اولین رانندگی با جگوار ایکس اف

پس از ورود مدل جدید جگوار به بازار آمریکا در سال آینده تشخیص جدید بودن این مدل برای بسیاری از افراد سخت خواهد بود. ولی XF 2016 یک مدل کاملاً جدید می‌باشد، هرچند ازنظر ظاهری تفاوت چندانی با مدل قبلی خود نداشته است.

زمانی که در سال ۲۰۰۷ مدل XF جگوار برای نخستین بار وارد بازار شد، تغییرات بزرگی را در سدان های جگوار که از دههٔ ۶۰ میلادی ظاهری یکنواخت داشتند به وجود آورد. بارزترین تغییرات حذف چراغ‌های گرد جلو، تزئینات کروم، و طراحی‌های تکراری دوران اوج این کمپانی انگلیسی بودند. این مدل جدید جگوار بود. ما به‌قدری شیفتهٔ طراحی و پویایی XF شده بودیم که آن را در لیست ۱۰ خودرو برتر ۲۰۰۹ قرار دادیم. به‌عنوان اولین جگوار مدرن، هنگام رانندگی با این خودرو، دیگر به نظر نمی‌آمد که ماشین پدربزرگتان را قرض گرفته‌اید. عدم استفاده از طراحی‌های قدیمی در این خودرو باعث شد تا سایر خودروهای مجموعهٔ جگوار نیز برخی از طراحی‌های باقیمانده از دههٔ ۵۰ و ۶۰ میلادی خود را به‌دست فراموشی بسپارند. با این حال درحالی‌که XF وارد نسل دوم خود می‌شود، تغییرات ظاهری زیادی نداشته و بسیار شبیه نسل قبلی خود است، که اکنون دیگر یک جگوار قدیمی محسوب می‌گردد.

هرچند مانند مدل قبلی خود تغییرات زیادی در طراحی جگوار به وجود نیامده است، باز هم XF 2016 یک خودروی فوق‌العاده است. شکل بدنهٔ خودرو حالت خشن و پرخاشگرانهٔ خود را به‌خوبی حفظ کرده است، همان‌گونه که همواره از جگوار انتظار می‌رود، برندی که نام خود را از حیوانی درنده به ارث برده است. علیرغم شباهت زیاد با مدل قدیمی XF، جنس بدنهٔ آن‌ها کاملاً متفاوت است. مایک بردلی، یکی از مسئولان خط تولید این خودرو دراین‌باره می‌گوید: “تنها چند پیچ از XF قبلی در این مدل نگاه داشته‌ایم”. اگر مدل قدیمی و جدید را کنار هم قرار دهید، دماغهٔ XF 2016 پهن‌تر است، شیشه‌های بغل خودرو ارتفاع بیشتری دارند و قسمت عقب خودرو درازتر می‌باشد. طول بیشتر درواقع یک حقهٔ بصری است، زیرا اندازهٔ XF جدید نسبت به مدل قبلی خود تغییری نکرده است. فاصلهٔ بین دو محور در پلتفرم جدید حدوداً ۸ سانتی‌متر بیشتر شده است، ولی ارتفاع و طول خودرو به میزان تقریبی ۴ سانتی‌متر کاهش پیدا کرده است. در تونل باد، بدنهٔ مدل جدید لغزندگی بیشتری دارد، به‌طوری‌که ثابت درگ (ضریب آئرودینامیکی) آن از ۰.۲۹ در مدل قبلی به ۰.۲۶ رسیده است.

آلومینیوم در همه‌جا استفاده شده است
اگر به‌دقت بدنهٔ خودرو را مورد بررسی قرار دهید، متوجه خواهید شده که آلومینیوم در بسیاری از قسمت‌ها به‌کاررفته است. معماری قدیمی فورد XF که به زمان لینکلنLS و جگوار S تایپ باز می‌گردد کاملاً به دست فراموشی سپرده شده است. به غیر از درب‌ها، درب صندوق عقب و صفحهٔ فلزی کف اتاق، معماری XF از صفحات و قالب‌های پرچ شدهٔ آلومینیومی تشکیل شده است. پلتفرم جدید در مدل کوچک‌تر XE نیز استفاده شده، ولی طبق گفتهٔ مسئولان جگوار، تنها ۲۰ درصد پلتفرم آن با مدل XE به اشتراک گذاشته شده است. استفاده از فولاد در درب‌ها و درب صندوق عقب از نظر ما کمی عجیب به نظر می‌رسد. به‌کارگیری صفحات آلومینیومی در درب‌ها و صندوق‌عقب به منظور کاهش وزن خودرو روشی آسان و راحت بین خودروسازها به شمار می‌رود. بنابراین سؤال این است که چرا جگوار از فولاد برای درب‌ها و صندوق عقب XF استفاده کرده است؟ بردلی دراین‌باره می‌گوید: “این کار به‌منظور توزیع وزن بهتر در خودرو انجام شده است”.

