ام وی ام MVMچریخودروهای چینی

نگاهی به ام وی ام X33

mvm x33 محصول شاسی بلند شرکت چینی چری است که در بازار ایران نیز اکنون شناخته شده و محصولات مختلف آن کم و بیش دیده می شوند. این خودرو که  بنام MVM Tiggo  و در ایران X33 نامیده می شود، اکنون در شرکت مدیران خودرو مونتاژ می شود.


این محصول با موتور چهار سیلندر ۱۶ سوپاپ ۲۰۰۰ سی سی توان ۱۳۹ اسب بخار  را تولید می کند که به چرخهای جلو منتقل می شود. X33 همچنین دارای گیربکسی ۵ دنده دستی است و قرار است سال آینده مدل اتومات آن نیز وارد بازار کشور شود. حداکثر سرعت آن ۱۷۰ کیلومتر اعلام شده اند اما در سایت سازنده خبری از اعلام شتاب نیست.


این خودرو با باک بنزینی ۵۷ لیتری خود در هر ۱۰۰ کیلومتر سیکل شهری، بالای ۱۱ لیتر بنزین می سوزاند. مصرف سوخت این شاسی بلند در سیکل اتوبان نیز به ۷ لیتر می رسد و در حالت ترکیبی نیز حدود ۹ لیتر بنزین را می بلعد.


تجهیزات ایمنی و امکانات این خودرو شامل سیستم ترمز ضد قفل ABS، کیسه ایمنی هوا (ایربگ) برای راننده و سرنشین جلو، سیستم ضد سرقت الکتریکی، فرمان هیدرولیک، چراغ های مه شکن، سانروف (سقف متحرک) برقی و آینه های جانبی برقی اشاره کرد.

X33 هم اکنون با قیمتی معادل ۲۹ میلیون تومان در نمایندگی و ۳۰ میلیون در بازار فروخته می شود.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲۲ رای

جواد عقیلی

داستان از جایی شروع می شه که پدال گاز رو فشار بدیم.

مطالب مشابه

‫۲,۶۱۲ دیدگاه‌ها

  1. حمید

    ۸ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (1 ديدگاه)

    با سلام من اکثر نظر ها رو خوندم . خیلی کم نظرات و اطلاعات کارشناسانه بود . 2 تن از همکاران من x33 دارن و هر دو هم راضی هستن . اما باید دید رضایت به چی دارن . یکی از اونها به این دلیل این ماشین رو گرفته چون دلش یه ماشین با ظاهر شاسی بلند میخواسته و دیگری هم اون رو به خاطر همسرش که علاقه به شاسی بلند داشته . اما همه میدونیم که اصولا مردها از ماشین قدرت موتور زیاد و خرج و مخارج کم میخوایم . این ماشین خرج و مخارج کمی داره اما قدرت موتور اون نمیشه گفت زیاده . من خودم یه دو روزی رو با این ماشین گزروندم . تو سبقت کم میاره . تو سر بالایی هم همینطور . اما حس خوبی داره زمانی که سوارش میشی . داخل یه حس شیک و با کلاس داره و با داشتن سانروف یه رانندگی لذت بخش و دلباز خواهید داشت . اما با این رنج قیمت شما گزینه انتخاب دبگری در محدوده ماشینهای صفر کیلومتر ندارید مگر با افزایش 7 میلیون تومانی و خرید مگان 2000 که به نظر من ارزشمند هست . با توجه به اینکه مگان یک خودرو اروپایی و مهم تر اینکه اتومات هم هست . پس من بعد از گذشت چند ماه تحقیق مگان 2000 اتومات رو به x33 ترجیح میدم . اما باز هم میگم که x33 ممکنه شما رو از نظر احسساس تنوع در سوار شدن شاسی بلند رتضی نگه داره . والسلام

  2. امید

    ۸ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (2 ديدگاه)

    سلام من x33 دارم و خیلی راضی هستم هیچ گونه ایرادی نداره و اونهای که برای صدای موتور و کیفیت و کم بود قطعات غیره ایراد میگیرد مثال بزنند تازه اگر یک ماشین 33 ملیونی اگر دو دفر بود کشش بسار عالی داشت هیچ کونه صدای نداشت مصرف خیلی پایین داشت دیگر هیچ کس سراغ ماشینهای 1 یا 2 ملیارد تومانی نمیرفت دوستانی که برای دو دیفرانسیل بودنش اشکال می گیرند عرض کنم اکثر خودرو ها به صورت اپشن 4wd یا تک دیفرانسیل به بازار میدند ازجمله کاپرا و هیوندا و.. ماشیهای که دو دیفرانسل هستند فقط در برف و راهای گلی به درد می خورند که شاید در طول سال 10 دقیقه استفاده نشه چون توی سال شاید یک بار برف به اون شدیدی بباره که نیاز باشه از دو دیفرانسیل استفاده بشه اون هم در این شلوغی شهر که خودت در برف اگر هم بتونی راه بری ماشیهای اشغال از این طرف و انطرف سر خواهند خورد و ….. و اما راهای گلی و خاکی که الان اون دهات دور افتاده هم اسفالت هست — یک مورد دیگر انسان ها قانع نمی شوند حتی به کیفت هم —-در کل اونهای که از x33 راضی نیستند می تونند بفرشند و برند سوزوکی با 58 ملیونی بخرند سوناتا بخرند یک مدل چیپ هست فکر کنم بالای 600 ملیون دلار هست میتوند بخرند من شنیدم که شاسی بلند حامر هم به ایران امده فکر کنم بالای میلیارد هست می تونند بخرنددوست عزیز چین کالیش رابه زور کسی نمیدهد و یک خودرو 33 ملیونی با یک خودرو 57 ملیونی باید فرق کنه

  3. ali

    ۹ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (27 ديدگاه)

    x33 perayde shasi bolande .. albate perayd pish in sharaf dare

  4. علی

    ۹ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (45 ديدگاه)

    حیف پول نیست خدایش بدی اینو سوار شی

  5. zorg

    ۱۰ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (30 ديدگاه)

    ه گزارش «پرشین خودرو»، شرکت جیلیران فعالیت خود را با وارد کردن یکی از مدل های جیلی با نام EC7 آغاز کرده است. موتور این خودرو1800 سی سی حجم و137اسب بخار قدرت دارد و پیش بینی می شود با قیمت 35 تا 40 میلیون تومان به فروش برسد.
    رقیب این خودرو در بازار داخلی ایران از نظر قیمت و حجم موتور مگان است. در حالی که EC7 دارای 6 کیسه هوا، سان روف، مانیتور، دیویدی پلیر، سیستم کنترل فشار تایر، ABSوEBD و گواهینامه4 ستاره ایمنی اروپا به عنوان نخستین خودرو چینی است.
    از این محصول تا کنون 300 دستگاه وارد شده و البته پس از شماره گذاری فروش آنها آغاز خواهد شد. شرکت جیلیران موتور برنامه دارد تا پایان سال 50 هزار دستگاه از EC7 را وارد کشور کند.
    شرکت چینی جیلی 45 نوع محصول دارد که واردات همه نوع آن به ایران ممکن است. احتمالاََ پس از این خودرو که در کلاس C قراردارد محصولاتی در کلاس d وsuv نیز به ایران وارد شود.
    به نوشته عصر خودرو، گفتنی است جیلی تمام سهام ولوو را خریده است و تصمیم به پیاده سازی تکنولوژی سوئدی ولوو در کارخانه جیلی ام گرند خود دارد. این در حالی است که مرکز تحقیقات وتوسعه شرکت چینی جیلی در استرالیا واقع شده است.
    این شرکت به دنبال بهره گیری از تکنولوژی کارخانه های ولوو برای تولید محصولات خود است، با شهرداری لندن قراردادی به منظور تامین تاکسی این شهر برای بازهای المپیک لندن منعقد کرده است، تاکسی هایی که از تکنولوژی روز بهره می برند اما ظاهری شبیه به تاکسی های قدیمی لندن دارند.

