وایلدکت با طراحی غیرمتعارف، تکنولوژیهای آیندهنگر و پیشرانهای با تیونینگ مکلارن، یکی از جذابترین کانسپتهای تاریخ بیوک محسوب میشود.
هرچند بیوک هنوز هم به لطف بازار چین به حیات خود ادامه میدهد اما هیچ نشانی از گذشتهٔ پرشکوه خود ندارد. این برند باسابقه، با اینکه به ساخت خودروهای لوکس شهرت داشت اما چند بار شانس خود را در بخش خودروهای عضلانی هم امتحان کرد. بیوک در دههٔ ۶۰ و اوایل دههٔ ۷۰ با مدلهای گرن اسپرت و GSX، در عصر طلایی ماسل کارها خودی نشان داد و در سال ۱۹۸۷ با GNX ثابت کرد که حتی با پیشرانهٔ V6 توربو هم میتوان ماسل کار جذاب و سریع ساخت. این پیشرانهٔ افسانهای که با کمک مکلارن به سطح پرفورمنسی مناسب یک ماسل کار ارتقاء پیدا کرده بود اما اولین پیشرانهٔ شش سیلندری نبود که در یک بیوک میدیدیم زیرا دو سال قبل از GNX، یک موتور ۳.۸ لیتری V6 دیگر با تیونینگ مکلارن در سوپرکار چهارچرخ محرک وایلدکت معرفی شده بود.
سوپراسپرتی که فراموش شد
حتی ماسل کارهایی که در بالا ذکر شدند، هنوز هم حسی از ویژگیهای لوکس بیوک داشتند اما در نمایشگاه سما ۱۹۸۵، بیوک با رونمایی یک سوپراسپرت همه را شگفتزده کرد. در آن سالها، سوپراسپرتهای گوهای شکلی مثل فراری تستاروسا و لامبورگینی کانتاش همهٔ توجهات را به خود جلب میکردند اما بخش طراحی بیوک به دنبال ظاهری آیندهنگر با فرمی منحنی بود. وایلدکت که توسط «دیوید راند» طراحی شد، ابتدا در قالب یک ماکت اندازه کامل از گل رس متولد شد و سپس نمونهٔ واقعی آن با استفاده از فیبر کربن و کامپوزیت نوآورانهٔ فایبرگلاس ساخته شد. سیستم تعلیق مستقل عقب این کانسپت که از خودروهای مسابقهای ایندی کار الهام گرفته بود، مستقیماً روی شاسی مونوکوک نصب شده بود. دو محور وایلدکت هم که ۲,۵۹۱ میلیمتر از هم فاصله داشتند، به سیستم ترمز پرفورمنس بالا با ترمزهای دیسکی و سیستم ABS مجهز بودند.
کابین پر از تکنولوژیهای پیشرفته
وایلدکت به یک کاناپی بزرگ از پلکسیگلاس مجهز بود که به سمت جلو باز میشد و کابین دونفرهٔ آیندهنگرانهای را نمایان میکرد. در اینجا دو صندلی اسپرت اختصاصی با چرم قرمز روشن و مجموعهای از ویژگیهای پیشرفته دیده میشد. چشمگیرترین تکنولوژی داخلی وایلدکت، غربیلک فرمان بدون پره با الهام از کانسپت مازراتی بومرنگ ۱۹۷۲ بود که هنگام باز شدن کاناپی، به سمت داخل حرکت میکرد. در وسط این غربیلک، مهندسان بیوک یک صفحه آمپر دیجیتالی ثابت را نصب کرده بودند که اطلاعاتی مثل دور موتور، دمای آب، میزان سوخت و ولتاژ باطری را نشان میداد. علاوه بر این، نمایشگر دیجیتالی دیگری هم برای نمایش قطبنما، فشار روغن و نیروی جی در کنسول مرکزی ادغام شده بود درحالیکه یک هدآپ دیسپلی هم سرعت و دندهٔ درگیر را نشان میداد.
