شاسیبلندهای کامپکت اسپرت شورلت، پونتیاک و ساترن هرچند بهنوعی بنیانگذار این کلاس محسوب میشوند اما ناکام بودند و امروزه کاملاً فراموش شدهاند.
دههٔ ۲۰۰۰ دوران بینظمی خودروهای اسپرت بود زیرا هیچ الگوی درستی برای ساخت مدلهای اسپرت مناسب خانواده وجود نداشت و خودروسازان آزاد بودند انواع شکلها، اندازهها و پرفورمنسها را آزمایش کنند. یکی از نتایج این موضوع، تولد اولین کراساوورهای کامپکت اسپرت بود. هدف این خودروها ترکیب شتاب سریع و هندلینگ خودروهای سواری با کارایی یک استیشن بلندقامت بود و عجیب اینکه تقریباً همهٔ این خودروهای خانوادگی سرگرمکننده از دیترویت آمده بودند.
در آن دوران، درحالیکه کرایسلر با مدلهای PT کروزر توربو و دوج کالیبر SRT اولین حرکت در این بخش را انجام داد، جنرال موتورز سریعاً با پوشاندن لباس اسپرت به تن سه کراساوور خود، به رقیب واکنش نشان داد. بدین ترتیب، سهقلوهای ساترن ویو ردلاین، شورلت اکوئناکس اسپرت و پونتیاک تورنت GXP که روی یک پلتفرم ساخته شده بودند، برای مدت کوتاهی در کانون توجهات قرار گرفتند اما بعداً جنرال موتورز ایده تزریق پرفورمنس به کراساوورهای پایهٔ خود را کنار گذاشت و درنتیجه این شاسیبلندهای اسپرت، سریع و ارزان از ذهن همه محو شدند اما این ماجرا سؤالی را طرح میکند که اگر جنرال موتورز در این مسیر باقی میماند چه میشد؟
موتور هوندا در سینهٔ ساترن
در اواسط دههٔ ۲۰۰۰ مشخص بود که برند ساترن شکست خورده است اما بااینحال، جنرال موتورز قصد داشت با استفاده از محبوبترین محصول این برند، ساترن را از طریق CPR (احیای قلبی ریوی!) زنده نگه دارد. در سال ۲۰۰۴، کراساوور ویو با موتور ۳.۵ لیتری V6 که از هوندا قرض گرفته شده بود پیوند قلب انجام داد. این موتور ژاپنی با ۲۵۰ اسب بخار قدرت و ۳۳۰ نیوتن متر گشتاور، جایگزین پیشرانهٔ شش سیلندر ضعیفتر جنرال موتورز بهعنوان قویترین موتور ویو شد و بالاتر از موتور چهار سیلندر پایهٔ ۱۴۳ اسب بخاری قرار گرفت. سپس بهطور همزمان، جنرال موتورز تلاش کرد تا ساترن را با معرفی نسخهٔ ردلاین تقویت کند. این نسخه با سیستم تعلیق پایینتر و پانلهای بدنهٔ تهاجمی، بیشترین بهره را از شتاب صفرتاصد ۶.۶ ثانیهای ویو میبرد. پکیج ردلاین همچنین شامل رینگهای ۱۸ اینچی و امکان انتخاب از بین انتقال قدرت محرک جلو یا چهارچرخ محرک میشد.
شورلت و پونتیاک هم میخواهند
پیدایش پونتیاک تورنت GXP و شورلت اکوئناکس اسپرت که پلتفرم یکسانی با ساترن ویو داشتند اما سادهتر بود. این خودروها به پایان عمر خود نزدیک شده بودند و به همین دلیل فروش آنها رو به کاهش گذاشته بود. ازاینرو، جنرال موتورز تصمیم به تزریق آدرنالین به این خودروها گرفت تا شرایط فروش را بهبود بخشد. همچنین شرکت مادر به شورلت و پونتیاک آزادی بیشتری برای افزایش قدرت داد. این بار اما مهندسان بجای توسل به آن سوی اقیانوس اطلس، به سطل قطعات بزرگ جنرال موتورز روی آوردند و موتور ۳.۶ لیتری شش سیلندر LY7 کادیلاک را انتخاب کردند.
هرچند این موتور ۳.۶ لیتری V6 از لحاظ حجم فقط کمی بزرگتر از موتور ۳.۴ لیتری V6 بود که در نسخههای معمولی تورنت و اکوئناکس ارائه میشد اما از لحاظ تکنولوژی چندین سال نوری جلوتر بود. پیشرانهٔ LY7 از قیدوبندهای آن موتور شش سیلندر ۶۰ درجهای قدیمی که پیشینهاش به سال ۱۹۸۰ بازمیگشت رها شده بود و با نسبت تراکم قابلتوجه ۱۰.۲ و سیستم سوپاپ DOHC قدرتی ۲۶۴ اسب بخاری تولید میکرد.
این یک ارتقاء اساسی نسبت به قدرت ۱۸۵ اسب بخاری نسخهٔ پایهٔ این کراساوورها بود و با اتصال به گیربکس شش سرعتهٔ اتوماتیک جدید جنرال موتورز بجای نمونهٔ پنج سرعتهٔ آیسین که در نسخههای معمولی ارائه میشد، بسیار بهتر مدیرت میشد. اکوئناکس اسپرت و تورنت GXP همان ارتقاءهای تعلیق و چرخهای ویو ردلاین را هم قرض گرفته و ظاهری تهاجمیتر پیدا کردند. سپس در سال ۲۰۰۸، ویو ردلاین نیز موتور هوندا را کنار گذاشت و از همان پیشرانهٔ ۳.۶ لیتری V6 پسرعموهای خود استفاده کرد.
