همهٔ ما حداقل یک و احتمالاً چند خودروی رؤیایی داریم. بسیاری از این خودروها، رؤیاهایی هستند که تا حد زیادی دستنیافتنیاند اما هر یک از ما حداقل یک ماشین قابلدسترس در لیست خودروهای موردعلاقهٔ خود داریم. ماشینی که با کار کردن امکان خرید آنرا خواهیم داشت. زمانی که من به دبیرستان میرفتم، خودروی رؤیایی من یک ماشین دیفرانسیل عقب، دارای گیربکس دستی و یک موتور V8 بزرگ بود که بیش از ۳۰۰ اسب بخار قدرت داشت. این ماشین یک پونتیاک فایربرد WS6 بود که شتاب صفرتاصد را در ۵ ثانیه و مسافت ۴۰۰ متر را در ۱۳.۵ ثانی طی میکرد. تنها ۱۵ سال پیش ۳۰۰ اسب بخار قدرت زیادی بود و تنها پیشرانههای V8 یا موتورهای بسیار تقویتشده قادر به تولید آن بودند. در لیست من خودروهای خیابانی که میتوانستند در ۱۳ ثانیه مسافت ۴۰۰ متر را طی کنند خودروهایی سریع و ماشینهایی که زیر ۱۲ ثانیه این مسافت را طی میکردند بسیار چشمگیر بودند. میگوییم اینها بودند اما در حال حاضر چه؟
در دوران امروزی ماسل کارهای مشهور آمریکایی یعنی کامارو و موستانگ مجهز به پیشرانههای کوچک چهار سیلندر شدهاند اما تقریباً با رؤیای جوانی من همخوانی دارند. کامارو ۲۷۵ اسب بخار قدرت و ۴۰۰ نیوتن متر گشتاور و موستانگ ۳۱۰ اسب بخار قدرت و ۴۳۳ نیوتن متر گشتاور دارد درحالیکه فایربرد رؤیایی من ۳۰۵ اسب بخار قدرت و ۴۵۵ نیوتون متر گشتاور داشت. کامارو در ۵.۲ ثانیه از صفر به ۹۶ کیلومتر در ساعت میرسد و ۴۰۰ متر را در ۱۳.۹ ثانیه طی میکند اما موستانگ به خاطر ۱۰۵ کیلوگرم وزن بیشتر، برای رسیدن به سرعت ۹۶ کیلومتر به ۶.۳ ثانیه و برای پیمودن ۴۰۰ متر به ۱۴.۵ ثانیه زمان نیاز دارد.
این تنها معیار تئوری است که کامارو در آن به موستانگ برتری دارد اما موستانگ به خاطر اضافهوزن باوجود قدرت بیشتر هنوز هم یک ثانیه پشت کاماروی سبکتر قرار میگیرد. موتورهای این دو ماسل کار شخصیتهای کاملاً متفاوتی دارند. موتور موستانگ صدای جذابتری دارد و در شهرها رانندگی آسانتر و لذتبخشتری دارد؛ اما موتور کامارو در دورهای زیر ۳ هزار rpm صدای گیرایی ندارد که لذت رانندگی آنرا در شهرها کمتر میکند اما وقتی با آن در بزرگراه سریع حرکت میکنید بیشتر سرگرمکننده میشود.
جانی لیبرمن میگوید:
«گشتاور موستانگ بیشتر در دسترس راننده قرار دارد اما صادقانه بگویم من رفتار موتور کامارو را ترجیح میدهم. من موتورهایی را دوست دارم که در آنها قدرت در دورهای بالای موتور به دست میآید، برخلاف موتور ۲.۳ لیتری توربوی موستانگ که در مقایسه با کامارو عقب میماند».
دو دلیل موجب شد که موستانگ باوجود وزن بیشتر و سرعت کمتر، در بخش لاستیک و ترمز عملکرد بهتری داشته باشد و آن پکیج عملکردی اختیاری ۱۹۹۵ دلاری است که شامل لاستیکهای تابستانه و کالیپرهای ترمز چهار پیستونه میشود درحالیکه کامارو پکیج عملکردی ندارد. برای کاماروی چهار سیلندر تنها میتوان ترمزهای جلوی ارتقاءیافته و مجموعهٔ لاستیکهای چهارفصل را سفارش داد که نمونهٔ مورد آزمایش ما هم از آنها بهرهمنداست؛ اما ترمزهای بهشدت ضعیف کامارو و هندلینگ ضعیفتر آن نسبت به موستانگ، هم در مسیر آزمایش و هم در جاده آشکار بود. در بخش گیربکس هم برتری با موستانگ است زیرا هرچند هر دو خودرو از گیربکسهای شش سرعتهٔ دستی استفاده کردهاند اما تعویض دنده در فورد بهتر صورت میگیرد.
