فیسکر کارما سرنوشت پرفرازونشیبی داشت. این خودرو حاصل تلاشهای طراحی مشهور خودرو «هنریک فیسکر» بود اما اوضاع برای آن بهخوبی پیش نرفت زیرا زمانی که تأمینکنندهٔ باطریهای آن ورشکست شد، شرکت فیسکر اتوموتیو را پس از ساخت ۲,۴۵۰ دستگاه کارما فلج کرد. بااینحال، این ماشین به لطف طراحی جذاب و منحصربهفرد و برخورداری از ۴۰۰ اسب بخار قدرت که پرفورمنس بالایی را فراهم میکرد، بازخوردهای خوبی را دریافت کرد.
فیسکر اتوموتیو اما که در غیاب تأمینکنندهٔ باطریهای خود قادر به ادامهٔ تولید کارما نبود، در نوامبر سال ۲۰۱۳ اعلام ورشکستگی کرد و بعداً شرکت چینی Wanxiang تمام حقوق و تأسیسات تولید آنرا خریداری کرد. این شرکت، نام فیسکر اتوموتیو را به کارما اتوموتیو تغییر داد و سدان پلاگینهیبریدی کارما را بشدت اصلاح کرد. مالک چینی، تولید نسخهٔ جدید این خودرو را با نام Revero در سال ۲۰۱۶ آغاز کرد و اوایل امسال هم جدیدترین مدلهایی که بر اساس کارما ساخته شدهاند را با نامهای GS-6 (پلاگینهیبریدی) و Gse-6 (تمام الکتریکی) معرفی نمود؛ اما آیا GS-6 بهعنوان جدیدترین تلاش کارما اتوموتیو، توان رقابت با سدانهای الکتریکی لوکس بازار که بهسرعت در حال افزایش هستند را دارد؟
بخش عمدهای از اقدامات باز مهندسی کارما اتوموتیو روی قوای محرکهٔ GS-6 انجام گرفته که حالا شامل دو موتور الکتریکی ۲۶۸ اسب بخاری، یک پیشرانهٔ ۱.۵ لیتری سه سیلندر توربوشارژ ساخت بامو با ۲۲۸ اسب بخار قدرت و یک پکیج باطری ۲۸ کیلووات ساعتی میشود. موتورهای الکتریکی صرفاً به چرخهای عقب نیرو میدهند و پیشرانهٔ بنزینی هم فقط بهعنوان یک ژنراتور برای شارژ باطریها عمل میکند. مجموع خروجی این سیستم ۵۳۶ اسب بخار قدرت و ۷۴۵ نیوتن متر گشتاور است درحالیکه فیسکر کارمای اولیه تنها ۴۰۰ اسب بخار قدرت داشت. همچنین این سدان جدید با ۲۳۱۱ کیلوگرم وزن، ۱۴۲ کیلوگرم از سلف خود سبکتر است.
به لطف این نیرو، GS-6 ظرف ۴ ثانیه از صفر به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت میرسد و ۴۰۰ متر را در ۱۲.۶ ثانیه طی میکند که این اعداد نسبت به ۶.۱ ثانیه و ۱۴.۸ ثانیهٔ کارمای قدیمی پیشرفت بزرگی را نشان میدهند. همچنین سیستم لانچ کنترل GS-6 هم ما را تحت تأثیر قرار داد هرچند که با وجود پایش کامپیوتری کشش، انتهای خودرو هنگام شتاب گیریهای سریع شدیداً تکان میخورد. نزدیکترین رقیب این خودرو را میتوان پورشه پانامرا ۴ هیبریدی با قیمت پایهٔ ۱۰۶,۳۵۰ دلار دانست که با شتاب ۳.۷ ثانیه و ۴۰۰ متر ۱۲.۳ ثانیه کمی سریعتر است.
هرچند اعداد پرفورمنسی GS-6 قابلاحترام هستند اما صدایی که هنگام تولید این اعداد بر پا میشود اصلاً خوشایند نیست. با قرار دادن خودرو در حالت رانندگی اسپرت، پیشرانهٔ بنزینی روشن میشود و بلافاصله دور آن به حدود ۶ هزار rpm میرسد و صدایی گوشخراش ایجاد میکند. همچنین ازآنجاییکه موتور بنزینی اصلاً به چرخها متصل نیست، بین صدای خشن و ناخوشایند آن و شتاب الکتریکی نرم و بیوقفهٔ خودرو تناقضی وجود دارد که شما را گیج میکند.