ناکامی در بازار
زمانی که این کراساوورها از روی میز طراحان و کامپیوترهای مهندسان به دنیای واقعی وارد شدند، شرایط آنطور که انتظار میرفت پیش نرفت. در آن زمان گفته میشد که این کراساوورهای کوچک خانوادگی جنرال موتورز قدرت بیشتری نسبت به یک بامو X3 بسیار گرانتر دارند (البته این تفاوت فقط ۴ اسب بخار بود). این مقایسه با کراساوور گرانقیمت باواریاییها اما صرفاً تبلیغاتی بود زیرا عملاً کراساوورهای اسپرت جنرال موتورز و بامو X3 هیچ بازار یا خریدار مشترکی نداشتند.
همچنین هرچند به لطف لاستیکهای پهنتر و چسبنده، هندلینگ و قدرت توقف این نسخههای اسپرت نسبت به نمونههای معمولی بهبود پیدا کرده بود اما این مزیت توسط مصرف سوخت نسبتاً بالا و کابینی که طبق علاقهٔ شدید جنرال موتورز به پلاستیک ساخته شده بود (موضوعی مشترک در کابین اکثر محصولات جنرال موتورز در آن دوران) کمرنگ میشد. مشکل بعدی هم قیمت بود. این خودروها در سال ۲۰۰۸ حدود ۲۵ هزار دلار (معادل ۳۵ هزار دلار در سال ۲۰۲۳) قیمت داشتند که افزایشی ۲۵ درصدی را نسبت به قیمت نسخههای پایهٔ اکوئناکس، تورنت و ویو نشان میداد.
پایان ماجرا
رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ گردبادی از هرجومرج را در جنرال موتورز به راه انداخت و یک سال بعد تعطیلی برندهای پونتیاک و ساترن رسماً اعلام شد. فروش تورنت بشدت کاهش پیدا کرد و هرچند فروش ویو تقریباً در حد انتظار بود اما این برای نجات ساترن از نابودی در سال ۲۰۰۹ کافی نبود. سپس زمانی که در سال ۲۰۱۰ نسل دوم شورلت اکوئناکس از زیر آوار ورشکستگی جنرال موتورز بیرون آمد، موتور نسخهٔ اسپرت نسل قبلی با یک نمونهٔ کوچکتر ۳ لیتری جایگزین شد که هرچند قدرت یکسانی با موتور ۳.۶ لیتری قبلی داشت اما از صدای جذاب آن بیبهره بود. البته در سال ۲۰۱۳ موتور قویتر ۳۰۰ اسب بخاری هم برای اکوئناکس ارائه شد اما این خودرو هیچ ویژگی جذابی برای رانندگی نداشت.
استراتژی محافظهکارانهٔ جدید اکوئناکس در افزایش فروش این خودرو که در دههٔ بعد دو برابر و سپس سه برابر شد آنقدر مؤثر بود که شورلت تا به امروز به نادیده گرفتن هرگونه ایدهٔ پرفورمنس برای کراساوور کامپکت خود راضی بوده است. این استراتژی برای اکثر مدلهای پرفروش در پایینترین سطح بازار اعمال شد و مدلهای پرفورمنس تقریباً بهطور کامل در انحصار برندهای لوکس قرار گرفت که بهسرعت بخش کراساوورهای کوچک بازار را تصاحب کردند.
هرچند خودروسازانی مثل هیوندای با ارائهٔ مدلهای جذابی همچون کُنا N حوزهٔ پرفورمنس را گسترش دادهاند اما در دیترویت فقط ظهور استراتژی الکتریکی اولتیوم جنرال موتورز امکان تولید خودروهای اسپرت کوچک آمریکایی با پرفورمنس بالا را فراهم کرده است. البته حتی در این صورت هم مدل بلیزر SS برقی که نقشی مشابه اکوئناکس اسپرت را ایفای میکند، با وجود برند غیرلوکس، نزدیک به ۶۵ هزار دلار قیمت خواهد داشت. امروزه، سهقلوهای ساترن، شورلت و پونتیاک در انقلاب کراساوورهای اسپرت که حدود ۲۰ سال پیش آغاز شد کاملاً فراموش شدهاند.
R@min
۱۵ اسفند ۱۴۰۱جی ام همیشه پر از ایده های انقلابی و مهندسای نوآور و نخبه در کنار حمایت مالی بزرگ نظام سیاسی آمریکا بود که می تونستن این برند رو به قدرت شماره یک خودروسازی جهان در همه بخش ها پبچ و مهره کنن اما سیاست های احمقانه و محافظه کارانه که ناشی از ضررهای سنگین دوران بحران سوخت بود و از طرفی توجه بیش از حد به بازار داخلی جی ام رو خیلی عقب انداخت.
AMD
۱۵ اسفند ۱۴۰۱حیف شد
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱درسهایی از ورشکستگی جنرال موتورز
“جنرالموتورز در 10 تا 20 سال آینده ورشکسته خواهد شد و بازار آمریکا به کویر صنعت خودرو تبدیل خواهد شد. ”
این پیش بینی ناخوشایند توسط لی شوفو[2] رییس هولدینگ خودروسازی جیلی[3] در سال 2001 در یک گردهمایی خودروسازی در پکن صورت گرفت. در آن زمان سخنان لی خشم نمایندگان شرکتهای جنرالموتورز و فورد را برانگیخت و نمایندگان این دو شرکت با حالت قهر گردهمایی را ترک کردند. دقت و صحت این پیش بینی 8 سال بعد بر همگان مشخص شد. در تاریخ 1 ژوئن 2009 هم زمان با بحران فراگیر مالی در آمریکا، جنرالموتورز ورشکستگی خود را بر اساس فصل 11 به دولت ایالات متحده اعلام و از دولت درخواست کرد تا موقتا تحت حمایت و پشتیبانی قرار گیرد. در نتیجه 60 درصد از سهام شرکت به دولت آمریکا و 12.5 درصد آن به دولت کانادا منتقل شد. این ورشکستگی بزرگترین ورشکستگی یک شرکت صنعتی و چهارمین ورشکستگی بزرگ تاریخ آمریکا بود.
