از آستونمارتین ونکوئیش زاگاتو تنها ۹۹ دستگاه ساخته شد و حالا یکی از آنها برای فروش گذاشته شده است. این آستون از آن خودروهایی است که حتی در عجیبترین کلکسیونها هم خودنمایی خواهد کرد. بدنهٔ این سوپرکار بریتانیایی به رنگ سفید خاصی بنام Escaping است و برخی قسمتهای آن شامل سقف، اسپلیتر جلو، رکابهای جانبی و دیفیوزر عقب از فیبر کربن هستند. این آستون زاگاتو روی رینگهای ۲۰ اینچی با طراحی جذاب مشکی و طلایی قرار گرفته که با لاستیکهای پیرلی P Zero پوشیده شدهاند. همچنین روی گلگیرهای جلو هم تریم طلاییرنگی کار شده تا مکمل رینگها باشد.
در داخل خودرو شاهد تودوزی تمام چرمی مشکیرنگ هستیم و روی صندلیها هم لوگوی Z زاگاتو نقش بسته است. در اینجا همچنین تریمهای فلزی در قسمتهایی مثل غربیلک فرمان و قاب دریچههای تهویه دیده میشود. آستونمارتین این ونکوئیش زاگاتو را در چهار نسخهٔ مختلف شامل کوپه، کانورتیبل، اسپیداستر و شوتینگ بریک تولید کرد. از تمام این نسخهها رویهم تنها ۹۹ دستگاه ساخته شد اما دراینبین نسخهٔ اسپیداستر با ساخت فقط ۲۸ دستگاه از بقیه کمیابتر است.
تمام این نسخهها از همان پیشرانهٔ ۵.۹ لیتری V12 تنفس طبیعی آشنای آستونمارتین استفاده میکنند که ۵۸۰ اسب بخار قدرت و ۶۳۰ نیوتن متر گشتاور دارد. این موتور به یک گیربکس هشت سرعتهٔ اتوماتیک متصل شده تا نیروی خود را به چرخهای عقب انتقال دهد. این زاگاتو شوتینگ برای که برای فروش گذاشته شده تنها ۱۰۰۰ کیلومتر کار کرده و تقریباً نو است. بااینحال، هرچند این ماشین بسیار کمیاب و جذاب است اما قیمت بسیار گرانی هم دارد. طبق اعلام فروشنده، این ونکوئیش زاگاتو به پکیج ۳۰ هزار دلاری Villa d’Este و تعداد زیادی آپشن دیگر مجهز است که قیمت آن را به ۹۱۹,۷۷۶ دلار میرساند.
2646
۱۴ تیر ۱۴۰۱تو این کامنت مطلب پایین، یک نکته مهم در مورد استهلاک BMW یادم رفت که بگم:
https://www.pedal.ir/tesla/uber-driver-doubles-her-tips-after-switching-to-tesla/
.
به طور کلی رینگ های ماشین های اروپایی بعد از حدود 80.000 کیلومتر نیاز به تاب گیری دارند. به زبان ساده تر بر اثر ضربات چاله ها رینگ ها از حالت کاملا دایره، اندکی به صورت بیضی درمی آیند. داستان تاب گیری رینگ تقریبا تو تمام ماشین های اروپایی بازار ایران هست. عمده دلایل این داستان:
1. سایز بزرگ رینگ ها که باعث وزن بیشتر رینگ می شود.
2. فاق بسیار کم لاستیک ها که با هدف بهبود هندلینگ استفاده می شود.
3. وزن بالای ماشین های اروپایی
4. سیستم تعلیق اسپرت
5. استفاده از لاستیک های Run Flat با دیواره بسیار سفت برای حرکت در هنگام پنچری.
.
از اون جایی که به واسطه یک سری دلایل احمقانه از جمله کاهش مصرف سوخت، کاهش آلودگی هوا، افزایش حجم صندوق و … اروپایی خودشون رو از شر هزینه لاستیک زاپاس راحت کردن، مجبور هستند از لاستیک های Run Flat استفاده کنند. این لاستیک ها آن قدر دیواره سفتی دارند که حتی بدون وجود باد نمی خوابن و ماشین توانایی حرکت با سرعت پایین را دارد.
این دیواره سفت لاستیک غیر از بهبود اندک هندلینگ، انتقال ضربات به کابین را بیشتر می کنه، استهلاک جلوبندی را بیشتر می کنه، تاب برداشتن رینگ رو بیشتر می کنه و خلاصه در جاده های افتضاح کشورمون اصلا خوب نیست.
.
BMW X4 هم مثل تمام ماشین های اروپایی هر 80.000 کیلومتر نیاز به تاب گیری داره. تاب گیری درست هر رینگ حدود 3.000.000 تومن، بالانس لاستیک ها و تعویض ضربدری (که البته بهتر است هر 20.000 کیلومتر انجام شود) حدود 1.000.000 تومن، تصحیح زوایای سیستم تعلیق حدود 1.500.000. اگر این مخارج هر 80.000 کیلومتر (که با کارکرد نرمال ماشین های لوکس در ایران می شود تقریبا هر 4 سال) انجام شود، سیستم تعلیق عمر دو برابری خواهد داشت، مشکلی برای سیستم انتقال قدرت پیش نمیاد و اروری هم روی ECU نیست.
