شرکت دیترویت بایکس از محصول جدید و برقی خود با نام DB-E رونمایی کرد. ویژگی جالب این دوچرخه وزن بسیار پایین و نازکی اجزای سازنده است.
اگر یک ویژگی وجود داشته باشد که سریعاً بر برقی بودن دوچرخهای دلالت کند لوله میانی بزرگ و یا مجموعه باتری نصب شده روی آن خواهد بود. البته برند ایتالیایی Zehus سابقه زیادی در کمک به شرکتهای سازنده دوچرخه برای حل این موضوع داشته و قوای محرکه جدیدی را معرفی کرده است. اگرچه با نگاهی به مرکز چرخ عقب دوچرخه استفاده کننده از قوای محرکه Zehus میتوان برقی بودن آن را تشخیص داد اما باقی بخشهای آن همانند دوچرخههای معمولی هستند و وزن کمی دارند.
محصول جدید شرکت دیترویت بایکس که با نام DB-E شناخته میشود ساختار نازک و کلاسیک دوچرخههای سنتی را با قوای محرکه یاد شده ترکیب کرده و وزن ۱۴.۵ کیلوگرمی آن نیز باعث میشود دیترویت DB-E جزو سبکترین دوچرخههای برقی با قیمتی مناسب باشد. دوچرخههای الکتریکی با گذشت زمان ابعاد جمعوجور و نازکتری پیدا میکنند و از قوای محرکه یکپارچهای همچون TQ HPR50 در آنها استفاده میشود. قوای محرکه بایک پلاس Zehus نیز یکی از پیشتازان در این زمینه بوده و حدود یک دهه پیش معرفی شده است.
این پکیج کاملاً یکپارچه دارای اجزایی همچون موتور، باتری، سیستم احیای انرژی جنبشی KERS و… است و نکته مهم اینکه وزن این اجزا فقط ۳ کیلوگرم خواهد بود. به همین خاطر است که دوچرخههای مجهز به قوای محرکه Zehus جزو سبکترین و آیرودینامیک ترین دوچرخههای بازار به شمار میروند. دیترویت DB-E به ما یادآوری میکند که قوای محرکه Zehus چقدر جمعوجور است. لولههای ساختاری نازک و سبک که با پوشش پودری خودنمایی میکنند درست در نقطه مقابل لولههای کلفت دوچرخههای برقی قبلی هستند.
این دوچرخه برقی حداکثر سرعت ۲۵ کیلومتر در ساعت خواهد داشت و با وجود سختافزار KERS، دوچرخهسوار میتواند در زمان پدال زدن باتری را شارژ کرده و به حداکثر شعاع حرکتی دست یابد. دیترویت بایکس تخمین میزند در صورت استفاده از حالت کم قدرت اکو یا حالت پرقدرت بتوان به ترتیب ۵۶ و ۳۲ کیلومتر را پیمود. با توجه به وزن کلی پایین، این دوچرخه کاملاً نرم و روان بوده و پدال زدن با آن لذتبخشتر خواهد بود. DB-E با استفاده از قوای محرکه تک سرعته و برخی ریزهکاریهای دیگر بازهم وزن خود را کاهش داده است. سازنده ادعا میکند تسمه انتقال دهنده قدرت این دوچرخه حدود ۲۰۰ گرم سبکتر از زنجیرهای معمولی خواهد بود. با قیمت ۲۵۹۹ دلار شاید DB-E را نتوان محصولی ارزانقیمت دانست اما قیمت آن برای چنین دوچرخه برقی و سبکوزنی خیلی بالا نخواهد بود مخصوصاً اینکه بدانیم DB-E در آمریکا مونتاژ میشود. این دوچرخه در دو رنگ و سه سایز فریم به فروش میرسد.
Amin
۲۳ دی ۱۴۰۱توی ایران به علت نرخ بالای دلار و سختگیری واردات ، کسایی که دوچرخه برقی دارند ، به خصوص ورژن های اپدیت اش رو ، قشر ثروتمند جامعه هستند …درصورتی که در کشوری مثل آمریکا انتظار میره عموما قشر های ضعیف تر جامعه از این محصولات استفاده کنن
توی ایران ، ۹۰ درصد مردم حتی فکر ام نمیکنن که صد میلیون هزینه کنن برای یه دوچرخه….
new reventon
۲۳ دی ۱۴۰۱واقعا هنر میخاد یه اینجور چیزی رو ساختن
Bmwgg6
۲۳ دی ۱۴۰۱واکنش یک ایرانی😂:برو بابا با نصف این پول میرم 125cc سرحالشو میگیرم 🗿😂😑🛵🛵🛵
زیزیگولو
۲۴ دی ۱۴۰۱معمولاً مردم واسه فعالیت ورزشی از دوچرخه استفاده میکنن ((مثلاً تصمیم میگیرن بجای استفاده از ماشین شخصیو تاکسیو اتوبوسو مترو، پیاده یا با دوچرخه از خونه تا محل کارشون برن یا برن خرید که هم به یه کاهش آلودگی هوا کمک کرده باشن و هم ورزش کرده باشن)) ……. عمده فعالیت موقع دوچرخه سواری همون رکاب زدن هستش و حالا اگه قرار باشه دوچرخه برقی باشه و رکاب زدنی در کار نباشه پس این دیگه دوچرخه نیستش و فقط نماد و اسم دوچرخه رو یدک میکشه
امیر
۲۴ دی ۱۴۰۱نصف این پول را میدی یک کامپیوتر گمینگ را بهت میدن
بیشتر هم حال می کنی
زمستانم
۲۴ دی ۱۴۰۱الان واقعا دارید واسه صد میلیون تصمیم میگیرید ؟ خیلی وقته صد میلیون پشیزی ارزش نداره ضمنا اینقدر در انزار عمومی عجز و ناله نکنید پولداراها با دیدن این ناله ها لذت میبرن و احساس غرور میکنن 20 درصد از جمعیت این مملکت اصلا به چپشونم نیست قشر ضعیف تر چی به سرشون اومده و فقط به فکر سرقتشون هستند.
محمدرضا اشتری - دبیر سایت پدال
۲۴ دی ۱۴۰۱به نظر من، اون افرادی که در ایران زندگی راحت تری تجربه می کنن
یعنی درآمد ماهی 1500 دلار به بالا دارن و دوچرخه 50 تا 100 میلیون براشون قابل خرید هست
کمتر از 5 درصد جامعه تشکیل می دن شایدم 2-3 درصد
باتوجه به آمار، فکر می کنم 20 درصد جامعه درآمد 20 تا 30 میلیون تومن دارن اونقدرها پولدار نیستن که راحت و عالی زندگی کنن
تقریبا 80 درصد هم کمتر از 20 میلیون تومن، غالبا 5 تا 15 میلیون تومان در ماه هستن
زمستانم
۲۵ دی ۱۴۰۱ولی برداشت من نسبت به شغل های مختلفی که داشتم متوجه شدم که خیلی از هم وطن های ما اصلا مدل زندگیشون به این شکل هست یعنی بلد نیستن که از امکاناتشون از سرمایشون بهترین استفاده رو بکنن و خیلی ساده و محافظه کارانه میگذرونن طرف شاید جمعا 200 میلیارد سرمایه هم داشته باشه و در طول تمام عمرش هیچ هیجانی هیچ جهانگردیی حتی ایران گردی هم تجربه نکنه اصلا جهان بینی ندارند اصلا نمیدونن فیجی چه شکلیه شفق قطبی چی هست نیوزیلند چه بهشتیه همینجوری کج دار و مریض میگذرونن تا وارثشون همه چی رو قهوه ای کنه .