چینی‌ها تا کجا پیشرفت کرده‌اند؟ مقایسهٔ چانگان CS75 و مکسوس D60

این روزها در بازار خودروی چین تنوع بسیار زیادی وجود دارد و انتخاب بین گزینه‌های مختلف واقعاً دشوار است. یکی از سگمنت‌های بسیار شلوغ بازار خودرو، سگمنت کراس‌اوورهای میان سایز است که در اینجا قصد داریم دو نمونه از جدیدترین خودروهای این بخش با ظاهری مدرن و سطح بالا و تجهیزات فراوان را باهم مقایسه کنیم. یکی از این کراس‌اوورها چانگان CS75 و دیگری مکسوس D60 است. این دو خودرو را برای این انتخاب کرده‌ایم که قیمتی نسبتاً نزدیک به هم دارند به‌گونه‌ای که CS75 تنها ۱۷۰۰ دلار گران‌تر از D60 است؛ بنابراین در چنین شرایطی چگونه می‌توان خودروی بهتر را انتخاب کرد؟

D60 طبق زبان طراحی خانوادگی مکسوس بنام «هوش در همهٔ جهات» شکل گرفته و در CS75 هم از جدیدترین نسخه از زبان طراحی چانگان بنام «بال پروانه‌ای» استفاده شده است. ظاهر D60 شیک و فانتزی به نظر می‌رسد درحالی‌که CS75 اغراق‌آمیز و اسپرت است اما از لحاظ جذابیت و زیبایی هرکدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. در چراغ‌های جلوی D60 از طرح دوقسمتی استفاده شده که قسمت بالایی شامل دی‌لایت‌ها و راهنماها می‌شود و چراغ‌های اصلی در پایین جای گرفته‌اند. بین این چراغ‌ها هم جلوپنجرهٔ بزرگی قرار گرفته که از طریق بخش شخصی‌سازی مکسوس امکان سفارش طرح تارعنکبوتی برای توری داخلی آن وجود دارد. در CS75 اما چراغ‌های جلو یکپارچه هستند و با یک نوار LED به هم متصل شده‌اند. علیرغم شکل مختلف چراغ‌های جلوی دو خودرو اما در هردوی آن‌ها از لامپ‌های LED استفاده شده است.

طراحی بخش عقبی D60 کمی پُف‌کرده به نظر می‌رسد و یک نوار LED چراغ‌های باریک آن‌را به هم متصل کرده است. گرافیک داخلی چراغ‌ها نیز بسیار زیبا طراحی شده و طرح خرده الماس مانند داخل آن‌ها نمای سطح بالایی را ایجاد کرده است. از سوی دیگر، طراحی عقب CS75 تکرار طرح بال پروانه‌ای جلو بوده و خطوط تیز به این قسمت هم کشیده شده‌اند. سر اگزوزهای دوتایی که از طرفین سپر بیرون آمده‌اند به همراه چراغ‌ترمزهای دوتایی روی بال عقب نیز نمای جذاب و اسپرتی را ایجاد کرده‌اند. چراغ‌های عقب CS75 تند و اغراق‌آمیز هستند و مانند D60 در همهٔ قسمت‌های آن‌ها از LED استفاده شده است.

رینگ‌های هردو خودرو ۱۹ اینچی است اما طرح دورنگ رینگ‌های D60 نمای اسپرتی را ایجاد کرده درحالی‌که فرم رینگ‌های CS75 نسبتاً سنتی است. برای پوشاندن این رینگ‌ها، چانگان از لاستیک‌های ۲۲۵ هانکوک و مکسوس از نمونه‌های ۲۳۵ کانتیننتال استفاده کرده است. در پروفیل جانبی D60 تریمی کرومی که از زیر پنجره‌ها آغاز شده و با عبور از روی ستون‌های C در ریل‌های روی سقف ادغام می‌شود جلب‌توجه می‌کند درحالی‌که حرف S در بالای گلگیر جلو و نواز تزئینی قرمزرنگ در پایین درها هم از ویژگی‌های قابل‌توجه پروفیل جانبی CS75 هستند. کراس‌اوور میان سایز مکسوس ۴,۷۲۰ میلی‌متر طول، ۱,۸۶۰ میلی‌متر عرض و ۱,۷۳۶ میلی‌متر ارتفاع دارد درحالی‌که این اعداد در چانگان به ترتیب برابر با ۴,۷۰۰ میلی‌متر، ۱,۸۶۵ میلی‌متر و ۱,۷۱۰ میلی‌متر هستند. فاصلهٔ محوری خودروها هم ۲,۷۶۰ میلی‌متر برای D60 و ۲,۷۱۰ میلی‌متر برای CS75 است.

