در ۲۸ ژوئن سال ۱۹۶۶ جنرال موتورز یک کنفرانس مطبوعاتی در هتل Statler-Hilton دیترویت برگزار کرد. در این کنفرانس مدیر کل شورولت، پیت استس “Pete Estes”، ساخت خودروی “Pony car” جنرال موتورز با کد XP-836 را اعلام کرد، علاوه بر این در این کنفرانس از نام این خودرو که پیش از این تصور میشد “Panther” باشد نیز رونمایی شد. برخلاف آنچه مطبوعات اعلام کرده بودند شورلت مطابق با نام دیگر محصولات خود که با حرف C شروع میشدند، خودروی جدید را “Camaro” نامگذاری کرد.
طبق نوشتهٔ کتاب “The Complete Book of Camaro Every Model” این نام توسط باب لوند “Bob Lund” مدیر بازرگانی شورولت و اِد رولت “Ed Rollett” معاون جنرال موتورز، درحالیکه آنها مشغول خواندن کتاب دیکشنری فرانسوی و انگلیسی هیث “Heath’s” از “James Boïelle” و “de V. Payen-Payne” چاپ شده در سال ۱۹۳۶ بودند، انتخاب شده است. در واقع آنها دریافتند که کلمه “camaro” در فرهنگ لغت فرانسوی _ انگلیسی به معنای “دوست یا رفیق است و کلمه “comrade” (در انگلیسی به معنای رفیق) از همین کلمه گرفته شده است.
به همین دلیل در کنفرانس مطبوعاتی ۲۸ ژوئن پیت استس در وصف نام خودرو عنوان کرد که ” کامارو نشان دهنده رفاقت دوستان خوب است که بین خودرو و مالک شکل میگیرد”.
در نهایت شورولت کامارو برای اولین بار در ۱۲ سپتامبر سال ۱۹۶۶ و در یک پیشنمایش مطبوعاتی در دیترویت به نمایش درآمد، و پس از آن بار دیگر در تاریخ ۱۹ سپتامبر ۱۹۶۶ در لسآنجلس به نمایش گذاشته شد. اما رونمایی عمومی این خودرو در ۲۶ سپتامبر ۱۹۶۶ انجام شد، و با فاصله چند روز یعنی در ۲۹ سپتامبر ۱۹۶۶ و بهعنوان مدل سال ۱۹۶۷ به بازار عرضه شد.
کامارو بهعنوان یک خودروی “pony car” در واقع پاسخ مستقیم جنرال موتورز به فورد ماستنگ بود. تاحدیکه مدیران شورولت کامارو را “حیوانی کوچک و شرور که ماستنگها را شکار میکند” توصیف کردند. کامارو تا به امروز شش نسل مختلف را تجربه کرده و بدون شک یکی از محبوبترین و موفقترین خودروهای تاریخ به شمار میرود، اما طبق اعلام شورولت، متأسفانه در پایان سال ۲۰۲۴ تولید آن متوقف خواهد شد. هرچند که، شورولت اعلام کرد: «این پایان داستان کامارو نیست».
در هفته گذشته فرصتی دست داد تا با یک شورولت کامارو LT مدل ۱۹۷۵ ملاقاتی داشته باشیم که پس از بررسی تاریخچه نسل دوم آن را میخوانید.
تاریخچه
نسل دوم کامارو با نام مستعار “Super Hugger” در فوریه سال ۱۹۷۰ معرفی شد. این خودرو مانند نسل اول بر روی شاسی F-body جنرال موتورز ساخته شده بود، اما طراحی خودرو به طور کامل متحول شده بود و علاوه بر این نسبت به نسل اول دارای بدنه ای با طول و عرض بیشتر و همچنین ارتفاع کمتر بود و بر خلاف نسل اول این خودرو تنها بهصورت کوپه عرضه میشد. اما تغییرات کامارو تنها به طراحی بیرونی ختم نمیشد و در بخش فنی شاهد تحولات گسترده ای بودیم. شاسی و سیستم تعلیق از نظر عملکرد، هندلینگ و راحتی بهبود یافته بود.
همچنین تجربه مهندسان شورولت از نسخههای مسابقهای نسل اول کامارو، در مدلهای شهری نسل دوم به کار گرفته شده بود و به پیشرفت فرمانپذیری و سیستم ترمز در این نسل منجر شده بود. برای مدل سال ۱۹۷۰ یک انجین ۲۵۰ اینچ مکعبی (۴.۱ لیتری) شش سیلندر خطی با قدرت ۱۵۵ اسب بخار بهعنوان پیشرانه پایه در نظر گرفته شده بود.
شورولت، مدل ۳۹۶ SS را همانطور که از نامش مشخص است، با یک پیشرانه ۳۹۶ اینچ مکعبی (۶.۵ لیتری) L34 به قدرت ۳۵۰ اسب بخار عرضه کرد. در این سال یک انجین V8 دیگر با کد L78 که بهعنوان ۳۹۶ اینچ مکعبی عرضه میشد اما در واقع ۴۰۲ اینچ مکعبی (۶.۶ لیتر) بود نیز در دسترس بود، که به یک کاربراتور چهار دهنه Holley مجهز بود و قدرت آن به ۳۷۵ اسب بخار و گشتاور به ۵۶۳ نیوتن بر متر میرسید.
