چرا طی این سالها خودرو در کشورمان به کالایی سرمایهای بدل شده است؟ چرا خودروهای فرسوده و دودزا نهتنها از چرخه ترافیک کنار نمیروند بلکه با ارقام چند میلیونی خرید و فروش میشوند؟ و چرا خودروهای کهنه و دست دوم بهویژه انواع خارجی، با ده سال سن و یا حتی بالاتر با ارقام چند ده میلیونی و یا حتی چند صد میلیونی برچسب میخورند؟
شاید این سؤالات و مشابهشان برای شما خوانندگان نیز بارها و بارها پیش آمده باشد. ما در اینجا مدعی آن نیستیم که به پاسخ تمامی این سؤالات رسیدهایم، اما در حد بضاعت و بهقدر دانستههای خود سعی میکنیم که در چند بند و به نحوی مختصر، پاسخی درخوری را تهیه نماییم. باشد که مقبول افتد.
الف) تورم مزمن: وقتیکه سالانه و حتی گاهی اوقات هر ماهه از ارزش پول ملی یک کشور کاسته شده و در عوض به قیمت ارزهای کاربردی مثل دلار، یورو، پوند و…افزوده میشود، نمیتوان انتظار داشت که کالای پر تقاضایی چون خودرو از این وضع متأثر نشده و بهای آن ثابت بماند. بیتردید در چنین وضعی حتی خودروهای دست دوم و کهنه هم ارزشی همسنگ «جواهرات متحرک» پیدا میکنند. خودروهایی که لزوماً جایشان باید در پارکینگ و سولههای مراکز اسقاط خودرو باشد و نه در خیابانها و ترافیک شهری.
نکته جالب اینجاست که برخی از کارشناسان و اساتید محترم طی این سالها همواره از کاهش ارزش پول ملیمان دفاع کردهاند و حتی حالا نیز، نرخ ۴۱۵۰ تومانی کنونی را هم برای یک دلار کافی ندانسته و ارقام بالاتری را پیشنهاد میدهند. طبق استدلال این دسته از عزیزان، با کاهش ارزش پول ملی کشور، خودبهخود حجم صادرات کالا و بهویژه انواع صنعتی آن روند صعودی به خود میگیرد. اما در واقعیت امر شاهدیم که در طی این سالها، همواره از ارزش پول ملی ما کاسته شده ولی حجم صادرات صنعتی ما آنچنانکه بایدوشاید رشد چشمگیری نیافته است. نگارنده مدعی هیچ قسم دانش اقتصادی نیست ولی این را به تجربه دریافته است که با بالا رفتن نرخ ارز، در وهله نخست بهای اقلام وارداتی پرمصرفی ازجمله لوازم یدکی و مواد اولیه در خودروهای داخلی بهویژه مونتاژی افزایش یافته و بر قیمت تمام شده آنها اثر مضاعفی میگذارد و در یک کلام، قیمت آنها را برای مصرفکننده بسی بالاتر میبرد. خودروی تماماً ساخته شده وارداتی هم که جای خود دارد.
پس تورم مزمن و نوسان رو به صعود قیمت ارزهای خارجی، ازجمله مهمترین عوامل ماندگاری خودروهای کهنه و آلاینده در خیابانها و گرانی خودروهای نو در نمایشگاههاست. ولی این تنها دلیل برای سرمایهای شدن خودرو در کشورمان نیست.
ب) کمبود خودروی باکیفیت و دیوارهای بلند گمرکی: وقتی به بهانه حمایت از صنایع داخلی، خودروسازان را در یک دژ و حصار محکم مستقر نموده و تا جایی که امکان دارد با انواع ترفندهای ظاهراً قانونی در مقابل ورود خودروهای مدرن خارجی مانعتراشی کنیم؛ خودبهخود یک بازار انحصاری و بیرقیب را به سازندگان داخلیمان هدیه دادهایم که احتمالاً در این آشفتهبازار نخستین چیزی که فدا میشود مقولهای به نام کیفیت و نیازهای بهحق مصرفکننده است.