در پیست ۸ شکل ترمزهای موستانگ بسیار قدرتمند بودند و بلافاصله با دقت بالایی عمل میکردند درحالیکه کمی کمفرمانی در میانهٔ مسیر داشت اما در خروجی مسیر تمام قدرت خود را ارائه میکرد. در مقابل کامارو دارای پدال ترمز نرم، کمفرمانی زیاد و قدرت پایین در خروجی مسیر بود. این رفتارها در دنیای واقعی خود را بیشتر نشان میدهند بهگونهای که با موستانگ میتوان در جادههای پیچدرپیچ با اعتمادبهنفس کامل رانندگی کرد اما کامارو هرچند به لطف شتاب بیشتر، از موستانگ سریعتر خواهد بود (فقط در مسیر مستقیم) اما همواره احساس میشود که لاستیکها با نهایت توان خود در حال فعالیتاند. این در حالی است که در مسیرهای پیچدرپیچ همیشه موستانگ کامارو را در آینهٔ خود میبیند اما از طرف دیگر لاستیکهای ضعیفتر اجازهٔ بکسوات و بُرنآوت بهتری را به کامارو میدهند.
حالا زمان خوبی است که اشارهای به نقش استفاده از موتورهای بزرگتر داشته باشیم. قرار دادن موتورهای V8 در این دو اتومبیل موجب عوض شدن داستان میگردد چراکه در این حالت موستانگ بیشازحد نرم و سنگین بوده و در مقابل کامارو سبکتر، سریعتر و چابکتر است.
حال کمی به بخش کاربردی بودن خودروها بپردازیم. هر دو خودرو صندوق بار کوچکی دارند اما موستانگ به لطف ابعاد کمی بزرگتر، از صندوق بزرگتری هم برخوردار است. هیچکدام از این دو ماشین مجهز به صندلیهای عقب واقعی نیستند اما در صندلیهای عقب موستانگ کودکان بزرگتری نسبت به کامارو میتوانند بنشینند. از سوی دیگر سیستم اطلاعاتی-سرگرمی Sync3 موستانگ از هر نظر بهبود یافته است اما همچنان در پس سیستم MyLink شورلت قرار میگیرد؛ اما مهمترین دلیلی که افراد سراغ این موتورهای چهار سیلندر میروند قطعاً مصرف سوخت است که در این دو خودرو عدد روی کاغذ تقریباً مشابه مصرف سوخت در دنیای واقعی است.
حال وقت آن رسیده که این دو ماسل کار اقتصادی را به پیست مسابقه ببریم. البته من میدانم که اینها چهار سیلندر توربو هستند و هرگز نباید از آنها انتظار نمونههای V8 تنفس طبیعی را داشت اما هر دو خودرو در پیست قادر به استفاده از تمام قدرت خود در هرزمانی بوده و تعادل بهتری از همتایان V8 خود دارند. هرچند که کامارو در اینجا هم به خاطر لاستیکهای نامناسبش عملکرد ضعیفتری دارد. بااینحال عملکرد موتور کامارو رضایتبخشتر است درحالیکه موتور موستانگ تنبل احساس میشود که این نقیصه در دورهای بعدی بدتر هم میشود اما من عاشق پاسخ ترمزهای موستانگ هستم و فقط کمی وزن زیاد آن جای شکایت دارد.
حتی با همهٔ تفاوتهای آشکار میان کامارو و موستانگ چهار سیلندر، این آزمون بیشتر یک مقایسهٔ مساوی بود. کامارو بدون شک برای رانندگی خودروی سرگرمکنندهتری است اما لاستیکهای نامناسبش پاشنهٔ آشیل آن بود. موستانگ در پیچها ماشین بهتری بود اما موتور بیحال و تنبلش نقطهٔ ضعف آن بشمار میرفت. بااینحال هیچیک از این ماشینها آشکارا مانند خودروی رؤیایی من احساس نمیشوند. شاید به این خاطر باشد که تمام رؤیای من موتورهای هشت سیلندر و بیشتر است و یا شاید به این دلیل باشد که امروزه خیلی بیشتر از ۳۰۰ اسب بخار قابلدستیابی با حقوق ماهانهٔ طبقهٔ متوسط جامعه است؛ اما درواقع اتومبیل رؤیایی من غیرمنطقی است زیرا باید با توجه به چند سؤال تصمیم گرفت که آیا یک ماسل کار چهار سیلندر خودروی مناسبی است یا نه. ۱-واقعاً چقدر به سریع رفتن نیاز دارید؟ ۲-حاضرید ماهانه چقدر پول صرف خرید بنزین کنید؟ و ۳-چقدر از رفتوآمدهای روزمرهٔ شما نیاز به یک کیفیت سواری عالی دارد؟
در کل با توجه به همهٔ موارد بیان شده میتوان گفت فورد موستانگ اکوبوست تقریباً ماشین بهتری است اما مجموعهای از لاستیکهای تابستانه در کامارو میتواند همهچیز را تغییر دهد اما شورلت چنین آپشنی را برای آن ارائه نمیکند و به همین دلیل کامارو همواره از این موضوع رنج میبرد؛ بنابراین در کل هرچند در مقایسهٔ میان شورلت کامارو و فورد موستانگ هشت سیلندر کامارو پیروز میدان است اما در جدال چهار سیلندرها این موستانگ است که مدال پیروزی را با خود به خانه میبرد.