************************
برای مقایسه بریم سراغ رقیب ژاپنی، Lexus NX300h F-Sport:
سرآشپز رمزی تو مسابقه Next Level Chef یه جمله باحال داره، به یکی از شرکت کننده ها میگه اینکه همزمان یه همبرگر رو بسوزونی در حالی که توش خامه، حتما از هنر تو سرچشمه می گیره. وضعیت رینگ های Lexus NX300h F-Sport را مشاهده بفرمایید بعد از حدود 80.000 کیلومتر:
https://uupload.ir/view/1_9p3.mp4/
https://uupload.ir/view/2_ixj7.mp4/
(به قطر داخلی لاستیک نگاه کنید، محل اتصال رینگ با لاستیک)
.
برای مقایسه Lexus NX300h F-Sport با BMW X4 M-Package موارد زیر را در نظر بگیرید:
1. رینگ BMW ابعاد سایز 275/35R20 داره در حالی رینگ Lexus با سایز ۲۳۵/۵۵R۱۸ عرضه می شود. رینگ بزرگ تر یعنی وزن بیشتر، وزن بیشتر یعنی ضربه قوی تر به رینگ.
2. فاق لاستیک ها را در نظر بگیرید.
3. کارکرد BMW با لاستیک های Run Flat بود، در حالی که روی Lexus از لاستیک های کره ای که به نرمی در دنیا معروف هستند، استفاده شده. (در فیلم برند لاستیک Nexen مشخص است)
4. سیستم تعلیق اسپرت تر و وزن بیشتر BMW را هم در نظر بگیرید.
.
مسیرهای کارکرد روزانه دو ماشین تقریبا یکی بود اما به واسطه ذات اسپرت BMW X4 M-Package خیلی بیشتر از Lexus NX300h F-Sport بهش فشار می آوردم. تو کارکرد حدود 80.000 کیلومتر 2 تا رینگ هر جفت شون نیاز به تاب گیری پیدا کرد.
.
وضعیت سیستم تعلیق Lexus NX300h F-Sport هم در عکس پایین مشاهده می کنید:
https://s6.uupload.ir/files/1_1jwh.jpg
https://s6.uupload.ir/files/2_wkm8.jpg
(عکس ها با کیفیت بالا هستند تا بتونین نمودارهای نرمال دقیقه و ثانیه زوایا ببینید.)
.
در عکس اول به Camber های لاستیک های جلو (بالاترین اعداد) نگاه کنید. کاملا در انتهای رنج سبز هستند و به زودی قرار است لاستیک سابی در ماشین شروع شود! میزان Toe لاستیک سمت راست هم انتهای رنج هست. انتهای رنج ممکن (نه انتهای رنج استاندارد سبز، انتهای زاویه ممکن) 0.1 بود، ماشین من 0.09 :)))
در عکس دوم وضعیت لاستیک های عقب را می بینید. میزان Camber لاستیک سمت راست را ببینید، انتهای رنج نرمال است.
.
Lexus NX300h F-Sport با اینکه اصلا اسپرت نیست و اون مارک F-Sport به درد عمه های محترم خاندان تویودا می خوره اما در حد BMW X4 M-Package استهلاک جلوبندی و لاستیک داشت. واقعا احسنت به تویوتا و اون متالوژی فوق العاده اش :))
نکته جالب تر داستان هوشمندی BMW است، خودش اخطاری با مثلث زرد (اخطارهای BMW به دو دسته مثلث زرد و قرمز تو صفحه کلاستر تقسیم می شود بر اساس اهمیت) داد با عنوان ماشین حداکثر توانایی حفاظت از شما را ندارد! تو همین وضعیت تو اتوبان اضفهان – تهران ماشین 200 تا راه می اومد و هیچ اشکالی نداشت. بعدا از طریق دیاگ ECU مشکل را متوجه شدم. عکس های BMW را پیدا نکردم اما حتما در کامنت مقایسه با Lexus خواهم گذاشت، همه شاخص هاش زرد و سبز هستند و قرمز نداشت.
اما Lexus NX300h F-Sport مثل یک دختر آریایی اصیل است! ناراحتی هاش رو می ریزه تو دلش. خودش که نمیگه هیچ، هزار بار هم باید بپرسی و هزار جا رو چک کنی تا ببینی کاهش راندمان اش از کجاست. دوستانی که BMW را به پیچیدگی متهم می کنین، شرکت BMW می تونه مثل باقی کمپانی ها سنسورها رو حذف کنه یا آستانه حساسیت شون رو بیاره پایین اما این کار رو نمی کنه، چون می خواد ماشین همیشه در بهترین پرفورمنس باشه تا راننده از رانندگی با ماشین لذت ببره.