مشکل دیگر GS-6 که ممکن است خریداران معمولی هیچگاه متوجه آن نشوند این است که یک ژنراتور ۲۲۸ اسب بخاری نمیتواند موتورهای الکتریکی ۵۳۶ اسب بخاری را بهطور مداوم تغذیه کند. به همین دلیل، هنگامیکه شارژ باطریها تمام شود، خودرو در حالت تنبل قدرت پایین قرار میگیرد تا زمانی که پیشرانهٔ بنزینی دوباره باطریها را شارژ کند و یا خودرو را متوقف کرده و آنرا به برق وصل کنید. بااینحال، حداقل GS-6 از قابلیت شارژ سریع DC با سرعت حداکثر ۴۵ کیلووات برخوردار است که میتواند در ۳۵ دقیقه ۹۰ درصد از باطریها را شارژ کند.
GS-6 پیست Figure-8 را ۰.۷ ثانیه سریعتر از کارمای اصلی طی میکند و در این آزمایش میانگین شتاب جانبی ۰.۹۶ جی را ثبت میکند که ۰.۰۴ جی بهتر از مدل قدیمی است. علاوه بر این اعداد، سدان جدید کارما در آزمایش هندلینگ رفتار خوبی هم از خود نشان میدهد و بهطورکلی ما آنرا خودرویی کاملاً جذاب و متفاوت از هر چیزی که تاکنون با آن رانندگی کردهایم یافتیم هرچند که مطمئناً برای همه مناسب نیست. عملکرد خودرو در ترمز گیری هم قدرتمند است و برای توقف از سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت به ۳۲ متر مسافت نیاز دارد که از پانامرا بهتر است اما ازآنجاییکه پدال ترمز فقط تا حدودی با ترمزهای واقعی ارتباط دارد، اعتمادبهنفس کافی به راننده نمیدهد. همچنین هرچند پانامرا در شتاب جانبی همسطح GS-6 است اما در پیست Figure-8 عملکرد بهتری دارد.
اعداد یکچیز هستند و عملکرد واقعی خودرو در یک جادهٔ پرپیچوخم چیز دیگری. در اینجا ما متوجه بیدقتی فرمان GS-6 شدیم که این مشکل به دلیل وزن بالای خودرو تشدید شده و احساس خوبی به رانده نمیدهد. البته از فرمان سریع خودرو لذت بردیم و کنترل بدنهٔ آنهم معقول بود. از سوی دیگر، سیستم احیای انرژی ترمزهای این ماشین قطعاً نیاز به کار دارد و توانایی رانندگی با یک پدال فاقد دقت و ظرافت آنقدر راننده را آزار میدهد که قید این قابلیت را میزند با کم کردن سطح دخالت سیستم احیای انرژی ترمزها، از پدال ترمز واقعی استفاده کند که البته آنهم از حس اسفنجی رنج میبرد. کیفیت سواری GS-6 را هم میتوان کمی سفت و نسبتاً مناسب اما نه عالی توصیف کرد درحالیکه سروصدای پیشرانه و برخورد لاستیکهای پهن با آسفالت هم حال و هوای لوکس خودرو را از بین میبرند.
کیفیت چرم کاری و متریال نرم کابین GS-6 شگفتانگیز است اما حتی کوتاهترین افراد هم در جلو و عقب کابین احساس خفگی خواهند داشت. علاوه بر این، بهتراست هنگام سفر با این خودرو چمدانهای خود را در خودروی دیگری قرار دهید زیرا صندوقعقب ۱۸۰ لیتری GS-6 بسیار کوچک است. مشکل دیگری که هرگز قابلاغماض نیست، کمبود تجهیزات و امکانات رفاهی مثل ورود بدون کلید، درب صندوق برقی، قابلیت تنظیم ارتفاع کمربندهای ایمنی، دریچههای تهویهٔ عقب و پورتهای شارژ USB برای عقب است که همهٔ ما از خودروهایی با نصف قیمت این انتظار داریم.
علاوه بر این، در خودروی آزمایشی ما تجهیزات متعددی درست کار نمیکردند. بهعنوانمثال، کروز کنترل تطبیقی خیلی زود دچار مشکل شد و دستیار حفظ حرکت میان خطوط هم با حرکات تند و ناگهانی عمل میکرد و گاهی موجب انحراف GS-6 به سمت خودروهای کناری میشد. همچنین در طول آزمایش، چراغ روغن ترمز موقتاً روشن شد و سپس برای همیشه خاموش شد. در این ماشین صدای باد هم بسیار زیاد است تا جایی که راننده دائماً فکر میکرد یکی از پنجرهها باز است.
