گفته میشود اتوره بوگاتی “Ettore Bugatti” به این دلیل تصمیم به ساخت خودروی تایپ ۴۱ گرفته است که از مقایسه نامطلوب برند خود با رولزرویس توسط یک خانم انگلیسی عصبانی شده بود، و پس از آن تصمیم به ساخت این مدل لوکس و اشرافی گرفت تا رولزرویس را در بازار خودروهای لوکس شکست دهد.
به این ترتیب پروژه ساخت خودروی لوکس بوگاتی در سال ۱۹۱۹ استارت خورد.
شاخصترین نکته در مورد بوگاتی تایپ ۴۱ انجین بی نظیر آن است. در ابتدا Ettore قصد داشت تایپ ۴۱ را به یک انجین هشت سیلندر خطی به حجم وحشتناک ۱۴.۷ لیتر مجهز کند، اما به دلیل مشکلات احتراق و افزایش وزن خودرو تصمیم گرفت تا حجم موتور را به ۱۲.۷ (۷۷۸ اینچ مکعب) لیتر کاهش دهد. این انجین که بر اساس انجینهای هواپیمای جنگنده فرانسوی ساخته شده بود قادر بود تا قدرتی معادل ۲۷۵ تا ۳۰۰ اسب بخار و ۸۷۵ نیوتن متر گشتاور را تولید کند. برای داشتن درک بهتر از حجم این موتور باید بدانید که این موتور ۱.۴ متر طول و ۱.۱ متر ارتفاع داشت. این موتور همچنان یکی از بزرگترین انجینهای نصب شده بر روی خودرو به شمار میرود. این موتور دارای سه سوپاپ در هر سیلندر بود که از حیث انجین پیشرفته ای در زمان خود محسوب میشد. همچنین در کمال تعجب این موتور داری تنها یک کاربراتور بود. با دارا بودن چنین پیشرانه ای طول خودرو به ۶.۴ متر و فاصله محوری ۴.۳ متر میرسید!
برای مقایسه جالب است بدانید این خودرو حتی از پیکاپ تراک ford f450 super Duty امروزی نیز بزرگتر بود. چالش اصلی Ettore توزیع وزن خودرو و استحکام شاسی بود، به همین دلیل گیربکس آلومینیومی در عقب خودرو نصب شده بود و شاسی خودرو با ورقهای فولادی مستحکم شد و توانست از خمیدگی شاسی جلوگیری کند. گیربکس خودرو یک نمونه سه سرعته بود و نیروی پیشرانه را به محور عقب منتقل میکرد. وزن کلی خودرو به ۳۱۷۵ کیلوگرم رسیده بود. با وجود چنین وزنی خودرو قادر بود تا ۲۰۰ کیلومتر در ساعت سرعت بگیرد. در نهایت اولین نمونه در سال ۱۹۲۶ رونمایی شد. Ettore قصد داشت در همه جوانب خودرو رقیب سرسختی برای رولزرویس باشد از همین رو، برادر کوچک او یعنی “Rembrandt Bugatti” که یک هنرمند و مجسمهساز بود، نشان فیل ایستاده بر روی دو پا را برای قرار گرفتن بر روی کاپوت طراحی کرد. برای اتوره تایپ ۴۱، نقطه اوج مهندسی بود. خودرویی که از نظر او هیچ رقیبی از نظر عملکرد، کیفیت و زیبایی نداشت. وسیلهای نقلیهای برای امپراتورها، پادشاهان و ملکهها. به همین دلیل او به این خودرو لقب “سلطنتی یا Royale” را داد. در سال ۱۹۲۸، Ettore قصد داشت تا اولین نمونه را به پادشاه اسپانیا “Alfonso” تحویل دهد؛ اما پادشاه اسپانیا پیش از تحویل گرفتن خودرو از قدرت خلع شد!