پیشرانهٔ V6 با تکنولوژی مدرن
هرچند بخش بزرگی از بدنهٔ وایلدکت را کاناپی بزرگ شیشهای به خود اختصاص داده بود، طراحی عقب توجهات را به پیشرانهٔ V6 جلب میکرد که به شکل آشکاری پشت کابین نصب شده بود. در سال ۱۹۷۸، جنرال موتورز پیرانهٔ ۳.۸ لیتری V6 تمام آلومینیومی اوایل دههٔ ۶۰ خود را احیا کرد و با تغییرات جزئی آن را بهعنوان موتور جدیدی به بازار فرستاد. هرچند این پیشرانهٔ V6 از تکنولوژیهای مدرنی مثل سیستم سوخترسانی انژکتوری و توربوشارژر بهره میبرد اما هنوز هم یک موتور OHV متعلق به دههٔ ۶۰ بود. به همین دلیل، بیوک سراغ بخش آمریکایی تیونینگ پیشرانهٔ مکلارن رفت تا نسخهای کاملاً ارتقاءیافته از این پیشرانهٔ ۳.۸ لیتری برای استفاده در کانسپت وایلدکت ساخته شود.
بدین ترتیب، این موتور شش سیلندر که بهصورت تنفس طبیعی مورداستفاده قرار گرفت، به سرسیلندرهای جدید با سیستم سوپاپ DOHC و چهار سوپاپ در هر سیلندر و همینطور سیستم تزریق سوخت الکترونیکی مجهز شد. ازآنجاییکه وایلدکت قرار بود کاملاً کاربردی باشد و بتواند قوانین آلایندگی را رعایت کند، خروجی موتور به ۲۳۰ اسب بخار قدرت و ۳۳۰ نیوتن متر گشتاور محدود شد اما گفته میشد این موتور میتواند ۳۶۰ اسب بخار قدرت و ۵۴۰ نیوتن متر گشتاور تولید کند.
پرفورمنسی شایستهٔ یک سوپرکار دههٔ ۸۰
نیروی موتور از طریق یک گیربکس چهار سرعتهٔ اتوماتیک اصلاحشده، یک گیربکس کمکی مرکزی و دو دیفرانسیل به هر چهارچرخ انتقال داده میشد. البته فقط ۳۵ درصد از نیروی به چرخهای جلو منتقل میشد و بقیه سهم محور عقب بود. به گفتهٔ بیوک، این سوپراسپرت ۱۳۲۰ کیلوگرمی، میتوانست ظرف ۴.۵ ثانیه از صفر به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت برسد درحالیکه حداکثر سرعت آن ۲۹۰ کیلومتر بر ساعت بود. این یعنی وایلدکت یک ثانیهٔ کامل زودتر از لامبورگینی کانتاش LP500 به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت میرسید درحالیکه حداکثر سرعت آن تنها دو کیلومتر بر ساعت از سوپراسپرت ایتالیایی کمتر بود.
کانسپتی که تولید نشد
وایلدکت پس از رونمایی در نمایشگاه سما، در چند نمایشگاه دیگر مثل تورین ایتالیا هم به نمایش درآمد و حتی جایزهٔ بینالمللی طراحی خودروی تورین را برای بهترین پروتوتایپ سال ۱۹۸۵ دریافت کرد. بااینحال، این سوپراسپرت هیچگاه به تولید نرسید و حتی روی هیچکدام از محصولات تولیدی آیندهٔ بیوک هم تأثیری نگذاشت ولی بدون شک یکی از جذابترین خودروهای تاریخ این برند آمریکایی بهحساب میآید.
علی جردن
۱۴ آبان ۱۴۰۲ایده نمایشگر روی غربیلک فرمان بنظرم جالب بود نمی دونم چرا هیچ وقت خودروسازان ازش استقبال نکردند منکه دوست داشتم
JDM_Japan
۱۴ آبان ۱۴۰۲برای من که اصلا مانیتور روی فرمان جالب نیست و نخواهد بود
علی جردن
۱۴ آبان ۱۴۰۲هم می تونه مانیتور باشه هم می شه سرعت سنج دیجیتال یا حتی عقربه ایی جالب نیست بنظرت
NAVID۰۰۹۸
۱۴ آبان ۱۴۰۲بیوک
میشه گفت ( از عرش به فرس رسیدن ) به روایت تصویر !!!
این دنیا برای هیچکس وفا نکرده ، ای روزگارِ بیمهر !
محمدهادی
۱۵ آبان ۱۴۰۲عججب طراحی زیبا و ماندگاری داشته این ماشین
من اصلن تالا این طرحو ندیده بودم
بشدت عاشق طرح های حبابی شکا اواخر دهه هشتاد تا اوایل دهه نودم
هنوزم با ابهت و معنادار و زیباست این طراحی
حیف….