اگر کارما فقط در یک زمینه عالی عمل کرده باشد، آن نمایش اطلاعات متعددی روی نمایشگر سیستم اطلاعاتی-سرگرمی است تا جایی که هیچ خودروی تولیدی دیگری سراغ نداریم که اطلاعاتی بیش این را ارائه کند. این نمایشگر ۱۳ صفحهٔ مختلف دارد که هرکدام بین ۵ تا ۱۰ آمپر با ظاهری آنالوگ را شامل میشود که ۵۳ پارامتر مختلف از دادههای سنتی مثل قطبنما، G متر و درصد شارژ باطری گرفته تا اطلاعات نوآورانه و مفیدی مثل قدرت هرکدام از چرخها، گشتاور محور و فشار سیستم تهویه را به نمایش درمیآورند.
با قیمت ۱۰۸,۷۰۰ دلاری نمونهٔ مورد آزمایش، ما هرگز نمیتوانیم خرید کارما GS-6 را توجیه کنیم. البته ثروتمندان خیلی به ارزش در برابر قیمت توجهی ندارند و به همین دلیل ممکن است این ماشین هم خریدارانی داشته باشد. خریدارانی که قدشان بهاندازهٔ کافی کوتاه است تا در داخل آن راحت باشند، بهاندازهٔ کافی ثروتمند هستند که بتواند خودروهای یدکی دیگری برای زمان خراب شدن GS-6 داشته باشند، هنگام سفر چمدانهای بزرگی ندارند و با فریادهای گوشخراش یک موتور کمجان سه سیلندر مشکلی ندارند.
مشخصات فنی
Karma GS-6 | |
پیشرانهٔ بنزینی | ۱.۵ لیتری I3 توربو |
موتورهای الکتریکی | ۲ عدد در عقب |
قدرت موتور بنزینی | ۲۲۸ اسب بخار |
گشتاور موتور بنزینی | ۳۲۰ نیوتن متر |
قدرت موتورهای الکتریکی | ۵۳۶ اسب بخار |
گشتاور موتورهای الکتریکی | ۷۶۵ نیوتن متر |
گیربکس | تک سرعته |
محور محرک | عقب |
شتاب صفر تا ۹۶ | ۴.۰ ثانیه |
مسافت ۴۰۰ متر | ۱۲.۶ ثانیه |
توقف از ۹۶ کیلومتر | ۳۲.۰ متر |
شتاب جانبی | ۰.۹۶ جی |
تایم پیست Figure-8 | ۲۴.۹ ثانیه |
طول | ۵,۰۶۴ میلیمتر |
عرض | ۲,۱۶۱ میلیمتر |
ارتفاع | ۱,۳۳۱ میلیمتر |
فاصلهٔ محوری | ۳,۱۶۰ میلیمتر |
وزن | ۲۳۱۱ کیلوگرم |
توزیع وزن | ۴۶ به ۵۴ جلو/عقب |
مصرف سوخت | ۹.۰ لیتر ترکیبی |
برد تمام الکتریکی | ۱۰۰ کیلومتر |
برد کلی | ۵۳۰ کیلومتر |
قیمت پایه | ۹۵,۷۰۰ دلار |
قیمت تستشده | ۱۰۸,۷۰۰ دلار |
امین
۲۹ آذر ۱۴۰۰این چه بنجلیه ساختن.یه لحظه فکر کردم ایران خودرو ساخته
پارسا عشق ماشین🗿🗿🗿
۲۹ آذر ۱۴۰۰۱.۵ لیتری توربو😐😐😐😐
وای اخه این چیه؟
به علاوه ۵۳۲ اسب ؟
طراحییش یکم فیک میزنه خیلی درازه برای همین حس خوبی بهم نمیده
جناب ایکس
۲۹ آذر ۱۴۰۰1.5 لیتری توربو بد نیست اونقدر هم. مال این بده شاید(که اندازه ماشینای چینی اسب بخار میگیره. مثلا مرسدس ا ام گ وان فک کنم از 1.6 توربو حدود 400 اسب میگیره(تو همین پدال هم خوندمش که میگفت قوی ترین موتور جهان بر اساس قدرت به حجمه9
ممد ژانگولر
۲۹ آذر ۱۴۰۰دیگه وقتشه از حالت تکراری که ۲۰ ساله داره رو همین سگمنت کار میکنه و دهن هواداراشو کالباس کرده بیاد بیرون و دایورت کنه رو suv
Yasin
۲۹ آذر ۱۴۰۰طراحیش منو یاد مازراتی میاندازه
GT
۲۹ آذر ۱۴۰۰دقیقا