به‌جز موارد ذکر شده، فولاد بیشتری نیز در بدنهٔ XF مخفی شده است. به‌عنوان مثال، در ستون وسط خودرو میله‌ای از جنس فولاد قوی به‌کار رفته است که وظیفهٔ بهبود استحکام بدنه و کاهش تأثیرات تصادف از قسمت‌های کناری خودرو را بر عهده دارد. یک میلهٔ منیزیمی در پشت داشبورد خودرو مخفی شده است و میلهٔ افقی منیزیمی دیگری نیز کل ساختار جلویی خودرو را به هم متصل می‌کند. در کل، طبق اعلام جگوار، بدنهٔ جگوار از ۷۵ درصد آلومینیوم تشکیل شده ولی در مقایسه با مدل قبلی ۲۸ درصد استحکام بیشتری دارد. در مدل شش سیلندر چهار چرخ متحرک، وزن خودرو ۱۲۰ کیلوگرم کمتر از مدل قدیمی بوده و معادل ۱۸۸۲ کیلوگرم می‌باشد. (مدل ۲۰۱۵ تمام چرخ متحرک XF وزنی معادل ۱۹۹۰ کیلوگرم داشت).

نیروی محرکه
سال آیندهٔ زمانی که XF وارد بازار شود، موتور آن همان موتور شش سیلندر ۳ لیتری توربوشارژر دار XF فعلی خواهد بود. در مدل‌های پایه، موتور شش سیلندر وی شکل از یک سوپر شارژر دوقلوی ورتکس بهره می‌برد، دارای سیستم تزریق سوخت مستقیم می‌باشد و نیرویی معادل ۳۴۰ اسب بخار داشته و گشتاور آن ۴۵۰ نیوتن بر متر است. قیمت مدل ۲۰۱۶، که با نام XF 35t شناخته می‌شود، از ۵۳ هزار دلار شروع می‌شود، که در مقایسه با مدل XF شش سیلندر سال قبل با کاهشی ۵ هزار دلاری روبرو شده است.

نسخهٔ ۳۸۰ اسب بخاری همان مدل شش سیلندر نیز برای خریداران موجود خواهد بود. این نسخه از نظر مکانیکی همانند مدل ۳۴۰ اسب بخاری بوده و هیچ تفاوت فیزیکی با آن نخواهد داشت. جگوار قیمت نسخهٔ ۳۸۰ اسب بخاری 35t را اعلام نکرده، ولی مدل اسپرت تر XF S با خروجی نیرو و گشتاور قوی‌تر قیمت پایهٔ ۶۴ هزار دلاری دارد. سیستم تمام چرخ متحرک برای این مدل یک آپشن خواهد بود. این سیستم که نیروی بیشتری را در چرخ‌های عقب تولید می‌کند مشابه مدل قبلی آن بوده و می‌تواند در صورت نیاز نیروی مورد نیاز را به چرخ‌های جلو نیز منتقل کند، با این تفاوت که انتقال نیرو به‌جای دنده‌ها توسط مجموعه‌ای از زنجیرها انجام می‌شود. گفته می‌شود عملکرد بی سر و صداتر بزرگ‌ترین مزیت استفاده از زنجیر می‌باشد، همچنین به‌کار بردن این سیستم موجب کاهش ۱۶ درصدی وزن و افزایش ۱۰ درصدی بازدهی سیستم نیز می‌شود.

در حال حرکت
در جاده، XF حتی با وجود موتور توربو دیزل دو لیتری که برای تست در اختیار ما قرار گرفته بود کاملاً بی سر و صداست. هنگام سرد بودن موتور، صدا و لرزش آن کمی زیاد به نظر می‌رسد، ولی با گرم شدن آن و شروع رانندگی به‌طور قابل‌توجهی صدا و لرزش کاهش می‌یابد. این موتور دیزل در واقع عضوی از خانوادهٔ موتورهای Ingenium جگوار می‌باشد. مدل دیزل که در میانه‌های سال ۲۰۱۶ در ایالات‌متحده وارد بازار می‌شود، نیروی معادل ۱۸۰ اسب بخار داشته و گشتاور آن ۴۲۹ نیوتن بر متر می‌باشد. مصرف سوخت آن نیز در بزرگراه معادل ۵.۹ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر است. جگوار هنوز قیمت مدل دیزل را اعلام نکرده است، ولی این قول را داده‌اند که قیمت پایهٔ آن کمتر از ۵۰ هزار دلار خواهد بود.

