در سال ۱۹۸۰، موتورسیکلتسازی یاماها موتوری را برای خودروسازی فورد ساخت. این موتور V6 در فورد تاروس SHO استفاده شد. این موتور ۳ لیتری ۶ سیلندر DOHC ناگهان از ناکجا سردرآورد و جای خود را در میان محصولات فورد پیدا کرد. متاسفانه اینقدر مشکلات تاروس بهچشم خریداران این مدل آمد که بسیاری از موتور بینظیر آن غافل شدند؛ برای نمونه خط قرمز دورسنج این موتور روی 7300rpm تنظیم شده بود. حتی میتوانستید آن را تا دور 8500rpm هم پیش ببرید.
قدرت خروجی این موتور تنفس طبیعی برابر ۲۲۰ اسب بخار بود. موتور ۵ لیتری V8 فورد موستانگ آن زمان تنها ۵ اسب بخار قدرتمندتر از تاروس SHO بود. این حجم از قدرت در سال ۱۹۸۹، تاروس را به یک خودرو با نسبت قدرت به حجم موتور بسیار بالا تبدیل کرده بود.
منیفولدهای ورودی دو مرحلهای بهقدری جذاب طراحی شده بود که محصولات فضایی ناسا را تداعی میکرد. این مجراها بهگونه طراحی و ساخته شده بودند که میزان هوا و سوخت را به بهترین نحو ممکن به موتور وارد کنند. هدف این سیستم گشتاور بهتر در سرعتهای پایین بود. فناوری این موتور باعث شده بود تا روی نمودار گشتاور آن شاهد دو نقطه اوج باشید! قدرت نیز در دور 3200rpm بهطور کامل دردسترس راننده قرار میگرفت و خودرو را در عرض ۶.۵ ثانیه به ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرساند.
نبوغ یاماها تنها در این موارد خلاصه نمیشد؛ این موتور قادر بود تا بدون استفاده از پمپ هوا، انتشار گازهای خروجیاش کنترل کند. مصرف سوخت این موتور هم برابر ۷.۸۴ لیتر بر ۱۰۰ کیلومتر بود.
نکته اصلی اینجاست که این موتور آنطور که باید و شاید، مورد تقدیر و احترام قرار نگرفت. این موتور که بهکلی در ژاپن توسعه یافته بود، میزان قابلتوجهی از شتاب را در اختیار راننده قرار میداد؛ البته ناگفته نماند که هزینه این شتاب، اکسید نیتروژن بود. پایداری قطعات هم در موتور تاروس SHO مناسب بودند؛ تعویض و سرویس قطعات این موتور خیلی دیرتر از زمان معمول انجام میشد.
در آن زمان برخی از افراد تصور میکردند فورد با این موتور، قصد معرفی یک خودروی اسپرت با نام GN34 را دارد تا رقیبی برای پونتیاک فیهرو (Fiero) بسازد. پونتیاک یادشده که در سال ۱۹۸۴ وارد بازار شد تنها به یک موتور ۴ سیلندر ۹۲ اسب بخاری مجهز بود. نسخههای بهروزتر آن ۱۴۰ اسب بخار قدرت تولید میکردند اما همچنان رقیبی جدی برای تاروس SHO به شمار نمیآمد.
اما فورد هدفی برای ساخت رقیبی برای پونتیاک نداشت. با این وجود، ۲۲۰ اسب بخار قدرت موجود در GN34 با قدرت فراری ۳۰۸ برابری میکرد. گویا هدف اصلی فورد از GN34، ساخت یک رقیب جدی برای فراری بود تا همانند داستان پیروزی GT40، بار دیگر قدرت خود را به رخ جهان بکشد. همه اینها به معنی این است که این موتور، به اندازه رقابت با فراری توانمند بود!
یاماها در آن دوران، موفق به ساختن موتوری شده بود که هم از لحاظ راندمان و هم از نظر قدرت، از زمانه خود جلوتر بود. درست است که درنهایت سر از یک خودروی فورد سدان درآورد اما کاربری آن فوقالعادهای داشت. در سال ۱۹۸۹، فورد تاروس SHO دومین سدان سریع جهان به شمار میرفت. هرچند این موتور نخستین تلاش یاماها در صنعت خودروسازی نبود اما موتور V6 SHO قطعا یکی از بهترین موتورهای زمان خود به حساب میآمد.
datsun
۶ اسفند ۱۴۰۰بیشترین همکاری رو یاماها با تویوتا داشته تقریبا از اولین اسپورتش ۲۰۰۰ gt تا ال اف ای و تعداد زیادی از موتور های عملکرد بالا تویوتا و اسپروتها اکثر با همکاری یاماها تولید شدن
احمد
۶ اسفند ۱۴۰۰این موتور ربطی به ژاپنیا نداره و صفر تا صدش توسط آمریکا ساخته شده دلیل اینکه اسم یاماها روشه همکاری بسیار زیاد یاماها با شرکت های آمریکایی و آلمانی بوده
R@m!n
۶ اسفند ۱۴۰۰کل این موتور تکنولوژیش برای یاماها هست و بر اساس سفارش فورد بوده.
NAVID۰۰۹۸
۶ اسفند ۱۴۰۰کاربر احمد
کامنت خودت بود یا جواد خیابانی !
ربطی به ژاپن و یاماها نداره اما با همکاری اونها ساخته شده !
