دیروز مقایسهای بین شورلت کامارو و فورد موستانگ مدل ۲۰۱۹ را منتشر کردیم و دیدیم که این دو رقیب دیرینه در جدیدترین نسخههای خود و با جدیدترین ویژگیها و تجهیزات چه عملکردی در برابر هم دارند. حال امروز در زمان سفر کرده و دقیقاً به بیست سال قبل یعنی سال ۱۹۹۹ رفتهایم تا ببینیم کامارو و موستانگ دو دهه پیش چه ویژگیها و عملکردی داشتهاند. همچنین کنار هم قرار دادن این دو مقایسه بهخوبی نشان میدهد که این دو ماسل کار آمریکایی طی بیست سال چقدر پیشرفت کرده و بهبود یافتهاند. پس با فرض اینکه هماکنون در سال ۱۹۹۹ قرار داریم به سراغ رویارویی نسل چهارم فورد موستانگ و شورلت کامارو میرویم.
در دنیای ماشین هیچ رقابتی آمریکاییتر از نبرد کامارو و موستانگ وجود ندارد. این دو ماشین از زمانی که کامارو در سپتامبر سال ۱۹۶۶ با دو سال تأخیر نسبت به موستانگ معرفی شد، تاکنون در خیابان، پیست و درگ همواره باهم به رقابت پرداختهاند. همچنین از آن زمان تاکنون این دو ماسل کار بارها و بارها توسط نشریات خودرویی مختلف باهم مقایسه شدهاند و مثل شرکتکنندگان مسابقات ورزش دانشگاهی، با گذشت سالها تکامل یافتهاند اما برخلاف ورزشهای دانشگاهی، رقابتهای موستانگ و کامارو بهندرت کسلکننده است. این موضوع قطعاً در مورد این رقابت صادق است زیرا طرفداران خودروهای عضلانی امروزه بیش از چهل سال گذشته هیجانزده هستند چراکه نهتنها قدرت کامارو Z28 و موستانگ GT به حدود ۳۰۰ اسب بخار رسیده بلکه بین نسخههای V6 نیز جنگ اسب بخار در جریان است.
در حال حاضر رقابت میان این دو ماسل کار ۳۳ ساله شده اما این میتواند آخرین باری باشد که این دو رقیب به مصاف یکدیگر میروند زیرا مدل ۲۰۰۲ آخرین سال تولید محصولات کنونی پلتفرم F-Body جنرال موتورز یعنی کامارو و پونتیاک فایربرد خواهد بود و فعلاً این شرکت ساخت هیچ نسل جدیدی برای آنها را در برنامه ندارد. درهرحال اکنون موستانگ و کامارو اینجا هستند و آنچه میخواهیم بدانیم این است که کدامیک خودروی بهتر و سریعتری است. شرکتکنندگان این نبرد کامارو Z28 و موستانگ GT کاملاً مجهز و هردو مدل ۱۹۹۹ هستند. هرچند موستانگ GT و کامارو Z28 قیمت پایهٔ تقریباً یکسانی دارند (۲۱,۳۹۵ دلار در برابر ۲۱,۴۰۵ دلار) اما در نمونههای مورد آزمایش، شورلت به خاطر برخورداری از پکیج تجهیزات ۱۵۹۱ دلاری که شامل مواردی مثل ریموت کنترل میشود، با قیمت ۲۴,۳۴۱ دلار حدود ۱۵۰۰ دلار از فورد ۲۲,۸۵۵ دلاری گرانتر است.
با توجه به اینکه کامارو برای مدل ۱۹۹۸ مورد فیسلیفت قرار گرفت، برای مدل ۱۹۹۹ تغییرات زیادی نداشته و تنها بهروزرسانی قابلتوجه آن تجهیز به دیفرانسیل لغزش محدود تورسن بهصورت استاندارد است. اما داستان موستانگ مدل ۱۹۹۹ کاملاً متفاوت است زیرا برای این سال اولین فیسلیفت عمدهٔ خود را طی پنج سال گذشته تجربه کرده است. هرچند شکل کلی موستانگ همچنان آشنا به نظر میرسد اما تقریباً تمام پانلهای بدنهٔ آن جدید هستند. در این فیسلیفت، ورودیهای هوای جانبی بزرگتری جلوی چرخهای عقب قرار گرفتهاند (هرچند کاملاً تزئینی هستند)، دماغه با چراغهای جدید یکپارچه و جلوپنجرهٔ عریضتر کاملاً بروز شده، چراغهای عقب بزرگتر شده و بهطورکلی خطوط بدنه تیزتر شدهاند. همچنین فاصلهٔ عرضی بین چرخهای عقب هم ۳۵ میلیمتر بیشتر شده که چرخها را به لبهٔ بدنه نزدیکتر کرده است.