********************
نکته آخر، تنوع قطعات یدکی:
ده ها کمپانی برتر قطعه سازی اروپایی، آسیایی و آمریکایی برای ماشین های اروپایی قطعه تولید می کنند. موقع انتخاب هر قطعه دست تون برای انتخاب برند و رنج قیمتی کاملا باز است اما به ندرت کمپانی های آمریکایی و اروپایی قطعه ساز برای Toyota/Lexus قطعه تولید می کنند. خود کمپانی های قطعه ساز ژاپنی فوق العاده مثل 555 که تقریبا تمام قطعات های تِک Mitsubishi و Nissan و … را تولید می کرد و می کنه، صرفا برای مدل های خاصی از Toyota/Lexus قطعه می سازد.
اما سوءتفاهم برای طرفداران Toyota/Lexus پیش نیاد، تقریبا همه برندهای قطعه ساز مشهور جهان و تمام ماشین دوستان برای پرچمدار کمپانی معظم Toyota/Lexus با افتخار قطعه تولید می کنند و هورا می کشند:
Viva Toyota GR Supra
Viva Toyota
2646
۱۴ تیر ۱۴۰۱ادمین عزیز
کامنتی در پاسخ به آقای GMA در پست تأثیر مثبت تسلا بر درآمد رانندگان تاکسیهای اینترنتی! نوشتم که نیاز به تایید دارد.
صرفا لینکی از خود پدال درون کامنت است.
هر وقت فرصت داشتید، لطفا آن را تایید کنید.
مرسی
Beetle
۱۴ تیر ۱۴۰۱به به
جناب کجا بودین؟ حدود یکساله…
خوبه حالا که هستین و امیدوارم همینطور ادامه بدید🙏
2646
۱۴ تیر ۱۴۰۱عزیزمی بیتل جان
همین گوشه کنارها بودم. از خوندن کامنت ها لذت می بردم.
بچه ها همه عالی هستن، جای خالی احساس نمی کردم برای گفتن.
حسین
۱۴ تیر ۱۴۰۱چون کامنت هرچی به آخر رفت حالت ترول پیدا کرد واسه همین جواب میدم.
مرحله اول همه اینایی که گفتی رو ول کن شما اول بگو این حجم از نفرت که باعث میشه مغالطه و اطلاعات اشتباه با هم قاطی بشه و در قالب تعداد زیادی کامنت بیاد بیرون چیه؟ نظرات و اساسا گفتمانت خیلی شبیه علی بخردیه. شما مطمئنی با این شخص ارتباطی نداری؟
الان خروجی این کامنت طولانی چی بود ؟ هزینه نگهداری بی ام و کمتره؟ استهلاکش کمتره؟ والا اینارو به خود مدیرای بیمر بگی خندشون میگیره. اطلاعات و آمار و ارقام واقعی صنعت خودرو که حاصل مطالعه آماری در جامعه آماری چند صد هزار تایی هست رو نمیشه با تجارب شخصی تغییر داد.
خروجی دیگه کامنت هم حتما اینه قطعه سازهای دنیا افتخار نمیدن برای کمپانی حقیر و بدبخت و رو به ورشکستگی تویوتا (برندی که درآمد سالانش به 270 میلیارد دلار میرسه) قطعه بسازن؟؟ اونا نمیسازن یا شایدم خودشون به هر دلیل بر اساس سیاست هاشون نمیخوان؟ ژاپنی هایی که خودشون تامین کننده قطعه فرمول یک هستن! تامین کننده قطعه ی فرمول e هستن! برندی مثل یاماها که در پروژه های بزرگی از صنعت خودرو رد پاش دیده میشه. با این اوصاف هدف از اون قسمت آخر چی بود دقیقا؟ دیگه کار نداریم تعداد درخور توجهی از قطعه سازها بزرگ دنیا ژاپنی و برخی هم به نوعی زیر مجموعه خود تویوتا هستن از جمله دنسو و آیسین.
اون جمله آخر هم نمیدونم چی بود ولی باید بگم من به چشم دیدم مدیر عامل بوش روی لباسش نوشته بود bmw forever!!!! هه هه هه خیلی بامزه بود!
قبلا هم که تلاش بسیار زیادی داشتی که بگی تکنولوژی الکتریکی و هیدروژنی تویوتا متعلق به بی ام و هستش!!! ( اما در اون مقیاسی که تویوتا در این زمینه ها کار کرده و سرمایه گذاری می کنه اصلا در توان برندی در مقیاس بیمر نیست که بخواد چیزی بهش داده باشه) بسیاری از انجین ها وگیربکس های تویوتا رو هم که به اسم بی ام و زده بودید. احتمالا حرکت آخر هم اینه که بگی لندکروز تکنولوژی بی ام و داره و خلاص!!!
