هنگامیکه بحث خودروهای کلاسیک مطرح میشود، اغلب خودروهایی مثل کوپههای سریع و کابریولتهای چشمنواز به ذهن انسان میآیند اما بسیاری از افراد، خودروهای ۴×۴ کلاسیک را آثار هنری قرن بیستم میدانند. حال سه نمونه از این ۴×۴های کلاسیک باهم ملاقات کردهاند. جیپ ویلیز، تویوتا لندکروزر FJ40 و لندروور سری I. اینها افسانههای آفرود و پدر همهٔ آفرودرهای امروزی هستند. عنصر دیگری که این سه خودرو را به هم متصل میکند این است که هرچند در قارههای مختلفی تولید شدهاند اما هر سهٔ آنها توسط نیروهای نظامی مختلف مورداستفاده قرار گرفته و جانشینان آنها تا به امروز در خدمت ارتش بودهاند.
سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۵۱ به ترتیب سال تولد لندروور سری I و تویوتا لندکروزر بود اما جیپ ویلیز MB که در طول جنگ جهانی دوم برای نیروهای متفقین ساخته شد، از هردوی آنها سابقهٔ بسیار بیشتری دارد. طی سالهای بعد، ویلیز اقدام به ساخت نسخههای غیرنظامی جیپ هم کرد و این مسیر همچنان ادامه یافت تا به امروز و جیپ رانگلر رسید که جانشین معنوی ویلیز MB محسوب میشود. در همین حال، تولید لندکروزر و لندروور سری I هم کماکان طی دهههای بعد ادامه یافت و در حال حاضر نسخههای مدرن هردوی آنها هم تولید میشود.
خب حالا بهتر است به سه خودرویی که در اینجا حضور دارند بپردازیم. جیپ ویلیزی که در تصاویر مشاهده میکنید در اصل یک جیپ CJ بوده که بهطور کامل بازسازی شده تا شبیه یک ویلیز MB نظامی با همهٔ قطعات مربوطه شود. این فرایند چند سال طول کشیده اما ارزشش را داشته است. مالک لندروور نیز آنرا در سال ۲۰۱۰ در یک مزرعه پیدا کرده که در فضای باز رها شده و وضعیت وحشتناکی داشته است. سپس وی آنرا به بازسازیکنندگان تحویل میدهد و شخصی را هم پیدا میکند تا سقف پارچهای جدیدی را دقیقاً مثل نمونهٔ اصلی برای آن بسازد. لندکروزر FJ40 اما شرایط بسیار بهتری داشته و پسازاینکه دو سال پیش از مالک قبلی خریداری شد، تنها مشکل اصلی آن سیستم برقی بوده که باید بهطور کامل بازسازی میشد. البته قطعات غیراصلی که طی سالها به خودرو اضافه شده بودند حذف شدند و صندلیهای عقب هم روی آن نصب شد که برای رانندگیهای چندنفری بسیار مفید هستند.
هنگامیکه این سه ماشین کنار هم قرار میگیرند، حس ماجراجویی انسان را برمیانگیزند. پس از باز کردن در فلزی سری I، فضای کابین بسیار ساده و پایهای به نظر میرسد. چرخ زاپاس روی کاپوت ویژگی متمایز این ماشین است و عناصر طراحی زاویهای در داخل آنهم ادامه یافته است. در اینجا دو آمپر در سمت چپ غربیلک فرمان نصب شده و دستهدندهٔ اصلی از تونل گیربکس بیرون زده است. برای روشن کردن سری I باید سوئیچ سمت چپ فرمان را چرخانده و دکمهٔ استارت زیر داشبورد را فشار داد. موتور با صدای خشنی بیدار میشود و گیربکس بسیار سفت و مکانیکی احساس میشود.
مالک سری I میگوید پیشرانهٔ ۲ لیتری ۴ سیلندر خودرو هنوز هم تنظیم خوبی دارد اما هنگام فشردن پدال گاز، ماشین کشش خیلی خوبی ندارد. هنگام رانندگی با این پیرمرد بریتانیایی، پنجرههای کشویی و سقف پارچهای، سن بالای آنرا یادآوری میکنند اما اندازهٔ جمعوجور خودرو برای تردد در خیابانهای باریک انگلستان مناسب است. همچنین در کنار ویلیز، سری I بیشتر به نظر میرسد مناسب جادههای عادی باشد تا منطقهٔ جنگی.
