تصویر بالا متعلق به اثر «بهترین یا هیچ» از دان وو (Danh Vo)، هنرمند ویتنامی است. اگر هیچ چیز منحصر به فردی در مورد یک موتور مرسدسبنز چرکآلود بر روی یک کفپوش تمیز و سفید در موزه «گوگنهایم» در نیویورک وجود ندارد، پس چرا «دان وو» این موتور را در آنجا قرار داده است؟
«وو» و خانوادهاش در سال ۱۹۷۹ از ویتنام متواری و به دانمارک پناهنده شدند. در این کشور بود که «وو» بعداً به آکادمی سطلنتی هنرهای زیبای دانمارک پیوست. در سال ۲۰۱۰، «دان وو» موتور مرسدسبنز ۱۹۰ متعلق به پدرش را بیرون کشید، سپس این بلوک فلزیِ پُر از «گریس» را به «گوگنهایم» آورد و تبدیل به یک اثر هنری کرد.رابطه هنر و اتومبیل، رابطهای نسبتاً طولانی که گاه ساده و مستقیم و گاه به صورت انتزاعی است. البته تعریف هنر در اینجا میتواند ابهامات زیادی داشته باشد، ولی کاری که ما میتوانیم در این زمینه انجام دهیم، تمایز بین هنر و طراحی است. خودروها در موزههای مختلقی به نمایش گذاشته میشوند که موزه هنر مدرن (MoMA) در نیویورک یکی از آنهاست. پیتر رید (Peter Reed)، معاون ارشد موزه، کسی است که برخی از مهمترین طراحیهای برجسته تاریخ صنعت خودرو را از سال ۲۰۰۲ تحت عنوان «اتو بادیز» به نمایش گذاشته است. وی در این زمینه میگوید:
یک طراح درصدد حل یک مشکل برمیآید و طرح واقعاً خوب نیز راههای جدیدی را برای حل این مشکل خلق میکند. ولی هنر از این نظر آزاد است و به دنبال منافع کاربردی نیست. تمرکز هنر به مفهوم و برقراری ارتباط است.
هنرمندان از خودروها برای برقراری ارتباط استفاده میکنند؛ به این دلیل که میدانند زبان اتومبیلها، چیزی است که همه آن را درک میکنیم. فرهنگ خودرویی مدت زیادی است که الهامبخش هنرمندان شده تا آثاری شگرف به فرمتها و سبکهای مختلف تولید کنند.
حجم عظیم موجود از هنر اتومبیلها، دلیل محکمی بر این موضوع است که خودروها چیزی بیشتر از یک سری ابزارهای کاربردی هستند. یک موتور قدیمی شاید بهتنهایی هیچ معنای خاصی نداشته باشد، ولی میتواند بیانگر داستانی از تعهد یک مرد برای ایجاد زندگی بهتر برای خانوادهاش را بازگو کند. خودروها، هر کدام قصهای برای گفتن دارند و برخی هنرمندان نیز برای دانستن آنها، اشتیاق نشان میدهند.
هنر اتومبیل، طراوت و جنبش زیادی در سراسر جهان و در زمینههای مختلف دارد؛ از پیکر تراشی گرفته تا آثار نقاشی، عکاسی و چاپ. بهترین هنر، چیزی است که ما را وادار میکند تا از زاویههایی دیگر به خودروهای مورد علاقهمان نگاه کنیم.
گرافیتی، ۲۰۱۳
جی کوکا (Jay Koka)
«کوکا» در این اثر، شخصیت تندخو و بیرحم کوروت استینگری را به تصویر کشیده است. وی در این زمینه میگوید:
طراحی خودرو آنقدر تمیز و بینقص است که تصمیم گرفتم که آن را در کنتراست با طبیعت وحشی گرافیتی قرار دهم.
انرژی بیقاعده و فراگیر موجود در گرافیتی، منعکسکننده رفتار آشوبگرانه کوروت است.