بوگاتی تصمیم داشت ۲۵ دستگاه از این مدل منحصر به فرد به قیمت پایه ۳۰ هزار دلار تولید کند، اما به دلیل رکود اقتصادی آن زمان، تنها ۶ دستگاه از خودروی بی نظیر تولید شد، و در کمال تعجب اولین مشتری در سال ۱۹۳۲ خودروی خود را تحویل گرفت. در نهایت سه خودرو فروخته شد و سه خودروی دیگر نزد خانواده بوگاتی باقی ماند. نکته جالب اینکه هیچ یک از خودروها به خانوادههای سلطنتی فروخته نشد. جالب اینکه هر شش خودرو دارای طراحی منحصر بفردی هستند و خودروها تفاوتهایی با یکدیگر در طراحی بیرونی دارند. خوشبختانه هر شش دستگاه امروزه وجود دارند و در بهترین وضعیت نگهداری میشوند، که در ادامه به بررسی تاریخچه هر شش دستگاه به صورت مجزا میپردازیم.
اولین نمونه با نام “Coupe Napoleon” به شماره شاسی ۴۱۱۰۰
بدنه این خودرو در ابتدا توسط شرکت پاکارد ساخته شده بود، اما در مدت زمان بسیار کوتاهی این شاسی چهار بدنه مختلف دیگر را تجربه کرد. یک کوپه به سبک “Fiacre”، سپس یک لیموزین چهار در و در نهایت یک لیموزین دو در ساخته شده توسط اتاقساز مشهور فرانسوی “Weymann” دریافت کرد، در واقع Ettore برای تبلیغات این خودروی جدید دست به این کار زد. در سال ۱۹۳۱ اتوره با این خودرو تصادف نسبتاً شدیدی داشت و پس از آن بدنه Weymann کنار گذاشته شد. بعد از این تصادف بود که خودرو با بدنهای به طراحی “Jean Bugatti” پسر اتوره بازسازی شد. ژان، خودرو را به سبک Coupe de ville (سبکی از بدنه که بین سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۳۹ مرسوم بود. در این مدل راننده و سرنشین کناری در بخش جلو که روباز بود قرار میگرفتند و سرنشین پشتی در بخشی مسقف قرار میگرفتند.) با طراحی بسیار زیبا و چشمنواز بازسازی کرد. پس از این خودرو، با نام “Coupe Napoleon” نامگذاری شد. هر چند برخی شایعات میگویند که علاوه بر بدنه جدید ژان از شاسی جدیدی نیز برای این خودرو استفاده کرده است. در طول جنگ جهانی دوم خودرو در کاخ “Ermenon Ville” در کنار دو خودروی دیگر با شما شاسیهای ۴۱۱۴۱ و ۴۱۱۵۰ نگهداری میشد. جالب اینجاست که برای جلوگیری از دیده شدن توسط ارتش نازی دور تا دور خودروها دیوار کشیده شده بود. اتوره تا اواخر عمر از این خودرو بهعنوان خودرو شخصی استفاده کرد، و پس از مرگ او نیز خودرو نزد خانواده باقی ماند، اما در ۱۹۶۳ به دلیل مشکلات مالی مجبور به فروش آن شدند. خودرو به کلکسیونر به نام “Fritz Schlumpf” فروخته شد. برادران “Schlumpf” بعدها موفق شدند یک تایپ ۴۱ دیگر به شماره شاسی ۴۱۱۳۱ را از “John Shakespeare” خریداری کنند، و امروزه هر دو خودرو در موزه ملی خودرو در شهر “Mulhouse” فرانسه در بهترین شرایط نگهداری میشوند.
دومین نمونه با نام “Coupé de ville Binder” به شماره شاسی ۴۱۱۱۱
این خودرو در آوریل ۱۹۳۲ به تولید کننده لباس فرانسوی آرماند اِسدِرس “Armand Esders” تحویل داده شد. Jean Bugatti برای این خودرو یک بدنه کوپه کبریولت طراحی کرد. نکته جالب در مورد این خودرو این بود که طبق خواسته آرماند اِسدِرس این خودرو بدون چراغ جلو طراحی شد زیرا او فقط در طول روز از خودرو استفاده میکرد. در آن زمان خودرو به نام “Royale Esders Roadster” شناخته میشد. پس از مدتی این خودرو توسط سیاستمدار فرانسوی “Raymond Patenôtre” خریداری شد، و بلافاصله خودرو برای بازسازی به هنری بایندر “Henry Binder” سپرده شد. او نیز خودرو را به سبک Coupe de ville بازسازی کرد، و از این نقطه به بعد، خودرو بهعنوان “Coupé de ville Binder” شناخته میشد.