  6. فرهاد

    ۱۰ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (12 ديدگاه)

    به نظر من وقتی 530 با همین توان 21 میلیونه این خودرو 26 میلیون بیشتر نمی ارزه
    ولی
    زمانی که ویتارای دنده ای کلاس پنج 60 میلیون قیمت داره این خودرو 30 میلیون هم می ارزه
    این ارزش مربوط به امروزه ، با این اوضاع آشفته فکر میکنم تا چند ماه دیگه تا 40 میلیون هم می ارزه
    یادمون نره که فاکتور اصلی و تعین کننده برای خرید جیب شخصه
    ما فقط میتونیم در مورد ارزش در مقابل پول پرداختی با دلایل تجربی به دیگران کمک کنیم.
    باتشکر

  7. محمد

    ۱۰ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (1 ديدگاه)

    شرمنده…..هرکس که پولشو نداره ولی عشق شاسی بلنده میره x33میخره

  8. حمید عظیمی

    ۱۰ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (16 ديدگاه)

    هرکی اینو خرید کاپوتو بالا نزنه. موتورش شکل موتور پیکانه. از ماست که بر ماست

  9. میثم

    ۱۰ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (2 ديدگاه)

    به نظر من x33 خیلی هم خوبه به قول دوستان فقط اسمش چینیه ماشینای ایرانی هم باطنشون چینیه پژو 207 اتومات 27 تومنه وجدانن باید با x33 که تنها 6 تومن فرق تفاوتشه مقایسه بشه

  10. احسان

    ۱۱ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (2 ديدگاه)

    به نظر من اگر خودرو های چینی راهشونو تو بازار ایران باز کنن دیگه کسی آشغال های ایرانی رو نمی خره از طرف دیگه اگر این خودرو ها بتونن نظر مردم رو به خودشون جلب کنن بازار خودرو های خارجی هم کساد میشه چون با قیمتی بسیار گرونتر از قیمت واقعی فروخته می شن به همین دلیل از زمان ورود خودرو های چینی به بازار ایران مافیای خودرو تلاش کرده این خودرو هارو کاملا بی کیفیت نشون بده درسته که x33درحد شاسی بلند های دیگه نیست اما اینکه بگیم آشغاله هم انصاف نیست چون اگر واقعا آشغال بود تا حالا تو بازار دوام نمی آورد

  11. نیما

    ۱۱ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (2 ديدگاه)

    فعلا تواین قیمت فقط این خودرو در بازار است شاید محصولات ارزان قیمت داچیا و رنو به ایران برسد که این خودرو هم مورد مقایسه با خودرو های هم قیمت قرار گیرد
    ولی در کل ماشین بدی نیست و میشه یه جور باهاش کنار آمد

  12. Farshid

    ۱۲ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (43 ديدگاه)

    سلام هرکی این ماشینا داره از کمکش غر میزنه واقعا چه اشکالاتی دارد؟ ممنون میشم اگه راهنمایی کنید….

  13. Mehrdad

    ۱۲ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (1 ديدگاه)

    اگه فردا بگن سمند 500000000 تومان ما ایرانی ها میگیم بهترین ماشینه همینه که ماشین 40000000 بهمون میجپونن 85000000 جون اگه ماشینی قیمتش پایین باشه همه میگن آشغاله

  14. حسین

    ۱۳ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (1 ديدگاه)

    دوستانی که محصولات کشور چین و روسیه را نامرغوب میدانند بهتر است کلمه سقوط بوئیگ و ایرباس و سقوط شاتل چلنجر و کلمبیا را هم در اینترنت سرچ و جستجو کرده و نگاهی هم به مارک ساخت کامپیوتر و دیگر وسایل و ابزار خود و بازار هم نگاهی بکنند .

  15. فرهاد

    ۱۴ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (12 ديدگاه)

    با سلام
    اگر کسی تا وقتی که ماشینی رو سوار هست غیر منطقی ازش دفاع میکنه و عیب اونو نمی بینه وپس از فروختنش فقط عیب هاشو قطار میکنه قطعا اون آدم مشکل دار هست ولی درعوض کسی که معایب و مزایا رو بعد و قبل داشتن خودرو ذکر میکنه آدم واقع بینیه و نظرش قابل اطمینانه .
    جالب بدونید که دوست من لنت پورشه رو دیر عوض کرد باعث شد سیستم esp خودرو تا جا افتادن لنت دچار مشکل بشه و دستکاری اون توسط یک غیر متخصص (نبودن )خودرو را دچار عیب ماندگار کرد.پس هر خودرویی امکان داره در دنیا بهترین باشه ولی در ایران؟
    پس منطقی نظر بدیم تا سطح آگاهی همه بالا بره و خودرو سازان و مونتاژکاران داخلی سوء استفاده کمتری بکنند.

  16. مسعود

    ۱۵ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (15 ديدگاه)

    سلام دوستان می خوام راحتتون کنم من امروز رفتم ماشین بخرم دیدم سمند و 206 v825 میلیون و سمند هم 20 میلیون خوب خوب فکر کردم گفتم مگر عقلم کمه 16 میلیون می دم یک x33می گیرم مابقیشم بعدا می دم چرا بیام بخاطر 5 میلیون یا 10 میلیون یک ماشین بشینم که […] حداقل این ماشین امکانات داره شاسی داره در حد ماشین های یور و مدل کلاس بالا است می گن ماشین خارجی داره نمی گن که سمند داره من که یکی از دوستام داره 30 هزار باهش کار کرده جز بنزین هیچی دیگه خرجش نکرده شما هم به حرف بقیه گوش ندید همشون چرت می گن سوالی هم داشتید با 09158609113 تماس بگیرید راهنمایتون کنم والاسلام راستی قیمت ویتارا52 میلیونه این ماشینو در حد خودش مقایسه کنید نا با ماشین 40 و 50 میلیونی

  17. محسن

    ۱۷ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (1 ديدگاه)

    با 33 میلیون چی میشه خرید تو این کلاس ؟

  18. arya

    ۱۷ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (57 ديدگاه)

    اینقدر سره این اشغال دعوا نکنین به جایه این که وقت شریف و عزیزتون رو رویه این اشغالایه چینی و ایرانی بزارین برین 4 مطلب از غول خودرو ساز هایه دنیا بخونین

  19. علی

    ۱۷ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (30 ديدگاه)

    اخه این چیه حیف پول نیست خدایش
    اشغاله
    یارو فکرمیکنه شاسی بلن خریده هه هه
    ولی خیلی گرونه اگه قیمتش کمتر بودخوب بود

  20. ميلاد

    ۱۷ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (1 ديدگاه)

    سلام
    در مورد حرف بعضیا که میگن ماشین چینی آشغاله میخواستم بگم من یه ماه پیش چین بودم. اونجا شرکت هایی مثه فولکس واگن کارخونه تولیدی دارن و ماشیناشونو با قیمت پایین به مردم چین میفروشن, اونوقت تو خیابوناشون کنار بنز و آ او دی و … میتونستی به تعداد زیاد ماشین های شرکت چری ( که یکیش هم ایکس33 بود ) ببینی!
    مطمئنا اگه کیفیتماشین های چری خوب نبود تا حالا هزار بار برشکسته شده بودن!!