علاوه بر مدل پایه، SS، SS 396 دو مدل دیگر شامل رالی اسپرت “RS” و همچنین پکیج عملکردی ویژه موسوم به Z28 که مجهز به یک پیشرانه ۳۵۰ اینچ مکعبی (۵.۷ لیتری) LT-1 به قدرت ۳۶۰ اسب بخار و گشتاور ۵۲۰ نیوتن بر متر نیز، در دسترس بودند. دو موتور ۴۵۴ اینچ مکعبی (۷.۴ لیتری) LS6 وLS7 نیز در برگههای مشخصات اولیه و در برخی بروشورهای فروش قرار گرفت اما هرگز بر روی مدلهای نسل دوم نصب نشدند.
علاوه بر تفاوت در بخش فنی، بین تریمهای مختلف کامارو تفاوت در جزئیات طراحی بدنه نیز وجود داشت. مدل پایه و SS دارای سپر یکتکه بودند و همچنین چراغهای راهنمای آن در زیر سپر قرار داشتند، اما گرافیک جلوپنجرههای آنها با هم متفاوت بود و همچنین در نسخههای SS جلوپنجره دارای قاب کرومی بود. درحالیکه پکیج رالی اسپرت دارای یک سپر دوتکه بود که در دو طرف جلوپنجره قرار داشت و چراغهای راهنما نیز بهصورت گرد و در کنار چراغهای اصلی خودرو قرار داشت.
تا سال ۱۹۷۳ طراحی کلی کامارو ثابت باقی ماند و تنها تغییرات جزئی در بدنه و کابین اتفاق افتاد، اما به دلیل قوانین زیست محیطی و بحران سوخت در بخش فنی شاهد تغییرات گستردهتری بودیم. به گونه ای که تمامی انجینها با کاهش قدرت قابل توجهی همراه بودند. اما اتفاقات دیگری نیز برای کامارو افتاد و به دلیل اعتصاب ۶۷ روزه کارگران در جنرال موتورز که مصادف با معرفی مدلهای ۱۹۷۱ در اواخر سپتامبر ۱۹۷۰ بود، فروش خودرو کاهش یافت. و از طرفی به دلیل افزایش نرخ بیمه برای خودروهای با آلایندگی بالا زمزمههایی مبنی بر توقف تولید کامارو در پایان سال ۱۹۷۲ به گوش میرسید.
اوضاع برای کامارو در سال ۱۹۷۲ بهتر نشد و اعتصاب در کارخانه مونتاژ جنرال موتورز در Norwood اوهایو تولید را به مدت ۱۷۴ روز مختل کرد و باعث شد ۱۱۰۰ عدد کامارو ناقص به دلیل مشکل در پاس کردن استانداردهای ایمنی از بین بروند. به همین دلیل برخی از مدیران جنرال موتورز به طور جدی به فکر کنار گذاشتن کامارو و فایربرد بودند، به ویژه در زمانی که شرکت تحت فشار بود تا تعداد زیادی از تولیدات و مدلهای خود را با مقررات جدید آلایندگی، ایمنی و مصرف سوخت تطبیق دهد. برخی دیگر اما با این تصمیم مخالف بودند و در نهایت توانستند مدیران را متقاعد کنند که تولید این دو مدل ادامه یابد. هر چند که در این سال نیز پیشرانهها با کاهش قدرت مواجه شدند و همچنین به دلیل فروش پایین در پایان این سال مدلهای SS و SS 396 کنار گذاشته شدند.
در سال ۱۹۷۳ سپر جلوی کامارو به ضربه گیر مجهز شد تا با استانداردهای جدید مطابقت داشته باشد، هرچند که مدل RS در این سال نیز با همان سپرهای دوتکه به تولید میرسید. در این سال یک تریم جدید با نام Type LT (مخفف Luxury Touring) برای کامارو عرضه شد که دارای مشخصاتی نظیر فضای داخلی لوکس، رینگهای رالی، آینههای اسپرت، برف پاک کنهای مخفی، چرم سقف و دیگر ارتقاء ها ارائه شد. همانطور که گفته شد مدل Super Sport حذف شد و بلوک بزرگ ۳۹۶ اینچ مکعبی دیگر در دسترس نبود، و مطابق انتظار در دیگر انجینها نیز شاهد کاهش قدرت بودیم تا جایی که قدرت پیشرانه ۳۵۰ اینچ مکعبی LT-1 به ۲۴۵ اسب بخار رسیده بود.
