فورد ۱۹۳۲ در نگاه اول شبیه یک هات راد معمولی به نظر میرسد اما پیشرانهٔ آن از فراری دیتونا گرفته شده است.
در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، خودروهای هات راد بسیار محبوب شدند و این سرگرمی سفارشیسازی خودروهای قدیمی به یک فرهنگ جهانی تبدیل شد. یکی از محبوبترین خودروها برای تبدیل به هات راد، فورد کوپه ۱۹۳۲ بود که به دیوس (Deuce) شهرت داشت. در دههٔ ۴۰ این خودرو آنقدر فراوان و ارزان بود که به بستری ایدهآل برای ساخت هات راد توسط جوانها تبدیل شد. هرچند سفارشیسازی هات رادها خصوصاً پس از شروع دورهٔ ماسل کارها در اواسط دههٔ ۶۰ بهسرعت تکامل و گسترش پیدا کرد اما بسیاری از علاقهمندان همچنان به فرمول سنتی هات راد بر اساس فورد دیوس ۱۹۳۲ وفادار ماندند. به همین دلیل، طی شش دههٔ گذشته دیوسهای زیادی به هات رادهای جذاب و فوقالعاده تبدیل شدهاند که یکی از مشهورترین آنها با نام دیوساری شناخته میشود.
رؤیای کودکی
خیلی از کودکان رؤیای بازیگر، پزشک یا خلبان شدن دارند اما وقتی پدر شما طرفدار سرسخت هات راد باشد، رؤیاهای کودکی شما هم بیشتر حول محور ماشین خواهد چرخید؛ بنابراین، تعجبی ندارد که «برایان برنت» پسر یکی از دستاندرکاران مجلهٔ هات راد از سنین پایین مجذوب این خودروها شده و بزرگترین آرزویش داشتن یک دیوس هات راد بود. وی در بزرگسالی مالک یکی از نمایندگیهای فراری در کالیفرنیا شد اما علیرغم ارادت به اسبهای سرکش ایتالیا، رؤیای کودکی خود را هرگز فراموش نکرد.
به همین دلیل، در سال ۱۹۷۹ برایان تصمیم گرفت رؤیای خود را محقق کند اما ازآنجاییکه حالا به صدای فوقالعادهٔ موتور V12 فراری معتاد شده بود، تصمیم به ساخت یک دیوس با قلب ایتالیایی گرفت. برایان برای تبدیل رؤیای خود به واقعیت، سراغ «دیک ماگو» یکی از معتبرترین سازندگان هات راد در جهان رفت. بدین ترتیب، ماگو و کارکنانش دستبهکار شدند و ۱۵ ماه بعد برایان پشت فرمان یک دیوس قرمزرنگ نشست که یک V12 کلمبوی فراری زیر کاپوت داشت.
پیشرانهٔ فراری از سینه جیپ!
هرچند ساخت این هات راد بیش از یک سال طول کشید اما ساخت خود خودرو حدود شش ماه زمان برد و حدود ۹ ماه دیگر فقط برای تأمین قطعات سفارشی و پیشرانهٔ فراری صرف شد زیرا حتی برای یک نمایندگی رسمی فراری هم تأمین این موتور آسان نبود. البته برایان میتوانست راهی مارانلو شود و از انزو فراری درخواست یک پیشرانهٔ V12 کند اما اگر به او میگفت میخواهد از این پیشرانه در یک هات راد استفاده کند، برایان قطعاً با سیلی انزو روی صورتش و لغو مجوز نمایندگیاش مواجه میشد. به همین دلیل، وی مجبور شد از کانالهای غیررسمی موتور فراری را پیدا کند.
برایان پس از ماهها جستجو، سرانجام متوجه شد مالک یکی از بزرگترین کلکسیونهای خودروی آمریکا بنام «بیل هارا» یک نمونه از این موتور را برای فروش دارد. هارا غیر از مجموعهٔ بزرگ خودروهایش، به خاطر پیوند زدن کل قسمت جلو و پیشرانهٔ فراری ۳۶۵ GT به جیپ واگنییر هم شهرت یافته بود. این خودرو جراری نام گرفته بود و در سال ۱۹۷۷ هارا دومین نمونهٔ آن را هم ساخت اما این یکی بدنهٔ کاملاً استاندارد واگنییر را داشت. حدود یک سال بعد، این کلکسیونر تصمیم گرفت پیشرانهٔ جراری دوم را با یک موتور مدرنتر فراری ارتقاء دهد و بنابراین، موتور ۴.۴ لیتری V12 دیتونا را از سینهٔ واگنییر درآورد به برایان فروخت.
