، مزدا 3 هم بدلیل شاهکار های بهمن موتور ، کیفیت رنگ خوبی نداره ، هوندا سویک خوبه ولی طراحی جلوش به دل نمیشینه و شرکت وارد کنندش اونجور که شنیدم خوب پشتیبانی نمیکنه ، نیسان سنترا هم که اصلا فکر نکنم تو تهران باشه ، بهترین گزینه کرولا 2014 ، زیبا ، کم مصرف ، با کیفیتی عالی ، ایرتویا هم خوب پشتیبانی میکنه ، دوست عزیزم سعی کن کرولا 2014 GLI بگیری ، بهترین گزینست
« میلاد . فقط آلمان . فقط بنز »
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳درود . یا سیویک . یا کرولا .
HUMMER BLACKWOOD
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳اگه ماشین بادوام می خوای کرولا . اگه اسپرت می خوای سیویک . کرایسلر رو هنوز ندیدم . اما چون مزدا 3 تو ایران مونتاز میشه برا لوازم یدکی و خدمات بهتره
yasin
۱ فروردین ۱۳۹۴نیسان سنترا….و….مزدا3
mersedes
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳کی میتونه برونش اثلا به چه درد میخوره فقط واسه درگ خوبه
soroush
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳با سلام و سپاس از این اطلاعات دوست داشتنی که حتی اگر کسی علاقه ای هم به بحث جت زمینی نداشته باشه انقدر جذاب که تا پایانش می خونه،بعد مسئولان محترم کشور ما هم می گویند صنعت داریم!!!!آیا واقعا این توهینی به صنعت های مختلف جهان نیست؟هر روز 1 نوآوری،هر روز 1 اختراع،واقعا به کجا چنین شتابان آقایونی که می فرمائید صنعت خودرو ایران در رتبه بندی جهانی مکان 14 داره!!!!!!!!!!!!یا کلا از دنیا بی اطلاعید یا اینکه………..؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ولی به هر حال امیدوارم اون روزی برسه که همه ما ایرانی ها بهترین های جهانو داشته باشیم
Masoud AMG
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳سلام و سپاس فراوان از بابت تهیه و ترجمه این مقاله متفاوت وآموزنده.
چاپلو
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳سلام به همه.
اول از همه جا داره از اقای امین رضائیان بابت ترجمه ی این مطلب تشکر کنم
کاملا مطالب درسته محاسبه ی جریان های ایجادی در یه وسیله ی نقلیه به دو دسته جریان لامینار در قسمت جلو خودرو(جریان پر فشار)و جریان توربولانس در قسمت عقب خودرو(جریان کم فشار) تقسیم میشه
در قسمت دماغه جت هوا رو میشکافه و یه برش در لایه های هوا ایجاد میکنه
در قسمت عقب هم لایه های هوا میخوان به حالت اولیه برگردن پس مس جارو برقی میخوان ته جت رو بمکند و مانع از جلو رفتن جت بشن
محاسبه ی جریان پر فشار لامینار اسونتره بنا به دلایل علمی و فرمول هایی که وجود داره چون این جریان فشاریه
اما جریان توربولانس یا جریان اشفته به خاطر وابسته بودن به سرعت جت و طراحی باله های عقب و انتهای جت میتونه به هر شکلی ایجاد بشه و محاسبه ی اون واقعا کار سختیه.
