11 روز گردش در اروپا پشت فرمان ب‌ام‌و M2

این اولین مقاله‌ی من پس از ۱۱ روز رانندگی با ب‌ام‌و M2 در اروپا است. بسیاری از مقالات پیش‌ازاین منتشرشده‌اند و تعداد زیادی از ژورنالیست‌ها نظرات خود را درباره‌ی این خودرو بیان داشته‌اند اما هیچ‌یک از آن‌ها واقعاً افکار و واقعیات را از منظر یک خریدار بالقوه ارائه نمی‌کنند. در سفری که داشتم و حال برای شما بازگو خواهم کرد، من تلاش می‌کنم تا آن چشم‌انداز را ترسیم کنم و سعی خواهم کرد تا دیدی متفاوت به این فرزند نورسیده‌ی ب‌ام‌و ایجاد نمایم.

داستان به ۱۱ روز گردش در اروپا با M2 مربوط می‌شود. ب‌ام‌و M2 با رنگ آبی لانگ بیچ در اختیار من بود و این نسخه‌ی مخصوص مطبوعات در مونیخ استارت خورد و هدف رسیدن به اروپا از طریق اتریش و ایتالیا و رشته‌کوه‌های آلپ بود، راه‌های کوهستانی شگفت‌انگیزی که نزدیک مودنا بوده و یکی از بهترین بزرگراه‌های جهان هستند که شما را از ژنو به موناکو می‌رسانند.
قصد بنده این است که داستان را خلاصه کنم و تلاش خواهم کرد تا برخی از مقایسه‌ها را با 1M،M235i،M4 و E46 M3 انجام دهم. پیش از آنکه سؤالی پیش آید باید خاطرنشان کنم آخرین باری که من تجربه‌ی رانندگی با 1M داشتم به تابستان سال گذشته باز می‌گردد.M4 را در آوریل سال گذشته رانده‌ام و دوتای دیگر نیز در سپتامبر سال گذشته رانده‌شده‌اند. بنابراین کمی فاصله بین رانندگی همه‌ی خودروها وجود داشته است. من امیدوارم تا در ماه‌های آینده یک مقایسه‌ی زیبا بین M2 و 1M داشته باشم.

طراحی و ویژگی‌ها
بیایید با موارد برجسته‌ی خودرو شروع کنیم و سپس به بررسی نقاط قوت و ضعف بپردازیم. در رابطه با نمای ظاهری خودرو مورد قابل‌ذکری نیست چراکه پیش‌ازاین در پدال بارها درباره‌ی آن سخن گفته‌شده است. تنها نگرانی عمده به استفاده از برخی قطعات پلاستیکی برمی‌گردد که البته جای نگرانی نیست و می‌توان با قطعات بخش M جایگزین نمود.
رنگ بدنه نیز جالب و سرگرم‌کننده است. در ابتدا از این رنگ اصلاً خوشم نمی‌آمد اما پس از ۱۱ روز بودن با M2 من فکر می‌کنم که این رنگ بدنه به‌درستی با خودرو هماهنگ است. رنگ آبی لانگ بیچ بلافاصله به‌صورت تیره‌تر، روشن‌تر و یا آبی پررنگ و کم‌رنگ درمی‌آید. شگفت آنکه بسته به نور اطراف و تابش خورشید این رنگ تغییر می‌کند. با غروب آفتاب رنگ خودرو تیره‌تر می‌شود. به نظر من این رنگ بهترین انتخاب برای M2 است.

پکیج M استفاده‌شده درمجموع خوب است. نه بسیار خاص است و نه کاملاً همانند BMW عادی احساس می‌شود. این چیزی است که من انتظارش را داشتم و چیزی است که من خواهان آن بوده‌ام.تنها نکته‌ی قابل‌ذکر میزان صدای جاده‌ی واردشده به کابین است. این مقدار بیش از آن چیزی است که من در خودروهای دیگر شنیده‌ام.اگر بخواهید آن را متفاوت سازید چه؟ باید به خدمات پس از فروش بیندیشید. پدال‌ها به زیبایی جانمایی شده‌اند و صندلی‌ها نرم و راحت هستند. نشان‌دهنده که شامل سرعت‌سنج و دورشمار هستند می‌توانند گاهی اوقات کاملاً تیره باشند. من هیچ‌وقت این مشکل را با 1M نداشته‌ام اما در برخی شرایط با نور زیاد نشان‌دهنده چندان خوانا نیستند.

