مقایسه سه چینی در ایران

مقایسه لیفان ۶۲۰ و جیلی EC7 امگرند و ولیکس C30

چین. شما بعد از شنیدن این اسم یاد چی می افتید؟ یاد آیفون پنج چینی که زودتر از اوریجینالش اومد؟ یاد تسبیح ها و قران های تو مسجد که پشتش نوشته made in china ؟ یاد عروسک هاتون که یکیش چینی نیست؟ یاد قطعات خودروی کاملاً ایرانی که همش چینیه می افتید؟

مسلماً هر چیزی که به یادش بیافتید نشون میده که چین بزرگ ترین بنداز در دنیا هستش. برید وسایل چینیه تو خونتونو نگاه کنید. یا الان تو سطل آشغالتونه یا تو انباریتون و یا گذاشتینش تو کمد تا همیشه ببینینش که درس عبرتی براتون بشه تا دیگه جنس چینی نخرید. حالا فکر کنید چنین کشوری ماشین تولید کنه! دیگه واویلا!

بعد از اینکه چین ماشین تولید کرد به دنبال مشتری واسه ماشیناش گشت. اول بازار امریکا و اروپا رو هدف قرار گرفت که امریکا به خاطر این کارش تحریمشون کرد بعد میره سراغ بازار عربها و میبینه که محصولاتش اونجا باید با فراری و لامبورگینی رقابت کنه که بعداً خودش فهمید که اینجا جایش نیست. بعد چین میگه خدایا حالا چی کار کنم تا اینکه تو نقشه یه ایرانی میبینه که مردمش همیشه مجبورند یه لگن سوار شن یا اگه یه چیز خوب بخواند سوار شن باید چند برابر قیمت اصلی اون ماشین پول بدند. پس ماشینای چینی حمله کردند به بازار ایران و حسابی فروش کردند و جالب اینجاست که به صد برابر قیمت اصلیشون به فروش میرند. حال ما در این مقاله سه تا از بهترین ماشینای چینی که دارند تو بازار ایران جولان میدن رو بررسی می‌کنیم بلکه کمکی به مردم بی چاره ایرانی بکنیم تا حداقل یه چینیه خوب بگیرند.

اسامی ماشین های مورد بحث ما به این صورت می باشد؛

• لیفان ۶۲۰
• جیلی امگرند sc7
• گریت وال ولیکس c30

حال می خوایم ببینیم در کل کدوم خوشکل تر یا به اصطلاح شکارچی نگاه های مردمه. از لیفان شروع میکنیم. از لحاظ طراحی انگار جلوی بی ام و سری سه رو با عقب تویوتا کمری پیوند ژنتیکی دادن، شده لیفان ۶۲۰ . داشبوردش هم به کلی شبیه داشبورد بی ام و در آوردن. کلا من از همین جا به طراحان این ماشین یه خسته نباشید جانانه میگم، واقعاً زحمت کشیدند تا نبوغ طراحان بی ام و رو به مشتریاشون نشون بدند. ای کاش حداقل تو داشبوردش مثل بی ام و از چوب استفاده میکرد نه از پلاستیک بازیافتی که به طرح چوب در آوردنش.

اما تو ولیکس داستان فرق داره و معلومه که طراحان این ماشین سعی کردند عمل کپی پیست رو زیاد انجام ندن. بیرونش بد نیست اما زیبایی اصلی این ماشین در داخلشه. نمای داشبوردش آنقدر زیبا هستش که آدم هوس میکنه این ماشینو بخره. مثلا فرمونش در عین سادگیش، زیباست و از اون جور فرمون هاییه که آدم دوست داره انگشتاشو بهش گره بزنه. من یکی که عاشق فرمونش شدم و اگه فرمونش دختر بود حتما ازش خواستگاری میکردم. این ماشین برعکس لیفان کیفیت مواد داخلش خوب و راضی کننده هستش و مطمئن باشید اگه دستاتونو به فرمونش گره بزنید، دستاتون پوست نمیندازه (مثلاً تو لیفان بدلیل کیفیت پایین پوست میندازه یا اگه دستاتونو به فرمون پراید گره بزنید همون موقع دستتون مثل بستنی آب میشه انگار که به اسید دست زدید) و اما sc7.

