یکی از شاخصترین محصولات تاریخ شلبی خودروی شورولت کوروت اسکاگلیتی ۱۹۵۹ است که هدف از تولید آن شکست دادن فراری در مسابقات بود.
اطلاعات زیادی درباره کارول شلبی، شورولت کوروت و مسابقاتی که دنیای خودرو را تغییر داد منتشر نشده است اما همه میدانیم که شلبی از انزو فراری متنفر بود. شلبی برای تیم فراری رانندگی میکرد و رفتار بد انزو با رانندگانش را مشاهده کرده بود. اولین و اصلیترین نگرانی فراری پیروزی در موتور اسپرت بود و او باعث رقابت بین رانندگان میشد و حتی تهدید میکرد در صورت شکست از تیم اخراج خواهند شد.
در مسابقات لمان 1958 چندین راننده جان خود را از دست دادند که یکی از آنها راننده تیم فراری و دوست صمیمی شلبی لوئیجی موسو بود. شلبی فراری را مسئول مستقیم این اتفاق میدانست و به خودش قول داد هر جایی که بتواند فراری را شکست دهد. او میخواست با یک خودروی تولید محدود آمریکایی به جنگ فراری برود. تنها خودروی اسپرت آمریکایی در آن زمان شورولت کوروت بود و شلبی نیز چندین بار آن را رانده و تحت تأثیر عملکردش قرار گرفته بود. او فکر میکرد با استفاده از فریم، سیستم تعلیق و قوای محرکه کوروت و ترکیب آن با بدنه آلومینیومی سبکوزن طراحی شده در ایتالیا انزو فراری را شکست دهد. شلبی به همراه دو دوست خود جیم هال و گری لالین سه دستگاه شورولت کوروت ۱۹۵۹ را خریداری کرده و به ایتالیا فرستادند تا شرکت طراحی اسکاگلیتی یک بدنه کوپه جذاب را برای کوروت ها تولید نماید.
پس از تکمیل این خودروها که در آن زمان شورولت کوروت ایتالیا نام گرفتند، شلبی و دوستانش آنها را به هارلی ایرل نائب رئیس اسبق جنرال موتورز و اِد کول مدیر بخش خودروهای سواری و وانت پیکاپ های جنرال موتورز نشان دادند. ایرل و کول این ایده را دوست داشتند اما مدیران ردهبالا آن را رد کردند. آنها علاقهای به یک خودروی تولید محدود و پرفورمنس که نسخهای ویژه از کوروت باشد نداشتند. همچنین شورولت بخشی از توافق داخلی سه خودروساز بزرگ آمریکا علیه مسابقات لمان بودند چراکه در سال ۱۹۵۵ چندین راننده جان خود را از دست دادند. البته عدم اشتیاق جنرال موتورز تنها مشکل این شورولت کوروت های ارتقا یافته نبود چراکه فراری بزرگترین مشتری اسکاگلیتی به شمار میرفت و درست در زمان انزو این شرکت بدنه کوروت ها را طراحی کرده و ساخته بود. به همین خاطر شلبی هیچ فریم، سیستم تعلیق یا قوای محرکه دیگری از کوروت را در اختیار نداشت؛ اما کاری که او میخواست انجام دهد شکست دادن انزو فراری بود.
شلبی فهمید شرکت انگلیسی AC تأمینکننده پیشرانه خود بریستول را از دست داده است و به همین خاطر به AC نامه نوشت و آنها را متقاعد کرد تا یک شاسی و بدنه بدون قوای محرکه را به دستش برسانند. او به AC توضیح داد که پیشرانههای ساخت فورد را در دست دارد و میخواهد از پلتفرم AC برای تولید یک خودروی اسپرت جدید استفاده کند. شلبی با آقای لی لاکوکا در فورد تماس گرفت و درخواست تحویل چند پیشرانه ۸ سیلندر کمحجم جدید را مطرح کرد. او اظهار داشت چندین شاسی AC را در اختیار دارد و میخواهد از قوای محرکه فورد برای توسعه یک خودروی اسپرت استفاده نماید.
