زمانی که نسل اول بامو سری ۸ در سال ۱۹۹۰ تولید شد مهندسان این شرکت به شدت به توسعه نسخه اسپورت M فکر میکردند. یک نمونه پیشتولیدی با پیشرانه ۱۲ سیلندر ۵.۵ لیتری ۵۵۰ اسبی تولید شد اما هرگز به خط تولید راه نیافت. همین موضوع درباره سری ۸ کانورتیبل هم صدق میکند. این خودرو نیز تلاش کرد چراغ سبز تولید را دریافت کند اما هرگز وارد شوروم ها نشد.
سی سال بعد بامو خیلی وارد کلاس کانورتیبل های لوکس نشده بود اما با M8 کاملاً بازی را تغییر داد؛ اما چه چیزی باعث میشود بامو از فروش خوب این خودرو مطمئن شود؟
خب باید گفت همهچیز به بحث فروش مربوط نمیشود. درحالیکه سری ۸ قدیمی به عنوان پروژهای منحصربهفرد و از صفر شروع شده بود اما جدیدترین نسل این خودرو از پلتفرم CLAR که در دیگر محصولات از شاسیبلند X7 گرفته تا سری ۳ سدان بکار رفته استفاده میکند. سری ۸ جدید بهصورت کابریولت، کوپه و گرن کوپه چهار درب عرضه میشود.
و به بخش پرفورمنس که برسیم شاهد هنرنمایی بخش M بامو خواهیم بود. طراحی سری ۸ کانورتیبل دستخوش تغییر شده و حالا شاهد ورودیهای هوای بزرگتر در جلو، چهار خروجی اگزوز و رینگهای ۲۰ اینچی فورج کاری شده هستیم. M8 کانورتیبل قطعاً آن میزان جلبتوجهی را که خریداران میخواهند دارد.
سقف کانورتیبل استاندارد خودرو باقی مانده و باز شدن آن تا سرعت ۵۰ کیلومتر در ساعت و طی ۱۵ ثانیه صورت میگیرد. با باز شدن سقف شاهد کابینی با تریم فیبر کربن، دستهدنده اسپورت تر نسبت به سایر نسخههای سری ۸ و صندلیهایی با تنظیمات گوناگون خواهید بود. همچنین در پشتسریها نیز لوگوی M8 دیده میشود.
یک دکمه استارتر قرمزرنگ هم در کنسول مرکزی وجود داشته که با فشردن آن نیروگاه ۸ سیلندر ۴.۴ لیتری توئین توربو از خواب برمیخیزد. در بریتانیا تنها نسخه کامپتیشن M8 عرضه میشود و بنابراین علاوه بر قدرت بیشتر پیشرانه شاهد دستهموتورهای سفت تر خواهید بود.
این پیشرانه با M5 کامپتیشن مشترک بوده و بنابراین با پرفورمنس پدیدهای آن آشنا هستیم. قدرت ۶۱۶ اسب بخاری و گشتاور ۷۵۰ نیوتون متری پیشرانه موردبحث به تمامی چرخ ها منتقل شده و باعث ایجاد شتاب صفر تا ۳.۳ ثانیهای میشود که تنها یکدهم ثانیه کندتر از مدل کوپه میباشد؛ اما این پرفورمنس باعث شرمندگی سوپرکارهای زیادی خواهد شد. سقف سرعت خودرو نیز به ۲۵۰ کیلومتر در ساعت محدود شده که با سفارش پکیج سفارشی M Driver به ۳۰۵ کیلومتر در ساعت افزایش مییابد.
البته M8 خودروی بینقصی نیست. برای چنین خودروی برجستهای، سیستم اگزوز انتظارات را برآورده نکرده و در اکثر موارد بجای صدایی گیرا حسی خفه شده را منتقل میکند. برای مثال خودروی M235i صدای بیشتری داشته و از نظر شنیداری محصول جذابتری است.
گیربکس ۸ سرعته اتوماتیک نیز هر از گاهی ناهماهنگ نشان میدهد. این گیربکس در شهر حالت پرفورمنس عملکرد خوبی داشته اما در سرعتهای پایین کمی ناهنجار عمل میکند. در واقع دو حالت برای عبور از ترافیک وجود دارد: سرعت حلزون یا مسابقه درگ!
همانند اگزوز، تنظیمات گیربکس هم میتواند تغییر یابد و همین موضوع درباره فرمان، پدال گاز، ترمزها و سیستم تعلیق نیز صدق میکند. این حالتها از طریق منوی iDrive در صفحه لمسی و یا سوئیچهای روی فرمان قابل انتخاب هستند.
