آفریقای جنوبی
تولید آرو در آفریقای جنوبی توسط کارخانه محلی استنلی موتورز آفریقای جنوبی در سال ۱۹۶۸ آغاز شد. آرو در این کشور با برند هیلمن و با دو نام ووگ و آرو بتولید میرسید. هیلمن آرو درواقع همان هیلمن مینکس تولید انگلستان بود که با همان ظاهر مینکس (دو چراغ گرد در جلو) بهعنوان مدل ارزانقیمت یا پایه بتولید میرسید. هیلمن ووگ هم همان سینگر ووگ بود که بهعنوان مدلی لوکستر و با نام هیلمن بجای سینگر (و با همان طراحی ظاهری سینگر ووگ) در آفریقای جنوبی عرضه میشد. ازآنجاکه استنلی موتورز در آن زمان به تولید محصولات پژو هم در آفریقای جنوبی میپرداخت، به جهت کاهش هزینههای تولید بجای موتورهای اصلی انگلیسی، موتور ۱۶۰۰ سیسی متعلق به پژو ۴۰۴ را بر روی آرو نصب میکرد. این موتور ۶۸ اسب بخار قدرت داشت.
در سال ۱۹۷۲ همزمان با عرضه هانتر MK3 در انگلستان و بهتبع آن هانتر HE در استرالیا، نمونههای تولید آفریقای جنوبی هم فیسلیفت شدند. البته در این سال، تولید مدل آرو متوقف شد و فقط هیلمن ووگ عرضه میگردید. همچنین در همین سال نسخهٔ استیشن آرو هم با نام هیلمن ووگ سفری در آفریقای جنوبی عرضه شد. در این فیسلیفت، هیلمن ووگ آفریقای جنوبی از هیلمن هانتر HE استرالیا تبعیت نمود و ظاهر آن کاملاً مشابه هانتر HE شد و فقط چند تغییر جزئی با هانتر HE داشت بهطوریکه راهنماهای جلو مشابه هانتر MK3 بودند (درواقع برخلاف هانتر HE، راهنماهای جلو تغییر نکردند)، از رینگهای رواستایل در آن استفاده شده بود و داشبورد آن نیز تغییر نکرده و همچنان چوبی بود.
سپس در سال ۱۹۷۴ نیز فیسلیفت دیگری در هیلمن ووگ آفریقای جنوبی اعمال گردید و جلوپنجره هانتر MK3 جایگزین جلوپنجره هانتر HE و داشبورد دوقلو جایگزین داشبورد چوبی گردید. هرچند چراغهای عقب تغییری نکردند و همچنان مشابه مدلهای استرالیایی بودند. هیلمن ووگ دارای تجهیزات کامل کرومی ازجمله زههای در، گلگیرها و شیشهها و رکابهای کرومی نیز بود.
در سال ۱۹۷۵ مدل وانت هیلمن ووگ اختصاصاً مخصوص آفریقای جنوبی با نام دوج هاسکی عرضه گردید. این وانت بر اساس هیلمن هانتر شکل گرفته بود و با وانت پیکانهای ایرانی تفاوت داشت بهطوریکه در جلو کاملاً مشابه هیلمن ووگ (یا همان هیلمن هانتر MK3) بود؛ یعنی برخلاف پیکان وانتهای ایران که با دو چراغ گرد تولید میشدند دوج هاسکی با چراغهای مربعی عرضه میشد. از دیگر تغییرات دوج هاسکی نسبت به وانت پیکان میتوان به استفاده از داشبورد دوقلو (درحالیکه وانت پیکان با داشبورد تخت تولید میشد)، شیشۀ عقب متفاوت و با قابلیت باز شدن، چراغهای عقب متفاوت و ستون B پهنتر که راحتی بیشتری را برای سرنشینان فراهم میکرد اشاره نمود. به همین دلایل دوج هاسکی در عین وانت بودن راحتی و خصوصیات مدل سدان را نیز به همراه داشت. دوج هاسکی هم مانند مدل سدان (هیلمن ووگ) مجهز به همان موتورهای ۱.۶ لیتری و ۲ لیتری پژو بود. این وانت در تعداد محدودی طی سالهای ۱۹۷۵ و ۱۹۷۶ در آفریقای جنوبی تولید شد.