(( واقعا احسنت به تویوتا و اون متالوژی فوق العاده اش :))حالا من باید بگم بی ام و با اون همه ادعا و تکنولوژی هنوز یه سوپراسپرتی که بشه اسمش رو کنار nsx یا gtr یا lfa گذاشت، نداره. پس احسنت بهش.
یه چیزی رو از کامنتای شما متوجه شدم و اون اینکه به نظر میاد با وجود این اطلاعات توجهی به برخی مسائل کلیدی و ابتدایی صنعت بزرگ خودرو ندارید و فکر می کنید همه چیز صرفا در پرفورمنس خلاصه میشه!!! اهداف برندها متفاوته و بازار هدف مشابهی ندارن. درک این نکته ابتدایی باعث میشه بسیاری از مقایسه های از ریشه اشتباه و مغالطه آمیز جمع بشه. آمار و ارقام موجود نشون میده هر برندی تو چه زمینه ای نقطه قوت داره و مهم اینه در اون بخش رضایت مشتری های خودش رو نگهداره که این جزو رمزهای موفقیت و ماندگاری اون برنده. قرار نیست چون بیمر ماشین های با روح اسپرت میسازه پس لکسوس هم باید همون کارو بکنه! ( این همون طرز فکر طرفداران تسلاست که فکر می کنن چون تسلا برند تمام الکتریکی هست پس بقیه هم فورا باید تمام الکتریکی بشن و گرنه بدبخت و بیچاره و فلان و فلانن). برند لکسس هم در قیاس با بی ام و نوپا به حساب میاد و باید این رو در نظر گرفت هرچند که مطابق برنامه ها و چشم انداز فعلی لکسس قرار بر این هست محصولات سری f گسترش پیدا کنن و طی سال های پیش رو نسخه های با قدرت و پرفورمنس بهتر که قابلیت رقابت با m و AMG و سری rs رو داشته باشن عرضه میشن.
راجع به اون بحث متالوژی هم بیشتر در حد یه شوخی نامربوط می بینمش وگرنه اینکه با این تحلیل کسی بیاد از ریشه، متالوژی برندی که آفرودر مخصوص شرایط سخت میسازه رو ترول کنه قابل تأمله. یه دونه از این بیمر جون های شمارو ارتفاعش رو ببرن بالا چند روز ببرنش آفرود ببینیم تو شرایط آفرود با متالوژی خارق العادش چیکار می کنه از انجینش تا دم و دستگاه جلوبندی و دیفرانسیل و رینگ و غیره!! ( کنایه از اینکه هر چیزی را بهر کاری ساختن) .
همچنین اگر جوابی هم هست زیر همین کامنت ارسال بشه چون حوصله بحث نامربوط زیر پست های نامربوط رو ندارم
َAMIRZAD
۱۵ تیر ۱۴۰۱تشکر بابت توضیح کاملتون و وقتی که گذاشتین
مسعود
۱۴ تیر ۱۴۰۱قشنگ و خاصه
Reza Waffen SS
۱۴ تیر ۱۴۰۱به شدت خاص و دوست داشتنیه بخصوص رنگ سیلورش
Alive man
۱۴ تیر ۱۴۰۱فقط ایتالیایی ها میتونن ی استون مارتینو ی پله قشنگ تر کنن مخصوصا اون dbs جی تی رنگ ابی ش
pedram7
۱۴ تیر ۱۴۰۱به به!
JDM lover
۱۴ تیر ۱۴۰۱یکی از جذاب ترین شوتینگ بریک هایی که تا حالا دیدم
TML BN
۱۴ تیر ۱۴۰۱عالیه واقعا زیباست
رضا باقری
۱۴ تیر ۱۴۰۱آیا می دانستید موتور V12 استون از ترکیب دو موتور شیش سیلندر فورد تشکیل شده
تا فکتی دیگر درباره وابستگی صنعت عنگلیس🚮 بدرود عرض میکنم
2646
۱۴ تیر ۱۴۰۱رضا جان
همه دنیا به هم احتیاج دارند.
Aston Martin مدت هاست که موتورهایش را به صورت کامل از AMG می خرد.
Porsche برای خنک نگه داشتن هوای ورودی به موتور، تکنولوژی Ram Air دهه 70 آمریکا ارتقا داده.
و هزاران همکاری تکنولوژیک دیگر …
اما شاید برای شما جالب باشه، تکنولوژی Eco-Boost موتورهای Ford متعلق به یک شرکت آلمانی است و شرکت فورد امتیاز آن را از این موسسه تحقیقاتی خریده است.
******************************
تو ورژن قبلی سایت پدال میشد پست های گذشته یک کاربر را دید اما متاسفانه تو ورژن جدید این قابلیت حذف شده است. قبلا یک کامنت طولانی در مورد تکنولوژی Eco-Boost موتورهای Ford نوشتم، اینکه تو کدوم مطلب است، خاطرم نیست اما دفعه قبلی حضورم تو پدال، بین بهمن 1398 تا اردیبهشت 1399 بود.