اگه میخواید قیافه sc7 رو به صورت واضح ببینید برید یه عکس از مرسدس کلاس s رو از یه مجله ای قیچی کنید بعد عکس رو دو ساعت بزارید تو آب تا یه ذره وا بره و در آخر یه ذره بین و با فاصله زیاد ازش نگه دارید اونوقت شما در شیشه ذره بین sc7 رو مشاهده میکنید. در واقع طراحان این ماشین با عکس بنز چنین کاری کردند تا ایدهٔ این ماشین به ذهنشون خطور کرد. در کل خوبه و جزء ماشیناییه که گرون تر از اون چیزی که هست نشون میده. طراحی داخلیش در مقایسه با c30 زشت تره اما کیفیتش بیشتره. در کل قیافه سه تاشون خوبه اما اگه به کیفیت داشبورد اهمیت میدید لیفانو از لیست خریداتون حذف کنید.
اما الان نه چون خیلی چیزهای ناگفته از این سه ماشین مونده که ممکنه نظرتونو عوض کنه.

یکی از شکنجه های قرن بیست و یکمی، ترافیک هستش و میزان صبر و بردباری شما در این شکنجه بستگی به ماشینتون داره مثلا اگه پیکان دارید در هنگام ترافیک باید صبر ایوب داشته باشید وگرنه خودتونو تو ماشین آتیش میزنید. اما ممکنه یه سوال براتون پیش بیاد که با این سه ماشین هم باید چنین صبری داشته باشیم؟ ما برای پاسخ دادن به این سوال سه نفر آدم فرضی رو سوار این ماشینا کردیم و فرستادیمشون به مرکز صبر جهانی یعنی اتوبان چالوس به سمت تهران در آخر تابستون. الآن هوا حسابی گرمه و هر سه راننده کولر هاشونو روشن کردند و هیچگونه مشکلی در مورد گرما ندارند. زمانی که راننده جیلی بخاطر سیستم تمام اتوماتیک تهویه، در حال لذت بردن از نفس کشیدنشه راننده c30 در حال لعنت کردن خودشه که چرا مدل الیت این ماشینو نخریدم که تهویه اتوماتیک داشته باشه. ولی در لیفان داستان فرق داره و راننده اون در ماشینش از ماسک اکسیژن استفاده میکنه تا بتونه زنده بمونه. حال ممکنه یه سوال براتون پیش بیاد که کدوم ماشین امکانات بیشتری دارند که میتونید با نگاه کردن به لیست امکانتشون بفهمید که امگرند امکانات بیشتری نسبت به لیفان و … به صاحبش میده.

اما یه چیز مهم ماشین در ترافیک مصرف سوختشه. خوشبختانه هر سه ماشین مصرف پایینی دارند (حدوداً صدی ۸ لیتر) که کمترینشون ۶. ۸ هست که ماله c30 هستش اما اون چیزی که از هم متمایزشون میکنه مقدار حجم مخزن سوختشونه که بین اونا لیفان با حجم ۵۸ لیتر از همه بهتره و کمترینشون هم ۴۰ لیتره که متعلق به کم مصرف ترینشون یعنی c30 هستش. در کل از لحاظ سوخت c30 از همه بد تره! درست خوندید، بدتره چون کارخونش گفته باید تو باکش بنزین با اکتان بالا بریزیم (بنزین سوپر) و یه جورایی این ماشین از اون ماشین مامانی هاست که بنزین ایرانی بخوره مسموم میشه اما تو باک اون دو تای دیگه حتی دوغ هم بریزیم هیچی نمیگند به خصوص لیفانه.

حال ترافیک یه ذره روان شده و ماشینا با سرعت کم در حال حرکتند و راننده ها همش از این میترسند که تو این جاده باریک به ماشین های اطراف بمالن. بیشترین مقدار استرس و باید راننده ای داشته باشه که ماشینش از همه دراز تره پس باید راننده جیلی با ۴.۶ متر طول قلبش اومده باشه تو دهنش اما اون کسی که داره قلبشو عین ادامس میجوه رانندهٔ گریت وال هستش. درسته که ماشینش از همه کوچکتره، اما اینه بغل هایی به اندازه گوش فیل داره که همش به اینه های ماشین های کناری میخورند تا اینکه بالاخره اینش میشکنه و شر خودشو کم میکنه البته اگه رانندش دلش برای اینه بقلش تنگ شه دیگه نمیتونه یکی دیگر و جاش بذاره چون لوازم این ماشین کم پیدا میشه یا به عبارتی اصلاً پیدا نمیشه.

حال رانندگان ما در حال خارج شدن از ترافیک هستند. فعلاً من تا زمانی که اونا از شر ترافیک خلاص بشن، یه اطلاعاتی از جای پای سرنشینان به شما میدم. کلن این سه ماشین فضای قابل قبولی برای چهار سرنشین خود فراهم میکنند اما دقت کنید که فقط گفتم چهار سرنشین. چون اگر یه نفر دیگه بخواد پشت بشینه بخاطر وجود داشتن زیر آرنجی کمی احساس ناراحتی میکنه.