در سال ۱۹۷۴ کامارو دچار یک فیس لیفت شد، که طی آن طراحی بیرونی با تغییرات نسبتاً زیادی همراه بود. هرچند دلیل اصلی این فیس لیفت مطابقت با استانداردهای جاده ای در آن زمان بود. طراحی نمای جلو کاملاً دگرگون شده بود و طراحی چراغهای عقب از گرد به مستطیل تغییر پیدا کرده بود. همچنین به لطف سپرهای جدید و جلوپنجره رو به جلو، ۱۷۸ میلی متر طول خودرو بیشتر شده بود.
اما بزرگترین اتفاق در این سال حذف بزرگترین رقیب کامارو یعنی فورد ماستنگ بود که با عرضه نسل دوم در سال ۱۹۷۴ دیگر یک پونی کار نبود و به یک خودروی کوپه سایز کوچک تغییر پیدا کرده بود و به همین دلیل فروش کامارو به بیش از ۱۵۰ هزار دستگاه افزایش یافت که از این تعداد ۱۳۸۰۲ دستگاه Z28 بود که این بالاترین تولید Z28 در نسل دوم تا آن زمان بود. هر چند که با وجود افزایش فروش، تولید این مدل در پایان این سال متوقف شد.
بزرگترین تغییر کامارو در سال ۱۹۷۵، جایگزینی شیشه عقب تخت و همراستا با صندوق عقب با نمونه کاملاً جدید منحنی بود که بخش زیادی از ستون B خودرو را در بر میگرفت. همچنین نشان کامارو از مرکز جلوپنجره به بالای آن منتقل شد و بَج نام “camaro” از صندوق عقب حذف و به گلگیرهای جلو منتقل شد. پکیج رالی اسپرت (RS) پس از یک سال غیبت دوباره به خط تولید بازگشت، اما چیزی بجز یک بسته ظاهری نبود. در این سال دو رقیب دیگر کامارو یعنی داج چلنجر و AMC Javelin نیز کنار رفتند تا فروش بالای کامارو همچنان حفظ شود و به ۱۴۵۷۷۰ دستگاه در سال ۱۹۷۵ برسد. در سال ۱۹۷۶ تنها تغییرات جزئی ظاهری اتفاق افتاد و یک موتور ۳۰۵ اینچ مکعبی V8 جدید ۱۴۰ اسب بخاری به لیست انجینها اضافه شد.
مدل Z28 در بهار ۱۹۷۷ بار دیگر به لیست مدلها اضافه شد. دلیل این بازگشت در واقع افزایش فروش پونتیاک Trans Am بود که به بیش از ۴۶۰۰۰ دستگاه در سال ۱۹۷۶ رسیده بود و نیمی از کل فروش Firebird را به خود اختصاص میداد. Z28 دارای مشخصات ظاهری مانند سپرهای همرنگ بدنه، لیپ جلو، ورودی کاپوت متفاوت، و نشان Z28 بر روی گلگیر و خط کشی اختصاصی میشد. همچنین برای این مدل یک انجین ۳۵۰ مکعبی مجهز به یک کاربراتور چهار دهنه به قدرت ۱۸۵ اسب بخار در نظر گرفته شده بود. طراحی نمای بیرونی کامارو در سال ۱۹۷۸ با بروز رسانیهایی همراه بود و سپرهای جلو و عقب خودرو با طراحی جدید و همرنگ بدنه جلوه متفاوتی به خودرو داده بود، و طراحی چراغهای عقب نیز تغییر کرده بود. همچنین در این سال برای اولین بار آپشن سقف T-Tops برای کامارو در دسترس قرار گرفت که بیشتر در مدلهای Z28 دیده میشد.
همچون سالهای گذشته، سال ۱۹۷۹ نیز برای کامارو بدون تغییر نبود و در این سال تیپ جدید Berlinetta جایگزین Type LT شد، و بهعنوان تریم لوکس کامارو در دسترس بود. درون کابین نیز شاهد تغییر در طراحی پنل نشانگرها بودیم که از حالت کِرو به حالت صاف تغییر پیدا کرده بود. در مدل Z28 قطعات آیرودینامیکی مانند لیپ جلوو فیلرهای گلگیر اظافه شدند که باعث شد طراحی خودرو بسیار شبیه به پونتیاک Trans Am شود. علاوه بر این ها خط کشیهای جدیدی نیز برای Z28 در نظر گرفته شده بود.
فروش کامارو در این سال به بالاترین میزان در نسل دوم یعنی ۲۸۲۵۷۱ دستگاه رسید. در سال ۱۹۸۰ موتور شش سیلندر خطی ۲۵۰ اینچ مکعبی با یک موتور ۲۲۹ اینچ مکعبی ۱۱۵ اسب بخار و یک انجین ۲۳۱ اینچ مکعبی ۱۱۰ اسب بخاری V6 جایگزین شد. یک پیشرانه جدید ۲۶۷ اینچ مکعبی (۴.۴ لیتری) ۱۲۰ اسب بخاری V8 نیز در این سال برای مدلهای پایه، RS و Berlinetta در نظر گرفته شده بود تا در کنار دو انجین ۳۰۵ و ۳۵۰ اینچ مکعبی لیست پیشرانههای هشت سیلندر را تکمیل کند. همچنین مدل Z28 با تغییراتی شامل اسکوپ متفاوت کاپوت، رینگهای ۵ پره اختصاصی با رنگ خاکستری، تغییر در گرافیک جلوپنجره و اسکوپهای کناری میشد. کامارو در سال ۱۹۸۱ تقریباً بدون تغییر باقی ماند و در پایان این سال تولید این نسل به پایان رسید و در سال ۱۹۸۲ شاهد عرضه نسل سوم کامارو بودیم.