  21. امیر

    ۱۷ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (53 ديدگاه)

    یکی از آشناهامون یکیشونو داره کولرش سوخت ( خوزستانیم تو این هوا کولرش مرد!)

  22. امیر

    ۱۸ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (53 ديدگاه)

    از خریدش پشیمون می شین کیفیت رنگش فاجعه هست محصولات mvm

  23. maziar

    ۱۸ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (2 ديدگاه)

    من حاضرم پولم بدم همین ماشینهای ایران خودرو و شرکتهای داخلی رو در همین حدود قیمتی بخرم ولی عمرا ماشین چینی نمی خرم. ماشین چینی= فقط یک سال کارایی

  24. مهران

    ۱۸ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (1 ديدگاه)

    آقا آونته بخرید خیلی توپه من دارم لذت میبرم دنده 1=70کیلومتر دنده 2 = 110 کیلومتر دنده 3 140 میره بخدا سربالایی بهتر از سر پایین راه میره اشتباه نکنید نرمی این ماشی وهندلینگ بسیار خوبش منو محو خودش کرده

  25. حميد

    ۱۸ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (6 ديدگاه)

    نمیدونم منظور از این مقایسه چیه نه از لحاز ایمنی که مگان 5ستاره داره چری1.5ستاره قیافه که منبه اگزوزش مثل کبسول گاز ازش زده بیرون در عقبش سپر نداره پلاستیک داخلشم که مثل چوب سفتهشتابشم به خاطره ضریب دنده ی2به3بلندش هم که اصلاءهیچ نمیرسه به مگان.مگان ارو پایی کجا چری چینی کجاحد اقل مگان تو سرعت بالا مثل کشتی این ور اونور نمیره ولی چری صندلیاش چرم سانروف داره کولرش هم دستیه!!!!!من خودم تو 4ماهی که چری داشتم بدنبود ولی آبرو ریزی بود33میلیون برای یه چینی!!!!!ولی الان که مگان2000 دارم انصافاءخوبه ازش رازیم به جز شتاب اولیش بقیه ی چیز هاش خوبه

    1. علی

      ۱۸ تیر ۱۳۹۱
      سوابق: (14 ديدگاه)

      سلام حمید جان اول برو دیکته ی فارسیت درست کن بعد در مورد ماشین ها نظر بده البته به قول خودت نزر!!!!

  26. رضا

    ۱۹ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (4 ديدگاه)

    سلام برهمگی ختمش کنم تویک جمله درمجموع بخاطرضعف درکیفیت قطعات بخصوص داخل اتاق مشکل گیربکس درسرعت حدود70تاپاتوازروگازبرداری صدامیده که درست شدنی نیست وبی کیفیتی سانروفش کمکهای عقبش اگه قیمتش 000000/20 باشه میارزه نه بیشتر

  27. behrad

    ۱۹ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (6 ديدگاه)

    سلام کی میگه بده؟؟؟
    این ماشین بده ؟ ساعت 3 ظهر وست خیابون زیر افتاب بمونی میگی عالیییییه
    زمانی بده که بخوای با بهتر از این مقایسه کنی من خودم از اینخوشم نمی یاد ولی از نظر بعضییا خوبه باید به نظرشون احترام بذاریم
    مرسی
    تشکر.

  28. zorg

    ۱۹ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (30 ديدگاه)

    به گزارش «عصرخودرو» شناخته شدن چین به عنوان بزرگ ترین بازار خودروی جهان و صدور محصولات خودروسازان مطرح دنیا به این کشور و احداث کارخانه خودروسازی در آن، صاحبان صنایع این کشور را برآن داشته است به دنبال یافتن بازارهای مناسب برای محصولاتشان باشند.

    هم اکنون محصولات صنعتی چین به خصوص خودروهای ساخت این کشور در حال تسخیر بازار کشورهای مختلف و حتی کشورهای اروپایی است. به طوری که یکی از محصولات این کشور با برند چینی اقدام به راه اندازی خط تولید در کشور بلغارستان کرده است.

    چری یکی از برندهای مشهور چین است که در سال 2007 میلادی تاسیس شد و در طی پنج سال از زمان تاسیسش چنان رشدی را تجربه کرده که ورود به بازار اروپا را تا سال 2013 هدف گذاری کرده است. این شرکت براساس ذائقه و سلیقه مشتریان اروپایی خود مدل جدیدی را با نام کوانتوم طراحی کرده که صرفا با هدف صادرات و عرضه در بازارهای اروپایی تولید خواهد شد.

    خواسته جمعی مشتریان در دنیا خرید خودرویی ارزان،‌ باکیفیت، کم مصرف و پاک است که چین هم نسبت به این خواسته ها بی توجه نبوده و برای برخورداری از سهمی در بازار جهانی و به وی‍ژه بازار اروپا ناگزیر از رعایت استانداردهای روز جهان و جلب رضایت مشتریان بین المللی است.

  29. zorg

    ۱۹ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (30 ديدگاه)

    زندگینامه‌ی برداران «خیامی»

