هر کس از اصطلاح Hypersonic تعریف خاص خود را دارد. اگر از تعدادی از افراد سرعتی را که بالاتر از آن سرعت، جریان سیال کاملاً Hypersonic باشد را بپرسیم جوابهایی در محدوده ۳ تا ۱۲ برابر سرعت صوت را دریافت خواهیم کرد ولی اکثر جوابها حول ۵ یا ۶ خواهد بود.
در کل منظور از کلمه Hypersonic سرعت بیشتر از ۵ برابر سرعت صوت یا ۵ ماخ است.
ماخ های کمتر از ۰.۸ را زیر صوت، از ۰.۸ تا ۱.۲ را گذر صوت و ماخ بیشتر از یک تا ۵ را فراصوت میگویند.
اولین تجربههای پرواز ابرصوت:
پنجشنبه است. ۲۴ فوریه ۱۹۴۹ مهندسان در ایستگاه جنوبی مشغول محاسبه موقعیت و ارتفاع راکتی هستند که لحظاتی قبل از مقرّی با فاصله سه مایل در ناحیه آزمایشی مرکز تحقیقاتی White Sands پرتاب شده. راکت یکی از V-2 هایی است که بعد از جنگ جهانی دوم، به تعداد زیاد؛ از آلمان وارد امریکا شد. در آن دوره پرتاب راکت V-2 به یکی از اتفاقات معمول برای کارکنان پایگاه White Sands تبدیل شده بود ولی این بار نه پرتاب و نه حتی خود راکت مهم نبودند.
در دماغهٔ راکت یک جسم باریک و سوزن مانند با نام WAC corporal نصب شده بود که بهعنوان مرحله دوم راکت اولیه عمل میکرد و جای مشخصی از راکت مادر جدا شده و بهعنوان راکتی مستقل ادامه مسیر میداد. این پرتاب آزمایشی ترکیبی V-2/WAC corporal اولین تلاش معنیدار بشر برای استفاده از راکتهای دو مرحلهای جهت دستیابی به سرعت و ارتفاع بالاتر بود. و این پرتاب بخشی از یک پروژه بزرگتر به نام Bumper بود که توسط ارتش ایالاتمتحده هدایت میشد. تمام پرتابها تا قبل از این پرتاب راکتهای تک مرحله بودند.
مهندسان موشک را تا ارتفاع ۱۰۰ مایلی و سرعت ۳۵۰۰ مایل بر ساعت دنبال کردند؛ جایی که راکت دوم شروع به کار میکرد. موشک جدید تا ۵۱۵۰ مایل بر ساعت سرعت گرفت و تا ارتفاع ۲۴۴ مایل بالا رفت که رکورد قبلی راکت V-2 را به اندازه ۱۳۰ مایل افزایش داد. در نقطه اوج، WAC corporal باید به سمت زمین برمیگشت و با سرعت ۵۰۰۰ مایل وارد جو زمین میشد. و این اولین ساختهٔ دست بشر بود که توانست پرواز ابرصوت را تجربه کند، یعنی سرعتی بیش از ۵ برابر سرعت صوت.
WAC corporal در جایی که محاسبه شده بود به زمین برخورد نکرد. تنها قطعاتی که از آن پیدا شد یک سوییچ الکتریکی سوخته شده و قطعاتی از بالچهٔ هدایت آن بود، در ضمن این قطعات بیش از یک سال بعد در آوریل ۱۹۵۰ یافته شدند.
حال صحنه را به روستای کوچک Smelooka در بخش Ternov ناحیهٔ Saratov شوروی میبریم. الآن ساعت ۱۰:۵۵ صبح به وقت مسکو است. روز ۱۲ آوریل ۱۹۶۱.