بدون نام، ۲۰۱۵
گری جودا (Gerry Judah)
«جودا» این پیکره مارپیچ دوگانه ۴۰ متری را برای مزدا، به منظور نمایش در فستیوال سرعت امسال در گودوود ساخته است. در بالای این سازه فولادی مارپیچ، یک مدل مسابقهای 787B برنده مسابقات لمانز ۱۳۹۱ با پیشرانه روتاری در کنار کانسپت مزدا ویژن گرن توریزمو قرار گرفته است. این دو خودرو، در واقع، نمادی از گذشته و آینده مزدا در مسابقات و میراث طراحی این کمپانی هستند.
لوتوس الیزه، ۲۰۱۰
گای الن (Guy Allen)
ترکیب کمیک و سبک کارتونی، حس موجود در نقاط مختلف طرح «الن» را ارتقا داده است. این اثر هنری زیبا، ریشههایش به هنر اجتماعی دهه ۱۹۶۰ میلادی برمیگردد. با دیدن این طرح، میتوانیم خودرو را به عنوان یک راننده سایه در پنل وسط تصور کنیم که لوتوس الیزه را در پیچ هدایت میکند، سیستم تعلیق خودرو در فعالترین حالت قرار گرفته و جیغ کر کننده از تایرها به گوش میرسد.
اونتادور، ۲۰۱۴
آدریان میتو (Adrian Mitu)
«میتو» کسی که با نام مستعار اکوآ رلیف (Aquarelief) نقاشی میکند، از قهوه صبحانهاش برای طراحی تصاویر موسوم به سری آبرنگ «قهوه صبحانه» استفاده کرده است. فنجانی که تازه خالی شده و قلممویی که به نمایش گذاشته شدهاند، در واقع ابزارهایی مخصوص برای یک عمل روزانه هستند. چیزی که با یک قطره رنگ کوچک آغاز میشود، در نهایت به یک طرح بیهمتا تبدیل میگردد.
پورشه در مقابل شهابسنگ، ۲۰۱۳
کریس بِردن (Chris Burden)
پورشه ۹۱۴ مدل ۱۹۷۴، یکی از خودروهای کلاسیک بیشماری است که مجموعه شخصی «کریس بردن» را تشکیل میدهند. وی در قالب این اثر هنری، پورشه خود را با یک شهابسنگ ۱۸۰ کیلوگرم به تعادل رسانده است؛ رابطهای عجیب و غریب که خودش آن را کشف کرده است. وی در این رابطه، در سال ۲۰۱۳ میگوید:
یک سری روابط عجیب بین آهن-نیکل موجود در شهابسنگ و پورشه وجود داشت. یک کارگر بسیار ماهر آلمانی با استفاده از یک چکش خوب، میتواند یک پورشه بسیار عالی از آن شهابسنگ بسازد.
متلاشی شماره ۲، ۲۰۱۳
فابین افنر (Fabian Oefner)
«افنر» برای تصاویر انفجار خودروی اسپورت کلاسینگ در سری آثار با عنوان «متلاشی»، مدلهای مختلف خودرو را با دقت و وسواس زیادی از یکدیگر باز کرده است. وی هزاران عکس از قطعات مختلف تهیه کرده و سپس در محیط فتوشاپ، آنها را به قالب یک عکس منفرد درآورده است. نمونهای از این کار، برای یک فراری ۳۳۰ P4 مدل ۱۹۶۷ انجام گرفته که آن را در تصویر میبینید. «افنر» در این زمینه میگوید:
لذت زیادی در بررسی و کشف جزئیات با باز کردن یک چیز وجود دارد؛ مانند کندن پوست یک پیاز.
۱۸۸- فورد GT40، ۲۰۱۱
مارکوس هاب (Markus Haub)
«هاب» با اضافهکردن رگههای رنگ، متنهای چاپی و تکنیکهای مختلف جلاکاری، به عکس فورد GT40 حسّی از یک آشوب کنترلشده بخشیده که موجب یک نوع تازگی برای یک موضوع محبوب شده است. تصاویر اصلی مورد استفاده برای کارهای «هاب» در سری «افسانههای مسابقه» از گردهماییهای خودروهای وینتیج در نقاط مختلف اروپا به دست آمدهاند که البته، توسط خودش برداشت شدهاند.
