در کالیفرنیا بهندرت باران میبارد. اما طوفان کوچک بامو بیشک با خود باران به همراه خواهد آورد. صبر کنید…مثل اینکه طوفان خوشیمن بامو واقعاً با خود باران آورده است. به هر صورت برای دوری از باران و شکست دادن طوفان آن را به سمت شرق و منطقه سییرای نوادا میبریم. جایی که هوای خشکش مطمئناً طوفان و باران را متوقف خواهد کرد. در فاصله سه ساعتی شمال شرقی لسآنجلس، منطقه کوچکی به نام اولانچا قرار دارد. پس از چند ساعت طی مسافت به شب برمیخوریم و در نزدیکی ریجرکرست برای شب توقف میکنیم.
اولانچا قسمتی از جاده معروف ۱۹۰ منتهی به پارک ملی دره مرگ (همان دث ولی) است. این جاده دورافتاده و برهوت و طبیعتش یادآور فیلم نقطه گریز (Vanishing Point 1971) و تعقیب و گریز داج کورونتهای پلیس و داج چلنجر آرتی کوالسکی، شخصیت فیلم است. لوکیشنی که برخی ایام سال پذیرای توریستها نیز هست! کوهستانی آبی با کلاهکی برفی آن را احاطه کرده است. اما اینجا تا چشم کار میکند بیابان بیانتهاست و در نگاه اول خبری از نشانههای حیات دیده نمیشود!
ترکیبی از بیابان و گاه صخره و کوهی در میانه راه، جادههای صاف و مستقیم همراه با پیچهای تندی را رقم زده است که در برخی موارد چالش مناسبی را برای کوچولوی ام پاور فراهم میکند. در تابستان، منظره بیابانی جذاب این منطقه همراه با کنیونها و کوههای گچی، گردشگران زیادی را جذب خود میکند. اما در زمستان دمای پایین مریخی این منطقه، جاده را واقعاً متروک از گردشگران میکند! منطقه “فادرکرولی ویستاپوینت” ارزش توقف کوچکی را برای دیدن منظره کوههای اطراف و حتی مانور F18 های نیروی دریایی که گاهی برای تمرین به این منطقه عموماً خالی از سکنه میآیند را دارد.
به جاده برمیگردیم. لاستیکهای پهن میشلن پایلوت M2 روی آسفالت داغ جاده آواز سر میدهند. سرعت گرفته و تا ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت با M2 میتازیم. سرعتی که اسب سرکش ما بدون هیچ زحمت و فشاری بهصورت ثابت در مسیر صاف و خالی از خودرو بیابان با آن میرود؛ انگار هنوز هم جا دارد! هرچه باشد بیشتر ژنهای برادر بزرگتر خود M4 را در زیر بدنهاش پنهان کرده است؛ این در واقع یک M4 با بدنه متورم و لاستیکهای پهن و چهره عبوس است منتها با سایز کوچکتر! دیفرانسیل لغزش محدود، رینگهای ۱۹ اینچی فورجکاری شده و اجزای آلومینیومی تعلیق آن با برادر بزرگتر خود یکسان است. در این میان، فنرها، دامپر و لاستیکهای باریکتر متعلق به خود M2 هستند. زیربندی و شاسی M2 نسبت به مدل معمول بهصورت اساسی تقویت شدهاند. پس از چند ساعت طی طریق، به قسمت ۲۳ کیلومتری میانه جاده ۱۹۰ میرسیم که انگار داخل کوهستان پانامینت کندهکاری شده و سرانجام پارک ملی دره مرگ پیش روی ماست. در مسیر داخل کوهستان، M2 دقیقاً مانند M4 واکنش نشان میدهد. لاستیکهای میشلن با تمام توان بر آسفالت چنگ زده و شتاب جی ۰.