    امّا احمد عاشق کارهای صنعتی به خصوص سر و کلّه زدن با اتومبیل بود. همین که از مدرسه بیرون می‌آمد یک لُنگ می‌گرفت و به شست و شوی اتومبیل‌های کوچه خیابانها می‌پرداخت و با به دست آوردن پول از این راه به بودجه خانواده کمک می‌کرد. کمی که بزرگتر شد چند آچار و پیچ و مهره و گاز انبر خرید و در کوچه، خیابانها تعمیرهای ساده اتومبیل را هم انجام می‌داد. بعضی‌ها ادعا می‌کردند لنگی را که احمد خیامی در نوجوانی با آن به شستشوی اتومبیل می‌پرداخت در خانه مجلل سه و هفت هزار متری اش واقع در انتهای زعفرانیه به چشم دیده‌اند که در اتاقش آویزان کرده و به آن افتخار می‌کرد. امّا دیگران ادعا می‌کنند چنین لنگی وجود نداشته است. امّا خاطره اتومبیل شویی‌های نوجوانی همیشه در ذهن خیامی زنده بود و او همواره با افتخار می‌گفت که در سرمای زمستان مشهد گاه آن قدر روی اتومبیل‌ها کار می‌کرد که دستهایش ترک می‌خورد و او ناچار می‌شد پیه داغ کرده روی آن بریزد تا زخم آن التیام پیدا کند. مردان خود ساخته از این خاطره‌ها زیاد دارند و احمد خیامی مردی خود ساخته و خاکی بود.
    زندگینامه محمود خیامی از زبان خودش:
    من فرزند حاج سید علی اکبر خیامی و در دی ماه 1308به دنیا آمدام. مرا محمود نام نهادند. از دوران کودکی خاطره‌ای ندارم در سال 1314 شوروی، امریکا ، انگلستان بدون مجوز قانونی ایران را اشغال کردند و سربازان روسی کنترل شهر مشهد را به دست داشتند. پدرم تجارت حمل و نقل داشت و شوروی‌ها کلیه کامیونها پدرم را برای محصولات خود از دستش خارج و محل کامیونها را مصادره کردند. ایام به سختی می‌گذشت با اتمام جنگ پس از مدتی روسها مشهد را ترک و از کامیونهای پدرم خبری نبود لیک محل کامیونهارا آزاد گذاشتند و محل مذکور را پدرم تبدیل به تعمیرگاه نمود و من که در دبیرستان شاهرضا مشهد درس می‌خواندم محمود خیامی برای راه‌اندازی تعمیر گاه مشغول کار شدم و شبها برای ادامه تحصیل در مدرسه رازی تحصیل می‌کردم. در سال 1328 عازم تهران شدم و به اتفاق برادرم ایران ناسیونال را تاسیس و اجازه ساخت اتوبوس و بعداً اجازه ساخت اتومبیل سواری را از دولت دریافت کردیم. در سال 1979 عازم اروپا و مجدداً مشغول فعالیت تجاری و افتتاح نمایندگی مرسدس بنز در لندن شدم که امروز تعداد نمایندگی‌ها در انگلستان و امریکا به هفت دستگاه رسیده است. با خدای محمّد عهد کردم که درآمد این دستگاهها را برای فرهنگ وطنم صرف نمایم. من افتخار خادمی علی بن موسی الرضا را دارم و اوست که همیشه پشتیبان من در سخت‌ترین شرایط می‌باشد.
    احمد کارش را در رشته اتومبیل با عشق و پشتکار شروع کرد. روزی که در خردسالی نخستین دوچرخه‌اش را تهیه کرد همه عشق و علاقه‌اش آن بود که یک موتورسیکلت را جانشین آن کند. وقتی توانست یک موتورسیکلت کهنه را به صورت نقد و اقساط خریداری کند چشمش به اتومبیل‌های معدودی بود که در آن سالهای بعد از شهریور 1320 و اشغال کشور به وسیله منافقین از خیابانهای مشهد عبور می‌کردند. در آن زمان اتومبیل یک وسیله اشرافی محسوب می‌شد و قیمت آن بسیار گران بود. احمد نمی‌توانست با پولی که از حمل مسافر با موتور سیکلت یا کرایه‌دادن آن به نوجوانان به دست می‌آورد اتومبیلی خریداری کند. امّا به زودی توانست با شستشوی اتومبیل در خیابان‌های مشهد و تعمیر اتومبیل‌هایی که در کنار خیابان‌ها از حرکت باز می‌ماندند با موتور اتومبیل آشنا شود و بعد‌ها تا روزی که توانست نخستین اتومبیل عمرش را تهیه کند در گاراژهای مشهد به کار تعمیر اتومبیل بپردازد. عشق احمد خیامی به اتومبیل آنقدر زیاد بود که سالهای بعد که در کارخانه‌اش پانزده هزار کارگر و کارمند کار می‌کردند و تولید سالانه پیکان به یکصد و پنجاه هزار رسید هر وقت اتومبیل خودش یا نزدیکانش عیب و ایراد پیدا می‌کرد در مقابل چشم کارگران و راننده‌ها کتش را میکند، آستین‌هایش را بالا می‌زد و مشغول تعمیر اتومبیل می‌شد و الحق این کارفرمای بزرگ صنایع اتومبیل‌سازی کشور از هر مکانیسین متخصصی بهتر از عهده کار بر می‌آمد. او عاشق این ماشین چهار چرخ موسوم به اتومبیل بود و برایش هیچ لذّتی بالاتر از زمانی نبود که با پیچ و مهره‌های آن کار می‌کرد. در گفتگویی که چندی قبل با یک مهندس ساختمان که دوست و همشهری و خویشاوند احمد خیامی بود در باره پشتکار او داشتم. می‌گفت : «گاهی که در زمستان قرار می‌گذاشتیم ساعت شش یا هفت صبح سر ساختمان‌های نیمه تمام کارخانه ایران ناسیونال در جادّه کرج برویم، او ساعت چهار یا پنج صبح به در خانه من می‌آمد. وقتی می‌گفتم در این ساعت روز هوا تاریک است و نمی‌شود کاری انجام داد، باز روزهای بعد در همین ساعت می‌آمد و در سرمای سرد زمستان یکی، دو ساعت در داخل اتومبیل منتظر می‌ماند تا وقت حرکت فرا رسد» او در تابستان نوعی دیگر عمل می‌کرد. در گرمای سوزان تیر و مرداد همین که می‌دید کارگر‌های ساختمانی دچار عطش هستند سوار اتومبیل می‌شد به سرعت به کرج می‌رفت و قالب‌های یخ و نوشابه می‌خرید. البته این مربوط به اوایل کارش بود که هنوز کارخانه وسایل و امکانات زیاد نداشت این‌ها نمونه‌هایی از عشق و پشتکار احمد خیامی بود. امّا آیا برای موفقیت همین دو عامل کافی است؟ بسیاری هستند کسانی که عشق و علاقه را با پشتکار به حدّ کمال دارند امّا موفق نمی‌شوند. پس عوامل دیگری هم لازم است که از جمله آن‌ها باید از شانس و ارتباطات یاد کرد. یکی از شانسهای زندگی احمد خیامی آن بود که در حین کارش به عنوان راننده و تعمیر کار با فریدون سودآور نماینده فروش اتومبیل‌ها و اتوبوس‌های مرسدس بنز و همچنین سازنده کامیون‌های خاور آشنا شد. عشق و علاقه و پشتکار و ابتکار احمد خیامی سبب شد که سودآور که مردی موفق و ثروتمند و مشهور بود و به عنوان داماد حاج حسین آقا ملک با مقامات بالا ارتباط داشت، احمد خیامی کارگر را به عنوان یک دوست و همکار پذیرفت و تا زمانی که خود احمد خیامی به صورت یک کارفرمای موفق در آمد از او حمایت و به افرادی چون اردشیر زاهدی معرفی کرد. مردان خود ساخته در طول عمر خود دست به کارهای متعدد می‌زنند و نا کام می‌مانند اما ناگهان در میان آن همه کار یکی با موفقیت همراه می‌شود و با آن به هدف می‌رسند. احمد بعد از مدّت‌ها ماشین‌شویی، کرایه‌دادن دوچرخه و موتورسیکلت، آوردن اتومبیل از تهران به مشهد و کار در تعمیر گاه خیام مشهد به این نتیجه رسید که در زادگاهش بیش از این امکان ترقی برایش وجود ندارد. گاراژ و تعمیر گاهش را به برادر کوچک‌ترش محمود سپرد و در آستانه سی سالگی عازم تهران شد. در آن زمان در تهران کسانی بودند که اتاق اتوبوس می‌ساختند. مانند: اتوبوس شمس العماره، اتوبوس ایران پیما. اینها شاسی اتوبوس را از خارج وارد می‌کردند و با چوب و آهن و ارّه و چکش برای آن اتاق می‌ساختند و از قضا خوب هم می‌ساختند. نام بعضی از این اتوبوس‌ها کادیلاکی بود. به سبب آن که قسمت عقب اتوبوس را به شکل عقب اتومبیل کادیلاک که در آن زمان خیلی معروف بود در می‌آوردند و همچنین اتوبوس‌هایی بودند که به بادماغ و بی‌دماغ معروف بودند. احمد شیفته کار این صنعتگران با ذوق شده بود، کسانی که صنایع دستی را جایگزین یک کار کاملاً صنعتی کرده بودند. آرزو داشت خودش هم دست به چنین کاری بزند امّا این کار پول لازم داشت و احمد پول نداشت. پس تصمیم گرفت کاری بکند که احتیاج به سرمایه بسیار زیاد نداشته باشد. احمد خیامی طی مدّتی که برای رساندن اتومبیل‌های مارک‌های مختلف از تهران به مشهد و همچنین زمانی که در تعمیرگاهش در مشهد روی اتومبیل‌های مختلف کار کرده بود متوجه شد که وقتی موتور اتومبیلی خراب می‌شود اولین کار یک تعمیرکار آن است که قطعه معیوب را با یک قطعه سالم عوض کند. فروشندگان قطعات یدکی که از آن موضوع اطّلاع دارند آن قطعات را چند برابر ارزش واقعی می‌فروشند، صاحبان اتومبیل‌ها و تعمیرکاران هم که می‌دانند که تا وقتی آن قطعه عوض نشود اتومبیل به صورت یک دستگاه بی‌مصرف در می‌آید آن قطعه را به هر قیمت که عرضه کنند، می‌خرند. احمد که سرمایه اندکش اجازه نمی‌داد اتاق اتوبوس بسازد و یا یک تعمیرگاه مجهّز در تهران تأسیس کند، تصمیم گرفت، یک مغازه کوچک فروش قطعات و لوازم یدکی اتومبیل افتتاح کند. از یکی از آشنایان به نام آقای نیکبخت یک مغازه کوچک در خیابان اکباتان اجاره کرد یک تابلو بزرگ با عنوان فروشگاه تضامنی برادران خیامی بالای آن زد و به فروش قطعات یدکی اتومبیل پرداخت. احمد خیامی بعدها درباره آن تابلوی تضامنی و عنوان کمی عجیب آن گفت: «به غیر از برادران نمازی و برادران کاشانچی و فریدون سود آور که قبلاً با آنها کار کرده بودم و به من اعتماد داشتند بقیه نماینده‌های اتومبیل حاضر نمی‌شدند جنس نسیه بدهند. تهران آن زمان نمایشگاه انواع اتومبیل‌های کشور‌های مختلف بود. من برای آن که خریداران را به سوی مغازه جلب کنم ناچار بودم قطعات و لوازم همه اتومبیل‌ها را بفروشم. انتخاب عنوان شرکت تضامنی برادران خیامی به کارم اهمیّت می‌داد هم به عنوان شرکت تضامنی به فروشنده‌ها نشان می‌دادم که شرکت فقط در حد سهام مسؤول بدهی هایش نیست و آن‌ها می‌توانند برای وصول مطالبات خود از سایر دارایی‌های برادران خیامی هم اقدام کنند.» خوشبختانه فروشنده‌های قطعات یدکی مارکهای مختلف اتومبیل هرگز برای وصول مطالبات خود ناچار به اقدام نشدند. کار شرکت تضامنی برادران خیامی خیلی زود و خیلی زیاد گرفت به طوری که یکی یکی مغازه‌های اطراف و اتاق‌های طبقات بالای ساختمان را اول اجاره و بعد خریداری کرد. از یک مهندس آرشیتکت خواست با آهن‌بندی و تغییر دکوراسیون طبقه اول را تبدیل به یک فروشگاه بزرگ و طبقات بالا را تبدیل به آپارتمان‌های دفتری بکند. رونق کار فروشگاه آنقدر زیاد بود که او تعدادی کارمند، ویزیتور و فروشنده استخدام کرد. این فروشگاه بعدها به نام «پی.ال.پی» به صورت یکی از بزرگترین قطعات یدکی اتومبیل در ایران در آمد درآمدش آن قدر زیاد بود که احمد می‌توانست تا آخر عمر در ناز و نعمت زندگی کند امّا هدف احمد خیامی این نبود او آرزوهای دور و دراز داشت.