از طرفی، با رشد اقتصادی کشور و تزریق مستمر درآمدهای نفتی در جامعه و نیز ارتقاء فزاینده ارتباطات و سطح آموزش، افراد بسیاری از حیث مالی و علمی رشد نموده و دیگر خودروهای قدیمی و کم کیفیت داخلی طبعشان را ارضاء نکرده و در پی خودروهای مدرنتر و بهروزتری هستند. اگر در این بین، خودروسازان داخلی نتوانند با عرضه بهموقع و انبوه محصولات مدرن و باکیفیت به این سیر فزاینده تقاضا پاسخ درخوری دهند و از دیگر سو، عرضه خودروهای باکیفیت و مدرن خارجی هم کمتر از تقاضای موجود باشد خودبهخود زمینه برای امور دلالی و رشد صعودی قیمت خودروهای پرطرفدار بهویژه انواع خارجی فراهم میشود. با بالا رفتن کاذب قیمت خودروهای خارجی، داخلیها و بهویژه مونتاژیهای پر تقاضا نیز از این روند پیروی نموده و قیمت آنها نیز دو چندان بالا میرود و در اینجا دور منحوسی شکل میگیرد که در نهایت ضرر اصلی آن گریبان گیر مصرفکننده عادی جامعه میشود. این وضعی است که طی این سالها به تواتر در بازار کشورمان اتفاق افتاده و امید است که با تدبیر صحیح مسئولان از وقوع آن در آینده جلوگیری شود.
خلاصه کلام، اگر ورود برندهای پرطرفدار خارجی در کشور ما نظم و ترتیب صحیح و ثبات مستمری و مدونی به خود گیرد و سازندگان داخلی ما هم خودروهای باکیفیتتر، بهروزتر و مدرنتری را تولید کنند از جنبه سرمایهای یک خودرو بهتدریج کم شده و در طی زمان به جنبه مصرفی آن در نزد خریداران افزوده میشود.
ج) ارزشگذاری کاذب و نمایشی: در همهجا دنیا حتی در اروپا و آمریکا نیز خودرو و بهویژه انواع تک و گرانتر آن بهعنوان وسیلهای برای نمایش و خودنمایی و یا حتی تفریح به کار میرود، اما اگر در جامعهای، جنبههای حیثیتی و تفریحی یک خودرو در وجه افراطی خود به نمایش درآید و بدتر از آن، تمامی اعتبار، ارزش، خوشبختی و یا بدبختی یک فرد با خودروی زیر پای او سنجیده شود میتوان گفت در این حالت ما با فقر فرهنگی و حتی بیماری مزمنی طرف هستیم که یک برند خودرویی، هرچند معمولی در دنیا را از کارکرد طبیعی و مصرفی آن خارج و به کالایی لوکس و نمایشی بدل میکند.
با ارزشگذاری بیشازحد برای خودرو بهویژه خودروهای گرانقیمت و مدل بالا، افراد عادی جامعه و حتی آنهایی که رغبت چندانی به تملک خودرو ندارند نیز سعی میکنند به هر ترتیبی که شده برای خود و بسته به توان مالی، حتی برای تکتک اعضای خانواده، یک خودروی نو را تهیه نموده تا از مسابقه خودنمایی و کسب حیثیت و اعتباری کاذب در جامعه عقب نیفتند. تحت چنین شرایطی، تقاضای وحشتناکی برای خودرو، بهویژه انواع خوش آب و رنگ خارجی ایجاد میشود و قیمتها خودبهخود سیر صعودی به خود میگیرد و خودرو نهتنها از جنبه مصرفی و کاربردی خود میافتد بلکه به تندیسی بدل میشود که گویی مالکیت آن جهت کسب تشخصی دروغین برای همه افراد واجب است! شاید به همین خاطر است که میبینیم خودروهای خارجی کهنه و دستدومی که در خارج مرزهای این کشور بهزحمت بین ۵ الی ۱۰ هزار دلار فروخته میشوند در اینجا با دلالی و بورسبازی وحشتناک با ارقام صد میلیونی و حتی بالاتر و در نمایشگاههای آنچنانی خرید و فروش میشوند. خودروهایی که اصولاً از بیرون دل میبرند و از درون زهره را.. و خریدشان آغاز خرجتراشی مضاعف برای صاحبان عمدتاً فریبخورده آنهاست.
