مقایسه تندر 90 و سمند LX

سلام
باید بگم هردوشون ضعف دارن ولی ضعفهای سمند بیشتره را چون طراحیش قدیمیتره اول ستون a سمند رو بگم که فاجعه هستش دوم فرم دسته گیربکس که اصلا ارگونومی نداره سوم گنگ بودن اطلاعاتی که از فرمون به راننده در مورد وضعیت جاده دست میده چهارم مصرف و استهلاک موتور که تکنولوژی قدیمی داره دیگه از طراحی قدیمی بدنه و داشبوردو چیزای دیگش نمیگم ولی اینو میدونم که اگه قیمتش نصف قیمت الانش بود میشد از خیلی چیزای بدش چشم پوشی کنی اما در مورد ال 90 5000 هزار یورویی باید بگم این ماشین کلا ارزون و با دوام بسته شده تا قشر ضعیف بتونن ازش استفاده روزمره کنن وهزینه کمی داشته باشه. باید بگم ال 90 تو دنیای امروز تکنولوژی معمولی داره ولی از سمند قدیمی خیلی جلوتره

این خودرو سازهای داخلی مسـول خون هزاران نفر که درتصادفات کشته میشن اند به خاطرجیب آنها بایدکشته بشیم درسته؟؟؟

البته ایران خودروییه، ارزششو داره 12/5 پول بدم

کروز کنترل سیستمیه که شما می تونین با فعال کردن اون یه سرعت ثابتی رو انتخاب کنین و با همون سرعت بدون فشردن پدال گاز طی مسیر کنین و اگه نیازی به کاهش یا اضافه کردن سرعت داشتین با کلید مثبت یا منفی اونا کنترل میکنین .

کروز کنترل در واقع سیستمی اتوماتیک برای ثابت نگاه داشتن سرعت خودرو به میزان مورد نظر راننده بدون استفاده از پدال گاز در حین رانندگی می باشد. با فعالسازی این سیستم توسط راننده، در واقع سیستم گاز خودرو تبدیل به اتوماتیک می گردد و برای ثابت ماندن سرعت نیازی به استفاده از پدال گاز نخواهد بود و میزان فشردگی پدال گاز خودرو توسط دستگاه کنترل می گردد. به عنوان مثال اگر راننده سرعت را بر روی ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت تنظیم نماید، با رها کردن پدال گاز، دستگاه به صورت اتوماتیک تحت هر شرایطی این سرعت را برای خودرو ثابت نگه می دارد، حتی در سربالایی ها یا سراشیبی ها سرعت خودرو تغییر نخواهد کرد.کروز کنترل علاوه بر این به راننده این امکان را می دهد تا بدون نیاز به فشردن پدال گاز و تنها با فشردن دکمه های دستی که بسته به مدل دستگاه بر روی فرمان، بر روی دسته دنده و یا در کنار اهرم راهنما نصب می شوند، سرعت را افزایش یا کاهش دهد.

آقایان با به تصویب رسیدن این امر که که تندر 90 بهتر و سرتر از سمند میباشد(در صحفه 12 کتاب قانون اساسی)هیچکس حق بی ربط گوشی به تندر90 را ندارد و در صورت تکرار به بندچهار حمایت از ناشران فردی که به تندر بد گفته پیگرد قانونی قرار میگیرد

(دکتر علی شریعتی)

در ایران بین اتومبیلهای زیر 20 میلیون سمند lx از نظر ایمنی و زیبایی و راحتی در جاده حرف اول را می زند ولی L90 هم از لحاظ مصرف و کیفیت ساخت و بی صدا بودن از سمند بهتره ولی در کل توی یک رنج هستند هر دو اتومبیل خانواده و جاده هستند با این پول ماشین بهتر از این دو اتومبیل نمی تونی بخری