۹ را رقم میزنند! ترمزهای به عاریت گرفته شده از M4 مجهز به کالیپر ۴ پیستونه در جلو و دو پیستونه در روتورهای مهارکننده فولادی متصل به کلاهک آلومینیومی عقب، M2 را به زمین میخکوب میکنند. در میانه مسیر “گود پادره”، جعبهدنده شش سرعته دستی M2 به نرمی و با فاصله بسیار کم دندهها را تعویض میکند و جعبهدنده با همخوانی کامل با پیشرانه، دندهها را کموزیاد میکند. جعبهدنده هفت سرعته خودکار دوکلاچه نیز بهعنوان یک آپشن در دسترس است که ما نمونه دستی را ترجیح دادیم. نکته آنکه برای عاشقان دریفت و انجام حرکات تخصصی، (چون انواع و اقسام سیستمهای ضدهرزگردی و کنترل پایداری در این خودرو و مخصوصاً بام و وجود دارد) عادت به بحث گاز و ترمز همزمان در تکنیکی مثل heel-toe در این بامو و پیچهای اینچنینی در دره مرگ کمی زمانبر است! پیشرانه سه لیتری توربوشارژر این بامو در هنگام شتابگیری شما رو به صندلی خواهد چسباند و نیروی زیادی به شما وارد میکند. ویژگی اوربوست در این پیشرانه دور موتور را به ناگاه از ۱۴۵۰ به ۴۷۵۰ کنده و گشتاور را از ۴۶۵ نیوتن متر به ۵۰۰ میرساند. پاسخ توربو به پدال گاز بسیار سریعتر از آنچه فکرش را بکنید بوده و به نظر میرسد پیشرانه آن در مقابل تغییر ارتفاع از سطح دریا هیچ واکنشی نشان نمیدهد و کماکان مثل اسبی سرکش و مهارنشدنی میتازد! این خودرو که خیلی از قطعات داخل پیشرانه خود را از برادرش نیز قرض گرفته شتاب صفرتاصد ۴.۲ ثانیهایاش، ۰.۷ ثانیه سریعتر از یک M235i بوده و تنها یکدهم از M4 شش سرعته کندتر است! این اختلافات در سرعت ۱۶۰ به یک ثانیه هم رسیده و در ۲۳۰ بیشتر از یک ثانیه میشود. عملکرد فرمان در سر پیچهای تند به گونه ایست که متأسفانه همانند M4 فرمان نرم آن زمانی که حتی خودرو در حال سرخوردن و تقلا در سر پیچهاست هیچگونه اطلاعاتی را به راننده منتقل نمیکند. گویی فرمان آن زیادی نرم است! در حقیقت، فرمان آنگونه که باید و شاید زمین زیر M2 را به راننده منتقل نمیکند. تنها در این میان باید به شاسی مطمئن و هندلینگ خوب آن اکتفا کرد. عملکرد فرمان آن ما را لحظهای به رؤیای پورشه کیمن و فرمان صادقش برد! بله، صادق! این کجا و آن کجا!
در پایان، در لبه شرقی گذرگاه کوهستان، استراحتگاه پانامینت اسپرینگز قرار دارد که برای پر کردن باک توقف میکنیم و بعد روال بازگشت را در پیش میگیریم. در قریب به ۱۶۰۰ کیلومتر مسافت طی شده با این M2، در هر صد کیلومتر مصرف بالای ۱۳ لیتر را داشت که تانک کمحجم ۵۰ لیتری خود را بهسرعت خالی میکند. البته از پیشرانه ۶ سیلندر خطی توربوشارژر انتظاری هم نمیرود.
باید گفت که M2 یک بامو مدرن است که در نگاه حرفهای، قابلیت فرمانپذیری آن کمی تقلیل رفته و صدای پیشرانه و شاید راحتی کابین و هندلینگ آن جذبتان کند. روح سرکش سری M1 و ژن اسپرت M4 در آن نهفته است و در بحث قیمتی هم میتوانید ۱۴ هزار دلار از پولتان را برای پرداخت M4 صرفهجویی کرده و به یک M2 حدود ۵۲ هزار دلاری بدهید! البته صرف چنین پولی آنهم در ایالاتمتحده، غیرمنطقی است و فقط یک عشق BMW میخواهد و بس! وگرنه تا جایی که ماسلکارها باشند یک آمریکایی هیچگاه ۵۲ هزار دلار خرج چنین خودرویی نمیکند!!
وای چه طبیعتی!!!چه منظره ای!!!! این قدر زیبا و با شکوه که از خود اون بی ام دابلیو یادم رفت. اصلا دوست دارم بمیرم فقط منو اینجا قبر کنن. خدایا چه هنری داری !!!!!
درود. ماشینو تا میشده گازش داده، 240 تا رو به صورت ثابت نگه داشته و کلی رونده، بعد میگه پیشرانه صدی 13 لیتر میسوزونه! والا با این شرایط اگه کمتر میسوزوند جای شک داشت..
اون راننده چه جراتی داشته که همچین ماشینی رو برداشته برده تو اون جاده!اونم تک و تنها! والا دیگه چون هر لحظه امکان داره ماشین خراب بشه چون بی ام و هست دیگه!اونایی که بی ام دبیلیو داشتن یا دارن میدونن چی میگم من…اونایی که نداشتن متوجه حرف من نمی شن و دیسلایک میدن!