نتیجهای که از این بحث میتوان گرفت آن است که ما شخصاً و به دست خودمان ارزش بیشازحدی برای یک خودرو بهویژه انواع گرانتر آن (هرچند خودرویی معمولی و ارزانقیمت در اغلب نقاط دنیا) قائل میشویم و این خود دور تسلسل اقتصادی و فرهنگی را ایجاد میکند که در نهایت دودش به چشم خودمان میرود. در کل، برای هر کالایی که بیشازاندازه ارزش قائل شویم و برای خرید آن عجله نموده و خواب و خوراک را بر خود حرام کنیم و خوشبختی و سعادت خود را منوط به داشتن آن بدانیم قیمت آن به حد غیر قابلتصوری جهش پیدا میکند حتی اگر کالای مذکور یک دوچرخه پنچر شده زیر آفتاب باشد!
د) بیتوجهی به مفهوم کیفیت در سطح جامعه: شاید این مبحث چندان ربطی به سرمایهای شدن خودرو در بازار ایران نداشته باشد ولی در جای خود شایان توجه است.
همانطور که خود بهتر میدانید کالاها و خدمات در دنیا عمدتاً در چهار سطح عرضه میشوند: کالای کم کیفیت با قیمت ارزان، کالای با کیفیت با قیمت ارزان، کالای با کیفیت با قیمت گران و بالاخره کالای کم کیفیت با قیمت گران. همانطور که خود بهتر آگاهید نهتنها خودرو بلکه حتی مسکن، مواد غذایی، پوشاک، نان مصرفی، خوراک رستوران، سرویسدهی هتلها، آموزش، بهداشت و… و کلاً اکثر خدمات و کالاها در کشورمان عمدتاً در حالت چهارم خود و بهصورت کم کیفیت و با قیمت گران و یا حتی چند برابر معادل جهانی آن به مصرفکننده عرضه میشوند و این موضوع چندان ربطی به خصوصی و یا دولتی بودن طرف عرضه کننده آن کالا و خدمت هم ندارد. مثلاً اکنون اغلب فروشندگان پوشاک در کشورمان خصوصی و شخصی هستند ولی بسیار دیده شده که لباس و یا کفشی را با مواد تقلبی و دوخت زیرپله ای ولی با نام برند معتبر و متأسفانه با چندان برابر قیمت اصلی آن به مشتریان عمدتاً ناآگاه خود میفروشند. کیفیت غذای عرضه شده در بیشتر رستورانها نیز پایین بوده ولی قیمت آنها چهبسا گرانتر از کشورهای توریستی همجوار است و نوع برنج و گوشت و.. بهکاررفته در اکثر آنها تعریفی نداشته و متأسفانه سالبهسال هم بدتر میشود، حملونقل عمومی و شخصی ما هم همین درد مبتلاست و.. پس میبینیم که مشکل تنها خودرو نیست و عرضه کالا و خدمات با کیفیتی ناقص یا پایین و با قیمتی گران و گزاف، تقریباً میرود که به فرهنگی غالب در جامعه بدل شود. به قولی عامیانه فرهنگ غلط «بزن و دررو» مسری شده است!
پس وقتی در جامعهای اغلب کالاها و خدمات با قیمتی گران و کیفیتی ناقص و یا پایین به مشتری عرضه میشود نمیتوان انتظار داشت که خودرو از این رویه و فرهنگ نامطلوب پیروی نکند.
امید است که در آیندهای نهچندان دور لااقل خودرو از شمول این رویه و فرهنگ نادرست خارج شده و با سرمایهگذاریهای صورت گرفته و اجرای بهموقع قراردادهای منعقده با طرفهای خارجی شاهد ارائه محصولات باکیفیتتر و با بهای عادلانهتری از طرف سازندگان وطنیمان باشیم. به امید آن روز.
