لکسوس

در جستجوی لکسوس RC F 2017

تیک‌تاک تیک‌تاک … ساعت ۱۲ نیمه‌شب یک شب سرد زمستانی، همه ساعت‌ها رو تنظیم کنند، جیمی! هی جیمی حواست با منه؟! آ…آره آره ساعتم رو تنظیم کردم. خوبه پسر خوبه؛ نگران نباش کارمون که تموم بشه هممون پولدار میشیم، پس فقط به چیزای خوب فک کن؛ تا اون احمق‌ها متوجه بشن چه اتفاقی افتاده ما از مرز رد شدیم، مکزیک کوبا ساحل…پس فقط کارتو بکن، باشه؟! با.. با… باشه جوئی هرچی تو بگی.
حالا شما دوتا طبق نقشه وارد بانک میشین، سیستم‌های امنیتی قبلاً ترتیبش داده شده، فقط پنج دقیقه فرصت داریم. منم توی لکسوس RC f 2017
منتظرتون میمونم. بعد به نشانه اتحاد دستامون رو روی هم گذاشتیم و آروم گفتیم: به خاطر ۳ جی (مخفف اسمهامون: جوئی، جانی و جیمی). خب دیگه یالا برید تو، وقت نداریم. جانی و جیمی به طرف درب پشتی بانک رفتن و منم همون نزدیکی با ماشین ژاپنی خوشگلم منتظرشون موندم. این ماشین رو تازه خریدم. پولش رو هم که $۶۵,۱۴۰ می‌شد از سرقت بانک بورلی هیلز بدست آوردم. این نسخه بخاطر استفاده از قطعات مختلف ساخته شده از فیبر کربن به RCF کربن معروف شده و حدود ۹.۵ کیلوگرم نسبت به نسخه استاندارد ۱۸۶۰ کیلوگرمی سبکتر شده.


[صحبت در هندزفری] اوضاع در چه حاله؟ «رسیدیم به گاوصندوق، جیمی مشغول شده تا رمز رو پیدا کنه». فقط سریع‌تر وقت نداریم، تمام. «حله، تمام».
وقتی داشتم این ماشین رو می‌خریدم فروشنده کمی راجع به اون توضیح داد مثل این که قطعات کربنی این ماشین شامل درب کاپوت، سقف، بالچه فعال عقب و تزیینات کربنی داخل کابین هست و به نظر خودم یجورایی حس ون دیزل توی سری فیلم‌های سریع و خشن رو بهم میده.


تو همین حال و هوا یهویی صدای آژیر خطر بانک به گوش رسید؛ ناگهان جانی و جیمی رو دیدم که از درب کوچک و آهنی پشت ساختمان یک طبقه بانک خارج شدن و در حالی که به سمت ماشین می‌دویدن مثل دیوونه ها می‌خندیدن، یه خرده خیالم با دیدن چهره‌های خندونشون راحت شد اما استرسی که از صبح به جونم افتاده بود رو انگار همه آرام‌بخش‌های دنیا هم نمیتونس درمان کنه، هرچند که هرطوری بود اجازه ندادم کسی از اضطرابم مطلع بشه. درب ماشین باز شد و دوتاشون وارد کابین منظم و زیبای لکسوس شدند. جیمی قدکوتاهتر بود و روی صندلی‌های چرمی و راحت عقب که با یک کنسول به دو قسمت تقسیم شده، درحالی‌که احساسی توأم با شادی و اضطراب از ظاهرش پیدا بود، نشست. جانی هم کنار من روی صندلی اسپورت چرمی که مزین به طرحی زیبا و نشان F بود، نشست. در همین حین صدای آژیر خطر بانک و صدای ماشین‌های پلیس که کم‌کم به ما نزدیک می‌شدن داشت می‌رفت تو مخمون، یه نگاه به ساعت آنالوگ وسط داشبورد انداختم،۱۲:۰۶ رو نشون می‌داد. دستم رو روی لور دنده چرمی گذاشتم و به سرعت حرکت کردم. جانی در حالی که ساک پر از پول رو توی بغلش گرفته بود، با توجه به روحیه قوی که معمولاً از خودش نشون میده، بعد از اینکه شاهد شتاب ۴.۵ ثانیه‌ای RCF بود، انگشت شستش رو به نشانه تأیید به طرف من گرفت و گفت: پسر عجب شتابی داره، پلیسا به گردمونم نمیرسن، منم که دیگه حالا کمی از منطقه خطر دور شده بودیم یه نگاه بهش انداختم و گفتم: آخه موتورش 2UR-FSE هست که با مدل سنگینتر GSF مشترکه، این موتور ۵ لیتری تنفس طبیعیه و هشت تا سیلندر به شکل وی کنار هم قرار گرفتن. «یه ماشین پلیس داره از روبرو میاد». جیمی که تا الآن ساکت بود، این حرف رو زد و با گفتن این جمله ترس بیشتری وجودشو فرا گرفت.