دوستان من مدتی هست سمند lx با موتور EF7 و البته بنزینی خریدم. ماشین من گازسوز نیست. با توجه به اینکه با سمند با موتور معمولی و L90 هم رانندگی کردم فکر میکنم نظرم بتونه کمکی باشه واسه دوستانی که در بین این همه نظر متفاوت دچار سردرگمی شدن.
در سمند با موتور EF7 به دلیل استفاده از تکنولوژی بالاتر مشکلات فنی سمند تا حدودی مرتفع شده است. تعدادی از تفاوت های این دو خودرو به شرح زیر است.
1- در سیستم ترمز سمند ef7 از بوستر 10 اینچی به اضافه سیستم ترمز ABS و EBD استفاده شده است.در حالی که در سیستم ترمز سمند معمولی که من با اون رانندگی کردم از بوستر 8 اینچی پژو 405 استفاده شده بود و به خاطر سنگین تر بودن سمند عملکرد خوبی نداشت. اما ترمز سمند LX EF7 انصافا نرم و بسیار قوی است. در مقایسه با ترمز L90 برتری خاصی برای هیچ کدام از دو خودرو نمیتوان یافت. ترمز L90 نیز بسیار نرم و خوب عمل میکند البته با L90 ترمز شدید نگرفتم و نمیتونم در باره پایداری اون در ترمزهای شدید اظهار نظر کنم. اما نکته ای متوجه شدم این بود که در l90 زمانی که ترمزگیری انجام میشه خودرو بیش از حد دچار پدیده pitch میشود. به این معنی که جلو خودرو به سمت پایین و عقب آن بالا می آید. این مساله با توجه به اینکه هنگام رانندگی صندلیهای l90 بدن را کاملا در بر نمیگیرد باعث احساس عدم راحتی در حین ترمز میشود. البته عده ای از رانندگان این حالت را دوست داشته و آن را ناشی از قوی بودن ترمز l90 دانسته و فکر میکنند حالت مناسبی است. اما از نظر فنی تنها قوی بودن ترمز ملاک نبوده و شرایط سرنشین حین ترمزگیری نیز ملاک است. در کل هردو خودرو ترمز قوی و مناسبی دارند ولی احساس راحتی در حین ترمز در سمند EF7 بهتر است و سرنشین احساس امنیت بیشتری دارد و این به دلیل نوع طراحی بدنه و سیستم تعلیل و نیز فاصله محورهای جلو و عقب در دو خودرو است.
2- موتور EF7 دارای 16 سوپاپ و حجم 1700cc است. ضریب تراکم در این موتور 1 به 11 است. توان تولیدی توسط این موتور 125 اسب بخار در دور 6000 است و حداکثر گشتاور تولیدی توسط این موتور 157 نیوتن متر در دور موتور 3500 است.در حالی که موتور سمند معمولی با نام XU7 دارای 8 سوپاپ و حجم 1800cc است. ضریب تراکم 1 به 9 است. حداکثر توان موتور 99 یا 100 اسب بخار در دور موتور 6000 است و نیز حداکثر گشتاور آن بالغ بر 153 نیوتن متر در دور موتور 3200 است. اطلاعات گفته شده به تنهایی برای مقایسه این دو پیشرانه کافی نیست. برای مقایسه دو موتور بر روی یک بدنه و نیز دو موتور در دو خودرو متفاوت لازم است توان موتور نسبت به وزن خودرو بدون بعد شود تا معیار مناسبی برای مقایسه باشد. بدین منظور پارامتر جدیدی با عنوان توان وزنی مخصوص برای خودرو ها تعریف می شود. که عبارت است از توان موتور به ازای هر 1000 کیلوگرم از وزن خودرو. توان وزنی مخصوص در سمند EF7 برابر 104 و در سمند با موتور معمولی 83 است. هرچه میزان این عدد در خودرویی بیشتر باشد به اصطلاح خودرو قبراق تر است یعنی موتور خودرو برای آن خودرو قویتر است. برای مقایسه بد نیست به مقدار این پارامتر در بعضی از خودرو های معمول بازار ایران توجه شود. توان وزنی مخصوص خودرو پراید 73، خودرو زانتیا 107، خودرو ماکسیما 142، و خودرو 206 تیپ دو 75 و خودرو 206 تیپ پنج 95 است. با مقایسه این اعداد متوجه می شویم که خودرویی مثل پراید دارای موتوری است که برای بدنه پراید تا حدودی ضعیف بوده و علت کند شدن خودرو پراید در حالتی که 5 سرنشین دارد کاملامشخص میشود و یا معلوم میشود که چرا خودروی پر طرفداری مثل 206 تیپ دو در سربالایی ها ضعیف عمل میکند. با توجه به این مساله مشخص است که خودرو سمند EF7 داری شرایط رانندگی نزدیک به زانتیا است. در مورد خودروی L90 توان وزنی مخصوص آن 95 است که نشاندهنده این است که شرایط رانندگی آن همانند خودروی 206 تیپ پنج است. از این حیث هر دو خودرو سمند EF7 و L90 خودروهایی با موتور قوی و مناسب هستند که تمامی رانندگاه با رانندگی حتی در مسیرهای کوتاه متوجه این نکته در مورد این دو خودرو میشوند.
نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که قدرت صرف یک خودرو باعث بیشتر بودن شتاب آن نسبت به دیگر خودرو نیست. شتاب یک خودرو به عواملی چون قدرت موتور، وزن خودرو، نحوه تقسیم وزن خودرو روی محورهای عقب و جلو و صد البته به گیربکس خودرو و نسبت دنده ها در گیربکس بستگی دارد. در این مورد با توجه به ورن کمتر و گیربکس نرم تر وبهتر در خودرو l90 واضح است که شتابگیری آن بهتر از خودرو سمند EF7 است. البته در خودرو سمند EF7 از نوع بنزینی به دلیل نداشتن مخرن گاز و عدم افزایش وزن نسبت به سمند معمولی و همچنین متور قویتر و دورگیری بهتر موتور به دلیل افزایش تعداد سوپاپ ها شتابگیری آن به مراتب بهتر از سمند معمولی است اما از l90 کمتر است. این مساله برای کسانی که به شتاب خودرو در سر چهار راه ها اهمیت فراوانی میدهند قابل تامل است. البته در شرایط کنونی کشور و گرانی بنزین توصیه بنده به عنوان مهندس مکانیک این است که حتی المقدور از شتابگیری بیجا در خیابان خودداری فرمایید زیرا شتابگیری و استفاده از حداکثر توان موتور باعث افزایش بیش از دو برابری مصرف سوخت در زمان شتابگیری میشود. با توجه به اینکه نتیجه این کار تنها جلو تر بودن چند متری نسبت به خودرو کناری خواهد بود لذا مصرف سوخت بیشتر برای جلو بودن چند متر نسبت به خودرو کناری زیاد معقول به نظر نمیرسد و تاثیر زیادی در زودتر به مقصد رسیدن نخواهد داشت.
3- برای کسانی که کیفیت لوازم موتوری خودرو مهم است در اینجا قطعات و دو موتور EF7 و K4M را که اولی مربوط به خودرو سمند و دیگری مربوط به خودرو l90 است را مورد مقایسه قرار میدهم.
در موتور EF7 شمعها و کوئل های قرار گرفته بر روی هر شمع از نوع بوش اصلی و ساخت آلمان است. در موتور K4M بسته به شرکت مونتاژ کننده یا از نوع بوش ساخت آلمان و یا از نوع valea و ساخت چین است.
دریچه گاز و منیفولد سوخت و هوا در موتور EF7 از نوع بوش اصل و ساخت آلمان است و دریچه گاز برقی است. در موتور K4M این منیفولد مونتاژ است و دریچه برقی نیست. یهنی به کمک سیم گاز و با فشار روی پدال گاز باز و بسته میشود.
در موتور EF7 از سیستم CVVT استفاده شده است. ویژگی این سیستم تنظیم هیدرولیکی فاصله فیلر سوپاپ ها است. این سیستم که جدیدترین تکنولوژی به کار رفته در موتور های 4 سیلندر 4 زمانه است عملکرد موتور را بسیار بهبود میبخشد. از جمله ویژگیهای آن میتوان به کاهش 10 درصدی مصرف سوخت در دور آرام موتور، تغییر زمان باز و بسته شدن سوپاپها در دور آرام و در نتیجه عدم لرزش موتور در دور آرام و نیز افزایش توان موتور در سرعتهای بالا با تغییر سیکل باز و بسته شدن سوپاپ ها اشاره کرد. با توجه به تطبیق سیکل سوپاپ ها در هر دور موتور و شرایط کاری مختلف استفاده از این سیستم باعث کاهش بسیار زیاد آلاینده های موتور شده و به عنوان مثال میتوان به این نکته اشاره کرد که موتور EF7 به دلیل نوع طراحی و نیز استفاده از سیستم CVVT توانسته است استاندارد EURO IV را کسب کند. از دیگر ویژگیهای این سیستم عدم نیاز به تنظیم موتور و فیلر گیری سوپاپ ها در هر 5000 کیلومتر کارکرد است. در حالی که در خودروهای دیگر که از این سیستم استفاده نمیکنند مانند L90 و یا پژو 405 و یا 206 و غیره لازم است هر 5000 کیلومتر سوپاپ های موتور خودرو توسط مکانیک مجرب فیلر گیری شده و مجددا تنظیم شود. عدم فیلر گیری خودروهای مذکور هر 5000 کیلومتر باعث کاهش توان خروجی خودرو و افزایش مصرف سوخت و نیز افزایش لرزش موتور و تغییر صدای موتور میشود.
سرسیلندر موتور EF7 ساخت ایتالیا است و نسبت به سرسیلندر موتور k4m از کیفیت بالاتری برخوردار است. البته انصافا کیفیت موتور k4m نسبت به سایر موتورهای مونتاژی در ایران بسیار مطلوب است ولی موتور EF7 به دلیل تکنولوژی بالاتر و همچنین داشتن استاندارد بالاتر نسبت به موتور K4M و ویژگیهای مثبت بیشتر نسبت به موتور K4M ارجحیت دارد.
4- گیربکس موتور سمند EF7 از نوع BE5 است که کد مونتازآن m است. این گیربکس از خانواده گیربکس هایی است که بر روی خودرو های پژو 405 و پارس و زانتیا نصب میشود. این گیربکس طراحی شرکت مشترک پژو/سیتروئن است و برای خودرو های کلاس D سدان و با کارکرد شهری طراحی شده است. طراحی آن مربوط به سال 1996 است و بهینه تر شده گیربکس BE3 مربوط به سال 1992 است. این گیربکس از سنکرونیزه بالایی در دنده ها و دور های مختلف برخوردار است و افت توانی در حدود 6% ایجاد میکند.
گیربکس خودرو L90 طراحی شرکت رنو در فرانسه است و به دلیل استفاده از تکنولوژی بهتر در طراحی و جدید تر بودن آن و نیز داشتن سنکرونیزه بالا مشابه با گیربکس BE5 جزو گیربکس های بسیار خوب البته در کلاس گیربکسهای دستی است. با مقایسه این دو گیربکس در دو خودرو به این نتیجه میرسیم که نسبت دنده های 1 و 2 در خودرو l90 با قدرت موتور و وزن خودرو منطبق تر است و لذا شتاب و کشش خودرو L90 در شروع حرکت ازخودرو سمند بهتر است. تعویض دنده در l90 بهتر و بدون صدا انجام می شود. و از نظر کیفیت مونتاژ گیربکس L90 دارای شرایط بهتری است. تنها مزیت گیربکس سمند نسبت به L90هزینه کمتر تعمیرات و لوازم یدکی است.