صرفنظر از حالتی که برای سیستم تعلیق انتخاب میکنید، M8 در پیچها تیزتر از سری ۸ استاندارد عمل میکند. چسبندگی و توانایی عبور از پیچ برای خودرویی با وزن ۲۰۸۵ کیلوگرمی بسیار گیرا بوده و فرمان نیز دقیق و سریع است و کار فوقالعادهای در پنهان کردن وزن خودرو انجام میدهد. البته راننده ارتباط زیادی با فرمان برقرار نکرده و با وجود چنین محدودیتی بهتر است که غیر از پیست M8 را خیلی تحتفشار قرار ندهید.
اما آیا یک کانورتیبل دو تنی چهار نفره واقعاً مناسب پیست است؟ اگر این مبلغ را میخواهید هزینه کنید میتوانید پورشه ۹۱۱ کابریولت را انتخاب کنید که تیزتر و چابکتر بوده و انتخاب واضحی محسوب میشود. گزینه دیگر هم فراری پورتوفینو است. بله هر دو خودرو در جاده کمی سفت تر هستند اما به مرز ناهنجاری نمیرسند. البته هیچیک از این دو خودرو به اندازه M8 در دریفت کردن ماهر نیستند و شما میتوانید با خاموش کردن کنترل پایداری M8 همهی ۶۱۶ اسب بخار را به چرخ های عقب بفرستید.
آیا M8 خودرویی برای بزرگراههاست؟ این خودرو در این حالت نیز بسیار راحت است. در حالت کامفورت M8 خودرویی ریلکس بوده و پایداری آن استثنایی است. البته بنتلی کانتیننتال GTC گزینه راحتتر و آرام تری بوده و در عقب کمی فضای بیشتری هم دارد.
از نظر فضای کابین و بار شاهد فضای ۳۵۰ لیتری معقولی هستیم اما وقتی سقف باز شود تنها فضای بسیار کوچکی وجود خواهد داشت. همچنین در سرعتهای بالا شاهد ورود باد به کابین طویل M8 هستیم.
اگرچه بامو M8 کانورتیبل ۱۳۰ هزار پوندی خودروی بسیار توانایی است اما به سختی میتوان آن را توجیه کرد. پرفورمنس خودرو در خط مستقیم و سر پیچها بسیار خوب و برجسته بوده اما پورشه ۹۱۱ هیجان بیشتری دارد. کیفیت ساخت این خودرو نیز بینقص است اما بنتلی کانتیننتال GT خودرویی خاصتر حس میشود. اگر قلب شما با این بامو روباز است پس میتوانید مدل 840d را انتخاب کنید که سواری ریلکس، طراحی به همین اندازه جذاب و البته قیمت بسیار کمتری دارد.
مشخصات بامو M8 کامپتیشن کانورتیبل
- قیمت: 130435 پوند
- پیشرانه: 8 سیلندر ۴.۴ لیتری توئین توربو
- قدرت/گشتاور: 616 اسب بخار/۷۵۰ نیوتون متر
- گیربکس: 8 سرعته اتوماتیک، چهار چرخ محرک
- شتاب صفر تا ۱۰۰ کیلومتر در ساعت: 3.۳ ثانیه
- حداکثر سرعت: 250 کیلومتر در ساعت (محدود شده)
- مصرف سوخت: 11.۲ لیتر در هر صد کیلومتر
ایمان
۲۲ فروردین ۱۳۹۹پسوند کامپتیشن برای رقبا خطرناک شده
هم در پیست و هم در خط مستقیم خیلی خوب عمل میکنه
مهرآیین
۲۲ فروردین ۱۳۹۹دهههای 40 و 50 و 60 شمسی دهه های محبوبیت و شهرت بی.ام.و های 2002 سبز و نارنجی و قرمز رنگ در ایران بود چون خودرویی بود که به دلیل کوچک بودن جمع و جور بودن و تر و فرز بودن و شتاب داشتن و تسلط کامل راننده به کاپوتهای عقب و جلو و نیز آسان بودن رانندگی اش به یکی از پرطرفدارترین اتومبیلهای نسل جوان دهههای ۴۰ و ۵۰ و ۶۰ تبدیل شده بود و در آن روزگار هر جوانی که یک بی.ام.و 2002 داشت انگار همه چیز داشت ………. من که دهه شصتی هستم در دوران کودکیم این خودرو را در خیابانها میدیدم
MAHDI
۲۲ فروردین ۱۳۹۹از وقتی M8 گرن کوپه معرفی شده M8 کوپه کمتر به چشمم میاد. اما واسه دوستانی که میخوان بدونن M8 کامپتیشن در پیست چه عملکردی داره مجله AUTO BILD در پیست زاکسنرینگ جواب این سوال رو داده در رقابتی که خودروهای پرفومنس توسط یک راننده.