همه آروم باشین و فقط به جلو نگاه کنین و الکی بخندین تا همه چیز عادی جلوه کنه. افسر داخل ماشین پلیس داشت با بیسیم صحبت می‌کرد و به سرعت از کنارمون رد شد. هممون یه نفس راحت کشیدیم، او…ه. جانی با یه لبخند شیرین روی لبهاش به من اشاره کرد و آروم گفت: «هی جوئی، هنوز یه ساعت دیگه تا مخفیگاهمون توی شهر هیوستون وقت داریم، داشتی می‌گفتی». قلبم داشت از جاش در میومد، با اینکه زیاد از این کارها کردم اما اون روز خیلی، دلشوره داشتم. آره خب! می‌گفتم که موتور باحالی داره این ماشین. قدرتش برابر با ۴۷۱ اسب بخار هست و ۵۳۰ نیوتون متر گشتاور تولیدی رو هم از طریق گیربکس هشت سرعته اتوماتیک معمولی دارای مبدل گشتاور، به چرخ‌های عقب تحویل میده. عملکرد گیربکس خوب به نظر میرسه اما به‌خوبی گیربکس‌های مدرن ب‌ام‌و و مرسدس نیست.


جانی پیشنهاد داد تا ساک پول‌ها رو بزاریم صندوق عقب، منم قبول کردم و کنار جاده نگه داشتم، چون صندوق این ماشین ۳۶۶ لیتر حجم داره و اون ساک به همراه وسایلمون رو به‌راحتی می‌شد توش جا داد.


وارد شهر هیوستون که شدیم همه چیز آروم به نظر می‌رسید و فقط صدای ضعیف آژیر پلیس گاهی به گوشمون می‌رسید. نزدیک خونه امن که شدیم یه گوشه نگه داشتم تا جانی بره دوروبر رو بررسی کنه. یک دقیقه گذشت. (صحبت در هندزفری): چی شد؟«خبری نیست، میتونی بیای داخل پارکینگ».


کمی خیالم راحت شد و به سمت درب پارکینگ رفتم و بعد از باز کردن درب توسط ریموت، وارد خونه شدیم. جانی که توی پارکینگ منتظرمون بود، گفت: از ظاهرش خوشم میاد، جلوپنجره دوک مانند، هواکش‌های بزرگ جانبی و نشان F که کنار خروجی هوای روی گلگیر قرار گرفته،LED هایی که به شکل آرم نایک زیر چراغ‌های جلو قرار دارند و در ضمن دیفیوزر براق و عریض مشکی رنگ عقب به همراه دو جفت خروجی اگزوز از جنس فولاد ضدزنگ در کناره‌ها، همشون حس خشونت و پرخاش رو در من ایجاد می‌کنند. هی جیمی! تو در چه حالی؟ «خوبم جوئی ولی حالا برنامه چیه؟»؛ امشب رو اینجا هستیم و آگه اوضاع خوب باشه فردا غروب به سمت ساحل میریم و از اونجا با قایق یکی از دوستام به سمت هاوانا حرکت می‌کنیم. «خوبه».