کابین مکسوس D60 و چانگان CS75 هم قابل‌توجه است و هرکدام مزیت‌های خاص خود را دارند. طراحی داخلی D60 خطوط منحنی بیشتری دارد درحالی‌که کابین CS75 اسپرت‌تر به نظر می‌رسد. در کابین هردو خودرو از متریال نرم استفاده شده و قسمت‌های مختلف با چرم پوشیده شده‌اند درحالی‌که مونتاژ قطعات هم بسیار عالی است و دوخت‌ها یکنواخت هستند. غربیلک فرمان هردو خودرو از نوع D شکل بوده و هردو با چرم پوشیده شده است. همچنین از لحاظ ویژگی‌های کنترلی هم هردو غربیلک کاملاً مجهز هستند و از روی آن‌ها می‌توان کروز کنترل، سیستم اطلاعاتی-سرگرمی و سیستم صوتی را کنترل کرد. البته غربیلک فرمان D60 کمی بزرگ‌تر و سنگین‌تر احساس می‌شود.

صفحه آمپر استاندارد D60 از نوع دیجیتالی ۱۲.۳ اینچی LCD با سه حالت نمایش پویا، ساده و کلاسیک است درحالی‌که در CS75 هم از یک صفحه آمپر دیجیتالی ۱۲.۳ اینچی LCD با سه حالت اکو، معمولی و اسپرت استفاده شده که با توجه به حالت رانندگی قابل تغییر است. D60 همچنین به نمایشگر سربالا هم مجهز است که می‌تواند به نمایشگر مرکزی و صفحه آمپر متصل شود. با اتصال گوشی هوشمند به خودرو می‌توان یک اتصال چهار صفحه‌ای را در D60 شکل داد که این ویژگی در CS75 وجود ندارد.

اما جذاب‌ترین ویژگی کابین D60 صفحه‌نمایش مرکزی عظیم ۱۴ اینچی است. این نمایشگر به سیستم اتصالی Zebra Zhixing مجهز شده که به‌طور مشترک توسط سایک و علی‌بابا توسعه یافته است و می‌تواند عملکردهای مختلفی مثل تهویه مطبوع، سیستم صوتی، ناوبری و پنجره‌های جانبی را کنترل کند. نمایشگر سیستم اطلاعاتی-سرگرمی CS75 اما زاویه‌ای ۸ درجه‌ای را با صفحه آمپر تشکیل داده است اما این دو نمایشگر در واقع به هم متصل نیستند. نمایشگر مرکزی CS75 هم مثل D60 به سیستم اتصال هوشمندی مجهز شده که به‌طور مشترک توسط چانگان و Tencent توسعه یافته است. هردوی این سیستم‌ها از کنترل صوتی هم پشتیبانی می‌کنند.

D60 موردبررسی ما که از تیپ اکسکلوسیو ادیشن بود، به شش صندلی با طرح ۲+۲+۲ (سه ردیفه) مجهز است که همهٔ آن‌ها با چرم و جیر پوشیده شده‌اند. برای فردی با ۱۸۰ سانتی‌متر قد، فضای سر زیادی در صندلی راننده وجود دارد که در کنار سانروف پانورامیک باعث می‌شود راننده هیچ‌گونه احساس خفگی و گرفتگی نداشته باشد. در ردیف دوم هم دو صندلی مجزا تعبیه شده که قابلیت حرکت به سمت جلو و عقب را دارند و هنگامی که در عقب‌ترین حالت ممکن قرار داشته باشند فضای سر و پای سرنشینان نسبتاً زیاد خواهد بود. البته در این صورت فضای پای سرنشینان ردیف سوم هم قربانی نمی‌شود. در ردیف سوم همچنین فضای سر زیادی هم وجود دارد و بنابراین صندلی‌های این قسمت فقط مناسب نشستن موقت نبوده و کاملاً کاربردی هستند.

CS75 اما طرح صندلی پنج‌نفرهٔ سنتی (دو ردیفه) را ارائه می‌کند و صندلی‌های اسپرتی دارد که به‌خوبی بدن را در برمی‌گیرند. این ماشین هم مثل رقیب به سقف پانوراما مجهز است و سرنشینان فضای سر بسیار بازی در اختیار دارند. سرنشینان عقب نیز در CS75 از فضای سر و پای کافی برخوردارند که تفاوت چندانی با D60 ندارد. در D60 هنگامی که صندلی‌های ردیف سوم باز باشند، همچنان دو چمدان ۵۰ سانتی‌متری در صندوق بار جای می‌گیرد و بنابراین فضای بار برای استفاده‌های روزانه مناسب است. هنگامی که صندلی‌های ردیف سوم جمع شوند نیز فضای بار کاملاً مسطح و بسیار زیادی فراهم می‌شود. فضای صندوق بار CS75 هم مسطح است اما در مقایسه با D60 با صندلی‌های ردیف سوم خوابانده، صندوق بار چانگان کمی کوچک‌تر است.