اما علاوه بر این تغییرات ظاهری، حالا زیر کاپوت برجستهٔ موستانگ GT اسبهای بخار بیشتری هم وجود دارد. این قدرت بیشتر، زمان شتاب صفر تا ۹۶ کیلومتر موستانگ GT را به ۵.۵ ثانیه رساندهاند که ۰.۶ ثانیه از GT قبلی سریعتر است. البته کامارو Z28 هم به لطف فیسلیفت سال ۱۹۹۸ و افزایش قدرت، شتاب خود را با ۰.۲ ثانیه بهبود به ۵.۲ ثانیه رسانده تا همچنان سریعتر از موستانگ باشد؛ اما فورد چگونه این کار را انجام داده است؟ وقتی فورد در سال ۱۹۹۶ پیشرانهٔ ۴.۶ لیتری هشت سیلندر SOHC کنونی را جایگزین موتور ۴.۹ لیتری پوشراد قدیمی کرد چندان تحت تأثیر قرار نگرفتیم زیرا هرچند تکنولوژی پیشرفتهٔ این موتور جدید قابلتقدیر بود اما خروجی آن دقیقاً مثل موتور قبلی ۲۱۵ اسب بخار قدرت و ۳۸۶ نیوتن متر گشتاور بود.
البته سال گذشته فورد ۱۰ اسب بخار به قدرت این موتور اضافه کرد اما هنوز هم در مقایسه با پیشرانهٔ ۳۰۵ اسب بخاری کامارو Z28 کمتوان به نظر میرسید. به همین دلیل، فورد برای مدل ۱۹۹۹ مسئلهٔ اسب بخار را جدی گرفته و با ایجاد تغییراتی مثل استفاده از سوپاپهای بزرگتر و تجدیدنظر در منیفولد هوا، خروجی موتور ۴.۶ لیتری را به ۲۶۰ اسب بخار قدرت و ۴۱۰ نیوتن متر گشتاور رسانده است. همچنین با ایجاد تغییراتی در سیستم اگزوز، حالا صدای این موتور به جذابترین صدایی تبدیل شده که از زمان باس ۳۰۲ سال ۱۹۶۹ از یک موستانگ شنیدهایم. علاوه بر این، با تغییر ضریب محور عقب، حالا موستانگ GT میتواند در مسیرهای کوتاه نزدیک رقیب قدرتمند خود بماند.
اما علاوه بر افزایش فاصلهٔ عرضی محور عقب موستانگ، مهندسان فورد میزان فضای نوسان فنرهای محور عقب را هم افزایش دادهاند که این کار بر دو موضوع تأثیر مثبتی داشته است. اول اینکه موستانگ روی تمام مسیرها سواری کاملاً صاف و نرمتری را ارائه میکند و دوم که شگفتآور است اینکه موستانگ در آزمایش تغییر مسیر اضطراری ما بسیار خوب عمل کرد و تقریباً در عبور از بین مخروطها ۸ کیلومتر بر ساعت سرعت بیشتری نسبت به کامارو داشت. به همین دلیل، آزمایشکنندگان رفتار موستانگ در این آزمون را بسیار ایمن و متعادل توصیف کردند درحالیکه کامارو نهتنها فاقد چسبندگی کافی بوده بلکه حرکات اضافی و بیشفرمانی هم داشت؛ اما از سوی دیگر، تعریف و تمجید از هندلینگ چابک و فرمان دقیق موستانگ نیز به خاطر شکایتهای متعدد از کمفرمانی آن رنگ باخت.
نظرات در مورد صندلیهای موستانگ نیز به خاطر لبههای شُل و پَدهای کوتاه منفی بود درحالیکه عملکرد دستهدندهٔ گیربکس پنج سرعتهٔ دستی کمی سفت بود و آزمایشکنندگان محل قرارگیری آنرا خیلی جلو دانستند. علاوه بر این، صمیمانه تقاضا داریم فورد کنترلهای سیستم صوتی موستانگ را بروز کند زیرا دکمههای آن کوچک بوده و ظاهر کلی آن متعلق به ۱۰ سال پیش به نظر میرسد. از سوی دیگر اما به نظر میرسد موستانگ جادویی دارد که کامارو فاقد آن است زیرا هرچند نیمی از آزمایشکنندگان موستانگ و نیم دیگر کامارو را برتر میدانستند و همچنین برخی ظاهر حجیم و پفکرده و عضلانی موستانگ را میپسندیدند و برخی استایل کوسه مانند کامارو را دوست داشتند اما در طول آزمایش توجه مردم عادی فقط به موستانگ جلب میشد و حتی نمیخواستند در مورد کامارو چیزی بدانند که این نشان از محبوبیت ویژهٔ ماسل کار فورد دارد.