همچنین بخوانید:
بررسی نمای بیرونی و کابین
پس از فیسلیفتی که کامارو در سال ۱۹۷۴ تجربه کرد، طراحی بیرونی خودرو به نسبت مدلهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۳ دارای جذابیت کمتری بود و میتوان گفت که زیباترین مدلهای کامارو در نسل دوم مربوط به مدلهای چهار سال اول تولید می شود. علاوه بر این در سال ۱۹۷۵ نیز شیشه عقب تخت خودرو با نمونه منحنی تعویض شد که به عقیده بسیاری این موضوع نیز به طراحی بیرونی خودرو لطمه وارد کرده است.
با وجود این اما کامارو مدل ۱۹۷۵ همچنان یک پونی کار جذاب و با استایل زیبا و منحصر به فرد است. در نمای جلو چراغها و جلوپنجره خودرو در تناسب کامل با فرم کاپوت خودرو قرار دارند، و میتوان گفت خودرو در این نما دارای طراحی یک دست و چشم نوازی است، به گونه ای که فرم برجسته کنارههای کاپوت در امتداد چراغهای اصلی خودرو شکل گرفته اند و از طرفی طراحی تیز جلوپنجره در امتداد فرم کاپوت شکل گرفته است، و همچنین شیب کلی در طراحی نمای جلو باعث به وجود آمدن چهره ای عبوس و تا حدودی خشمگین شده است.
در نمای کناری خودرو تنها فرم بی نظیر بدنه عضلانی و فرم زیبای سقف خودرو است که نگاهها را به خود خیره میکند، و پس از آن در نمای عقب تنها چراغهای مربعی شکل و همخوان با فرم بدنه هستند که این نما را از سادگی خرج میکنند.
در کل طراحی بیرونی خودرو زیبا و خاص بوده و با نگاه کردن به آن یک پونی کار با اصالت را میبینید. درون کابین خودرو با طراحی ساده ای روبرو هستیم، داشبورد و کنسول مرکزی خودرو بدون هیچ زرق و برق خاصی طراحی شده اند. تمامی آمپرها و نشانگرها نیز درون یک قاب چوبی با طراحی منحنی قرار گرفته اند.
صندلیهای خودرو دارای فرم خوبی بوده و بدن سرنشینان را کاملاً در بر میگیرد. هر چند صندلیهای عقب دارای فضای بسیار محدودی هستند و برای افراد بزرگسال تقریباً غیر قابل استفاده به نظر میرسد. باتوجهبه مدل خودرو (LT) در بخشهایی از کابین شامل رودریها و در بخش میانی صندلیها پارچه ای با طراحی منحصر به فرد قرار دارد. در کل کابین خودرو راحت بوده و سادگی آن را نیز میتوان مربوط به سال ساخت و البته کلاس خودرو دانست.
مشخصات فنی
با توجه با سال ساخت خودرو در لیست پیشرانههای ارائه شده برای کامارو خبری از نمونهها Big block و یا انجینهایی با حجم بالا نبود.
خودروی مورد بررسی ما نیز از یک پیشرانه ۳۵۰ اینچ مکعبی (۵.۷ لیتری یا ۵۷۳۳ سی سی) هشت سیلندر سود میبرد که میتواند ۱۴۵ اسب بخار قدرت و ۳۳۹ نیوتن بر متر گشتاور تولید کند. قدرت پیشرانه توسط یک گیربکس سه سرعته اتوماتیک Turbo hydra matic به چرخهای عقب منتقل می شود. به لطف این پیشرانه هشت سیلندر کامارو میتواند صفر تا صد را در عرض ۱۱.۸ ثانیه طی کند و سقف سرعت خودرو نیز طبق اعلام کمپانی ۱۹۲ کیلومتر است. شتاب ۱.۴ مایل یا ۴۰۲ متر خودرو نیز عدد ۱۸.۴ ثانیه را نشان میدهد.
همچنین این خودرو دارای ابعادی شامل ۴۹۶۳ میلیمتر طول، ۱۸۹۰ میلیمتر عرض، ۱۲۴۷ میلیمتر ارتفاع و فاصله محوری ۲۷۴۳ میلیمتر است. همچنین وزن خشک خودرو نیز ۱۶۹۰ کیلوگرم اعلام شده است.