یک شی کروی عجیب با چتر نجات فرود آمده. سطح آن سوخته و سیاه شده ولی سه پنجره دارد که با شیشههای ضد حرارت پوشانده شدهاند. داخل آن سرگرد خلبان Yuri Gagarin قرار دارد؛ شخصی که ۱۰۸ دقیقه قبل درون فضاپیمایی در پایگاه Cosmodrome نزدیک دریاچه آرال نشسته بود. چیزی که در آن ۱۰۸ دقیقه اتفاق افتاد، توسط یک برنامه تلویزیونی از شبکه خبری اتحاد جماهیر شوروی در ساعت ۹:۵۹ به جهانیان مخابره شد:
اولین سفینهٔ فضایی سرنشین دار با نام Vostok امروز ۱۲ آوریل ۱۹۶۱ توسط اتحاد جماهیر شوروی به فضا پرتاب شد. خلبان این ماهواره-سفینه سرگرد خلبان Yuri Gagarin است. شلیک این راکت چند مرحلهای موفقیتآمیز بود و بعد از رسیدن به اولین سرعت فرار و جدایی از آخرین مرحلهٔ راکت حامل سفینه به حالت پرواز آزاد در مدار دور زمین قرار گرفت. بر اساس محاسبات، مدت زمان پرواز به دور زمین ۸۹.۱ دقیقه، کمترین فاصله از زمین ۱۷۵ کیلومتر و بیشترین فاصله ۳۰۲ کیلومتر است. زاویه صفحهٔ گردش با خط استوا ۶۵.۷ درجه میباشد. و وزن سفینه با احتساب خلبان ۴۷۲۵ کیلوگرم است.
بعد از پخش این آگهی سرعت Vostok در ساعت ۱۰:۲۵ با به کار انداختن راکتهای کاهش سرعت کمتر شد و سفینه با سرعتی بالغ بر ۲۵ برابر سرعت صوت وارد جو زمین شد. تنها ۳۰ دقیقه بعد سرگرد گاگارین اولین کسی بود که در فضا و در مدار زمین پرواز کرد و بهسلامت به زمین برگشت. علاوه بر این، او تنها انسانی بود که پرواز ابرصوت را تجربه کرد.
در ادامه، سال ۱۹۶۱ به سالی پربار برای پرواز ابرصوت تبدیل شد. در ۵ ماه می، Alan B. Shepard دومین انسان فضانوردی شد که با طی یک زیر مدار بر فراز اقیانوس اطلس به ارتفاع ۱۱۵.۷ مایلی رسید و با سرعت بیش از ۵ ماخ وارد اتمسفر شد. سپس در ۲۳ ژوئن خلبان آزمایشگر نیروی هوایی امریکا، سرگرد Robert White هواپیمای X-15 را به سرعت ۵.۳ ماخ رساند؛ اولین بار که X-15 به بالای ۵ ماخ رسید، که بعداً در ۹ نوامبر با پرواز با سرعت ۶ ماخ این رکورد را ارتقا داد.
اتفاقات بالا اولین تجربههای بشر در زمینهٔ پرواز ابرصوت بودند.
اما چرا جریان ابرصوت برای ما مهم است. در پاسخ باید به این نکته توجه داشت که دانش هوانوردی، از اولین پرواز برادران رایت در سال ۱۹۰۳ و اولین راکت سوخت مایع در ۱۹۲۶ بر یک اصل استوار بوده: “پرواز با سرعت و ارتفاع بیشتر”
در قرن بیستم شاهد رشد تصاعدی در سرعت و ارتفاع وسایل پروازی بودیم که با سرعت ۳۵ مایل بر ساعت برادران رایت در ارتفاع نزدیک سطح زمین شروع شد، در جنگ جهانی دوم به ۴۰۰ مایل و ۳۰۰۰۰ پا رسید، سپس در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی سرعت ۱۲۰۰ مایل و ارتفاع ۶۰۰۰۰ پا و مشخصتر از همه سرعت ۷ ماخ و ارتفاع ۳۵۴۲۰۰ پا توسط X-15 و در نهایت شاتلهای فضایی که باید با سرعت ۲۵ ماخ و از ارتفاع ۲۰۰ مایلی وارد جو زمین میشدند.