پول‌ها رو از توی صندوق عقب برداشتم و بردم یه جایی توی حیاط خلوت مخفی کردم. برگشتم و با جیمی و جانی توی اتاق پذیرایی نشستیم. جانی گفت: «چیزی واسه خوردن داریم؟» آره تو یخچال رو یه نگاه بنداز. منم روی کاناپه نشستم و درحالی‌که کنترل تلویزیون دستم بود اخبار رو رصد می‌کردم تا ببینم از پلیس‌ها چه خبر؟ جیمی که داشت با لپ‌تاپ ور می‌رفت یهو گفت: «از کجا یه سری اطلاعات راجع به لکسوس RCF گیر بیارم؟ منم که همیشه اطلاعات خودروییم رو توی سایت پدال بروز می‌کردم، بهش گفتم: برو تو سایت پدال، اونجا همه چی پیدا میشه. بعد از کمی سرچ کردن تو مجله پدال، گفت: «میخوای راجع به امکانات ماشینت بیشتر بدونی؟ منم که بدم نمیومد تو این شرایط خودم رو سرگرم کنم بهش جواب دادم: آره چی از این بهتر.

«صندلی‌های چرمی جلو گرم و سرد شونده با قابلیت تنظیم ۱۰ حالته برای راننده و هشت حالت برای سرنشین جلو، کنسول مرکزی هوشمند، پد زانو برای سرنشینان جلو، فرمان تلسکوپی چرمی فلزی منقش به نشان F، پدل شیفتر تعبیه شده پشت فرمان، صفحه کیلومترشمار TFT، صفحه نمایشگر لمسی ۷ اینچی که به‌وسیله موس پد لمسی در کنسول میانی (LRT) هم کنترل می‌شود، آینه داخل کابین الکتروکروماتیک، ناوبری ماهواره‌ای، سیستم صوتی لوینسون با ۱۷ اسپیکر، رادیو دیجیتال و اتصال بلوتوثی. هیس…هیس…؟!…؟!«جوئی چی شده؟!» تلویزیون داره نیروهای ویژه رو نشون میده که دنبال سارقان.
«خب چیزی هم دستگیرشون شده؟!». فعلاً نه، امیدوارم تا فردا غروب هم چیزی دستگیرشون نشه.
…داشتی می‌گفتی؛ راجع به امکانات ایمنی چی نوشته؟ من خودم از عملکرد کالیبرهای ترمز برمبو با شش پیستون در جلو و چهار پیستون در بخش عقب کاملاً راضی هستم و میشه توی شرایط سخت بهشون اعتماد کرد. راستی یه نکته دیگه اینکه عملکرد تعلیق این ماشین که اخیراً به سیستم تغییرپذیر قابل تطبیق (AVS) مجهز شده، خیلی دل‌چسب هست. این‌جور که من شنیدم این سیستم که به‌صورت الکترونیکی رصد میشه قادر هست تا بر اساس شرایط سطح جاده و ترجیحات راننده و با کمک سنسورهای سرعت، نرخ انحراف و سنجش شتاب گرانشی،۳۰ سطح از نیروهای متعادل‌کننده رو از طریق هفت استراتژی مختلف برای بهبود وضعیت رانندگی به نمایش بزاره.
در این بین جانی از توی آشپزخونه داد زد: «روغن کنجد داری یا تریپ رژیم برت داشته؟»
همون مرغ برگرها رو گرم کن بخوریم دیگه روغن میخوای چیکار؟«هیچی خواستم شام امشبمون لاکچری تر باشه».
بعدش با چهره‌ای خندون وارد اتاق پذیرایی شد و گفت: «[شام رو] بزنین که هر چی [پا] می‌خوریم از نزدنه»!. تو اوج هیجان و اضطرابی که من و جیمی داشتیم، یهو انگار همه چیو فراموش کردیم و زدیم زیر خنده…
من و جانی مشغول شام خوردن شدیم و از جیمی که اشتها نداشت خواستیم تا درباره امکانات ایمنی لکسس RCF برامون بیشتر توضیح بده:
«آره داشتم می‌گفتم، تجهیزات ایمنی این ماشین هم شامل موارد زیر میشه:
سیستم کنترل پایداری الکترونیکی، ترمز ABS، پرتوهای هشدار برخورد از جوانب، ایربگ های دومرحله‌ای برای سرنشینان جلو، تماس اضطراری با اورژانس، هشدار فشار باد تایر، ایربگهای پرده‌ای و جانبی به همراه کیسه هوای محافظ زانوی راننده-سرنشین جلو و دوربین پشتیبان». تنظیم دمای دوگانه سیستم تهویه، کروز کنترل، استراحتگاه پای راننده، تریم چرمی-فیبر کربنی پنل درب‌ها، دو عدد پریز ۱۲ ولت و داشبورد باکیفیت رو هم به لیست تجهیزات اضافه کن.
«من گاراژ کوچیکی دارم، میخوام بدونم ابعادش چقدره تا بعداً که برگشتیم خونه یکیشو واسه خودم بخرم»؛ جانی بالاخره میخوای ماشین بخری؟«آره آگه این دفعه جون سالم در ببرم». طبق چیزی که توی سایت نوشته ابعادش اینجوریاس:
طول ۴۷۰.۴۱ سانتیمتر، عرض:۱۸۴.۴۱ سانتیمتر، ارتفاع:۱۳۹ سانتیمتر، فاصله بین محورها:۲۷۳
«خوبه تو پارکینگ خونه ام جا میشه»، پس مبارکه، «سلامت باشین»[صدای خنده بلند شد]…
جیمی هم که در طول مسیر در صندلی عقب نشسته بود گفت: «ورود به قسمت عقب با توجه به جابجایی راحت صندلی‌های جلو از طریق فناوری یکبار لمس به‌کاررفته در این بخش کار ساده‌ای هست و به‌جز کمبود فضای انگشتان پا، از جهات دیگه مشکل کمبود جا نداره».
رو به جانی کردم و گفتم: حالا که میخوای این ماشین رو بخری، بهتره بدونی که گیربکس هشت سرعته اون کاملاً منطقی عمل میکنه اما نباید انتظار بیش از حد داشته باشی و گاهی هم توی تعویض دستی سر ناسازگاری باهات برمی داره. این ماشین چند حالت برنامه‌ریزی‌شده رانندگی موسوم به اسنو، اکو، اسپورت، اسپورت اس و اسپورت اس پلاس داره که رانندگی در حالت اس پلاس موجب سفت شدن تعلیق و غربیلک فرمان میشه تا اوج هیجان رو با اون تجربه کنی.

