مکلارن F1 یک خودروی پوستری واقعی در دههٔ ۹۰ بود. این سوپراسپرتی سهنفره با موقعیت رانندهٔ مرکزی، طراحی شگفتانگیز، محفظهٔ پیشرانه با روکش طلا و یک نیروگاه V12 تنفس طبیعی پیشرفتهٔ ساخت بامو بود؛ اما از همهٔ اینها گذشته، بزرگترین دستاورد F1 ثبت رکورد سرعت ۳۸۶ کیلومتر بر ساعت در مارس سال ۱۹۹۸ و تبدیل شدن به سریعترین خودروی تولیدی دنیا بود. ۲۲ سال یعنی از زمانی که آخرین دستگاه F1 در سال ۱۹۹۸ تولید شد تاکنون، دنیا منتظر جانشین این افسانهٔ بریتانیایی بود و حالا این انتظار به پایان رسیده و نه یکی بلکه دو جانشین برای F1 داریم که هردو دارای سه صندلی، موقعیت رانندهٔ مرکزی، تولید محدود در حدود صد دستگاه و وفادار به اسطورهٔ خود هستند. ما در مورد مکلارن اسپیدتیل و گوردون موری T50 صحبت میکنیم. ممکن است والدین F1 از هم طلاق گرفته باشند اما هرکدام با تفسیر خودشان از جانشین این سوپرکار افسانهای بازگشتهاند و ما در اینجا میخواهیم بفهمیم کدامیک از آنها جانشین بهتری است.
طراحی بیرونی
طراح مکلارن F1 گوردون موری بود یعنی کسی که خودروهای فرمول یک را طراحی میکرد. وی پشت طرح افسانهای کابین سه صندلی با موقعیت رانندهٔ مرکزی بود و هردو مدل اسپیدتیل و T50 (که دومی هم توسط گوردون موری طراحی شده است) نیز مفهوم اصلی F1 را به ارث بردهاند. هردوی آنها سوپرکارهایی موتور وسط بوده و هردو به درهای پروانهای مجهز هستند اما شباهتها در همینجا به پایان میرسد. اسپیدتیل در برابر F1 مثل یک هیولا به نظر میرسد و بیشتر به نسخهٔ GTR دُمدراز این خودرو که در مسابقات لمانز شرکت میکرد شباهت دارد که این به خاطر آئرودینامیک است. دُم کشیدهٔ اسپیدتیل با ایجاد فشار منفی در زیر خودرو موجب مکیده شدن آن به زمین و ثبات در سرعتهای بالا بدون نیاز به اضافه کردن داونفورس میشود.
از سوی دیگر، T50 از بسیاری از زوایا بسیار ساده به نظر میرسد و تناسبات طراحی آن با اوورهنگهای جلو و عقب بسیار کوتاه، تقریباً مشابه F1 است. به همین دلیل سوپرکار گوردون موری بهراحتی بهعنوان جانشین F1 قابلشناسایی است؛ اما جادوی اصلی طراحی T50 در عقب آن دیده میشود. در این قسمت، تحت تأثیر خودروی فرمول یک برابم BT46 که آنهم توسط موری طراحی شده بود، T50 به یک فن اثر زمینی مجهز شده که هوا را از زیر خودرو تخلیه میکند. به لطف این عنصر طراحی قابلتوجه، سوپرکار موری از بالها و دیگر قطعات آئرودینامیکی فعال بینیاز شده است؛ اما درنهایت طراحی کدامیک از این دو ماشین بهتر است؟ به نظر میرسد پاسخ این سؤال T50 باشد که هرچند ممکن است خستهکننده به نظر برسد اما تجسم کاملی از F1 را نشان میدهد. از سوی دیگر، اسپیدتیل خودرویی بیگانه به نظر میرسد که گویی بجای انسان توسط تونل باد طراحی شده است.