در زمان جنگ خودرو در فاضلابی در پاریس برای دورماندن از نازیها پنهان شد. پس از جنگ خودرو به بریتانیا برده شد و سپس در سال ۱۹۵۴ توسط “Dudley C. Wilson” از ایالات متحده خریداری شد. پس از مرگ وی در سال ۱۹۶۱، توسط یک بانکدار به نام “Mills B Lane” از آتلانتا خریداری شد، و در سال ۱۹۶۴ به قیمت ۴۵۰۰۰ دلار به فروش رسید و در هتل “Harrah” لاسوگاس به نمایش در آمد.
در سال ۱۹۸۶ Coupe de ville Binder توسط کلکسیونر، کارخانهدار و سرلشکر “William Lyon” خریداری شد. در سال ۱۹۹۶ خودرو برای فروش به حراجی مشهور Barrett Jackson سپرده شد. کارشناسان برای این خودرو قیمت ۱۱ میلیون دلار تعیین کردند اما مالک با این قیمت مخالفت کرد و برای خودرو قیمت ۱۵ میلیون دلار آمریکا تعیین کرد!
در نهایت در سال ۱۹۹۹، این خودرو توسط فولکس واگن به قیمت ۲۰ میلیون دلار آمریکا خریداری کرد، و همچنان این خودرو در اختیار فولکس واگن قرار دارد.
سومین نمونه با نام “Cabriolet Weinberger” به شماره شاسی ۴۱۱۲۱
سومین خودرو توسط دکتر جوزف فوکس “Joseph Fuchs” متخصص زنان و زایمان آلمانی خریداری شد. او برای این خودرو، اتاقساز آلمانی “Ludwig Weinberger” مونیخی را تعیین کرد تا برای او یک کوپه کابریولت بسازد. این خودرو در آن زمان با رنگ مشکی و نوارهای زرد رنگآمیزی شده بود و در ماه می ۱۹۳۲ به دکتر فوکس تحویل داده شد. با افزایش تنشهای سیاسی پیش از جنگ در آلمان، فوکس به سوئیس و سپس شانگهای نقلمکان کرد و سپس در حدود سال ۱۹۳۷ برای همیشه به نیویورک مهاجرت کرد.
در سال ۱۹۴۶ خودرو توسط “Charles Chayne” معاونت مهندسی جنرال موتورز به قیمت ۷۵ دلار خریداری شد. خودرو در آن زمان در وضعیت مطلوبی قرار نداشت. Chayne با صرف هزینه ای بالغ بر ۱۰۰۰۰ دلار خودرو را بازسازی کرد و در بعضی موارد تغییراتی نیز در خودرو ایجاد کرد. کاربراتور تکی خودرو با چهار کاربراتور جایگزین شد و خودرو به رنگ سفید صدفی با تزئینات و سقف چرم سبز تیره جایگزین شد.
بعد از ده سال یعنی در سال ۱۹۵۷، Chayne ماشین را به موزه هنری فورد “Henry Ford” واقع در میشیگان، هدیه کرد و هنوز هم خودرو در این موزه نگهداری میشود.
چهارمین نمونه با نام “Limousine Park-Ward” به شماره شاسی ۴۱۱۳۱
این خودرو در سال ۱۹۳۳ توسط مادر، کاپیتان کاتبرت فاستر “Cuthbert W. Foster” وارث “Eben Jordan” بنیانگذار فروشگاه بزرگ جردن برای او خریداری شد. از همین رو خودرو به نام Foster نیز شناخته میشد.