در ضمن مصرف سوختش هم ۱۰.۹ لیتر در صد کیلومتر هست که در عمل باید بیشتر حواست به باک ۷۰ لیتری اون باشه. آگه بخوای با نهایت سرعت ۲۷۰ تایی اون هم رانندگی کنی که دیگه مصرف ماشینت بیشتر هم میشه. غذا خوردن من و جانی که تموم شد ظرفها رو جمع کردم تا ببرم بزارم توی آشپزخونه؛ وقتی به آشپزخونه رسیدم خواستم تا توی حیاط خلوت که درش از آشپزخونه باز می‌شد یه هوایی بخورم. به طرف درب چوبی سفیدرنگ گوشه آشپزخونه رفتم و دستم رو به سمت دستگیره طلایی رنگ اون دراز کردم، هنوز دستم به دستگیره نرسیده بود که یه نیروی عجیبی مثل انفجار من رو یک آن به هوا بلند کرد، تو اون لحظه چیزی نمی‌شنیدم و به‌جز دود چیزی معلوم نبود؛ بعد از چند لحظه کوتاه خودم رو روی میز شیشه‌ای تکه‌تکه شده وسط پذیرایی که چند دقیقه پیش روی اون شام خورده بودیم، دیدم. اولین صدایی که شنیدم این بود: «نیروهای ویژه پلیس فدرال، هیچ‌کس از جاش تکون نخوره». تازه فهمیدم اتفاقی که ازش می‌ترسیدم افتاده بود، پلیس‌ها ریختن توی خونه. جانی و جیمی در حالی که به دستاشون دستبند زده شد، کف اتاق دراز کشیده بودن. من که هنوز کاملاً از شوک خارج نشده بودم، سرم رو به سمت سقف خونه برگردوندم که یک نفر با کت و شلوار مشکی رسید بالای سرم، درحالی‌که به من خیره شده بود روی زانوهاش نشست و گفت: «حالت چطوره جو…مک کالین؛ ستوان استیو رابرت از پلیس فدرال… چن وقتی میشه زیر نظر دارمت. کارت خوب بود اما باید میدونستی که من عاشق لکسس RCF carbon هستم و هر جا بره دنبالش میرم. حق داری سکوت کنی و هرچی که بگی ممکنه علیهت در دادگاه استفاده بشه…بعد به من دستبند زد و توی بیسیم اعلام کرد: «مرکز اینجا فرماندهی نیروهای آلفا، سارقان لکسس سوار دستگیر شدند، عملیات موفقیت‌آمیز بود. تمام».