AMANTE
۱۴ آبان ۱۴۰۲به دلایل ایمنی امکان اینکار الان وجود نداره و در گذشته که قوانین ایمنی زیاد سخت گیرانه نبود به خاطر اینکه باعث حواس پرتی راننده و اینکه فرمان گردش داره نمیشد. البته از روشی که سیتروئن در C5 استفاده کرد میشد استفاده کرد ولی باز هم باعث حواس پرتی میشد.
afard88
۱۵ آبان ۱۴۰۲عالی ! خیلی خفنه!
پ.ن : دوستان من سن زیادی ندارم ولی به ماشین علاقه دارم و تازه توی این سایت ثبت نام کردم و از کاربر های قدیمی زومیت هستم
پوریا چالش
۱۵ آبان ۱۴۰۲موقع تصادف با ایربگ صد درصد هر دو چشم کور میکنه فقط رو ماشین هایی مسابقات هست ک ایربگ ندارن
𝐀𝐥𝐢
۱۴ آبان ۱۴۰۲همه چی یه طرف فرمونش یه طرف
F16
۱۴ آبان ۱۴۰۲برف پاک کن سایبر تراک ، از همین الهام گرفته 😁
طراحی همین ماشین اما با خطوط تیز و شلوغ تر رو میشه تو خیلی از سوپراسپرت های امروزی دید .
سعید
۱۴ آبان ۱۴۰۲به قول یه دوستی که اگر یه مجموعه تو ایران تأسیس میشد و این محصول رو میساخت، الان کلی مقاله تو روزنامه ها و سایتهای چپی داشتیم با این عنوان که «چرا این فناوریها به درد نمیخورند؟» یا «هزینه برای هیچ»، کلی مقاله منتشر کرده بودن که چرا بهجای طراحی این محصول، فلان کار رو نمیکنید، یا اینکه میگفتن اگر بهدرد بخور بود که حتماً اروپاییها قبلاً میساختنش! نهایتاً یهسری بازیگر و فوتبالیست و اعضای فلان حزب میگشتن یه ایراد از طراحیش پیدا میکردن و شروع میکردن به تمسخرش…
ab0lf4zl
۱۴ آبان ۱۴۰۲کامنت هات بی ربطه .معلوم نیس از کی و چی داری میگی.
خیلی شفاف بگو از کدوم نواوری و تکنولوژی داری صحبت میکنی.
TRD
۱۴ آبان ۱۴۰۲علت تمسخر کاملا معلومه و خودتم یه اشاره کوچیک کردی . کاملا طبیعی هم هست .
زمانی یه کمپانی میاد و همچین کانسپتی میده که وضع بازار خودروی اون کشور ، نیازهای اولیه مردم رو رفع کرده و فرصت ایجاد شده برای قشر مرفه خودروهای خاص بسازه .
اگه دقت کنی کشورایی دارن سوپراسپرت یا لاکچری میسازن که نیاز اولیه مردمشون رفع شده مثل آلمان ، انگلیس ، امریکا ، ایتالیا ، ژاپن و …
اما کشوری مثل ما که تو تامین نیاز عادی بازار مونده و در همین بازار عادی هم موفق نبوده و ضرر و زیانش سر به فلک کشیده ، چه نیازی به این جور کانسپتا داره ؟
اون کشورا هم اگه روزی وضعشون مثل ما بود تمرکزشون رو به خودروهای اقتصادی و معمولی میدادن .
این جور ماشینا به درد ۱۰ درصد جامعه میخورن . نمیشه از ۹۰ درصد چشم پوشید و صرفا به ۱۰ درصد توجه کرد و کاملا عقلانی هم هست .
پیشرفت ، یه موضوع همه جانبه ست . باید اقتصاد ، مدیریت ، فناوری و … هم سطح بالا باشه تا محصولات این چنینی در یه کشور پدیدار بشه وگرنه مثل اون لامبورگینی که تو تبریز ساخته شد یا اون سوپر اسپورت افغانی ، صرفا به درد نمایش میخوره و زود فراموش میشه .
Enzo Ferrari 2008
۱۴ آبان ۱۴۰۲خیلی ناراحت شدم که تولید نشده
Amiralii
۱۵ آبان ۱۴۰۲45 سال پیش هدآپ دیسپلی داشته خیلی خیلی فراتر از زمان خودش بوده ، اگر کمی با دقیت نگاه کنید جلوی خودرو بسیار شبیه بوگاتی ویرون هست یا بهتره بگیم ویرون شبیه این بیوک هست !
پوریا چالش
۱۵ آبان ۱۴۰۲موقع تصادف با ایربگ صد درصد هر دو چشم کور میکنه فقط رو ماشین هایی مسابقات هست ک ایربگ ندارن