در سال ۱۹۷۶ همزمان با حذف تمامی برندهای گروه روتس توسط کرایسلر و استفاده از نام کرایسلر برای محصولات خانواده آرو، هیلمن ووگ آفریقای جنوبی نیز به کرایسلر ووگ تغییر نام داد. همزمان با این تغییر نام، ظاهر ووگ نیز دستخوش تغییراتی شد بهطوریکه جلوپنجره هیلمن هانتر MK4 (که در سال ۱۹۷۴ بر روی هانتر نصب شده بود) جایگزین جلوپنجره قبلی شد، پنل عقب حذف گردید، راهنماهای جلو تغییر کردند و چینش چراغهای عقب نیز تغییر کرد درحالیکه سپرها تغییری نکرده و همچنان از همان سپرهای اولیه (شمشیری) استفاده میشد. این تغییرات در مدل استیشن هم اعمال گردید اما در دوج هاسکی فقط جلوپنجره تغییر نمود. علاوه بر این تغییرات، در کرایسلر ووگ موتور ۲۰۰۰ سیسی پژو ۵۰۴ جایگزین موتور قبلی پژو ۴۰۴ گردید. این موتور که ۹۳ اسب بخار قدرت داشت کرایسلر ووگ را تبدیل به یکی از اعضای قدرتمند خانواده آرو کرده بود. تولید کرایسلر ووگ همچنان ادامه داشت تا اینکه سرانجام در سال ۱۹۷۹ و همزمان با توقف تولید کرایسلر هانتر، تولید کرایسلر ووگ آفریقای جنوبی نیز خاتمه یافت.
روتس آرو در ایران
طی قسمتهای گذشتهٔ مطلب تاریخچهٔ پیکان به معرفی انواع گوناگون روتس آرو (پیکان) که با ویژگیهای متفاوتی تحت برندهای مختلف گروه روتس تولید میشدند پرداخته و سپس نگاهی داشتیم نسخههای تولیدشدهٔ این خودرو در کشورهایی غیر از انگلستان. در این قسمت بررسی انواع و اقسام روتس آرو پایان یافت و بنابراین به موضوع اصلی این سری مطالب یعنی پیکان و تاریخچهٔ تولید آن در ایران رسیدیم؛ اما برای بیان تاریخچهٔ این خودرو بهتر است در ابتدا مروری داشته باشیم بر زندگینامهٔ برادران خیامی. احمد خیامی مرد بزرگی بود که از هیچ شروع کرد و بعدها به یک کارآفرین موفق و یکی از ثروتمندترین افراد زمان خود تبدیل شد. مردی که شرکتی را تأسیس کرد که امروزه آنرا با نام ایرانخودرو میشناسیم.
احمد و محمود خیامی
احمد خیامی در سال ۱۳۰۳ در مشهد در خانوادهٔ سید ابوالقاسم خیامی متولد شد. وی در هفتسالگی مانند بسیاری از کودکان به مدرسه رفت اما علاقهٔ و عشق اصلی او کارهای صنعتی و بهخصوص خودرو بود. احمد کمی که بزرگتر شد پس از پایان ساعت مدرسه به خیابان رفته و به شستشوی خودروها میپرداخت. کمی بعد با خرید چند آچار ساده به تعمیر خودروها میپرداخت و با پولی که از راه شستن و تعمیرات جزئی خودروها کسب نمود ابتدا یک دوچرخه و سپس یک موتورسیکلت دستدوم خریداری کرد. وی با موتورسیکلت در کوچهها و خیابانهای مشهد میگشت و بهعنوان تعمیرکار سیار خودروهایی که درراه خراب شده و مانده بودند را تعمیر میکرد. پسازاین، احمد خیامی به کارهای مختلف دیگری چون کرایه دادن دوچرخه و موتورسیکلت، مسافرکشی با موتورسیکلت و کار در گاراژهای تعمیرگاه خودروی مشهد مشغول شد.