رضا باقری
۱۴ تیر ۱۴۰۱باهاتون موافقم ولی اخه ببنید یه شرکت انگلیسی نیست که مستقل باشه
بنتلی زیر فولکس
رولزرویس و مینی زیر بیمر
استون مارتین از بنز موتور میگیره قبلشم زیر فورد بود
مک لارن از موتور بیمر استفاده کرد کلی قطعه هم از بقیه گرفت مث چراغ عقب اوتوبوس بعد اومد موتور شوی استفاده کرد تا رسید به پول گرفتن از عربا تو فرمول یکم همیشه آویزون بودن
جگوار لندرور زیر تاتا موتور قبلش زیر فورد
لوتوس زیر جیلی و قبلش زیر جنرال موتور
مورگان زیر یه شرکت ایتالیایی
کازورث که موتور میسازه موتورش بر اساس فورد بود
این وابستگی خیلی بده هیچی از خودشون ندارن
2646
۱۴ تیر ۱۴۰۱باهاتون موافقم ولی اخه ببنید یه شرکت انگلیسی نیست که مستقل باشه
رولزرویس و مینی زیر بیمر
*******************************************
رضا جان
بیا فقط یه کوچولو زاویه دیدمون رو به داستان عوض کنیم:
کمپانی BMW یکی از قدیمی ترین کمپانی های دنیاست که در سال 1913 (حدود 108 سال پیش) تاسیس شد. اسم کمپانی در ابتدا Rapp Motorenwerke GmbH بود و موتورهای هواپیما می ساخت. بعدها در سال 1917 اسمش رو به Bayerische Motoren Werke GmbH (BMW) تغییر داد و شد BMW.
در پایان جنگ جهانی دوم (سال 1945) این قدر آسیب دید که مجبور شد خودروهای فوق العاده اش رو کنار بگذاره و به خاطر وضعیت صنعتی آلمان و همچنین وضع مالی افتضاح آلمانی، طراحی از ماشینی جهانی به اسم BMW Isetta 250 رو در سال 1955 بسازه. می خوام بدونی تا گردن رفت توی لجن اما برشکست نشد، فروخته نشد، ادغام نشد، روی پای خودش بلند شد.
.
17 سال بعد از آشغالی به اسم BMW Isetta، همین کمپانی که تا مرز ورشکستگی رفته، خودروی BMW 1602e را می سازه. خودرویی کاملا برقی که 2 تا از اون ها دوچرخه سوارهای المپیک مونیخ 1972 را در طول مسابقات اسکورت می کردند. المپیکی که برای آلمان نابود شده از جنگ جهانی حکم ناموس را داشت، اون هم آلمان های مغرور. می خوام بدونی چقدر اطمینان پشت BMW 1602 بوده که این ماشین ها را در چنین رویداد مهمی جلوی چشم میلیون ها آدم به نمایش گذاشتند.
*******************************************
افتخارت BMW کم نیست اما می خوام در مورد تاثیر صنعت خودروی انگلستان بر BMW حرف بزنم.
بریم حدود 1980 میلادی:
Audi با Quattro تکنولوژی دو دیفرانسیل را وارد زندگی عموم مردم کرد. دیگه برای داشتن یه ماشین 4WD نیاز نبود حتما SUV های زمخت و خشن بخری. حالا سدان ها هم می تونستند دو دیفرانسیل باشند.
دست Mercedes Benz هم پر و پیمون بود. تو همون دوره داشت روی G-class کار می کرد. از طرف دیگه حدود 30 سال تجربه ساخت خودروهای دو دیفرانسیل Unimog را داشت.
BMW مونده بود و حوضش … حدود یک دهه بعد BMW شرکت Land Rover رو خرید و در عرض 6 سال با کمک تکنولوژی و تجربه مهندسین Land Rover، سیستم X-drive را ساخت. ساخت سیستم X-drive نه تنها باعث استارت تولید خودروهای دو دیفرانسیل BMW شد، باعث شد امروزه یکی از بهترین سیستم های دو دیفرانسیل پرفورمنس دنیا باشد. بخشی زیادی از شتاب های فوق العاده ماشین های BMW نسبت به رقبا به خاطر همین سیستم X-drive است.
*******************************************
بحث تنوع برندینگ بسیار پیچیده و طولانی است. Rolls Royce و Mini شاخه های اصلی سیاست تنوع برندینگ BMW هستند.
