21 نکته جالب در رابطه با فورد موستانگ

موستانگ به طور رسمی، اولین بار در ۱۷ آوریل سال ۱۹۶۴ به جهانیان معرفی شد. حالا برای بزرگداشت نیم قرن تولید و عرضه موستانگ، نکات جالبی را گردآوری نموده‌ایم که آن‌ها را تقدیم شما می‌کنیم.

در حالی که مرکز آرشیو موستانگ شبیه راه‌های پر پیچ و خم ایندیانا جونزی نبود که ما فکر می‌کردیم، این اسناد و نوشته به دقت نگهداری شده بودند و وضعیت خوبی داشتند و ما با کاوش و جست‌وجو در بین آن‌ها به مطالب جالب و شگفت‌انگیزی برخوردیم.

در زیر یافته‌های جالبی لیست شده است، امیدواریم که شما هم مانند ما از آن‌ها لذت ببرید.

۱. افرادی که اولین موستانگ را طراحی کردند، سیگاری بودند و شبیه پارچه‌فروش‌ها عمل می‌کردند.

واقعاً، شما دوست دارید در هنگام ساختن مدل گِلی موستانگ چه حالتی داشته باشید در حالی که دسته ای از افراد سیگاری به شما نگاه می‌کنند؟! فشاری که به افراد در این حالت وارد می‌شود واقعاً زیاد است مخصوصاً اگر هدف اصلی خودرو برای کمپانی بسیار مهم باشد.

در تصویر موستانگ ۱ را می‌بینید که دسته ای از طراحان و مدیران در حال نظاره آن هستند.

۲. و زمانی که ساخته شد، این خودرو به‌اندازه‌ی یک خودروی F1 سریع بود.

هدف اصلی، شکست دادن شورلت Corvair موتورعقب بود. به جای آن، زمانی که Dan Gurney در حال کار بر روی پروتوتایپ بود و آن را در پیست راند، تنها چند ثانیه با رکوردهای خودروهای فرمول ۱ آن زمان اختلاف داشت. چیزی که توسط استانداردهای امروزی قابل فهم نیست.

در تصویر موستانگ Mach 1 را مشاهده می‌کنید.

۳. دومین موستانگ در اصل توسط George Jetson طراحی شده بود.

به راه و مسیر درخشان آن نگاه کنید! آن آینده است! سال ۱۹۶۳! لباس‌های من بوی سیگار می‌دهد! در واقع تصور می‌شود که موستانگ ۲ در سال ۱۹۶۴ ساخته شده است.۵ شاسی موستانگ برای انتقال طراحی موستانگ ۱ کانسپت انتخاب شده بود و اسکچ ها طراحی زیبا برای این خودرو نشان از خودروی تند و سریع می‌داد.

در تصویر نشان داده شده که موستانگ ۱ کانسپت چقدر روی خودروی تولیدی اثر داشته است.

۴. هر چقدر که کار طراحی آن پیش می‌رفت، گردتر و گردتر می‌شد.

این مدل از سال ۱۹۶۴ یک طراحی و نگاه عجیب داشت.

۵. گفته شده که طراحی این خودرو توسط این آلفا رومئو الهام گرفته شده است.

یک آلفا رومئوی پیش‌ساخته با طراحی شرکت گیا به نام ۱۹۰۰ CSS وجود داشت. با سفارش یک رستوران‌دار اهل فرانسیسکو برای طراحی صندلی عقب برای خودرویش کار آغاز شد.

اگرچه که طراح اصلی موستانگ آقای Lee lacocca بود، اما تیم طراحی موستانگ یعنی Joesep Oros،L. David Ash، Gale Halderman و John Foster چیزی را ساختند که شبیه راز نبود و این آلفا رومئوی ویژه، پایه و اساس اصلی طراحی موستانگ بود.

شگفتی کوچک اینکه فورد بعدها گیا را خرید…

می‌توانید شباهت را کشف کنید؟!

بسته به این که چه کسی از بپرسد، شما پاسخ متفاوتی را خواهید داشت. این اسکچ از سال ۱۹۶۳ به نظر می‌رسد که شباهت‌هایی را نشان می‌دهد! فقط به نمای ۳/۴ و آبشش های آن نگاه کنید!

در تصویر شباهت‌های انکارناپذیر این اسکچ های پیش از تولید به آلفا را می‌بینید.

۶. برای مدت طولانی، موستانگ می‌رفت تا یک گربه وحشی باشد!

نام‌های دیگر پیشنهادی شامل یک پلنگ و Torino بود. جای تعجب نیست که مدیران فورد تحقیقات وسیعی را برای تصمیم‌گیری در این مورد انجام دادند.