5- از نظر بدنه و طراحی خارجی سمند خودرو زیبا تری است. زاویه های بدنه و تریم خارجی در بدنه سمند بهتر از خودرو L90 طراحی شده است. و در کل امتیاز زیبایی خودرو به طور کامل به سمند تعلق میگیرد. جدا از زیبایی امتیازات منفی طراحی شیارهای بدنه و تلفیق هندسه اجزای بدنه در خودرو L90 بیشتر از خودرو سمند است. این مساله در حوضچه جمع آوری در زیر شیشه جلو L90 و نیز شیار بین در جلو و گلگیر های جلو در این خودرو کاملا مشهود است. در کل نباید از L90 انتظار زیبایی زیادی در مقایسه با دیگر خودرو ها را داشت. زیرا این خودرو در یوگوسلاوی و به منظور مصرف در کشورهای بلوک شرق مثل رومانی، یوگوسلاوی و بلاروس طراحی شده است. لازمه ارزان قیمت بودن خودرو به دلیل نوع بازار های این کشورها باعث شده است طراحی خودرو هرچه بیشتر ساده باشد.
6- طراحی داخلی و ارگونومی و قابلیت استفاده راحتتر از تجهیزات نیز در خودرو سمند به مراتب بهتر از خودرو L90 است. کیفیت ظاهری لوازم داخلی در خودرو L90 بالاتر است اما استفاده از پلاستیک خشک در داشبورد و داخل دری ها سفتی صندلیها و عدم در بر گیری سرنشینان توسط صندلی قرار گیری نا مناسب تجهیزات رفاهی در داخل اتاق L90 امتیازات منفی طراحی آن را بسیار بیشتر از خودرو سمند میکند. حجم فضای سرنشینان در هر دو خودرو مشابه است و هر دو خودرو دارای فضای صندوق عقب 500 لیتری هستند. خودرو سمندLX EF7 در برخی انواع و یا به صورت سفارشی دارای 1 کیسه هوا و خودرو l90 در تیپ های E1 و E2 دارای 2 کیسه هوا است.
اهمیت کیسه هوا در تصادف های مستقیم و از روبرو است و باعث نجات احتمالی جان سرنشینان جلو میشود. برای کسانی که بیشتر در شهرها و یا اتوبانها رانندگی میکنند احتمال چنیین تصادفی در سرعتهای بالا خیلی کم است و در سرعتهای پایین بستن کمربند ایمنی برای نجات سرنشینان کافی است. اما تهیه خودرویی که دارای کیسه هوا برای هر دو سرنشین است برای رانندگانی که در جاده های معمولی دو طرفه مانند جاده چالوس زیاد تردد میکنند با توجه به افزایش احتمال تصادف مستقیم بسیار توصیه میشود.
در کل طراحی داخلی سمند و تجهیزات جانبی آن بهتر و بیشتر از خودرو L90 و در خودرو L90 کیفیت ظاهری قطعات داخلی کاذب بوده و از نظر طراحی ایمنی آن را پایین می آورد، مانند داخل دریهای خشک. داشبورد سفت و صندلی های سفت و معمولی.
7- از نظر ایمنی خودرو نمیتوان هیچ کدام ز دو خودرو را به طور مطلق برتر از دیگری نامید. ورق بدنه در خودرو سمند ضخیم تر است. ستون های بدنه قویتر است و آسیب به سرنشینان در تست تصادف در خودرو سمند به سرنشینان کمتر است. از طرفی خودرو L90 دارای 2 ستاره ایمنی است در حالی که ستاره ایمنی خودرو سمند بررسی نشده است. داشتن 2 کیسه هوا نیز باعث افزایش حدودی امتیاز ایمنی در L90 میشود.
8- از نظر هندلینگ و پایداری خودرو در پیچها با توجه به طراحی هر دو خودرو و فاصله بیشتر محورها در سمند باید گفت که سمند در سرعت های بالا و حین مانور و در سر پیچ ها از هندلینگ بالاتری برخوردار است. کنترل سمند در سرعت های بالا راحتر است. البته اگر سمند معمولی با ترمز معمولی دارید کاهش سرعت خودرو و مانور در جاده سخت است ولی در سمند EF7 و ترمز جدید این مشکل اصلا وجود ندارد.
هر دو خودرو فرمان با کمک هیدرولیکی دارند که در هر دو خودرو فرمان بسیار نرم عمل میکند ولی با توجه به فاصله کمتر محور ها در L90 مانور در سرعتهای بالا احساس ناپایداری بسیار بیشتری را به سرنشین ها القا میکند. همچنین اگر خودرو L90 بدون سرنشین عقب باشد و یا در صندوق عقب بار نباشد اگر در پیچ ها با سرعت زیاد رانندگی کنید چرخ های عقب منحرف میشوند و این به دلیل بار بیشتر وزن خودرو روی محور جلو است.
*****
در نهایت در خودرو سمند EF7 معایب موتور و ترمز نسبت به سمند معمولی برطرف شده است. خودرو نسبت به L90 زیبا تر است. موتور جدید تر بدنه قدیمیتر ولی محکمتر و زیباتر و سنگینتری نسبت به L90دارد. استاندارد آلایندگی بالاتر نسبت به L90 دارد. کیفیت قطعات بدنه تا حدودی در L90 بهتر است. گیربکس L90 برتری محسوسی نسبت به گیربکس سمند دارد. در سمند EF7 ترمزها بسیار بهبود یافته و هر دو خودرو ترمز قوی دارند. احساس امنیت در حین ترمز در خودرو سمند EF7 برای سرنشینان بیشتر است.هر دو خودرو کلاچ بسیار نرمی دارند. نرمی گیربکس L90 بیشتر است. کیفیت مونتاژ خودرو L90 تولید پارس خودرو از نسبت به سمند کمی بهتر است. امکانات جانبی و خدمات پس از فروش سمند بیشتر و بهتر است و البته قیمت آن حدود 1 میلیون بیشتر است. مصرف بنزین ترکیبی در سمندEF7 برابر با 7.6 لیتر در هر 100 کیلومتر است که نسبت به موتور سمند معمولی بسیار بهتر است و مصرف جاده ای آن با سرعت ثابت 90 کیلومتر بر ساعت برابر 5.6 لیتر در هر 100 کیلومتر است. مصرف شهری آن در کاتالوگها عنوان نشده است ولی با توجه به تجربه رانندگی خودم در حدود 8 لیتر است. مصرف جاده ای L90 نیز با سرعت 90 کیلومتر 5.6 لبتر است ولی با توجه به تجربه متفاوت افراد در رانندگی با آن و نتایج عنوان شده توسط کامپیوتر سفری آن مصرف شهری آن 7.5 لیتر در هر 100 کیلومتر است.