از اینجای داستان به بعد را افراد زیادی میدانند. شلبی خودروی کبرا را توسعه داد. توسعه این خودرو با شاسی یاد شده و پیشرانه ۸ سیلندر فورد در سال ۱۹۶۲ شروع شد. سپس سیستم تعلیق و شاسی بهینه شدند و از پیشرانههای بزرگتر، گیربکسهای بهتر، فریمهای مستحکمتر و… استفاده شد. محدودیتهای آیرودینامیکی باعث شدند رودستر کبرا در سرعتهای بالا و در پیستها خیلی رقابتی نباشند و این موضوع در لمان نمود بیشتری داشت. پیت بروک که قبلاً روی شورولت کوروت استینگری کار کرده بود از یک کبرا رودستر تصادفی برای شکلگیری شلبی دیتونا کوپه استفاده کرد. در مسیرهای مستقیم که مدل رودستر نمیتوانست به حداکثر سرعت فراری ۲۵۰ GTO برسد، مدل دیتونا کوپه فاصله را بسیار کمتر کرده بود.
در سال ۱۹۶۳ فورد فهمید انزو فراری علاقه دارد شرکتش را به آنها بفروشد. در خلال گفتوگوها انزو فراری ناراحت شد و گفت به فورد اجازه کنترل کامل بخش موتور اسپرت فراری را نمیدهد. در لحظه آخر انزو از معامله کنار کشید و همین موضوع ناراحتی هنری فورد را در پی داشت. او نیز تلاش داشت فورد را در پیست و به ویژه در لمان شکست دهد و از همینجا کلید توسعه برنامه فورد GT40 زده شد. در نهایت پروژه GT40 به دست شلبی سپرده شد تا او طراحی خودرو را بهینه ساخته و خودرویی بهتر و رقابتیتر بسازد.
فرایند بهینهسازی خودرو همچنان ادامه داشت و تا فصل ۱۹۶۶ مسابقات فورد GT40 آماده رویارویی با فراری بود. سه مدل GT40 توانستند رتبههای اول تا سوم مسابقات ۲۴ ساعته دیتونا را کسب کنند و همین نتایج در مسابقات ۱۲ ساعته سبرینگ ۱۹۶۶ نیز تکرار شد. سپس فورد در مسابقات لمان ۱۹۶۶ با کسب مقامهای اول تا سوم تاریخساز شد. GT40 ها همچنان به پیروزیهای خود ادامه میدادند و در لمان ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۹ خوش درخشیدند. پس از این اتفاقات فراری لمان را ترک کرد و تا سال ۲۰۲۳ در آن حضور نیافت.
کارول شلبی رابطه بسیار خوبی را با فورد شکل داد. در اواسط دهه ۶۰ میلادی شلبی موستانگ GT350 از خودروی افراد معمولی به یک کوپه پرفورمنس و نفسگیر تبدیل شد و نام شلبی با واژه پرفورمنس مترادف گشت. رابطه شلبی و لاکوکا به حدی نزدیک بود که وقتی او فورد را ترک کرد و به کرایسلر پیوست شلبی را متقاعد کرد تا نام و نشانش را با پنتاستار ترکیب کند. شلبی تجربه پرفورمنس خود را در دهه ۸۰ میلادی به کرایسلر آورد و مرکز کرایسلر شلبی پرفورمنس را تأسیس کرد که نتیجه آن توسعه دوج شلبی چارجر، دوج شلبی دیتونا، دوج شلبی اومنی GLH و GLHS، دوج شلبی دیتونا Z، دوج شلبی رمپیج، دوج شلبی لنسر و حتی دوج شلبی داکوتا بود. تا انتهای دهه ۸۰ میلادی باب لوتز نایبرئیس اجرایی کرایسلر از شلبی خواست تا یک کانسپت پرفورمنس را بر اساس شلبی کبرا توسعه دهد.
پیشرانه ۱۰ سیلندر خورجینی کرایسلر با همکاری لامبورگینی توسعه یافته بود و در دل این خودرو قرار است. پروتوتایپ تولیدی در سال ۱۹۹۱ و مسابقات ایندی ۵۰۰ توسط آقای شلبی رانده شد. تولید وایپر با پیشرانه ۱۰ سیلندر ۴۰۰ اسب بخار به آغاز جنگ قدرت با شورولت کمک کرد. شورولت کوروت ZR-1 در سال ۱۹۹۰ و با پیشرانه ۸ سیلندر ۵.۷ لیتری ۳۲ سوپاپه معرفی شد. این خودرو ۳۷۵ اسب بخار قدرت داشت و شورولت با افتخار ادعا میکرد این خودرو پادشاه جاده است. کوروت یک سال پس از وایپر توانست به قدرت ۴۰۵ اسب بخار برسد و این رقابت همچنان ادامه داشت.
