چند حقیقت در مورد پژو: گروه PSA قبلاً با نام PSA پژو سیتروئن و حتی قبلتر از آن، به شکلی ساده با نام «پژو» شناخته میشده است؛ خودروسازی که تا همین ۳ سال پیش دارای یک دفتر در ایالات متحده بوده و در همین حال، آخرین باری که یک خودروی جدید در این کشور به فروش رسانده، به سال ۱۹۹۱ برمیگردد. این خودروساز فرانسوی، به ظاهر بهدلیل حفظ هماهنگی خود با قوانینی زیستمحیطی داخلی امریکا، به مدت ۲ دهه پس از عقبنشینی ناامیدانهاش از سواحل این کشور، همچنان خانه کوچکی را در دیترویت به خود اختصاص داده بود؛ امّا در یکی از روزهای دوره دوم ریاست جمهوری باراک اوباما، احتمالاً یک نفر به این موضوع اشاره کرد که امکان استفاده از «اینترنت» نیز برای این منظور وجود دارد و در نتیجه، این دفتر کوچک پژو نیز بسته شد.
اکنون شنیدهها حاکی از آن است که «گروه PSA» قصد دارد تا به عنوان یک کمپانی حملونقل به منظور کرایه خودروهای الکتریکی و فعالیتهایی مانند آن، دوباره به خاک امریکا بازگردد. حضور در بازار امریکا چیزی است که از هر خودروساز مدرنی انتظار میرود که درگیر آن شود، ولی لازمه آن ساختن خودروها و تراکهایی مناسب و با کیفیت بالاست. از آن گذشته، جا افتادن و مقبولیت یک برند در بازار، موضوعی است که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. در بهترین حالت، PSA با فروش خودروهای معمولی به آدمهای معمولی به بازار ایالات متحده باز خواهد گذشت. البته قرار گرفتن در پشت فرمان مدلهایی چون ۵۰۸ GT و کراساورهای سیتروئن با نشان DS میتواند تجربهای لذتبخش نیز باشد، ولی در حالت کلی، باید گفت که این کمپانی برای جلبتوجه مشتریان امریکایی چندان آماده نیست. شاید کمتر کسی در بین خریداران خودرو در امریکا حاضر شود که پولی را که میتواند برای داشتن بک بامو 328i هزینه کند، برای واگن فرانسوی دیزل دیفرانسیل جلو صرف کند. امّا پژو هم خودروهای خوبی میسازد و چرا کسی باید از وجود تعداد بیشتری از خودروهای خوب در بازار ناراحت شود؟! اگر کمپانی تسلا را به عنوان یک استثنا درنظر بگیریم، در واقع، مشکل PSA در عدم داشتن شبکه نمایندگیهای مناسب است. سالهای زیادی از زمانی که هر کسی میتوانست یک برند را بدون داشتن یک شبکه نمایندگیها با موفقیت در ایالات معرفی کند، گذشته است؛ آن هم یک شبکه گسترده نمایندگی از همان روز اول، پشتیبانی محصولات را به عهده گیرد. نمونه چنین حالتی در حال حاضر در بازار امریکا، مدلی مانند سوزوکی کیزاشی است. جک باروث (Jack Baruth) از مجله Road and Track در تجربه خود از نمایندگیهای پژو در امریکا مینویسد:تابستان ۱۹۸۶ همراه با پدرم به یکی از نمایندگیهای پژو رفتیم، برای یک مأموریت ساده: خرید یک پژو ۵۰۵ توربو ۶ سرعته به عنوان وسیله نقلیه پدرم در شرکت. حالا که به قضیه نگاه میکنم، این بدترین ایده پدرم، با فاصلهای اندک، بعد از داوطلبشدنش به عنوان یک افسر نیروی دریایی در ویتنام بود. البته ۵۰۵ چندان با کوچه و خیابانهای اطرافمان غریبه نبود. در عین حال، نمایندگی منطقه، «جک اشمیت اولدزموبیل پژو»، فردی اخلاقمدار و قابلاعتماد شناخته میشد.