جمعبندی
شورولت کامارو باتوجهبه پافشاری برای حفظ کلاس خود در نسل دوم، به نسبت دو رقیب مستقیم خود یعنی فورد ماستنگ و داج چلنجر به تعداد بسیار بیشتر به کشور وارد شده است و تقریباً میتوان گفت تمامی مدلها و تیپ این خودرو در ایران وجود دارد، و به دلیل همین تعداد زیاد امروزه خودروی در دسترس تری برای خرید بوده و قیمت آن نیز به نسبت دو رقیب نامبرده بسیار کمتر است و در بین جوانان و علاقهمندان نیز خودروی بسیار محبوبی به شمار میرود. اما چیزی که خودروی مورد بررسی ما را خاص و از سایر کاماروهای این سال (۱۹۷۵) متمایز میکند، فابریک بودن آن است، به گونه ای که هیچ بازسازی بر روی خودرو انجام نشده و تنها به دلیل ضعیف شدن رنگ بیرونی، بدنه خودرو آب رنگ شده است. همچنین تمامی ادوات داخل کابین فابریک و دستنخورده بوده و علاوه بر این در بخش فنی نیز تغییری ایجاد نشده است. بر همین اساس این خودرو یکی از بهترین و ارزشمندترین کاماروهای موجود در کشور به شمار میرود. در پایان از جناب آقای وحید کُماسی که وقت و خودرویشان را در اختیار ما قرار دادند کمال تشکر را داریم.
عکاس: سجاد عباسی
OM.01
۲۸ مهر ۱۴۰۲@سجاد عباسی
@R@min
@مهدی
دوستان عزیزی که کلاسیک داشتید و دارید و تجربه کردید یه سوال.
در روایات آمده خودروهایی مثل سویل اتاق تانک کپل کاپریس بل ایر 57 و ایمپالا 59 در صورتی که برونیدش هیچ خودرویی مثل آنها برای شما نخواهد بود(آهان راستی SLC 500 بنز رو یادم رفت آن هم در روایات اومده)حتی بهترین خودروهای روز آن حس حال رو برای شما نخواهد داشت. منظورم سواری هست
و همین خودرو مورد بررسی یعنی کامارو و خودروهایی مثل فایربرد از لحاظ حس قدرت وسرعت و به قولی برای قدرت شتاب در قیاس با خودروهایی مثل GT86 یا جنسیس کوپه چطوریه! ؟
تا به این لحظه تجربه نداشتم حقیقتا البته فکر کنم به لطف یکی از آشنایان بزودی تجربه کسب کنم ولی واقعا برام سواله.
مازیار
۲۸ مهر ۱۴۰۲اینکه عملا سواری اونها بهتر از بهترین خودروهای روز _ دقیقا همون که اشاره کردید _ باشه که خوب نه اینطور نیست
اما یک مورد استثناء میتونه باشه اونم اینکه اونقدر عاشق کلاسیک مربوطه باشی که از نظر احساسی (و نه عقل و منطق) اونو با بهترین خودروهای روز هم عوض نکنی که اونم همونطور که گفتم استثناء هست
R@min
۲۸ مهر ۱۴۰۲سلام
روایات خودرویی بیشتر ناشی از علاقه وافر یه عده به یه ماشینه تا واقعیت موجود، مشخصا یه ماشین ۴۰ ۵۰ سال قبل هیچ حرفی در برابر مشابه مدرنش نداره و بنظرم حرف نادرستیه که هیچ ماشینی بهتر ازشون ساخته نشده. قطعا که امثال کاپریس و سویل و اتاق تانک جزو نمادهای برندشون هستن. این حرف تو ایران که این قدر وضع مملکت خرابه که ماشین ۵۰ سال پیش از نمونه های وارداتی کم آپشن و آشغال های چینی و داخلی قطعا بهترن صادقه ولی خب تو بازار جهانی دیگه کسی به اینا نگاه نمی کنه. الانم که همه رفتن سمت رستوماد کسی دنبال یه ماشین کلاسیک با موتور ۵۰ سال پیش نیست.
کاماروها و پونتیاک های داخل ایران که زیادن هم اصلا ماشینای خوبی نیستن هم ضعیفن هم هندلینگ بدی دارن هم کند هستن، فقط یه قیافه خوب دارن. یه عده حال می کنن موتور گیربکس عوض یا تقویت می کنن یه بحث دیگس ولی فابریکشون واقعا خوب نیستن.