آئرودینامیک در سرعتهای ابرصوت نسبت به مدل معمولتر فراصوت کاملاً متفاوت است. در تصویر هواپیمای F-104 را میبینید، اولین جنگندهای که برای کاربرد فراصوت، در ماخ ۲ طراحی شده بود.
اصول طراحی فراصوت بهخوبی در این هواپیما رعایت شده بود. یک نوک تیز و سوزن مانند، دماغه بلند و باریک، بالها و سطوح کنترلی بسیار نازک، و لبههای حمله بسیار تیز و نسبت منظری کم بالها به میزان ۲.۴۵ که تمام این ملاحظات در جهت کاهش درگ ناشی از موجهای شوک در سرعتهای فراصوت اعمال شده بودند.
برای ساخت هواپیمایی که بتواند به سرعتهای بالاتر دست یابد و بتواند پرواز ابرصوت را تجربه کند، به نظر میرسید که باید همین اصول را با دقت و حساسیت بیشتر رعایت کرد. این تفکر ایدهٔ یکی از اولین طراحیهای مفهومی هواپیماهای ابرصوت بود که به وسیلهٔ Robert Carman و Hubert Drake در سازمان NACA (بعدها به NASA تبدیل شد) در سال ۱۹۵۳ انجام شد.
در این تصویر، یک هواپیمای ابر صوت اولیه را میبینیم که دماغهای تیز، بدنهای باریک و بلند و بالهای با نسبت منظری پایین دارد. همان مؤلفههایی که در طراحی F-104 رعایت شده بود؛ با این تفاوت که این هواپیما برای ماخ ۲۵ طراحی شده بود. در هر حال در سال ۱۹۵۳، آئرودینامیک ابرصوت در آغاز راه بود.
حال این هواپیما را با هواپیمای ابرصوت دیگری که تنها ۷ سال بعد طراحی شد مقایسه میکنیم. هواپیما-فضاپیمایی به نام X-20 Dynasoar. در این هواپیما شاهد طراحی کاملاً متفاوت هستیم که قوانین جدید پرواز ابرصوت در آن اعمال شده. در طراحی X-20 از یک بال دلتا شکل ضخیم و با لبههای حمله گرد و دایرهای شکل و بدنهای ضخیم با دماغهٔ پخ و دایرهای شکل استفاده شده و بدنه بر روی بال مثلثی شکل قرار گرفته، بنابراین سطح زیر هواپیما کاملاً صاف است. پروژه X-20 یکی از نامزدهای پرواز با موتور راکتی در ماخ حدود ۲۰ بود. این پروژه تحت تأثیر پروژههای Mercury, Gemini و Apollo در سال ۱۹۶۳ کنار گذاشته شد بدون حتی ساخته شدن یک نمونه آزمایشی. با این حال این هواپیما منعکسکننده اصول طراحی خاص ابرصوت بود که بعدها در شاتل فضایی هم به کار برده شد.
میبینیم که وسایل پروازی ابرصوت با وسایل فراصوت و زیرصوت تفاوتهای بسیاری دارند، پس میتوان نتیجه گرفت که آئرودینامیک ابرصوت هم با آئرودینامیک فراصوت تفاوت دارد. که با نگاه به فضاپیمای آپولو، عمق تفاوت را بهتر درک میکنیم؛ فضاپیمایی که هدف آن برگرداندن انسان از ماه و ورود به جو زمین با سرعتی بالغ بر ۳۶ برابر سرعت صوت بود.
دریافتیم که فلسفه آئرودینامیک فراصوت و ابرصوت متفاوتاند. در هواپیماهای فراصوت اجزای فراهمکنندهٔ نیروی بُرا (بالها)، پیشرانش (موتورها و اجزای آنها)، و حجم قابل استفاده (بدنه) از هم جدا و قابل تشخیص هستند علاوه بر این هرکدام از این اجزا را میتوان جسم آئرودینامیک جدایی در نظر گرفت که وقتی با هم در یک هواپیما ترکیب میشوند، نیرویی که به آن هواپیما وارد میشود برآیند نیروهای آئرودینامیکی وارد به تکتک اجزا است.