مشخصات فنی
شورلت کامارو ۲.0T | فورد موستانگ اکوبوست | |
ترکیب | موتورجلو/محور عقب | موتورجلو/محور عقب |
پیشرانه | ۲ لیتری ۴ سیلندر توربو | ۲.۳ لیتری ۴ سیلندر توربو |
قدرت | ۲۷۵ اسب بخار | ۳۱۰ اسب بخار |
گشتاور | ۴۰۰ نیوتن متر | ۴۳۳ نیوتن متر |
گیربکس | ۶ سرعته دستی | ۶ سرعته دستی |
فاصلهٔ محوری | ۲.۸۱ متر | ۲.۷۲ متر |
طول/عرض/ارتفاع | ۴.۷۸/۱.۹/۱.۳۵ متر | ۴.۷۸/۱.۹۱/۱.۳۸ متر |
وزن خالص | ۱۵۳۸ کیلوگرم | ۱۶۴۲ کیلوگرم |
توزیع وزن | ۵۲/۴۸ درصد جلو/عقب | ۵۳/۴۷ درصد جلو/عقب |
ظرفیت سرنشین | ۲+۲ نفر | ۲+۲ نفر |
حجم صندوق بار | ۲۵۵ لیتر | ۳۸۲ لیتر |
شتاب صفرتا ۹۶ | ۵.۲ ثانیه | ۶.۳ ثانیه |
مسافت ۴۰۰ متر | ۱۳.۹ ثانیه | ۱۴.۵ ثانیه |
مصرف سوخت | ۹.۸ لیتر | ۹.۴ لیتر |
حجم باک | ۷۲ لیتر | ۵۸ لیتر |
قیمت پایه | ۳۰,۷۹۵ دلار | ۳۰,۵۴۵ دلار |
قیمت تستشده | ۳۳,۳۲۰ دلار | ۳۲,۵۴۰ دلار |
منبع: MotorTrend
Amir Kral
۴ آبان ۱۳۹۵حیف ک این نسل کامارو نیومد ایران…
راستی آستون و 485 هم که تنها امیدمون بودن …
3 روز عزای عمومی…
GOD BLESS AMERICA
۴ آبان ۱۳۹۵چرا کامارو آنقدر کم آورده ؟
شورلت مثل اینکه رقیب دیرینه ات رو دست کم گرفتی !!!! :O
حميد
۴ آبان ۱۳۹۵دوتا جیگر رو در روی هم
TRX
۴ آبان ۱۳۹۵از هیچ کدوم نمیشه گذشت اما من همیشه عاشق موستانگ بودم مخصوصن BOSS 429
(ali (CHEVY NOVA
۴ آبان ۱۳۹۵داداش BOSS 429 که اصلا حرفشونزن که یه هیولای غیر قابل کنترل هستش
موتورش 7 لیتری هست و گشتاورش تا اسمون میرسه
منم عاشق BOSS 429 هستم
Daniel
۴ آبان ۱۳۹۵ماشاا.. موستانگ
امشبم مثل همیشه محشری ……. هنوزم با یک نگاه دل میبری
البته اگر چلنجر تو این لیست بود موضوع کاملا عوض میشد.
the americans want to the moon
they build the hellcat
ELEMENTO
۴ آبان ۱۳۹۵.
خیلی شعر قشنگی خوندی.
جهان این شعرو قشنگ و زیبا خونده
Daniel
۴ آبان ۱۳۹۵فدات داش مجید
مثل همیشه عزیزی
عزیییییز… .
USA & JAPAN
۴ آبان ۱۳۹۵BOSS 429 که محشره
mojtabaaston
۴ آبان ۱۳۹۵سخت ترین انتخاب جهان
ونوم
۴ آبان ۱۳۹۵تنها مقایسه هایی که دوست دارم همشون برنده باشن مقایسه بین ماشین های امریکایی هست اگر میکل انجلو زنده بود از این زیبایی ها کیف میکرد و میگفت که من هم نمیتوانم چنین تندیسی بسازم
حامد
۴ آبان ۱۳۹۵خدا بیامرزه فایربرد ترانس ام رو مخصوصا دهه هفتادیاش، ای کاش دوباره احیا بشه.
درضمن آخرش ماستنگ ماسل کار هست یا نه؟!!
https://goo.gl/abGn82
احمد باقری
۴ آبان ۱۳۹۵چی بگیم، هر دو عالین.
سعید
۴ آبان ۱۳۹۵امروزه خیلی بیشتر از ۳۰۰اسب بخار قابل دستیابی با حقوق ماهانه طبقه متوسط جامعه است!!!
لیبرمن جان، قربونت با اون ریش قشنگت! یه سر بیا ایران…