همچنین پدر احمد خیامی هم تجارت حملونقل داشت و یک گاراژ و تعدادی کامیون در اختیار داشت؛ اما در دوران جنگ جهانی دوم و با اشغال ایران توسط متفقین، روسها کامیونها و گاراژ خیامی را مصادره نمودند. پس از پایان جنگ، روسها مشهد را ترک کرده و کامیونها را با خود به شوروی بردند اما گاراژ را آزاد گذاشتند. به همین دلیل ابوالقاسم خیامی گاراژ را تبدیل به تعمیرگاه نموده و در آن به تعمیر خودروها پرداخت. احمد و برادر کوچکترش محمود نیز در این تعمیرگاه در کنار پدر مشغول به کار شدند. احمد روزها به کار در تعمیرگاه مشغول میشد و شبها در مدرسهٔ شبانه به تحصیل میپرداخت.
احمد خیامی به دلیل اینکه از بچگی با خودرو سروکار داشت، بهسرعت با آن آشنا شده و بهمحض رسیدن به ۱۸ سالگی موفق به گرفتن گواهینامهٔ رانندگی شد. در آن دوران، عرضهٔ خودروهای روز دنیا توسط نمایندگیهایی در ایران انجام میگرفت. یکی از این نمایندگیها، خانوادهٔ نمازی بودند که نمایندگی جنرال موتورز را در ایران در اختیار داشتند و خودروهای ساخت این شرکت را از تهران به شهرهای بزرگ ایران ارسال میکردند؛ اما در آن سالها هنوز راهآهن به راه نیفتاده و تریلرهای خودروبر نیز وجود نداشتند؛ بنابراین خودروهای نو توسط رانندهها از جادههای خاکی و پردستانداز از تهران به دیگر شهرها فرستاده میشد.
یکی از این شهرها، مشهد بود که خانوادهٔ نمازی علاقهٔ زیادی به فروش خودروهای جنرال موتورز در آن داشتند. بدین ترتیب احمد خیامی با خانوادهٔ نمازی آشنا شده و بهعنوان راننده برای آنها به کار مشغول شد. وی خودروهای صفرکیلومتر را در تهران از نمایندگی نمازی تحویل گرفته و آنها را به مشهد میرساند تا به دست خریداران برساند. وی که عاشق خودرو بود از کارش بسیار لذت برده و خودروها را با دقت و وسواس زیادی به مشهد میرساند. به همین دلیل خانوادهٔ نمازی بسیار از او راضی بوده و همواره او را حمایت میکردند. احمد خیامی هم که آرزوی خرید یکی از همین خودروهای لوکس و گرانقیمت را داشت، سخت کار میکرد. او از روزها و ساعات استراحت و تفریح خود زده و بهسرعت به انتقال خودروها از تهران به مشهد میپرداخت.
پس از موفقیت در این کار، احمد خیامی با دیگر نمایندگیهای خودرو در ایران مثل برادران کاشانچی نمایندگی فیات و فریدون سودآور نمایندگی مرسدس بنز و مالک شرکت خاور نیز آشنا شده و خودروهای آنها را نیز از تهران به مشهد انتقال میداد. عشق، علاقه، پشتکار و دقت فراوان احمد خیامی در کارش موجب شد که فریدون سودآور نیز وی را بهعنوان یک دوست و همکار قبول کند. پسازاین موفقیتها، احمد خیامی تصمیم گرفت در شیوهٔ کارش تغییری ایجاد کند به همین دلیل اقدام به گرفتن نمایندگی از خانوادهٔ نمازی در مشهد نمود و نمازیها هم کاملاً از این حرکت او استقبال کردند. این موفقیت، گامی مهمی برای رسیدن احمد جوان به آرزوهایش بشمار میرفت.
وی پس از گرفتن نمایندگی خودروسازان در مشهد، همچنین اقدام به تأسیس تعمیرگاهی در یک گاراژ با نام «تعمیرگاه برادران خیامی» نموده و در آنجا به تعمیر خودروها میپرداخت؛ اما پس از چندی احمد به این نتیجه رسید که امکان پیشرفت و ترقی بیش از این در مشهد وجود ندارد. به همین دلیل پس از سالها شستشو و تعمیر خودرو، کرایهٔ دوچرخه و موتورسیکلت، انتقال خودرو از تهران به مشهد و…، در آستانهٔ سیسالگی، نمایندگیها و گاراژ تعمیرگاه خود را به بردار کوچکترش محمود سپرد و در پی رسیدن به آرزوهایش زادگاهش را ترک کرده و راهی پایتخت شد.