پیشنهاد می کنم نیم نگاهی به بحث تنوع برندینگ داشته باشی اما برای آشنایی با این سیستم بگذار یک مثال خوب بزنم:
شرکت میهن رو همه می شناسیم، اصلا همه باهاش بزرگ شدیم. این شرکت در سال 1390 برندی با اسم دومینو رو ثبت کرد که کاملا در زمینه لبنیات با شرکت مادر (شرکت میهن) هم پوشانی داره. حتی این داستان تنوع برندیگ تو زیر مجموعه های شرکت میهن هم وجود داره. برند طبیعت یکی از زیر شاخه های میهن هست و تن ماهی تولید می کند. مکنزی برند معروف دیگری از زیر شاخه های میهن است که اتفاقا همپوشانی کاملی با طبیعت دارد. اینکه چرا شرکت های بزرگ دست به تنوع برندینگ می زنند و برای چنین کاری، هزینه های بسیاری می کنند، طولانی است اما می تونی به راحتی تو اینترنت در مورد اون مطالعه کنی.
.
برگردیم به نقطه اتصال دوم صنعت خودروی انگلستان و BMW:
Rolls Royce و Mini تاریخچه فوق العاده ای دارند، تاریخچه ای مملو از افتخار. نمادهای کلاس های خودرویی خودشون هستند. خیلی از مردم دنیا ماشین های لوکس رو با Rolls Royce شناختن. ماشین کوچولو برای خیلی از ما یادآوری ماشین های Mini است.
یه نگاهی به برندهای لوکس و پریمیوم دنیا بینداز. هیچ کدوم شون روی پای خودشون نایستادن. برند Cadillac زیر مجموعه GM، برند lincoln زیر محموعه Ford، برند Maserati زیر مجموعه فراری، Porsche زیر مجموعه VW و …
در واقع برندهای لوکس و پریمیوم مثل اکوسیستم هستن در دنیای تکنولوژی. iMac کامیپوتر رومیزی بود، MacbooK اومد، iPhone گوشی همراه بود، بعد ساعت اومد، بعد هدفون، آیپد و …. سیاست اصلی برندهای لوکس کمپانی ها، حفظ مشتریان پولدارتر علاقه مند و وفادار به برند است. البته سیاست ها در ساخت برند پریمیوم متفاوت است. Mercedes Benz میره سراغ یکی از بدنه ساز قدیمی مشهور خودش و برند Maybach رو دوباره زنده می کنه، BMW و VW میرن سراغ لوکس ترین برندهای دنیا. اینکه کدوم شون موفق بوده، در آمار فعلی کاملا مشخص است.
.
سیاست Mercedes Benz تو Maybach شکست خورده و این شکست سه تا نتیجه خیلی مهم داره:
1. ضرر نزدیک: با شکست برند پریمیوم یک کمپانی مولتی برند در بازار، اعتبار و جایگاه اون برند پیش افراد پولدار پایین میاد.
2. ضرر نزدیک: مشتری های وفادار برند با افزایش ثروت و جایگاه اجتماعی میرن سراغ برندهای رقیب.
3. ضرر دور و اصلی: وقت تغییر است و دست کمپانی Mercedes Benz بسته است!
.
بیا مورد سوم رو کلی تر نگاه کنیم. دنیا تغییر کرده، میلیونرهای جوون 40-20 سال فوق العاده زیاد شدن و سلیقه شون طبق مد جهانی، مانیتورهای بزرگ، طرح های رادیکال و … است. BMW با داشتن Rolls Royce، محصولات لوکس و پرچمدارش رو دگرگون کرد. ما فکر می کنیم که سری 7 و X7 از اصالت افتادن اما در واقع این ماشین های لوکس بر اساس سلیقه میلیونرهای جوون طراحی شدند تا مجموعه شرکت های BMW بتونه این خریداران را جذب کنه، چه با هدف فروش در دوران جوانی و چه برای دوره پیری شون با Rolls Royce (به واسطه ایجاد وفاداری در مشتری به برند). میلیونرهای مسن هم می تونن با شرایط قسطی ماشین شون را ارتقا بدن، شرایط قسطی که تامین مالی اش از فروش بیشتر به ازای هزینه R&D کمتر به دست میاد (وجود پلت فرم مشترک برای سری 7 و محصولات Rolls Royce).
بر عکس این داستان هم صادق است، مشتری پولدار Rolls Royce با اطمینانی که به این مجموعه برند پیدا کرده، برای خودروی زیر پا یه BMW می خره. نتیجه اش میشه حفظ مشتری، فروش محصولات، ارتقا جایگاه برند (مشتری که اطرافیان اش می دونن Rolls Royce داره، حالا داره با محصولات BMW دیده میشه – سیاست تبلیغ مشتری برای یک برند) و …
.
از اون طرف هم داستان در مورد Mini و سری های یک، دو، X1 و X2 همین است. ماشین کوچک می خواهید، با اصالت ترین برند خودروهای کوچک جهان را داریم با کیفیت و پرفورمنس BMW. چی از این بهتر؟
سری های یک، دو، X1 و X2 هم طراحی های رادیکال پیدا می کنند برای جذب مشتریان خودروهای آسیایی که می خواهند ارتقایی در ماشین داشته باشند. با خرید این ماشین های ارزون کشیده میشن تو این داستان، بعد کم کم درآمد و سطح اجتماعی شون بالاتر میره و خودروهای با طراحی اصیل BMW می خرند. در نهایت اگر پول شون کفاف داد، Rolls Royce.
