بحران طراحی در بی ام و، دوره گذار به قیمت قربانی کردن هویت برند

ب‌ام‌و برای حرکت به سمت الکتریکی‌سازی، گام در مسیر طراحی اشتباهی گذاشته که هویت این برند اصیل آلمانی را قربانی کرده است.

در ب‌ام‌و اتفاقی بشدت ناراحت‌کننده در حال وقوع است. این برند از مدل‌های زیبایی مثل سری ۳ نسل G20، سری ۵ نسل G30 و X5 نسل G05 به یک زبان طراحی جدید موقتی رسیده است که در نسل جدید سری ۵ و X3 می‌بینیم. این خودروها وظیفه دارند چشم‌ها را برای دیدن مدل‌های نئو کلاس که از سال ۲۰۲۶ عرضه خواهند شد آماده کنند. این منجر به سردرگمی ب‌ام‌و شده است که بی‌هدف فقط خودروهایی با ظاهری متفاوت طراحی می‌کند.

چه اتفاقی برای هویت برند افتاد؟ نمی‌توان در طول شش یا هفت سال از سه زبان طراحی کاملاً متفاوت استفاده کرد و چنین چیزی در صنعت خودروسازی بی‌سابقه است. خودروسازان معمولاً حداقل هر شش سال یک بار زبان طراحی خود را تغییر می‌دهند اما از زمانی که ایلان ماسک تسلا را به باارزش‌ترین خودروساز جهان تبدیل کرد، شرکت‌های رقیب مثل ب‌ام‌و و مرسدس با دستپاچگی تلاش کردند موفقیت این خودروساز آمریکایی را تکرار کنند. این منجر به ساخت طیف گسترده‌ای از خودروهای الکتریکی عجیب توسط آلمانی‌ها شد.

بدین منظور، ب‌ام‌و قصد ایجاد تحول بزرگی در طراحی خودروهای خود دارد و هیچ بازگشتی از این مسیر وجود نخواهد داشت. این شرکت قبلاً کانسپت‌های ویژن نئو کلاس و نئو کلاس X را معرفی کرده و صراحتاً گفته است که خودروهای تولیدی آیندهٔ باواریا شبیه این کانسپت‌ها خواهند بود؛ بنابراین، بهتر است به این طراحی‌ها عادت کنید زیرا ب‌ام‌و قصد دارد خود را با تسلا همگام کند اما مشکل اینجا است که باواریایی‌ها این کار را به قیمت قربانی کردن هویت خود انجام می‌دهند. در این رابطه جالب است گفته‌های معاون مهندسی خودروهای مرسدس در مورد طراحی‌های آیندهٔ شرکتش را مرور کنیم.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا مرسدس قصد دارد از طراحی عجیب و قطره‌ای شکل مدل‌های EQ خود فاصله بگیرد یا نه گفته است:

ما این نظر را داریم و این نظر را جدی می‌گیریم. با نگاهی به زبان طراحی کانسپت CLA، می‌توانید ببینید که شاهد پذیرش این موضوع بوده‌ایم

برای یادآوری، کانسپت CLA ظاهری معمولی‌تر از سدان‌هایی مثل EQE و EQS دارد. وی اساساً می‌گوید خودروهای آینده‌ای که برای آیرودینامیک و شعاع حرکتی بهینه طراحی می‌شوند در راه هستند و مرسدس می‌خواهد برای تمام محصولات خود، چه الکتریکی و چه درون‌سوز، یک زبان طراحی مشترک را اعمال کند یعنی برخلاف چیزی که باعث شکست زیربرند EQ شد.

مرسدس باید این کار را انجام می‌داد زیرا مردم خودروی زیبایی می‌خواهند که الکتریکی باشد نه یک خودروی الکتریکی که ظاهر خوبی نداشته باشد فقط به این دلیل که تیم طراحی به ۰.۰۱ Cd ضریب درگ کمتر برای افزایش برد و بهبود آیرودینامیک نیاز داشته است. باید مرسدس را تحسین کرد که این موضوع را فهمید اما متأسفانه به نظر می‌رسد برای ب‌ام‌و خیلی دیر شده باشد. آن‌ها زبان طراحی‌ای را برای خودروهای نئو کلاس خود انتخاب کرده‌اند که عجیب و آینده‌نگر به نظر می‌رسد. همچنین تاکنون مصاحبه‌های متعددی از طراحان ب‌ام‌و دیده‌ایم که نتوانسته‌اند توجیه مناسبی برای انتخاب این مسیر طراحی ارائه کنند و توضیحات آن‌ها همیشه سطحی بوده است.

در حال حاضر در سبد محصولات ب‌ام‌و یک زبان طراحی برای سری ۷ داریم، یک زبان طراحی کاملاً متفاوت برای نسل جدید سری ۵ و X3 داریم، XM شبیه هیچ خودروی دیگری در سبد محصولات کنونی ب‌ام‌و نیست و به‌زودی نسل جدید سری ۳ را بر اساس کانسپت ویژن نئو کلاس خواهیم داشت که بازهم با طراحی کاملاً متفاوتی ارائه می‌شود؛ اما در آینده چه اتفاقی برای طراحی‌های ب‌ام‌و خواهد افتاد؟ پاسخ این سؤال مشخص نیست. قطعاً همهٔ ما نهایتاً به ظاهر نسل بعدی خودروهای این شرکت عادت خواهیم کرد اما شرکتی که برای چندین دهه هویتش با عنوان «ماشین نهایی رانندگی» شناخته می‌شد نباید چنین باشد.

متأسفانه ب‌ام‌و راه را اشتباه رفته و همهٔ این‌ها تقصیر ایلان ماسک است. البته کسانی که تأیید نهایی را برای گام گذاشتن در این مسیر جدید داده‌اند نیز قطعاً در بحران طراحی کنونی ب‌ام‌و نقش پررنگی دارند. خبر خوب اینکه اگر وقتی خودروهای جدید ب‌ام‌و به بازار عرضه شدند فروش مناسبی را تجربه نکنند، سهامداران بر سر همین افراد فریاد خواهند زد و این زمانی است که تغییرات عمده‌ای رخ خواهد داد. اگر این اتفاق بیفتد، احتمالاً روابط عمومی ب‌ام‌و بیانیه‌ای صادر خواهد کرد و اظهار خواهد داشت که شرکت قصد دارد به هویت قدیمی خود بازگردد. این همان کاری است که مرسدس هم‌اکنون در حال انجام آن است.