چرا استون مارتین ها را میریزین تو مازراتی ها😒
جناب ایکس
۲۹ آذر ۱۴۰۰حتی یکم چاشنی پینینفارینا هم داره
Philipp
۲۹ آذر ۱۴۰۰این چه چرتیه دیگه
اولا که چرا انقدر شبیه استونه؟
دوما موتور الکتریکی اومد که آلایندگی رو کم کنه بعد موتور بنزینیو میبندید بهش به عنوان ژنراتور که حدود 60 درصد انرژی تولید شدش حروم بشه؟؟
آدرس پارکتون لطفا
محمد امین
۲۹ آذر ۱۴۰۰اگر اشتباه نکنم بعضی از طراحی های استون مارتین در گذشته توسط طراحان این برند بوده و از نظر طراحی ، واقعآ زیباترین هارو میسازن
البته اگر اشتباه نکنم
Philipp
۲۹ آذر ۱۴۰۰خیلی ربطی نداره دلیل نمیشه ۰ون قبلا طراح یه برند بودی بعدا هرکاری که طراحی میکنی شبیه به اون برند بشه
پل براک (طراح قبل برونو ساکو) طراح 280SL Pagoda و 600 Pullman بعدش میره طراح ب ام و میشه اونوقت بیاد ب ام و رو با زبان طراحی بنز طراحی کنه؟
یا یه مثال دیگه طراح مکلارن P1 و ب ام و X5 هم یکیه
ویه مثال از الان مدیر طراحی حال حاضر کیا قبلا مدیر طراحی ب ام و بوده محصول هاشون شبیهن؟ اصلا
GT
۲۹ آذر ۱۴۰۰اینطور که مقاله گفته بود، به ظاهر بسیار خاص و جذابه ولی در حقیقت یه آشغال بی مصرف به تمام معناست که به درد لای جرز دیوار میخوره🙂 پس ترجیح میدم پانامرا هیبرید با مهندسی و ظرافت بی نظیر را انتخاب کنم ولی واقعا طراحی منحصر به فردی داره مخصوصا کابینش ولی این طراحی خاص به تنهایی کافی نیست.
M.Kazem.K
۲۹ آذر ۱۴۰۰واقعا کسی هم هست بخواد اینو به پانامرا ترجیح بده ؟؟!؟!؟! تازه 2 هزار تا هم گرون تره !!!! وااایییییی
و موضوع دیگه، فقط منم که فکر میکنم فاصله محور ها به طرز عجیب غریب زیاده !؟! :|
$ᏗᏰᏖᎥᏁ$
۲۹ آذر ۱۴۰۰البته که نه، کلا ابعاد ماشین زیادی بزرگه بخصوص بخش جلویی،اصلا هماهنگ نیست، مثل این میمونه یه گرن توریسموی مازراتی رو هی بکشی تا سدان بزرگ ازش دربیاد…
Mf1
۲۹ آذر ۱۴۰۰طراحی خیلی خوبی داره حالا بهتر از رقبا باشه بایستی سهامدارن تسلا بررسی کنن
مسعود
۲۹ آذر ۱۴۰۰طراحیش فوق العادس
ولی خب از لحاظ فنی بد گند زده
$ᏗᏰᏖᎥᏁ$
۲۹ آذر ۱۴۰۰هیچ ماشینی آشغال نیست به شرطی که در مقابل پول پرداختی ارزش داشته باشه، و واقعاً برای این ماشین ۱۱۰هزار تا زیاده، طراحی چه بیرونی چه کابین عین مازراتی هستش منتها کشیده تر اما ناهماهنگ که فقط بدریختش کرده،پیشرانه اش بنظرم مشکلی نداره چون ۳سیلندره به همراه موتور برقی بگیم آشغاله با این منطق پس بامو i8 هم پیشرانه داغونی داره…
یک کاربر
۲۹ آذر ۱۴۰۰طراحی بیرونی اش جذاب هست ، اما طراحی داخلی اش زیاد جالب نیست .
در مورد مشخصات فنی اش ، فکر نکنم متناسب با قیمتش باشد ، گرانتر نسبت به موارد مشابهش هست.
شما دقت کنید خودروی ev6 با اپشن فول هم ۵۵۰ اسب بخار در اختیار شما میگذارد با قیمت ۶۰ هزار دلار و فست شارژ ۱۶ تا ۱۸ دقیقه ای و شعاع حداقل ۴۰۰ کیلومتری .