اینکه آقای «اشمیت» در گذشته، چه مسیری را طی کرده بود که به نمایندگی اولدزموبیل و پژو ختم شده بود، خودش جای تأمّل دارد. امّا جای نگرانی نیست؛ چرا که پسرش بهزودی یک نمایندگی اینفینیتی باز خواهد کرد که احتمالاً شرایط بهتری خواهد داشت.
به داستان خودمان برگردیم. ۵۰۵ ها و سلف دیزلی آنها، یعنی ۵۰۴ ها در «آپر آرلینگتون» در ایالات اوهایوی امریکا شهرت زیادی داشتند. ولی این شهرت به «خرابشدن» آنها برمیگشت. دوست مادرم یک ۵۰۴ داشت که شاید تنها ۶ سال از تولید آن میگذشت، ولی تنها در مواقع استثنایی به راه میافتاد. خرید یک «پژو» بیشتر شبیه به یک کار یک غیرعقلانی به نظر میرسید. پژو ۵۰۵ یک خودروی غیرقابلاعتماد بود؛ امّا نه در تعریف مدرن «فولکسواگن فائتون که با روشن شدن چراغ هشدار، رفتن به نمایندگی و دردسر به مدت یک هفته همراه است و در عین حال، هیچگاه شما را در کنار جاده رها نمیکند. بلکه غیرقابلاعتماد در حدّ «میدجت» مدل ۱۹۷۹ که پدرم سوار میشد؛ به این معنا که از هر ۵ بار رفتن به بیرون با این خودرو، احتمال داشت که یک بار با آن به خانه برنگردید. با همه این اوصاف، این خودرو با اسپویلرهای یورتان سیاهرنگ و نشانهای «توربو»، ظاهری جالبتوجه پیدا کرده بود. همچنین وقتی پدر در تست رانندگی، پدال گاز را تا آخر میخواباند، این خودرو شتابی پیدا میکرد که حتی در «تاون کار» مدل ۱۹۸۲ نیز دیده نمیشد. صندلیها بسیار عالی بودند. من بهشخصه آماده بودم تا مدارکش را امضا کنم؛ حتی با دانستن این موضوع که برچسب قیمت آن فاصله زیادی با یک بامو نداشت. مشکل این بود که من ۱۴ سالم بودم و در موقعیتی نبودم که خودم یک ماشین بخرم. پدرم که در این موقعیت قرار داشت، اشخاص نسبتاً زیادی را میشناخت که پژوها، آنها را در بدترین زمانها، در جاده رها کرده بودند. پدرم گفت که در مورد خرید پژو فکر میکند و همین کار را هم کرد. در حالی که وی به تفکر در این رابطه ادامه میداد، ما به یک نمایندگی نیسان نیز رفتیم تا فیسلیفت ماکسیما SE مدل ۱۹۸۷ را ببینیم. در حالی که ماکسیما ظاهری جعبهای و زمخت داشت، ۵۰۵ فوقالعاده بهنظر میرسید. مدل نیسان دارای یک کابین با «طراحی داخلی فراگیر ژاپنی» بود و صندلیهای آن به شرایط صندلیهای پژو، حتی نزدیک هم نبودند. ماکسیما در دورهای از فرمت دیفرانسیل جلو استفاده میکرد که شما میتوانستید تجربه یک «فرمان پیچشی» را در یک رابیت GTI با قدرت ۸۸ اسببخار داشته باشید و همینطور، «مکس» قدرتی برابر ۱۵۷ اسببخار را از طریق یک گیربکس دستی ۶ دنده انتقال میداد. به پدرم التماس میکردم که ماکسیما را فراموش کند و به جای آن، ۵۰۵ توربو را بخرد؛ چرا که ۵۰۵ یک خودروی «خیلی اروپایی» و «خیلی خفن» بود. فکر میکنم که پدرم واقعاً میخواست که من را خوشحال کند، ولی در همین حال، به فکر پوشش ۴۰ هزار مایل (۶۴ هزار کیلومتر) در سال نیز برای کارش بود. دو روز بعد، وی