D60 با دو پیشرانهٔ مختلف عرضه می‌شود که تیپ اکسکلوسیو به موتور قوی‌تر مجهز است. این موتور یک نمونهٔ ۱.۵ لیتری چهار سیلندر توربو با ۱۷۰ اسب بخار قدرت و ۲۵۰ نیوتن متر گشتاور است. چانگان هم برای CS75 دو موتور مختلف را در نظر گرفته که تیپ پرچم‌دار آن (نمونهٔ موردبررسی) با موتور قوی‌تر ۲ لیتری چهار سیلندر توربو عرضه می‌شود. این موتور که از سری موتورهای نهنگ آبی چانگان است، ۲۳۰ اسب بخار قدرت و ۳۶۰ نیوتن متر گشتاور تولید می‌کند. انتقال نیروی موتور D60 توسط یک گیربکس هفت سرعتهٔ اتوماتیک دوکلاچه صورت می‌گیرد درحالی‌که در CS75 این وظیفهٔ بر عهدهٔ یک گیربکس هشت سرعتهٔ اتوماتیک دوکلاچه است.

در D60 هنگام آغاز حرکت حجم کوچک پیشرانه بسیار واضح است اما وقتی دور موتور به محدودهٔ کار توربوشارژر می‌رسد، تغییر گشتاور ناگهانی نیست و بنابراین تأخیر توربو به‌سختی احساس می‌شود. پیشرانهٔ ۲ لیتری نهنگ آبی چانگان هم در ابتدا پاسخگویی خوبی از خود نشان می‌دهد و پس از ادامهٔ فشار روی پدال گاز، هنگامی که دور موتور به ۱۹۰۰ rpm می‌رسد، می‌توان به وضوح مداخلهٔ توربوشارژر را احساس کرد. عملکرد گیربکس D60 نسبت به محصولات قبلی مکسوس بهبود پیدا کرده و سرخوردگی دوکلاچه در سرعت‌ها و دنده‌های پایین به حداقل رسیده است. در طول افزایش سرعت نیز عملکرد گیربکس خوب است و احساس تعویض دنده‌ها تقریباً غیرممکن خواهد بود.

ضریب دنده‌های نزدیک به هم گیربکس هشت سرعتهٔ دوکلاچه CS75 هم از وقفهٔ قدرت بین دنده‌ها کاسته و تعویض دنده‌ها بسیار ملایم صورت می‌گیرد. این گیربکس در حالت‌های رانندگی اکو و معمولی دنده‌ها را زودتر تعویض می‌کند اما در حالت اسپرت، دور موتور برای تعویض دنده به حدود ۳۵۰۰ rpm می‌رسد. به منظور کاهش مصرف سوخت، گیربکس هردو خودرو هنگام حرکت با سرعت ۸۰ کیلومتر بر ساعت، دور موتور را روی ۱۵۰۰ rpm نگه می‌دارند.

هرچند در هردو خودرو در جلو از تعلیق مک‌فرسون و در عقب تعلیق چند اتصالی استفاده شده است اما تنظیم سیستم تعلیق آن‌ها کاملاً باهم متفاوت است. در D60 میزان نوسان کمک‌فنرها کم است که این هنگام حرکت با سرعت پایین روی مسیرهای شنی و ناهمواری‌های کوچک می‌تواند لرزش‌هایی را به کابین وارد کند اما هنگام عبور از روی سرعت‌گیرها یا دست‌اندازهای بزرگ، تکان چندانی به کابین منتقل نمی‌شود. سیستم تعلیق CS75 اما بسیار سفت است و ناهمواری‌های کوچک را به وضوح به سرنشینان منتقل می‌کند اما با این حال کراس‌اوور چانگان هم هنگام عبور از روی دست‌اندازهای بزرگ خودروی بسیار راحتی است. همچنین همین تعلیق سفت موجب شده CS75 در مسیرهای پیچ‌درپیچ کوهستانی چابک‌تر باشد.

در پایان این مقایسه باید گفت این دو کراس‌اوور میان سایز نمایانگر میزان پیشرفت چشمگیر خودروسازان چینی هستند. چانگان CS75 و مکسوس D60 به‌وضوح نشان می‌دهند که چینی‌ها چقدر فاصلهٔ خود با برندهای معتبر جهانی را کم کرده‌اند تا جایی که شاید همین الآن هم بتوان این دو ماشین را قابل مقایسه و قابل رقابت با کراس‌اوورهای جهانی دانست. در هردوی این کراس‌اوورها طراحی بیرونی زیبا، کابین جذاب و تجهیزات زیاد و کاربردی، مشترک است و در عین حال قیمت مشابهی هم دارند که این انتخاب خودروی برتر از بین آن‌ها را دشوار می‌کند؛ بنابراین تعیین پیروز این رقابت چینی را به شما واگذار می‌کنیم.