کل این داستان برای مطرح کردن سؤالات مهمی است: اگر مدیر شورولت به تولید کوروت اسکاگلیتی چراغ سبز نشان میدهد چه میشد؟ اگر کوروت های تولید محدود و پرفورمنس در اواخر دهه ۶۰ میلادی خط تولید را ترک میکردند چه اتفاقی رخ میداد؟ آیا فراری میتوانست با تواناییهای صنعتی جنرال موتورز رقابت کند؟ اگر جنرال موتورز به شلبی پاسخ مثبت میداد خبری از شلبی کبرا، کبرا دیتونا کوپه و شلبی موستانگ نبود. حتی شاید شلبی کامارو، شول، نووا و… تولید میشد. اگر شلبی با فورد همکاری نمیکرد شاید دوستی نزدیکی با لاکوکا نداشت و هیچکدام از محصولات مشترک با کرایسلر نیز تولید نمیشدند. بدون همکاری کرایسلر نیز دوج وایپر تولید نمیشد.
اما از بین سه کوروت اسکاگلیتی ذکر شده یک مدل در کلکسیونی شخصی است و یکی نیز در حراجی سال ۲۰۰۰ به قیمت ۱۵۰ هزار دلار فروخته شد و هماکنون در موزه خودرویی پیترسن لسآنجلس در معرض دید عموم قرار دارد. سومین مدل نیز توسط بیل ماریوت خریداری شده است. این خودروها به ندرت دستبهدست میشوند و ارزش آنها روز به روز بالاتر میرود.
Scuderia Ferrari
۲۸ فروردین ۱۴۰۳خدا رحمت کنه “مرد مسابقه ، انزو فراریِ بزرگ” رو که باعث شد صنعت خودرو هیجان بیشتری داشته باشه با رقبای بزرگی که برای خودش درست کرد
دم “اسکاگلیتی” گرم که یه فراری خوشگل تحویل آمریکایی ها داد تا بتونه با پادشاه اسپرت سازان دنیا رقابت کنه !!
(Ali(chevynova
۲۸ فروردین ۱۴۰۳شلبی نشون داد که بخواد میتونه فراری رو شکست بده
لمانز ۶۶ موید این مطلبه
در اون رقابت فورد رتبه ۱تا ۳ رو به راحتی دریافت کرد و این در صورتی بود که فراریها همه مشکل فنی پیدا کردن و در فیلم فورد علیه فراری این موضوع رو نشون داد
در اخر فیلم هم که واقعیتی تاریخی بود کن مایلز تونست غرور مسخره انزو فراری رو خرد کنه اون رو با کلی سر شکستگی روانه ایتالیا کنه چون فراری توقع نداشت که شرکت فورد که تولید کننده ماشینهای قیمت مناسبه ، بتونه محصولات الکی گرون فراری رو نابود کنه
عارف رضاییان
۲۸ فروردین ۱۴۰۳فراری همیشه بهترین بوده و بهترینها باید گرونتر باشند الکی گرون نیست همون زمان که فورد چهار بار پیاپی قهرمان شد فراری نه قهرمانی داشته و با وجود اینکه مسابقات را ترک کرد هنوز هم در عناوین چندین برابر فورد قهرمانی دارد و حتی بنز و پورشه اندازه فراری عنوان ندارند بدون شک بهترین ماشین دنیاست
JaMsHiD
۲۸ فروردین ۱۴۰۳زخم شدیم یه بار لمانز برده ها !
به این باشه پژو ۹۰۵ هم مقام اول تا سوم رو توی یه مسابقه کسب کرده .