در مقایسه با لندروور، ویلیز بسیار سالخورده احساس میشود. صندلیها بسیار نزدیک به فرمان هستند و راننده برای نشستن در داخل آن باید پاهای خود را جمع کند. پس از نشستن در داخل ویلیز نیز به دلیل عدم وجود درها و سقف، سرنشینان احساس ناامنی میکنند اما همین ویژگی حس آمادگی برای ماجراجویی را هم به همراه دارد. در سمت چپ راننده هم یک بیلچه روی بدنه نصب شده که در صورت نیاز دسترسی به آن آسان است. ویلیز پس از تنها چند لحظه نشستن پشت فرمان، طبیعت محکم خود را نشان میدهد خصوصاً وقتی با لندروور مقایسه میشود. بخشی از این موضوع به خاطر این است که جیپ قطعات متحرک کمتری (مثل درها و پنجرهها) نسبت سری I دارد. همچنین در این سرباز آمریکایی از لاستیکهای کامیون استفاده شده است.
غربیلک فرمان با پرههای باریک، اندازهٔ ایدهآلی دارد و بهراحتی میچرخد و خودرو را هدایت میکند. گیربکس برای جا زدن دنده یک کمی بدقلقی میکند که برای خودروهای این دوره معمول است و با کمی فشار بیشتر به دستهدنده مشکل برطرف میشود. تعویض دندههای بعدی این گیربکس سه سرعتهٔ ساخت بورگوارنر اما بهراحتی گیربکس سری I صورت میگیرد. از پیشرانهٔ ۲.۲ لیتری چهار سیلندر ویلیز نباید انتظار زیادی داشت اما بااینحال چون وزنی زیر یک تن را باید حمل کند، خودرو در سرعتهای پایین تیز و چابک عمل میکند. کابین جیپ هم کاملاً کاربردی و مناسب برای استفادههای نظامی است. در همه جای کابین فلز لخت به چشم میخورد و سقف بهآسانی قابل برداشتن است. چراغهای عقب و تک چراغ داخل کابین بسیار کوچک هستند تا دشمن در شب نتواند ویلیزها را ببیند. همین جزئیات کوچک است که موجب درخشش جیپ شدهاند. هرچند پایه و اساس ویلیز این ملاقات یک جیپ CJ است که بعد از جنگ جهانی دوم ساخته شده اما سعی شده تا حد امکان به نسخهٔ ارتشی نزدیک شود.
در بین ماشینهای ۴×۴، لندکروزر FJ40 جایگاه ویژهای دارد. طی دهههای مختلف از این جانسخت ژاپنی مدلهای متعددی مثل سهدر، استیشن واگن، سقف پارچهای و فاصله محوری کشیده ساخته شدند. این FJ40 مدل ۱۹۷۶ و از نوع فاصله محوری کوتاه با پیشرانهٔ ۳.۸ لیتری شش سیلندر است که هرچند علائمی از سن بالا در آن دیده میشود اما جزئی هستند. بااینکه کابین FJ40 هم پایهای و ساده به نظر میرسد اما دو تا سه دهه جوانتر بودن نسبت به سری I و ویلیز بهوضوح در آن احساس میشود و از ویژگیهای راحتی مثل کفپوش وینیلی، کاور تونل گیربکس و آمپرهای دقیقتر برخوردار است.
پیشرانهٔ شش سیلندر تویوتا هنگام استارت روان و آرام است و قدرت و گشتاور بیشتر آن موجب میشود رانندگی با FJ40 مدرنتر از دو خودروی دیگر باشد. همچنین هرچند کارکرد گیربکس این خودرو هم مکانیکی است اما برای تعویض دندهها به تلاش بسیار کمتری نیاز است. بااینحال، از صندلی راننده و با نگاه از روی کاپوت برجستهٔ تویوتا به بیرون، شباهت بسیار زیادی بین FJ40 و دو ۴×۴ دیگر وجود دارد. سواری لندکروزر نیز مثل ویلیز بهتر از حد انتظار است.