هرچند بسیاری علت این فروپاشی را بحران بزرگ اقتصادی آمریکا می دانند ولی حتی اگر بحران مالی فراگیر هم وجود نداشت فروپاشی این خودروساز بزرگ به علت انباشته شدن مشکلات متعدد در طول حیات طولانیش اجتناب ناپذیر به نظر می رسید . این شرکت زمانی بیدار شد که مشکلات بزرگتر از آن بود که بتوان چاره ای برای آن اندیشید. بهرحال ورشکستگی جنرالموتورز و اقداماتی که پس از آن برای سازماندهی مجدد شرکت انجام شد میتواند درسهای بسیاری برای صنعت خودرو داشته باشد.
تاریخچه
شرکت جنرالموتورز (General Motors) یا به اختصار جِیام (GM) در سال ۱۹۰۸ در دیترویت میشیگان تأسیس شد. جنرالموتورز طی دو دهه رشد از یک شرکت کوچک به یک غول عظیم صنعتی تبدیل شد. این شرکت به مدت 77 سال از 1931 تا 2007 رهبری صنعت خودرو جهان را در اختیار داشت. این ابرکمپانی در طی دوران طلایی خود در 34 کشور، کارخانههای خودروسازی دایر کرده و محصولات خود، شامل خودروهای سواری و کامیون را به بیش از ۲۰۰ کشور میفروخت. شرکت در سراسر جهان 244.500 نفر را در استخدام خود داشت و بیش از ۲۵ هزار تامین کننده جهانی، قطعات خودروهای تولیدی شرکت را تامین می کردند. جنرالموتورز درواقع مجموعهای از چندین کارخانه مختلف خودروسازی و موتورسازی بود که به مرور زمان به هم پیوسته بودند. اکنون اسامی آن شرکتها بر روی محصولات مختلف شرکت وجود دارد و نشان تجاری خودروها محسوب می شود. بعضی شرکتهای مهم تحت مالکیت جنرالموتورز عبارت بودند از : GMC. بیوک، کادیلاک، شورولت، اپل. پونتیاک، دلفی، وکسهال، ساترن، بدفورد، هولدن، ، هامر، دوو ، ایسوزو، ساب، سوبارو و سوزوکی.
برای سالیان متمادی برنامه منظم آموزش کارکنان در دستور کار شرکت قرار داشت و برای رسیدن به سطح استاندارد، کارکنان تشویق می شدند تا سالانه ۲۰ ساعت آموزش مربوط به اهداف شغلی خود را بگذرانند. در سال ۱۹۹۷ نیز دانشگاه جنرالموتورز در راستای توجه به یادگیری سازمان و حرکت به سمت یک سازمان یادگیرنده تاسیس شد. ریچارد واگونر[4] مدیرعامل شرکت همواره کارکنان شرکت را اعضای تیم جنرالموتورز خطاب می کرد و معتقد بود نیروی انسانی عظیمترین سرمایهای است که شرکت در اختیار دارد.
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱ورشکستگی جنرال موتورز
شرکت خودروسازی جنرالموتورز که بزرگترین سازنده خودرو در جهان و نماد صنعت امریکا محسوب می شد پس از یک قرن فعالیت در روز ۱۱ خرداد ۱۳۸۸ (1 ژوئن 2009) با 172 میلیارد دلار بدهی بر اساس فصل 11 ورشکستگی خود را به دولت ایالات متحده اعلام کرد و تحت پوشش قانون ورشکستگی ایالات متحده قرار گرفت. خوشبختانه شرکت پس از ورشکستگی سازماندهی مجدد گردید و شانس دوبارهای برای ادامه فعالیت پیدا کرد. در صورتیکه ورشکستگی بر اساس فصل 7 قانون ورشکستگی صورت می گرفت شرکت بصورت کامل منحل می گردید که درآن صورت میلیاردها دلار زیان به سرمایهگذاران وارد می شد و بیش از 200.000 نفر از کارکنان شغل خود را از دست می دادند.
بندرت شرکتی چنین شانس دوبارهای برای ادامه حیات پیدا می کند. اما دولت ایالات متحده نمیخواست شاهد انحلال شرکت جنرالموتورز باشد .بر اساس طرحی که مورد توافق دولت امریکا و مسوولان شرکت جنرالموتورز قرار گرفت شرکت جنرالموتورز منحل و شرکتی کوچکتر تشکیل شد که بتواند در بازار جهانی با سایر شرکتهای خودروسازی رقابت کند. بر اساس این طرح دولت امریکا برای بازپرداخت دیون جنرالموتورز 50 میلیارد دلار در اختیار آن شرکت قرار داد و در مقابل 60 درصد سهام شرکت جدید را به خود اختصاص داد. اتحادیه کارگران صنایع خودروسازی آمریکا نیز 17.5 درصد، دولت کانادا 12 درصد و صاحبان اوراق قرضه این شرکت نیز 10 درصد سهام این شرکت را در اختیار گرفتند.
تاثیرات ورشکستگی شرکت جنرالموتورز براقتصاد آمریکا بسیار جدی بود. تاثیر واقعی ورشکستگی شرکت جنرالموتورز متوجه کارگران این شرکت بود که طی چندین سال تجارب ارزندهای کسب کرده بودند و در این مقطع زمانی همزمان با بروز بحران اقتصادی ، باید شرایط سخت معیشتی را نیز تحمل می کردند. بهرحال همانگونه که موفقیتهای جنرالموتورز یک شبه کسب نشده بود، شکستهای این شرکت نیز یک شبه رخ نداد و معلول عوامل متعددی بود که به برخی از آنها میتوان به شرح ذیل اشاره کرد:
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱اشتباهات استراتژیک
تهاجم جدی خودروسازان آسیایی به بازار آمریکای شمالی در جریان دهههای 80 و 90 میلادی آغاز شد. آنها محصولاتی را به بازار ارائه دادند که عموما کوچکتر، کارآمدتر و پیچیدهتر از خودروهای «بنزین خور» مورد علاقه مصرف کنندگان آمریکایی بودند. منتقدان میگویند خودروسازان آمریکایی بسیار کند به این روند واکنش نشان دادند و واکنش آنها هم تولید خودروهای بزرگتر و سنگینتر همچون وانت و خودروهای [5]SUV بود. اما چند سال بعد وقتی فروش خودروهای کم مصرف و اقتصادی مانند خودروهای ساخت شرکت تویوتا بیشتر شد، انتقادها از استراتژی شرکتهای آمریکایی نیز افزایش یافت. این مسئلهای بود که باب لوتز، رئیس وقت شرکت جنرالموتورز در وبلاگی در سال 2005 به آن اذعان کرد. او نوشت: «به نظر میرسد از وقتی که ما قصد به بازار آوردن خودروهای بزرگتر خود را اعلام کردهایم، مردم احساس میکنند تصمیمیغیرعاقلانه گرفتهایم. من اعتراف میکنم که با توجه به قیمت امروز سوخت، ممکن است تصمیم ما کمیناسازگار با شرایط جهان باشد. اما باید بگویم که این محصولات هنوز کارآمد هستند.»
