خودروی جدید آریل تفاوتهای زیادی با محصول نامآشنا و سریع این شرکت، اتم، دارد. این سوپرخودرو که «Ariel Hipercar» نام دارد یک محصول برقی از آریل محسوب میشود مانند سایر تولیدات این شرکت و برخلاف اندازه نسبتا کوچکش، تواناییهای موتوری بالایی دارد. در ادامه بررسی این خودرو از مجله «اتوکار» را میخوانیم:
طراحی منحصربهفرد آریل
رئیس شرکت آریل، «سایمون ساندرز»، میگوید که شرکتش طرحهای عادی و متداول با ضرایب آیرودینامیکی پایین را نیز مدنظر قرار دادند اما سرانجام او بهخاطر اینکه طرحهای یادشده به اندازه کافی جسورانه نبودند، آنها را رد کرده است:
ما از این طرحها استفاده نخواهیم کرد.
نهایتا هایپرکار بهشکل خودرویی استخوانی و ترسناک درآمده است و از میان ساختار باز بخش جلوییاش میتوان سیستم فنربندی آن را مشاهده کرد. این خودرو نخستین پرتوتایپ تماما قابل استفاده آریل به شمار میرود. صفحات آن بهمنظور سهولت در تولید با فناوری پرینت سهبعدی ساخته شده است. جنس نهایی این صفحات در مدل نهایی و تولیدانبوه تماما فیبرکربن خواهد بود.
بهروزرسانی بزرگ در روند کار آریل
خیلی دوست داشتیم که آریل هایپرکار خودرویی خالص مانند آنچه در اختیار داریم باشد اما نسخه نهایی آن تمام تستهای تصادف، تونل باد، انتشار گاز گلخانهای و… را طی خواهد کرد و همین موارد روح خالصش را ناخالص میکنند. اگر هایپرکار بهعنوان یک خودروی V8 تولید میشد احتملا شاهد جاسازی آن در بخش جلوی بدنه میبودیم اما به لطف برقیبودن آن، میبینیم که یک موتور ۲۹۵ اسب بخاری وظیفه نیرودهی به هر چرخ را دارد که خود نیروشان را از یک باتری ۶۲ کیلووات ساعتی واقعدر کف کابین دریافت میکنند.
سیستم خنککننده پیچیده و چند مداری آریل نیز وظیفه دفع گرمای اضافه ناشی از بخشهای مختلف خودرو را برعهده دارد. نکته جالبتوجه در بخش پشتی این خودروی برقی اگزوز خروجی بخش عقب آن است که مانند خروجی یک موشک توجه هر بینندهای را خود جلب میکند. ساندرز درباره این بخش میگوید:
آن خروجی یک توربین سوختی افزایشدهنده رنج است و متاسفانه نمیتوانم آن را امروز برایتان توضیح دهم. تامینکننده ما هنوز با بهبودهای ایجادشده در آن مشکلاتی دارد پس از ما خواستهاند که از آن استفاده نکنیم. زمانی که این دستگاه کار کند صدایی تقریبا شبیه به صدای موتور جت میدهد؛ بنابراین امیدواریم با این صدا، سبک طراحیمان نیز توجیه شود.
از نکات عجیب دیگری که در مواجهه با این آریل به چشم میخورد در ورودی آن است! تاکنون سابقه نداشته که برای سوارشدن به یکی از محصولات این شرکت نیاز به استفاده از در داشته باشید اما ظاهرا این داستان با معرفی هایپرکار تغییر کرده است. تازه عجیبتر از درها، صندلیهای چرمی راحت آن، کمربند سهنقطهای و حتی شیشه جلو هستند که زمانی دیدن آنها در خودروهای آریل غیرممکن بود.
هایپرکار بیشتر از اتوم به یک خودروی اسپرت بالغ نزدیک شده؛ چراکه تاکید سازنده آن نیز دقیقا روی مواردی چون افزایش کاربری محصول و راحتی بیشتر آن است. دید راننده از جاده نیز کاملا مناسب است اما بهخاطر استفاده از توربین افزایشدهنده رنج خبری از شیشه عقب و آینه دید عقب نیست. البته خودرویی موردبررسی هنوز یک پروتوتایپ محسوب میشود و باید مراحل زیادی را پیش از ورود به بازار طی کند.
کابین آریل
کابین هایپرکار نیز چندان دوستانه نیست اما خوشبختانه این داستان در نسخه تولیدی دگرگون خواهد شد؛ جایی که امیدواریم مهندسان و طراحان برای استفاده از افزایشدهنده رنج توربین از یک دکمه مخصوص شبیه به دکمه شلیک موشک در جنگندهها استفاده کنند.