###پیست زاکسنرینگ ###
لامبورگینی اونتادور SVJ زمان// 1:29.18
پورشه 918 اسپایدر ثبت زمان// 1:30.34
*ب ام و M8 کامپتیشن زمان// 1:31.77
لامبورگینی اونتادور SV زمان// 1:31.79
پورشه 911 توربو S(مدل فعلی)// 1:32.30
شورولت کامارو ZL1 1LE ترک پکیج// 1:32.55
آئودی R8 V10 پرفومنس زمان // 1:32.77
مرسدس AMG GT63S زمان// 1:33.20
جگوار پروجکت 8 ثبت زمان // 1:33.22
ب ام و M5 کامپتیشن زمان // 1:33.40
پورشه 911 کررا S جدید زمان// 1:33.62
پورشه 911 کررا جدید زمان // 1:36.38
آئودی RS7 اسپرت بک زمان // 1:36.51
ب ام و M850 ثبت زمان // 1:36.60
تسلا 3 پرفومنس ثبت زمان// 1:39.58
MAHDI
۲۲ فروردین ۱۳۹۹مجله AUTO BILD sport car اونقدر زمان گیری های جدید انجام داده که نمیشه لیستشون کرد. هرخودروی پرفومنسی رو توسط یک راننده حرفه ای زمان گیری میکنه بهمراه فیلم ثبت این زمان گیری ها.برای مثال جدید ترین زمان گیری های این مجله :: پورشه تایکان توربواس و ب ام و X3M کامپتیشن و مرسدس GLC63S و پورشه 911 کررا و کررا S و لامبورگینی EVO و فراری F8 تریبوتو و لامبورگینی اوروس و لامبورگینی اونتادور SVJ هستش که فیلم زمان گیری نصفشون رو گذاشته و الباقی هم تو روزهای آینده میذاره.که دیدنشون میتونه جذاب باشه
ساسان
۲۲ فروردین ۱۳۹۹زمانM8شگفت انگیزه.یه جورهایی BMWدیگه از ورود رسمی به سگمنت سوپر اسپرتها بی نیاز شده با عملکرد کامپتیشن هاش!!
در ضمن ممنون از اطلاعات دست اولت.حقیقتا” نمونه ی یک کابر استاندارد وبا اطلاعات بالا هستی که هرگز درگیر حواشی نشدی آقا مهدی.در اکثر پستها مشتاق خوندن کامنتهای شما هستم. برقرار باشید.
MAHDI
۲۲ فروردین ۱۳۹۹زنده باشی ساسان جان.در مورد M8 کامپتیشن جز در مجله AUTO BILD در پیست زاکسنرینگ که زمان خوبی رو ثبت کرده در مجله SPORT AUTO در پیست هوکنهایم GP هم زمان خوبی رو ثبت کرده که زمانش سریع تر از آئودی R8 V10 پرفومنس و پورشه 911GT3 و پورشه 911 کرراs جدید و مرسدس AMG GT63S و جگوار پروجکت8 و استون مارتین سوپرلگرا وووو… شده.
GERMANY
۲۲ فروردین ۱۳۹۹عکس پنجم از پشت…
راستی من یه سوال اساسی دارم،
چطوری m5c تونسته 2.8 ثانیه صفر تا صد رو طی کنه
اونوقت برای m8c بهترین رکورد 2.88 ثانیه بوده؟
MAHDI
۲۲ فروردین ۱۳۹۹خوب شتاب زیر 3.2 ثانیه برای هرخودروی سخت ثبت میشه چون باید در بهترین شرایط،راننده حرفه ای و نوع پیست تاثیر گذار هستش.برای مثال من فقط در دو تست فقط دیدم که M5 زمان 0 تا 100 رو در 2.8 ثانیه ثبت کرده و الا در تست های دیگه زمان های 3.3 یا 3.1 یا 3 و 2.8 و 2.9 رو زیاد دیدم. کارخونه زمان 0 تا 200 کیلومتر M5 کامپتیشن رو 10.7 ثانیه اعلان کرده که 3 دهم ثانیه از M5 معمولی سریع تر بوده.
اما در رقابتی که مجله AUTO ZEITUNG انجام داده بین
M5 کامپتیشن و تسلاS پرفومنس و پورشه تایکان توربواس ب ام و M5 کامپتیشن زمان 0 تا 200 کیلومتر رودر 9.3 ثانیه و شتاب 0تا 100 رو در 2.9 ثانیه ثبت کرده. این زمان برای تسلاS پرفومنس 2.9 و0 تا 200 کیلومتر در 11.1 ثانیه و برای پورشه تایکان توربواس هم 2.7 ثانیه و 0 تا 200 کیلومتر در 9.6 ثانیه ثبت کردن.
GERMANY
۲۳ فروردین ۱۳۹۹دمت گرم آقا مهدی
استفاده کردم.