سیستم صدای فعال ASD تنها در حالت اسپورت کار می‌کند. صدایی که این سیستم تولید می‌کند “چرند” است بنابراین من آن را از خودرو جدا خواهم کرد. من از این سیستم متنفرم. من مشکل کمتری با صدای تولیدشده از سمت صندلی راننده داشتم اما صندلی سرنشین کناری بیشتر قابل‌توجه بود اما شاید این تنفر به خاطر تمرکز بیش‌ازحد من روی صدا باشد. این سیستم به‌خودی‌خود بسیار بهتر از سیستم موجود در M4 است اما هنوز هم به حد کافی مزاحم است مخصوصاً زمانی که می‌خواهید اگزوزها را عوض کنید. جز این مورد نکته‌ی خاص دیگری نیست. صندلی برای نشستن ۴ نفر مناسب هستند، فضای صندوق‌عقب نیز به حد کافی است و سیستم ناوبری ب‌ام‌و به‌اندازه‌ی دیگر سیستم‌های موجود در خودروها بی‌فایده است. اوه این راه هم بگویم که سیستم هشدار برخورد مزاحم را هم سفارش ندهید.

بیایید به صدای ایجادشده در پیست بپردازیم. اول‌ازهمه، صدای موجود در ویدئو آن صدایی نیست که در زندگی واقعی می‌شنوید. کلاً صدای متفاوتی است و صدای خودرو زیادتر است، خیلی زیادتر! یک غرولند زیبا هنگام رها کردن پدال گاز وجود دارد و در هنگام شتاب گیری غرغری پیچیده به گوش می‌رسد. صدای اگزوز در هنگام رانندگی عالی است و بسیار بهتر از صدای پیست M4 به نظر می‌رسد. صدا مناسب خودرو است اما همیشه جا برای پیشرفت وجود دارد. من دوست دارم که قل‌قل و جوش‌وخروش بهتری را در هنگام تعویض دنده‌ها و معکوس کشیدن‌ها ببینم و در دور موتورهای بالا صدای زیبایی را بشنوم. سیستم اگزوزهای مخصوص موجود در بازار این موضوع را حل می‌کنند.

نکات برجسته‌ی شخصی به پیشرانه و قوای محرکه‌ی M2 مربوط می‌شود. نیرو از طریق یک گیربکس دوکلاچه که به‌صورت فوق‌العاده‌ای خطی و مستقیم است منتقل می‌شود. من با گیربکس دستی رانندگی نکرده‌ام اما این نسخه‌ی دو کلاچه سریع است و به‌آسانی خودرو را تا رسیدن به‌سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت همراهی می‌کند. سؤالی درباره‌ی این گیربکس وجود ندارد! پاسخ پدال گاز به‌طور باورنکردنی‌ای تیز است و دیفرانسیل عقب که به‌صورت الکترونیکی کنترل می‌شود، حرکات قابل پیش‌بینی را نشان می‌دهد. راهی که بخش انتقال قدرت، نیرو را به چرخ‌ها منتقل می‌کند قطعاً یکی از بهترین ویژگی‌های این خودرو است. تغییر حالت‌های اسپورت واقعاً تفاوت واضح بین حالت‌های گیربکس را به شما نشان می‌دهد. همچنین در حالت اسپورت سیستم استارت/استاپ از دور خارج می‌شود.
در بخش ترمزها، احساس شگفت‌انگیزی وجود دارد. تنظیمات این بخش بسیار شبیه به M4 هستند البته من اکثر اوقاتی که M4 را رانده‌ام، این خودرو به ترمزهای کربن سرامیک مجهز بوده بنابراین واقعاً مقایسه‌ی منصفانه‌ای نیست. من نیازی به ارتقا به ترمزهای سرامیکی در جاده‌های نرمال نمی‌بینم. احساس مربوط به ترمزها مناسب است و به‌خوبی تحت کنترل می‌باشد.