آمریکا و آلمان هم اینقدر مظلوم و دلسوخته گذاشتهاند مارک یاماها بخوره رویَش 😂 !
آقا بیخیال !
کافر مقدس
۶ اسفند ۱۴۰۰برادر امثال آمریکا و ژاپن و آلمان و ایتالیا و انگلیس و… عین یک خانواده ن که در خیلی از صنعت ها با یکدیگر همکاری دارن . دنبال این نیستن که ببین آیا حتما فلان چیز تو ژآپن به دست خوده ژاپنی ها تولید شده یا نه !
مرسدس نیسان ناوارا رو به اسم کلاس ایکس میفروشه مگر در ژاپن تولید میشه! کلی تویوتا و هوندا و لکسوس در آمریکا تولید میشه مگه حتما باید تو خاک ژاپن باشن ! اگه مثل ما فاز اقتصاد مقاومتی و بومی سازی داشتن که وضع شون این نبود
سری a و b و cla و gla مرسدس انجین رنو و نیسان داشتن و دارن مگر مسئله ایی ست ! مرسدس از معماری و پلتفرم Infiniti Q30 استفاده میکنه مگر مسئله ست !
از دهه 50 تا حالا این ماشین ها تو آمریکا تولید شدن و خیلی هاشون حتی تو خوده بازار ژاپن هم نبود و یکسری هاشون رو مردم ژاپن نمیشناسن . دهه 60 کلی کرایسلر با برند میتسوبیشی و گیربکس میتسوبیشی فروخته میشد سالها بعد کلی مرسدس و کرایسلر قطعات مشترک داشتن
https://www.autocarpro.in/feature/america-japanese-car-usa-26972
میتسوبیشی سه هزار همون داج هست در واقع
https://garagedreams.net/car-facts/dodge-stealth-vs-3000gt-whats-the-difference
بهزاد
۶ اسفند ۱۴۰۰عزیز حداقل متن لینکی که قرار میدید مطالعه بفرمایید.
دوج همان میتسوبیشی ۳۰۰۰ هست که در آمریکا نشان دوج بر اون قرار میگرفت.
کسی منکر همکاری خودروسازان نیست ولی در مورد مثالها دقت کنید چون اینفینیتی Q30 بر اساس پلتفرم مرسدس هست نه بلعکس!
کیانوش
۷ اسفند ۱۴۰۰اها لابد یاماها اسپانسر فورد بوده که اسمش رو رو موتور زدن چرا اینقدر امثال شما از محصولات غیر امریکایی متنفرید واقعا
NAVID۰۰۹۸
۶ اسفند ۱۴۰۰اسم یاماها میاد ، یاد موتورسیکلتهای دوزمانهی ۱۰۰ میوفتم !
یادش بخیر برای اولین بار کلاس اول راهنمایی بودم که موتورسواری را با یاماها ۱۰۰ یاد گرفتم با اون صدای جالبش !
دیگه پیدا نمیشه مگر تو کلکسیونها !
یه موتور کوچیک دوستداشتنی با صدا و دود آبی زیاد که اگر خراب میشد تعجب میکردید و در کل اصلاً خراب نمیشد مگر اینکه نیروی انتظامی در آن زمانها میگیرفتش و یه کُتَکی هم راکب را میزد و دو نصفش میکرد تا ساقط بشه !
یاماها خوب میدونه چی بسازه که ارزش اسمش حفظ بشه !
یاماها تریلهای ۲۵۰ در زمان جنگ پوستشون کنده شد اما خم به ابرو نیاوردند و جالبه که پس از جنگ هم خرید فروش میشدند و یادم میاد یه مدل پکیدشو سال ۱۳۸۶ میخریدند ۲ میلیون تومن اما اینقدر قدرتمند بود که با دنده یِکِش میشد از دیوار راست رفت بالا و فکر کنید در جنگ ایران عراق رزمندهها چه کارهایی باهاش انجام میدادند !
راستی گفتم رزمنده ، بگم درود به تمام سربازان ایرانی که تو شرایط سخت جنگ هیچکس پشتشان نبود جز غیرت و شرفشان و تمام دنیا دیدند که جان دادند اما خاک ندادند و حالا اوکراین و اتفاقات آن که مردمش بدون مقاوت دارند خاک میدهند و انتظار دارند سیاستمداران اوباش اروپایی آمریکایی کمکشان کند در حالی که در تاریخ ثابت شده اروپا و آمریکا تا بتوانند میچاپند و در لحظهی نیاز پنهان میشوند و نقشه میکشند برای بدبختکردن یه کشور دیگر و داستانی دیگر !!!
لعنت به جنگ ، چه برای دشمن چه برای دوست !
پس با این حساب طبق افکار روسها ما هم باید بحرین و آذربایجان را برگردانیم و لشکرکِشی کنیم !
پویان
۶ اسفند ۱۴۰۰درست نوشتید. وابسته نظامی فرانسه از رشادت بچه های ایران تعجب شگفت انگیزی کرده بود
جمشید
۶ اسفند ۱۴۰۰افغانستان رو یادت رفت بگی که مردهاشون کشور و زن و بچه هاشونو رها کردن و داخل باند فرودگاه دنبال هواپیما میدویدن تا آویزون بشن به دم و بال هواپیما و فرار کنن !
بهنام
۷ اسفند ۱۴۰۰با سلام
در پاسخ به این نکته که رشادت های رزمندگان ایرانی در جنگ عراق زبانزد خاص و عام خواهد بود شکی نیست.جان بر کف بهترین توصیف برای شیرمردان آن زمان بود .