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

حسین باباپور

کارشناس مهندسی مواد کارشناسی ارشد اقتصاد

مطالب مشابه

‫۱۰ دیدگاه‌ها

  1. ونوم اف ۵

    ۲۳ مرداد ۱۳۹۶
    سوابق: (1274 ديدگاه)

    پدال دستت درد نکنه یاد قدیم افتادم از سال ۸۶ تا سال۸۸ هفته نامه دنیای خودرو یه سری مقاله مینوشت که برای توصیف خودرو از داستان گویی استفاده میکرد اوایل هم فکر کنم اقای ساسان گلفر این نوع نوشتن رو باب کرد …. از اقای حسین باباپور هم تشکر میکنم

  2. ونوم اف ۵

    ۲۳ مرداد ۱۳۹۶
    سوابق: (1274 ديدگاه)

    یه سری طراحی هست که بدون این که بفهمی چه برندی هست میشه کشور سازنده رو تشخیص داد مثل طراحی های امریکایی و توی ژاپنی ها هم این لکسوس و نیسان جی تی ار خیلی اصالت ژاپنی دارن

  3. #ali.m#

    ۲۳ مرداد ۱۳۹۶
    سوابق: (1836 ديدگاه)

    اصلا کیف کردم با این مطلب .
    اقای باباپور جان مادرت فقط بنویس ??
    سبک نوشته ها عالیه .

  4. تیاگو

    ۲۳ مرداد ۱۳۹۶
    سوابق: (99 ديدگاه)

    بسیار بسیار عالی بود
    دمت گرم

  5. امید

    ۲۳ مرداد ۱۳۹۶
    سوابق: (138 ديدگاه)

    چه لکسس خوشگلی..طراحی داخلیش هم خوب بود علی الخصوص صندلیها..سبک مقاله هم جالب بود هرچند فکر میکنم ترجمه بود

  6. حسین باباپور

    ۲۳ مرداد ۱۳۹۶
    سوابق: (19 ديدگاه)

    ضمن تشکر از همه دوستان،سعی ما بر این هست تا جنبه سرگرمی رو به مقالات رسمی اضافه کنیم تا جذاب تر و روان تر بشوند و این مطلب به هیچ وجه ترجمه نیست بلکه فقط اطلاعات خودرو از یک منبع خارجی به عاریت گرفته شده است.مجددا از لطف همه عزیزان ممنونم.باتشکر باباپور

    1. ساسان.م

      ۲۴ مرداد ۱۳۹۶
      سوابق: (338 ديدگاه)

      داداش کارت درسته دمت گرم

    2. اعتمادیان

      ۲۴ مرداد ۱۳۹۶
      سوابق: (261 ديدگاه)

      درود بر شما
      خلاقیتت در خلق داستان ستودنیست

  7. me84

    ۲۴ مرداد ۱۳۹۶
    سوابق: (1772 ديدگاه)

    .
    خیلی جالب بود. آدم اصلا خسته نمیشه از خوندن.

  8. Amir_Joker

    ۲۴ مرداد ۱۳۹۶
    سوابق: (6 ديدگاه)

    من خیلی سال میشه مطالب پدال رو میخونم ولی کامنت نمیزاشتم میخواستم تشکر کنم این بررسی عالی بود فقط بخش ماشینش کم بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفاً از نوشتن به‌صورت پینگلیش، اجتناب نمایید. نظرات حاوی توهین، عبارات غیراخلاقی، سیاسی، مطالب غیر مرتبط، اسپم، ترول و تبلیغاتی پذیرفته نمی‌شوند. برای تغییر آواتار خود می‌توانید از سایت گراواتار استفاده نمایید.

دکمه بازگشت به بالا