Arad
۳ اسفند ۱۴۰۲والا داش اونجوری که پدر من و رفیقاش داشتن فابریک بود و هم خیلی قوی و پر شتاب
مهدی
۲۸ مهر ۱۴۰۲والا سویل و بنز دهه ۹۰ که گفتین عملا هیچ ارتباطی به ایمپالا و بل ایر دهه پنجاه نداره ولی خب به عقیده من در حد اینکه یه نمونه سالم و تمیز رو آدم داشته باشه و بزاره گوشه پارکینگ تماشا کنه و شاید یکی دو هفته یک بار نیم ساعت باش رانندگی کنی که البته در همین حد هم مستلزم بدبختی ها و هزینه های گزاف هست. در کل باید بگم کلاسیک سواری خوب دیگه از دسترس عموم خارج شده فقط قشر مرفح میتونه وگرنه اینکه یه بیوک و نوا و کامارو و امثالهم کاردار و زباله بگیری میتونم بگم اینده و جوانیت رو ب… دادی
OM.01
۲۸ مهر ۱۴۰۲R@min
پارت 1
اگر بخوام دقیق تر بپرسم باید بگم سوالم درواقع اینکه آیا ماشینی مثل بنز کپل 230E یا کادیلاک سویل که میشه با 1میلیارد تومن تمیز بازسازی شده رو پیدا کرد(با قیمت کمتر هم میشه البته) در قیاس با خودروی مثل کمری سوناتا آزرا آکورد قبل از 2015 آن هم فقط در بحث سواری عایق بندی نرمی چطوریه. یا مثلا W140در قیاس با خودرویی مثل آریون یا پاسات. بازم میگم فقط سواری عایق بندی.
یعنی اینطوری نیستش؟ یعنی حرف ها و ویدئوهایی که در شبکات اجتماعی هستن الکی هست؟
نمیدونم بررسی سالار ریویوز رو دیدید بنز کپل و کاپریس رو ولی تو کاپریس گفت سواریش درحد میباخه! میگفت گیربکسش از خودروهای امروزی بهتر معکوس میده. تو کپل هم گفت سواریش از چینی که ول کن از تمام کره ای ها و خیلی از ژاپنی بهتره. دور موتور 5هزار صدای کمی وارد کابین میشد که برای خود من جای تعجب داشت حتی در E کلاس های مدرن در دور 5 هزار صدای بیشتری وارد کابین میشه. یعنی سالار ریویوز مبالغه کرده بود سر سواری و نرمی و صدای موتور؟
پارت 2
اینکه ماشین های آمریکایی هندلینگ تعطیلی داشتن در گذشته شکی نیست اما صرفا برای یه جوون بین خودروهایی مثل جنسیس کوپه و تویوتا GT86 و مثلا پونتیاک ترنس ام 1978 آیا انتخاب پونتیاک اشتباه هست؟
حالا کاری با استهلاک دنگ فنگ جلب توجه بیش از اندازه ندارم و کلی میگم.
@مهدی
در خصوص ایمپالا 59 و بل ایر 57 که گفتم باید بگم یعنی سواری این ماشینا خوب نیست؟ مثلا در حد چه حدی هستن؟ یعنی از چینی ها و کره ای های موجود در ایران بهتر نیستن!؟ البته نباشن هم منطقی هست چون زمان تولیدشون برای زمانی هست که پدربزرگامون جوون بودن! ولی سواریشون برام جای سوال داره که در چه حد هست
سجاد عباسی
۲۹ مهر ۱۴۰۲در خصوص سواری و هندلینگ این خودروها شکی نیست، در هر حال شما دارید از یک بنز و یا یک کادیلاک صحبت میکنید، اگه نظر منو بخواین به عنوان یه علاقه مند و کسی که از خودروی کلاسیک به عنوان ماشین روز مره استفاده میکنم این گفته رو تاکید میکنیم،
اما شما باید این خودروهارو با خودروهای زمان خودشون مقایسه کنید، و این نکته رو در نظر بگیرید که هر برند حس و حال خودشو داره و اساسا برندی مثل مرسدس با این تاریخچه غنی قطعا هیچ برندی از نظر هندلینگ و سواری مثل اون نیست و اساسا مقایسه کار اشتباهیه
در مورد دوستان که توی فضای مجازی فعالیت میکنن هم یه مقدار با جزئیات ویدئو هاشونو ببینید، ایشون همون کسی هستن که همون چاجر رو من تست کردم هم تست کردن و میگفتن خودرو ۷۵۰ اسب بخاره!
R@min
۲۹ مهر ۱۴۰۲سالار ریوو و امثالش تو اینستا و یوتیوب حتی اطلاعات درستی از محصولی که تست می کنن هم ندارن و حرفاشون کوچکترین ارزشی نداره. یکیشون که آت و آشغال های چینی از لکسوس بهتره می دونه یکی درگ می زاره ب برتری فنی میرسه یکی هایلوکس مسخره می کنه که پیکاپ های آشغال چینی تبلیغ کنه.
اینا صرفا ملیجکی هستن که پول می گیرن تبلیغ کنن، این موضوع جهانی هست یعنی حتی معتبرترین مجلات و دلقک های یوتیوب مثل سوپر کار بلوندی و کار واو صرفا یه بنگاه تبلیغات هستن.
اگر تونستی gt86 زیر ۱۰۰ هزارتا پیدا کنی و پول داری حتما بگیر بقیه مفت نمی ارزن.