داستان اکراین و عدم رغبت عموم مردم به ایستادگی و دفاع از خاک بخاطر فساد گسترده و بیش از حد حاکمان آن است .مردمی که دیگر وطن را خانه ی خودشان نمیدانند .مردمی که میدانند با ایستادگی و جان دادن در راه خاک میهن ،این حاکمان فاسد هستند که بر روی خونشان کاخ خواهند ساخت و فرزندانشان را برای عیش و نوش و تفریح به سرزمین دشمنانشان خواهند فرستاد .ناامیدی و اطمینان از اینکه حتماً خونشان پایمال خواهد شد و کشته شدن در این جنگ چیزی جز فدا شدن در راه دولتمردان دزد و فاسد و عیاش نخواهد بود موجب شد که اکثریت راه رفتن در پیش بگیرند.گرچه هستند کسانی که با وداع غم انگیز از خانواده ی خود در راه رفتن به جنگ و دفاع از میهن خود هستند ولی فساد و خیانت و چپاول و دروغ و … کاری کرد که مردمش نسبت به خاک و میهن خود که دیگر آنرا مال خود نمیدانند بیتفاوت باشند . مقوله ی ترسناکیست که در همین نزدیکیست.
IMAN99
۸ اسفند ۱۴۰۰احمد دقیقا درست گفتی شرکت یاماها همکاری گسترده ای با شرکت های اروپایی و امریکایی داره و بیشتر چیزایی که ساخته به کمک اونها بوده و هست
مثلا پیانو های یاماها رو اگه دیده باشید اینها فکر کردین از خود یاماها هست نه از یاماها متولد نشدن همه متعلق به یه شرکت اتریشی معروف در زمینه طراحی و ساخته پیانو هست که بطور تخصصی در زمینه پیانو و ادوات موسیقی فعال هست و پیانو هایی که یاماها میسازه بر اساس پیانو های این شرکت هستن و یاماها کار خاصی انجام نمیده کار اصلی متعلق به همون شرکت اروپایی هست البته همین پیانو های یاماها به پای پیانوهای اروپایی و امریکایی سطح بالا نمیرسه ولی همینم به کمک اونها هست
تو زمینه های دیگه شرکت line6 یه شرکت امریکایی در زمینه ادوات موسیقی هست که کارهای تخصصی برای یاماها انجام میده
مثلا تو سایت خود یاماها درمورد یکی از محصولات گرانقیمت اون نوشته شده خازن هایی که در این دستگاه استفاده شده از بهترین نوع و آلمانی هست یعنی خودشونم میدونستن خازن آلمانی بهتر از خازنی هست که خودشون میسازن
نیسان جی تی آر موتور و گیربکس اون کاملا توسط شرکت های اروپایی و امریکایی مهندسی شده و طراحی شده و توسعه داده شده اصل کار رو همون شرکت های اروپایی و امریکایی انجام دادن
و… مثال زیاده
در کل یاماها و ژاپن بیشتر چیزایی که ساخته با کمک و همکاری و طراحی تکنولوژی های شرکت های اروپایی و امریکایی بوده تو همه چیز همینطوره کلا همه چیز رو اگه ریشه یابی کنیم اصلش دوباره برمیگرده به خود اروپا یا امریکا همه چیز از خود اروپا و امریکا هست
به ظاهر ممکنه سر از جایی دیگه دربیارن ولی در اصل اصل کار دوباره برمیگرد به خود اروپا و امریکا چون بهترین تو همه چیز اروپا و امریکا هستن که تو همه چیز بهترین هستن تو این مورد هم همینطور
کافر مقدس
۶ اسفند ۱۴۰۰نسل اول فقدان گیربکس اتومات داشت و مشتری ها هی دنبال گیربکس اتومات بودن . گیربکسی که مزدا ساخته بود
اما نسل دوم گیربکس اتومات هم اومد و فروش تاروس رو نجات داد به خاطر همون فقدان گیربکس اتومات در نسل اول فروش ماشین لطمه دید
نسل دوم ش در عین سادگی زیبا و کاربردی بود تو کشورهای آسیایی هم فروش خوبی داشت
https://www.klipnik.com/used-car-find-of-the-day/sho-down-2-generations-of-fords-super-sleeper-the-taurus-sho/
نسل دوم خودش نیاز به یک مقاله جدا داره و اصطلاحات یاماها و کارایی که خود فورد کرد و درکنارش مزدا گیربکس جدید معرفی کرد و….
علیآقا
۶ اسفند ۱۴۰۰یک مدل ولوو هم بود که موتور ۸ سیلندرش رو یاماها ساخته بود.
یانکی.من هم فرزند کسی هستم.آبان سرخ.
۶ اسفند ۱۴۰۰یاماها حرف نداره.انجین وی8 ولوو هم که نسل قبل ماشینهاش استفاده میکرد هم ساخت یاماها بود.
