تدابیر ب‌ام‌و برای پیشگیری از اثرات منفی جنگ تجاری چین و آمریکا

با کلیت کامنت دوست عزیز جناب Mohammad تا اندازه ای موافقم.اما این نکته را هم اضافه کنم که ترامپ نه به مثابه یک شخص، بلکه نماینده یک جریان قوی تجاری در آمریکاست.جریانی که همیشه معترض تعرفه های پایین ورود کالا به ویژه خودرو به بازار آمریکا بوده است.این جریان تجاری حدود چند دهه است که به برون سپاری یا outsource صنایع آمریکا به کشورهای چون چین،مکزیک،برزیل و…..سخت معترض بوده و همچنین مخالف ورود بی قید و شرط کالا از کشورهایی چون ژاپن،چین،کره،آلمان و….است و کلا از یک توازن تجاری برابر و سفت و سخت با دیگر کشورهای دنیا حمایت می کند.در این میان،اوباما نماینده جریان تجاری جهان گرا در آمریکا بوده و بیشتر منافع مالی سهامداران و مدیران شرکت های چند ملیتی آمریکایی مد نظر او بود ولی ترامپ نماینده جریان تجاری درون گراست که بیشتر به تقویت بنیه صنعتی شرکت های آمریکایی در داخل خاک آمریکا و نیز تقویت بنیه مالی مصرف کننده طبقه متوسط آمریکایی،از جمله کارگران صنایع و شرکت های بزرگ و کوچک آمریکایی توجه دارد،شرکت هایی که مالیات های بالای زمان اوباما،اغلب آنها را مجبور به ترک خاک این کشور و استقرار شعبات شان در کشورهای عمدتا آسیای شرقی نموده است.
در دهه های اخیر،ارها نمایندگان تجاری درو ن گرا و یا همان ترامپی در فحوای کلام چنین گفته اند : با تضعیف و بستن شعبات تولیدی شرکت های بزرگ آمریکایی در داخل خاک آمریکا و انتقال شتابان آنها به خارج از مرزهای این کشور و همچنین،با بیکار شدن میلیونی کارگران این کارخانه ها،در نهایت،قدرت خرید کارگران و طبقه متوسط آمریکایی سخت افت نموده و در پی آن فروش شرکت های آمریکایی نیز به شدت پایین می آید و با سقوط فروش شرکت های چند ملیتی آمریکا در وطن خود، برد اقتصادی شان هم در دنیا کم کم رو به نقصان می نهد و در کل،فقر مالی مصرف کننده آمریکایی و کاهش فروش در داخل در درازمدت به ضعف ساختاری شرکت های بزرگ آمریکایی می انجامد و بیشتر به تقویت غول های مالی و صنعتی ساکن در آلمان،ژاپن و کره و… در مقیاسی کوچک تر ،چین و هند و… می انجامد؛هر چند درکوتاه مدت شرکت های آمریکایی در بازارهای جهانی سود کنند.خلاصه،با ضعف مالی شرکت های چند ملیتی آمریکایی در سطح دنیا در نهایت قدرت و نفوذ آمریکا هم در دنیا هم رو به تلاشی خواهد رفت و به یک قدرت درجه دوم در دنیا بدل خواهد شد.
دو جریان (جهان گرا و درون گرا) نفوذ بسیاری در دنیا دارند ولی نفوذ جریان تجاری جهان گرا در رسانه های خبری دنیا به مراتب بیشتر است.در نهایت،هر دو جریان وطن پرست بوده و تنها منافع ملی و احیای ابرقدرتی آمریکا مد نظرشان است فقط در این وسط تاکتیک اقتصادی متفاوتی دارند.یکی بیشتر به منافع مدیران و سرمایه داران و سهامداران می اندیشد و دیگری به منافع مصرف کنندگان طبقه متوسط،کارگران و صنایع بزرگ و کوچک آمریکایی در درون خاک آمریکا.