تمامی قسمتها
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت اول)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت دوم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت سوم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت چهارم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت پنجم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت ششم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت هفتم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت هشتم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت نهم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت دهم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت یازدهم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت دوازدهم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت سیزدهم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت چهاردهم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت پانزدهم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت شانزدهم)
تاریخچهٔ پیکان، یار قدیمی ایرانیان (قسمت آخر)
نیما ناصری
۱۹ شهریور ۱۳۹۵قسمت زندگی خیامی خیلی برام جالبه. لطفا با وسواس زیادی روی این قسمتش تمرکز کنید. متشکرم
فرامرز
۱۹ شهریور ۱۳۹۵سپاس فراوان از نویسنده محترم برای این مقاله عالی و شما دوست عزیز بابت یادآوری
حميد
۱۹ شهریور ۱۳۹۵نمیدونم جنگ بده یا خوب ولی کلا سرنوشت کشورها و أدمها رو عوض میکنه
محمد
۱۹ شهریور ۱۳۹۵اگه خیامی رو اخراج نکرده بودن احتمالا الان ماشین هامون حتی میتونستن با برند های روز دنیا رقابت کنن سایه غصبی بودن ایران ناسیونال تا ابد رو این کارخونه و ماشین های داغونی که سوار میشیم هست آه این مرد بزرگ و کاریه که نسل قبل باهاش کرد وضعیت خودرو و صنعت رو اینجوری کرد پدال اگر واقعا سایت اطلاع رسانی خودرو و بی طرف هستی حذف نکن
حمیدرضا
۱۹ شهریور ۱۳۹۵غصبی بودن رو خیلی خوب گفتی
فقط انگلستان
۱۹ شهریور ۱۳۹۵قیافه پیکان خیلی اعصاب خورد کنه یه بار یه مرد با دیدنش اعصابش خورد شد و رفت داروخانه و به صاحب داروخانه گفت لطفا یه دونه چسب اعصاب بهم بده و صاحب داروخانه که خودشم اعصابش خورد بود گفت برو بابا حوصله نداریم!!!
ماسل
۱۹ شهریور ۱۳۹۵خیامی مچکریم
uss zumwalt DDG-1000
۱۹ شهریور ۱۳۹۵باتشکر از اقای دهقان عزیز
امیر دهقان
۱۹ شهریور ۱۳۹۵خواهش میکنم.
ممنون از لطفتون
مهدی drift
۱۹ شهریور ۱۳۹۵یعنی پیکان مال دوج بوده ؟
کرایسلر ووگ و دوج هاسکی رو ببینید چرا ایران خودرو پیکان رو اینشکلی نساخت ؟؟؟
الان ما باید یه ماسل کار قشنگ داشته باشیم که بهش افتخار کنیم و مدل نودو پنجش هم بسازیم
Amir Kral
۱۹ شهریور ۱۳۹۵خیامی دمت گرم…..
دوستدار
۱۹ شهریور ۱۳۹۵خدا بیامرزدش با چه زحمت و تلاش و امیدی ایران ناسیونال را آفرید و چه خدمات ارزنده ای به کشورش کرد و چه آینده ای رو براش تصور کرده بود ولی حیف که بعد از انقلاب کارخانه و همه زحماتش رو مصادره و کسی رو که تمام درآمدش رو صرف مدرسه سازی و آموزش جوانان مملکتش کرده بود رو بخاطر صاحب شدن اموالش، سرمایدار طاغوت نامیدند و مجبور به ترک کشورش که تعصب به آن برای هیچ کس پنهان نبود. کسی که بعد از مهاجرت در انگلستان به خاطر حس انساندوستانه اش و ساخت مراکز آموزشی و بنیاد خیریه از وزیر آموزش انگلستان مدال میگیره… کارخونه اش حالا دست مدیران نالایقی افتاده که نه بفکر مردم و نه به فکر پیشرفت کشورشون هستند فقط بفکر خالی کردن جیب ملت به نفع خودشونه….برادران خیامی اگه شرکت ایران ناسیونال ازشون گرفته نمیشود وضعیت صنعت خودروسازی ما حالا به این فلاکت و بدبختی نمیرسید،که قشر ضعیف و متوسط جامعه خودروهای 30 سال پیش رو سواربشند.