هرچند رانندگی با این سه ماشین در مسیرهای خشن و خارج از جاده بسیار دشوار است و راننده باید کاملاً با اصول اساسی رانندگی آفرود آشنا باشد اما هر علاقهمندی قطعاً میتواند از داشتن و رانندگی با این پیرمردهای افسانهای لذت ببرد. این ماشینها در مسیرهای خشن واقعاً توقفناپذیر هستند. جیپ ویلیز، لندروور سری I و تویوتا لندکروزر FJ40 فقط به خاطر بدنهٔ جعبهای شکل، لاستیکهای بزرگ، مخزنهای بیرونی حمل بنزین و یا صندلیهای عقب نیمکت مانند جذاب نیستند بلکه این واقعیت که این ۴×۴ های قدیمی میتوانند به جاهایی بروند که دیگر خودروهای کلاسیک هرگز نمیتوانند، آنها را به گزینههای بسیار جذابی برای علاقهمندان به خودروهای کلاسیک تبدیل کرده است.
مزدا
۳ شهریور ۱۳۹۹یادش بخیر قبل انقلاب پدربزرگم خریده بود تا سال 85 اینا بازم جوون دار مونده بود فقط استارتش رو درست میکردن بازم برا کوه و دشت همراهیت میکرد
ali (chevy nova)
۳ شهریور ۱۳۹۹ویلیز افسانه ای سنگ بنای 2 تا ماشین دیگست و حسن بزرگی که داره اونکه تو جنگ جهانی دوم حضور داشته بر عکس 2 تای دیگه
AMG///
۳ شهریور ۱۳۹۹هعی
دیگه اون دوران گذشت
((فک نکنین سنم بالاس))
علیx76
۳ شهریور ۱۳۹۹جیپ یه سری داره توی ایران به اسم شهباز ، که موتور ۳.۸ و ۴.۲ داره
خودتون حساب کنید با این بدنه سبک و گیربکس سنگین ، چطور راه میره ( به عنوان مثال وزن پاترول دو در ۲.۴ لیتری ، بیش از ۱.۵ برابر جیپه )
ADAK
۴ شهریور ۱۳۹۹قدرت زیاد و هندلینگ کم و بیش فرمانی
همون چیزی که باعث مرگ فروغ فرخزاد شد
Elmiraj
۳ شهریور ۱۳۹۹ویلیز یک بز کوهی بهتمام معناست…
سالها ویلیز m38a1 را داشتم ، کوه و صخرهای نموند که باهاش فتح نکنم .
ای کاش هیچ وقت نمی فروختمش
AMG///
۳ شهریور ۱۳۹۹الان سایبر ترک سفارش دادی؟؟
Elmiraj
۳ شهریور ۱۳۹۹اگر شرایطش محیا بود شک نکن همون روزای اول یک سایبرتراک tri-motor سیاه متالیک سفارش میدادم…
.
چون توانایی های سایبرتراک را هیچ ماشینی یکجا نداره…
NAVID۰۰۹۸
۳ شهریور ۱۳۹۹ویلیز خوبه ، آفرودیه ، اما مُدام باید در کاپوت در روز بالا باشه با هزینههای وحشتناک و خرابیهای پیدرپی .
این رو اونهایی که شمال کشور زندگی میکنند و هر دو خودرو ویلیز و لندکروز را دارند خوب درک میکنند .
تویوتا لندکروزر سری ۷۰ در دنیا از نظر قابلیت اعتماد رو دست نداره و من این رو عملی به مدت یک ماه شاهد بودم در منطقهای صعبالعبور که جیپ را فقط برای علاقه بزکدوزک میکردند اما جرئت یه آفرودر چند روزه نداشتند که مبادا مدام کاپوت بزنند بالا و به مشکلات رسیدگی کنند .
اما از سری ۷۰ روزانه کار بار تفریح میکشند و با اعتماد میشه به تمام بیراههها رفت و برگشت .