Arad
۳ اسفند ۱۴۰۲جواب به پارت ۲
ماشین امریکایی هندلینگش خیلی خوب و عالیه نمیدونم چجوری این حرف رو میزنی
سجاد عباسی
۲۹ مهر ۱۴۰۲سلام
وقت بخیر
هر خودروی کلاسیک و حتی روز، حس و حال سواری متفاوتی داره، و هیچ خودرویی قابل مقایسه نیست با خودرو دیگه ای
به غیر از خودروهای تولید داخل و یک سری خودروهای چینی موجود در بازار
در مورد بخش دوم سوالتون کاملا بستگی یه شرایط هر دو خودرو داره
بردیا
۴ آبان ۱۴۰۲کامارو و فایربرد و…اصلا قابل قیاس با شتاب و قدرت gt86 نیستن من تجربه وخودم که هر سه ماشین را داشتم اینو عرض میکنم …ماشین های امریکایی دهه هفتاد با توجه به وزن زیاد و تکنولوژی قدیمی شاید در زمان خودشون حرفی واسه گفتن داشتن ولی بعد از 50 سال دیگه نمیتونن در مقابل تکنولوژی روز دنیا حرفی برای گفتن داشته باشن مثلا پونتیاک یا کامارو شتابشون در صورتی که سالم و سرحال باشن حدود 14الی 15 ثانیه هستش ولی gt86با توجه به اینکه حجم موتور تقریبا نصف کامارو هستش ولی به لطف تکنولوژی وقدرت 200اسب بخاری خود شتابش حدود 9ثانیه هستش////البته نباید ماشین 50 سال پیش را با ماشین روز مقایسه کرد و معمولا این نوع ماشین ها فقط واسه ماشین کلاسیک خوب هستن
Arad
۳ اسفند ۱۴۰۲من حرف شما رو قبول ندارم چون پدرم و خاندان پدریم و همسایه های ما چه الان چه در زمان قدیم همه بیوک کاپریس کامارو و پونتیاک امثال امریکایی داشتن
بعد شما که کلا تا الان شاید gt86 سوار شده باشید میای شتاب و قدرت پونتیاک و کامارو رو در مقابل جنسیس gt86 و… دیگه کم نشون میدی
پدر منخودش یه زمانی پونتیاک داشته شتابش صفر تا صد فابریک ۶ ثانیه بوده
کامارو هم ۹ ثانیه اثلا gt86 تو خواب هم نمی تونه ببینه که کامارو و یا پونتیاک رو زده
ولی در کل حرفم این بود که این ماشینا فقط تو زمان خودشون خوب نبودن و حتی الان هم از خودرو های اسپرت موجود تو ایران هم می تونن پیشی بگیرن و هنوز قابلیت استفاده روز مره رو دارن یک نمونش خود کامارو!
سهیل
۵ آبان ۱۴۰۲دوست عزیز هندلینگ یک احساس است و بسته به علاقه شما به یک ماشین خاص متفاوت است و فرضا من و شما راجع به رانندگی با پراید دو حس متفاوت خواهیم داشت . از این گذشته الزامات زیست محیطی و اصرار بر کم شدن مصرف باعث ضعیف و کوچک شدن موتور ماشین ها شده و برای مثاال خیلی وقت است صدای هشت سیلندر نمی شنویم ولی قبلی کم نبود
Arad
۳ اسفند ۱۴۰۲قطعا می زنه من خودمم به چشم دیدم
مهدی
۲۸ مهر ۱۴۰۲ماشین خوبیه به شرط اینکه تو دست انداز نیفتی و به پیچ نرسی
TRD
۲۸ مهر ۱۴۰۲تشکر از جناب عباسی عزیز . مثل همیشه دقیق و حرفه ای
خدا قوت .
علی یوسفی
۲۸ مهر ۱۴۰۲بنام پروردگار و سلام به دوستان و عزیزان سایت اولا تشکر بابت این گزارش دوم نکته ای که در آخر متن گفته شده خیلی مهمه اونم فابریک بودنه نه بازسازی شده از این جهت میگم که متاسفانه در ایران بعضا دیده میشه خودرویی که بازسازیه و حتی بازسازی هم غیر اصولیه!اما مالک اونو مشابه با نمونه های فابریک و نگهداری شده قیمت گذاری میکنه و نکته سوم که از همه مهمتره کامارو قاتل موستانگ نیست کامارو و موستانگ و چلنجر دل عاشقان خودرو رو ربودند و نذاشتن کسی به خودروی دیگه ای دل ببنده یعنی قاتل میل ما به خودروهای دیگه شدن*
صدرا
۲۸ مهر ۱۴۰۲سلام آقا من یه پارس دارم امروز گرم کن شیشه عقب رو وصل کردم این ماشین هر کاری کردم روشن نشد بعد که جداش کردم روشن شد به نظر شما مشکل چیه
میدونم بی ربط بود ببخشید
علی
۲۸ مهر ۱۴۰۲چه رخی داره
blackwing
۲۸ مهر ۱۴۰۲اون شیشه عقب یک دست و بدون انحنا که از مدلهای ۷۰ تا ۷۳ برای مدل ۱۹۷۴ قرض گرفته شده بود ، خیلی ظاهر خوبی برای ماشین داشت و بهترین راه تشخیص مدل ۷۴ با بقیه مدلهای بعد از خودش بود.