فقط تندر 90

بچه ها زیادی شلوغش کردین .سمند که اصلا جای بحث نداره ولی تندر فعلا بهترین ماشین زیر 20 ملیون کشوره.مشکل از تولید کننده هاست که امکاناتشو کم کردن وگرنه مدل روسی تندر رو با مدل ایرانی مقایسه کردن زمین تا آسمون فرق داره.تو ایران هم با GLX/206/PARS/SAMAND/مقایسه شده سرعت وشتاب وقدرت تندر بیشتره……………….
موفق باشید.

دوست عزیزم جناب مهندس توحید سلام. قبل از هرچیزی از اینکه برخلاف دیگر دوستان خیلی منطقی بحث کردید از شما متشکرم و باور بفرمایید از مطالبی که فرمودید خیلی استفاده کردم و به معلوماتم اضافه شد.
در مورد مطالبی که فرمودید نظراتم رو در نکات زیر به عرض میرسونم. البته این را حتما باید عنوان کنم که بنده تعصبی روی این دو خودرو و نام کمپانی های طراحی کننده آنها ندارم بلکه فقط امکانات و ویژگی های فنی را مد نظر دارم.
1- در مورد جنس سرسیلندر موتور EF7 باید عرض کنم که سرسیلندر موتور ماشین بنده ساخت ایتالیاست. در مورد موتورای جدید و مونتاژ اونا اطلاعات جدیدی ندارم. البته فکر نمیکنم اگر سرسیلندرهای جدید ساخت یه کمپانی به قول شما “درجه دو” آلمانی باشه، کیفیتش خیلی پایین باشه اون طوری که شما فرمودید.
2- در تعیین استاندارد آلایندگی خودرو نوع خودرو مطرح نیست بلکه استاندارد آلایندگی توسط آزمایشاتی بر روی موتور تعیین میشود. موتور EF7 در مرکز تحقیقات موتور آلمان و ایران طراحی شده و این استاندارد را از TUV آلمان دریافت کرده و ربطی به این موضوع ندارد که موتور روی خودروی به قول شما “فکستنی” سمند باشد یا نباشد. در مورد صحت دریافت این استاندارد نیز میتونید از مرکر تحقیقات موتور ایران خودرو استعلام کنید. در مورد کیفیت موتور هم که فرمودین “این موتور اینقدر کیفیتش پایینه” چون صحبتتون کیفی بود نمیتونم نظری بدم.
3- در مورد تعادل و ترمز توافق نظر داریم. در مورد فرمانپذیری و یا همان هندلینگ با توجه به اینکه تجربه رانندگی من با تندر خیلی کمتر از سمند خودم هست لذا به نظر شخصی خودم کاری ندارم ولی در اکثر مقایسه های فنی که در مراجع و اینترنت دیدم اکثر منتقدین با من هم نظر بودند که در مانورهای جاده ای فرمان پذیری سمند بهتر از تندر بوده است. البته این به شرایط خودرو هم بستگی داره. شاید خودروی سمندی که شما اون رو تست کردین مشکل فنی داشته (مشکل جلوبندی یا عدم تنظیم باد یا سیستم تعلیق)
4- با شما موافقم که ابتدای کد نام هر دو موتور خودروهای تندر و مگان 1600 یکی هست و به دلیل تفاوت سیستم پیشرانه در این دو موتور انتهای کد نام آنها متفاوت است. در واقع پوسته و سیلندر و پیستون های هر دو موتور یکی است. اگر به کاتالوگ ماشینتون مراجعه کنید متوجه میشوید که استاندارد آلاینگی خودرو تندر یورو 3 اعلام شده است.
5- در مورد نسبت تراکم حرف شما درباره خودروهای کاربراتوری درست است که مخلوط سوخت و هوا وارد موتور میشود و در صورت تراکم زیاد تر از حد اکتان سوخت پدیده خودسوزی اتفاق می افتد که هم راندمان موتور را کم کرده و لرزش موتور را زیاد میکند و هم خساراتی چون تخریب گودی پیستون و آسیب به گژن پین را ایجاد میکند. در مورد خودرو های انژکتوری به دلیل پاشش سوخت به مخلوط متراکم شده هوا امکان افزایش بیشتر نسبت تراکم برای افزایش راندمان موتور مهیاست. همچنین کاهش دادن نسبت تراکم نیازمند تغییرات اساسی در پوسته موتور، میللنگ و شاتونها برای تغییر بازه حرکتی فیزیکی پیستون است که در موتور به راحتی قابل انجام نیست. و گفته شما ” تندر 90 و یا 206 در فرانسه 11:1 بودن که در ایران برای جلوگیری از خودسوزی در سیلندر نسبت تراکم رو کم میکنن” به نظرم صحت ندارد و یا اگر تغییراتی بر روی این موتورها برای استفاده از بنزینهای ایران صورت گرفته باشد به این ترتیبی که شما گفتید نبوده.