میثم
۶ اسفند ۱۴۰۰تویوتا سر سوپرای جدید حماقت کرد
باید به کمک یاماها توسعه میداد
هوندا هم انجینهای خوفی داره
هنوز که هنوزه هوندا S2000 رو تیون میکنن میبرن پیست
ولی سیاستهای کاری جدیدش خیلی فاصله داره با اون دوران
datsun
۶ اسفند ۱۴۰۰نمیخواست خرج کنه حق هم داشت کلی خرج طراحی و ساخت میکرد برا یه نسل چون سرنوشت درون سوزها معلوم نبود ولی در کل اشتباه بزرگی بود، z4 هم چندان موفق نبود ظاهرا
R@m!n
۶ اسفند ۱۴۰۰می تونم بگم بزرگترین حماقت تاریخ فورد این موتور و عدم استفاده درست از این شاهکار بود.
این موتور ۴۰ سال پیش ساخته شد اما به جرات میشه گفت خیلی از کمپانی ها تا اواخر دهه نود به این بهره وری نرسیده بودن.
پروتوتایپ gn34 خیلی جذاب بود و بنظر میومد برگرفته از سبک طراحی محصولات اسپرت ژاپنی بود.
Mad.z.Max
۶ اسفند ۱۴۰۰خیلی مقاله جذابی بود، ممنون
مشکلات تاروس sho چیا بودن که ملت بهش بی توجه بودن؟
MC20
۶ اسفند ۱۴۰۰عزیزم Mad.z.Max جان سلام . . . بعد از مدتی کوتاه . . . به خاطر خودت . . . امیدوارم دوست داشته باشی . . . . . . . . فورد تاروس تست شده ، SHO مدل ۱۹۸۹، جهان را شوکه کرد : اتومبیلهای پیشرو، اتومبیلهایی هستند که قوانینی را که سایر اتومبیلها براساس آن قضاوت میشوند را کاملاً بازنویسی میکنند و فقط چند بار در یک دهه ظاهر میشوند. فورد موستانگ ۱۹۶۴ یک خودروی موفق بود که ترکیبی از استایل جذاب و قیمت پایین را ارائه میکرد که هیچ رقیبی نمیتوانست با آن برابری کند. Datsun 240Z 1970 خودروی موفق دیگری بود که موتور شش سیلندر، سیستم تعلیق کاملاً مستقل و خطوط عجیب و غریب را به کلاسی که قبلاً تحت سلطه رودسترهای قدیمی بریتانیایی بود، آورد. هوندا آکورد ۱۹۷۶ نشاندهنده موفقیت دیگری بود که استانداردهای خودروهای کامپکت را برای همیشه تغییر داد و ثابت کرد که یک سدان کوچک و مقرون بهصرفه میتواند به اندازه یک مدل بزرگ و گرانقیمت، اصلاح و توجه به جزئیات داشته باشد. فورد تاروس ۱۹۸۹ SHO ، جایگاه خود را در باشگاه موفقیت آمیزها به این دلیل به دست می آورد که کلاس سدان چهار در با عملکرد بالا را به راحتی بر دور سر خود می چرخاند ! اگر اغراق آمیز به نظر می رسد، صلاحیت های SHO را در نظر بگیرید. در سال ۱۹۸۹ میلادی هستیم و این موتور دارای یک موتور ۲۴ سوپاپ V-6 است که ۲۲۰ اسب بخار قدرت تولید می کند ! از یک شروع ایستاده، می تواند در ۶.۷ ثانیه به سرعت ۶۰ مایل در ساعت برسد. حداکثر سرعت آن ۱۴۳ مایل در ساعت است که مو را بر تن هرکسی صاف می کند و همه این ها در اتاقی که برای پنج بزرگسال و یک چمدان ، محفظه کافی و مناسبی دارد ، اتفاق می افتد و تمام این هیجان برایتان ، کمتر از ۲۰۰۰۰ دلار آب می خورد ! آیا هنوز هم تحت تأثیر قرار نگرفته اید ؟ پس باید بگویم که هم اکنون در بازار ، با هیچ سدانی در محدوده قیمتی زیر ۲۰۰۰۰ دلار نمی توانید عملکرد خیره کننده SHO را لمس کنید. در واقع ، تنها سدانهای چهار در تولیدی سریعتر یا سریعتر از SHO ، مدلهای ۷۱۰۰۰ دلاری ۷۵۰iL BMW و ۵۱۰۰۰ دلاری M5 هستند و همچنین بد نیست بدانید SHO از سدانهای پرفورمنس با قیمت مناسبی ، نظیر مرسدس ۳۰۰E و ۵۶۰ SEL ، آئودی ۲۰۰ توربو و ساب ۹۰۰۰ توربو نیز ، بهتر عمل میکند و به طور کامل از تمامی سدان های دیگر در محدوده ۲۰۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰ دلار به راحتی پیشی می گیرد . البته از آنجایی که هیچ چیز کامل نیست این نکته را نیز باید یادآوری کنم که هم اکنون ، تنها خودروهایی در بازار که می توانند به ترکیب برنده SHO ( قیمت پایین و عملکرد بالا ) نزدیک شوند، موستانگ GT ، کامارو IROC-Z و دوقلوهای جدید Diamond-Star هستند، اما در خوش بینانه ترین حالت، اگر بتوان گفت این چهار خودرودر بالاترین رنج عملکردی خود، کمی سریعتر و ارزانتر از SHO هستند، این را نیز همزمان باید افزود که هیچ کدامشان نمی توانند به اندازه SHO سودمند و با ارزش به نسبت قیمت پرداختی باشند یعنی به زبان خیلی ساده، بیش از هر چیز دیگری در بازار خودرویی امروز، Taurus SHO به علاقه مندان، خودرویی بیشتر و کامل تر را با دلار پرداختی شان ، ارائه می دهد. شاید بد نباشد بدانید که SHO مخفف “خروجی فوق العاده بالا” است – توصیف مناسبی از موتور V-6 جدید و قابل توجه این Taurus. این نیروگاه مخوف که توسط یاماها طراحی و ساخته شده است ( توسط خودی ها “شوگان” نامیده می شود ) یک نسخه پیچیده، ۲۴ سوپاپه و با کارایی بالا از استاندارد ۳.