هندلینگ
هندلینگ دیگر بخش برجسته‌ی M2 است. رفتار خودرو قابل‌توجه است. پای خود را روی پدال گاز بفشارید و در راه‌هایی که اکثر خودروهای پرفورمنس بی‌قراری نشان خواهند داد،M2 به زمین می‌چسبد و می‌چسبد! دامپرهای تطبیق شونده وجود ندارند و شما هیچ تغییری را بین حالات نرمال یا اسپورت احساس نخواهید کرد. دامپرها (به‌صورت عمومی جذب‌کننده‌های شوک‌ها نیز خوانده می‌شوند) کار خود را به‌خوبی انجام می‌دهند و اهمیتی ندارد که در چه نوع جاده‌ای رانندگی می‌کنید. درمجموع دامپرها سخت هستند اما این سختی حالت افراطی ندارد. در بسیاری از راه‌ها نرم هستند و مخلوطی عالی بین نرمی و سفتی وجود دارد.

احساس می‌شود که خودرو کوچک است.M2 احساسی شبیه 1M و E46 M3 دارد اما قطعاً کوچک‌تر از M4 حس می‌شود. خودرو فرز و چابک است اما همانند هاچبک های کوچک نیست. ماهیت و طبیعت جعبه‌ای این خودرو واقعاً شبیه 1M و M235i است هرچند کارها را به روش خود انجام می‌دهد و تفاوتی بزرگ وجود دارد! درباره‌ی سیستم فرمان نیز صحبت کنیم. خودرو از همان سیستم موجود در M4 استفاده می‌کند و من می‌دانم که از نوع الکترونیکی است. شما رفتار قطع‌شده و سبک فرمان را حس می‌کنید. این دقیقاً مشکلی است که در M4 هم وجود دارد. قطعاً مسئله‌ی بدی نیست اما احساس فرمان‌های M3 e46 یا 1M را ندارد. فرمان دوتای آخری بهتر هستند هرچند که تفاوت‌ها ناچیزند.
پیش از آنکه کسی درباره‌ی این فرمان داستان‌سرایی بکند اجازه دهید بگویم که این‌یک نقطه‌ضعف کوچک است، اما واقعاً بسیار کوچک. فرمان خودرو بد نیست اما به‌خوبی مدل‌های قبلی هم نیست. تفاوت‌ها بسیار کوچک است و احساس فرمان M2 در صدر رقبای حاضر در بازار قرار می‌گیرد اما خب لازم بود تا این نکته را متذکر شوم.

اجازه دهید درباره‌ی این ۱۱ روز زندگی با M2 نتیجه‌گیری نمایم.M2 مخلوطی است بین M235i و 1M و توانایی‌های تکنیکی M4. M2 کمی شبیه یک مینی M4 است و این اصلاً چیز بدی نیست. خودرو بیشتر شبیه یک مینی M4 است تا یک 1M چراکه 1M به نسل گذشته تعلق دارد.M2 قطعاً یک 1M جدید با همه‌ی برتری‌های M4 است که اندکی نرم‌تر شده و بهینه‌سازی‌های زیادی را به خود دیده است. آیا باید یکی بخرم؟
در کل یک توازن دوست‌داشتنی بین چسبندگی بالا و بیش فرمانی وجود دارد که به فاصله‌ی کوتاه بین محورها بازمی‌گردد. ترکیب هندلینگ و انتقال قدرت چیزی است که این خودرو را برتر می‌سازد. روشی که M2 بکار می‌گیرد و شما را برای ورود به پیچ بعدی ترغیب می‌سازد اعتیادآور است و چیزی است که دیگر خودروها ندارند. سیستم انتقال نیرو و سیستم تعلیق از موارد برجسته‌ی مشاهده‌شده در این چند روز بودند. این سیستم‌ها کاری می‌کنند که M2 نهایت یک خودروی دو در چهار سرنشینه باشد. در این بازه‌ی رقابتی، انتخابی بهتر از M2 وجود ندارد.
هیچ خودرویی لذت خالص و بازیگوشی M2 را ارائه نمی‌کند. منبع: bmwblog