ماکسیما را با گیربکس ۵ دنده به خانه آورد. ماکسیما خودرویی غیرجذاب نبود، ولی مطمئناً آن ظرافت فرانسوی را در خود نداشت. تاریخ نشان داد که پدر تصمیم درستی در این زمینه گرفته است. ماکسیما هیچ مشکلی برایش ایجاد نکرد و ۲ سال از زمان معامله، بیشتر از مبالغی که برای خرید این خودرو قرض کرده بود، بهدست آورده بود. در همین حال، ۵۰۵ به آرامی کوچه و خیابانها را ترک کرد. از راه رسیدن لکسس در سال ۱۹۹۰ میلادی، در واقع، آخرین میخ بر تابوت برند پژو در امریکا بود. بالاخره جایگزینی برای مدلهای پیشفرض آلمانی در بازار حضور داشت که از سوئد، فرانسه یا ایتالیا نمیآمد. در ۲۰ سال بعدی، برندهای کوچک اروپایی از نظرها ناپدید و منقرض شدند و یا به مالکیت شرکای خارجی درآمدند.خروج از ایالات متحده امریکا، تصمیمی بود که در درازمدت، پژو را نجات داد. به دنبال این موضوع و خروج آخرین ۴۰۵ مدل ۱۹۹۱ از صحنه نمایشگاه فروش خودرو، بسیاری از برندها در امریکا، سرمایهگذاریِ زیادی برای رقابت در زمینه مدلهای لوکس متعادل کردند که البته بیشتر آنها، متضرر شدند. ولی پژو و همینطور سیتروئن، به حیات خود و ساخت خودروهای متمایز و مسحورکننده ادامه دادند.
ولی اگر پژو بخواهد با یک سدان مناسب یا یک واگن مانند ۵۰۸ به بازار امریکا بازگردد و این سدان یا واگن، موتوری در خود داشته باشد که بتواند با یوکان دینالی با موتور ۶/۲ لیتری رقابت کند، مطمئناً کسی که در ۱۴ سالگی دوستدار مدلی مانند ۵۰۵ توربو بوده، برای خرج کردن پول از حساب خود آماده خواهد بود. شاید هم پژو باید اندکی صبر کند و ببیند که واقعاً چه چیزی در پسِ چهره مشتریان امریکایی پنهان است.منبع: roadandtrack
ماهان گاز
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵موتور همین پژو505را گذاشتن رو پیکان شد پیکان پژویی !!!!!!
عجب ماشینایی بود پیکانم پژو!!!!!!!!!
پژو505تو ایران نیومد فرق موتور504با505این بود که موتور 505موتور گرم بود وفن خودکار داشت .
یه دونه پیکان پژویی مدل12هفتاد داشتیم ازصفر دست خودمون بودسال64بابام ثبت نام کرد ایران خودرو سال 70تحویل گرفت.سال90فروختیم خداییش تاموقع فروش نفهمیدیم گارانتی چیه!!!!!
الانم ازفروشش مثل چی پشیمونیم!!!!!!!!!!!!
روحش شاد یادش گرامی////////خریدار برداشت ماشینو برد بناب برای……………
tv
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵پژو سه تا مدل خیلی خفن داره اولیش 504 بعدیش 205 ، اخریشم 405 جی تی آی … بعد از اون ها فقط کانسپت های خفن زده … ولی کاری که با ما تو کشور خودمون کرده هرگز فراموش نمیشه… چقدر می خواد با این انسانهای بی … دستش تو یه کاسه باشه خدا میدونه …
نوید جهرمی
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵من که بی صبرانه منتظرم پژو سیتروئن در امریکا حضور پیدا کنه. لاقل ببینیم جایگاهش در جدولای مختلف کجاس. چقدر فروش میکنه.
