وقتی استانداردهای مربوط به آلودگی هوا روز به روز سختگیرانهتر میشوند، طبیعی است که سازندگان پیشرانه وسایل نقلیه مسیر بهینهسازی هر چه بیشتر محصولاتشان را در پیش گیرند. این موضوع واقعاً برای حفظ موقعیت این کمپانیها در صنعت اهمیت زیادی دارد. در مورد پیشرانههای دیزلی باید گفت که شاید برخی تجهیزات اضافه بتواند استانداردها را برآورده کند، امّا در بهترین حالت، این یک راهحل موقتی است. در واقع، اگر یک کمپانی بخواهد قطعاً به استانداردهای آلودگی برسد، میبایست به دنبال یک پیشرانه جدید و یا یک نسخه کاملاً بازنگری شده از پیشرانه موجود باشد. اسکانیا بهخوبی به این موضوع واقف است و با استفاده از نیروی کار ماهرش، اقدام به طراحی و تولید موتور DC16 دیزل V-8 کرده یک پیشرانه سبکتر، بهینهتر و پاکتر است.
پیشرانه DC16 اسکانیا برای سالها به عنوان گزینه رایج برای وسایل نقلیه سنگین، اعم از کامیونهای جادهای تا کامیونهای ویژه حمل بار در معادن، مطرح بوده است. خانواده موتورهای DC16 در حال حاضر، چهار عضو دارد که به ترتیب از قدرتهای ۵۲۰ اسببخار (گشتاور ۲۷۰۰ نیوتنمتر)، ۵۸۰ اسببخار (گشتاور ۳۰۰۰ نیوتنمتر)، ۶۵۰ اسببخار (۳۳۰۰ نیوتنمتر) و ۷۳۰ اسببخار (گشتاور ۳۵۰۰ نیوتنمتر) برخوردارند. سه موتور اول (با قدرت ۵۲۰، ۵۸۰ و ۶۵۰ اسببخار) دارای یک طراحی کاملاً جدید هستند که ۸۰ کیلوگرم نسبت به نسل قبل سبکتر شده\ و تنها تنظیمات و بلوکشان را از نسل قبل عقب به همراه دارند. این در حالی است که نسخه ۷۳۰ اسببخاری به دلیل خروجی بالاترش، همچنان از پلتفرم نسل قبلی استفاده میکند و تنها برای مصرف بهینه و کاهش آلودگی، ارتقا یافته است.
یکی از تغییرات قابلتوجه در سیستم توربوشارژینگ در سه موتور اول خانواده DC16 اتفاق افتاده است (نسخه ۷۳۰ همچنان از یک توربوشارژر با فرم متغیر یا VGT استفاده میکند). یک «VGT سینگل-اسکرال که توسط یک کالکتور در دو طرف موتور تغذیه میشد» چیزی است که در موتورهای جدید جای خود را به تکنولوژی جدید اسکانیا موسوم به «توربوی تووین-اسکرال با فرم ثابت» یا FGT داده است. توربین «تووین-اسکارل» توسط دو کالکتور گاز اگزوز تغذیه میشود که این دو کالکتور در طرفین موتور قرار میگیرند. در این حالت، گازهای اگزوز به صورت بهینهتری توسط FGT به کار گرفته میشوند و این سیستم نسبت به قبل، در عین سبکتر بودن، قابلیتهای بالاتری برای القای اجباری دارد. این توربوشارژر درست در وسط فضای خالی بلوک انجین قرار گرفته و بنابراین، از پایداری بیشتر و لرزش کمتری در هنگام راهاندازی برخوردار است.
فرآیند القا و انژکشن در DC16 هماهنگ با مراحل بعدی «کاتالیتیک کاهشی به صورت انتخابی» یا SCR است. جریان مکش در نسخه جدید، بهتر شده و هوای مستقیم بیشتری را به درون موتور منتقل میکند. همچنین مدیریت سوخترسانی توسط پمپ فشار بالای XPI اسکانیا انجام میشود که دیزل را از طریق یک لوله مرکزی و با خطوط طولانی توزیع به انژکتورها میرساند. به منظور افزایش راندمان و کاهش مصرف سوخت، این پمپ تنها از دو پیستون استفاده میکند و حداکثر فشار سیلندرها به ۲۱۰ بار محدود شده است. سیستم انژکتورها نیز از حداکثر فشار ۱۸۰۰ بار (به جای ۲۴۰۰ بار در نسخه قبلی) استفاده میکند تا هماهنگی بیشتری با تکنولوژی SCR داشته باشد.