6- استفاده از دریچه گاز برقی برای کاهش مصرف سوخت خودرو به دلیل تغییرات ناگهانی فشار پدال گاز زیر پای راننده و سوختن مقداری زیادی سوخت در آن لحظه و کاهش آلایندگی موتور در فرایندهای شتابگیری است. تاخیری که جنابعالی فرمودید در پاسخ موتور به فشار پدال وجود دارد مشکلی در شتابگیری و رانندگی اسپرت ایجاد نمیکند. پس از مدتی رانندگی با چنین خودرویی راننده عادت کرده و با فشار زود تر پدال این تاخیر جبران میشود. در ضمن در خودروهای اسپرتی مثل نیسان GTR و یا آئودی R8 و یا موتورهای 12 سیلندری مانند موتور لامبورگینی نیز از پدال برقی استفاده میشود و برای رانندگی اسپرت مشکلی ایجاد نمیکند.
7- به نظر من هم کیفیت آلیاژهای به کار رفته در قطعات فرانسوی بسیار خوب است.
8- تمامی موتورهایی که از سیستم cvvt و یا vvt استفاده نمیکنند نیاز به تنظیم سوپاپ ها دارند. چه میل بادامک آنها روی سوپاپ نباشد و اصطلاحا اسبک داشته باشند مانند پراید و چه میل بادامک روی سوپاپ باشد. این امر به خاطر وجود میل سوپاپ و تغییر ریگلاژ موتور حین اسمبل کردن آن است. یعنی در روز اول نیز که موتور ساخته شده و سر هم میشود ریگلاژ نهایی و تنظیم کارایی و سیکل کاری آن در نهایت با تنظیم سوپاپ ها صورت میگیرد. زیرا بقیه اجزای موتور قابلیت تنظیم را ندارند. حالا تنظیم هر موتور و کاری که انجام میشود متفاوت است. یک موتور را فیلر گیری میکنند یک موتور را شم گیری. یک موتور را با سنگ زدن میل سوپاپ تنظیم میشود و یک موتور با تنظیم دستی پیچ ریگلاژ سوپاپ. مساله اینه که نیاز به تنظیم دستی وجود دارد. این که موتور بعد از 10000 کیلومتر کارکرد نیاز به تنظیم پیدا میکنه نه چیز بدیه نه عجیب. مزیت vvt اینه که در تنظیم موتور دیگه لازم نیست سوپاپ ها تنظیم شوند و عیب یابی ecu و چک کردن تسمه تایم و فیلترها و شمع ها کافی است و کمی دستمزد تنظیم موتور کم میشود. البته در راندمان موتور تاثیرات مثبت دیگری دارد که قبلا عرض کردم.
9- در مورد ایمنی نیز بنده نگفتم ایمنی سمند بهتر از تندر است بلکه گفتم تندر طبق بعضی گذارش ها 2 ستاره و طبق بعضی گذارش ها 3 ستاره ایمنی گرفته در حالی که سمند فاقد ستاره ایمنی به دلیل عدم آزمایش است. فکر هم نمیکنم در صورت آزمایش بیش از 2 ستاره بگیرد. این پدیده آکاردئونی نیز لازم است از یک مقدار سرعت به بعد اتفاق بیفتد برای همین است برای خودرو سپر هایی طراحی میکنند که در تصادفات با سرعت پایین کمترین خسارت به خودرو و در سرعت های بالا با شکستن پوسته و جذب انرژی توسط لایه کائوچویی درونی کمترین خسارت به سرنشین وارد شود. حرف شما درست است که احتمالا ایمنی سرنشینان تندر به دلیل له شدگی زیاد بدنه در تصادفات بیشتر است اما به دلیل بدنه نرم تر با ورق نازک تر در تصادفات آرام خسارت بیشتری به خودرو وارد میشود و هزینه تعمیر بیشتری دارد. در کل امیدوارم هیچ وقت این اتفاقات ناگوار برای کسی به وجود نیاد. این نکته را هم فراموش نکنید که بدنه نرمتر در تصادف هایی که منجر به واژگونی خودرو شده به دلیل جمع شدن خودرو جان سرنشین را بیشتر به خطر می اندازد. در مورد دسته موتور و پارگی به هنگام تصادف و افتادن موتور اطلاعی ندارم و تحقیق می کنم.
10- ارگونومی و زیبایی نیز سلیقه ای است و جای بحث مجدد ندارد. تندر در فرانسه و آلمان و به فروش نمیرسد. و فروش آن در کشورهایی که فرمودید صحت این مساله که تندر در یوگوسلاوی و برای عرضه و مصرف در کشورهای بلوک شرق طراحی شده است را زیر سوال نمیبرد.
11- قابلیت تنظیم ارتفاع چراغ جلو از داخل کابین ویژگی خوبی است و امیدوارم از آن لذت ببرید. در ضمن صدای موتور EF7 کمتر از موتور سمندهای معمولی است و من را حین رانندگی اذیت نمیکند.
در اخر از اینکه با انرژی نوشته های بنده را خواندید و خیلی منطقی و بدون تعصب بحث کردید کمال تشکر را دارم و بسیار خوشحالم که در چنین محیطی با شما گفتگو میکنم.