با این وجود در اوایل سال 2008 وقتی قیمت سوخت به طرز بیسابقهای افزایش یافت و مردم آمریکا برای هر لیتر بنزین یک دلار پرداختند ، سیاست جنرالموتورز به هیچ وجه عاقلانه به نظر نمیرسید. بازار خودروهای SUV سقوط کرد و مصرف کنندگان به طرف خودروهایی رفتند که سوخت را بهینه مصرف میکردند. البته نقش بداقبالی شرکتهای خودروساز آمریکایی را نیز در این میان نباید نادیده گرفت. وقتی رکود و بحران اقتصادی بزرگ آغاز شد آمریکاییها در میانه راه بازسازی و احیاء صنعت خودروسازی خود بودند و اگر رکود تنها دو سال بعد رخ میداد شرکتهای خودروساز آمریکایی سرنوشت بهتری داشتند.
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱علل شکست
علاوه بر اشتباه استراتژیک ، تعدادی از مسائل و مشکلات در ورشکستگی شرکت جنرالموتورز نقش داشتند که به برخی از آنها به شرح ذیل میتوان اشاره کرد:
1. بحران اقتصادی : همانگونه که اشاره شد، تردیدی نیست که بخشی از مشکلات جنرالموتورز به رکود اقتصادی باز میگشت. با دشوار شدن شرایط اقتصادی مردم و مصرف کنندگان از هزینههای خود به ویژه هزینههایی همچون خرید خودرو تازه میکاهند. معمولا در چنین شرایطی تولیدکنندگان هم اقدام به کاهش هزینههای خود میکنند یا برای افزایش میزان فروش وامهای ارزان قیمت در اختیار مشتریان خود قرار میدهند. اما ارائه تخفیف از میزان سود میکاهد و بحران مالی جهانی هم فراهم کردن منابع مالی کافی برای ارائه وام را با مشکل مواجه می سازد .
2. خطوط و مدلهای ناموفق خودرو: ارائه برخی مدلهای ناموفق که با شکست تجاری مواجه شد باعث لطمه به شهرت جنرال موتورزگردید و باعث کاهش درآمد و سودآوری شرکت شد.
3. هزینههای پرسنلی و تعهدات به اتحادیه کارگری: سالیان مدید جنرالموتورز برای ارائه خدمات بیمه و بازنشستگی سخاوتمندانه به کارکنان ستایش می شد. هنگامی که کسب و کار خوب بود، آنها برای سخاوت خود مورد احترام جامعه بودند ولی زمانی که آنها دیگر توان پرداخت این هزینهها را نداشتند، این امر موجب نارضایتی سرمایهگذاران و سهامداران را فراهم کرد. این تعهدات به مرور شروع به تضعیف بنیه مالی شرکت نمود که در نهایت با عدم همراهی اتحادیههای کارگری، شرکت اعلام ورشکستگی نمود.
4. از دست دادن نوآوری : روح نوآورانه نیروی محرکه جنرالموتورز در طی یک قرن بود. محصولات با کیفیت و ایدههای جدید عامل موفقیت در کسب رتبه نخست بود ولی این روحیه به تدریج در محصولات جدید جنرالموتورز تحلیل رفت.
5. عدم توجه به خواست مشتریان: با افزایش توجه مردم به جنبههای اقتصادی و زیست محیطی محصولات ، تقاضای مشتریان برای خرید خودروهای سبزتر و با بهرهوری سوخت بالاتر مانند خودروهای هیبریدی افزایش یافت که متاسفانه آنگونه که باید پاسخی به این خواست مشتریان از جانب جنرالموتورز ارائه نگردید که این امر منجر به رویگردانی مشتریان از محصولات شرکت گردید.
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱6. رقابت شدید بینالمللی : برای مدت زمان طولانی، جنرالموتورز یکی از چند بازیگر کلیدی در صنعت انحصاری خودرو بود. فقدان یک برنامه مشخص برای پاسخ به رقابت بازیگران جدید که تولیدکنندگان خودرو در ژاپن و اروپا بودند منجر به کاهش قابل توجهی در سهم بازار جنرالموتورز گردید.
7. نقش مهم سوء مدیریت در ورشکستگی جنرالموتورز : این شرکت در طول حیاتش به واقع یک شرکت متحدالمرکز نبود و همیشه از عدم تمرکز لازم رنج میبرد. درواقع نبود سهامدار عمده ذی نفوذ و تشتت در تصمیم گیری در خصوص مسائل استراتژیک شرکت یکی از مهمترین عوامل ورشکستگی شرکت بود.
8. تغییر ماهیت شرکت: تبدیل جنرالموتورز از یک بنگاه اقتصادی به یک قلمرو سیاسی- اقتصادی یکی از عوامل شکست این غول اقتصادی بود.
9. عدم بهینه سازی هزینهها: جنرالموتورز استراتژی کاهش هزینه و افزایش سود را به دقت دنبال نکرد.
