امروز تصویر کاری پیکاپها از بین رفته و هماکنون پیکاپهای لوکسی در بازار وجود دارد که قیمتهای بالایی دارند. این تغییر بسیار چشمگیر بوده است زیرا سال گذشته خریداران بهطور متوسط بیش از ۴۴ هزار دلار برای پیکاپهای فول سایز هزینه کردهاند که نسبت به یک دههٔ قبل ۶۱ درصد افزایش داشته است. همچنین خودروسازان هم شاهد افزایش چشمگیر تقاضا برای پیکاپهای لوکس هستند تا جایی ک فورد میگوید هر بار یک نسخهٔ پریمیوم جدید اضافه میکنیم خریداران میگویند که بیشتر میخواهند. به همین دلیل، خودروسازان آمریکایی با مدلهایی مثل فورد F150 لیمیتد و دوج رم ۱۵۰۰ لیمیتد به این تقاضا پاسخ دادهاند. همچنین جیامسی سییرا دنالی هم در این بخش حضور دارد که در سال ۲۰۰۲ به بازار آمد و پیکاپ لوکس را تعریف کرد؛ اما با وجود اشتهای بازار برای پیکاپهای لوکس، کادیلاک و لینکلن از این بازار خارج شدهاند؛ بنابراین این سؤال ایجاد میشود که آیا زمان آن رسیده تا لینکلن مارک LT بازگردد؟
درسی از تاریخ
لینکلن مارک LT پیکاپ لوکسی بود که بر اساس فورد F150 ساخته شده بود و پانزده سال پیش با مدل ۲۰۰۶ به بازار عرضه شد؛ اما متأسفانه در آن زمان لینکلن کاری جز مهندسی برند انجام نمیداد و درنتیجه تغییرات مارک LT نسبت به F150 حداقلی بودند. این در حالی بود که لینکلن ادعا میکرد طراحی بیرونی مارک LT با ویژگیهای لوکس آنرا از دیگر پیکاپها متمایز میکند؛ اما برخلاف ادعای لینکلن، مهمترین تغییرات ظاهری این پیکاپ جلوپنجرهٔ آبشاری، تریم کرومی بیشتر و رینگهای آلومینیومی ۱۸ اینچی منحصربهفرد بودند. البته مارک LT به چراغهای عقب متفاوتی هم مجهز شده بود اما با همهٔ اینها، این پیکاپ لینکلن درواقع یک F150 بود که لباس شیک بر تن کرده بود.
تلاشهای نصفه و نیمهٔ لینکلن برای لوکس کردن مارک LT در کابین آنهم ادامه یافته بود و طراحان برای آن غربیلک فرمان کمی لوکستر، صندلیهای چرمی پریمیوم و دریچههای تهویهٔ نقرهای را در نظر گرفته بودند. در اینجا همچنین تریم چوبی واقعی هم جایگزین طرح چوب F150 شده بود. البته مارک LT با تجهیز به ویژگیهایی مثل گرمکن صندلیهای جلو و سیستم صوتی Audiophile با سابووفر سیدی چنجر ششتایی، پیکاپ کاملاً مجهزی بود.
مارک LT پیشرانهٔ خود را هم از F150 قرض گرفته بود و از همان موتور ۵.۴ لیتری V8 با ۳۰۰ اسب بخار قدرت و ۴۹۴ نیوتن متر گشتاور استفاده میکرد. این موتور به یک گیربکس چهار سرعتهٔ اتوماتیک متصل شده بود که میتوانست بهصورت سفارشی نیرو را به هر چهارچرخ منتقل کند. خوشبختانه لینکلن در این پیکاپ جدید اشتباهات پیکاپ لوکس قبلی خود یعنی بلکوود (که کاملاً ناموفق بود) را تکرار نکرد زیرا مارک LT بسیار کاربردیتر بود. این پیکاپ لوکس علاوه بر ارائهٔ سامانهٔ چهارچرخ محرک، با دو طول قسمت بار مختلف ۱.۶۷ متری و ۱.۹۸ متری قابل انتخاب بود. مارک LT همچنین ظرفیت حمل ۷۶۲ کیلوگرم و یدک کشی ۴ تن را داشت. به گفتهٔ لینکلن، ظرفیت بکسل بالای مارک LT به آن اجازه میداد هر چیزی از تریلر حمل اسب گرفته تا یک قایق کوچک را یدک بکشد.
اما علیرغم همهٔ اینها، لینکلن مارک LT چندان موفق نبود زیرا فروش آن در ایالاتمتحده در سال ۲۰۰۶ به ۱۲,۷۵۳ دستگاه رسید و بعدازآن هرسال تقریباً ۴ هزار دستگاه کاهش یافت. به همین دلیل تولید این پیکاپ سرانجام در سال ۲۰۰۸ خاتمه یافت اما در مکزیک محبوبیت خوبی داشت و به همین دلیل نسل دوم آن فقط برای این کشور ساخته و تا سال ۲۰۱۴ تولید میشد. حالا اما که پیکاپهای لوکس روزبهروز محبوبتر میشوند، آیا لینکلن باید مارک LT را احیا کند؟ پاسخ این سؤال هرچه باشد، تصویر اینکه مارک LT امروزی چه شکلی میتواند باشد دشوار نیست زیرا میتواند ویژگیهای ظاهری جسورانهٔ نویگیتور را اقتباس کند. نسل جدید این پیکاپ همچنین میتواند بسیار لوکستر بوده و از طراحی متمایزی در داخل و خارج برخوردار باشد تا خاطرهٔ ناموفق گذشته را پاک کند.