واقعا هدف از هزینه و ساخت همچین پروژه ای چیه؟
Mohammad XX
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳چاپلو جان
یه سوالی دارم
هر چی در اطراف و پشت خودرو، توربولانس کمتری ایجاد بشه ضریب درگ کمتر میشه؟؟
چاپلو
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳سلام ساعت 12.30 بامداد است و من تازه از مغازه اومدم خونه
محمد جان من اطلاعاتی کمی راجع به این مسائل دارم اما با چیزایی که راجع به اصول طراحی خودرو و مسائل ایرودینامیکی میدونم
باید بگم اونطور که شما فکر میکنید نیس
قسمت اعظم نیروی مقاومتی هوا رو جریان لامینار تشکیل میده این نیروی یه نیروی پر فشاره و بیشترین اثر رو داره
اما جریان توربولانس به همون میزان اثر نداره و اگه محاسبات درست در نظر گرفته نشه بیشتر باعث برهم خوردن تعادل میشه خصوصا در سرعت های بالا با این حال نباید تاثیر اون در ضریب درگ رو فراموش کرد امروز به دلیل محاسبه ی پیچیده ی جریان های توربولانس خیلی ها کمتر روی اون مانور میدن و بیشتر توجه به طراحی دماغه و جلو ماشین هست تا عقب اون
درکل ایرودینامیک ترین شکل هندسی موجود شکل قطره ی باران هست
برعکس تصور خیلی از ماها
به همین دلیل میشه گفت ایرودینامیک یه ماشین مس بوگاتی خیلی خوبه
اصول کلی اینه که جریان باد در قسمت جلو به سرعت شکافته بشه و در عقب به ارامی به حالت اولیه برگرده پس طبق این اصل ماشین باید در قسمت جلو بیشترین سطح مقطع رو داشته باشه و در قسمت عقب به ارامی سطح مقطع کم بشه تا به صفر برسه مس کلاه دوچرخه سواران حرفه ای و مس بوگاتی میخوام بگم ایرودینامیک اون نیس که نوک ماشین تیز باشه و تهش پهن ماشین ایرودینامیک مس گوه نیس شاید بگید پس چرا این جت به شکل موشکه دلیلش به خاطر کنترل اونه میشد این جت رو به شکل ایرودینامیکتری ساخت اما ایا کنترل اونهم اسون میشد مسلما الان جریان عبوری از سطح به نحوی خواهد بود که اصطکاک مقاومتی هوا جت رو به یه حرکت مستقیم وادار کنه و مانع از برهم خوردن تعادل اون بشه
در پایان باید گفت جریان توربولانس کمتر ضریب درگ رو کاهش میده اما در هدایت وسیله هم تاثیر گذاره
پس این جریان باید تا حدی کم بشه اما این که تا چه میزان بشه و به چه شکلی در بیاد نیاز به مطالعه و تحقیق فراوان داره که از عهده یک فرد خارجه و نیاز به ازمایشات فراوان و محاسبات پیچیده داره. کم و کاستی ها رو به بزرگواری خودتون ببخشید.
Mohammad XX
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ممنون چاپلو جان
لطف کردی
sadegh
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳1610 کیلومتر بر ساعت؟؟؟؟!! خیلی حرفیه! اگه بتونن کاملا عملیش کنن و آزمایشاتش بدون مشکل انجام بشه واقعا کار خیلی بزرگی انجام دادن
اگه جهان همینجوری پیش بره تا چند وقت دیگه هم سرعت نور رو میشکنن!!!!! انوقت باید دید انیشتین راست میگفت که هر کی با سرعت نور بره از زمان میزنه جلو یا نه؟!؟!
چاپلو
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳داش صادق فک میکنم انیشتین گفته بود هرکی با سرعت نور حرکت کنه زمان براش کند میشه.البت همطمئن نیستم
sadegh
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳چاپلو جان، فک کنم جملش این بود: اگه 2 بچه هم زمان به دنیا بیان، یکیشون با سرعت نور دور زمین تاب بخوره و بیاد سر جاش، اون که تاب خورده 80 سالشه و اون یکی 1 روزه! (البته منم خیلی مطمئن نیستم، اگه فهمیدی ما را هم از نگرانی نجات بده! :) )
چاپلو
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳دقیقا منم عینا همین مثال رو به ذهن داشتم البته فک کنم منظورت اونی که تاب خورده 1 روزه اونی که زمین بوده 80 سال درست میگم.
و این ینی زمان برای اونی با سرعت نور میرفته کند شده
البته طبق نظریاتی که شنیدم و خودم هم باور دارم اگه از سرعت نور سریعتر بریم میشه از زمان جلو زد و گذشته رو دید توجه کنید گذشته نه اینده.
sadegh
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳چپلو جان پیداش کردم، یه جورایی هم تو درست میگی، یه جورایی هم من درست میگم!!
((بر پایه نظریهٔ نسبیت، با افزایش سرعت یک جسم، زمان برای آن جسم کندتر می‌گذرد. اگر با سرعت نزدیک به نور با قطار حرکت کنیم زمان خیلی دیر تر می‌گذرد مثل این است که داریم دور سیاه چاله‌ای بزرگ می‌چرخیم وبا این کار زمان بسیار دیر تر می‌گذرد و اگر باسرعت نزدیک به نور یک هفته حرکت کنیم به ۱۰۰ سال بعد می‌رویم .
هر ماشینی متحرکی حتی اتومبیل شخصی شما هم می‌تواند به عنوان یک ماشین زمان عمل کند. هر جسم دارای حرکت، زمان مخصوص به خود را دارا خواهد بود پس وقتی یک جسم بتواند با سرعت بیشتر حرکت کند نحوه گذر زمان نیز برای آن متفاوت از بقیه اجسام خواهد بود. مثلا ما می‌توانیم با سوار شدن به یک ماهواره و گردش با سرعت بالا دور زمین روزی چند میلیونیوم ثانیه این پدیده را در زندگی مان حس کنیم. زمان در این حالت برای ما کندتر می‌گذرد از حالتی که در روی زمین هستیم. حالا هر چه قدر سرعت بیشتر شود و نزدیک به سرعت نور شویم این پدیده بیشتر قابل دریافت خواهد بود به صورتی که مثلا اگر با سرعت نزدیک به نور ساعتی حرکت کنیم بعد از سکون متوجه اختلاف فاحش میان زمان گذشته برای ما (چه از لحاظ فیزیکی و چه از لحاظ فیزیولوژی) خواهیم شد. پس ما با این کار به نوعی زمان را برای خود کندتر کرده و به آینده سفر خواهیم کرد.))