کابین
همانطور که گفته شد، هردوی این سوپرکارها از کابینی سهنفره با صندلی راننده در مرکز برخوردار هستند اما بااینحال بازهم تفاوتهای زیادی بین آنها وجود دارد. کابین اسپیدتیل مانند یک سفینهٔ فضایی است که در آن نمایشگرهای بزرگی در هردو طرف راننده را احاطه کرده و دو نمایشگر دیگر هم در طرفین داشبورد برای نمایش تصاویر دوربینهای جانبی بجای آینههای سنتی قرار گرفته است. همچنین در بالای سر راننده هم کنترلرهایی وجود دارد که یادآور کنترلرهای موجود در کپسول فضایی اسپیسایکس دراگون هستند. کابین T50 اما آرامتر و سنتیتر بوده و بسیار کمتر موجب حواسپرتی راننده میشود. البته این به معنای فقدان تجهیزات مدرن نیست زیرا در اینجا هنوز هم سیستم صوتی سطح بالا با ۱۰ بلندگو، اتصال اپل کارپلی و اندروید اتو و صفحه آمپر دیجیتالی در دو طرف یک سرعتسنج آنالوگ وجود دارد؛ اما بااینحال، داخل T50 اصطلاحاً بسیار خودمانیتر به نظر میرسد و زودتر میتوان با آن ارتباط برقرار کرد. به همین دلیل، هرچند ممکن است اسپیدتیل جوایز طراحی داخلی را بگیرد اما کابین T50 چیزی است که بسیاری دوست دارند بهصورت روزانه داخل آن رانندگی کنند.
قوای محرکه
در اینجا هم فلسفهٔ دو خودرو بسیار باهم متفاوت است. هرچند مکلارن F1 به یک پیشرانهٔ ۶.۱ لیتری V12 تنفس طبیعی با ۶۲۷ اسب بخار قدرت و ۶۵۰ نیوتن متر گشتاور مجهز بود اما زمانه تغییر کرده و هماکنون عصر توربوشارژرها و هیبریدیها است؛ اما این موضوع مانع از سفارش گوردون موری به کاسورث برای ساخت یک پیشرانهٔ V12 تنفس طبیعی اختصاصی نشده است. این موتور با ۴ لیتر حجم (حجم دقیق ۳,۹۹۴ سیسی)، ۶۶۳ اسب بخار قدرت و تنها ۴۶۷ نیوتن متر گشتاور تولید میکند. هرچند گشتاور این موتور در مقایسه با F1 خیلی کم به نظر میرسد اما درحالیکه پیشرانهٔ این افسانهٔ بریتانیایی میتواند حداکثر به دور ۷۵۰۰ rpm برسد، ردلاین موتور T50 عدد چشمگیر ۱۲,۱۰۰ rpm است و از حالت سلو در چشم برهم زدنی میتواند به این دور دست پیدا کند؛ بنابراین با بالا بردن دور موتور T50 میتوان از آن لذت برد و هرچند هنوز هیچ اعدادی در مورد شتاب صفرتاصد و حداکثر سرعت خودرو اعلام نشده اما قطعاً لذت ترکیب موتور دوازده سیلندر تنفس طبیعی با گیربکس شش سرعتهٔ دستی را نمیتوان کتمان کرد.
از سوی دیگر، مکلارن کاملاً تسلیم دنیای مدرن شده و اسپیدتیل را به پیشرانهٔ ۴ لیتری V8 توئین توربو به همراه سیستم هیبریدی مجهز کرده است. این ترکیب مجموعاً ۱۰۵۰ اسب بخار قدرت و ۱۱۵۰ نیوتن متر گشتاور تولید میکند و انتقال آن توسط یک گیربکس هفت سرعتهٔ اتوماتیک دوکلاچه صورت میگیرد. مکلارن نیز هنوز زمان رسمی شتاب صفرتاصد اسپیدتیل را اعلام نکرده اما حداکثر سرعت آن به ۴۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد که این یعنی نهتنها از F1 سریعتر است بلکه سریعترین مکلارن تاریخ هم محسوب میشود؛ بنابراین روی کاغذ اسپیدتیل کاملاً بر T50 برتری دارد اما نباید فراموش کرد که هایپرکار مکلارن ۱۴۳۰ کیلوگرم وزن دارد درحالیکه T50 یک خودروی پَروزن واقعی است و با تنها ۹۸۶ کیلوگرم وزن، حتی از مزدا MX-5 هم سبکتر است؛ بنابراین نسبت قدرت به وزن سوپرکار گوردون موری حتی از مکلارن سنا هم بهتر خواهد بود که هدف آنرا نشان میدهد. هرچند بسیاری مکلارن F1 را فقط با سرعت فوقالعادهٔ آن میشناسند اما رانندگی آنهم واقعاً قابلتوجه بود. F1 خودرویی چابک، زیرک و توانمند در پیچها بود و این همان چیزهایی است که موری با T50 به دنبال آن بوده است. البته نمیخواهیم بگوییم که اسپیدتیل نمیتواند این کارها را انجام دهد اما خود مکلارن این ماشین را بیشتر یک گرند تورر میداند تا یک هایپرکار تمامعیار.