اما بااینحال قدرت فوقالعادهٔ کامارو Z28 همهچیز را تغییر میدهد و افراد ناآشنا تنها کافی است حداقل دو ساعت پشت فرمان آن بنشینند تا از کشش موتور V8 بلوک کوچک آن به وجد بیایند. البته کلمهٔ کوچک در اینجا نسبی است زیرا پیشرانهٔ ۵.۷ لیتری LS1 کامارو که نسخهٔ تضعیفشدهٔ موتور کوروت است، در مقایسه با پیشرانههای بلوک بزرگ قدیمی جنرال موتورز کوچک محسوب میشود اما حجم آن از اکثر پیشرانههای کنونی بسیار بیشتری است. با یا بدون میلسوپاپ روی سیلندر، گرفتن خروجی بالا خصوصاً گشتاور از موتورهای بزرگ آسانتر است که این اختلاف خروجی موتور کامارو Z28 با موستانگ GT را توضیح میدهد. منحنی گشتاور پیشرانهٔ کامارو مثل رودخانهٔ میسیسیپی گسترده، عمیق و صاف است که این ویژگی با گیربکس شش سرعته (در برابر پنج سرعتهٔ موستانگ) تقویت میشود.
به همین دلیل، Z28 ظرف تنها ۱۲.۶ ثانیه از صفر به سرعت ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت میرسد درحالیکه موستانگ برای انجام این کار به ۲.۳ ثانیه زمان بیشتری نیاز دارد و با بالاتر رفتن سرعت همچنان بیشتر عقب میافتد؛ بنابراین هرچند موستانگ GT مدل ۱۹۹۹ بهطور شگفتانگیزی سریع است اما کامارو Z28 بسیار سریعتر است و پاسخ فوقالعادهای به فشردن پدال گاز میدهد؛ اما Z28 در ترمزها کاملاً مغلوب موستانگ میشود درحالیکه کیفیت سواری آنهم خوب نیست تا جایی که یکی از آزمایشکنندگان هندلینگ آنرا ترسناک توصیف کرد. در داخل نیز صندلیهای کامارو جالب نیستند و مثل موستانگ در راحتی و حمایت جانبی نقص دارند. علاوه بر این، موقعیت نشستن راننده نیز چندان خوب نیست و احساس نشستن وسط یک وان بزرگ را دارد درحالیکه تشخیص محل دقیق گوشههای خودرو از صندلی راننده هم دشوار است.
در پایان پس از انجام همهٔ آزمونها و بررسی کامل خودروها، باید گفت هردوی این ماسل کارها در اوج بازی خود قرار دارند و تنها سه امتیاز برنده را از بازنده جدا کرد و درنهایت این کامارو است که در راند دیگری از این رقابت مداوم پیروز میشود و همچنان یکی از بهترین خودروهای پرفورمنس روی کرهٔ زمین است؛ اما موستانگ در قسمت دیگری که بسیار هم مهم است یعنی فروش برتری قاطعی دارد. درحالیکه در سال ۱۹۹۸ فروش کامارو و فایربرد رویهم ۷۹,۲۶۹ دستگاه بوده، موستانگ بهتنهایی ۱۴۴,۷۳۲ دستگاه فروش داشته است؛ بنابراین شاید به همین دلیل باشد که فورد هنوز برای ماسل کار خود آیندهای را متصور است یعنی چیزی که برای جنرال موتورز مبهم به نظر میرسد.
با مروری بر این مقایسۀ متعلق به دو دهه پیش با قاطعیت میتوان گفت که امروز تاریخ در رقابت میان کامارو و موستانگ دقیقاً تکرار شده است زیرا در رقابت ۲۰۱۹ که دیروز منتشر کردیم هم کامارو با اختلاف سه امتیاز پیروز شد. همچنین هماکنون نیز مثل سال ۱۹۹۹ آیندهٔ کامارو مبهم است و مشخص نیست نسل جدیدی برای آن در کار خواهد بود یا نه اما درهرحال با اطمینان میتوان گفت رقابت میان فورد موستانگ و شورلت کامارو هیچگاه پایان نمییابد.