.
VW استاد این دسته بندی است، زیر مجموعه هاش رو اگر ببینی، از Škoda داره تا Bugatti اما بنز گند زده! Maybach به اون جایگاهی که باید می رسید، نرسیده و Mercedes Benz مجبوره پرچمدارهاش رو قربونی این مشکل کنه. مشتریان سن بالا پولدار و وفادار بنز از طراحی های جدید و رادیکال بنز دل خوشی ندارن و کم کم پراکنده میشن. در واقع بنز مجبور شد میلیونرهای جوون تر رو انتخاب کنه و طراحی های رادیکال مورد نظر اون ها رو پیاده کنه با امید به ساخت مشتریانی وفادار برای آینده. خلائ که در میان مدت بنز را با مشکل فروش محصولات پرچمدار مواجه خواهد کرد.
*******************************************
برگردیم به اول بحث:
اون BMW که تا گردن رفت تو لجن و با همه سختی ها برگشت، به خاطر اصالت بیشتر دو تا کمپانی Rolls Royce و Mini محصولات بالارده و پایین رده اش رو تغییر داد و ضعیف تر کرد (ضعیف تر از نظر جایگاه پرمیوم).
بنابراین ماشین های انگلیسی غیر از تاثیری که در طول تاریخ بر BMW داشتن، همین الان هم اساس سیاست های پرفروش ترین برند لوکس دنیا هستند.
2646
۱۴ تیر ۱۴۰۱باهاتون موافقم ولی اخه ببنید یه شرکت انگلیسی نیست که مستقل باشه
رولزرویس و مینی زیر بیمر
*******************************************
رضا جان
بیا فقط یه کوچولو زاویه دیدمون رو به داستان عوض کنیم:
کمپانی BMW یکی از قدیمی ترین کمپانی های دنیاست که در سال 1913 (حدود 108 سال پیش) تاسیس شد. اسم کمپانی در ابتدا Rapp Motorenwerke GmbH بود و موتورهای هواپیما می ساخت. بعدها در سال 1917 اسمش رو به Bayerische Motoren Werke GmbH (BMW) تغییر داد و شد BMW.
در پایان جنگ جهانی دوم (سال 1945) این قدر آسیب دید که مجبور شد خودروهای فوق العاده اش رو کنار بگذاره و به خاطر وضعیت صنعتی آلمان و همچنین وضع مالی افتضاح آلمانی، طراحی از ماشینی جهانی به اسم BMW Isetta 250 رو در سال 1955 بسازه. می خوام بدونی تا گردن رفت توی لجن اما برشکست نشد، فروخته نشد، ادغام نشد، روی پای خودش بلند شد.
.
17 سال بعد از آشغالی به اسم BMW Isetta، همین کمپانی که تا مرز ورشکستگی رفته، خودروی BMW 1602e را می سازه. خودرویی کاملا برقی که 2 تا از اون ها دوچرخه سوارهای المپیک مونیخ 1972 را در طول مسابقات اسکورت می کردند. المپیکی که برای آلمان نابود شده از جنگ جهانی حکم ناموس را داشت، اون هم آلمان های مغرور. می خوام بدونی چقدر اطمینان پشت BMW 1602 بوده که این ماشین ها را در چنین رویداد مهمی جلوی چشم میلیون ها آدم به نمایش گذاشتند.
*******************************************
افتخارت BMW کم نیست اما می خوام در مورد تاثیر صنعت خودروی انگلستان بر BMW حرف بزنم.
بریم حدود 1980 میلادی:
Audi با Quattro تکنولوژی دو دیفرانسیل را وارد زندگی عموم مردم کرد. دیگه برای داشتن یه ماشین 4WD نیاز نبود حتما SUV های زمخت و خشن بخری. حالا سدان ها هم می تونستند دو دیفرانسیل باشند.
دست Mercedes Benz هم پر و پیمون بود. تو همون دوره داشت روی G-class کار می کرد. از طرف دیگه حدود 30 سال تجربه ساخت خودروهای دو دیفرانسیل Unimog را داشت.
BMW مونده بود و حوضش … حدود یک دهه بعد BMW شرکت Land Rover رو خرید و در عرض 6 سال با کمک تکنولوژی و تجربه مهندسین Land Rover، سیستم X-drive را ساخت. ساخت سیستم X-drive نه تنها باعث استارت تولید خودروهای دو دیفرانسیل BMW شد، باعث شد امروزه یکی از بهترین سیستم های دو دیفرانسیل پرفورمنس دنیا باشد. بخشی زیادی از شتاب های فوق العاده ماشین های BMW نسبت به رقبا به خاطر همین سیستم X-drive است.
2646
۱۴ تیر ۱۴۰۱*******************************************
بحث تنوع برندینگ بسیار پیچیده و طولانی است. Rolls Royce و Mini شاخه های اصلی سیاست تنوع برندینگ BMW هستند.