F۲۲RAPTOR
۸ دی ۱۳۹۶چرا؟
چون که یه بنده خدایی مثه من باس کلی تلاش کنه و زحمت بکشه تو این اوضاع گرونی و تمام پس اندازشو صرف یه ماشین کنه
چرا؟
چون ماشینی که خریدم مثه اکثر مردم از رو پول داری و عشق نخریدم
با کلی تلاش خریدم واسه همین به دید سرمایه میبینمش
خدا همه ملت ایرانو کمک کنه
AmirHo3ein
۸ دی ۱۳۹۶اگر خودرو ساز جهانی بخواد به رکورد فروش 500 هزار تا با یک مدل دست پیدا کنه باید یک ماشین همه چیز تمومو بسازه که همه تست های ایمنی الودگی و صد چیز دیگرو رد کنه و بعد از اون باید بین خودروساز های دیگه خیلی بیشتر بدرخشه که بتونه به رکورد فروش برسه اما حالا سایپا تو ایران بدون وجود هیچ رقیبی و غم وغصه ای پراید میفروشه و دیگه کاری به ایمنی و الودگی هوا نداره اما نتیجش چی میشه؟الودگی هوا و جون دادن هم وطنامون و خیلی چیزای دیگه حتی شخصا دیدم که یک نفر می خواسته پراید مشکی بخره اما برای اینکه بهتر بتونه بفروشه رفته سفید اسم نوشته یعنی دید ما ایرانی ها به خودرو صرفا یک سرمایه است
محمد
۸ دی ۱۳۹۶علتش وجود رانت اطلاعاتیه… چون بعضیا همیشه دنبال سود کلان هستن… ول کن نیستن…
ماشین وارد میکنن .. گرون میکنن.. پول کلا ن به جیب میزنن…حوصله توضیح دادن ندارم….. خخ .. والا..
AmirHo3ein
۸ دی ۱۳۹۶شما باور می کنید که یک جایی تو دنیا هست که می شه خودرویی با تکنولژوی دهه هفتاد میلادی رو تا الان بدون کوچکترین تغییر تولید کرد و با دو برابر قیمت اصلی به مصرف کننده فروخت در حای که مردمش هم با اشتیاق میخرن؟حتی خودرویی مثل تویوتا کرولا رو با قیمت بالاتر از صد ملیون اونجا میفروشن حتی دست دومش که با ذلار نرخ 5000 تومن هم انقدر نمیشه
واقعا عجیبه اونجا…
علیx76
۸ دی ۱۳۹۶فقط این نیس
یه ماشین مثلا بنز S350 مدل ۲۰۱۰ برید تو ebay ببینید اگه بالای ۲۰-۳۰ هزار تا قیمت روش بودبیاید تف کنید تو صورت من
ولی تو ایران زیره ۴۰۰ نمیدنش(معادل S500 صفر تو بازار جهانی)
Wrx
۸ دی ۱۳۹۶با امید به ان روز?!!!
این امید رو باید به گور ببریم ?
سروش
۸ دی ۱۳۹۶بدلیل اینکه مملکت ی دلسوز نداره و هرکی سر کار میاد به چشم ی فرصت شغل خودش رو نگا میکنه و بفکر پر کردن جیب خود و خانواده و طایفهش هست . بدلیل اینکه تو ایران چیزی به اسم ملت نداریم و در عوض امت هستیم و ی امت میتونه افرادش تو چندین کشور زندگی کنن و چندین کشور رو شامل میشه . بدلیل اینکه ارزش ادمهای خارج از این مرز واسه سران اینجا از مردمان داخل کشور بیشتره. تا وقتی سیاستهای کلی عوض نشه وضع همینجکریه و کاری از دست کسی برنمیاد و تنها تقصیرات گردنش میوفته
امین
۹ دی ۱۳۹۶کدوم دلسوز؟ کی دلش برای من و تو میسوزه مقصر خود ما هستیم که اجازه میدیم هر کسی برای ما تصمیم گیری بکنه. این مشکلاتها هم هیچ ربطی به تحریم و غیره نداره. اگر تمام تحریمها برداشته بشه فقط پنج درصد تاثیر داره توی رفع این مشکلاتها. بقیش همش دست رانت خورها هست دست آقازادها که دیگه پولشون زده بالای 500 میلیارد . میلیارد براشون دیگه پول نیست. قارونهایی که قارون جلوش کم میاره. اینها ما رو بیچاره کردند هر وقت یاد گرفتیم که اینها رو از مملکت بندایم بیرون اون وقت امیدوار باشیم. این مملکت همه چیز داره هر چی فکرش بکنید فقط باید دست این افراد رانت خوار کوتاه بشه از این سفره . و یه چیز دیگه کل کمک ایران به امتهای دیگه نزدیک به 50 میلیون دلار هست که از بودجه نظامی کشور پرداخت میشه ولی جلوی جنگی رو میگیره که خسارتش تریلیون ها دلار هست. اگر همون ملتها نبودن الان داشتیم گوشت سگ و گربه میخوردیم همینطور که بعضیا توی منطقه خوردند و ناموسشون به حراج گذاشته شد
محمد
۸ دی ۱۳۹۶علتش وجود رانت اطلاعاتیه… چون بعضیا همیشه دنبال سود کلان هستن… ول کن نیستن…
ماشین وارد میکنن .. گرون میکنن.. پول کلا ن به جیب میزنن…حوصله توضیح دادن ندارم….. خخ ..