شما می‌توانید جهان را بدون آن اسب نقره ای درخشان تصور کنید؟

تصویرهای اولیه اسکچ ها، موستانگ را به عنوان یک گربه وحشی نشان می‌دهد.

جداً موستانگ می‌رفت که گربه ی وحشی نامیده شود! آن‌ها حتی تعداد زیادی از لوح‌ها و نشان‌ها را آماده کرده بودند. حداقل آن‌ها تصمیم گرفتند تا از نمونه‌های اصلاح‌شده‌ی این نشان‌ها برای خواهر موستانگ یعنی مرکوری استفاده کنند.

۷. تصمیم‌گیری برای انتخاب نام موستانگ ربطی به تیم SMU نداشت. (SMU یک تیم فوتبال دانشگاهی است.)

موستانگ های SMU به سختی با تیم میشیگان در ۲۸ سپتامبر سال ۱۹۶۳ مبارزه کردند اما در نهایت نتیجه را ۲۷ به ۱۶ واگذار کردند ولی پدر موستانگ یعنی آقای Lee lacocca پس از مسابقه به اتاق رختکن تیم SMU رفت و به آن‌ها گفت که شما سخت مبارزه کردید و فورد نام خودروی اسپرت جدید خود را به خاطر شما موستانگ خواهد گذاشت.

اما مدرک اینجاست!

همان طور که در تصویر پیداست، این نام قبل‌تر انتخاب شده بود. داستان واقعی البته به مراتب شکوه و عظمت کمتری دارد (!) و شامل تحقیقات در بازار و تست‌های مختلف است. در همه احتمالات، lacocca واقعاً به رختکن تیم رفته است اما به عنوان یک شومن نه یک اهداکننده آرزوها!

۸. داستان متفاوتی درباره اولین موستانگ فروخته شده وجود دارد.

اولین موستانگ تولید شده با کمترین شماره سریال به یک خلبان کانادایی، آقای Stanley Tucker فروخته شده است. اگر چه چندین روز قبل‌تر، خانمی به نام Gail Wise اقدام به خرید اولین خودرو نموده اما با مانعی روبرو می‌شود. او هنوز هم آن خودرو را در اختیار دارد.

۹. یک موستانگ استیشن واگن به نام “Aspen” وجود داشت.

همان‌طور که شما این مدل گِلی را که در ۲۸ اکتبر سال ۱۹۶۶ ساخته شده است می‌بینید، ایده ساخت مدل استیشن واگن در نیمه همان سال شکل گرفت است. گفته شده که دو دستگاه از این مدل واقعاً ساخته شده‌اند. یکی از این مدل‌ها پس از مدتی از یک رویداد خودرویی سر درآورده و هر کسی که آن را دیده به عقل خود شک کرده است!

۱۰. لوگوی موستانگ ظاهراً به خاطر صورت فلکی و بر اساس سرنوشت و تقدیر در حال حرکت از راست به چپ دیده می‌شود.

اکثر افراد در قید حیات به خاطر نمی‌آورند اما فرضیه این است که آن شبیه حرکت شرق به غرب بر روی نقشه است و ناخودآگاه آزادی غرب قدیمی را به ذهن متبادر می‌سازد.

در تصویر موستانگ اولیه را با نشان راست به چپ می‌بینید.

۱۱. و آن خودرو چراغ‌های بیضی شکل داشت.

تا آگوست سال ۱۹۶۲ نشان خودرو، در حال حرکت به شرق بود و چراغ‌ها بیضی شکل بودند. خوشبختانه این مورد بعداً اصلاح شد.

در تصویر نشان و چراغ‌ها به خوبی مشخص هستند.

۱۲. پروتوتایپ Mach 2 شبیه خودروی سوپراسپرت اروپایی بود.

نمای عمیق جلو و خطوط نرم و صاف آن، خودرویی اروپایی را نشان می‌داد. باعث خجالت است که چرا این خودرو توسعه نیافت. این خودرو دارای یک موتور میانی-عقبی بود و روح موستانگ ۱ در آن دیده می‌شد و با استفاده از شاسی اصلاح‌شده‌ی موستانگ ساخته شده بود و به عنوان یک خودروی تولیدی بسیار باورپذیر نشان می‌داد.

۱۳. آنها درباره یک موتور رادیکال با طراحی زیبای قرمز فکر می‌کردند.

بدون شک، این کاپوت یکی از جالب‌ترین ویژگی‌هایی بود که آن‌ها هرگز در موستانگ تولیدی به کار نبردند. این اسکچ سرانجام در پروتوتایپ Mach 1 دیده شد و در حالی که متأسفانه هرگز تولید نشد، اما اثری از آن در مدل‌های سال ۱۹۶۶ دیده شد.