خودرو در مالکیت Foster باقی ماند تا اینکه در سال ۱۹۴۶ توسط فروشنده بریتانیایی بوگاتی “Jack Lemon Burton” به قیمت ۷۰۰ پوند خریداری شد. سپس در ژوئن ۱۹۵۶ به جان شکسپیر “John Shakespeare” کلکسیونر آمریکایی بوگاتی به قیمت سه هزار و پانصد پوند فروخته شد و بخشی از بزرگترین مجموعه بوگاتی در آن زمان شد. بعد از گذشت چند سال شکسپیر که با مشکلات مالی مواجه بود، و در سال ۱۹۶۳ مجبور به فروش مجموعه اتومبیل خود به “Fritz Schlumpf” شد، و همانطور که گفته شد این خودرو در Coupe Napoleon در موزه ملی خودرو واقع در Mulhouse فرانسه نگهداری میشود. نکته جالب در مورد این خودرو این است که به دلیل داشتن مالکین خوش سلیقه هیچ گاه دچار تغییر نشده است.
پنجمین نمونه با نام “Kellner car” به شماره شاسی ۴۱۱۴۱
این خودرو در نمایشگاه خودروی لندن در سال ۱۹۳۲ به نمایش درآمد اما خریداری نشد، و خودرو نزد خانواده بوگاتی باقی ماند، و همانطور که گفته شد طی جنگ جهانی دوم در کنار دو نمونه دیگر (Coupe Napoleon و Berline de Voyage) در کاخ “Ermenon Ville” نگهداری میشد.
در تابستان سال ۱۹۵۰ دختر اتوره یعنی “L’Ebe Bugatti” موفق شد هر دو خودروی Kellner car و Berline de Voyage را به “Briggs Cunningham” کارآفرین و مالک یک تیم مسابقه ای برای شرکت در مسابقات لمانز بفروشد. او برای هر خودرو مبلغ ۲۰۰۰۰۰ فرانک یا ۵۷۱ دلار آمریکا به اضافه دو یخچال جدید جنرال الکتریک، که در سالهای پس از جنگ در فرانسه نایاب شده بود، دریافت کرد. توجه داشته باشید که ارزش فرانک فرانسه در سالهای پس از جنگ چقدر کاهش یافته بود. البته Briggs هزینه ای را برای بازسازی و تعمیر خودرو ها به او داد به این ترتیب او برای هر خودرو مبلغ یک میلیون فرانک یا ۲۸۵۸ دلار آمریکا پرداخت کرد.
خودروها پس از بازسازی در ژانویه سال ۱۹۵۱ به ایالات متحده تحویل فرستاده شدند.
موزه Briggs در سال ۱۹۸۶ بسته شد، و در سال ۱۹۸۷ این خودرو به مبلغ ۵.۵ میلیون پوند یا ۹.۷ میلیون دلار آمریکا به سرمایه دار سوئدی هانس تولین “Hans Thulin” فروخته شد.
بعد از گذشت دوسال خودرو در لاسوگاس برای حراجی عرضه شد. جایی که Ed Weaver برای این خودرو پیشنهاد ۱۱.۵ میلیون دلاری داد؛ اما این پیشنهاد توسط Thulin رد شد؛ زیرا او برای فروش این خودرو مبلغ ۱۵ میلیون دلاری در نظر گرفته بود. پس ورشکستگی Thulin، خودرو در سال ۱۹۹۰ به قیمت ۱۵.۷ میلیون دلار به یک شرکت ژاپنی به نام “Meitec Corporation” فروخته شد. بعد از گذشت ۱۱ سال یعنی در سال ۲۰۰۱ خودرو به قیمت ۱۰ میلیون پوند به “Bonhams & Brooks” فروخته شد.
مالک فعلی خودرو هنوز نامش فاش نشده است.
ششمین خودرو با نام “Berline de Voyage” به شماره شاسی ۴۱۱۵۰
این خودرو توسط همسر Ettore به طور روزانه مورد استفاده قرار میگرفت و همانطور که گفته شد طی جنگ جهانی دوم در کنار دو نمونه دیگر (Coupe Napoleon و Kellner car) در کاخ “Ermenon Ville” نگهداری میشد.