اما در بین این سه ماشین جیلی از همه راحت تر و مناسب تره و فضای پای بیشتری داره گریت وال هم خوبه اما در صورتی که قدتون کمتر از یک و نیم متر باشه چون ۱- فضای صندلی های عقبش کمه ۲- سقفش کوتاهه و افراد قد بلند باید قبل از داخل شدن، سر خود را در بیاورند و در صندوق ماشین بزارند البته صندوقش زیاد کوچک نیست ولی نسبت به اون دو تای دیگه کوچیک تره. اما وقتی صحبت از صندوق میشه تمام ماشین ها باید به لیفان تعظیم کنند. صندوقش اونقدر بزرگه که میتونید سرنشین پنجمتونو توش بذارید که مطمئناً بهش بیشتر خوش میگذره (حجم صندوق لیفان ۶۵۰ لیتره که ۲۰۰ لیتر از صندوق ۴۰۵ بزرگتره!)

بسیار خوب رانندگان ما از ترافیک رها یافتند و حالا وقتشه که پاشونو بذارند رو گاززززز. در این مدت، راننده c30 متوجه این میشه که وقتی سرعتش از شصت کیلومتر بیشتر میشه، فرمونش میلرزه (البته این لرزش تا زمانی که ماشین آب بندی نشده قابل ملاحظه ست) اما یه چیز فوق العاده ای روی این ماشین هست که اگه علاوه بر فرمون، صندلیش هم بلرزه باز عشقتون نسبت بهش کم نمیشه و اون چیز گیربکس cvt هستش که میشه گفت c30 ارزون ترین ماشین با این نوع گیربکسه.

بریم سراغ راننده لیفان. اون حسابی داره از صدای موتورش لذت میبره و کارش این شده که یکدفعه معکوس بده تا ماشین فریاد بکشه. راننده جیلی هم از نرمی سواریش لذت میبره و فکر میکنه تو یه ماشین المانی نشسته نه چینی. اما نکته مهم هنوز گفته نشده و اون سرعته. وقتی صحبت از سرعت میشه باید ببینیم کدوم موتور قوی تری داره. موتور لیفان یه موتور ۱۶۰۰ سی سیه که توان تولید ۱۱۵ اسب بخارو داره. اما موتور c30 با حجم ۱۵۰۰ سی سی از همه کوچکتره که توان تولید ۱۰۵ اسب رو ویلچر رو داره. واسه این میگم رو ویلچر چون همانطور که گفتم اگه تو باک این ماشین بنزین معمولی بریزیم نمیتونه بهتون حداکثر قدرتشو بده.

اما میرسیم به جیلی sc7. به این اعداد دقت کنید. ۱۸۰۰ سی سی که میتونه با یه اشاره ۱۳۰ اسب بخار رو آزاد کنه. اما اینها همه اعداد و ارقام مزخرف هستند و نمیشه با تکیه بر اینها در مورد یه ماشین قضاوت کرد. خوب بریم سراغ رانندگانمون. اونها به یه اتوبان خلوت رسیدند. از این اتوبان های هوایی، که به صورت عجیبی پرنده توش پر نمیزنه. اونها تصمیم گرفتند همونجا یه مسابقه درگ بدند تا ببینند کی از همه سریع تره. قبل از مسابقه تو باک c30 هم بنزین سوپر ریختند تا رانندش دیگه بهونه نداشته باشه. حال اونها کنار هم وایستادند و منتظر علامت بودند. علامت، رسیدن قیمت دلار به چهار تومن بودش. الان قیمت ۳۸۰۰ هست بعد از سه ثانیه میشه ۳۹۰۰ . ۳۹۵۰ . ۳۹۹۰ . ۴۰۰۰ مسابقه شروع میشه. تو سه ثانیه اول لیفان جلو میافته و پشت سرش c30 قرار داره و جیلی هم بخاطر وزن کمش فعلاً آخره. بعد از چند ثانیه c30 از لیفان سبقت میگیره چون c30 شتاب ثانویه بالایی داره و این شتاب فعلاً اول نگه میدارتش. بعد از یازده دوازده ثانیه از زمان شروع، لیفان از همه زودتر به سرعت صد کیلومتر میرسه و راننده c30 نمیتونه ببینه که لیفان داره بهش نزدیک میشه چون اینه بغلش شکسته که در آخر لیفان جلو میزنه. اما این پایان داستان نیست و جیلی شروع میکنه به سبقت گرفتن تا اینکه لیفانو هم رد میکنه و اول میشه. پس همانطور که حدس میزدید اول و دوم و سوم به ترتیب جیلی – لیفان و c30 شدند.