برای اثبات حرفم ، اونهایی که غرب ایران زندگی میکنند ، بخصوص روستاهای تبریز و اردبیل ، خوب متوجه حرفم میشوند که شهری مثل مراغه در تبریز در خیابان جیپ زیاد میبینی اما برای کارهای سنگین آفرودی و کوه از لندکروز جنگیهای دهه ۵۰ و ۶۰ استفاده میکنند و چیزی که من تحقیق کردم و تماماً گفتند جیپ را به سبب خرابیهای مکرر و نبود قطعه نمیشه سوار شد اما خدا برکت بده به تویوتا که با هنوز نمونههای ۵۰ ساله مزایده ارتش و سپاه داره برامون مثل بلدوزر کار میکنه و خرابی براش معنی نداره .
اونهایی که تجربه سواری سری ۷۰ در آفرودهای روستایی را دارند ، خیلی خوب میدونند لندکروز یعنی فرشته نجات در زندگیهای روستایی .
Elmiraj
۳ شهریور ۱۳۹۹والا آقا NAVID تا اینجای کار ما ( پدرم و خودم) جیپ واگونیر ، چروکی چیف ، شهباز کانادایی ، ویلیز m38a1 ، لندکروز fj-62 و پاترول شش سیلندر را طی سالهای مختلف داشتیم و باید به عرض شما برسونم که واگونیر و چروکی چیف درسته یه کمی ناز میکردن ولی در مقابل راحتی ، قدرت و کارایی که داشتن هرگز هزینه نگهداری شود به چشم نمیاومد .
در خصوص شهباز کانادایی و ولیز m38a1 بگم که مثل Fj-62 تنها خرجی که داشتن بنزین روغن بود ، من خودم طرفدار لندکروز و خصوصا fj-62 استیشن هستم ولی باید بگم که در مقابل آفرود و جان سختی که بهت میده بسیار سواری خشنی داره و مصرف سوختش هم باید خونهت پمپ بنزین داشته باشه…و اگر LPG نبندی زندگیتو به باد میده .
NAVID۰۰۹۸
۳ شهریور ۱۳۹۹تا به حال جیپ و سری ۷۰ نداشتم
از نقل قول صاحبانشان میگویم و چیزی که از نزدیک شاهدش بودم در مناطق مختلف ایران .
بله درسته ، سواری لنکروزهای سری ۷۰ خیلی خشن هست و همینطور مصرف سوخت ، اما وقتی کارایی و قابلیت اعتماد را به راننده میده ، برای خودروی آفرودی باید چشم پوشی کرد و اگر نه که من شنیدم در بین تمام خودروهای آفرودی جهان ، لندرور نرمترین و راحتترین سواری را داره اما کمترین قابلیت اطمینان را داره .
هیچ خودرویی کامل نیست و به نطر من ، در این مقاله بحث بین خوب و خوبتره ، چون هرسه خودرو عالی و بااصالت هستند ، بخصوص جیپ ویلیز .
ممد ژانگولر
۳ شهریور ۱۳۹۹هر سه تاشون عشقن
بی نهایت دوسشون دارم❤️
مازیار
۳ شهریور ۱۳۹۹لندروور دوست داشتنی
ساده و سخت
با بدنه سبک و شاسی بدون رقیب
بیشترین سهم در اکتشافات مناطق صعب العبور
بقول ظریفی : در بسیاری از مناطق دنیا اولین اتومبیلی که یک کودک می بیند لندروور است
AMG///
۳ شهریور ۱۳۹۹منظورت fj هست؟؟
Malt hill
۳ شهریور ۱۳۹۹اشتباهه
اولین ماشینی که کودک می بینه لندکروزره
مازیار
۳ شهریور ۱۳۹۹اینو مهندس فرهاد کاشانی گفته نویسنده صدها مقاله در مجلات ماشین و نوآور که قطعا میشناسیدش
اگرم قصد دارید اشتباهش رو یادآور بشید آدرس اینترنتشون در دسترسه
NAVID۰۰۹۸
۳ شهریور ۱۳۹۹مازیار
من یکی از طرفداران مهندس فرهاد کاشانی نازنین هستم و در هیچ کدوم از مقالاتش چنین چیزی ندیدم و نشنیدم .