ما همچنین مدل توربو شارژر دار شش سیلندر که به‌عنوان اولین مدل‌های XF وارد بازار می‌شوند را نیز تست کردیم. هر دو XF تمام چرخ متحرک و دیفرانسیل عقب ۳۸۰ اسب بخاری را نیز مورد بررسی قرار گرفتند. با داشتن میل تعادل، موتور شش سیلندر XF، حتی در دور موتور بسیار بالای ۶ هزار و ۷ هزار دور در دقیقه هم سر و صدای زیادی تولید نمی‌کند. سوپر شارژر نیز کاملاً بی سر و صداست، صدای کمی ممکن است در دور موتورهای بالا از موتور شنیده شود که کاملاً می‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. گیربکس هشت سرعتهٔ اتوماتیک عملکرد بسیار روان داشته و دنده‌ها را خیلی نرم عوض می‌کند. طبق اعلام جگوار، مدل شش سیلندر ۳۸۰ اسب بخاری با سیستم تمام چرخ متحرک سرعت صفر تا صد کیلومتر بر ساعت را در ۵ ثانیه پر می‌کند، هر چند از نظر ما این زمان می‌تواند مقداری کم‌تر از ۵ ثانیه نیز باشد. در آخرین تست ما با یک XF 340 اسب بخاری ۲۰۱۵ با سیستم تمام چرخ متحرک، شتاب صفر تا صد آن معادل ۵.۳ ثانیه بود. هنگامی‌که از مسئولان جگوار در مورد احتمال عرضهٔ مدل ۸ سیلندر این خودرو سؤال کردیم، پاسخی در این مورد نداده و چنین موضوعی را تأیید نکردند.

بخشی از آن چه که بین XF و XE مشابه است شاسی آن‌ها می‌باشد. سیستم تعلیق مستقل محور عقب، از مدل XE وارد این خودرو شده است. در قسمت جلوی خودرو، سیستم تعلیق دو جناقی، نسخه‌ای الهام گرفته شده از مدل اف تایپ می‌باشد. دو نوع سیستم تعلیق را خریداران می‌توانند انتخاب کنند، یک نسخهٔ استاندارد با کمک فنرهای معمولی و یک سیستم تعلیق اختیاری با کمک فنرهای برقی که می‌توانند نیروهای وارده به سیستم تعلیق را بهتر خنثی کنند.

جاده‌هایی که در اسپانیا خودروها را تست کردیم بسیار صاف و بدون دست‌انداز بودند، بنابراین قضاوت کیفیت سواری در این جاده‌ها بسیار سخت می‌باشد. در این نوع جاده‌ها XF عملکردی بسیار قوی داشت، و اصلاً سفت و خشک نبود. کیفیت سواری فوق‌العاده است و رانندگی راحت‌تر و سبک‌تری در مقایسه با خودروهای آلمانی هم‌رده با آن خواهید داشت.

سیستم فرمان الکتریکی بسیار روان و نرم می‌باشد، و حس سرزندگی را به راننده انتقال می‌دهد. درحالی‌که خودروهای سفارش اروپا مجهز به تایرهای تابستانی بودند، نسخه‌های آمریکایی تایرهای تمام فصل خواهند داشت که احتمالاً باعث کاهش چسبندگی و قدرت فرمان پذیری خواهد شد، هرچند باید منتظر بمانیم و ببینیم که عملکرد آن‌ها چگونه خواهند بود. قطعاً امکان سفارش تایرهای تابستانی برای XF وجود خواهد داشت، ولی مسئولان جگوار اعلام کرده‌اند که امکان آن فقط به‌عنوان یک آپشن وجود خواهد داشت.