به قول یکی از دوستان، وقتی فی س ب و ک اومد ما فهمیدیم همه ایرانیا مدل هستن، قدا بالای 190، چشما فابریک ابی، همه بدنساز و خوشتیپ و همه هم دانشگاه شریف درس خوندن از وقتی هم پدال اومد فهمیدیم همه بی ام و و بنز داشتن این پراید های تو خیابون هم توطیه امریکا و اسراییل هست ببین تا کجا نفوذ کردن واقعا
فهمیدیم بابا یه X3 قالبت کردن الانم مثلا کره ای داره اون زمانم بی ام وه خریدی پز الکی بدی دیگه من شمارو نتونستم اصولی توجیه کنم با این زبون بهتر میفهمی برو کره ای تو برون دیگه تو رو چه به ژرمن بازی
M4 یا z4. خیلی چهره متمدنانه تری دارن به نظرم ارزش اضافه پرداختو دارن… با اینکه ماشین های المانی رو خیلی خیلی دوست دارم ولی خب با این قیمت کامارو و موستانگ خیلی قوی تر میشه خرید
رهگذر
۲۴ فروردین ۱۳۹۵من این چیزا حالیم نیست من فقط میخوام با وانت 206 ملاقات کنم!
asa
۲۴ فروردین ۱۳۹۵وای چه طبیعتی!!!چه منظره ای!!!! این قدر زیبا و با شکوه که از خود اون بی ام دابلیو یادم رفت. اصلا دوست دارم بمیرم فقط منو اینجا قبر کنن. خدایا چه هنری داری !!!!!
حسین
۲۴ فروردین ۱۳۹۵درود. ماشینو تا میشده گازش داده، 240 تا رو به صورت ثابت نگه داشته و کلی رونده، بعد میگه پیشرانه صدی 13 لیتر میسوزونه! والا با این شرایط اگه کمتر میسوزوند جای شک داشت..
در کل خیلی میخوامش. بقول خودشون: M رو زنده کرد
احمد باقری
۲۴ فروردین ۱۳۹۵ماشین باحالیه. طرف اینو میگیره فقط میرونه.
Archi KHAN
۲۵ فروردین ۱۳۹۵احمِد از اون حرفا بود آااا
خب ماشین را میگیرن برونن ، نمیگیرن بزارن تو فریزر برای سبزی پلوی شب عید که !
لااله الا الله …
امین آریامن
۲۴ فروردین ۱۳۹۵Bmw رو انگار آدم فضایی ها میسازن…
منحصر به فردن…عجیبن
فرزاد
۲۴ فروردین ۱۳۹۵اون راننده چه جراتی داشته که همچین ماشینی رو برداشته برده تو اون جاده!اونم تک و تنها! والا دیگه چون هر لحظه امکان داره ماشین خراب بشه چون بی ام و هست دیگه!اونایی که بی ام دبیلیو داشتن یا دارن میدونن چی میگم من…اونایی که نداشتن متوجه حرف من نمی شن و دیسلایک میدن!
احسان ایودی
۲۵ فروردین ۱۳۹۵بله شما که راست میگی
میخواستی سوار بی ام و بشی از تخت نمیوفتادی خوابت بپره فرزاد خان ؟؟
احسان ایودی
۲۵ فروردین ۱۳۹۵به قول یکی از دوستان، وقتی فی س ب و ک اومد ما فهمیدیم همه ایرانیا مدل هستن، قدا بالای 190، چشما فابریک ابی، همه بدنساز و خوشتیپ و همه هم دانشگاه شریف درس خوندن
از وقتی هم پدال اومد فهمیدیم همه بی ام و و بنز داشتن
این پراید های تو خیابون هم توطیه امریکا و اسراییل هست
ببین تا کجا نفوذ کردن واقعا
mohsen
۲۵ فروردین ۱۳۹۵فهمیدیم بابا یه X3 قالبت کردن الانم مثلا کره ای داره اون زمانم بی ام وه خریدی پز الکی بدی
دیگه من شمارو نتونستم اصولی توجیه کنم با این زبون بهتر میفهمی
برو کره ای تو برون دیگه تو رو چه به ژرمن بازی
Nima
۲۴ فروردین ۱۳۹۵راست میگه خوب این 52.000 دلار هست
کامارو ZL1 قیمتش 54.000 دلار هست.
SS هم با قیمت 35.000 دلارى از این سرتره.
mohsen
۲۵ فروردین ۱۳۹۵ولی این بی ام وه هست و اونا نیستن!!
این یعنی خیلی چییزا
AliZeus
۲۴ فروردین ۱۳۹۵عاشقشمم…اونم با این رنگ…و یه روز میخرمش … :)
بهنام طیبی
۲۵ فروردین ۱۳۹۵اتومبیلی در دل جاده ها.
Danial
۲۵ فروردین ۱۳۹۵قشنگ خود Need for speed شده ♥
ali2240
۲۵ فروردین ۱۳۹۵M4 یا z4. خیلی چهره متمدنانه تری دارن به نظرم ارزش اضافه پرداختو دارن…
با اینکه ماشین های المانی رو خیلی خیلی دوست دارم ولی خب با این قیمت کامارو و موستانگ خیلی قوی تر میشه خرید
mohsen
۲۵ فروردین ۱۳۹۵امیدوارم قسمت بشه زیارتش از نزدیک