طراحی هواپیماهای ابرصوت دقیقاً برعکس است.
این شکل، یک هواپیمای یکپارچهٔ ابرصوت را نشان میدهد، که در آن کل سطح زیر هواپیما قسمتی از موتور SCRAM jet آن است. فشردهسازی اولیهٔ هوا بهوسیله موج شوکی که از دماغهٔ هواپیما شروع میشود اتفاق میافتد. مرحلهٔ بعد افزایش فشار و احتراق ماورا صوت در واحدهایی نزدیک به انتهای هواپیما صورت میگیرد. سپس قسمتی از انبساط گازهای داغ حاصل از احتراق در نازل موتور انجام میشود اما قسمت عمدهٔ آن در زیر قسمت انتهایی هواپیما که شکلی شبیه به نازل دارد انجام میشود. پس درمییابیم که واحد پیشرانش بهخوبی در بدنهٔ هواپیما ادغام شده است. همچنین قسمت عمدهٔ نیروی بُرا هم توسط قسمت فشار بالا در پشت شوک تولید میشود که با اعمال بر سطح نسبتاً صاف زیر هواپیما نیروی رو به بالا به وجود میآید. پس نیازی به استفاده از بالهای بزرگ به صورت مجزا، برای تولید نیروی بُرا نیست.
تمام این ملاحظات، در طراحی هواپیماهای ابرصوت با هم ترکیب شده و این مفهوم را به وجود میآورند که اجزای مختلف هواپیما، بهخوبی در شکل کلی ترکیب شدهاند که تضاد مستقیمی با طراحی هواپیماهای فروصوت و فراصوت دارد
منبع: کتاب Hypersonic and high temperature gas dynamics, John D. Anderson
ترجمه: بابک محبی، دانشجوی مهندسی مکانیک دانشگاه شیراز
Ahmad
۲۵ فروردین ۱۳۹۶واقعا این علم و تکنولوژی داره انسان رو به کجا میبره.کی باورش میشه انسان فقط در طول چند دهه اینقدر پیشرفت کرده.
چند وقت پیش هم در مورد پروژه starshot مطلبی خوندم که دود از کلم بلند شد.
پدال اگه امکان داره در مورد اون پروژه هم مطلب بذار .هر چند که ربطی به خودرو نداره ولی خیلی جالبه
آریا
۲۵ فروردین ۱۳۹۶مطلب جالبی بود.
پدال چرا از خودرو های آلمانی مطلبی نمیزاری؟؟؟
بی صبرانه منتظریم.
راستی ای کاش متونی که میزارین نوشته ی مجلات بی طرف باشه نه اونایی که پول میگیرن که بگن کدوم بهتره.
Madjid
۲۵ فروردین ۱۳۹۶.
ممنون از مقاله ی مفیدتون ،
قرن بیستم ، اوج جاه طلبی های انسان رو به تمام جهان نشون داد.
هر علمی که حساب کنی در این 100 سال اندازه ی تمام عمرش پیشرفت کرد.
البته این جاه طلبی ها همیشه خوب نبود و گاهی باعث شعله ور شدن آتش جنگ های خانمان سوزی شد.