همراه همیشگی
اتومبیل بخشی از منظرههای ما محسوب میشود و بسیاری از مردم، کاملاً به حضور آن در فضای اطرافشان عادت کردهاند. لارنس گارتل (Laurence Gartel) کسی است که میخواهد این روند را، هر چند برای یک خودرو تغییر دهد. به عنوان بخشی از این جنبش هنر دیجیتالی، «گارتل» از پوشش رنگارنگ «وینیل» برای خلق خودروهای هنری موهومی استفاده کرده است. آخرین خودروی هنری «گارتل» این مرسدسبنز SL65 AMG با تم گرمسیری است که با مشارکت تیونر مستقر در فلورید، RENNtech، ساخته شده است.
هنر و خودروسازان
اگر «هنر اتومبیل» کاملاً به استفاده از زبان اتومبیلها برای برقراری ارتباط مرتبط باشد، پس تکلیف خودروسازان اصلی در این صنعت چه میشود؟ کمپانیهایی که معمولاً به سراغ هنرمندان میروند و به این وسیله روشهای جدیدی برای ارتباط با مخاطبان خود پیدا می کنند. در عین حال، چه در قالب عکسهای چارلز شیلر (Charles Sheeler) از زیرساختهای صنعتی فورد در سال ۱۹۲۷ یا چاپ تصاویر خودورهای تاریخی مرسدسبنز توسط اندی وارول (Andy Warhol)، تفسیر هنرمندان خارج از صنعت اتومبیل، میتواند باعث نگرانی مردم از ساختگی و غیراصیل بودن تصویر ایجاد شده از یک کمپانی شود. امّا واقعیت این است که باید کسی به «میکلآنژ» پول بدهد تا وی قلممویش را برای نقاشی کلیسای سیستین در رم ایتالیا آماده کند. در ادامه برخی از نمونههای ماندگار خودروسازان با هنرمندان دنیای امروز را مرور میکنیم.
درون رولز رویس
رولز رویس درهای خود را به روی هواداران باز کرده تا بتوانند از نزدیک شاهد روند ساخت برخی از افراطیترین و لوکسترین اتومبیلهای دنیا باشند. این نمایشگاه سیار، فرآیند تولید در رولز رویس را به همراه جزئیاتی خارقالعاده از آن، در قالب تجربههای حسّی مختلف در اختیار قرار میدهد. در این میان، یک نمایشگر دیجیتالی، ۴۴ هزار رنگ مختلف موجود در پالت رنگ رولز رویس را نماش میدهد. در یک سالن دیگر، حس و حال چوب طبیعی حکفرماست و یک بخش دیگر، به انواع مختلف چرم با کیفیت بالا اختصاص دارد. شاید جذابترین بخش «درون رولز رویس»، یک نمایشگر دیواری است که در آن تصویر «روح خلسه» رولز رویس نسبت به حرکات شما واکنش نشان میدهد. این نمایشگاه پس از حضور در لسآنجلس، لندن و دوبی، در حال حاضر در چین مستقر است.
تکنولوژی فولکسواگن در نمایشگاه «گذشتهنگر» بیورک در MoMa
موزه هنر مدرن (MoMa) تکنولوژی آزمایشگاه تحقیقات الکترونیک (ERL) فولکسواگن را اخیراً در یک نمایشگاه «گذشتهنگر» بیورک ترکیب کرده است. ERL که در منطقه سیلیکونولی قرار گرفته، در تکنولوژی «صدای سفر» خود، بر اساس مواردی چون زاویه فرمان، پدال گاز، عملکرد ترمز و سرعت وسیله نقلیه، یک راهنمای صوتی بر اساس گوشیهای هوشمند برای نمایشگاه تولید کرده است. این سیستم نسبت به مکان شما در فضای نمایشگاه و همینطور حرکات سر و بدن شما، واکنش نشان میدهد. البته این موارد، تکنولوژیهای چندان سطح بالایی به نظر نمیرسند، ولی در هر حال رابطهای مناسب بین خودروساز و یک مؤسسه فرهنگی را به تصویر میکشند.
