ازجمله مسائلی که خریداران وطنی خودروهای مونتاژی کمابیش از آن شاکی و ناراضی بوده و هستند، مسائلی چون «مونتاژ و رنگآمیزی نهچندان مناسب» و «کسری لوازم رفاهی» و مواردی ازایندست است. جالب اینجاست که این معضلات در سالهای دور هم دیده میشد، حتی در خودروهای آمریکایی مونتاژ کشورمان و از آن جمله شورولت نووا.
چندی پیش، در لابهلای نشریات قدیمی، مطلبی را درباره شورولت نووا مدل سال ۱۳۵۶ پیدا نمودم. نویسنده این متن فردی به نام مهندس انوشا شیفته از مجله دانشمند بود که به نظر با صرف دقت و حوصلهای زیاد، نخستین نمونههای تولیدی شورولت نووا در کشورمان را از جنبههای گوناگون فنی و کیفی مربوط بررسی قرار داد و عیوب مونتاژی آنها را هم کشف و افشاء نمود. لازم به ذکر است که تولید شورولت نووا به همراه بیوک اسکای لارک و کادیلاک سویل از سال ۱۳۵۶ شمسی در شرکت جنرال موتورز ایران (پارسخودرو امروز) آغاز شده بود. پیش از آن، از سالهای ۱۳۵۲ الی ۱۳۵۶ شمسی، اپل رکورد به نام شورولت ایران در این مجموعه تولید میشد. شورولت نووا مونتاژ ایران با بهایی بین ۷۵ الی ۹۵ هزار تومان در ابتدای تولید فروخته میشد.
حال توجه شما عزیزان را به متن مقاله اصلی جلب میکنم:
تست فنی شورولت نووا ساخت ایران (مدل ۱۳۵۶)
شورولت نووا ساخت ایران از بسیاری جهات از مشابه خود ساخت آمریکا پایینتر است. بیدقتیهایی که در نووای ساخت ایران دیده میشود بیشتر باید بهدقتی فنی تعبیر کرد تا چیز دیگر.
موتور
6 سیلندر خطی به حجم ۴۰۹۳ سانتیمتر مکعب به قدرت ۱۱۰ اسب بخار در ۳۸۰۰ دور در دقیقه و ضریب کمپرس ۸.۲۵ بر یک که بهوسیله یک کاربراتور «راچستر» تغذیه میشود. اگر طریقه روشن کردن موتور آن را ندانید باید خیلی زحمت بکشید تا روشن شود. موتور نووا شتاب خوبی را برای این اتومبیل مهیا میکند. شتاب آن از صفر تا صد در مدت ۱۶.۴ ثانیه است. مصرف بنزین معادل ۲۲.۳۸ لیتر در شهر و ۱۰.۴۵ لیتر در خارج از شهر.
در مدلهایی از این اتومبیل که دسته دنده بر روی جعبه دنده قرار دارد مکانیزم تعویض دندهها مطابق استاندارد کارخانه سازنده در آمریکا نیست. دندهها خیلی سخت عوض میشوند و برای بردن جعبه دنده به حالت دنده عقب باید حتماً تمرین کافی داشته باشید زیرا مکانیزم آن بسیار غیر عملی است. بخصوص برای خانمها استفاده از این جعبه دنده بسیار مشکل است.
اندازهها
اندازههای شورولت نووا به قرار زیر است:
طول: ۴۹۲.۵ سانتیمتر.
عرض: ۱۸۰ سانتیمتر.
ارتفاع: ۱۳۵ سانتیمتر.
وزن خالص: ۱۵۵۰ کیلوگرم.
حجم باک: ۷۹.۵ لیتر.
فشار باد لاستیکها در جلو و عقب: ۲۴ PSI
اندازه لاستیک: ۷۸×۱۴ FR – این اتومبیل را حتماً باید با لاستیک رادیال تهیه کنید زیرا رانندگی کردن با لاستیک رادیال بهمراتب راحتتر است.
ترمزها
در جلو دیسک و در عقب استوانهای.سیستم ترمز با بوستر خیلی خوب عمل میکند.
نکاتی درباره صندلیها (شورولت نووا مونتاژ ایران)
متأسفانه شورولت نووای ایران در عقب حالت ناراحتکنندهای را برای استفادهکننده به وجود میآورد. وسط صندلی عقب خیلی سفت است، پیاده و سوار شدن در قسمت عقب مشکل است زیرا درهای عقبی دارای زبانه بار نگهدارنده نیستند. در مدلهایی که در جلو دو صندلی مجزا وجود دارد صندلیها راحت میباشد ولی اغلب دارای صدا و لرزش هستند. صندلی راننده فقط در یک جهت حرکت میکند درصورتیکه صندلی سمت راست (شاگرد) در دو جهت تغییر وضعیت میدهد. در مدلهایی که در جلو فقط یک صندلی (یک تیکه) وجود دارد صندلی پشت کمر را نمیگیرد و قسمت وسط صندلی خیلی سفت است.
صندلی عقب خیلی ناراحت است و فاصله زانو تا صندلی جلو خیلی کم و ناراحتکننده است. فضای پا «در زیر صندلی جلو» برای افرادی که در عقب نشستهاند تنگ میباشد. صندلی عقب خیلی صاف است و حالت نرمی ندارد. پشتی صندلی عقب دارای کمربند ایمنی نیست. سیستم کمربند در جلو خیلی خوب و مطمئن میباشد. برفپاککنها مساحت زیادی در بالا و اطراف شیشه جلو را پاک نکرده باقی میگذارند. به خارگیر شیشه عقب تا حدی میتواند انجام وظیفه کند، گرچه سرعت عمل آن کند است ولی بهتر است آن را سفارش دهید.