تویوتا پنج بار پشت سر هم برد داشته
پورشه هم که خدای لمانز
زیزیگولو
۲۸ فروردین ۱۴۰۳فیلم سینمایی فورد در مقابل فراری رو حتماً ببین که فورد چجوری موفق به شکست فراری میشه …… داستان این فیلم بر اساس واقعیت هستش
حسن
۲۸ فروردین ۱۴۰۳اخه چرا داستان درست میکنی اسکاگلیتی فقط بدنه ی 3 شورولت کوروت شخصی را برای شلبی سبک سازی کرد و هیچ گاه هم در مسابقات شرکت نکردن چون شورولت اجازه نداد
اون زمان شرکتهای امریکایی به علت کشته شدن رانندگان در لمان تعهد داده بودندر مسابقات شرکت نکنند کدوم فراری کدوم بز بزرگوار تاریخ سازی جعلی نکن
corvette
۲۸ فروردین ۱۴۰۳مدیران جنرال موتور متاسفانه
استاد کور کردن ذوق و شوق مهندسان هستن
R@min
۲۸ فروردین ۱۴۰۳تفاوت فورد و جی ام دقیقا تو همین محافظه کاری و سود جویی بسیار احمقانه هست و باعث شد فرصت های زیادی از چنگ جی ام بره.
یه مثال دیگه هم مقایسه عقبه فرمول ۱ این دو برند هست، بجای تفکر جهانی بچسبی به مسابقات استانی نسکار و ایندی و تو زمین خالی جام بگیری در حالیکه مالکیت چندین برند اروپایی از جمله بهترین فرم لوتوس داشتی.
corvette
۲۹ فروردین ۱۴۰۳دقیقا رامین جان
Mohammad
۳ اردیبهشت ۱۴۰۳گل گفتی اقا رامین
فیات مولتیپلا
۳ آبان ۱۴۰۳باز فورد دمش گرم رالی و لمان رو شرکت کرد
یوسف
۲۸ فروردین ۱۴۰۳اگه اینجوریه….
دم جگوار گرم که E تایپ رو ساخت تا انزو از روش کپی کنه….
عارف رضاییان
۲۸ فروردین ۱۴۰۳شایدم جگوار از روی فراری کپی کرده 🤔
مجید
۲۸ فروردین ۱۴۰۳اگه منظور طراحی بدنست که معمولا طراحان ایتالیایی برای شرکتای انگلیسی هم کار میکردند یا برعکس و هنرمندان مشترک زیادی داشتند و از سرچشمه با هم یکی بودن و کپی بودن این نیست، اینه که ریسک یه ایده رو ببینی از بین رفته و جا افتاده و بعد ازش استفاده میکنی!
البته الهام گرفتن و کپی کردن به طور کلی کار درستیه مخصوصا اگه از طرح موفقی باشه ولی باید به موقع انجام بشه که از مد نیوفته و اینجا هم به موقع بود.
۲۸ فروردین ۱۴۰۳قیافش شبیه اقای عموی آقا جانی هست
BMW
۲۸ فروردین ۱۴۰۳عجب کلاسیک خاصی،ولی جدا از اون این تبلیغات تون با این ماشین تو صفحه سایت اعصاب هارد کن شده به حای پوستر این ماشین عکس این تبلیغه هست🥲😂
مجید
۲۸ فروردین ۱۴۰۳فراری الهامبخش شرکتهای زیادی تو ساخت ماشینهای اسپرت با عملکرد بالا بود و باعث شد کارخانههای بیشتری وارد این رقابت بشن.
برای آمریکاییها همیشه فراری قابل احترام و باارزش بوده و همین باعث میشد که معیاری برای مقایسه و ارزیابی شرکتای آمریکایی باشه تا بتونن بر اساس اون (( ابر اسپورت ایدهآل )) رو بسازند.
مهدی
۲۸ فروردین ۱۴۰۳جدا فورد بازمون کرد با یه قهرمانی! با این اوصاف مرسدس باید کتاب کمیک و سریال 50 قسمتی بده بیرون
EODE
۲۹ فروردین ۱۴۰۳تو لمانز فورد و شلبی تونستن فراری رو شکست بدن ، جای سوالی هم نیست به جز اینکه با چند برابر هزینه ؟ برین ببینین فورد چه هزینه وحشتناکی رو برای زمان خودش کرد و اگه کمتر از نصف این مبالغ در اختیار فراری بود به نظرتون باز میتونست به نتیجه برسه ؟