حادثه برای کونیگ‌زگ One:1 در نوربرگ‌رینگ

برای هر هایپرکاری نه. این سومین باره. کونیگزگ با رانندگی بینظیر استیگ هم از پیست تاپگیر خارج شده بود.
چند وقت پیش در تاپیک “از مرغ یخزده تا سوپر کار” بود هم در مقایسه ی کونیگزگ با بوگاتی گفته بودم که استفاده از قدرت این اعجوبه خیلی سخت یا حتی محاله. حالا حرفم تا حدی اثبات شد من از بابت حادثه ای که اتفاق افتاده بسیار ناراحتم و از طرفی به خاطر سلامتی راننده خوشحال…
تقصیر راننده نیست. نکته ی جالب اینه که کونیگزگ هیچ وقت خودش مستقیما ماشین هاشو در جهنم سبز تست نکرده. همیشه میگه “اگه کسی از مالکان حاضره ما کمک میکنیم”. یعنی ریسک یک و نیم میلیون (در مورد سی سی اکس )دلاری نمیکنه. در حالی که مثلا تمام مراحل زمان گیری و ثبت رکورد اونتادور اس وی توسط شرکت لامبورگینی و راننده ی رسمی لامبورگینی انجام شد. اونتادور رکورد 6:59:73 ثبت کرد. گویا یک هوراکان هم تست شده و رکورد مورد انتظار (زیر 7 دقیقه )بدست نیومده تا ببینیم سوپرلجرا چیکار میکنه
اما در مورد کونیگزگ… کسی که ماشین 5 میلیون دلاری!!! که برای تست میبره هیچ چیزیو به شانس واگذار نمیکنه. مطمئن باشین بهترین راننده ی ممکن رو انتخاب کرده. چون قیمت این ماشین با یک خراش روی بدنه 1 میلیون دلار افت میکنه. و ثروتمند ترین افراد هم حاضر نیستند 4 میلیارد تومن ضرر کنن.

این همون فرقیه که بین شرکت کهنه کاری مثل بوگاتی با زنوو وکونیگزگ وجود داره.
ماشینایی مثل کونیگزگ فقط به قول دوستمون برای چشم در آوردن خوبن.
همه چیز فقط به چهار تا عدد و رقم مثل شتاب و گشتاور و اسب بخار نیست. این عددا فقط خوبن که باهاشون حال کنی.
کونیگزگ شاید در مسیر مستقیم اونم در درگ 500 متر یا 800 متر موفق باشه ولی بقیه ی اوقات نمیشه از قدرت و گشتاورش استفاده کرد.

من از جاه طلبی و بلند پروازی و ابتکارات خارق العاده ی کریستین ون کونیگزگ خیلی خوشم میاد. در دوره ای از زندگیم این شخص الگوی من بود و الان هم خیلی دوستش دارم وامیدوارم موفق بشه. ولی از مقایسه هایی که بعضی دوستان بین کونیگزگ و بوگاتی میکنن ناراحت میشم. چند بار گفتم بازم میگم همه چیز فقط شتاب و رکورد پیست نیست. همه چیز فقط درگ نیست. هنر اینه که یک ماشین بتونه خودشو همه جا نشون بده. بتونه ادعا های کارخونه رو اثبات کنه. شخصی مثل جیمز می که راننده ی حرفی نیست بوگاتی رو به 414 و 408 کیلومتر رسوند.