پس از فروش این خودرو به “Cunningham” در سال ۱۹۵۱ وی بعد از یک سال و در سال ۱۹۵۲ خودرو را به “Cameron Peck” به قیمت حدود ۶۵۰۰ دلار فروخت. (در آن زمان یکی از بالاترین قیمتهایی بود که تا به حال برای یک خودروی کلکسیونی پرداخت شده بود)
سپس خودرو به “William Harrah” تاجر و بنیانگذار هتل و کازینو Harrah فروخته شد. خودرو سپس در سال ۱۹۸۶، به “Jerry J. Moore” توسعه دهنده املاک و مستغلات هیوستون به قیمت ۶.۵ میلیون دلار فروخته شد.
بعد از گذشت یک سال او خودرو را به “Tom Monaghan” بنیانگذار Domino’s Pizza در ازای دریافت مبلغ ۸.۱ میلیون دلار آمریکا فروخت.
در سال ۱۹۹۱، Tom Monaghan خودرو را به قیمت ۸ میلیون دلار آمریکا به موزه Black hawk در کالیفرنیا فروخته شد.
این خودرو بعداً توسط موزه به یک خریدار ناشناس فروخته شد. هرچند که طبق شنیدهها این خودرو در اختیار یک سرمایهگذار کرهای قرار دارد.
هر شش خودرو سرنوشت مجزا و جداگانهای داشتند؛ اما در سال ۱۹۸۵ و در Pebble Beach Concours d’Elegance، هر شش خودرو با هم در همایش ظاهر شدند، که صحنه ای دراماتیک و خارقالعاده را تشکیل دادند. علاوه بر این در سال ۲۰۰۷، پنج خودرو از ۶ خودرو در جشنواره سرعت گودوود برای جشن هشتادمین سالگرد ساخت بوگاتی تایپ ۴۱ “رویال” گرد هم آمدند.
همچنین گفتنی است اتاقهای Packard مربوط به شاسی ۴۱۱۰۰، “Royale Esders Roadster” مربوط به اتاق ۴۱۱۱۱، “Cabriolet Weinberger” مربوط به اتاق ۴۱۱۲۱ با رنگ اصلی امروزه بر روی شاسیهای دست ساز و مشابه نمونه اصلی و با مشخصات فنی مشابه بازسازی شده اند، که نکته بسیار هیجان انگیزی است.
مازیار
۲۵ دی ۱۴۰۲قطعا نهایت شکوه و جلال زمان خودش بود اما به نظرم در ساختش افراط بیشتر از کاربرد لحاظ شده بود
دکتر_ماشین باز
۲۵ دی ۱۴۰۲و جالبیش اینه که هفتمیش در ایران و توسط اقای جمشید ناظمی ساخته شده
سجاد عباسی
۲۵ دی ۱۴۰۲اون خودرو به هیچ وجه ارزش کلکسیونی نداره چون شاسی، موتور و سایر اجزا با نمونه اصلی مغایرت داره و فاصله زیادی از نظر کیفیت و ظرافت با نمونه های اصلی داره، و نمیشه اونو کنار نمونه های اصلی به حساب آورد
جرمی کلارکسون
۲۵ دی ۱۴۰۲اون آقایی که داره کپی بوگاتی رو تو ایران میسازه مدل ناپلئون هم داره ولی فعلا گذاشته کنار و داره روی بوگاتی دیوو تمرکز میکنه
سجاد عباسی
۲۵ دی ۱۴۰۲اون بوگاتی دیوو نیست بوگاتی la voiture noire هستش
ایشون واسه اون پروژه خیلی زحمت کشیدن اما متاسفانه نتیجه لازم رو نگرفتن، چون با فلز کار میکنن بدون داشته نقشه های مهندسی و فقط از روی عکس نتیجه دلخواه حاصل نمیشه
اگه به جای فلز از فایبرگلاس استفاده می کردن نتیجه کار به مراتب میتونست بهتر باشه
جرمی کلارکسون
۲۵ دی ۱۴۰۲ممنون 🙏
Jdm& muscle
۲۵ دی ۱۴۰۲بنازم
ممد ژانگولر
۲۵ دی ۱۴۰۲شاید باورتون نشه من پیراهنم مارکش بوگاتیه ولی زیرش نوشته made in germany
𝐀𝐥𝐢
۲۵ دی ۱۴۰۲خیلی فوق العادن قابل وصف نیست
۲۵ دی ۱۴۰۲بوگاتی ویرون آقای بیژن پاکزاد،طراح ایرانی که سال ۹۰ فوت شد
https://www.aparat.com/v/lZTUu
يوسف
۲۵ دی ۱۴۰۲واقعا لذت بردم…… کلمه به کلمه رو با اشتیاق خوندم….. و دوست داشتم طولانی تر باشه….
