زیر برند لوکس هیوندای، جنسیس، با دو سدان خانوادگی به میدان بازگشته است؛ یکی از این دو سدان G80 نام دارد… .
بحث درباره چیست؟!
جنسیس پس از دو سال دوری دوباره به استرالیا بازگشته است… .
نخستین بار در ۲۰۱۵ با نام هیوندای جنسیس فروش آغاز شد، فروش سدان فول سایزی که از ابتدا سودای گردن کشی برای بزرگانی چون مرسدس، آئودی با بامو را در سر داشت… .
حال که جنسیس خود را از هیوندای مستقل کرده است بهعنوان جایگزین خودروی گذشته خود، سدان زیبای G80 را توسعه داده است تا همگان را به سوی جذب کند و قصد دارد تا این روند را با بقیه اعضای خاندان خود اعم از G70 نیز ادامه دهد. مدل G80 یک خودروی کاملاً جدید و انقلابی نیست، بلکه یک بازسازی و تولید دوباره از داشتههای پیشین جنسیس به شمار میرود که پیشترها ارائه شده بودند. انتظار میرود که نسل بعدیاش هم تا پس از ۲۰۲۰ به بازار عرضه نشود.
همهٔ اینها به این معنیاند که G80 در بسیاری از تجهیزات و جزئیات موتوری با نسل گذشتهاش یکسان است: ۳۱۳ اسب بخار قدرت، ۳۹۷ نیوتنمتر گشتاور از موتوری V6، یک جعبه دندهٔ ۸ سرعته combo که وظیفه مدیریت و کنترل چرخهای عقب را دارد، ۹ ایربگ و بسته ایمنی AEB که ۵ ستاره ایمنی را از ANCAP در ۲۰۱۴ گرفته است.
چه قیمتی خواهد داشت؟
بیایید به G80 در کنار رقبایی چون A6 یا کلاس E نگاه کنیم؛ قیمت این خودرو نسبتاً خوب به نظر میرسد. (توضیح: قیمتها مربوط به بازار استرالیا است)
محدوده قیمت این خودرو از مدل پایه با ۶۸۹۰۰ دلار شروع میشود و با گذر از G80 Sport Design به قیمت ۷۲۹۰۰ دلار و G80 Ultimate به قیمت ۸۸۹۰۰ دلار به G80 Ultimate Sport Design با برچسب قیمتی ۹۲۹۰۰ دلاری ختم میشود. در این بررسی ما نسخهٔ آخر را در اختیار داشتیم.
G80 جدید که حالا نسبت به قبل ۷۴۰۰ دلار عزیزتر شده است، فناوریهای جدیدی را نیز ارائه میدهد که شامل نرمافزار سرویس متصل به گوشی هوشمند نیز میشود. خدمات پس از فروش سخاوتمندانهای هم از طرف جنسیس به مشتریان ارائه میشود که شامل گارانتی ۵ ساله، سرویسهای مناسب و کمکهای جادهای برای خریداران خصوصی است؛ بااینحال برای کاربران تجاری تنها ۱۳۰۰۰۰ کیلومتر گارانتی در نظر گرفته شده است. سرویسهای دورهای نیز هر ۱۲ ماه یا ۱۵ هزار کیلومتر انجام خواهند شد (هر یک که زودتر فرا برسد).
خوب و بد این خودرو؟!
اگر یک سدان جادار، خوشساخت با قیمت خوب میخواهید باید G80 را در لیست انتخابهای خود جای دهید (البته این مورد به کاربرانی در خارج از ایران توصیه میشود)!
این خودرو چهار سرنشین آرام و راحت است؛ فنربندی تنظیم شده موضعی سواری نرمی را در سرعتهای بالا برای سرنشینان فراهم میآورد. جعبه دنده ۸ سرعته نیز عملکرد مناسبش را در مواجهه با سطوح مواج و ناصاف با قرار دادن خودرو در موضع صحیح (ازلحاظ موتوری) اثبات میکند.
در سرعتهای معمول درونشهری، G80 بسیار آرام و متین است؛ بهجز کمی صدای متوالی تایر در راههای سخت و بیکیفیت. کابین علیرغم آن دارای هیچ صدایی اعم از صدای باد یا تقتق اجزای مکانیکی خودرو نیست. کابین G80 همچنین به خاطر روکشهای نرم صندلی از چرم و کابین ارگونومیک، تبدیل به مکانی دلچسب برای گذراندن وقت شده است. کروز کنترل تطبیقی دقیق نیز گذران ساعات بسیار در سفرهای طولانی را برای راننده آسان کرده است.