Mad.z.Max
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹یه فیلمی هست به اسم mule که کلینت ایستوود بازی کرده، خیلیم قشنگه.ناخواسته قاچاقچی میشه و یدونه از همین لینکلن LT ها میندازه زیره پا و مواد جابجا میکنه :)) خیلی قشنگه اگه تونستین دانلود کنین?
Behrouz. anzali
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹دیدم فیلمشو اولش یه شورولت قدیمی داشت وقتی شروع میکنه به مواد جابجا کردن ماشینشو عوض میکنه و این مارک lt رو میگیره . خیلیم حال میکنه باهاش. حتما دوستا ببینن این فیلمو!
Mohammad
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹چه باحاله
سروش
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹میدونم ربطی به این مقاله نداره ولی پارس ۸۷ موتور تراکتوری XU7 واشر زن من رو ۱۰۰تومن میخرن. ماشینی که تو بازار آزاد یه شیرینی باید بدی اوراقچی بیاد ببره چون آهن هم نداره که ارزش بازیافت داشته باشه.
اون از وضعیت خونه که کویر لوت یا دورافتاده ترین روستا های ما از خیلی از شهر های بزرگ آمریکا مثل هیوستن بیشتره
جماعت من دیگه حوصله ندارم
به خوب امید و از بد گله ندارم
گرچه با دیگرون فاصله ندارم
کاری با کار این غافله ندارم
NAVID۰۰۹۸
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹سروش عزیز
این حال احوال شما نیست
این حال همه ما جواناهائیست که تمام تلاششون برای بهتر شدن و پیشرفت در زندگی دود به هوا شده و شدیم خار و خفیف که دیگه مُردن جایزتر از نفس کشیدنه .
یه موتور سیکلت سال ۱۳۹۱ خریدم به قیمت ۵میلیون و حدود چندسالی به دلایلی سوار نمیشدم تا این هفته که بردمش برای آچارکشی و سرویس کلی ، خودم باورم نمیشد که تعمیرکاره میگفت ۲۷ میلیون میخرمش نقد با اینکه بیمه هم نداره ، نمیدونستم بخندم یا گریه کنم ، فقط میتونم بگم مملکت گلوبلبل ایرانه نه کانادا ، کلاً عجایب شهره ، کلاً رو هوا مملکت اِداره میشه ، الان من باید خوشحال باشم از گرانی موتور و حفظ ارزش اون ۵ میلیون در سال ۹۱ یا باید با دو دست بکوبم به سرم بابت این تورم و بیبرنامهگی که از تمام زوایا در ایران محاصره گرانی و نااُمیدی شدیم .
هرچه بگندد نمکش میزنند ، وای از آن روز که بگندد نمک .
یاد جمله مهران مدیری افتادم که میگفت دلار از ۱۰۰۰ تومن بشه ۱۰/۰۰۰ تومن فشار میاره یا از ۱۰۰۰ تومن بشه ۲۰/۰۰۰ تومن و برگرده روی ۱۰/۰۰۰ تومن و اونوقته که شما هم ، با دلار ۱۰/۰۰۰ تومنی کنار اومدی ، هم سکته را نزدی و تازه خوشحال هم میشی .
M
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹موتور سال ۹۱ تا ۹۹ میشه حدود هشت سال یعنی سال سراقش نرفتی بعد هشت سال میشه مفهوم چند سال حالا ادم بگه چند ماه شاید طرف باور کنه ولی هشتتتتت سال به قول گنجیشکه یه چیزو بکو بگنجه
NAVID۰۰۹۸
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹خداوکیلی چی میگی
چرا جو میدی
کی گفتم ۸سال
امین
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹واسه جوون ایرانی 2راه بیشتر نیست
یا بزنه زیر بازی و بگه بازی خراب و پی همه چی به تنش بماله تا آخرش وایسته هرچه باداباد
یا بره جایی که بشه. به هر حال ماهی هروقت از آب بگیری تازه هست
هرکی این جمله گفته نور به قبرش بباره { یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه }
وحید امیری (کارشناس خودرو و نویسند مجله ماشین) در پیج اینستاش پستی گذاشته تکان دهنده! امیدوارم یه تکانی در ایران بوجود بیاد. حیثیت ما در دنیا رفته
پی.نوشت: جوری نوشتم که تایید بشه
مهدی
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹حرف جالب و منطقی روM زده حالا شمام یک گافی دادی بیخیال مثلا ما باور میکنیم از لکسوس تا موتور