MHMD
۲۲ فروردین ۱۳۹۹بیمر نمی خواد یه فکری برای طراحی داخلیش بکنه … ؟ , گیرایی نداره
مهدی ۹۱۱
۲۲ فروردین ۱۳۹۹کاش اول سری ۶ رو رونمایی میکرد بعد سری ۸ رو باابهتتر و قویتر از سری ۵ و ۶ میساخت
Zonda R
۲۲ فروردین ۱۳۹۹چرا وقتی میشه کانورتیبل خرید باید کوپه خرید؟
فلسفه ی ماشین کوپه لذته پس, چه بهتر ک کارورتیبل هم باشه
حسین دهمرد
۲۳ فروردین ۱۳۹۹فلسفه کوپه زیبایی هم هست. کانور تیبل یه دویست کیلو بابت استحکام به وزن ماشین اضافه میکنه.وزن بیشتر هم لذت رو کم میکنه.
محمد
۲۲ فروردین ۱۳۹۹ماشینه قشنگیه
محمد
۲۲ فروردین ۱۳۹۹دوست دارم روی صندلی عقبش بشینم
Sina
۲۲ فروردین ۱۳۹۹پدال جان سایتت یکم نسبت به سایتهای دیگه سنگین تر نیست!!؟
فکر میکنم واسه لینک های زیادیه که تو سایت هست
بعد داری مطلب میخونی انگشت اشتباهی میخوره رو عکسها باز میشه یه کوچلو اذیت کنندست
Khosrow
۲۲ فروردین ۱۳۹۹همیشه فکرمیکنم کانورتیبل 4 نفره یه جوریه – خزه – ضایع هست / سقف باز و4 تا کله هویدا / کروک فقط 2 نفره که اگر همیشه تو 2 نفرت تنها باشی خودش یه مکتبه ..
net
۲۲ فروردین ۱۳۹۹khosrow
نظرت خوب بود و اگر ماشین روباز صندلی عقب نداشته باشه زیباتر هست
Khosrow
۲۲ فروردین ۱۳۹۹?? ..
رزیتا
۲۲ فروردین ۱۳۹۹مدل M8 کانورتیبل جایگزین سری 6 شده و یادمه که توسط کارشناس فروش ایرانی “بی ام و” معرفی شد
net
۲۲ فروردین ۱۳۹۹خیلی زیباست طراحی داخلی و بیرونی مخصوصا چراغ باریک جلو و چراغ عقب و جلوپنجره کوچک و عقبش خوب کشیده هست.اگر دو لوله اگزوز دایره ای خاکستری داشت قشنگتر بود تا ۴ لوله اگزوز مشکی و ۴ لوله اگزوز برای ماشینهای سوپر اسپرت خوبه.اگر صندلی عقب نداشت زیباتر میشد.اگر سپر جلو بسته بود قشنگتر میشد.در حال حاضر زیباترین ماشین روباز جهان همین یا بی ام و سری ۸ کابریولت هست که هر دو شبیه هم هست
Enzo
۲۲ فروردین ۱۳۹۹زیادی گرونه
amg 63
۲۲ فروردین ۱۳۹۹اگه این ماشین تو خیابونا بود آ میشد بخری به قیمت خودش طوری میشد ؟!!! اسمون به زمین میومد ؟!!
ماکان
۲۳ فروردین ۱۳۹۹سلام.هرچند می دانم که شاید از نظر خیلی ها نیازی به تولید آن مدل هایی که می گویم نباشد ولی با اینکه البته به نظر آنها هم احترام می گذارم می خواستم بگویم که بنده به سلیقه ی شخصی خودم دوست دارم و از تولیدکنندگان بی ام و خواهشمندم که انشاالله مدل X9به عنوان برادر بزرگتر X7 را برای رقابت با بعضی شاسی بلند های دیگر تولید کنند،مدل M7 و X7M را هم برای برخی افراد نسبتاً خاص یا محدود تولید کنند مثل خودم که به سلیقه ی شخصی خودم همچین مدلی از بی ام و سری ۷ و X7 مخصوصاً از X7 را دوست دارم و حاضرم این مدل ها را اگر توانستم یکی از آنها را بجای مدل آلپینا B7 و آلپینا XB7 بخرم،و همچنین بی ام و سری ۹ را به عنوان برادر بزرگتر بی ام و سری ۷ برای رقابت با برخی خودروهای دیگر مانند نسخه ی مایباخ مرسدس بنز کلاس S تولید کنند البته جوری که در این مدل هم نسخه ی M9 و آلپینا B9 هم باشد من خودم به سلیقه ی شخصی خودم همچین خودروهای بزرگ و خاصی از بی ام و را خیلی دوست دارم و حاضرم یکی از آن مدل هایی که نام بردم را در زمانی که انشاالله موقعیت مناسبش را داشتم بخرم.