عامل دیگر مؤثر در افزایش راندمان، کاهش فاکتور اصطکاک است. اسکانیا برای این منظور، کار بیشتری بر روی سرسیلندرها، پیستونها، میللنگ و دیگر اجزای موتور انجام داده است. سرسیلندرهای ماژولار که به طور جداگانه برای هر کدام از سیلندرها طراحی شدهاند، کاملاً برای مقاومت در برابر تنشهای دمایی و مکانیکی در طول میلیونها بار چرخه احتراق در موتور آماده هستند.
همچنین تکنولوژیهای مختلف دیگری برای کاهش اتلاف انرژی و مصرف سوخت در ۴ نسخه DC16 به کار برده شده است. کمپرسور هوا و پمپ خنککننده تنها زمانی وارد عمل میشوند که به آنها نیاز باشد و در نتیجه، از میزان درگ بر روی گرمکن روغن (oil-burner) کاسته میشود. یک پمپ روغن با فشار قابلتنظیم این اجازه را به موتور میدهد که روغن را با فشار مورد نیاز در مواقع مختلف در اختیار داشته باشد و این در حالی است که یک ترموستات وضعیت فشار و حرارت روغن را در حالت بهینه نگه میدارد. پمپ سوخت و کمپرسور نیز به منظور سادهسازی سیستم تسمه به قسمت عقب موتور منتقل شدهاند.
موتورهای با حجم بالا و خروجی پایین، هوای گرم زیادی تولید میکنند که این امر میتواند بر روی سیستم SCR تأثیر داشته باشد. بر این اساس، یک میلبادامک ویژه که دریچه مکش را برای مدتزمان بیشتری باز نگه میدارد، برای موتور ۵۲۰ اسببخاری استفاده شده است. در نتیجه، هوای کمتری وارد سیلندر میشود، سوخت در دمای بالاتر، با کیفیت بهینهتری آتش میگیرد. همچنین نسبت تراکم در موتور ۵۲۰ به میزان ۲۲.۲:۱ افزایش داده شده است. این تکنولوژی در دهه ۱۹۵۰ میلادی، توسط مهندس امریکایی، رالف میلر (Ralph Miller) توسعه پیدا کرده است.
سیستم گاز خروجی در خانواده DC16 (به جز نسخه ۷۳۰ اسببخاری)، تنها از تکنولوژی SCR تشکیل شده و بخش EGR در آن وجود ندارد. SCR دارای یک سیستم خفهکن اگزوز به صورت یکپارچه است که برای مدیریت گاز خروجی مورد استفاده قرار میگیرد. این سیستم متشکل از کاتالیست اکسیداسیون، میکسر AdBlue، دو فیلتر ذرهای (فیلترهای کوتاه با دیوارههای نامتقارن برای کاهش فشار متقابل)، سه کاتالیست SCR به صورت موازی و سه کاتالیست آمونیاک است. عرض تمام این قطعه، تنها ۶۱ سانتیمتر است که صرفهجویی بسیار خوبی در فضا دارد. در نسخه ۷۳۰ اسببخار از همین سیستم SCR استفاده میشود، امّا در همین حال، سیستم EGR نیز حفظ شده است. تمام چهار عضو خانواده DC16، معیارهای استاندارد آلودگی EPA Tier 4 و Euro Stage VI را برآورده میکنند.