10. بیانگیزگی کارکنان : دلیل اصلی ورشکستگی و فروپاشی شرکت را شاید بتوان در بیانگیزگی کارکنان آن جستوجو کرد. بیانگیزگی نیروی کاری عاملی است که میتواند هر شرکتی را از پای درآورد. مسوولان جنرالموتورز نسبت به بیانگیزگی کارگران خود بیتوجه بودند.[6]
تمام عوامل فوق منجر به از دست دادن تمامی عناوین، کاهش فروش و حتی افت تولید شرکت گردید که در نهایت منجر به زیاندهی و ورشکستگی جنرالموتورز شد. با اشراف بر مشکلات فوق ، این شرکت اقدام به حرکت به سمت سازماندهی مجدد برای دستیابی به آیندهای سودآور نمود.
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱سازماندهی مجدد برای یک آینده جدید
دولت ایالات متحده یک برنامه برای کمک به سازمان دهی مجدد جنرال موتورز تحت فصل 11 قانون ورشکستگی تدوین نمود. شرکت جدید، جنرالموتورز با مسئولیت محدود [7] از شرکت اصلی جنرالموتورز منفک شد. تغییرات مختلف ساختاری اعمال شد تا اطمینان حاصل شود که شرکت در آینده موفق تر خواهد بود.
این شرکت پس از سازماندهی با 27 هزار کارمند و 13 کارخانه کمتر در آمریکا شروع به فعالیت کرد. تغییرات عمده انجام شده به شرح ذیل میباشد:
· تغییرات در مدیریت : مدیران جدید اجرایی برای بازسازی شرکت آورده شدند و تیم مدیریت قبلی به عنوان مسئول مشکلات شرکت جنرالموتورز قدیم برکنار شدند . این یکی از مهم ترین تغییرات در شرکت بود.
· تبدیل شدن به یک شرکت سبزتر: در زمان طی نمودن مراحل ورشکستگی پرزیدنت او باما اظهار داشت که شرکت جنرالموتورز باید به یک شرکت سبزتر با تمرکز بر روی خودروهای هیبریدی ، سلول های سوختی و سایر فن آوری های پاک تبدیل شود.در سال گذشته، جنرالموتورز اعلام کرد که قصد حرکت به سوی سلول های سوخت در آینده را دارد.
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱· کنار گذاشتن تولید مدل های که سود آوری کمتری داشته اند: جنرالموتورز اعلام کرده است برنامهای برای قطع تولید بسیاری از خطوط که در طول سالیان گذشته سودآوری کمتری داشته است، دارد. این خطوط شامل خودروهای ساتورن، اوپل ، واکسهال و ساب میباشد. بسیاری از این مدل ها به شرکتهای خار جی که عمدتا چی نی بودند فروخته شدهاند. تمرکز بر روی خطوط سودآورتر نویدبخش آینده بهتر برای جنرالموتورز است.
· تغییر در منافع کار گران باز نشسته و خانوادههای آنان : طبق برنامه جدید تغییراتی در خصوص برنامه بهدا شت و در مان و حقو ق کار گران باز نشسته و خانوادههای آنان در راستای کاهش هزینهها صورت گرفت. جنرالموتورز موفق شد با اتحاد یه کار گران صنعت خودرو به توافقی دست یابد که بر اساس آن این شرکت از پرداخت 50 میلیارد دلار از تعهدات خود به کارمند ان پیشین معاف شد.
· فروش آنلاین : شرکت جنرالموتورز اعلام کرده در تلاش است راههایی برای مشارکت با سایت حراجی آن لاین e Bay بیابد تا محصولات خود را از این طریق عرضه کند.
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱فروش خودروهای کارکرده : شرکت جنرالموتورز امریکا که با بحران اقتصادی مواجه شده بود شبکه فروش خودروهای کارکرده خود در منطقه خاورمیانه را گسترش داد. به عقیده کارشناسان تقاضا برای وسایل نقلیه شخصی کارکرده در طول رکود اقتصاد جهانی افزایش یافته و جنرالموتورز امریکا که با بحران مواجه است در نظر دارد از این بحران استفاده کند. مدیر بخش ملی خودروهای کارکرده این شرکت می گوید: جنرالموتورز ، متعهد شده است که تمامی مشتریانی که خواهان وسایل شخصی کارکرده هستند را تنها رها نکند. با وجود خریداران جدید خودرو در کشورهای عربی خلیج فارس که به طور منظم مدلها را تعویض می کنند. این منطقه پتانسیل عظیمی از خودروهای کارکرده دارد که باید مورد بهره برداری قرار بگیرد.
· برونسپاری قطعات غیرکلیدی : جنرال موتورز به دنبال آن است که با برونسپاری قطعات غیرکلیدی خود هزینههای تولیدی را کاهش دهد تا بازارهای نوظهوری چون چین، هند و آمریکای جنوبی را بیش از پیش از آن خود کند.
· تکیه بر تیمهای کاری واکنش سریع : در این مدت تغییرات بسیار گستردهای در ساختار درون سازمانی ایجاد شد تا با تکیه بر تیمهای کاری، سرعت انجام کارها و واکنش سازمان به تحولات بازار بهبود یابد.
· تمرکز بر استراتژیها : یک سازمان در صورتی به موفقیت میرسد که کلیه استراتژیهایش در یک راستا باشد. از همین رو با وجود آنکه خودروی هامر پرسودترین محصول شرکت بود، اما تولید آن به دلیل مغایرت با استراتژی خودروهای کممصرف متوقف شد.