    درآمد احمد خیامی از فروش قطعات یدکی اتومبیل در فروشگاه خیابان اکباتان زیاد بود با گرفتن نمایندگی لاستیک کنیتانتال، باتری دنا و بعضی قطعات دیگر از خارج زیادتر شد به طوری که تصمیم گرفت به آرزوی دیرینه‌اش در مورد ساختن اتاق اتوبوس جامه عمل بپوشاند. قطعه زمینی در جاده کرج بین جاده مخصوص و اتوبان کرج به قیمت متری یک تومان خرید، یک سالن بزرگ در آنجا ساخت و وسایل کار ساخت اتاق اتوبوس را در آنجا نصب کرد. شکل این سالن شبیه پروانه بود به این سبب اسم آن را سالن شاپرکی گذاشتند -کارگران قدیمی ایران ناسیونال حتماً این بنا را که نخستین بنا در زمین کارخانه بود به خاطر می‌آورند-آن‌گاه از فریدون سودآور نماینده مرسدس بنز در ایران شاسی اتوبوسهای مرسدس بنز را می‌گرفت و روی آن‌ها اتاق می‌ساخت. این کار تا اینجا تازگی نداشت. در آن زمان در تهران عده زیادی به ساختن اتاق‌های اتوبوس اشتغال داشتند. و الحق اتاق‌های قشنگی هم می‌ساختند. اتاق‌هایی که در ظاهر با اتاق‌های ساخت خارج فرق نداشت، پس احمد تصمیم گرفت برای جلب خریدار دست به ابتکارهایی بزند. احمد خیامی طی مدتی که اتومبیل‌های مختلف را از تهران به مشهد می‌برد. در بازگشت همین مسیر را به وسیله اتوبوس طی می‌کرد اغلب مشاهده می‌کرد کودکان خردسال یا مردان و زنان سالخورده یا بیماران با خواهش و التماس از راننده تقاضا می‌کنند: آقا… بی زحمت چند دقیقه نگهدارید… و راننده با غر و لند نگه می‌داشت و مسافر شرمزده زیر یک درخت یا پشت یک دیوار خودش را سبک می‌کرد. ایران کشور وسیعی است فاصله بین شهر‌های بزرگ بسیار زیاد است در آن زمان آبادی‌ها بسیار دور از هم بودند و این گرفتاری مسافران همه خطوط اتوبوس‌رانی کشور بود. بعد‌ها که احمد به هواپیما نگاه می‌کرد با خود می‌اندیشید مسافران آن‌ها در موارد اضطراری چه می‌کنند. حتماً به خلبان نمی گویند: «آقا لطفاً یک گوشه نگه دارید…» هواپیما‌ها برای این کار‌ها هم مجهّز شده‌اند. پس چرا او در اتوبوس این کار را نکند؟ بعد از کمی فکر در قسمت انتهایی اتوبوس‌ها یک دستشویی و توالت کوچک درست کرد. این کار مثل تخم مرغ کریستف کلمب ساده بود امّا یکی باید فکرش را می‌کرد. احمد این فکر را کرد و با همین فکر خریداران اتوبوس او چند برابر شد. این کار به شرکت‌های مسافربری دلیلی برای تبلیغ و جلب مشتری می‌داد. وقتی اتاق‌سازهای دیگر از این کار او تقلید می‌کردند احمد یک قدم دیگر برداشت و در گوشه‌ای از اتوبوس یک یخچال نصب کرد تا مسافران در سفرهای طولانی از نوشابه خنک استفاده کنند و بعد‌ها به همان نسبت که کارش رونق پیدا می‌کرد قدم‌های دیگری بر می‌داشت. به جای به کار‌گیری چکش و ارّه معمولی، وسایل برقی و ماشین به کار می‌برد. چند متخصص اتاق‌سازی از آلمان آورد. به جای رنگ‌کردن اتوبوس با قلم مو اتاق رنگ درست کرد.