Khashayar
۲۵ دی ۱۴۰۲یه خودرو معمولیه فقط اومدن یه موتور خیلی بزرگ توش گذاشتن. نه از لحاظ مهندسی نه اقتصادی و نه آیرودینامیک و نه ظاهر هیچ حرفی برای گفتن نداره انگار کپک زدگی هم ارزشمند شده. همین الان هم بوگاتی به لطف انجین های بزرگ و قدرت و گشتاور زیاد هم نمیتونه خودرو های دیگه رو شکست بده. امیدوارم بدون تعصب همه چیز رو ببینید
Taha Ayoobi
۲۵ دی ۱۴۰۲میدونی مال چه زمانیه که داری با الان مقایسه میکنی؟؟؟
من خودم از بوگاتی خوشم نمیاد ولی این مدل فرق داره
6متر طول داشته، خیلیه
khashayar
۲۶ دی ۱۴۰۲میدونم مال چه زمانیه. ولی این جور ماشین ها منو یاد رکورد تهیه بزرگترین کباب کوبیده برای ثبت در گینس میندازه. در ضمن نسبت به خودروهای هم عصر خودشم چیز خاصی برای عرضه نداره فقط بزرگه. هر خوردوسازی میتونه اینا رو بسازه ولی چون هیچ کابردی ندارند سراغش نمیرن.
شما الان به مدل sl بنز نگاه کن از خیلی لحاظ یه خودروی عالیه حتی میشه با خودروهای امروزی تا حدی مقایسش کرد
رامتین
۲۵ دی ۱۴۰۲خودروی Berline خیلی جذابه. دنیا چه زود در حال تغییره.
حسن پاشایی
۲۶ دی ۱۴۰۲بسیار بسیار مطلب خوب و زیبایی بود از زمان نوجوانی تابحال که به پنجاه سالگی رسیدم مثل دوران نوجوانی و کودکی بسیار لذت بخش بود سپاس از پدال
بوگاتی یه هنرمند بوده کسیکه خودروهای مسابقه آیی و اسپرت تولید میکرده رویال یکی دیگه از تولیدات انوره بوگاتیه ایکاش شانس اینو داشتیم که از نزدیک هم ببینیم این شاهکارهای دست بشر رو
پاینده ایران
BMW
۲۶ دی ۱۴۰۲واو..براوووو👍🥲
JaMsHiD
۲۶ دی ۱۴۰۲این است بوگاتی .
نه ماشینی که موتورش از فولکسه و ملت با چهار تا توربو بهش لقب فابریک میدن !
Monno YT
۲۳ بهمن ۱۴۰۲بوگاتی ماله ، فولکس واگن 🫤
حسین دهمرد
۲۷ دی ۱۴۰۲چنین موتوری صدای تراکتور میداده احتمالا.
el padrino
۱ بهمن ۱۴۰۲بنظرم زیباترین بوگاتی تاریخ بوگاتی type 57 sc ست. یه شاهکار تمام عیار قطعه هنری از بهشت حتی مدل la voiture noire از این مدل یعنی type 57 cs الهام گرفتن