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱· مشارکت مشتریان در تصویرسازی در زمینه بازاریابی: این شرکت برنامههای بسیار گستردهای برای مشارکت مشتریان در تصویرسازی در زمینه بازاریابی در آینده دارد تا از طریق تعامل با مشتریان نیازهای آنان را به سرعت شناسایی کند. مدیران کنونی جنرالموتورز به خوبی دریافتهاند که تنها عامل ثابت در جهان، تغییر است، پس باید انعطافپذیر بود[8]
نقش دولت در نجات جنرال موتورز
وقتی دولت آمریکا با پا گذاشتن روی خطوط قرمز اقتصادیاش که تخطی از اصول اقتصاد آزاد بود تصمیم به نجات جنرالموتورز از ورشکستگی و تملک این شرکت از محل مالیاتهای مردمی را نمود، این امر با انتقادهای فراوانی از سوی مالیات دهندگان روبهرو شد اما هر چه بود، اقدام فوق نتیجه مثبتی درپی داشت و اجازه داد این غول بزرگ خودروسازی از زیر بار بحران اقتصادی کمر راست کرده و دوباره به عرصه تولید خودرو بازگردد. گرچه دولت آمریکا سهامدار عمده جنرالموتورز شده بود ولی با اتخاذ سیاستهای عدم دخالت در برنامههای بازسازی و اعتماد به تصمیم مدیران این مجموعه ، طی دوسال توانست به سرعت مالیات شهروندان آمریکایی را به خزانه بازگرداند و به این ترتیب نقش دولت در این شرکت به کمترین حد خود رسید .
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱پایان دوران ورشکستگی
روند تغییر ساختار این شرکت بسیار سریعتر از آنچه انتظار می رفت به پایان رسید؛ اعلامیه خروج از ورشکستگی جنرالموتورز کمتر از شش هفته پس از زمانی منتشر شد که این شرکت اعلام ورشکستگی نموده بود. شرکت جنرالموتورز اعلام کرد با ایجاد “یک جنرالموتورز جدید” از بهترین داراییهای پیشین خود، به دوران ورشکستگی پایان داده است. مدیرعامل جنرالموتورز این مقطع را آغاز یک “دوران جدید” خواند. جنرالموتورز پس از جرح و تعدیل، در نهایت تنها چهار نام تجاری خود (از جمله کادیلاک) را حفظ خواهد کرد . این شرکت 16 ماه پس از ورشکستگی، مجددا به بازار سهام بازگشت. شرکت جنرالموتورز که در سال 2008 زیانی معادل 30 میلیارد دلار را تجربه کرده بود پس از 3 سال در پایان سال 2011 سود شیرین 9 میلیارد دلاری را کسب نمود.
حلاوت این سود زمانی بیشتر شد که جنرالموتورز توانست بعد از وقفه ای سه ساله بار دیگر عنوان بزرگترین شرکت خودروسازی جهان را باز پس گیرد. جنرالموتورز در سال 2011 توانست از تویوتا که بر اثر سونامی ، زلزله و سیل ژاپن و تایلند صدمه زیادی خورده بود پیشی بگیرد. [9]
درس هایی از شکست جنرالموتورز
ورشکستگی جنرالموتورز درسهای زیادی داشت که تا مدتها در سمینارها ، مجلات و محافل علم مدیریت مورد نقد و بررسی قرار گرفت که به چند مورد آن میتوان اشاره کرد:
درس 1 ) موفقیت برای همیشه نیست : موفقیت جنرالموتورز بسیار بزرگ بود و در اذهان تمام آمریکایی ها جا گرفته بود حتی در مورد ماشینهای این شرکت ترانه سرایی می گردید. از روشهای مدیریت جنرالموتورز همیشه به عنوان الگو یاد می شد. ولی این شرکت هم به سرنوشت فورد و آیبیام دچار شد و این همان اتفاقی است که ممکن است برای شما هم رخ بدهد.
درس 2 ) همه چیز به یک باره اتفاق نمی افتد: بسیاری از کتب استراتژی این تصویر را ایجاد میکنند که یک تصمیم خوب موفقیت را به ارمغان می آورد و یک تصمیم بد میتوان عامل تمام شکستها باشد. ولی اعلام ورشکستگی جنرالموتورز ناشی از هزاران تصمیم بدی بود که طی چند دهه اتخاذ شده بود. مانند تصمیماتی در خصوص خطوط تولید ، روابط با اتحادیههای کارگری و غیره.
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱درس 3 ) فرهنگ و استراتژی عامل موفقیت شما می تواند بذر نابودی را در شرکت بپراکند: برای مثال شعار ” یک خودرو برای هر بودجه و هر هدف” تا مدتی کاربرد خوبی داشت اما با گذشت زمان جنرالموتورز شروع به استفاده از قطعات مشترک در برندهای مختلف خود نمود تا اینکه به مرور مدلهای مختلف خودرو از نظر ظاهر و عملکرد شبیه به یکدیگر شدند. یا موردی دیگری که به آن میتوان اشاره کرد ایجاد مزیت رقابتی از طریق ایجاد کنترلهای داخلی بود ولی به مرور زمان که این کنترلها بیشتر و بیشتر شد ، بیشتر و بیشتر وقت با ارزش کارکنان صرف کنترل به جای تسهیل انجام کسب و کار گردید یا همچنین نظم و انضباط که عامل برتری جنرالموتورز در رقابت با فورد بود به مرور زمان تبدیل به فرهنگی شد که به اطاعت و فرمانبرداری به جای خلاقیت و نوآوری پاداش می داد.
درس 4 ) غرور شما را به سوی شکست رهنمون می کند: سالهای سال مدل جنرالموتورز بهترین الگوی کسب و کار بود و کتاب زندگینامه آلفرد اسلون مورد توجه همه بود. پیتر دراکر، شهرت خود را با تدوین مفاهیم مدیریتی شرکت جنرالموتورز کسب نموده بود. ولی کسب و کار و بازارها ایستا نیستند و شما مجبور به تغییر و انطباق با پویایی آن هستید و قانونی برای به ارث رسیدن موفقیت وجود ندارد.