مشخصات فنی
شورلت کامارو Z28 | فورد موستانگ GT | |
پیشرانه | ۵.۷ لیتری V8 | ۴.۶ لیتری V8 |
قدرت | ۳۰۵ اسب بخار | ۲۶۰ اسب بخار |
گشتاور | ۴۵۵ نیوتن متر | ۴۱۰ نیوتن متر |
گیربکس | ۶ سرعته دستی | ۵ سرعته دستی |
محور محرک | عقب | عقب |
شتاب صفر تا ۹۶ | ۵.۲ ثانیه | ۵.۵ ثانیه |
شتاب صفر تا ۱۶۰ | ۱۲.۶ ثانیه | ۱۴.۹ ثانیه |
شتاب ۸ تا ۹۶ کیلومتر | ۵.۶ ثانیه | ۵.۸ ثانیه |
مسافت ۴۰۰ متر | ۱۳.۸ ثانیه | ۱۴.۲ ثانیه |
حداکثر سرعت | ۲۵۵ کیلومتر/ساعت | ۲۲۵ کیلومتر/ساعت |
توقف از ۱۱۰ کیلومتر | ۵۵.۴ متر | ۵۱.۸ متر |
وزن خالص | ۱۵۶۰ کیلوگرم | ۱۵۰۰ کیلوگرم |
توزیع وزن | ۵۶ به ۴۴ جلو/عقب | ۵۶ به ۴۴ جلو/عقب |
نسبت قدرت به وزن | ۵.۱ کیلو با اسب بخار | ۵.۶ کیلو با اسب بخار |
طول | ۴,۹۱۵ میلیمتر | ۴,۶۵۳ میلیمتر |
فاصلهٔ محوری | ۲,۵۶۸ میلیمتر | ۲,۵۷۳ میلیمتر |
مصرف سوخت | ۱۱.۷ لیتر ترکیبی | ۱۳.۰ لیتر ترکیبی |
قیمت پایه | ۲۱,۴۰۵ دلار | ۲۱,۳۹۵ دلار |
قیمت تستشده | ۲۴,۳۴۱ دلار | ۲۲,۸۵۵ دلار |
مجموع امتیاز | ۹۲ | ۸۹ |
NAVID۰۰۹۸
۱۰ بهمن ۱۳۹۸دقیقاً این دو خودرو برزخی بودند برای بودن یا نبودن ماسل کارها و ادامه ندادن تولید و خداحافظی برای همیشه .
همیشه به این سبک طراحی اواخر دهه ۹۰ انتقاد شدید داشتند مشتری ها و برای همین بود که کمتر از ۱۰ سال ماسل کارها داشتند رو به فراموشی میرفتند که با طراحی کامارو توسط یک جوان کره ای دوباره به دوران اوج طراحی غول چماق خودشون برگشتند و در پس آن فورد و دوج هم مثل همیشه وارد رقابت شدند و این شد که امروزه زیباترین و بهترین ماسل کارهای سه گانه تاریخ را داریم (( کامارو ، موستانگ ، چلنجر )) .
میشه گفت این سه خودرو نمادی از کشور آمریکا هستند یا شاید هم پرچمی از آمریکا .
MjM
۱۰ بهمن ۱۳۹۸این نسلهاشون انگار ناتنی بودن! یا اصلا موستانگ و کامارو نبودن!
ali (chevy nova)
۱۰ بهمن ۱۳۹۸یادش بخیر این نسل موستانگ و کامارو خیلی خوب بودن و موستانگ تو بازی مدنس هم بود
فری
۱۰ بهمن ۱۳۹۸ماشینهای امریکایی اصالت ندارند مثل شرق آسیایی ها فقط دنبال سرعت هستند طراحی اصیل ندارند
Enzo
۱۰ بهمن ۱۳۹۸ماشینهایی مثل داج چلنجر.فورد موستانگ.وکامارو ماشینهای اصیلی هستن داداش.شما فقط شروع تولید اینها رو ببین از چه سالهایی بوده. شاید یه دوره کوتاهی از اصل خودشون یمقدار فاصله گرفته باشن.وای بازم برگشتن به ریشه هاشون
فری
۱۱ بهمن ۱۳۹۸جایی که پول حکمرانی کنه اصالت معنا نداره
مهردادكمال
۱۰ بهمن ۱۳۹۸باز از این مطالب بزارین ممنون میشم