هر چند از فروشش در کشورهای حاشیه ی خلیج و استرالیا میشه ی پیشبینیایی کرد. :)
احمد باقری
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵خیلی باید کار کنه تا دوباره بتونه با این شرایط و اوضاع، در بازار آمریکا سهمی داشته باشه.
AMIN
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵الان پژو دارم …
اگه فروختمش بمیرم دیگه سمت ماشین فرانسوی نمیرم…
یعنی اکثر مکانیک ها و تعمیرکارارو میشناسم دیگه نزدیکه با هم قوم و خویش بشیم…
آآآآآی خراب میشه این ماشین…
شیلنگ رادیاتور پوسیده شد(شاید 8 سال هم عمر نکرده بود) و پاره شد و واشر سر سیلندر سوزوند(زود فهمیدم وگرنه سرسیلندر هم ترکیده بود)
یه میتسوبیشی ال 200 مدل 1983 خریدیم واسه پیمانکاری(کولر دار دارای 2 عدد پمپ بنزین مکانیکی و برقی)اولا پمپ بنزین برقی بعد از 33 سال داره کار میکنه دیگه شلنگ رادیاتور باید با کارد اره بتونی ببریش وگرنه عمر بتونی سوراخی توش ایجاد کنی… گردگیر پلوس مال همون 33 سال پیش.. بعد هم همش تو جاده خاکی و کوه و بیابونه…
خدا میدونه سوار میتسوبیشی نمیشم چون دیگه قدیمیه ولی میپرستمش…
tv
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵دوست عزیز تو رنج قیمت 20تا 30 میلیون بهترین ماشین سواری پژو 405 ه…چون قطعاتش ارزونه همه چیزش هست ، مکانیکشم زیاده …شایع ترین مشکلش همون پوسیدن یا سوختن واشر سر سیلندره که تو قدمیاش این مشکل وجود نداره … چون جدیدیا همه چینی هستن و عمر مفیدشون 90000 کیلومتره بسته به نوع رانندگی …
نمیدونم چرا تو ایران اصرار بر اینه که هیچ چیز موتور عوض نشه … به روز ترین ماشینام بعد از یه مدت احتیاج دارن که از پیستون و شفت و رینگ سر سیلندر عوض بشن … چون قطعه متحرکه و عمر مفید دارن در غیر این صورت از اسبهای ماشین کم میشه …
به نظر شما مقایسه ی وانت با سواری منطقیه ؟
AMIN
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵دوست من tv جان خدمتت عرض کنم پژو رو نه با وانت بلکه با گالانت هم دورش مقایسه کن… بعدم من نگفتم واشر سر سیلندر بلکه جنت رادیاتور پوسیده شده بود و سپس واشر سر سیلندر سوخته… من میگم بعد از 33 سال هنوز موتور میتسوبیشی دقیق تر و بی صداتر از پژو من کار میکنه در حالی که اون یه ماشین مزایده ای اداره(امور عشایر)(تحویلی سازمان غذا و داروی جهانی در زمان جنگ ایران و عراق) بوده و 20 تا راننده مختلف داشته و 33 سال پیش خبری از جاده های آسفالت نبوده به این صورت برادر!!!
در ضمن پاترول هم 6 سال داشتیم و بجز روغن و بنزین و لنت مصرفی میتونم قسم بخورم یکبار تو این 6 سال تعمیرگاه نرفتیم… به جرات میگم من با این پژو فقط صبح میرم سرکار عصر برمیگردم اگه ماهی یکبار به هر بهانه ای منو نکشونه تعمیر گاه اون ماه سر نمیشه…
مجبوریه پول نیست دیگه و گرنه تو گردن یه کرولا 2006 یا مزدا323 میزدم..