    اولین کار احمد خیامی بعد از انتخاب اتومبیل انگلیسی آرو برای مونتاژ تأسیس یک شرکت بود. شرکت نام و سرمایه می‌خواست. نامی که او برای کارخانه اتومبیل‌سازی اش انتخاب کرد ایران ناسیونال بود که امروز به ایران خودرو تغییر نام داده است و با آرم یا علامت گردونه‌ای باستانی که به وسیله اسب کشیده می‌شد. امروزه شاید کمتر کسی بداند چرا خیامی این نام را برای کارخانه اتومبیل سازی‌اش انتخاب کرده. یکی از همکاران سابق او در این باره چنین گفت «بعد از شهریور 1320 و اشغال کشور به وسیله متفقین و آزادی فعالیت سیاسی، جوانان هم به سیاست علاقه پیدا کردند، امّا بیشتر آنها به ویژه روشنفکران و افراد وابسته به طبقات محروم جامعه به عضویت حزب توده در آمدند. حزب توده یک حزب دست چپی متمایل به سیاست‌های اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود. امّا احمد خیامی با آن که از طبقات پایین جامعه بود و در جوانی محرومیت‌ها کشیده بود تمایلات ملی گرایانه داشت. به این سبب در شعبه مشهد حزب «ایران» نام‌نویسی کرد و در تمام سال‌های بعد از شهریور 1320 تا بیست و هشت مرداد 1332 که فعالیت احزاب آزاد بود در آن حزب فعالیت می‌کرد و چون جوانی ورزشکار بود و بارها می‌شد او را در صف اول مبارزه بین احزاب و زد و خورد گروه‌های مختلف سیاسی دید. حزب ایران یک حزب کوچک ملّی بود که رهبران و اعضای آن طرفدار دکتر محد مصدق بودند و وقتی نهضت ملی کردن صنعت نفت آغاز شد همگی به عضویت جبهه ملی در آمدند و در حقیقت ستون اصلی جبهه ملی را تشکیل دادند. بعد از 28 مرداد 1332 بسیاری از اعضای حزب ایران گرفتار، محکوم و زندانی شدند امّا احمد مشکلی پیدا نکرد او در زمان جوانی گمنام بود که بین مشهد و تهران فعالیت می‌کرد. بعد از 28 مرداد به کلی از سیاست کناره‌گیری کرد امّا تمایلات ملی گرایانه خودش را از دست نداد به این سبب وقتی برای کارخانه به دنبال اسم می‌گشت نام ایران ناسیونال را انتخاب کرد،

    ایران به سبب تمایل به حزب ایران و ناسیو نال یا ملی به سبب عضویتش در جبهه ملّی» در مورد اتومبیل هم او نام آرو را نپسندید و تصمیم گرفت برای آن مارک اتومبیل کارخانه روتس یک نام ایرانی انتخاب کند. کلمه آرو در فارسی به معنی «تیر»، «خدنگ» و «پیکان» آمده. او در میان این کلمات پیکان را پسندید. با خواندن این نام انسان کمتر به یاد تیر و خدنگ و نیزه می‌افتد به خصوص که امروز شخص تا نام پیکان را می‌شنود یک اتومبیل در نظرش مجسم می‌شود.
    کارخانه ایران ناسیونال روز 12 مهرماه 1341 با سرمایه‌ای در حدود 10 میلیون تومان و با هدف مونتاژ و تولید انواع خودرو در خیابان اکباتان تهران متولد شد و از 28 اسفندماه 1342 با تولید اتوبوس شروع به کار کرد. موسسان اولیه این کارخانه آقایان حاج علی اکبر خیامی ، احمد خیامی، محمود خیامی و خانم‌ها مرضیه خیامی و زهرا سیدی رشتی بودند درسال 1345 قراردادی بین شرکت ایران خودرو و تالبوت در مورد مونتاژ و ساخت خودروی پیکان که نام انگلیسی آن هیلمن بود منعقد شد و به طور رسمی با وارد شدن قطعات از تالبوت انگلستان که در آن روزگار زیرمجموعه شرکت کرایسلر آمریکا بود تولید پیکان در اردیبهشت سال 1346 با ظرفیت 60 هزار دستگاه و با حضور مقامات کشورى آغاز شد، این تیراژ به تدریج به 120 هزار دستگاه رسید.
    در پائیز سال ???? حسین دانشور از مقامات دربار رژیم شاهنشاهی، از خبرنگاران دعوت کرد تا در مجموعه ایران ناسیونال در جاده کرج به تماشاى اولین اتومبیل ساخت ایران بروند.او در حالی که خودرو پیکان را به همه نشان مى داد اعلام کرد که به زودى کارگران این کارخانه بهترین اتومبیل‌ها را سوار خواهند شد. در سال 1353 خط تولید وانت شکل گرفت، در 27 مهرماه 1353 نیز کارخانه ریخته‌گری و موتورسازی دایر شد تا نسبت به ساخت شش قسمت از موتور پیکان 1600 اقدام کند. شاید دانستن این مطلب جالب است که تولید پیکان پس از یک دهه تولید در انگلستان، در ایران شروع شد. محبوب‌ترین مکان‌هایی که بعد از ایران این خودرو در آن تولید یا فروخته شده است را می‌توان انگلستان و استرالیا دانست.

    مدل‌های اولیه پیکان در انگلستان دارای حجم موتور 1725 سی‌سی بود، در سال‌های بعد یعنی سال 1969 مدل دولوکس پیکان که در ایران نیز بسیار مشهور است ساخته شد. بهترین مدل پیکان که در ایران معروف به پیکان اونجر است نیز در سال 1975 ساخته شد؛ تالبوت در آن زمان موتور پرتحرک فورد را بر روی پیکان گذاشته بود. پیکان تا قبل از انقلاب در بیش از شش مدل تولید شد که پیکان استیشن، دولوکس، کار، جوانان برخی از مدل‌های قبل از انقلاب پیکان است.