ایران تو ساخت ماشین چیزی کم نداره فقط بلده از کاره خودش بدزده… سمند هم میشد ازاین بهتر درست کنند .درسته که تندر زیاد قیافه نداره. ولی رو اصول ساخته شده روش کار شده… یه ماشین خیلی مناسب برای ما ایرانی ها به حساب میاد. مگه تاحالاشنیدین بگن تندر بدرد نمیخوره؟؟؟

با سلام خدمت آقای مهندس توحید.
بله حرفتون درسته، ویژگی اصلی پدال برقی کاهش مصرف سوخته و عیب آن واکنش کند تر نسبت به پدال سیمیه.
من هرچه پست های شما را در این صفحه جستجو کردم علت اینکه میگویید موتور EF7 نمیتواند استاندارد یورو 5 را کسب کند پیدا نکردم. اما چیزی که مطمئنانه میتوان در مورد آن اظهار نظر کرد این است که این موتور استاندارد یورو 4 را در بدو تولید دریافت کرده است و کسب استاندارد یورو 5 توسط ایران خودرو اعلام شده است که البته در اینترنت چیزی در مورد سند این گفته پیدا نکردم فقط تو سایت ایران خودرو خواندم که به دلیل اجباری شدن استاندارد یورو 5 در بعضی کشورها مثل ترکیه تنها سمند با موتور EF7 به ترکیه صادر میشود.
در مورد نسبت تراکم بازم تحقیق کردم دیدم از قول معاون ایران خودرو نوشته بودن که موتور EF7 با نسبت تراکم 1 به 11 به دلیل ساختار مکانیکی موتور و نیز تنظیمات صورت گرفته در برنامه ECU هیچ مشکلی با بنزین های توی ایران نداره و از توان موتور اصلا کاسته نشده است. یه مکانیک هم تو خیابونمون هست که ازش در مورد موتور 206 مدل 80 و بعدیاش پرسیدم گفت هیچ فرقی ندارن و فقط جدیداش ECU متفاوتی دارن. فکر کنم اگر تغییری هم برای کارایی بهتر با بنزینای ایران و کاهش لرزش روش انجام شده باشه روی ECU باشه وگرنه مکانیکه گفت قطعات موتور و پوستش فرقی نکرده.
اینکه میگی ملاک اینه که در تصادف سرنشین نباید داغون شده کاملا درسته واسه همینه که ماشینا رو جوری طراحی میکنن که در تصادف های از جلو و عقب بدنه و سپر مثل آکاردئون جمع شه تا ضربه شدید این نوع تصادف جذب تخریب این پوسته ها بشه و برعکس درب ها و ستون بین درب ها رو بسیار تقویت میکنن تا در تصادف اصلا جمع نشه و در تصادف از بغل جمع شدن ستون و درب یک ضعف هست. ولی نکته مهمی هم وجود داره و اون اینه که تصادفات دو نوع هستند. اول تصادف های شدید که لازمه رفتار ماشین در اون شرایط طوری باشه که بیشترین شانس برای زنده ماندن سرنشین وجود داشته باشه که میشه همون بحث رفتار آکاردئونی و ستون دربها. دوم تصادف های غیر شدید که خسارت جانی حداقله و خسارت مالی بیشتر مطرحه. توی این شرایط ماشین باید طوری طراحی شده باشه که علاوه بر حفظ جان سرنشین خسارت کمتری به بدنه وارد بشه. مثلا برای حفظ جان سرنشین باید فضای سرنشین به گونه ای طراحی بشه که نرمی برای جذب ضربه ناشی از برخورد بدن سرنشین داشته باشه، فاصله سرنشین از شیشه ها زیاد باشه. انحنای سطوح غیر تیز و با انحنای مناسب باشه و از این چیزا. برای کاهش خسارت به بدنه چراغ ها در مرحله اول نباید در محل برخورد مستقیم باشن. ضربه باید توسط سپر جذب بشه و به بدنه وارد نشه و به بدنه خسارت وارد نکنه در اثر ضربه های آرام پوسته بدنه نباید دچار خمیدگی بشه و یه سری از این چیزا.
پس اگر دقت کرده باشی بدنه باید دو حد مقاومت داشته باشه. یکی در برخورد های آرامه که باید خسارت رو کم کنه یکی در برخوردهای شدیده که باید جذب انرژی رو زیاد کنه. برای همین استفاده از مثلا ورق ضخیم تر در تصادفات آرام خسارت را کم میکنه ولی همین پوسته با ورق ضخیم باید طوری طراحی شده باشه که توی تصادف شدید سریعا رفتار آکارئونی از خودش نشون بده. مثلا اگر بدونی میگن ورق بدنه بنز خیلی ضخیمه ولی ایمنی اون توی تصادفای شدید خیلی خوبه چون به محض اینکه شدت تصادف از یه حدی بیشتر بشه رفتار اکاردئونی توی پوسته به وجود میاد. و لذا ورق ضخیمتر همیشه خسارت جانی رو توی تصادف های شدید زیاد نمیکنه و به طراحی ربط پیدا میکنه.
من رفتم دسته موتورای ماشینمو با دقت نگاه کردم دیدم که اگر لاستیکش پاره بشه قسمتی از دسته موتور که به موتور وصله داخلی قسمتی از دسته موتور که به بدنه وصله لقی پیدا میکنه ولی از اون خارج نمیشه یعنی اینکه موتور لق میزنه لی نمیفته پایین. در ضمن ارتفاع موتور اونقدر زیاد هست که اگر هم بیفته باز وارد محفظه سرنشین میشه. آخه اطراف موتورم جای زیادی وجود نداره. حلا نمیدونم دسته موتورای ماشینه تو چه جوریه ولی ماشینه من که احتمال افتادن موتورش صفره.
در مورد فروش تندر توی کشورهای مختلف یکم سرچ کردم دیدم تندری که توی آلمان فرخته میشه خیلی آپشن های پیشتری داره مثلا حتی ایربگ جانبی هم داره و قیمتش هم حدود 11000 دلاره که البته از رقیبش اپل کورسا و یه مدل فولکس واگن ارزون تر بوده و iهمچنین موتورش 90 اسب قدرت داره و دیزلی هم بوده که با موتوری که تو ایران روی تندر گذاشته میشه فرق داره. پس ببین واسه اینکه بتونه توی آلمان عرضه بشه چقدر تغییرات روش اعمال شده. برنامه اولیه فروش این خودرو کشورهای بلوک شرق و رومانی و روسیه بوده بعدش ترکیه. برزیل و ایران هم مونتاژ را شروع کردن. خط تولید اولیه اونم در رومانی راه اندازی شده بوده.
بازم نتیجه بحث و گفتگوی من و شما این شد که من کلی چیزای جدید یاد گرفتم که بابتش ازت ممنونم.
من اهل شیراز هستم و تا چند سال پیش شیراز بودم. اما یه چند ساله تهران زندگی میکنم و دانشجوی دکترای مکانیکم. ممنونم از توجهت. و منتظر نظراتت هستم. یا حق