۱۴. مدل اصلی Mach 1، صندلی چرخان داشت.

ما از مسائل ایمنی مربوط به آن مطمئن نیستیم و احتمالاً مهندسان نگرانی از این بابت نداشته‌اند. این صندلی هنوز هم جالب توجه است. بسیاری از ویژگی‌های عالی دیگری هم وجود داشتند که هرگز در مدل‌های تولیدی به کار برده نشدند. قطعاً در صورت تولید این تجهیزات، استقبال خوبی صورت می‌گرفت.

۱۵. چراغ تیره و زیبای موستانگ شلبی های اولیه باعث گرمای بیش از حد موتور می‌شد.

این چراغ‌ها فضای زیادی را در جلوپنجره اشغال می‌کردند و در برخی شرایط مانع رسیدن هوای کافی برای خنک کردن رادیاتور و اجزای موتور می‌شدند.

بنابراین درباره ی جایگاه آن‌ها بازنگری صورت گرفت.

شاید ظاهر جدید خیلی جذاب از کار در نیامده بود ولی در هر حال بهتر از کنار جاده نشستن بود.

در تصویر شلبی با چراغ‌های تیره را مشاهده می‌کنید که برای هوا رسانی بهتر مکانشان تغییر یافته است.

۱۶. موستانگ Milano کانسپت اساساً ترکیبی از شلبی GT500 و Torino بود.

همان‌طور که در تصویر دیده می‌شود، نمای داخلی آن نیز تا حد زیادی نزدیک آن دو مدل است. موستانگ میلانو ارتفاع کمتری از موستانگ عادی داشت و چراغ‌های عقب در زمان‌های مختلف، رنگ متفاوتی داشتند به این صورت که در شرایط شتاب گیری، حرکت در سرازیری و ترمز گرفتن به ترتیب به رنگ‌های سبز، زرد و قرمز دیده می‌شدند.

۱۷. موستانگ IMSA، پرهیبت‌ترین موستانگ فورد بود که هرگز تولید نشد.

به گلگیرهای خیره‌کننده‌ی آن توجه کنید. این خودرو دارای تجهیزاتی مثل صندلی‌های ریکارو، کنترل‌های مخصوص مسابقه و چراغ‌های فلورسنت در داشبورد بود که شما می‌توانستید کیلومتر شمار و پشت آمپر را حتی در نور مستقیم خورشید هم بخوانید. همچنین همه سوئیچ‌های مربوط به چراغ‌ها، برف پاک‌کن‌ها و… بر روی فرمان قرار داشت.

۱۸. فورد شرکت طراحی ایتالیایی گیا را خرید و نتیجه آن شد که در تصویر مشاهده می‌کنید.

موستانگ با طراحی ایتالیایی، RSX خوانده شد. این مدل اساساً یک خودروی کانسپت برای رالی بود و دارای موتور ۲.۳ لیتری توربوی ۴ سیلندری بود. فاصله بین محورها حدود ۶ اینچ کوتاه‌تر شده بود تا بهتر بتواند در زمین‌های ناهموار حرکت نماید.

۱۹. موستانگ مکلارن هم وجود داشت.

در سال ۱۹۸۱، آن‌ها ۱۱ دستگاه از این پسران بد را برای نشان دادن بدنه ی جدید موستانگ ساختند. چند سال بعد، آن‌ها با کمپانی آمریکایی سازنده سانروف برای ساختن موستانگ های مکلارن کانورتیبل همکاری نمودند. احتمالاً بعد از اینکه همسر طراح، اجازه پارک کردن زیاد مرسدس SL در گاراژ را نداده این تصمیم گرفته شده است!

۲۰. طراح افسانه ای یعنی Giorgetto Giugiaro موستانگی با درهای لامبورگینی طراحی کرد.

مردی که هرچیزی از Nikon گرفته تا Beretta را طراحی کرده و پروژه‌هایی هم در لامبورگینی، لوتوس، مزراتی، فراری، دلورن و بوگاتی داشته این کانسپت را طراحی کرده است. او یک قهرمان افسانه ای است.

۲۱. آقای Lee lacocca، پدر موستانگ هنوز در قید حیات است.

بگذارید صادقانه بگوییم که این که شما او را فوت شده بدانید نوعی توهین محسوب می‌شود! شاید بتوانید با او تماس بگیرید و کمی درباره تاریخ موستانگ از خود او هم بپرسید! خط کش T او را نیز فراموش نکنید!