حال شما با ۴۰ هزار دلار گرانتر فقط ۲۰۰ اسب بخار اضافه دارید ، ۴۰ هزار دلاری که پول یک موستانگ مک ئی هست و یا تسلا ۳ حداقل با شتاب ۳.۵ ثانیه میتوانید بخرید باهزینه کمی بیشتر
ali+a
۲۹ آذر ۱۴۰۰بهتر بود کلا الکترکی میشد نه همرا به موتور بنزینی… همین مقدار قدرت با موتور برقی و حتی بیشتر با باتری پرحجم باعث موفقیتش میشد…
Enayat
۲۹ آذر ۱۴۰۰به نظرم فیسکر کارما اوریجینال قبل از این شکل و شمایل خلق شده توسط یک طراح چینی خیلی جالب تر بود….کارما خودرویی بود که بیشتر به خاطر ظاهرش خواهان داشت تا مشخصات فنی اش !
Asghar
۲۹ آذر ۱۴۰۰“عجب آشغالیه”🥲
متن که تموم شد، اولین جمله ای که به ذهنم رسید این بود
Sina10
۲۹ آذر ۱۴۰۰قیافش عالیه ، از زیباترین سدان هاست ، یکی از چیزای جالبش همین فاصله محوریشه ، شاید در نگاه اول اینجوری باشه که ماشین یه کوپه بوده که کشیده شده و ابعاد درستی نداره ، ولی همین ابعاد نامتناسب ، زیبایی جالبی بهش داده
ولی فقط همین مزیتشه
قیمتش بسیار بالاست و به نظر من خرید یه M5 با ارزش تره
یا CT5-V
اگه هم برقی مدنظر باشه ، تسلا مدل اس خودش هست
اگه هم لوکس تر از مدل اس بخواین
E کلاس و سری ۵ های پلاگین هیبریدی هم موجود هستن
نسخه های پایین رده پانامرا هم میشه در نظرگرفت
کلا ماشین بهتر از این زیاد هست
۱۰۰ هزار دلار پول واسه ماشینی که موتور ۱.۵ لیتری داره ، کار مسخره ایه ، مصرف سوخت ۹ لیتریش هم انچنان عالی نیست با توجه به موتور کوچیکش
امیر دهقان
۲۹ آذر ۱۴۰۰سلام ارادت
اون موتور 1.5 لیتری فقط بعنوان یه ژنراتور برای شارژ باطریها عمل میکنه و اصلاً به چرخها متصل نیست
نیروی حرکتی ماشینو اون دوتا موتور برقی تامین میکنن که با 536 اسب بخار کاملاً کافیه
اتفاقاً این نوع سیستم هیبریدی خیلی خوبه، حالا کارما نتوسته خوب اجراش کنه ولی ایدۀ جالبیه
دوتا موتور برقی قدرتمند برای حرکت دادن ماشین میذاری، یه موتور بنزینی کوچیک و کم مصرف هم بعنوان ژنراتور، اینطوری نیازی به باطریهای بزرگ نیست و وزن ماشین کمتر میشه، دیگه دغدغه تموم شدن شارژ باطریها را هم نداری چون موتور بنزینی شارژشون میکنه
نمیدونم چرا خودروسازها کمتر سراغ این نوع سیستم میرن، البته اخیراً نیسان تو مدلهای هیبریدی کیکس و قشقایی از همین سیستم استفاده کرده
اینطوری شما عملاً یه ماشین برقی داری به اضافه یه ژنراتور برای وقتی شارژ باطریها تموم شد
Philipp
۲۹ آذر ۱۴۰۰خب بازم کربن تولید میشه ک
علاوه بر اون فضای بار خیلی کم میشه
تولید هم سخت تر میشه
جرمشم بالا میره مثل همین
تسلا و بنز با باتری های به اون بزرگی وزنشون از این کمتره
ایلمان
۲۹ آذر ۱۴۰۰چرا احساس میکنم نمای بیرون از استون مارتین کپی برداری شده ؟
arshiasvj
۲۹ آذر ۱۴۰۰چون طراحش هنریک فیسکر قبلا تو استون کار میکرد
Philipp
۲۹ آذر ۱۴۰۰چون واقعا کپی برداری شده
soheil
۲۹ آذر ۱۴۰۰آقا کپی استون مارتین هست خدایی دیگه دراز بدونش مشکلی نیست ولی فیک بدونش خیلی آزار دهنده هست
از استون مارتین تقلید کردن دیگه خیلی بده
ADAK
۲۹ آذر ۱۴۰۰طراحیش مخصوصا طراحی خارجیش عالیه به نظرم
اما کلا گذاشتن موتور بنزینی برای تولید برق موتور الکتریکی یکم در تضاده !!!