اکثر ما از روزی که چشممان را باز کردهایم واژه “تاکسی” را با پیکان و این اواخر با پژو و پراید مترادف دانستهایم. اگرچه پیکان خودرویی کاملاً ناراحت و ناهنجار بود اما ویژگیهای مناسبی نیز برای تبدیل شدن به یک خودروی تاکسی، حداقل در کشورمان داشت که از جمله آنها میتوانستیم به قیمت مناسب، راحتی تعمیر، فراوانی قطعات یدکی و… اشاره کرد.
اما یک تاکسی به چیزی بیش از اینها نیاز دارد. یکی از اصلیترین و در واقع مهمترین وظایف خودروی تاکسی تأمین راحتی افراد برای حملونقل است. متأسفانه در این بخش فاصله قابلتوجهی بین تاکسیهای کشور و جهان دیده میشود. در اغلب نقاط دنیا خودروهایی برای استفاده در ناوگان حملونقل عمومی انتخاب میشوند که دوام بالایی داشته باشند و البته در عین حال بتوانند راحتی بالایی را به ارمغان بیاورند؛ اما خودروهایی که هماکنون برای ناوگان حملونقل عمومی ما انتخاب شده کیفیت بالایی نداشته و البته شاید از این نظر نتوان به مسئولان امر خرده گرفت چرا که انتخابهای زیادی نیز وجود ندارد.
از جمله شاخصترین تاکسیهای دنیا میتوان به خودروهایی چون تویوتا کرولا و کمری، مرسدس بنز E کلاس اشاره کرد. شاید برخی افراد با خود فکر کنند انتخاب یک خودرو به عنوان تاکسی وجهه آن را خراب میکند اما باید گفت این موضوع اتفاقاً میتواند به عنوان یک نقطه قوت محسوب شود زیرا ثابت میکند که آن خودرو از دوام بالایی برخوردار بوده و در عین حال برای جابجایی مسافر نیز راحتی بالایی دارد.
از طرف دیگر تاکسیها در برخی موارد نماد یک شهر یا کشور نیز محسوب میشوند. بارزترین مثال نیز تاکسیهای نارنجی تهران در سالهای پیشین بودند. مثالهای دیگر تاکسیهای لندن و نیویورک هستند که هماکنون جهانی شده و اکثر افراد آنها را میشناسند.
یکی دیگر از موضوعات مهم در این باره تخصصی بودن این شغل است به گونهای که کلاسهای مفصلی برای رانندگان تاکسی برگزار میشود تا بتوانند حرفهایتر با مسافران تعامل نمایند. البته رانندگان تاکسی نیز در کشور ما شغل بسیار سختی داشته و همین خودروها باعث کاهش کارایی آنها نیز میشود. به دلیل اینکه ساعات کاری تاکسیها بسیار بالاست مجهز بودن به گیربکس اتوماتیک و سیستم تهویه قویتر میتواند اسباب آسایش راننده و سرنشینان را فراهم کند اما این مورد در تاکسیهای داخلی دیده نمیشود.
دیگر موضوعی که به بحث تاکسی و تاکسیرانی مربوط میشود ظهور تکنولوژیهای نوین است. بیشک اکثر دوستان با اوبر آشنا هستند یا حداقل نام آن به گوششان خورده است. اوبر تحولی در دنیای جابجایی مسافر ایجاد کرده و با استفاده از یک برنامه تلفن هوشمند بهطور خودکار مسافر را با نزدیکترین راننده که لزوماً یک تاکسی عادی نیست ارتباط میدهد.
این فناوری به کشور ما نیز راه یافت و اگرچه در ابتدا مقاومتها و اعتراضهایی به آن وجود داشت اما هماینک پذیرفته شده و در شهرهای بزرگ باعث سهولت تردد شهروندان و البته پایین آمدن هزینهها نیز شده است. اکنون اوبر به چیزی فراتر از تاکسی تبدیل شده و با سرویسهای خودران و یا حتی تاکسیهای پرنده، تجربهای جدید را رقم میزند. بعلاوه کارشناسان نیز پیشبینی میکنند که صنعت اشتراکگذاری خودرو رو به رشد بوده و حتی مالکیت خودرو را دچار تحولی اساسی نماید.
امیدواریم بخش تاکسی کشورمان نیز در آینده تحول مثبتی را تجربه نماید تا هم رانندگان عزیز و زحمتکش تاکسی آسایش بیشتری داشته باشند و هم اینکه مسافران نیز با خودروهایی راحت و امنتر به مقصد خود برسند. به امید آن روز…
meysam
۱۵ دی ۱۳۹۶دبی:تسلای خودران
ایران :پیکان خودران
البته تو بخش دومی خود ران به این منظور هست که چرخوندن فرمون و ترمز گرفتن اثری نداره و خودرو به صورت خود کار شما رو به دیار باقی راهنمایی میکنه
Sajjad
۱۵ دی ۱۳۹۶سمند (جایگزین پیکان) هم که از دید طرفدارانش تانک بود یک ستاره ایمنی کسب کرد
ادعا میکردن که ایمنی سمند از همه تولیدات داخل بیشتره ولی یادشون رفته بود که سمند روی پلتفرم 405 ساخته شده و در کمال ناباوری، بعضی ها ادعا داشتن که روی پلتفرم فولکس واگن پاسات ساخته شده (به دلیل تشابه شکل ظاهری)
و به همین ترتیب، خودروهای سورن، دنا و دنا پلاس دیده به جهان گشودند با اصل و بنیه فرانسوی و با اسم خودروی ملی و با هدف کنترل جمعیت (افزایش کشتار عمومی) و نون درست کردن برای تعمیرکاران گرامی.
و در نهایت 405 و پسر نا خلفش (سمند) با ویژگی های بی نظیر استهلاک بالا، کیفیت پایین، خرابی بسیار زیاد و از همه مهم تر واشر زدن عضو اصلی تاکسیرانی کشور شدن…
ونوم اف ۵
۱۵ دی ۱۳۹۶هنوز بعضی خطوط تاکسی پیکان دارن و وقتی مسافرها میبینن نوبت پیکان هست با یه ترفندی سعی میکنن یه جوری معطل کنن که به ماشین بعد برسن
morteza
۱۹ دی ۱۳۹۶یادمه یه زمان فیات (فک کنم اگه اشتباه نکنم vaz که دوتا چراغ گرد جلو داشت هر سمتش) تو ی خط کار میکرد به عنوان تاکسی خطی.یبار بعد تعطیلی دبیرستان فقط م یه بار سوارش شدم.واقعا لذت بردم.اینقده بهم حال داد که الان سوار ماشینای نو ژاپنی میشم اصن بهم حال نمیده.وای خدا یه روز بارونی بود بخاری هم گرفته بود یارو.خدا چه حالی کردم .هیچوقت یادم نمیره.یه رنگ شیری رنگم داشت.یادمه کفشم فرش فک کنم پهن بود.خدا میشه برگردم اون روز بارونی و یبار دیگه سوار اون ماشین شم و اون دوره.یادش بخیر سال 80 بود.
امیرحسین بشیرفرهمند
۱۶ دی ۱۳۹۶شما ی تپه رو تو این کشور نشون من بده ، که حضرات توش *** ، تا کسی هم مثل چیزهای دیگر کشورمون داستان داره ، لطفا هوای تاکسی ران هارا داشته باشیم، ضعیف هستند ، به معنی کلمه …
سورنا
۱۶ دی ۱۳۹۶آدم فقط میتونه حسرت بخوره
تاکسی های اونور الان تو ایران خودروی لوکس حساب میشن :)