ونوم اف ۵
۲۵ فروردین ۱۳۹۶پروژه x43 ناسا هم به سرعت ۱۳ ماخ رسید راستی پدال جان انواع موتورهای جت رو تو یه مطلب بنویس و اینکه تفاوتشون چیه ممنون
ساسان.م
۲۶ فروردین ۱۳۹۶دوستان یک سوال دارم شاید یک مقدار بی ربط به این مطلب باشه پیشاپیش عذر میخوام
مگه تو فضا خلأ نیست؟ پس چطوری میگن مثلا فلان فضاپیما سوختش تموم شده و کاربردی نداره دیگه؟ ( اشاره به فضاپیمایی که ناسا فرستاده بود برای تحقیق از زحل و الان چون سوختش تموم شده میخواد سقوط کنه داخل زحل)
اگه خلا هست و اکسیژن نیست چطوری مسیرشونو تغییر میدن؟ چطوری سرعتشون کم و زیاد میشه؟
اصلا متوجه نمیشم سوخت اونجا چطوری میسوزه؟
AK_007
۲۶ فروردین ۱۳۹۶دوست گرامی شما مث اکثر مردم دوتا بحثو قاطی کردیش!
نیروی جاذبه(گرانشی) و اصطکاک ناشی از اکسیژن
وقتی یک فضاپیما یا ماهواره در حال چرخش ب دوره ی سیاره یا قمر باشه تو هر فاصله باید ی سرعت ثابتی داشته باشه,, تا نیفته
درسته تو فضا خلا هستش ولی همین جادبه باعث میشه که هرچند کُند تر ولی سرعت فضاپیما کمتر بشه, پس اونا هر از گاهی موتورو روشن میکنن تا سرعتو ثابت کنن, به علاوه, رفتن از یک مدار ب مدار دیگه چه در همون سیاره چ در سیاره دیگ انرژی و سوخت زیادی لازم داره
AK_007
۲۶ فروردین ۱۳۹۶و برای قسمت دوم حرف شما پاسخ بسیار ساده هستش,
علاوه بر پیشرانه ی اصلی در همه جهت های فضاپیما پیشرانه های کوچیکی قرار دارن که کار اونها کم کردن سرعت و تغییر مسیر فضا پیماست
مثلا برای کم کردن سرعت پیشرانه جهت مخالف رو فعال میکنن
اما باید توجه داشت ک فضا پیما ها زیاد نیازی ب کم کردن سرعت ندارن چون از اینجا مسیرشون طوری تنظیم میشه که بیشتر کار هارو نیروی جاذبه ی سیارات و خورشید بکنه (ی چیز تو مایه های انگری بردز استار وارز!!!)
و سوخت هم خودش ی مبحث طولانی و جداس مثلا موشک سوخت جامد و سوخت مایع داریم ولی اینو بدون ک برای سوختن از هیدروژن و اکسیژن مایع استفاده میشه,
امیدوارم اطلاعات قانع کننده بوده باشه
شرمنده ک طولانی شد
REZA ///AMG
۲۶ فروردین ۱۳۹۶AK107 اگه به حرف شما بود که تمام ماهواره ها یا حتی خود ماه بعد چند سال باید روی زمین سقوط می کردند و برای جلوگیری ازین کار باید یه موتور روشون نصب می شد و سالی یه بار نیش گاز می زندند تا نیوفتند!!!
ساسان.م سوال شما دو بخشه الان… اول اینکه سوخت صرفا برای حرکت نیست بلکه انرژی الکتریکی وسایل ارتباطی هم ازین طریق تامین میشه و وقتی سوختی در کار نباشه دیگه ارتباطش با زمین قطع میشه و عملا به درد نمیخوره حالا هر چقدرم میخواد توی فضا به مسیرش ادامه بده (فضاپیما جهت حفظ مدار به انرژی نیاز نداره و فقط مصرف تجهیزات مد نظره) …. دوم اینکه مگه حتما باید اکسیژن باشه؟ اکسیژنو اول اینکه حمل می کنند تغییر جهت هم به کمک موتور های جانبی
AK_007
۲۶ فروردین ۱۳۹۶دوست گرامی, مگه شما نمیدونی ماهواره ها موتور روشون نصبه?!
موتور اونها هم از دور کنترل میشه و نیازی به به اصطلاح نیش گاز نیست!