۰ لیتری شش سیلندر Taurus است. این دو موتور، در چند بعد کلیدی مشترک هستند : از جمله زاویه یکسان ۶۰ درجه بانک سیلندر ( هر خط سیلندر به عنوان بانک سیلندر : زاویه بین بانکهای استوانه را “زاویه بانک” می نامند ( مانند موتورهای V یا موتورهای تخت ، مانند موتورهایی در مواردی که سیلندرها در دو یا چند خط مرتب شده اند ) ) ، سوراخ ۸۹.۰ میلیمتری و ۸۰.۰ میلیمتر جای حرکت ( سکته )، اما از نظر فیزیکی کاملاً متفاوت هستند . در واقع، موتور شوگان، تنها چند قطعه جزئی مشترک با برادر دوازده سوپاپ خود دارد . همچنین باید بگویم در ساخت موتور شوگان از فلزاتی برای بالاترین میزان عملکرد و مقاومت حرارتی استفاده شده است. دو سر بادامک دو طرفه، چهار سوپاپ در هر سیلندر، تاج V-6 را تشکیل میدهند. ریخته گری سر آلومینیومی هر کدام شامل سه محفظه احتراق سقفی است. هر محفظه احتراق مجهز به دو سوپاپ ورودی ۳۵ میلی متری، دو دریچه خروجی ۳۰ میلی متری و یک شمع جرقه ای با نوک پلاتین ۶۰۰۰۰ مایلی واقع در مرکز است. میل بادامک دوقلو در بالای هر ردیف از محفظه های احتراق قرار دارد. آنها سوپاپ ها را از طریق شیرهای سطلی فعال می کنند. یک تسمه منفرد که توسط جلوی میل لنگ هدایت می شود، بادامک های ورودی را در هر دو سر می چرخاند. یک زنجیر در پشت هر سر، هر بادامک ورودی رانده شده را به بادامک اگزوز مجاور آن متصل می کند. همچنین یک منیفولد ورودی دقیق، تقریباً به اندازهای بزرگ که موتوری را که زیر آن قرار دارد پنهان کند، از تواناییهای تنفسی هدها در دور بالا بدون به خطر انداختن عملکرد دور در دقیقه حداکثر استفاده را میکند. منیفولد دارای دو محفظه پلنوم متصل به هم و دوازده ورودی است. هر پلنوم سه دونده کوتاه مدت و سه دونده بلند را تغذیه می کند. رانرهای کوتاه مستقیماً به سیلندرهای زیر هر پلنوم و رانرهای بلند به سیلندرهای بانک سیلندر مقابل متصل می شوند. زیر ۴۰۰۰ دور در دقیقه، یک دریچه گاز پروانه ای در هر دونده کوتاه بسته می ماند و موتور را مجبور می کند از طریق دورهای بلند که برای تنفس در دور کم بهینه شده اند، نفس بکشد. بالای ۴۰۰۰ دور در دقیقه – جایی که تقاضای موتور برای هوا بیشتر از چیزی است که دوندههای طولانی میتوانند ارائه کنند – دریچههای پروانهای باز میشوند، دوندههای کوتاه فعال میشوند و به موتور اجازه میدهند آزادانه در تمام دوازده راندر تنفس کند. دور موتور شوگان به ۷۳۰۰ دور در دقیقه محدود شده است – نه برای محافظت از اجزای داخلی، بلکه برای جلوگیری از جدا شدن سیستم درایو لوازم جانبی. (خود موتور می تواند با خیال راحت بیش از ۸۵۰۰ دور در دقیقه بچرخد.) دوام موتور از میل لنگ و میله های اتصال فولادی ساخته شده ناشی می شود. یک بلوک استوانه ای چدنی با مقاومت بالا با تکیه گاه های یاتاقان اصلی و رویه های عرشه. و یک سیستم خنککننده که پوششهای کامل آب ۳۶۰ درجه در اطراف سیلندرها، گذرگاههای خنککننده فوقالعاده بزرگ و مبدل حرارتی روغن و آب ارائه میدهد. یاماها هنگام طراحی این موتور کوتاهی نکرد. یک سیستم کنترل موتور فورد EEC-IV عملکرد موتور شوگان را تنظیم می کند. این سیستم توسط شبکهای از حسگرها تغذیه میشود که جریان هوا، فشار هوا، موقعیت دریچه گاز، دور موتور، دمای هوا، دمای مایع خنککننده، انفجار، و محتوای اکسیژن در هر منیفولد اگزوز را کنترل میکند. سپس خروجی های EEC-IV به طور متوالی شش انژکتور دو پورت موتور و سه سیم پیچ در سیستم احتراق بدون توزیع کننده آن را روشن می کنند. این چیدمان احتراق را چنان کارآمد کنترل می کند که نیازی به تزریق هوا در سیستم اگزوز نیست، و یک سیستم EGR فقط در کالیفرنیا با انتشار گازهای گلخانه ای مورد نیاز است. موتور شوگان به همان اندازه که کارآمد است قدرتمند است و ۲۲۰ اسب بخار در ۶۰۰۰ دور در دقیقه و ۲۰۰ پوند فوت گشتاور در ۴۸۰۰ تولید می کند. قدرت توسط یک گیربکس پنج سرعته دستی ساخت مزدا به چرخ های جلو منتقل می شود. اتوماتیک ارائه نمی شود. این پیشرانه Taurus SHO را به قدرتمندترین خودروی محرک جلو در جهان تبدیل می کند. این یک نسخه بالقوه برای فاجعه است، زیرا پویایی حرکت با راننده های عضلانی جلویی مهربان نیست. برای یک جفت لاستیک که به طور همزمان اکثر وزن خودرو را تحمل می کند، ثبات جهت را فراهم می کند و سعی می کند ۲۲۰ اسب بخار را به پیاده رو منتقل کند، کار سختی است. این مشکل با شتاب گیری شدید تشدید می شود، که لاستیک های جلو را تخلیه می کند – مانند همه ماشین ها – و کشش را در جایی که یک خودروی محرک جلو بیشتر به آن نیاز دارد، کاهش می دهد. مهندسان سیستم تعلیق فورد در تلاشهای خود برای پاکسازی SHO از شر موتورهای محرک جلو مانند فرمان گشتاور و چرخش چرخ، با چندین چالش مواجه شدند. هنگامی که یک چرخ به سمت بالا و پایین حرکت می کند، زوایای نیم شفت و ابعاد شعاع اسکراب تغییر می کند. حرکات چرخ جلو و عقب، که به دلیل انطباق بوش ایجاد می شود، باعث ایجاد حرکات ناخواسته فرمان می شود. وقتی هر دو چرخ جلو با هم حرکت میکنند و نیمشفتها تقریباً به اندازه چرخهای SHO هستند، هیچیک از انواع حرکت مشکلی ندارند. اما وقتی ماشین در گوشه ای می غلتد یا با جاده ای پر دست انداز مواجه می شود، چرخ ها به طور ناهموار حرکت می کنند و باعث می شود ماشین به یک سمت کشیده شود. برای محدود کردن حرکات چرخ عمودی و چرخش بدنه SHO، مهندسان فورد نرخ فنر Taurus را ۳۰ درصد افزایش دادند، کمک فنرهای محکم تری نصب کردند و میل ضد غلتش جلو را از ۲۰.۵ میلی متر به ۲۴.۰ و عقب را از ۲۰.۰ میلی متر به ۲۶.۰ افزایش دادند. برای کاهش حرکات چرخ های جلو و عقب، بوش ها را در قسمت های عقب و جانبی سیستم تعلیق جلو سفت کردند. در نهایت، اگرچه این تغییر هیچ کمکی به کاهش گشتاور فرمان نکرد، مهندسان بوش های سفت تری را در پیوندهای جانبی عقب اضافه کردند که به کمک انگشتان پا در پیچ های سخت کمک می کند. تلاش های فورد به طور قابل توجهی موفقیت آمیز بوده است. کلاچ را روی ۴۰۰۰ دور در دقیقه رها کنید و لاستیک های جلوی SHO به طور تمیز و یکنواخت روشن می شوند – بدون هیچ حرکت یا کشیدن چرخ. و هنگامی که لاستیک ها به هم وصل می شوند، SHO مستقیماً جلو می رود. SHO در مسیرهای ناهموار نیز پایدار است. برخلاف برخی دیگر از درایورهای قدرتمند جلو، SHO در هنگام مواجهه با ضربهها در شتاب شدید، از این طرف به آن طرف تیر نمیخورد. احساس فرمان نیز تا حد زیادی تحت تأثیر قدرت موتور قرار نمی گیرد که این تا حدی به دلیل مکانیسم دامنه وسیع فرمان برقی بسیار پرتلاش SHO است .اما باید اذعان کرد همانطور که هدایت Taurus SHO خوب است، ( هنوز هم کم فرمانی آن در حد مجاز است ) اما مشکلی نیز در چیدمان اجزای محرک جلوبندی آن وجود دارد یعنی هنگامی که به این اجزا به شدت فشار وارد می شود، لاستیک های جلویی که بیش از حد کار می کنند، ناگزیر قبل از عقب افتادن به محدودیت های کشش خود می رسند. با این حال، در مورد SHO، این محدودیتها بهطور تحسینبرانگیزی بالا هستند . لاستیکها به اندازهای که به وزن ۰.۸۲ گرم روی لنت میرسند، آویزان میشوند، و شاسی همیشه به طور منطقی نزدیک به تعادل خنثی باقی میماند. در نهایت باید گفت هدایت SHO با پای راست به همان لذت و راحتی احساس هدایت آن با چرخ اتوموبیل است که این نشان دهنده میزان بالای اطلاعات دریافتی راننده از سطح مسیر است . تعجب آور است که سیستم تعلیق سفت SHO جریمه کمی در راحتی سواری دارد. اگرچه این خودرو لیموزین نیست، اما SHO در مورد درزهای انبساط و ترک های کوچک بسیار سازگارتر از آن چیزی است که انتظار می رود خودرویی با چنین بوش های تعلیق سفت باشد. به گفته مهندسان فورد، بیشتر اعتبار به تایرهای ۲ I 5/65VR-15 Goodyear Eagle GT+4 تعلق می گیرد که به طور خاص برای SHO توسعه یافته اند. در مقایسه با BMW سری ۳، SHO در برابر ضربه های بزرگ کمی محکم تر و نسبت به ضربه های کوچک کمی نرم تر است. موتور عجیب و غریب SHO