حمیدرضا
۱۹ شهریور ۱۳۹۵ممنون بابت مقاله بسیار جالب بود که زندگی این بزرگ مرد زحمت کش ایران رو بدون هیچ گونه سو نیت و دخل و تصرفی بازگو کردید واقعا اگر این مردان از این سرزمین بیرون نمی شدند ما الان در کجای جهان ایستاده بودیم
Parker
۱۹ شهریور ۱۳۹۵هر کسی که برای ایران و ایرانی زحمت کشیده به گردن همه ی ما حق داره.
مجید
۱۹ شهریور ۱۳۹۵داستان زندگی این بزرگ مرد طولانیه من فقط اینو بگم که ایشون سال 54 تو کارخونه ش داشته میرفته که دید یه کارگرش موقع استراحت نرفته رستوران و داره یه جای داغون زیر سایه چند تا دستگاه نون و پنیر میخوره وقتی ازش میپرسه که چرا این کار رو میکنه(هزینه رستوران فقط 5 ریال گرون تر از نون و پنیر بود!!!!!!!!!!)کارگره از اوضاعش میگه که وضعش چه قدر خرابه و برای صرفه جویی این کار رو کرده ایشون هم دوتا کار کرد اول هزینه رستوران رو رایگان کرد برا کارکنانش و دوم به اون اقا کمک کرد که مشکلش حل بشه.واقعا که ادم ماندگاری بود
(توضیح: این مطلب رو تو مجله ماشین تو سال 94 به قلم آقای برزو سپاسی خوندم و از ایشون و نشریشون متشکرم)
شایان
۱۹ شهریور ۱۳۹۵ببین میراث خیامی دست کیا افتاده
کامبیز
۱۹ شهریور ۱۳۹۵درود
چقد این وانت دوج خوشگل بوده ! جالبه هر کاری میکنی که مثلا این ماشینها را یک شکل دیگه ببینی نمیشه !! فقط پیکان !!
همچینی نقش بسته که چشم بسته میتونیم نقاشیش کنیم !
چقدر پشتکار داشتن و چه با زحمت به جایی می رسیدند … داستان زندگی اینچنین انسانهایی هم جالب و هم آموزنده است .
J.P
۲۰ شهریور ۱۳۹۵پس داستان موتور 2000 که روی پیکان بود که میگفتن ایرانخودرو گذاشته روی این ماشین دروغ بوده و تو آفریقای جنوبی انجام شده بود
شوقی
۲۰ شهریور ۱۳۹۵حیف و صد حیف که الان فروشگاه تضامنی برادران خیامی که پایگاه ایشون تو تهران بود برای اولین بار و تا چند سال پیش در چراغ برق همچنان برقرار بود و بعنوان فروشگاه لوازم یدکی شرکت تاپ سرویس فعالیت می کرد با فروش کیلویی قطعات یدکی به اشخاص و شرکتهای عجیب و غریب تعطیل و بسته شد و فقط افسوس و آه باقی موند. هم بخاطرتاریخی که چال شد و از بین رفت هم بخاطر پرسنلی که بیکار و تسویه شدند. عوض اون شرکت هم یه شرکت جدید ساختن بنام ستاره ایران که یه جورایی اختراع دوباره چرخ بود.
احمد باقری
۲۰ شهریور ۱۳۹۵چه تاریخ طولانی ای داره.
سعید
۲۲ شهریور ۱۳۹۵اول از نویسنده پر تلاش این مقاله سپاس گذارم
خیلی جالبه، شده مثل سریالهای درجه یک که آدم همش دنبال قسمت بعدشه
دوم اینکه مثل خیامی ها تو این مملکت کم نبودن که به جرم کارخونه دار بودن فرار کردن
محمدرحیم ایروانی مالک کفش ملی که در سال ۱۳۵۶ با ۸ هزار نفر پرسنل ۲۵ میلیون جفت کفش تولید کرده بود و حتی به اروپا غربی صادرات داشت
یه نگاهی به این لیست بندازین
http://donya-e-eqtesad.com/news/47709
خسرو پرویز
۲ مهر ۱۳۹۵با درود
خدمت خوانندگان عرض کنم در آگاهی تبلیغاتی در روزنامه های سال 1348 در مورد پیکان دولوکس جدید نوشته حجم موتور 1725cc ولی قدرتش را نوشته 68.5 اسب بخار!