شاسی سفارشی پیشرفته
هرچند ماگو میتوانست بهراحتی یک پیشرانهٔ V8 آمریکایی را در سینهٔ یک فورد ۱۹۳۲ قرار دهد اما نصب موتور ۳۵۰ اسب بخاری کلمبو در این خودرو به کار بیشتری نیاز داشت. وی این کار را با افزودن ۱۰ سانتیمتر به طول ریلهای شاسی اصلی فورد ۱۹۳۲ آغاز کرد. برای انتقال نیروی موتور به چرخهای عقب هم از یک گیربکس چهار سرعتهٔ دستی جنرال موتورز استفاده شد. ماگو و تیمش برای متوقف کردن این هات راد دوازده سیلندر هم دیسکهای ترمز سفارشی با کالیپرهای متعلق به فولکسواگن تایپ ۴ و بوسترهای فورد تاندربرد را در نظر گرفتند. طبق استانداردهای اواخر دههٔ ۷۰، این ماشین که دیوساری نام گرفت، یک هات راد سنتی و درعینحال پیشرفته بود که مثل خودرویی اسپرت رفتار میکرد.
شاسی دیوساری با بدنهای فایبرگلاس پوشیده شده بود که بهجز کاپوت سهتکهٔ اختصاصی که ۱۰ سانتیمتر بلندتر شده بود، دقیقاً از روی ساختار اصلی فورد ۱۹۳۲ کپی شده بود. این بدنهٔ سفارشی که با رنگ قرمز روشن رنگآمیزی شده بود، باعث شد دیوساری کاملاً شبیه یک هات رود سنتی به نظر برسد درحالیکه پیشرانهٔ V12 ایتالیایی پرفورمنسی در حد خودروهای اسپرت آن زمان را فراهم میکرد. این دیوس یک تنی میتوانست به حداکثر سرعت ۲۷۴ کیلومتر بر ساعت برسد که آن را وارد قلمروی خودروهای اسپرت پرفورمنس بالای اواخر دههٔ ۷۰ میکرد. علاوه بر این، دیوساری در همهٔ مجلات خودروی معتبر آن زمان موردتوجه قرار گرفت و در نمایشگاه رودستر گرند نشنال ۱۹۷۹ بهعنوان زیباترین رودستر آمریکا انتخاب شد. این هات رود جذاب پس از نزدیک به نیم قرن هنوز هم وجود دارد و هرچند دیگر متعلق به برایان نیست اما مالک فعلی آن بهجز تغییر گیربکس و تجهیز به ترمزهای عقب مدرنتر، دیوساری را به همان شکلی که توسط ماگو ساخته شده بود حفظ کرده است.
زیزیگولو
۵ فروردین ۱۴۰۳انسان هست و امید به آینده و رویاهاش و در کل هدفها از دل همین رویاها بیرون میان …….. داستان جالب بود آقای دهقان
OM.01
۵ فروردین ۱۴۰۳وای پسر هات راد🤩
بی زحمت از این مطالب بیشتر بزارید البته من متخصص اطلاعات عمومی و فنی تو این حوزه هستم به لطف سایت های خارجی. فقط دست به آچار و ساختش نیستم :)
ولی مطالب رو فارسی خوندن یه حس دیگه ای داره
وقتی هات راد باز باشید و تخصصی دنبال کنید همیشه بین کل کل های ماشینی بقیه لبخند میزنید. ماشین جدید رونمایی میشه لبخند میزنید. اون یکی فراخوان میده لبخند میزنید. کلا هر وقت چیزی تو صنعت خودرو رخ میده لبخند میزنید! کلا ماشین های هات راد ها و استریت راد ها نگرشتون رو نسبت به تمام ساختار ماشین ها تغییر میده.
هر سوالی دوستان نویسنده ها داشتن با شور اشتیاق جواب میدم😎
اطلاعات عمومی=ماشین های هات راد و استریت راد که گلگیر جلو و عقب ندارن قطعا زیر700 کیلوگرم وزن دارند. ماشین های هات راد و استریت راد اگه بالای 700 کیلو وزن داشته باشن(وزن خشک) باید گلگیر جلو و عقب داشته باشن اگه نداشته باشن پلاک نمیشن.
AMANTE
۵ فروردین ۱۴۰۳رویای کودکی که با سبکی متفاوت و بهترین شکل به واقعیت تبدیل شد.
امیدوارم همه به رویای بچگی یا رویای الان شون برسن.
Amir
۵ فروردین ۱۴۰۳یکی از ارزشمندترین هات رود هایی که تا حالا دیدم
دورگه ست ایتالیایی آمریکایی
شکیبا
۵ فروردین ۱۴۰۳گربه مسکین اگر پر داشتی تخم گنجشک از زمین برداشتی
من با بودجه محدودم روی یه پراید ۸۳ موتور ۲۰۰۰ سی سی مزدا گذاشتم یه بار توی اتوبان قم ۲۲۰ تا باهاش پر کردم ولی متاسفانه ده روز بعد از ارائه این شاهکار مهندسی ماشین با ۴۰ تا سرعت افتاد توی جاجرود زنده موندنم معجزه بود خلاصه اگه پولدار بودم بلاشک با سرمایه ام یکی از اینا میساختم
امیر محمد
۲۰ فروردین ۱۴۰۳چقدر ماشین جالب و بانمکیه . خداییش روح تو این ماشینای قدیمیه الان هرچی هست چشم بادومیهو چینی و یه صفحه مانیتور گنده وسطش
ابوالفضل
۲۰ فروردین ۱۴۰۳مطلب جالبی بود
فقط اسم ملشین چی بود ؟ فورد دیو… ؟ 😐😂
اون بالا تو متن نوشته