    در روزهاى آغازین کارخانه ایران ناسیونال، با تولید روزانه ?? دستگاه اتومبیل سوارى و ? دستگاه اتوبوس و کامیون کار خود را شروع کرد. شاید هیچ کس تصور نمى کرد که این کارخانه در برابر تولید فراوان رقباى خارجى دوام آورد و در حالى که تولید سالانه خودروسازان اروپایى و آمریکایى به چند میلیون مى‌رسد، این محصول نوپا که از محصولات یک شرکت ورشکسته در انگلستان است بتواند در میان ایرانیان جا باز کند و روزهاى شکوفایى را آغاز کند، اما اینگونه شد. پیکان خیلى زودتر از آنچه تصور مى‌شد، به میان مردم آمد و شد خودرو محبوب آنها. مردم ایران سوار پیکان شدند و تاریخ این خودرو آغاز شد. درست ? سال بعد این کارخانه در گزارشى با اعلام سرمایه خود شگفتى همگان را برانگیخت. در سال 1353 کارخانه طى گزارشى از وضع کار و سرمایه اعلام کرد که سرمایه‌اش به 579میلیون و 125 هزار دلار رسیده. شاید این اندازه توجه مردم به این خودرو اعجاب‌انگیز باشد، اما گویا ماجرا همان بود که احمد خیامى بعد از سفر پرماجرایش به کشورهاى غربى گفت و اینک با گذشت بیش از 35 سال از زمان تأسیس آن شرکت ایران خودرو بزرگترین شرکت خودروسازی کشور می‌باشد که به طور متوسط 65 تا 70 درصد تولید خودرو داخل کشور را به طور دائم به خود اختصاص داده است . شرکت ایران خودرو با تولید 111111 دستگاه خودرو سواری و وانت در سال 1376 رکورد تولید سی ساله‌ی خود را شکست و علاوه بر آن موفق شد به میزان قابل توجهی کمیت و کیفیت محصولات خود را افزایش دهد.
    برنامه بعدی احمد و محمود خیامی تاسیس کارخانه‌ای در خراسان یا زنجان بود. انتخاب خراسان به سبب علاقه این دو برادر به زادگاهشان بود، اما زنجان را به این علت انتخاب کردند که اولا در مسیر جاده ترانزیتی بود و می‌توانست قطعات اتومبیل را بسته‌بندی شده به آن جا بیاورند و مونتاژ کنند. از آن گذشته احمد خیامی با ذوافقاری‌ها و خانواده افشار دوستی داشت و در مورد واگذاری زمین و عرضه نیروی انسانی وعده‌هایی به خیامی داده بودند اما فقط همین نبود. برادران خیامی در کنار مونتاژ اتومبیل سواری، اتوبوس، مینی‌بوس و آمبولانس یکی پس از دیگری موسسات بهداشتی و فرهنگی تازه افتتاح می‌کردند. برای آنکه به فعالیت‌های این دو برادر پی ببریم نام بعضی از کارخانه‌ها و موسساتشان را در اینجا می‌آوریم:

    1- کارخانه لاستیک سازی بریجستون ایران
    2- شرکت پیستون‌سازی ایران
    3- کارخانه پولی رنگ (تولیدکننده رنگ اتومبیل)
    4- کارخانجات رضا در مشهد برای تولید سپر و رینگ اتومبیل (قطعات اتومبیل حال حاضر)
    5- کارخانه جوش اکسیژن در مشهد با سهم 25 درصدی ایران ناسیونال
    6- کارخانه ایدم در تبریز برای تولید موتور
    7- کارخانه فنرسازی در جاده کرج
    8- کارخانه تولید شن ریخته‌گری
    9- کارخانه تولید موتور اتومبیل برای تولید قسمت‌هایی از سیلندر و رینگ و پیستون اتومبیل
    10- هنرستان مدرسه صنعتی ایران ناسیونال برای تربیت تکنسین در جاده قدیم کرج
    11- هنرستان بزرگ صنعتی مشهد
    12- بیمارستان بزرگ در مشهد که نیمه کاره ماند.
    13-مرکز مبارزه با سرطان در خیابان کوهسنگی مشهد
    14- احداث 12 باب واحد آموزشی در 12 شهر از استانهای خراسان توسط محمود خیامی
    15-احداث 8 باب واحد آموزشی در شهر مشهد به نام امام هشتم توسط محمود خیامی
    16- شروع احداث 110 واحد آموزشی روستایی به نام محمودیه در خراسان