نمیدونم چرا در هیچکدام از نوشته های قبلی اشاره ای نشده پیکان ( آرو ) با قدرت 68.5 اسب بخار
لازم به ذکر میباشد پیکان مدل 1346 و 1347 دارای قدرت 61.5 اسب بخار بود که البته اگه منطقی فکر کنیم سرسیلندرش چدنی ( آهنی ) بود فقط نمیدانم فقط در ایران این جور بوده یا نه؟!
در مورد پیکان به اصطلاح غلط موتور تخت که در هیلمن و آونجر مورد استفاده بود حجم موتورش 1598cc بوده که در مدل کاربراتوری در ایران 69 اسب بخار بوده و در انژکتوری 71 اسب بخار البته این را بگم که چه هیلمن و آونجر که در اصل یکی میباشند هیلمن آونجر دارای انواع مختلف موتور میباشند که حجمهای متفاوتی دارد
در هیلمن آونجر دو کاربراتوری دارای قدرت 78 اسب بخار و گشتاور 117 نیوتن متر میباشد
اگه پیکان جوانانی باشه که موتورش هولبای اچ 120 باشه دارای قدرت 110 اسب بخار بوده
نه BMW و نه BENZ و نه FERRARI هیچکدام اینجور توانی در دور کم موتور بیشتر نداشتند تنها رقیب پیکان ( آرو ) فقط و فقط آلفارومئو بوده آنهم چون میل سوپاپها از بالا باز و بسته میشه یا همان DOHC که در انواع مختلف پیکان متاسفانه OHV است که باید در جهان SOHV برای تک میل سوپاپ یا ( میل بادامک ) از پایین و برای دو میل سوپاپ از پایین را DOHV بنامیم
OHC میل بادامک از بالا که اگر یکی باشه یا تک باشه SOHC و برای دو میل سوپاپ یا بادامک از بالا را DOHC مینامیم
دوم عاملی که باعث قویتر بودن موتور آلفارومئوو نسبت به پیکان جوانان بوده کاربراتورهای وبر 45 نسبت به پیکان جوانان که وبر 40 بوده
دیگر عامل دور موتور 5300 دور بر دقیقه نسبت به پیکان جوانان که 5200 دور در دقیقه بوده
سپاسگزارم از تمامی خوانندگان و تهیه کنندگان مطالب
خسرو پرویز
۲ مهر ۱۳۹۵با سلام میخواهم از تمام عزیزانی که پیکان جوانان 94 اسب بخاری دارن یکی شون بیایند و مرام خودشون رو نشون بدن و در تست شتاب کمر یه پیکان پژویی (موتور پژو 1800cc) رو خم کنند تو را به خدا هر کس این مطلب رو میخونه و این امکانات رو داره نگه نه و دل این حقیر را نشکونه.
خسرو پرویز
۲ مهر ۱۳۹۵درود بر تمامی ایرانیان اورجینال , به دیدگاه من اگه اگه گیربکس پنج سرعته و لاستیک 13-5.90 زیر پیکان جوانان بزاریم چون شعاع آن بزرگه نسبت به 165 R13 سرعتش تا 200 کیلومتر در ساعت هم میره در دور 5200 rpm و حسابی پژو 405 و پراید و پیکان پژویی (موتور پژو504) را سوسک میکنه آن لاستیکی گفتم برای چرخ های عقب و لاستیک جلو یا 13-5.60 و یا همون لاستیک وانتی 13-5.90
شاهمراد
۳ مهر ۱۳۹۵با درود بی پایان بر ایرانیان اوریجینالی
به خصوص دوستداران واقعی پیکان در انواع متفاوت
خدمت خوانندگان ارجمند عرض کنم هیلمن آونجر نوع موتور 1600cc دارای دو قدرت دارد یکی با بیشینه توان 69 اسب بخار و بیشینه گشتاور110 نیوتن متر با یک کاربراتور و در نوع دو کاربراتوری با بیشینه توان 78 اسب بخار و بیشینه گشتاور117 نیوتن متر