اما اونا متوجه میشند که اتوبان نیمه کارست و وسط هوا نصفه گذاشتنش و رفتند چون مهندسش وسط پروژه قهر کرده و رفته. بعد رانندهامون فهمیدند که چرا تو اتوبان هیچ کس نیست. اونا داشتند به سرعت به سمت پایان مسیر که میشه گفت یه دره، نزدیک میشدند. برای همین ترمزو تا ته فشار میدند. سیستم های ترمز این ماشینا همشون خوبند اما مثل هم نیستند مثلا لیفان که ترمزش از همه بدتره مجهز به دیسکی در جلو وعقبه. c30 دقیقا مثل لیفانه فقط ترمز های چرخ های جلوش سیستم خنک شونده هم داره که باعث شده از لیفان بهتر باشه. اما از همه بهتر جیلی هستش که هر چهار چرخش ترمز دیسکی با خنک شونده داره و اگه قرار باشه یه ماشین نیفته پایین، اون جیلیه. ولی هر سه تاشون میفتند. جیلی هم میفته چون با اینکه ترمز هاش عالیند ولی بخاطر وزن زیاد ماشین عملکرد عالی نشون نمیدند.

حال رانندگان ما در هوا سیر میکنند و تنها چیزی که میتونه جونشونو نجات بده، ایمنی ماشینشون هستش. فرض کنید ما عزرائیل هستیم و اول میریم به سراغ راننده جیلی. گرفتن جون راننده جیلی کار سختیه چون جیلی کارخونه ای هستش که با کیفیت ترین ماشین های چینی رو تولید میکنه همچنین این کارخونه صاحب کمپانیه ولوو هستش و همانطور که میدونید ولوو ایمنی ترین خودرو های جهانو تولید میکنه. حالا ماشینی که راننده ما قراره توش بمیره، ماشین با کیفیتی هستش و درهنگام تصادف از هرجایی که فکرشو بکنید کیسه هوا میاد بیرون پس ما (عزرائیل) حتی نمیتونیم به جیلی نزدیک بشیم چه برسه که بخوایم جونه رانندشو بگیریم، برای همین میریم سراغ c30. c30 هم ماشین با کیفیتیه. به جیلی نمیرسه ولی نسبت به خودرو های داخلی معرکه هست. این ماشین مجهز به دو تا ایربگ هستش که به محض تصادف باز میشوند.

بنابراین هنگامی که میخواستیم راننده c30 رو بکشیم یه اس ام اس میاد که این هنوز براش زوده برو سراغ لیفان. ما به سمت لیفان میرویم. وقتی پیش لیفان میرسیم متوجه میشیم که رانندش در حالی که کلش تو ایربگه داره بهمون میخنده و میگه اینجا جای تو نیست چون ماشین من دو تا ایربگ حرفه ای داره، بعد ما بهش میگیم باهوش همین ایربگ باعث مرگت شده. بعد بهش توضیح میدیم که ماشینت پرس شده و باعث شده کلت بره تو ایربگ و بعدش دچار خفگی بشی انگار که یه نفر یه بالشتو گذاشته رو صورتتو رویش چهار زانو نشسته؛ و به این ترتیب راننده لیفانو در آغوش میگیریم و دیگه خودتون باقیشو میدونید.

در همین هنگام شخصی که بهش میگفتیم راننده لیفان از خواب میپره و متوجه میشه همهٔ اینا خواب بوده و من ازش پرسیدم که حالا طبق اون چیز هایی که تو خواب دیدی به نظرت کدوم ماشین از همه بهتره و اون جواب داد هر سه تای این ماشینا خوب هستند و اگه پول هر کدومو داشتید حتما بخریدشون چون اینا هم قیمت نیستند و یه پنج تا ده میلیون باهم اختلاف قیمت دارند (بازه قیمتشون از ۲۵ تومنه تا ۴۰ ) بعد من پرسیدم خودت حاضری یدونه ازشونو بخری و اون جواب داد : ای بابا مردم تو این گرونی پول ندارند شکم بچهاشونو سیر کنند چه برسه بیان ماشین بخرند بعد من گفتم به نظرت چرا ماشین چینیی که قدرتش به زور ۱۲۰ اسب بخاره باید ۳۵ تومن باشه؟ و اون در جواب گفت وقتی پراید ۱۳ تومن میشه انتظار داری اون کمتر از ۳۵ تومن باشه همچنین به حرف زدن ادامه داد و گفت این ماشینارو سه دسته از اقشار جامعه میتونن بخرند که به ترتیب ثروتشون عبارتند از : ثروتمندان – اختلاس کنندگان – آقا زادگان. بعدش من از اون خداحافظی کردم و با توجه به حرف های اون این نتیجه رو گرفتم که برم یه مقاله در مورد دوچرخه های چینی بنویسم چون با این وضع گرونی تنها چیزی که میتونیم بخریم همون دوچرخست.

نویسنده مهمان: امیر وزیری