تولید و قیمت
هردوی این سوپرکارها، خودروهای تولید محدودی هستند اما T50 با تولید تنها صد دستگاه، کمی تعداد تولید کمتری نسبت به اسپیدتیل دارد که مثل مکلارن F1، از آن ۱۰۶ دستگاه ساخته میشود. در همین حال، حتی پیش از آنکه T50 رونمایی شود بیش از دوسوم تعداد تولید آن فروخته شد و تمام نمونههای اسپیدتیل هم خیلی پیش از نمایش عمومی بهطور کامل فروش رفتند. T50 اما با قیمت ۲.۳۶ میلیون پوند خیلی از اسپیدتیل ۱.۷۵ میلیون پوندی گرانتر است ولی احتمالاً تعداد تولید کمتر، ساختار عجیب و پیشرانهٔ سفارشی، قیمت بیشتر آنرا توجیه میکند.
نتیجه
هردوی این خودروها از جهات مختلفی میتوانند جانشین مکلارن F1 باشند اما اگر بخواهیم جانشین واقعی آنرا تعیین کنیم باید ببینیم کدام خودرو روح F1 را به بهترین شکل مجسم کرده است. برای این منظور، T50 از مزیتی نسبت به اسپیدتیل برخوردار است زیرا گوردون موری با استفاده از حافظهٔ خود بهعنوان راهنما، اهداف و شخصیت اصلی F1 را به سوپراسپرت جدید خود منتقل کرده است. در T50 بجای صفحهنمایشهای عجیب و سیستمهای آئرودینامیکی فعال، فقط روی راننده تمرکز شده است و هرچند ممکن است گشتاور کمی داشته باشد اما در عصری که توربوها و هیبریدیها سلطه یافتهاند، یک خودروی جادهای با موتور V12 تنفس طبیعی با ردلاین ۱۲ هزار rpm ایدهٔ واقعاً ناب و جذابی است. البته اسپیدتیل هم خودروی فوقالعادهای است و اگر سرعت تنها معیار ارث بردن از F1 بود، میتوانست جانشین واقعی باشد؛ اما اسپیدتیل یک گرند تورر بزرگ، لوکس و پُر از تکنولوژی است که با وزن و پیچیدگی زیاد، آنرا از اهداف F1 دور کردهاند. T50 نسبت به مفهوم اصلی F1 خالصتر و واقعیتر است و بنابراین هرچند شاید این ادعای بحثبرانگیزی باشد اما باید گوردون موری T50 را پسر واقعی مکلارن F1 دانست.
مشخصات فنی
مکلارن اسپیدتیل | گوردون موری T50 | |
پیشرانه | ۴ لیتری V8 توئین توربو هیبریدی | ۴ لیتری V12 تنفس طبیعی |
قدرت | ۱۰۵۰ اسب بخار | ۶۶۳ اسب بخار |
گشتاور | ۱۱۵۰ نیوتن متر | ۴۶۷ نیوتن متر |
گیربکس | ۷ سرعته دوکلاچه | ۶ سرعته دستی |
محور محرک | عقب | عقب |
وزن | ۱۴۳۰ کیلوگرم | ۹۸۶ کیلوگرم |
طول | ۵,۱۳۷ میلیمتر | ۴,۳۵۲ میلیمتر |
ظرفیت سرنشین | ۳ نفر | ۳ نفر |
قیمت | ۱.۷۵ میلیون پوند | ۲.۳۶ میلیون پوند |
تعداد ساخت | ۱۰۶ دستگاه | ۱۰۰ دستگاه |
AMG///
۲۰ مرداد ۱۳۹۹F1 یه اسطوره بود و هیچوقت نمیشه جانشینی براش آورد
اما بنظرم گوردون مورای حتی با اینکه مکلارن هم نیست اما اون روح اسطورهای f1 رو داره
نظرسنجی
گوردون مورای T50 ??