سه خودروساز بزرگی که نماد دیترویت را نجات دادند
به دنبال ورشکستگی شهر دیترویت در سال ۲۰۱۳، بیم آن میرفت که مؤسسه هنری دیترویت (DIA) مجبور شود تا مجموعههای خود را به فروش بگذارد. ولی به لطف کمک ۱۰ میلیون دلاری از هر کدام از کمپانیهای از جنرالموتورز و فورد و همینطور، ۸ میلیون دلار از طرف فیات-کرایسلر، چنین اتفاقی رخ نداد. این مبالغ برای این موزه کافی بود تا بتواند سطحی بسیار بالا از هنر اتومبیل را در قالب «صنعت دیترویت»، اثر دیگو ریورا (Diego Rivera) به نمایش بگذارد. این اثر هنری زیبا، تصویر کارگران کارخانه «ریور روج» را در اوایل دهه ۱۹۳۰ میلادی نمایش میدهد. ضمن اینکه هزینه اولیه این نقاشی دیواری در زمان خودش، توسط ادسل فورد (Edsel Ford) پرداخت شده است.
روح توقفناپذیر
گری مکگاورن (Gerry McGovern)، رئیس بخش طراحی لندروور، نینو ماستیکا (Nino Mustica)، هنرمند ایتالیایی را استخدام کرد تا یک پیکره از مدل جدید دیسکاوری اسپورت بسازد و در آن جنبه عاطفی و احساسی بیشتر از طراحی اتومبیل را به نمایش بگذارد. «ماستیکا» در این زمینه میگوید:
بدون شک تمام اشیای زیبا، کاربردی و خارقالعاده، محرَک خلاقیت هستند. این اثر، اکتشافی فریبنده از برخورد و اثر متقابل دنیاها بر یکدیگر است.
روح توقفناپذیر که پاییز سال گذشته میلادی در «ساوثبنک سنتر» لندن رونمایی شد، مثالی از یافتن مسیری مشترک بین طراح و هنرمند از طریق یک زیباییِ انتزاعی است.
منبع: automobilemag
afshin
۱۰ مهر ۱۳۹۴با اون اونتادور خیلی حال کردم نقاشی با قهوه :)
پوری پوریا!
۱۰ مهر ۱۳۹۴مگه میشه با لامبو و اونتادر حال نکرد ؟؟؟؟؟؟
سامان اذری
۱۰ مهر ۱۳۹۴این ماشین رو هم یه ایرانی فقط با استفاده از خودکار کشیده
http://s2.img7.ir/0ohJq.jpg
فردین بهادری نژاد
۱۰ مهر ۱۳۹۴هرجا سخن از ماشین است
نام عشق من اونتادور میدرخشد
حتی نقاشی :)
پوری پوریا!
۱۰ مهر ۱۳۹۴اثر های جالبی بودن . واقعا زیبا !!
بیشتر با اون اونتادر , اون کوروت , اون فراری و اون مجسمه بلند برای مزدا حال کردم ! :)
محمد زمانلو
۱۰ مهر ۱۳۹۴با اینکه خودم یه طرفدار دو آتیشه ی لامبو هستم و نقاشی با قهوه رو خیلی پسندیدم ولی
تصویر اول متن که یه موتور قدیمی مرسدس بنز 190 تو یه موزه ی شیک و تمیز بود ، بیشتر از همه ارزش واقعی خودرو و کارهایی که روش انجام شده رو نشون می ده . چون یه موتور
هر چی هم که که کثیف باشه یه اثر هنری بالقوه است .
Archi KHAN
۱۰ مهر ۱۳۹۴مقاله ی جالبی بود.
ممنون مسعود عزیز
Nissan...Japan
۱۰ مهر ۱۳۹۴من طراحی اتومبیل بلدم اما اماتورم ولی از خودم طرحایی ارائه میدم که خیلی میتونه واسه طرفدارای خودرو جذاب باشه همچنین مدلای اتومبیل واقعی رو طراحی میکنم که خیلی شبیه واقعیته ولی نمیدونم از این هنر میتونم به صورت مفید استفاده کنم یا نه!خودمم سر درگمم!
رهگذر
۱۰ مهر ۱۳۹۴موتور بنز یا 190 نیست و 220 هستش یا حداقل دیزل نیست!!