مدل مورد علاقه خودم ۷۰ تا ۷۳ هست ( بهش جلوپنجره زنبوری هم میگن ) که تو ایران واقعاً به تعداد کمی ازش هست و خیلی با ارزشه ، قیمتش چند برابر کامارو های ۷۴ تا ۷۷ هست.
فکر نکنم بیشتر از ۵۰ ۶۰تا ازش موجود باشه الان تو ایران
Enzo Ferrari 2008
۲۸ مهر ۱۴۰۲رنگ قرمز یا مشکی عجب چیزی میشه
دیمن
۲۹ مهر ۱۴۰۲به به یه شاهکار به تمام معنا، رو دستش نیومد خیلی گنگش بالاست💪💪❤️❤️
JDM_Japan
۲۹ مهر ۱۴۰۲شاهکار به رقیب مستقمیش یعنی داج چلنجر مدل ۱۹۷۴ میگن که فوق العاده خاص بوده و هست این ماشین فقط از نمای جلویی میشه گفت زیباست ولی خب کابین و نمای پشتش رو اصلا نیستم
محمد
۳۰ مهر ۱۴۰۲جالبه ! چون تو نیستی این شاهکار بحساب نمیاد !
بدون اینکه متوجه باشی این ماشین در نسل دوم با چلنجر و کودا اصلا در یک سیگمنت نیست . چلنجر ماسل کار هست اما کامارو پونی کار فقط چون چلنجر کمتر هست بیشتر به چشم میاد
برای اینکه بفهمی چی میگم چلنجر را با کاماروی ۱۹۶۹ نسل اول مقایسه کن .
JDM_Japan
۲۹ مهر ۱۴۰۲واقعا با چه علم و تکنولوژی از این موتور با این حجم چنین قدرت و گشتاوری رو در آوردن الله اعلم😂🤦♂️
هر چند میدونم اون موقع که این ماشین ساخته شده خیلی شرایط با الان فرق میکنه ولی خب بازم خنده داره
محمد
۳۰ مهر ۱۴۰۲قبل از اینکه بخندی بد نیست راجع به موضوع یه سر و گوشی آب بدی که خودت سوژه خنده نشی .
همین موتور 5.7 لیتری با کد LT1 قبل از بحران انرژی سال ۱۹۷۲ و سخت تر شدن قوانین بیمه و آلودگی هوا حدود ۳۷۰ اسب بخار توان و۵۵۰ نیوتن متر گشتاور داشت که در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد بهترین کمپانی های اروپائی چنین رندمانی را با قیمتهای زیر ۸هزار دلار با اون حجم تولید توی خواب هم نمیدیدن.
ضمن اینکه هر ماشینی متناسب با آب و هوا و شرایط کشور خودش و کشورهای مشابه تولید میشد این موتورها تنها موتور هایی بودن که در جاده های بین ایالتی در کشور پهناوری مثل آمریکا ساعتها با کولر روشن در هوای بالای ۴۰درجه با سرعت ۱۶۰ کیلومتر در ساعت و بالاتر دوام میاوردن
سوشیانت
۱ آبان ۱۴۰۲اتفاقا در اون زمان این قدرت بسیار زیاد بوده و اروپایی هیچ حرفی برای گفتن در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ نداشتن
Arad
۳ اسفند ۱۴۰۲این قدرت اسب بخاری که میگرفتن از این ماشین تو زمان قدیم تو ۳۶۰۰ دور در دقیقه بوده ولی ماشینای الان رو تو دور ۵۶۰۰ می گیرین این قطعا تو دور بالا فرق می کنه
باشو
۲ آبان ۱۴۰۲عالیه این ماشین قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری، این ی تیکه جواهر عالیه
Hosein
۱۲ بهمن ۱۴۰۲باعرض سلام وادب . کامارو و پونتیاک شاهکار بودن بعد ۵۰ سال هنوزم محاله کسی ببینه بی تفاوت از کنارشون رد بشه بااون رنگ های شاداب بعد کی گفته ضعیف بودن یعنی یه ماشین کوپه ۵۰۰۰ سیسی ضعیفه پس صددرصد باهاشون رانندگی نکرده.بله کامارو نسبت به پونتیاک ضعیعف تر هست چون کامارو تقریبا ساده ترین مدلاش وبیشتر ۶ سیلندر وارد شد که اونم هرکی داشت یه موتور ۸ مینداخت روش بجز تعداد کمی زد۲۸ ولی پونتیاک قویترین مدلاش مثل ترنزام وارد شد اصلا قابل مقایصه با ماشین های الان داخل ایران نیستن کلمه ضعیف یکم بی انصافیه
.با احترام