البته حدود 20 سال پیش هم 2 سالی لندروور داشتیم(بسیار پر استهلاک و رانندگی زجر آوری داره وبا تراکتور تو لذت رانندگی برابری میکنه ولی آفرودر خوبی هست)
امین
۱۰ مرداد ۱۳۹۵من تیپ دو دارم از سال 90 تا الان
اون زمان کیفیت 206 افت کرده بود
نوع رانندگی خیلی مهمه
کیفیت ماشین مهمه ولی نوع رانندگی و نگهداری مهمتره
تا الان تنها مشکلاش بلبرینگ چرخش بوده و کمکاش که خودم عوض کردم پارسال.
بابامم پارس 89 داره قشنگ هر دوماه میخوابه گاراژ
راحت میتونم بگم 10 12 میلیون فقط خرج موتوری داشته تا الان
ولی من فقط لنت و روغن عوض میکنم. یبارم منبع رو عوض کردم.
فکر میکنم به نوع نگهداری خیلی ارتباط داره.
اینجا منطقه آزاده
یکی فورد موستانگ میخره بعد 4سال تمیز و سالم تحویلت میده
یکی دیگه هم فورد موستانگ میخره سال بعدش مشکلات فنی و خرابی کولر و چراغ و … مشاهده میشه
به راننده و نگهداری شدیدا ارتباط داره.
نوید جهرمی
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵همین 405 رو با ریو مقایسه کن مبیبنی.
ماشین فرانسوی اگه خوب بود توی مناطق آزاد و کشورهای خلیج هم فراوون بود.
میتونی از تعمیرکارای اونور هم بپرسی تا بهت بگن.
دوباره میگم من کاری ب پژوهای لگن داخل کشور ندارم. با ماشین های جدید فرانسوی هم آشنایی دارم.
tv
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵من منظورم داخل کشور بود اگه نظر قبلیمو تو همین پست بخونی متوجه میشی دل خوشی از پژو ندارم.طرفداریشم نمیکنم ولی حرف بی حساب و کتاب زدن راحته…نمیدونم چیه ریو از 405 بهتره ، چون تفاوت فاحشی باهم ندارن … به غیر از حجم موتور و مصرف… که با اختلاف قیمتی که405 با ریو داره میشه اینتک و هدرز نصب کرد که هم قدرت و هم گشتاور بیشتری تولید میکنه …
نوید جهرمی
۷ اردیبهشت ۱۳۹۵لااقل ریو نصف 405 هم خراب نمیشه و همی پاتو ب تعمیرگاه بازنمیکنه.
محمد
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵داداش l200 مدل 2016 ببین کفت ببره همچین
مهمان
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵8 سال عمر برای یه شلنگ کم نیست
اما وقتی با ماشین های ژاپنی دهه 90 مقایسه بشه به نظر کم میاد
اون میتسوبیشی که شما ازش صحبت میکنین دیگه وجود خارجی نداره
درحال حاضر تمام ماشین های روز دنیا حتی ژاپنی ها کالاهایی کاملا مصرفی هستن و تعویض این قطعات امرعادی در تمام ماشین های جدید هست . مدرکش هم صحبت های چند سال قبل مدیرعامل تویوتا هست که گفت تویوتا دیگه قصد نداره ماشین هایی بسازه که 30 سال بدون هیچ مشکلی کار کنن
اما هنوز هم در مقایسه خودرو های ژاپنی به نگهداری کمتری نسبت به اروپایی ها نیاز دارن و فرانسوی ها و آلمانی ها به طور کلی به انجام به موقع سرویس ها حساسن
tv
۷ اردیبهشت ۱۳۹۵بازم میگم طرفدار پژو نیستم … ولی همینالان 405 مدل 91دارم ،دست سوم خریدم … که کلا جلوش داغون شده بود به زور صاحب قبلیش سرهمش کرده بود…منم این ماشینو برای ماشیندوم گرفتم که هر اتفاقی افتاد براش عین خیالم نیاد.تو همین عیدم باهاش 6500 کیلومتر رانندگی کردم چون میخوام بفروشمش…تنهااتفاقی که براش افتاد این بود که بلبرینگ دنده یکش تو قم شکست و یه روز علافم کردم…که تقصیر خودم بود چون دنده یک سفت شده بود و من بهش بی توجهی میکردم…تا الان بغیر از اب و روغن چیز دیگهای خرجش نکردم…تا امروزم 129000 کارکرده …