احتمالا نسخه تولیدی کم ساکتتر و آرامتر باشد؛ چون با انتخاب حالت رانندگی از نمایشگر شبیه به کنسول پرواز در بخش مرکزی کابین و فشردن پا روی پدال گاز، بهوضوح میتوانستیم کمبود عایقبندی شاسی را حس کنیم. این نقیصه به ما اجازه داد تا صدای خاص و فیلترنشده موتورهای الکتریکی هایپرکار را از هر گوشه بدنه آن بشنویم. امیدواریم نسخه نهایی این خودرو این ویژگی مثبت را در خود نگه دارد.
شاید استفاده از صداگذاریهای مصنوعی کمی برای آریل زود باشد اما درهرصورت، هایپرکار به هنگام حرکت خود با صدای متداول خودروهای برقی، اطرافیان را از حضور خود آگاه میکند. این صدای خاص از داخل کابین کمتر شنیده میشود چراکه صدای غالب در این بخش، صدای روتورها و جیغ جریان ولتاژ بالای آنها است که با شتابگرفتن خودرو افزایش مییابد. تمام نیروی موتورها نهایتا به تایرهای میشلین پایلوت اسپرت کاپ ۲ میرسد که وظیفه حرکتدادن قاب آلومینیومی بدنه را برعهده دارند.
راندمان هایپرکار آریل
واکنش هایپرکار به دستورات راننده اصلا عجولانه نیست؛ کالیبراسیون موتور و پاسخ آن وحشیانه نیست. راندمان نسبتا خشک است و بهخوبی میتوان وزن زیاد فرمان را سر پیچها متوجه شد که به راننده حس اطمینان اتصال به جاده را میدهد. مهندس این پروژه، «تام مکلارن»، میگوید:
اینها فقط تنظیمات اولیه هستند. ما هنوز فرصتی را برای تنظیم این مولفهها پیدا نکردهایم اما میخواهیم یک شخصیت خیلی نمایشی از هایپرکار را بسازیم. ما حتما کالیبراسیون میراگرها (دمپرها)، چرخدنده فرمان و فنربندی را بهخوبی انجام خواهیم داد.
آریل چهار حالت رانندگی را برای هایپرکار در نظر گرفته است: اکو، اسپرت، جدی و باحال! (حالت باحال (fun) همان حالت دریفت در خودروهای دیگر است). تنظیمات مربوطبه هیچ یک از این حالتها در پروتوتایپ هنوز کامل نشده است؛ چراکه نرمافزار کنترل سیستم هدایتگر نامتقارن گشتاور آریل هنوز باید توسط همکارانی چون «دلتا-کازورث» کامل شود. ظاهرا حالت اسپرت امکان دسترسی به ۸۰ درصد قدرت کل خروجی یعنی ۹۴۴ اسب بخار قدرت را خواهد داد.
هایپرکار برای رسیدن به حداکثر سرعت خود، جدا از کالیبرهشدن به کمی زمان (حدود ۱ ثانیه) نیاز دارد که در محدوده سرعت ۶۰ کیلومتر بر ساعت وارد خود را نشان میدهد؛ پس باید آماده موج دوم قدرت این خودرو باشید. البته یکی از دلایل شتابگیری عجیب آریل، سیستم کنترل جسبندگی آن است که در سرعتهای پایین و در مسیر لغزندهای که در آن هستیم، گشتاور را محدود میکند.
خوشبختانه با گذر از سرعت ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت و به دست آمدن جسبندگی لازم، هایپرکار رانندهاش را به صندلی میخکوب میکند. احتمالا آریل در کمتر از ۵ ثانیه به ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت برسد؛ هرچند که این ادعا در مسیر کنونی ما چندان ممکن به نظر نمیرسد اما در یک جاده خشک و مناسب، حتما قادر به شکست دادن بوگاتی ویرون خواهد بود. با گذر پیچهای موجود در مسیر نیز توانستیم بخشی از پویایی شاسی هایپرکار را درک کنیم اما همین حد از چسبندگی هم توانست کنترل بدنه و فرمانپذیری متعادل آن را مشخص کند.
در نهایت باید بگوییم که آریل هایپرکار اصلا خودرویی حوصله سربر و گیج نیست که به حالت رانندگی انتخاب شده توسط راننده توجه نکند. سازنده حداقل به ۱۸ تا ۲۴ ماه زمان نیاز دارد تا از نسخه نهایی آن پردهبرداری کند. نظر شما درباره هایپرکار چیست؟ آیا آریل با انتخاب سبک جدید خود در طراحی و مهندسی کار درستی کرده است یا باید به همان فرمول دوستداشتنی و قدیمی خود متعهد میماند؟!