    در اواخر سال 1351، زمانی که همه جا صبحت از موفقیت‌های برادران خیامی بود یک خبر باعث حیرت محافل اقتصادی شد. خبر این بود : «برادران خیامی بعد از سالها همکاری، از هم جدا شدند» . اما آنچه این خبر را عیجیب‌تر می‌کرد آن بود که کارخانجات اتومبیل‌سازی پیکان، اتوبوس‌سازی، مرسدس بنز به احمد برادر بزرگتر که موسس این تشکیلات عظیم بود نرسید بلکه سهم محمود برادر کوچکتر شد. احمد خیامی نیز با پولی که از ایران ناسیونال برایش مانده بود، ابتدا تعداد زیادی از سهام بیمه آسیا را خرید و سپس یک کارخانه مبل‌سازی به نام مبلیران تاسیس کرد. او بعد از آن فروشگاه‌های زنجیره‌ای به نام‌های فردوسی، کوروش(قدس کنونی) و فروشگاههایی در تهران و مشهد تاسیس کرد. محمود خیامی هم که حالا صاحب اختیار مطلق ایران ناسیونال شده بود توانست کار را توسعه دهد. اولین بیلان رسمی که بعد از جدایی دو برادر در بهار 1354 منتشر شد حاکی از موفقیت‌های کم نظیر ایران ناسیونال بود و نشان می‌داد که به صورت بزرگترین کارخانه صنعتی کشور در آمده است. به موجب آمارها، فروش تولیدات ایران ناسیونال در سال 1353 به 9/1 میلیارد تومان رسید و دارایی‌اش متجاوز از یک میلیارد تومان بود. این دارایی برای کارخانه‌ای که 7 سال قبل با سرمایه‌ای بین 10 تا 40 میلیون تومان آن هم به صورت زمین و ماشین‌آلات تاسیس شده بود یک معجزه به حساب می‌آمد. فقط مالیاتی که کارخانه به دولت پرداخته بود، 9/25 میلیون تومان بود. فعالیت محمود خیامی به این حد محدود نمی‌شود. او مبلغ هنگفتی برای ساختن اتومبیل برقی سرمایه‌گذاری کرده بود و مشغول مذاکره با کارخانه مرسدس بنز آلمان برای مونتاژ مرسدس بنز 170 هم بود. علاوه بر این‌ها تلاش می‌کرد برای صادرات پیکان و اتوبوس مرسدس بنز بازارهایی در اروپای شرقی و کشورهای همسایه پیدا کند. صادرات این اتومبیل‌ها و اتوبوس‌ها با وجود آن همه سر وصداها مقرون به صرفه نبود، چون قطعات آنها را با ارز معتبر وارد می‌کردند و بعد از مونتاژ در داخل کشور در مقابل ارز نامعتبر شوروی و اروپای شرقی یا معامله پایاپای با کالاهای نامرغوب کشورهای سوسیالیستی صادر می‌کردند. به همین سبب بعد از مدتی به عنوان آن که کارخانه جوابگوی تقاضاهای داخلی نیست جلو صادرات اتومبیل و اتوبوس گرفته شد اما فعالیت ایران ناسیونال در زمینه‌های دیگری ادامه یافت.
    احمد و محمود خیامی هر دو پرکار و سختکوش بودند. در نظر احمد بین کارفرما و کارگران تفاوتی وجود نداشت. محمود هم بدون تردید یکی از پرکارترین افراد در تشکیلات ایران ناسیونال بود. او اغلب روزها قبل از کارکنان و کارگران می‌آمد و بیشتر روزها بعد از کارگران و کارمندان می‌رفت. هر دو برادر به شدت مذهبی بودند با این تفاوت که احمد اهل تساهل و تسامح بود، اما محمود همه اصول و فروع دین را به جا می‌آورد. احمد در ساختن مساجد کمک می‌کرد، محمود در شمال خانه‌اش، زمینی را به ساختن حسینیه اختصاص داده بود که در تمام روزهای مذهبی و اغلب جمعه‌ها مراسمی در آنجا برپا می‌شد که اهل محل و بعضی از رجال شرکت می‌کردند. احمد و محمود خیامی هر دو اهل عرفان و درویش مسلک بودند و با وجود داشتن آن همه ثروت و شهرت متواضع و خاکی بودند. هر دو در کارهای خیر پیشقدم بودند. محمود هنوز برای ساختن مدرسه از انگلستان به مشهد پول می‌فرستد. در آغاز ارتباط احمد با مقامات دولتی سبب می‌شد که مشکلات کارخانه زودتر حل شود. در آن ایام محمود بیشتر به کارهای داخلی می‌پرداخت اما از سال 1352 که صاحب اختیار کارخانه شد نوبت ایجاد رابطه به او رسید. چیزی که باعث تعجب می‌باشد، این است که هر دو برادر اهل مطالعه و شیفته ادبیات بودند. دکتر ایرانی در سفری که به انگلستان سفر کرد یک دوره شش جلدی تاریخ ادبیات اثر دکتر ذبیح ا… صفا برای محمود خیامی سوغات می‌برد. محمود با دیدن کتاب می‌گوید «من آن را خوانده‌ام . درباره بعضی از مطالب آن نظریاتی دارم که مایلم روشن شود» همچنین محمود خیامی نامه‌ای به دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن می‌نویسد و آمادگی خویش را برای کمک به بنیاد تحقیق و توسعه فردوسی و شاهنامه اعلام می‌کند.
    محمود خیامی از بازیکنان قدیمی تیم شاهین بود. علاقه محمود به فوتبال آن قدر بود که همه مسابقات فوتبال کشور و مسابقات مهم تیم‌های خارجی را پیگیری می‌کرد. کارخانه اتومبیل‌سازی روتس (سازنده اتومبیل پیکان) که از این علاقه آگاه بود هر وقت مسابقه مهمی بین تیم‌های معروف برگزار می‌شد برای او بلیت هواپیما، بلیت جایگاه مخصوص مسابقه و رزواسیون هتل می‌فرستاد و محمود خیامی یکی و دو روز به سفر می‌رفت و مسابقات را از نزدیک تماشا می‌کرد. عده ای از دوستان و همکاران محمود خیامی که عشق و علاقه او را به فوتبال دیدند او را تشویق کردند که ایران ناسیونال هم یک تیم فوتبال تاسیس کند. فریدون معاونیان، مهندس معمار صاحب نام که از آغاز با خیامی‌ها همکاری داشت و قسمت اعظم کارخانه‌های ایران ناسیونال و کارخانه‌های جنبی را در تهران، مشهد و اصفهان ساخته در این باره می‌گوید «ما به محمود خیامی گفتیم بیشتر باشگاههای فوتبال معروف اروپا متعلق به کارخانه‌های اتومبیل‌سازی هستند. مانند: یونتوس، فیات ، روتس ، فولکس واگن و…. محمود که به فوتبال علاقه زیادی داشت پیشنهاد را پذیرفت و ایران ناسیونال باشگاه اقبال را که به وسیله صنعتکاران و تاجیک قهرمانان سابق تاسیس شده بود، خریداری کرد و به توسعه آن پرداخت و به این ترتیب تیم پیکان به وجود آمد» اما موفیقت پیکان که حتی زمانی قهرمان کشور شده بود وقتی به اوج رسید که ستارهای تیم شاهین بعد از انحلال آن تیم صاحب نام به پیکان پیوستند.
    احمد خیامی بعد از انقلاب به تورنتو می‌رود. او سپس برای معالجه سرطان خود عازم لوس‌آنجلس می‌شود. او قصد داشت کارخانه‌ای در مشهد تاسیس کند. در این زمان با وجود رسیدن به هفتاد سالگی و ضعف جسمی ناشی از بیماری با شور و نشاط جوانی کار می‌کرد. احمد خیامی در این زمان در یک آپارتمان کوچک دو اتاقه در لس آنجلس زندگی می‌کرد که با خانه سی و هفت هزار متری و دریاچه و جزیره اش در تهران قابل مقایسه نبود. یکی از دوستانش که چند روز قبل از مرگش با او دیدار کرده بود درباره این دیدار می‌گفت: «شنیده بودم ریه‌اش کار نمی‌کند، کبدش کار نمی کند، دچار سیروزی کبدی شده و ریه‌هایش حالت اسفنجی پیدا کرده. ظاهرش هم با آن صورت تکیده، چشم‌های گود افتاده و جسم ضعیف از پیشرفت بیماری خبر می‌دهد. اما بر خلاف جسم ضعیف روحیه‌اش قوی بود. در این حال او شروع به یادآوری خاطرات گذشته کرد، ایامی که روزها به ماشین‌شویی می‌پرداخت و شبها بزرگترین آروزیش آن بود که به سینما برود اما چون پول خریدن بلیت را نداشت هر بار به نوعی خودش را به سالن سینما می‌رساند. گاهی پنهانی از در خروجی به داخل سالن می‌رفت و گاهی هم بلیت می‌خرید . یک بار که موفق نشده بلیت بخرد به بلیت فروش می‌گوید که مادرش سخت بیمار است و به او گفته‌اند دکترش به این سینما آمده اگر او را بر بالین مادر نبرد ممکن است مادرش بمیرد. بلیت‌فروش دلش به رحم آمده و او را به این بهانه به سالن می‌رود و فیلم را تا آخر تماشا می‌کند» احمد چند روز بعد شب می‌خوابد و دیگر بلند نمی‌شود. مراسم خاکسپاری احمد خیامی در مموریال پارک ، گورستان ایست وود لس آنجلس در حضور چند تن از دوستان و خویشاوندانش برگزار شد. خبر درگذشت او خیلی زود به ایران می‌رسد، کارگران کارخانه ایران خودرو و کارخانه‌های دیگر و فروشگاه‌های قدس مراسم متعددی به تلافی مراسم ساده امریکا به یاد او برپا می‌کنند. عده‌ای از کارگران تازه این موسسات که این همه تجلیل را نمی پسندیدند به عنوان آنکه او یک سرمایه‌دار طاغوتی بود تصمیم گرفتند مراسم را به هم بزنند. یکی از کارکنان قدیمی ایران ناسیونال با بیان جمله ای از یک نویسنده آنها را آرام کرد. او گفت «هیچ کس به مرده حسادت نمی کند به خصوص اگر مانند ما کارش را با کارگری شروع کرده و مانند هر کارگری ساده وغریبانه به خاک سپرده شده باشد»
    محمود نیز اکنون در انگلیس زندگی می‌کند. وی در تیرماه 1382 در همایش بزرگ صنعت ومعدن خراسان به عنوان پیشکسوت نمونه صنعت معرفی شد. ایشان در حال حاضر سرپرست هیات امنای دانش‌نامه ایرانیکا در شهر نیویورک بر عهده دارد و در نیوجرسی نمایندگی فروش بنز را دارد.
    اصل مطلب از دکتر بهزادی است که در روزنامه اقتصادی آسیا چاپ شده است:

    برگرفته از سایت کارآفرینی

    http://classic_car.mihanblog.com/post/47

  30. احمدتکخال

    ۲۰ تیر ۱۳۹۱
    سوابق: (19 ديدگاه)

    کدومتون میتونین با30میلیون یک خودروی شاسی بلند و شیک پیدا کنید؟ خسته شدیم از دست خودرو های داخلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفاً از نوشتن به‌صورت پینگلیش، اجتناب نمایید. نظرات حاوی توهین، عبارات غیراخلاقی، سیاسی، مطالب غیر مرتبط، اسپم، ترول و تبلیغاتی پذیرفته نمی‌شوند. برای تغییر آواتار خود می‌توانید از سایت گراواتار استفاده نمایید.

دکمه بازگشت به بالا