درس 5 ) گسترش غیرمنطقی : شرکت جنرالموتورز اشتها زیادی برای تملک و ادغام شرکتهای دیگر و سرمایهگذاری در برندهای جدید داشت. با اینکه در ظاهر شرکت بسیار بزرگ شده بود ولی در عمل از قدرت و استحکام لازم برخوردار نبود. در طول سال 2008 جنرال موتورز 8.35 میلیون دستگاه خودرو سواری و کامیون ها در سطح جهان تحت 12 برند بیوک، کادیلاک، شورلت، جی ام سی، دووجیام، اوپل، واکسهال، هلدن، پونتیاک، ساب، ساترن و هامر فروخت. با این همه هسته اصلی دارائیهای شرکت در 4 برند بیوک، کادیلاک، شورلت و جیامسی متمرکز شده بود. پرونده محافظت از ورشکستگی برای این 4 دارایی کلیدی دنبال می شود و توافقاتی برای فروش جداگانه برندهای ساب، اوپل و هامر صورت گرفته است. کاهش سود شرکت مادر نتیجه سیاست غیر منطقی در تملک سایر شرکتها بوده است. این رفتار درسی برای خودروسازان دیگر است که به جای تعجیل در گسترش فعالیت از طریق تملک سایر شرکتها، خصوصا شرکتهای خارج از کشور بر روی توانائیهای خود تمرکز کرده و اقدام به بهینه سازی ساختار تولید خود بنمایند. همچنین خودروسازان باید بسیار محتاط باشند که در تملک و ادغام با سایر شرکتها خصوصا شرکتهای خارجی تشابه فرهنگی و اولویت های توسعه دراز مدت مد نظر قرار گیرد.
درس 6 ) استفاده از چند نام تجاری: هر چند استراتژی استفاده از چند نام تجاری[10] برای دستیابی به بخشهای بیشتری از بازار در ابتدا عامل موفقیت جنرالموتورز بود ولی به مرور اشتباه و شکست یک برند باعث تضعیف موقعیت بقیه برندها گردید. در عمل هم جنرالموتورز با ارائه 60 مدل خودرو تحت 8 نام تجاری مختلف باعث سردرگمی مشتریان گردیده بود. همچنین این امر باعث کاهش بهرهوری و توانایی مدیریت و کارکنان ارشد ستادی شده بود زیرا آنها باید وقت، منابع و توجه خود را میان چند برند تقسیم می کردند.
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱درس 7 ) عدم توجه به خواست مشتریان: جنرالموتورز به طور سنتی بر روی ماشین های بزرگ و پر مصرف تمرکز داشت. در صورتیکه در دوره کنونی مصرف کنندگان اولویتهای خود را تغییر داده و خواهان خودروهای اقتصادی و دوستدار محیط زیست هستند. در اوایل سال 1978، با ظهور بحران جهانی نفت، شرکتهای رقیب جنرالموتورز در ژاپن، کره جنوبی و آلمان شروع به تمرکز بر توسعه خودروهای کوچکتر با بهرهوری سوخت بالاتر به عنوان پاسخی به چالش بحران انرژی نمودند. با این حال، جنرالموتورز تولید محصولات پر مصرف خود مانند پیکاپ ها و SUV ها را حفظ و حتی گسترش داد. با افزایش رقابت از سوی خودروهای اقتصادی ژاپنی و کره ای سهم GM از بازار ایالات متحده از 50 درصد کاهش و به سطح 20 درصد تنزل یافت.
درس 8 ) پیش دستی در تغییر : آخرین درس از ورشکستگی جنرال موتورز قراردادن تغییر به عنوان یک اصل غیرقابل اجتناب است. اگر شما چیزی را در شرکت خود می بینید که نیازمند تغییر است آنقدر صبر نکنید که خیلی دیر شود. این مانند خونریزی آهسته و پیوستهای است که سرانجام باعث مرگ بیمار می شود. مانند بی عملی چند نسل از مدیران جنرالموتورز پس از شوک نفتی اول و افزایش واردات خودروهای ژاپنی که نهایتا به ورشکستگی جنرال موتورز منجر گردید.
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱منابع :
1. مقصر ورشکستگی جنرال موتورز کیست؟ نویسنده : ویلیام.جی هولستین، روزنامه یو.اس.ای تودی ترجمه سایت الف به آدرس اینترنتی :
http://alef.ir/vdcex78e.jh8fzi9bbj.html?47013
2. درسهایی از ورشکستگی جنرالموتورز نویسنده : کالن اسمیت به آدرس اینترنتی :
http://www.moneycrashers.com/general-motors-gm-bankruptcy-timeline-future
3. جنرالموتورز از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد به آدرس اینترنتی :
http://www.en.wikipedia.org/wiki/GM
4. جنرال موتورز بزرگترین خودرو ساز جهان شد. همشهری آنلاین 10بهمن 90 به آدرس اینترنتی :
http://www.hamshahrionline.ir/news-157971.aspx
5. درسهایی که شرکتهای خودروسازی چین باید از جی ام یاد بگیرند. نویسنده لی فانگفنگ سایت چاینا دیلی به آدرس اینترنتی :
http://www.chinadaily.com.cn/cndy/2009-06/29/content_8331466.htm
6. درسهایی از جنرال موتورز و رفتار دولت آمریکا/خودروسازی که از ورشکستگی نجات یافت
http://www.khabaronline.ir/detail/150003/
7. سقوط و بازگشت جنرال موتورز – دنیای اقتصاد 10 آذر90
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=234389
8. http://www.gm.com/
9. http://www.oica.net/category/production-statistics/
[2] Li Shufu
[3] Geely Automobile Holdings
[4] Richard (Rick) Wagoner
[5] SPORTS UTILITY VEHICLE
[6] مقصر ورشکستگی جنرال موتورز کیست؟ ویلیام.جی هولستین، روزنامه یو.اس.ای تودی
[7] General Motors Company LLC (Limited Liability Company)
[8] سقوط و بازگشت جنرال موتورز – دنیای اقتصاد 10 آذر90
ه جنرال موتورز بزرگترین خودرو ساز جهان شد. همشهری آنلاین 10بهمن 90
[10] multi-brand strategy
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱عزیزان ببخشید کمی طولانی شد … دیگه بزرگترین ورشکستگی یک شرکت صنعتی رو در یک کامنت نمیشه جا داد … امیدوارم مفید باشه برای دوستان … ارادت
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱چند کامنت تخصصی و طولانی رفته برای تایید … مقاله ی علمی و معتبریه که در مجله مای ام بی ای فارسی چاپ شده … بعد هنوز تایید و منتشر نشده … یه عده به کامنت معرفیش 3 تا دیسلایک دادند … واقعا زبان قاصره از این همه نبوغ … با این سطح نبوغ ، انگیزه آدم از فعالیت هر روز کمتر و کمتر ، میشه … انگار باشی یا نباشی ، درست باشی یا غلط باشی ، یه عده ای ، چیزی جز تصوراتشون رو ، درک نمی کنند …
محمد
۱۵ اسفند ۱۴۰۱سلام و درود. دستتون درد نکنه بابت مقاله. حتی اگر کپی از جای دیگری بوده باز هم زحمت کشیدید که اینجا آوردین. نگران لایک و دیسلایک نباشید که اینجا ایران است.