چیزهایی که گفتیم برایمان کافی و مناسب بودند، اما باید به آن روی سکه نیز نگاهی انداخت! جایی که G80 سن و سال خود را نشان میدهد! هیچ نشانهای از فعالیت فرامین صوتی یا پذیرش رادیویی دیجیتالی در خودرو در هیچ یک از مدلهای عرضه شده وجود ندارد (البته برای بازار ایران اینگونه مسائل اصلاً مطرح نیستند!) طراحی بیرونی و بهویژه درونی خودرو کمکم در حال رنگ باختن و ورود به سالخوردگی است و به همان سادگی طراحی شدند که استفاده میشوند، طراحی بیرونی نیز کمی زیاد از حد به هیوندای شبیه است.
کمبود امکان خم کردن صندلیهای عقب به میزان مناسب و درخور توجه، یک نکته منفی برای خریدارانی است که انتظار انعطافپذیری از سدان بزرگ خود دارند. ۴۹۳ لیتر گنجایش بار در صندوق عقب، مناسب و بزرگ به نظر میرسد ولی در مقایسه با رقبایی چون هولدن statesman (با ۵۳۵ لیتر) هنوز باید چیزهای بیشتری ارائه کند.
فرمانپذیری نیز کمی سفتتر از آن چیزی بود که ما برای یک مدل لوکس انتظار داشتیم؛ نسبت به رقبای ژاپنی و اروپایی کمی بیشتر احساس اسپرت بودن را نیز القا میکند.
مناسب چه کسانی است
هیوندای جنسیس پیشین بین افرادی که در فروشگاههای خصوصی به دنبال جایگزینی برای خودروهای وطنی در استرالیا (نظیر هولدن statesman و فورد fairlane) میگشتند مناسب بود؛ کنون G80 کمی پا را فراتر گذاشته است و مقاصدش را با ملایمت بلندتر کرده است.
جنسیس میگوید که این خودرو را با هدف راه انداختن جنجال در رده خودروهای لوکس روانه بازار کرده است؛ این مورد با تنظیم بسیار خوب شاسی، کیفیت در ساخت، قابل اعتماد بودن خودرو و بسته خدمات پس از فروش مناسب میسر شده است؛ همچنین راه بسیاری را در تبدیل جنسیس بهعنوان یک برند معتبر و قابل اعتماد برای خریداران خصوصی-شخصی یا خانوادگی پیموده است.
کجا قرار میگیرد؟
همانطور که پیشتر هم اشاره شد، رقبای G80، نشانهای تثبیت شدهٔ اروپایی و ژاپنیاند؛ حداقل جنسیس این طور میگوید.
جنسیس در رابطه با سدان بزرگش میگوید که توانایی به چالش کشیدن رقبا را بهخوبی داراست، و صدالبته منظورش از رقبا (همانطور که پیشتر گفتیم) A6 به ارزش ۹۵,۵۰۰ دلار، کلاس E به ارزش ۹۲,۲۴۰ دلار، سری ۵ از بامو به قیمت ۸۹۹۰۰ دلار، لکسس GS با برچسب قیمتی ۷۵۲۰۰ دلار و جگوار XF 82,000 دلاری است.
در آخر…
ممکن است که زمانی برای مستقل شدن جنسیس سپری شده باشد ولی در ازای آن این شرکت توانسته تا شروعی سفتوسخت را داشته باشد؛ با خودروهایی جدید برای عرضه همچون مدل فوقالعاده G70، این برند کرهای تبار، کمکم دارد جای پای خود را در میان بزرگان باز میکند، آن هم با قدمهای قوی.
با G80 و چند SUV که بعدترها ارائه خواهند شد و اعتباری حاصل از محصولات ارزشمند با قیمت مناسب و قابل تکیه بودن، جنسیس به موفقیت ادامه خواهد داد؛ اما کنون G80 در بخش پایانی شروع پیشرفت است.
در کل باید گفت که این خودرو سرسخت است ولی طراحیاش کمی زیاد از حد جاافتاده به نظر میرسد (اگر با آشپزی آشنا باشید خوب متوجه منظور خواهید شد)، هرچند این مورد برای برخی رانندگان نکتهای مثبت به شمار میآید ولی از دید ما و بهعنوان خودرویی تازه و نو در بازاری پر از پرستیژهای تبلیغاتی و ظاهری نیاز دارد تا خیلی بهتر از اینها عمل کند تا خوب دیده شود!