مشخصات
موتور اسکانیا DC16
حجم: ۱۶.۴ لیتر
فرمت: V-8
طرح سوپاپها: ۳۲ سوپاپ
قطر داخلی و کورس سیلندر: ۱۳۰ در ۱۵۴ میلیمتر
نسبت تراکم: ۲۰.۳:۱
جنس سرسیلندر: چدن
جنس بلوک موتور: آهن کمپکت-گرافیت
جنس پیستون: فولاد
قدرت خروجی: ۶۵۰ اسببخار
گشتاور: ۳۳۰۰ نیوتنمتر
استانداردها: EPA Tier 4 فاینال و EU Stage VI
القا: توربوشارژر تویین-اسکرال چرخشی با فرم ثابت
اگزوز: چدن
خنککننده داخلی: هوا-به-هوا
سیستم خنککننده: مایع
سیستم سوخترسانی: انژکشن با فشار بسیار بالا
سیستم روغنکاری: کارتل تر
ظرفیت روغن: ۴۵ لیتر
وزن خشک: ۱۳۴۰ کیلوگرم
طول: ۱۳۱۵ میلیمتر
عرض: ۱۱۸۰ میلیمتر
ارتفاع: ۱۲۱۵ میلیمتر
s.h
۲۸ مرداد ۱۳۹۷هر دوتا دوست داشتنی اند و حکایت اسکانیا و ولوو حکایت بنز و بی ام و هست ولی ولوو از نظر قدرت و مصرف کمتر و الایندگی کمتر و ایمنی بیشتر تا الان سر امد اسکانیا بوده و شاید الان اسکانیا با موتو جدید مصرف و الایندگی رو از ولوو پس بگیره
و اسکانیا از نظر قیمتی هم تو کل دنیا از ولوو ارزونتره
در کل fh750 خیلی قوی تر از اسکانیا R730 هست نه به خاطر موتور به خاطر گریبکس بی نظیر i-shift داشتم مستندشو میدیدم خدایی رفتم تو لک از تکنولوژی این گیربکس
پدال جان لطفا از ماشین سنگینهاهم بیشتر پست بزار و وسایل نظامی و اگر تونستی مستند ولوو رو هم واسه بچه ها بزار ببینند کیف کنند
shirko
۲۸ مرداد ۱۳۹۷فک کنم گیربکس ای شیفت ولوو بهترین رتبه رو در اختیار داشته باشه ، ولوو بسیار بسیار دوست داشتنیه و هم چنین هم وطنش اسکانیا
ایمان
۲۸ مرداد ۱۳۹۷از این مطالب آموزنده خیلی لذت میبرم دستتون درد نکنه
حسین
۲۸ مرداد ۱۳۹۷یعنی ذره ذره بهبودش دادن تا شده این!
و برای این ذره ذره ها چقدرررر سعی و تلاش در کنار تحقیق و پژوهش کردن!
و چقدر هزینه کردن!
تا یک موتور جدید ساخته بشه .
حمیدرضا
۲۸ مرداد ۱۳۹۷سوئدی ها در کار ساخت ماشین سنگین خیلی عالین البته این میتونه به دلیل نیاز اون کشور به ترابری زمینی باشه چون عموما جاده ها یخ زدن نگهداری از خطوط آهن سخته و ترابری هوایی هم کمی هزینه بر هست برای همین همیشه دنبال بهترین هستن
خوشحالم هنوز اسکانیا به موتورهای هشت سیلندر اعتقادداره انقدر همه به سمت موتورهای شش سیلندر حرکت کردن دیدن این مطلب برای من خوشحال کننده بود
تراختور
۲۹ مرداد ۱۳۹۷1- متوجه معنی القا در توربوشارژ FGT نشدم، شاید منظور نویسنده “پرخوران” بوده!
2- بهتر بوده در ترجمه به جای انژکشن، همون تزریق سوخت استفاده میشد.
3-“در نتیجه، هوای کمتری وارد سیلندر میشود، سوخت در دمای بالاتر، با کیفیت بهینهتری آتش میگیرد.” متوجه این قسمت نشدم یعنی درواقع برعکس عبارت بالا درست هست، هرچه هوای بیشتری وارد سیلندر بشه نسبت (هوا به سوخت)/نسبت استیکیومتری موتور بیشتر شده و موتور lean burn تر خواهد شد و در نتیجه احتراق بهتر و کامل تر شده و نهایتا دمای احتراق بیشتر میشه ، در اثر این افزایش دمای احتراق ، کاتالیست Diesel Oxidation Catalyst عملکرد بهتری خواهد داشت یعنی در اثر افزایش دما شرایط بهتر اکسیداسیون مونواکسید کربن، مونواکسید نیتروژن و هیدروکربن های نسوخته رو فراهم کرده و در خروجی دی اکسید نیتروژن و دی اکسید کربن و آب رو تولید میکنه که از بین این خروجی ها دی اکسید نیتروژن نسبت به مونواکسید نیتروژن اولیه خطرناکتر هستش که اون هم توسط SCR کاهش پیدا میکنه.