NAVID۰۰۹۸
۸ دی ۱۳۹۶جناب سام کاویانی
عرض سلام و تبریک بابت مقاله بسیار جامع وکامل با متنی روان که زحمت کشیدین در اختیار مخاطبان عزیز پدال نهادین ولی دیگه شده ضرب المسئله (( آب در هاونگ کوبیدن ))
همه اینهارو میدونیم ولی چه فایده
John
۸ دی ۱۳۹۶اگر ضحاک های ماربردوش خونخوار دست از چپاول این ملت بردارن ما هم وضعمون به خوبیه اعراب همسایه خواهد شد
کسری
۸ دی ۱۳۹۶چرا خودرو در ایران بیشتر کالای سرمایهای است تا مصرفی؟
جواب: چون دو برابر ارزش واقعی فروخته میشود پس اجبارا کالای سرمایه ای میشه بعنوان مثال قیمت ال نود ۲۰ ملیونه اگر به این قیمت فروخته بشه قطعا همه به چشم کالای مصرفی بهش نگاه میکنیم
SS
۹ دی ۱۳۹۶اخه با چه حسابی تندر 20 میلیونه?
بعضی ها هنوز تو رویای دلار و یورو 1000 تومنی هستن
غافل از اینکه ارزش پول کشور یک پنجم شده و با این وضعیت، دلار 7 8 تومنی هم خیلی دور نیست
تندر اگر 7000 یورو هم باشه (که خیلی بیشتره) 30 میلیون قیمتش میشه با عوارض منصفانه داخلی همین قیمت درمیاد
وقتی پژو پارس با طراحی 30 سال پیش با این قیمت فروخته میشه شما به قیمت تندر ایراد میگیرید?
جواد
۸ دی ۱۳۹۶وقتی راحت می شه ازش پول به جیب زد مگه طرف کم داره بره از خودرو استفاده دیگه کنه مثلا همین مرسدس بنزcla45 تو خارج جزء ارزون ترین خودروهای ساخته شده مرسدس بنز است و قیمتی حدود 100_120 م تومن داره ولی تو ایران به دلایلی که خودتون اشاره کردین یه شخص پولدار و وارد کننده خودرو یه دستگاه از همین مرسدس بنز ها رو در داخل خاک کشور به قیمت خون باباش و حتی قیمت کل خانوادش یعنی چیزی حدود 700_800 می فروشه!
REVENTON
۸ دی ۱۳۹۶با سلام
ایده جنابانی که ادعای اقتصاد دارند و تزهایی ارمانی میدهند که میگویند با کاهش ارزش پول رونق صادرات بیشتر میشود،این درست است ،به طور مثال اگر قیمت یورو به 6000 هزار تومان برسد و بلفرض کالای منه تولیدکننده به اروپا به قیما2 یورو صادر شود من صاحب 12هزار تومان پول میشوم که خیلی بهتر از 10000 تومان الان میباشد،ولی نکنته ایی که مشتی احمق از یاد برده اند بحث ارزش داخلی پول میباشد که سالانه در حدود 40 درصد تورم از ازرش داخلی پول کم میکند و عملا قدرت خرید کارگر ها و قدرت پرداخت کارفرماها کم میشود،نکته 2 اینکه با توجه به اینکه مواد خام اکثر تولیدات داخل از خارج ایرا ن تا مین میشود(حتی پیکان)،این افزایش نرخ ارز(یا پایین امدن ارزش بین المللی پول ایران )عملنا تاثیری بر افزایش قدرت تولید داخل نداشته رو روز به روزی به ورشکستگی نزدیک میشوند.نکته 3_دکر این نکته در اینجا لازم است که مهمترین وظیفه بانک مرکزی حفظ ازرش پول میباشد که مثل اینکه مهمترین وظیفه خود را از یاد برده اند و چنین صحبت هایی در مورد کاهش ارزش بین المللی پول زمانی اندکی قابل بحث میباشد که ایران به قدرتی مثل چین تبدیل شده باشد که در این صورت نیز با مقابله شدید ابرقدرت هایی مثل امریکا مواجه میشود.