با سیستم تعلیق تنظیم شده آن کاملاً مطابقت دارد. V-6 چهار دوربین میتواند به همان اندازه که سبک رانندگی شما میخواهد محجوب یا مسلط باشد. اگر هرگز آن را بیش از ۳۵۰۰ دور در دقیقه نچرخانید، موتور هرگز اسرار خود را برای مسافران شما فاش نخواهد کرد. با این حال، آن را خاموش کنید، و حتی کمنورترین و نادانترین سرنشینان شما متوجه میشوند که SHO توسط یک مکانیسم قابل توجه انرژی میگیرد. در بالای ۵۰۰۰ دور در دقیقه، موتور شوگان مانند یک V-12 ایتالیایی عجیب آواز می خواند. و رانش به جلو که ایجاد می کند آن تصویر را تقویت می کند. از همه مهمتر، شوگون V-6 هرگز راننده را با یک گشتاور غیرمنتظره تکان نمی دهد. تنها زمانی که راننده تقاضای آگاهانه نیرو داشته باشد – مثلاً با کاهش دنده و دریچه گاز – موتور شوگان عضله خود را نشان می دهد. قدرت فقط زمانی وجود دارد که شما آن را بخواهید – بدون هیچ شگفتی . در مقایسه با فورد موستانگ V-8 قدرتمند، SHO تنها ۰.۳ ثانیه در یک چهارم مایل کندتر است. و تمام آن زمان از دست رفته در شروع اتفاق می افتد. پس از رولینگ ، SHO با موستانگ همگام می شود و با همان سرعت تله ۹۵ مایل در ساعت دویدن را به پایان می رساند. بالاتر از ۱۰۰ مایل در ساعت، SHO برتر از نظر آیرودینامیکی به طور پیوسته از موستانگ فاصله می گیرد. Taurus SHO یک سدان خانوادگی سریع پنج سرنشین است. تنها بخشی از پیشرانه SHO که کاملا مطابق با استانداردهای درجه یک نیست، جعبه دنده پنج سرعته دستی است. عملکرد آن کمی بیش از حد بریده بریده و برای سلیقه ما سنگین است. با این شیفتر هیچ دنده ای را از دست نخواهید داد، اما آن را با گیربکس هوندا هم اشتباه نخواهید گرفت. همچنین انتظار داریم که شاهد ترمزهای قوی تری در خودرویی با پتانسیل سرعت SHO باشیم. علیرغم داشتن دیسک های تهویه شده در اطراف، SHO ما برای توقف از سرعت ۷۰ مایل در ساعت به ۱۹۸ فوت نیاز داشت. با این حال، ترمزهای ضد قفل به عنوان تجهیزات استاندارد خودروی سال آینده هستند و باید قدرت ترمز اضافی مورد نظر ما را فراهم کنند. از نظر ما، استایل SHO نیز به کار بیشتری نیاز دارد. شاید فورد SHO را به عنوان یک کشتی (کشتی Q – سفید ) بدون مزاحمت طراحی کرده باشد، اما اگر کمی کمتر شبیه یک گاو نر اهلی ( از گونه های باغی ) به نظر برسد، خوشحال تر خواهیم بود. بدنه جدید اطراف محیط پایین خودرو به درستی ظریف است و ما خطی از آن را تغییر نمی دهیم. اما رینگهای آلیاژی منحصربهفرد، اسپویلر عقب و اگزوزهای کرومیشده با ذوق، وضعیت خاص SHO را برجسته میکنند. هیچ مشکل هویت کلاسی در داخل SHO وجود ندارد. صندلیهای اسپرت جدید با تکیهگاههای کمری با قابلیت تنظیم برقی و تکیهگاههای جانبی، سرنشینان جلوی SHO را در خود جای میدهند. بین آنها یک کنسول تمام قد قرار دارد که شیفتر دستی را در خود جای داده است. داشبورد یک دسته ابزار آنالوگ (شامل سرعت سنج ۸۰۰۰ دور در دقیقه) و تزئینات فلزی به جای چوب را روی سطح داشبورد ارائه می دهد. فضای داخلی SH O کاملاً مطابق با استانداردهای درجه یک آلمان نیست، اما کاربردی، راحت و متمایز است. Taurus SHO زمانی که در اواخر سال ۱۹۸۸ به فروش می رسد، تنها به صورت کاملاً مجهز فروخته می شود. ویژگی های استاندارد شامل تهویه مطبوع، کروز کنترل، فرمان شیب دار، رادیو استریو AM/FM با چهار بلندگو و آینه های برقی، صندلی ها، پنجره ها و قفل ها تنها گزینه های اصلی تودوزی چرمی، سانروف و ارتقاء سیستم های مختلف استریو خواهد بود. قیمتها تا زمانی که به چاپ نرسانده ایم اعلام نمیشود، اما فورد قول میدهد که برچسب پایه SHO به زیر مرز ۲۰۰۰۰ دلار برسد. از آنجایی که Taurus SHO می تواند از هر چهار در دیگر با قیمت کمتر از ۵۰۰۰۰ دلار پیشی بگیرد، نظم بازار را ( سلسله مراتب سدان های پرفورمنس ) کاملاً بر هم می زند. Taurus SHO اولین سدانی است که عملکرد عالی و آماده برای اتوبان را با هندلینگ عالی، کاربرد روزمره خانوادگی و قیمتی در دسترس انسانهای معمولی ترکیب میکند. این ویژگی ها این خودروی خیره کننده را به مهم ترین پیشرفت خودرویی در سال های اخیر تبدیل کرده است.