هر دو خودرو از نظر کمی کیفی دارای نقص های زیادی اندچون هردو تاش رادارم

سلام حمید جان بلا می سر
ببخش نبودم داداش گل

اقا ما نوکرتیم.
اون قضیه یورو 5 دلیلش رو گفتم الان همونو برات کپی میکنم ……خودروهای دیزلی که الایندگیشون از بنزینی ایین تره چنین استانداردی رو به دست نیاوردن بعدش یه سمند فکستنی چطور این استانداردو داره؟؟؟!!!…..خدایی شما برو ببین خودروهای دیزلی اخرین یورویی که گرفتن 5 بوده البته 6 هم اومده ولی خیلی اون موتور باید پیشرانه علی و فوق العاده ای داشته باشه.میگم خودروی دیزلی که الایندگیشون بسیار بسیار پایینتر از بنزینیه باید کلی تکنولوژی به خرج بدن و پیشرفته باشن که این استاندارد رو کسب کنند بعد ش چطور امکان داره این موتور نسبتا مدرن این استاندارد یورو 5 رو داشته باشه؟؟؟!!!

داداش من حرف مکانیک های کوچه بازاریو ول کن..به قول ما رشتی ها خوشونه سروکله زوغن واسینه سیاه بوکودنه(یعنی سرو صورتشونو سیاه کردن که بگن ما مکانیکیم) نسبت تراکم با یک میلیمتر تراشیدن سرسیلندر تغییر میکنه اون وقت اون مکانیک چطور میتونه اون یک میلیمتر رو تشخیص بده که 206 فرانسه یک میلیمتر بیشتره طولش؟

در ضمن اگه فرق نداره قطرش چرا خودرت موتور تندر در فرانسه 110 اسب بخاره ولی در ایران 107؟؟؟
و همچین 206 که 110 اسب بخاره ولی در ایران 105؟؟؟!!! یکم سوال بر انگیزه
شما برو کاتالوگ تندر رو بگیر بخون نسبت تراکم 9.8:1 هستش.

حمید جان این قضیه تصادف به صورت اتوماتیک با سرعت 50 کیلومتر ماشینا تست میشن.حالا بعضی از دوستان احتمال داره براشون سوال پیش بیاد که سرعت 50 کیلومتر سرعتی نیست که سرنشینو داغون کنه یا چرا ماشینا رو با سرعت 120 یا 100 تست نمیکنن….چون وقتی یکی با سرعت 100 کیلومتر رانندگی میکنه موقع صحنه تصادف با ترمز گیری سرعت خودرو رو به 50 یا شاید 60 کاهش میدنو ایا میدونید وقتی با سرعت 50 کیلومتر به یک مانع بتونی برخورد میکنید سرنشین با نیرویی معادل سه تن به جلو پرتاب میشوید؟؟؟؟!!!!

پس با این حساب حمید جان سرعت 50 هم سرعت خطرناکیه در تصادفات در این صورت 90 در صد خودروها در تصادفات زیر این سرعت یعنی (40 30 20)این توانایی رو دارن که داغون نشن تا خسارت مالی به بار بیارن حتی پراید.کلا این زیر 50 سرعتی نیست که بخواد اتوموبیل داغون بشه و خسارت بدی رو به بار بیاره.
اون قضیه اینکه سپر نباید تیز باشه و این جور چیزا برای حفظ جان عابر پیاده در موقع تصادف خودرو با عابر هستش که از زههای تیز سپر تیز و کمک دار الان خودداری میشود.

در مورد فروش تندر خلاصه حمید جان تندر رو خودتم دیدی تو المان میفروشن حالا به هر شکلی پس طبق قولی که دادی باید یه مرسدس بنز CLS برام بخری.!!!

تندر چندین موتور قابل سفارش داره که قویترین همین تندر در ایران هستش.
1_ پیشرانه 1.4 لیتری 8 سوپاپه HP فکر کنم 90 باشه

2_ 1.5 لیتری دیزل اسب بخار فراموش شده؟؟؟

3_1.6 لیتری 16 سوپاپه 110 HP

عزیز خوشحال شدیم منتظر نظراتت هستم حمید جان.
موفق باشی خداحافظ.