امکانات داخلی
همانند ظاهر خارجی، طراحی داخلی ایکس نیز درواقع مدرن کردن امکانات و موضوعاتی است که در مدل قبلی آن وجود داشته‌اند. دریچه‌های ورودی هوا هنوز هم مانند درب‌های یک گاراژ مینیاتوری باز و بسته می‌شوند؛ دسته‌دنده نیز مانند مدل قبلی یک دکمهٔ کوچک است که با فشردن دکمهٔ استارت بیرون می‌آید. در مرکز داشبورد یک صفحهٔ لمسی بزرگ وجود دارد که به آخرین سیستم اطلاعات و سرگرمی جگوار به نام InControl مجهز می‌باشد. در نسخهٔ استاندارد، سیستم تلفن، صوتی و ناوبری وجود داشته و در صفحهٔ اصلی آن دکمه‌های متعددی برای دسترسی سریع به سیستم‌ها قرار گرفته است. هر چند در داخل سیستم، دکمه‌های کنترل اضافه‌ای وجود ندارد، بنابراین برای استفاده از سیستم ناوبری یا تنظیمات مربوط به رادیو باید روی صفحه کلیک کنید. زمان پاسخ‌گویی خوب است، ولی آشنا شدن با سیستم و کار کردن راحت‌تر با آن مخصوصاً هنگام ترافیک کمی زمان بر خواهد بود. در پایین صفحهٔ بزرگ لمسی دکمه‌های مربوط به کنترل سیستم تهویهٔ خودرو قرار دارند. ما ترجیح می‌دادیم به‌جای وجود دکمه‌های سیستم تهویه در این قسمت دکمه‌های مربوط به ولوم و تنظیم رادیو قرار می‌گرفتند. بعضی از عملکردهای سیستم صوتی خودرو را می‌توان با دکمه‌هایی که روی فرمان قرار گرفته‌اند کنترل کرد، ولی معمولاً با سیستم صوتی بسیار بیشتر از سیستم تهویه کار می‌کنیم. خریداران می‌توانند سیستم اطلاعات و سرگرمی حرفه‌ای تر با نام InTouch Pro را نیز سفارش دهند که قابلیت‌های بیشتری دارد. نسخهٔ حرفه‌ای مجهز به صفحهٔ نمایش بزرگ‌تری می‌باشد و هیچ دکمه‌ای ندارد، ولی صفحهٔ اصلی را می‌توان بر اساس قابلیت‌هایی که بیشتر استفاده می‌شود و به‌منظور دسترسی سریع‌تر به آن‌ها شخصی‌سازی کرد. سیستم حرفه‌ای همچنین دکمه‌های مکانیکی موجود در داشبورد را با یک صفحهٔ نمایش بزرگ TFT جایگزین می‌کند که می‌تواند یک نقشهٔ بزرگ از سیستم ناوبری خودرو را نمایش دهد و همچنین قابلیت نمایش دکمه‌های متعدد و مختلفی که به‌جای دکمه‌های مکانیکی استفاده می‌شود را نیز دارد. اینترنت وای فای در داخل خودرو موجود خواهد بود و XF مجهز به یک نرم‌افزار می‌باشد که راننده می‌تواند بر اطلاعات متعدد مربوط به خودرو مانند میزان کارکرد، اطلاعات مصرف سوخت و مکان خودرو نظارت کند. نرم‌افزار ذکر شده همچنین شما را قادر می‌سازد خودرو را روشن کنید، تنظیمات مربوط به دمای داخل خودرو را انجام دهید، گرم‌کن و سردکن صندلی‌ها را خاموش یا روشن کنید و درب‌های خودرو را باز یا قفل نمایید. کمپانی تسلا و چند خودروساز دیگر چنین امکاناتی را چند سال است که در خودروهای خود عرضه کرده‌اند، ولی این امکانات برای جگوار جدید محسوب می‌شود. بدون وجود تست مقایسهٔ رسمی، و همچنین عدم رانندگی با نسخهٔ آمریکایی نهایی، هنوز کاملاً نمی‌توان در مورد موقعیت XF در بخش خودروهای سدان لوکس سایز متوسط اظهارنظر کرد. ولی می‌توان گفت که XF احساسی سبک‌تر، فعال‌تر و سر زنده‌تر در مقایسه با رقبای احتمالی آلمانی خود (آئودی A6، سری ۵ بی ام و، و مرسدس بنز کلاس E) دارد. اگرچه XF به اندازهٔ رقیب اسپرت خود کادیلاک CTS Vsport پرخاشگر و پرتکاپو نیست، و امکانات کنترلی کمتری در مقایسه با آن دارد، تفاوت قابل‌توجهی با هم ندارند. XF طراحی داخلی زیباتری در مقایسه با CTS دارد و موتور شش سیلندر سوپر شارژر دار آن اگرچه مانند موتور آمریکایی جفت توربو CTS قدرتمند نیست، ولی بسیار نرم و روان‌تر می‌باشد. اما این فقط اولین مدل از XF جدید می‌باشد. مدل‌های اسپرت تر و قدرتمندتر آن بدون شک توسط مهندسان جگوار در دست طراحی می‌باشند. منبع: caranddriver