پیشنهاد می کنم نیم نگاهی به بحث تنوع برندینگ داشته باشی اما برای آشنایی با این سیستم بگذار یک مثال خوب بزنم:
شرکت میهن رو همه می شناسیم، اصلا همه باهاش بزرگ شدیم. این شرکت در سال 1390 برندی با اسم دومینو رو ثبت کرد که کاملا در زمینه لبنیات با شرکت مادر (شرکت میهن) هم پوشانی داره. حتی این داستان تنوع برندیگ تو زیر مجموعه های شرکت میهن هم وجود داره. برند طبیعت یکی از زیر شاخه های میهن هست و تن ماهی تولید می کند. مکنزی برند معروف دیگری از زیر شاخه های میهن است که اتفاقا همپوشانی کاملی با طبیعت دارد. اینکه چرا شرکت های بزرگ دست به تنوع برندینگ می زنند و برای چنین کاری، هزینه های بسیاری می کنند، طولانی است اما می تونی به راحتی تو اینترنت در مورد اون مطالعه کنی.
.
برگردیم به نقطه اتصال دوم صنعت خودروی انگلستان و BMW:
Rolls Royce و Mini تاریخچه فوق العاده ای دارند، تاریخچه ای مملو از افتخار. نمادهای کلاس های خودرویی خودشون هستند. خیلی از مردم دنیا ماشین های لوکس رو با Rolls Royce شناختن. ماشین کوچولو برای خیلی از ما یادآوری ماشین های Mini است.
یه نگاهی به برندهای لوکس و پریمیوم دنیا بینداز. هیچ کدوم شون روی پای خودشون نایستادن. برند Cadillac زیر مجموعه GM، برند lincoln زیر محموعه Ford، برند Maserati زیر مجموعه فراری، Porsche زیر مجموعه VW و …
در واقع برندهای لوکس و پریمیوم مثل اکوسیستم هستن در دنیای تکنولوژی. iMac کامیپوتر رومیزی بود، MacbooK اومد، iPhone گوشی همراه بود، بعد ساعت اومد، بعد هدفون، آیپد و …. سیاست اصلی برندهای لوکس کمپانی ها، حفظ مشتریان پولدارتر علاقه مند و وفادار به برند است. البته سیاست ها در ساخت برند پریمیوم متفاوت است. Mercedes Benz میره سراغ یکی از بدنه ساز قدیمی مشهور خودش و برند Maybach رو دوباره زنده می کنه، BMW و VW میرن سراغ لوکس ترین برندهای دنیا. اینکه کدوم شون موفق بوده، در آمار فعلی کاملا مشخص است.
2646
۱۴ تیر ۱۴۰۱درست کنین این سیستم کامنت لعنتی رو …
مازیار
۱۴ تیر ۱۴۰۱۲۶۴۶ عزیز
قشنگ گفتی مثل همیشه
و حرفهات بدرد همه میخوره بجز اونی که هدفش صرفا هیت برند یا کشور هست
2646
۱۵ تیر ۱۴۰۱مازیار عزیزم
همیشه به من لطف داشتی، ممنونم ازت.
کامنت فقط 1/3 حرف های من بود. اصل هدفم کامنتم در مورد جایگاه Mini و Rolls در دگرگونی BMW است و مقایسه اون با وضعیت Maybach.
دیدم ظاهرا برای ادمین مهم نیست تایید کامنت من یا اضلاح سیستم کامنت دهی؛ گفتم 1/3 ابتدایی را فرستادم، بعد که خواستم 1/3 دوم رو بفرستم، باز سایت ارور داد. بماند که 10 بار هم متن کامل را ارسال کردم. واقعا متاسفم برای پدال که کاملا کامنت ها را رها کرده است.
دفعه قبلی کامنت پاسخ ام به نیما خان در مورد صداهای اگزوز موتورها به مشکل خورد و مدیریت کاری نکرد. این دفعه هم کامنت کامل بعد تایید نشه و این کامنت های نصف و نیمه خودم پاک نشه، از خدمت دوستان مرخص می شوم.
خدا رو شکر هستند دوستان فن متعصبی که عشق هاشون را جز از پشت مانیتور ندیدن و با استدلال های آب دوغ خیاری، گله ای حمله می کنند به باقی کاربرها. همون ها کار رو درمیارن و زیر هر پست N تا کامنت می زنن.
مازیار
۱۵ تیر ۱۴۰۱مطلب نقش مینی و رولزرویس برای بی ام و صبح رسید و بسیار جالب بود برام
بله سیستم کامنت ها عاری از مشکل نیست
امیدوارم با عنایت مسوولین سایت
فضایی بهتر با بهره گیری از اطلاعات و تجارب امثال شما داشته باشیم
حیدر
۱۵ تیر ۱۴۰۱آه دلم واسش قش رفت .
این خیلی خیلی باحاله و قیمتش برازنده اش هست