چاپلو
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳حرف شما کاملا درسته.
این که گفتم اگه از سرعت نور تند تر بریم گذشته رو میبینیم معقوله ی دیگه ای هستش.
رضا
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳تلاششون قابل ستایشه و همچنین از جان گذشتگی راننده های این جور ماشین ها و آزمایشات
چاپلو
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ناخداگاه یاد جمله ای از یه فیلم افتادم که میگفت “من اونها رو به علم تبدیل کردم” منظورش چندتا انسان بود.
فک میکنم اگه راننده این ماشین خدا یه ناکرده بمیره به علم تبدیل میشه نمیدونم چرا.
رضا
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳جمله قشنگی بود چاپلو
چاپلو
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ممنون.
حالا سوال اینجاست که کی دوست داره به علم تبدیل بشه
من که علاقه ای ندارم :)
امید
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳واقعا خیلی دل میخاد با یکی از این خودرو یا بهتر بگم جت زمینی به حداکثر سرعت برسی
PEUGEOT
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳خوراک خودمه
وای چه شود
چاپلو
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳بفرما قهرمان ملی هم پیدا شد
منو بزنن هم سوار این نمیشم. :)
PEUGEOT
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳با من بودی چاپلو جان
چاپلو
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳بله پزو جان. مگه غیر از شما کس دیگه ای هم علاقه داره سوار این موشک بشه
PEUGEOT
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳چیکار کنم عشق سرعتم دیگه
امید
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ایول کارت درسته پژو جان به من پولم بدن نمیرم توش اگه 60 سالگی رو رد کردم احتمال داره بشینم تو این ماشین در اوج جوانی ن دلم نمیخاد
Mohammad XX
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳حیرت آوره.
قبلا اون Thurst SSC دیوار صوتی رو شکسته بود، درسته؟
داریوش
۱۱ فروردین ۱۳۹۴پژو جان داداش حالا اگه راه داشت شما دورت رو زدی بده به منم یه صفر تا صد باش پر کنم ببینم چن چنده :D
قول میدم گازش رو تخت نکنم :D
Ali
۱ مهر ۱۳۹۴صفر تا هزار این بیشتر طول میکشه یا صفر تا صد پراید؟؟ :)
وحید
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۶با سلام
نظریات آقایان چاپلو و پزو در مورد نظریه ی نسبیت جالب بود، اما متاسفانه باید عرض کنم که طی جدیدترین تحقیقات دانشمندان به دلیل پدیده ای به نام انبساط زمانی ، حرکت منفی در زمان ( رو به گذشته) غیر ممکن است . هرچند از لحاظ تئوری اگر سرعت حرکت فردی بیش از سرعت نور باشد می تواند در زمان رو به گذشته پیش رود ولی به دلیل پدیده ی یاد شده در بالا، در واقعیت چنین چیزی ممکن نیست. در مورد سیر در زمان ( رو به آینده) هم تنها استدلال محتمل و منطقی این است که: به دلیل کند شدن گذر زمان (برای فرد محرک با سرعت نزدیک به سرعت نور) و متعاقب آن طول عمر بیشتر نسبت به هم سالان خود ، آینده ی بیشتری را ببیند. جالب است بدانید که خود انیشتین در توضیح ساده ی نظریه ی نسبیت چنین می فرمایند: فرض کنید دست خود را روی شعله ی آتش گرفته اید، اگر گذر زمان در آن لحظات را با زمانی که با دختر مورد علاقه تان سپری می کنید مقایسه نمائید به قضیه نسبیت پی خواهید برد. یعنی گذر زمان بسته به نحوه ی طی شدن آن برای ما ، نسبی است . در هنگام مطالعه متن علامات نقطه و کاما را لحاظ نمایید. عذر خواهی به سبب طولانی شدن متن
enzo
۱۸ بهمن ۱۳۹۶آقا به خدا قشنگ تره بگید سرعت 1000 مایل بر ساعت خلاص
طرف هدف گذاریش براساس مایل بوده نه کیلومتر
mm.y@rlou
۱ اردیبهشت ۱۴۰۰جت زمینی دوتا بال بزار هوایی شه دیگه حد اقل به یه دردی بخوره