امین
۲۹ مرداد ۱۳۹۷چنتا ایراد تو ترجمتون هست بهتره با یه مهندس مکانیک برای کلمه های تخصصی مشورت کنید
amin trucks
۳ شهریور ۱۳۹۷اسکانیا در بخش موتور ها عالی عمل کرده ولی در ارائه موتورهای بهینه با مصرف کمتر و پر قدرت تر از ولوو هنوز عقب تره اما شونه به شونه میرن الان ولوو نسخه 540 اسب بخاری رو با موتور 13 لیتری و کاملا بهینه از نظر سوخت و سایر استانداردهای یورو 6 ارائه میده ولی اسکانیا جدیدا در سال 2017 فقط تونست تا قدرت 500 اسب با موتور های 13 لیتری بزنه. موتور اف اچ 750 هم نسبت به اسکانیا 730 یه کوچولو شلید چند سی سی در 100 کیلومتر از اسکانیا بیشتر بسوزونه ولی هم قدرت هم گشتاور بهتری داره و هم اینکه آلیاژ قوی تری داره و سنگین تره
کیانوش
۱۹ آبان ۱۴۰۳ربطی نداره اسکانیا قدرت بالا تر از،پونصد رو سپرده به وی هشت هاش و از،نطر من خیلی جذاب تر از شش سیلندر خطی های ولوو هستن انجین هاش ظاهر ولوو بهتره اما کاش ولوو هم وی هشت رو میزد واسه نسل های جدیدش
M.us
۷ شهریور ۱۳۹۷این انجین عالیه اما کامینز یه چیز دیگس با یه سرچ و تحقیق چند دقیقه ای میتونی مفهوم کلی دیزل و بفهمی
ارمان
۲۳ اسفند ۱۳۹۷اسکانیا از ولوو سر تر هستش البته این به معنی اینکه ولوو بد هستش نیست ولوو در نوع خودش یک تراک کامل هستش بخصوص خدمتی که در توسعه موتورهای خطی کرده قابل انکار نیست اما چرا اسکانیا از ولوو سرتر هستش
اول اینکه حجم موتور اسکانیا اس730 نیم لیتر از ولوو اف هاش 750 بیشتر هستش ولی ولوو با رویکرد حداکثر بهره گیری از توان خروجی موتور تونسته بااینکه حجم موتورش نیم لیتر پایین تر هستش 20 اسب قویتر باشه و ترجمه این اتفاق استهلاک زیاد کامیونهای ولووس چیزی که در واقعیت هم اثبات شده برای اکثر ولوو سوارها . در خصوص ای شیفت و اپتی کروز هم باید گفت اپتی کروز یک نسل بالاتر از ای شیفت هستش ای شیفت هیدروپنوماتیک هستش ولی اپتی کروز الکتروهیدروییک هوشمند هستش و تنها برتری گیربکس ولوو در سرعت تعویض دنده هستش که با توجه شتابگیری بهتر اسکانیا تلفیق موتور و گیربکس اسکانیا در قدرت برابر با ولوو با موتور و گیربکس اختصاصی ولوو در اکثر مواقع چابکتر و سریعتر بوده در ثانی هیچ کشنده ای از حداکثر توان خروجیش برای گاز دادن استفاده نمیکنه یعنی ولوو 750 با 50 دور موتور بالاتر نسبت به اسکانیا730 که میشه 3550 به 3500 این 50 دور که 20اسب میشه کمکی خاصی به ولوو برای بار کشی نمیکنه مگه اینکه این دو کشنده بخوان با اخرین دور موتور حرکت کنن که در این صورت کمتر از چند ماه کلا موتورشون نابود میشه پس با یک حساب سر انگشتی میشه فهمید اسکانیا بسیار کم استهلاکتر هوشمندتر و کم خرجتر و پر اپشن تر از ولوو هستش و تنها برتری ولوو در کشش بهترش در زیر بارهای خیلی سنگینه که این خصیصه نمیتونه ولوو رو از اسکانیا سر کنه