دشمن و رقیب؟!
اگر قصد خرید خودرویی بزرگ و لوکس را دارید و کمی هم دستودلباز هستید، بد نیست نگاهی جدی به رقبای قدرتمندی که پیشتر در همین مقاله ذکر کردیم بیندازید. باید گفت که انتخاب سنجیده بین خودروهایی که از ابتدای صنعت خودرو فعالیت داشتهاند (سدانها) کار بسیار دشواری است، حال اگر بحث بین ابرقدرتهای این دسته باشد، مسئله دشوارتر هم میشود. در این میان باید گفت درست است که G80 خودرویی خوب و قابل است اما با حضور رقبایی از بنز، بامو، آئودی و… نمیتوان به آن لقب بهترین را داد.
مشخصات فنی جنسیس G80:
موتور: ۳.۸ لیتری شش سیلندر بنزینی
قدرت و گشتاور خروجی: ۳۱۳ اسب بخار / ۳۹۷ نیوتنمتر
جعبه دنده: ۸ سرعته خودکار
مصرف: ۱۲.۷ لیتر به ازای هر صد کیلومتر (ترکیبی و تست شده)
انتشار گاز: ۲۵۳ گرم بر کیلومتر
امتیاز ایمنی: ۵ ستاره کامل از ANCAP در ۲۰۱۴
قیمت: ۹۲۹۰۰ دلار (در استرالیا) برای نسخه Ultimate Sport (بهعلاوه هزینههای جادهای)
آنچه دوست داشتیم: کیفیت ساخت عالی، فضای مناسب سرنشینان پشت
آنچه مورد پسند ما نبود: قیمت بالا برای نسخه پایه، مشکل تا شدن صندلیها، طراحی و امتیاز ANCAP قدیمی
امتیاز نهایی: ۷۹ از ۱۰۰
منبع: Motoring
مترجم: علی صفرپور
محمد
۳۱ مرداد ۱۳۹۸طراحی داخلیش بشدت بی روحه
و اصلا قابل مقایسه با رقبای آلمانیش که به خاطرش توسعه یافته نیست
.
قیمتش به نسبت همون رقبای آلمانی قابل قبوله،
هنوز ارزش برندبالایی نداره و افت قیمتی زیادی داره(البته بقول مقاله بجز در ایران)
در مجموع اگه فکری به حال نسخه های قویتر و طراحی داخلیش بکنن احتمالا توی همین نسل هم میتونه موفق تر باشه
علیx76
۳۱ مرداد ۱۳۹۸بنظرم ممکنه این بی روح بودن ، مفید باشه
این برند به تازگی به وجود اومده و هنوز جا پا محکم نکرده
اگه طرح رادیکالی مثل ساخته های جدید لکسوس داشته باشه، به احتمال زیاد شکست میخوره
درسته که الان خیلی جذاب نیست ، ولی تنفر انگیز هم نیست
وقتی این برند جایگاه و مشتریاشو پیدا کنه ، اون موقعست که یه تم طراحی مناسب خودش و یکم تند و تیز تر نسبت به الانش پیدا میکنه
نسخه های قویتر هم چون وارد محدوده ژرمن ها میشن ، ریسکشون بالاتره
ولی دست و پا بسته هم نیست
یه V6 3.3 با ۳۸۰ اسب و V8 5.0 با ۴۲۰
ارادت
(Saeed(peugeot
۳۱ مرداد ۱۳۹۸به کنار از بی ام و و بنز….با وجود جگوار xf اصلا نمیشه به این فکر کرد.
me84
۳۱ مرداد ۱۳۹۸.
لکسوس رو ترجیچ میدم
siavash
۱ شهریور ۱۳۹۸اصلا کاریزمای لازم رو نداره شکستش به نظرم حتمی است
حمید
۱ شهریور ۱۳۹۸من از نزدیک دیدم واقعا با کیفیته
مهدی
۱ شهریور ۱۳۹۸با کاهش رشد اقتصاد جهانی طبیعتا میتونه مشتریانی که دنبال یک خودروی لوکس با قیمت مناسب هستن رو جذب بکنه و با توجه به تیم قوی که پشت پرده داره میتونه در اینده بخشی از بازار مخصوصا در کشور هایی که دچار کاهش رشد اقتصاذی هستن بدست بیاره