مجتبی
۶ اسفند ۱۴۰۰سلام لطفاً درباره موتور های VG نیسان و A تویوتا مطلبی بگذارید
مجتبی
۶ اسفند ۱۴۰۰https://youtu.be/eHUV5MurPMo اگر می شود این مجموعه رو دوبله فارسی کنید درباره موتور ها توضیح کامل و جامع میده
زیزیگولو
۶ اسفند ۱۴۰۰از این ژاپنیها هیچی بعید نیست!!! هر غیر ممکنی رو ممکن میکنن
mos
۶ اسفند ۱۴۰۰همون طور که دوستمون داتسون گفتن یاماها بیشترین همکاری رو با تویوتا داشته
و تقریبا تو ساخت همهی خودروهای اسپورت تویوتا یه نقشی داشته.
اولین همکاری برای ۲۰۰۰ جیتی بود، در اصل یاماها این ماشین رو برای نیسان طراحی کرده بود تا ادامه سِری فیرلیدی زی (Fairlady Z) باشه اما نیسان طرح رو نپذیرفت و برای همین یاماها طرح رو به تویوتا پیشنهاد داد و در نهایت این ماشین توسط تویوتا ساخته شد.
موتور ۲ لیتری ۶ سیلندر با کد 3M که تو این ماشین استفاده شد هم توسط یاماها طراحی شده بود.
ادامش موتور های دیگه ای که با همکاری یاماها و یا کامل توسط یاماها ساخته شدن رو میگم
موتور های 2A ،4A-GE و 5A-FHE تویوتا که تو کرولا AE80 و AE86 و AE91 استفاده شدن با همکاری یاماها ساخته شده بود.
موتور 3SGE و 3STGE که تو سلیکا، سلیکا جی تی و آلتزا استفاده شدن.
موتور های معروف و پرطرفدار JZ که همه میشناسنش.
موتور 2ZZGE تو آخرین نسل سلیکا استفاده شد و همچنین نسخه سوپرشارژ شده اون توسط لوتوس تو مدل های الیز و اگزیج استفاده شد.
موتور ۱۰ سیلندر 1LR-GUE لکسس LFA که همه میدونن.
و موتور 2UR GSE لکسس LC500 و… و نسخه هیدروژنی این موتور که به تازگی ساخته شده.
و موتور هایی که برای بقیه شرکت ها ساخته
موتور ۱.۷ لیتری ۴ سیلندر که برای فورد ساخته شد و تو بعضی مدل ها مثل پوما کوپه استفاده شد.
موتور ۳ لیتری ۶ سیلندر فورد تاروس SHO که تو این مطلب کامل دربارش گفته شد
موتور ۴.۴ لیتری ۸ سیلندر که برای ولوو ساخته شد و تو نسل اول XC90 استفاده شد
همچنین یاماها بین سال های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۷ به عنوان تأمین کننده موتور تو فرمول یک حضور داشته و انواع موتور های V8 و V10 و V12 رو ساخته.
حتی یاماها سال ۱۹۹۲ تصمیم میگیره یه هایپرکار جاده ای با موتور V12 فرمول یک بسازه اما به دلیل هزینه زیاد پروژه لغو میشه و فقط ۳ تا پروتوتایپ با اسم OX99-11 ساخته میشه.
یاماها تو زمینه موتور های الکتریکی (منظورم موتور سیکلت نیست) هم فعالیت داره و سال قبل ۲ تا کریت موتور الکتریکی ۵۰ و ۳۵۰ کیلوواتی رونمایی کرد. جالبه بدونید پروتوتایپ سوبارو STI E-RA که چند ماه قبل تو نمایشگاه توکیو رونمایی شد و قراره تایم زیر ۶:۴۰ تو نوربرگرینگ بزنه از موتور الکتریکی یاماها استفاده می کنه.
mos
۶ اسفند ۱۴۰۰https://www.carthrottle.com/post/the-yamaha-ox9911-is-a-bonkers-tandem-v12-supercar-that-died-prematurely/
این هم برای کسایی که میخوان بیشتر از یاماها OX99-11 بدونن.
datsun
۶ اسفند ۱۴۰۰بله ۲۰۰۰gt قرار بود یه نیسان باشه و یه پروژه بین نیسان و یاماها بود و تا ساخت پروتایپ هم با نیسان همکاری کردن ولی نیسان کلا بی خیال ۲۰۰۰gt شد و دنبال اسپورت های خودش رفت فیرلیدی و سیلویا رو اون موقع تولید میکرد یاماها پروتوتایپ ۲۰۰۰ gt رو به تویوتا پیشنهاد داد و تویوتا پذیرفت و تولید کرد حدود سه سال بعد یعنی ۱۹۶۹ نیسان اولین اسکای لاین gtr و ۲۴۰z رومعرفی و تولید کرد که با 240z اسپورتهای نیسان در سطح جهانی معروف شدن.
mos
۶ اسفند ۱۴۰۰بله دقیقا.