علاوه بر حفظ مدار برای جلوگیری از برخورد با اجسام در مدار هم سوخت لازمه پس لطفا اطلاعاتتون رو بالا ببرید
و برای مخابره کردن اطلاعات ماهواره هایی ک عمر طولانی دارن معمولا از انرژی خورشیدی استفاده میشه ن سوخت
این هم ویکی پدیا:
یک ماهواره پس از آنکه از زمین به مدار پرتاب شود، نیاز دارد تا در مدار مشخص و از قبل تعیین شدهی خود قرار گیرد. پس از قرارگیری در مدار خود، احتیاج به کنترل وضعیت خود دارد تا بتواند در جهت مناسب نسبت به زمین، خورشید و در صورت نیاز ماموریتی سایر اجرام سماوی قرار گیرد. ماهوارهها در اثر پسای ناشی از لایه نازک اتمسفر نیز قرار دارند، به همین دلیل برای باقیماندن در مدار در زمان طولانی، احتیاج به یک سیستم پیشرانش دارند تا گهگاهی اصلاحات کوچک مداری انجام دهد (نگهداشت مداری). بسیاری از ماهوارهها نیاز دارند تا در زمانهایی از مداری به مدار دیگر انتقال یابند که این کار نیز مورد نیاز به یک سیستم پیشرانش دارد. در زمانی که ماهواره توانایی اصلاح مدار خود را داشته باشد، عمر کاری آن نیز افزایش می یابد.
REZA ///AMG
۳۱ فروردین ۱۳۹۶دوست گل با سطح مطالعات بالا
تو کامنت اولت نوشتی جاذبه باعث میشه سرعت فضاپیما کندتر و کندتر بشه (مفاهیم جدیدی از فیزیک گشوده شد!) و برای جبران این کسری انرژی باید یه نیرو از طرف موتور بهش تزریق بشه !!! بعد در جواب من نوشتی به دلیل اصطکاک کم اتمسفر در فاصله های بالا چی میشه و این حرفا که من ربط این دوتا رو نمیفهمم به کنار ولی خوشحال میشم به چند تا سوال جواب بدید
اول اینکه در یه مداری مثلا ۳۵هزار کیلومتری سطح زمین اثر اتمسفر کره زمین چقدر میتونه باشه؟ کاوشگری که دور زحل هم میچرخه شامل این اثر میشه؟
دوم اینکه اینهمه زباله فضایی مثل ماهواره های قدیمی که دهه هاست از کار افتادن پطوری دچار این پدیده های فیزیکی عجیب و غریب نمیشن و سقوط نمیکنن که از شرشون خلاص شیم که تبدیل به یه معضل نشن؟
سوم اینکه ماهواره ها با مونور خودشون گاز میدن میرن تو مدار قرار می گیرن؟ ماهواره بر ها اخیرا اعتصاب کرزن که ما خبر نداریم؟
من از بی اثر بودن گرانش میگم شما میای مساله اتمسفر رو پیش می کشی با فرض اینکه ماهواره های در ارتفاع خیلی پایین هم موتور کمکی داششته باشند بازم مساله تغییر نمیکنه که الان این کاوشگر تحت تاثیر اتمسفر قرار داره یا نه؟ کل اجسامی که تحت نیروی عکس مجذوری قرار بگیرند تحت مداربه شکل یکی از مقاطع مخروطی حرکت می کنند که در صورت دایره ای بودن کار گرانش صفر میشه و در مدارات دیگه هم انتگرال کار بر روی سیستم در یک تناوب کامل صفر میشه پس نیازی به هیچ انرژی اضافی نییست مگه اینکه بخواد تغییر مدار بده که بازم ربطی به این موضوع نداره و کلا شما لطف کردین قضیه رو پیچوندین و از بحث بالا دور کردین من چی بگم دیگه !