ahmad
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵من خودرو پژو 508 رو از نزدیک دیدم و باید بگم که در زمینه کیفیت در حد معادل خودرو های سدان کره ای است
(البته با طراحی بدون زرق و برق فرانسوی)
نوید جهرمی
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵مشکل قیمت هم هست. وقتی کمری و آکورد و مزدا6 رو میشه چند میلیون ارزون تر خرید باز هم میرید سراغ 508؟(اختلاف قیمت نزدیک 6 هزار یورو)
ahmad
۷ اردیبهشت ۱۳۹۵من بحث کیفیتش رو گفتم که در حد سدان های کره ای قرار داره (با آپشن کمتر)
البته که با توجه به طراحی خشک و نسبتا زشت پژو، من هم خودرو های ژاپنی تویوتا و مزدا رو ترجیح میدم
آرش
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵این آمریکایی های جهانخوار که از ۵۰۴ و ۵۰۵ و ۴۰۵ دل خوشی ندارند اگر با پدیده Peugeot RD آشنا شوند هرگز حاضر به خرید خودرویی با برند پژو نخواهند شد حتی اگر مجانی هم باشد.
خودروسازی که اجازه نصب آرم و لگو خود را بر هر چهارچرخه ای میدهد لیاقتش جز خروج از بازار نیست.
alireza
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ارش جان با حرفت داغ دل ایرانیا رو زنده کردی.
ارمان
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵پژو و سیتروعن خودشن در حق خودشون بد کردن تو یه برهه زمانی همه پلهای پشت سرشون خراب کردن
بهنام طیبی
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵پژو در قدیم خیلی خودروساز بهتری بود تا الان
خودروهای قدیمیش باکیفیت تر از الان هستن.
احسان(احسان سابق)
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵پژو هیچوقت برند درجه یکی نبوده و هیچوقت هم تلاش نکرده درجه 1 باشه.بجز چند مدل خیلی معدود مثل 405 اخر دهه 80 و 206 اخر 90 دیگه هیچوقت نتونسته بهترین یا پرفروشترین باشه
بهنام طیبی
۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ای درود به شرفت.دقیقا حرف من زدی.منم همین به بعضی دوستان عشق پژو میگم که دوستان پژو هیچ وقت برند برتر و درجه یک نبوده و نیست.
پویان
۱۶ خرداد ۱۳۹۵صبر کن می بینی
ابي
۷ اردیبهشت ۱۳۹۵پژو ۵۰۵ تو ایران اومد ولی تعداد خیلی محدود
یادش بخیر یه سفیدشو داشتیم
ولی نمیدونم چرا حتما به خاطر ویران خودرو باید باشه
هیچ علاقه ای به پژو ندارم
کلا از ماشین فرانسوی ندارم
رضا
۲۷ آذر ۱۳۹۷سلام یه 405 gli مدل 84 داشتم از یه پسر وسواسی خردیمش خیلی عالی بود باهاش 190 تا پرکردم اصلا رگ نمیزد خرشدم فروختمش به یه افسر پلیس راه به جاش یه 206 مدل 85 خریدم سال 93 حدود 80000تا کار کرده بود بدنه خیلی تمیزی داشت صاحبش شرکت نفتی بود ولی گول کارکرد پایین شو خوردم بیچارپ کرد از سرسیلندر و هیدرولیک و رادیات بگیر تا بلبرینگ چرخ و همه رو یه بار عوض کردم به قول دوستمون شرایط نگهداری ماشین خیلی مهمه