و در اخر اینکه تمام این بیخردی ها،اقتصاد بیمار،مدیران فاسد،دولت ورشکسته و اختلاس های نجومی از انجایی شروع شد که در دولت (84-88) موسسه هایی از جمله شورای عالی پول و اعتبار ار بین رفتند
و افزایش اکنون قیمت دلار یا افزایش هزینه های گمرک بدین دلیل میباشد که دولت دیگر توان پرداخت دلار در جامعه را ندارد و عملا ایران در مجامع بین المللی ورشکسته شده است
ماسل
۹ دی ۱۳۹۶اگه یه شورا اینقدر تاثیر داشت که دوباره دوستان برپا میکردنش و مشکلات مملکت رو حل میکردن.
البت همین الان هم از این مدل شوراها داریم فق اسمشون فرق میکنه.
با انداختن تقصیر گردن همدیگه مملکت درست میشه؟
پرهام
۹ دی ۱۳۹۶آقا وقتی ارزش پول یه مملکت کم میشه ( یعنی بی ارزشتر میشه ) یعنی چیز خوبی نیست پس درکش احتیاجی به مغز اقتصادی و تئوری فلان و بیسال نداره اسمش روشه ( بی ار زش شدن یعنی فاقد ارزش یعنی بنجل شدن یعنی تاناکورای اقتصادی شدن باید اینم دید کدوم کارشناسی میاد از بی ارزش تر شدن و بی اعتبار شدن دفاع می کنه ؟؟ آیا ذینفعه ؟؟؟
AK_007
۹ دی ۱۳۹۶به این سادگیام نیست
مثل چین به قول شما با بی ارزش تر کردن پول خودش داره اقتصاد دنیا رو میچرخونه
ولی اون چینه!
مشکل ما بی سوادی مسولاس
بهراد
۱۰ دی ۱۳۹۶یه عزیز دلی یه زمان میگفتن “اقتصاد مال خر است” درست هم میگفتند ولی نفهمیدیم خر کیه این وسط؟خارجی ها یا ما؟!؟ تمامی این چند بند بالا تو یه کلمه خلاصه میشه “دلاااال” تو هر زمینه که یه مقدار نقدینگی توش باشه هست بگیر بیا تا برج سازی و قرارداد های نجومی. وقتی که مدیری میاد میاد از ۷ صب تا ۱ بعد از ظهر پشت میز دوتا کاغذ نگا میکنه یکی امضا میکنه آخر ماه ۴۰۰ میلیون پایه حقوقشه و ماشینش زیر ۱۰۰۰ میلیون نیس، و کار گری که قبل طلوع آفتاب تو سرما کار می کنه جون میکنه تا بعد غروب آفتاب از کارخونه بیرون میاد و عملا خورشید نمیبینه شب میاد شب میره و با پس انداز ۵ سالش پراید قسطی ثبت نام می کنه خب یه جای کار میلنگه.دلال دارو فرش مصالح ساختمان مواد غذایی گوشی و تبلت و لپ تاپ لوازم خانگی میوه دستگاه های صنعتی از جمله ماشین وجود داره که پیکانش شیرین۴ تومن معامله میشه در حالی که پراید تو آلمان قیمتش یک میلیونه. عراضم روبا یه روند تکراری هر ساله تمام میکنم،چرا نزدیک عید اتفاقی مرز مهران بسته میشه و اتفاقی یه عده یقه سفید که هیچ کارشون صنخیتی با میوه و خرید و فروش نداره میرن تن تن میوه وارد می کنن و بعدش سیب از ۲ تومن میشه ۶ و بیشتر؟!؟!؟؟!؟!؟؟؟!؟!؟!؟!؟!!؟!؟!؟!؟!؟!؟!