البته شاید من اشتباه میکنم ، میشه مقاله مورد نظر را بگی کجاست که از زبان ایشان بیان شده ؟
حسین
۱۴ شهریور ۱۳۹۹تو کل دنیا لندرور معروفه به این که بیشترین نقش را در اکتشافات عصر طلایی داشته . لنکروز تو ایران و جنوب شرغ آسیا معروف بوده اونم زمانی به دنیا اومد که همه جا چندین دهه بود که زیر پای لندروور و جیپ بود و همین الان هم وقتی مستند آفریقایی نگاه میکنید لندروور سوار میشن
Hussein
۳ شهریور ۱۳۹۹من به شخصه عاشق این سه ماشینم ❤
اگه این سه تا رو بزاری یه طرف
بنتلی که عاشقشم یه طرف
بی شک این سه تارو انتخاب میکنم
خیلی دوست داشتنی هستن بدون وسایل برقی ،خرابی
Hadi
۳ شهریور ۱۳۹۹این سه تا دوست داشتنی ترین و نمادین ترین SUV های دنیان…
انتخاب من از این سه fj40 هستش ?
OMID
۳ شهریور ۱۳۹۹جیپ ویلیز خیلی باحاله
کاملا با بیرون در تماسی و یه حس ماجراجویی بهت میده
مخصوصا توی سرعت های متوسط فوقالعاده س چون همون طور که داری میری همه چیز رو با جزئیات کامل میبینی
لندرور هم افرودی عالیه ولی مشکلاتش از خودش معروف تره متاسفانه
لندکروزر هم که تراش خورده ترین هست
حسین دهمرد
۳ شهریور ۱۳۹۹جالب اینجاست که با ابعاد مشابه. تویوتا و لندی تا هفت نفر میتونن سوار کنن ولی جیپ فقط چهار نفر
بیژن
۳ شهریور ۱۳۹۹یعنی فقط من تو مخاطب های پدال تجربه روندن لندرور رو داشتم؟ یادش بخیر بعد از ساعت کاری باهاش می رفتیم دریا و بعدش هم با مایو میشستیم توش و برمیگشتیم کمپ. یه جورایی حس فیلم ها به آدم دست میداد.
مازیار
۳ شهریور ۱۳۹۹بیژن جان من هم سه مدل مختلف لندروور و رنجروور تو سالهای گذشته داشتم هم وانت هم استیشن واگن و با اینکه دائما تو خاکی و آف رود بی محابا می روندم حتی یه نگاه هم به زیربندی شون نکردم?
و درمورد دوستانی که میگن لندروور مشکلاتش زیاده باید بگم که این مسئله کلا درمورد ماشینهای انگلیسی هست که بابد به مکانیک خودش و به اصطلاح به کسی که اینکاره هست مراجعه بشه بعنوان مثال برای تعویض لوازم کلاچ پایین لندروور مکانیک ناآشنا حدودا نیمه سمت راست کاپوت رو باز میکنه تا بهش برسه اما کننده این کار با دوتا آچار تخت کمتر از ۲۰ دقیقه انجامش میده و موارد دیگه ای مشابه این هم هست
مازیار
۳ شهریور ۱۳۹۹نوید ۰۰۹۸
مقاله مربوطه بیشتر از ۲۰ سال قبل در مجله ماشین چاپ شده بود حدودا چند سال بعد از معرفی نسل اول لندروور دیسکاوری البته الان عنوان مقاله در خاطرم نیست اما اگه از دوست داران فرهاد کاشانی باشی حتما باید بدونی که ایشون از طرفداران لندروور رنجروور هستن که البته این هم یک سلیقه شخصی هست
amin
۳ شهریور ۱۳۹۹افتخار میکنم که مالک یک دستگاه ویلیز هستم
تنها خودرویی که در جنگ جهانی و شکل دادن دنیای جدید نقش داشته.نقشی بسیار فراتر از صرفا یک خودرو
" Swedish Arrogant Tiger "
۲۴ شهریور ۱۳۹۹آره دنیای جدید خیلی خوبه!
سپاس از ویلیز که چنین دنیایی رو شکل داد.