شایان
۲۶ فروردین ۱۳۹۶اصلی ترین سوال این دوستمون بی پاسخ موند چطور وقتی خلا هست موتور فضاپیما میتونه سفینه رو حول بده جلو اینکه قوانین فیزیک رو نقض میکنه موتور هواپیما از یه طرفش هوامیاد از اونطرفش میره بیرون هواپیما میره سمت جلو اونجا که هوا نیست چی میشه اصلا سوخت تو نبود اکسیژن چطور میسوزه لطفا اگه کسی میدونه جواب بده.
بابک
۲۶ فروردین ۱۳۹۶درود بر شما دوست عزیز
فک کنم یکی از بچه ها در خلال حرفاشون گفتن که موتور فضاپیما ها راکت هست و اکسیژن رو با خودش حمل میکنه. مثل بقیه موشک ها ولی خوب مکانیزم های پیچیده تری داره موتور فضاپیما ها
وقتی احتراق اتقاف میافته به وسیله اکسیژن حمل شده، نیروی Thrust یا پیشران ایجاد میشه و باعث وارد شدن نیرو در جهت دلخواه فضانورد برای هدایت درست فضاپیما میشه و قانون دون نیوتونم محفوظ می مونه
امیدوارم که تونسته باشم پاسخ بدم دوست عزیز
AK_007
۲۷ فروردین ۱۳۹۶همونطور ک دوست عزیزمون گفتن اونها اکسیژن مایع حمل میکنن و اون چیزی ک شما میگین مربوط به موتور جته, در راکت طبق قانون سوم نیوتون اون گاز ها با فشار خارج میشن و نیرویی در جهت مخالف ایجاد میکنن که ب اونها امکان جابجایی میده
ساسان.م
۲۷ فروردین ۱۳۹۶شما وقتی بادکنک رو باد میکنید بعد ولش میکنید طبق عمل و عکس و العمل بادش که خارج میشه به مواکول های هوا نیرو وارد میکنه که عکس العملش باعث حرکت بادکنک میشه
مکانیسم موتور راکت همینه دیگه؟
تو فضا اصلا ماده ای وجود نداره که عکس العمل داشته باشیم
اکسیژن خارج بشه باید به یه چیزی برخورد کنه که عکس العمل بده درست نمیگم؟
بابک
۲۷ فروردین ۱۳۹۶ببینید ساسان جان این جا یه نکته ریز وجود داره
بادکنک رو که باد میکنید و باد خارج میشه دلیل سرعت گرفتن بادکنک برخورد جریان خروجی با جریان هوا نیست.
صرفا به خاطر انرژی جنبشی که اون جریان خروجی گرفته داره نیروی عکس العمل اعمال میشه. یعنی اگر هوا هم نبود(خلا) باز وقتی شما یه جریان با انرژی جنبشی در یک جهت ایجاد کنی نیروی عکس العمل به وجود میاد. در راکت های خارج از جو هم به همین صورته و در اثر انرژی گرفتن جریان خروجی به وسیله احتراق نیروی عکس العمل ایجاد میشه وگرنه فضا پیما ها و موشک ها بالستیک اصلا نمیتونستن پرواز کنن
Roham
۲۶ تیر ۱۴۰۲اینکه تو خلا مطلق، نیروی پیشرانشون چیه نمیدونم
ولی تو مدار سیارات هوا (گاز) وجود داره که طبیعتا نسبت و عناصر ترکیبی متفاوت با جو زمین دارن و قابل استفاده واسه تنفس اهالی زمین نیست.
اما به هر حال برای بحث آیرودینامیک و جهت دادن به فضا پیما قابل استفادهست
حسین
۲۶ فروردین ۱۳۹۶با سلام
جناب محبی خواستم به خاطر این مطلب مفید وآموزنده تشکر کنم
امید است هرچه بیشتر از محضرتان استفاده بنمایم
سپاس
بابک
۲۷ فروردین ۱۳۹۶درود بر شما دوست عزیز
ممنونم از شما
بهزاد
۱۰ دی ۱۳۹۷واقعا ممنون….مفید بود….