متأسفانه این اتومبیل در ایران با سیستم سپرهای ایمنی تولید نمیشود. روی سپر جای نوار لاستیکی وجود دارد ولی از آن خبری نیست. چراغ مربوط به کمربند ایمنی که باید در روی داشبورد عمل کند اصلاً وجود ندارد.
در داخل جعبه روی داشبورد چراغی جهت روشن کردن داخل جعبه وجود ندارد درصورتیکه کلیدی در کنار آن تعبیه شده است.
یک سری کارهای فنی که سرسری تلقی شده است
رادیوی این اتومبیل (شورولت نووا مونتاژ ایران) ساخت کمپانی جنرال موتورز و مربوط به شورولت نیست بلکه از آلمان تهیه شده است درنتیجه در جای خود قرار نمیگیرد و مجبور شدهاند که سوراخهای جدیدی در روی داشبورد به وجود آورند و روی این سوراخها را با پوشش کائوچویی بپوشاندند.
چراغهای عقب این اتومبیل متعلق به شورولت نیست بلکه از همزاد این اتومبیل در گروه الدزموبیل یعنی مدل امگا (OMEGA) گرفته شده است. حتی مارک مخصوص الدزموبیل بر روی آن نقش بسته است.
متأسفانه در مونتاژ این اتومبیل در ایران دقت کافی به کار نمیرود. در ۲۰ نمونه آن که مورد آزمایش قرار گرفت نکات زیر به چشم میخورد:
1 – قسمتهای مختلف اتاق و بدنه بهدقت در کنار هم قرار گرفته نشده بود. در بعضی از نمونهها فاصلهای بین شیشه عقب و لبه بالایی صندوق عقب وجود نداشت درصورتیکه در برخی دیگر این فاصله حدود یک سانتیمتر بود. کاپوت جلو اغلب کج بسته میشد.
2 – راهنمای اتومبیل بهخوبی انجام وظیفه نمیکرد، دسته راهنما خیلی شل بود.
3 – در چند مورد سیمهای پشت داشبورد وصل نشده بود.
4 – در دو مورد سیم مسافت سنج و سرعتنما وصل نشده بود.
5 – در مدلهایی که به سیستم شیشهبالابر الکتریکی مجهز بودند، وقتی در باز میشد این سیستم عمل نمیکرد.
6 – در صندوق عقب در اغلب نمونهها دارای صدای زیاد بود.
7 – سیستم اگزوز و منبع آن در بعضی از نمونهها دارای لرزش و صدا بود.
8 – کلید آنتن به اغلب خریداران تحویل داده نشده بود.
9 – در انتخاب رنگ داخل و خارج اتومبیل اغلب سلیقهای به کار نبرده بودند. این تصور برای بیننده پیش میآید که هدف فقط تولید اتومبیل بوده است و مسائلی از قبیل جور بودن رنگها اصلاً مطرح نبوده است. حتی تجهیزات داخل اتاق اتومبیل نیز گاهی اوقات چند رنگه بودند.
منبع:
مجله دانشمند، دی ماه سال ۱۳۵۶ شمسی، سال پانزدهم، شماره مسلسل ۱۷۱، صفحه ۶۱ و ۶۲ نوشته مهندس انوشا شیفته
عباس
۲۶ آبان ۱۳۹۹منم به زودی به جرگه نوا سواران می پیوندم…بعدم کجا مصرفش ۲۲ والا همه جا خوندم ۱۵ نهاااایتا تو جاده هم نهایتا ۱۲ ، اونی که ۲۲ سوزونده کاربراتش تنظیم نبوده بدون شک و یه سری ایرادایی که گفتید بیشتر مثل بهونه اوردن بچه ها بود و من اینطور حس کردم با توجه به پیشرفت خفن تولید خودرو در کشور و کیفیت ساخت بالاشون مثل دنا و غیره?موفق و موید و پیروز و سربلند و خوشگل باشید?
شروین پوشین
۱۷ شهریور ۱۴۰۰سلام خیلی قشنگه که از سال 1356 تا 1400 ما همچنان منتاژ کاریم و عیوب منتاژمون رو هم نتونستیم مرتفع کنیم. خوبه یه نگاهی به خودرو سازی کشور کره بکنیم که همون سالها 1356 در چه حدی بوده و الان ما چرا باید با حسرت به ماشینهای تولید روزشون نگاه کنیم؟بعد در مورد مصرف سوخت نوا بنده چون داشتم مصرف در صورت سالم بودن موتور و تنظیم بودن دلکو و کاربراتور در جاده بیرون شهری 10.5 تا 11 لیتر در صد کیلومتر است با گیربکس اتومات که این مقدار با دیفرانسیل های متفاوت به 12 و 12.5 هم میرسد چون در بعضی مدل ها موتور شش سیلندر قرمز کاماروایی یا به گویش کوچه بازاری خلبانی با دیفرانسیل سرعتی کامارو نصب شده که سرعت و شتاب بیشتر با مصرف کمی کمتر از موتور آبی ها دارند ولی دوام کمتر و استحلاک بیشتر از موتور آبی ها رو هم دارند که البته در خودروهای آمریکایی خیلی خیلی ناچیزه یه تعمیر موتور درست اگه امریکایی سوار باشید به راحتی ده سال کار میکند. من بیوک بی پنج 1358 وارداتی داشتم که تا سال 1385 که فروختم حتی سرسیلندرشم باز نشده بود و مثل ساعت کار میکرد و بارها من نشستم توش و با موتور روشن اقدام به استارت زدن کردم.چیزی که هیچ وقت در پژو سمند و …این آتو آشغالا اتفاق نمیفته.موفق باشید
ابوالفضل
۲۸ خرداد ۱۴۰۱سلام برای مسافرت خوب هستند یا نه ممنون میشم