مشخصات فنی آریل هایپرکار
قیمت | کمتر از ۱ میلیون دلار |
قدرت | ۱۱۸۰ اسب بخار (4WD)/ 590 اسب بخار (2WD) |
گشتاور | ۱۸۰۰ نیوتن متر (4WD)/ 887 نیوتن متر (2WD) |
موتور | ۴ یا ۲ موتور برقی + توربین افزایشدهنده رنج بنزینی |
جعبهدنده | ۱ سرعتی کاهشی در هر چرخ |
وزن خالص | ۱۵۵۶ کیلوگرم |
طول/ عرض/ ارتفاع | ۴۲۹۸/ ۲۱۵۲/ ۱۳۵۴ میلیمتر |
۰ تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت | ۲.۰۹ ثانیه (4WD) |
۰ تا ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت | ۴.۴۲ ثانیه (4WD) |
حداکثر سرعت | ۲۴۸ کیلومتر بر ساعت (2WD و 4WD) |
باتری | ۶۲.۲ کیلووات ساعت/ ۵۶ کیلووات ساعت قابلاستفاده |
گستره مسافت قابل پیمایش | ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت بدون افزایشدهنده رنج |
مخزن سوخت | ۳۵ لیتر |
Si
۱۲ شهریور ۱۴۰۱بسیار بد
Reza Waffen SS
۱۲ شهریور ۱۴۰۱مفتم نمی ارزه
M83
۱۲ شهریور ۱۴۰۱جالبه
بیشتر شبیه ی قایق تفریحی مجردیه
اما بیش از ۱۰۰۰ اسب واسه ی همچین خودرویی حکم بال عقاب برای کلاغو داره
هویت خیابونی نداره
پس فرض میکنم از یکی دوتا ماشین مسابقه ای الگو برداشته
PURIYA
۱۲ شهریور ۱۴۰۱این دیگه چی میگه با این طراحیش؟!! قیمت کمتر از ۱ میلیون دلار؟؟ تو بگو کمتر از ۱ میلیون تومن😆
۱میلیون دلار واسه یه ماشین دو نفره زشت فکر کنم گرم کن سرد کن صندلی هم نداشته باشه
PURIYA
۱۲ شهریور ۱۴۰۱ببخشید زود تصمیم گرفتم پشتش ۴ تا پَنکه داره میدونین پول اون پنکه ها چقدر میشه اینا هم مثل ایران خودرو ضرر میدن.😁
تحت پیگرد
۱۲ شهریور ۱۴۰۱آخه چه طراحی فاجعه ایه ماشین گرون قیمت باید طراحی فوق العاده ای داشته باشه
JDM lover
۱۲ شهریور ۱۴۰۱سه تا دلیل بگید که اینهمه خودروی زیر یه میلیون دلار رو به این ترجیح بدم ؟؟
مثلا sf90 رو میشه با کمتر ۱ میل خرید که از هر لحاظ فوق العاده است
این چیه اخه قیافش شبیه سوسکه
PURIYA
۱۲ شهریور ۱۴۰۱قشنگ گفتی داداش👏
ˈadɔlf ˈhɪtlɐ
۱۲ شهریور ۱۴۰۱این دیگه خود بت موبیل
Payfast
۱۳ شهریور ۱۴۰۱بت موبیل رودین اف بود =|
یوسف
۱۲ شهریور ۱۴۰۱مزخرف خوبیه
T
۱۲ شهریور ۱۴۰۱قیافش سمه
نوید AJ
۱۳ شهریور ۱۴۰۱یه بخش از همین پولو میدم رضوانی میخرم، یه بخش دیگه ش هم میدم پورشه GT3 و بقیه ش هم سرمایه گذاری میکنم.
سوشیانت
۱۳ شهریور ۱۴۰۱تاپ اسپیدش خیلی جالب نیست
مهدی
۱۴ شهریور ۱۴۰۱خب دوستان یه مقایسه خیلی سخت داریم
این = دیسلایک
لامبو یا فراری = لایک
به نظر من خیلییییی سخته
EAGLE
۱۶ شهریور ۱۴۰۱اگر یکم دقت کنید میبیند شتاب گیری همین سوسکی که میگید میتونه زمانی تعب اور باشه که از مرز ۱۰۰کیلومتر بر ساعت رد میشه،یعنی درطی تقریبا۲ثانیه،با اینکه بوگاتی شیروزن ۲.۲ثانیه و کونیگزگ ۲.۵ثانیه به مرز۹۶کیلومتر برساعت میرسن،ویژگی خیلی عالی بعدی اینهه که موتور برقی داره،اگر میبیند خودروی دیگه ای با این قیمت خیلی پرملات تر هست بدونید که۱-خودرو برقی نیست و صرفه اقتصادی کمتری داره۲-فعلا مهندسا دارن روش کار میکنن که بتونن شکل دهی بهتری در کابین داشته باشن،ولی از لحاظ اقتصادی به نظرم کاملا به صرفس🆒️💯