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱درود محمد جان … اتفاقی دنبال چیز دیگری بودم که به این مقاله برخوردم … حیفم اومد دوستان نازنین رو بی خبر بگذارم … بی ادعا ، من فقط کامنتش کردم … امید که خوندش مفید بوده باشه … موفق و سربلند باشی
corvette
۱۵ اسفند ۱۴۰۱سلام جناب mc20 کامنت های شما درمورد ورشکستگی و پس از ورشکستگی جنرال موتورز به شدت خوب و لذت بخش بود . خط به خط کامل خوندم و استفاده کردم . با تشکر از شما . عالی بود واقغا
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱سلامت باشی corvette عزیزم … خوشحالم که با علاقه و جدیت خوندی … بودن کنار دوستان پیگیر و عاشق چون شما مایه مباهاته … موفق و سر بلند باشی
مازیار
۱۵ اسفند ۱۴۰۱جای تشکر داره زحمت ارائه این کامنتها
ممنون MC20
MC20
۱۵ اسفند ۱۴۰۱لطف داری مازیار جان … انجام وظیفه بود داداش
ای روزگار تلخه تلخه تلخ
۱۶ اسفند ۱۴۰۱با سپاس از شما بابت مقاله مفیدی ک با ما به اشتراک گذاشتید
ولی این وسط یک نکته برام جالب بود
حتی توی سیاه ترین روز های جنرال موتورز دولت امریکا بازار رو انحصاری نکرد تا شرکت با سابقه اش جان بگیرد وگرنه الان صنعت خودرو سازی امریکا در حد لادا میشد ولی الان داره کادبلاک لیریک تولید میکنه
MC20
۱۶ اسفند ۱۴۰۱” ای روزگار تلخه تلخه تلخ ” جان امیدوارم همیشه دنیا به کامت و کامت هم شیرین باشه … مرسی از لطف شما … در مورد نکته درستی که شما گفتید باید بگم : بازار انحصاری زاده کمونیسم هست … کاپیتالیست ها به انحصار گرایی مستقیم باور ندارند … شعار اونها اینه که : سرمایه ، ملیت ویژه ای نداره … اونها با ایجاد رقابت سالم بر بستر قوانین روشن و شفاف ، رشد و شکوفایی ایجاد می کنند و ما رو غیر مستقیم با خرید محصولشون اغوا می کنند … گوشی اپل و رینگ تون دیفالتش رو به یاد داری ؟ ملت دوست داشتن / دارن ، غیر مستقیم به همه بفهمونن گوشیه من هم اپل هست … این کاریه که کاپیتالیسم با مشتری میکنه … به جای زجر کشیدن از خرید ، لذت بردن رو جایگزین میکنه و یک عمر ما رو می دوشه … یک زمانی در دهه 2000 در آمریکا اگه یک نفر 45% تخفیف از برند رالف لورن داشت یعنی خیلی آدم اصیل و با کلاسی بود … همین صنعت مد و فشن ، بازتاب نظام کاپیتال آمریکاست که در دل یک دیالوگ معروف در سریال Friends هم خود نمایی میکنه … این کاریه که کاپیتالیسم با مشتری میکنه … به جای زجر کشیدن از خرید ، لذت بردن رو جایگزین میکنه و یک عمر ما رو می دوشه …
رامین
۱۸ فروردین ۱۴۰۲عالی و کامل بود دوست عزیز واقعا دست مریزاد کار خیلی باارزشی انجام دادید چه خوبه که همه عزیزان برا پیشبرد و پیشرفت سایت و علم و آگاهی خود و دیگران نقد و بحث های علمی و مفید داشته باشند نه اینکه بنز خوبه نه بی ام دبلیو خوبه نه فورد خوبه 😅
griffon
۲۴ مرداد ۱۴۰۲دستت درد نکنه خیلی لذت بردم از کامنتت مدت ها بود که به دنبال دونستن علت ورشکستگی و بدبیاری gm بودم و نمیدونستم چیکار کنم و الان فهمیدم خیلی ممنون
سلام
۱۵ اسفند ۱۴۰۱یه زمان عاشق ساترن بودم ولی بعدش ک فهمیدم خودروهای خوبی نمیساخت ناناحت شودم
ای روزگار تلخه تلخه تلخ
۱۶ اسفند ۱۴۰۱یه چیز عجیب
چرا ساب رو فروختن؟
حالا ساترن و اوپل و دوو .. اون زمان از پلتفرم های جنرال استفاده میکرد ساب یه شخصیت منحصر ب فرد خودشو داشت
یانکی.من هم فرزند کسی هستم.آبان سرخ.
۱۵ اسفند ۱۴۰۱به نظر من فقط یکی از بین اینا باید نسخه پرفورمنس عرضه میکرد که با توجه به ظاهر این 3 ماشین شورولت برا این کار عالی بود.ظاهرش واقعا جذابه و همچنین عضلانی و دو برند دیگه رو فقط با کیت بدنه ایپرت عرضه میشد.به هر حال با شوی اکوئناکس خیلی حال کردم اون زمان کراس اوور با اون قدرت و ظاهر جذاب معرکه بوده.ساترن هم خوشکله ولی پونتیاک چراغ های جلوش جذاب نیست.
حسین
۲۲ تیر ۱۴۰۲ممنون از این مطلب مفید
RN
۶ شهریور ۱۴۰۳طراحیا افتضاح بود خوب شد ازون دوران گذشت