مکلارن اسپیدتیل ??
GTR.SPEED
۲۰ مرداد ۱۳۹۹گوردون موری T50 هم مثل مکلارن F1 یه افسانه میشه اما با این حال بنظر من F1 یک یه چیز دیگست?
مرتضی
۲۱ مرداد ۱۳۹۹موتور قویتری کاش روش میزاشتن، مثل موتور فراری 812. تقریبا هم حجم موتور f1 هم هست. معروفیت f1 به چابکی بی نظیرش بود، تو تست های درگ با لافراری درسته در نهایت بازنده هست ولی 100 متر اول رو پا به پا میره باهاش!
رامین
۲۰ مرداد ۱۳۹۹با این که T50 فوق العادس اما قمیتش واقعا غیر منطقیه.
Hami
۲۰ مرداد ۱۳۹۹چرا غیر منطقیه؟؟؟
این ماشین یه موتور اختصاصی (که یه شاهکار مهندسی) داره و یه گیربکس اختصاصی، شاسی و غیره همه به صورت اختصاصی برای این ماشین طراحی شدن. ولی اسپیدتیل بر مبنای پلتفرم 720S توسعه پیدا کرده و از قطعات مشترک با سایر محصولات مکلارن استفاده میکنه، cosworth و xtrac مجانی موتور گیربکس نساختن.
قیمت T50 غیر منطقیه یا قیمت Divo که فقط یه بادی کیت؟؟؟
رامین
۲۰ مرداد ۱۳۹۹داستان بوگاتی بحث برندو معروفیتش هست و گرنه منم قبول دارم اصلا همچین قیمتی نمی ارزه ولی مثلا کونیگزگ هم اگر اشتباه نکنم اجزای ماشین کاملا اختصاصی طراحی شده و قیمت پایین تری داره. نمونش gemera با قیمت 1.7 میلیون. من حس می کنم هر دو تا دارن از اسم F1 سواستفاده می کنن. باید دید در عمل هم ارزش این قیمتو داره ؟؟
Enzo
۲۰ مرداد ۱۳۹۹T50 نسل جدید F1 محصول میشه .چرا چون ساخت و طراحیش توسط همون شخصی انجام شده F1 رو ساخته.
ممد ژانگولر
۲۰ مرداد ۱۳۹۹مک لارن فقط F1 دهه ۹۰
واقعا خاص و زیبا بود
دیگه رو دستش نیومد تا p1
بقیه مک لارنها بیشتر نقش مخلفات دور کله پاچه میمونن
Aran Milan
۲۰ مرداد ۱۳۹۹دم اسپیدتیل افراطی به نظر میرسه
محمد
۲۰ مرداد ۱۳۹۹مکلارن اسپیدتیل لایک
T50 دیس لایک
امین قلیپور
۲۰ مرداد ۱۳۹۹اسپیدتیل با رنگ زیتونی تیره یه نمایی پیدا میکنه که آدم عاشقش میشه واقعا خیلیی زیباست محشره طراحیش?
Dna
۲۰ مرداد ۱۳۹۹من ک همین اسپید تیل رو دوس دارم خوشگله شکل کلی عجیب و غریبی داره نسبت به بقیه ماشین ها عاشق اون شکل عجیب و غریبشم
♤ANGUS_812♤
۲۰ مرداد ۱۳۹۹به نظرم جانشین واقعی F1
T50 هستش چون هم طراحیش به F1 نزدیکتره
هم از نظرم پرفورمنس انگار نسخه قوی تره F1 هست
من انتخابم T50 چون حس حال کلاسیکو در دنیای مدرن به نمایش میزاره
OMID
۲۰ مرداد ۱۳۹۹یه نکته دیگه که اشاره نشد اندازه ماشین ها هست
T50خیلی کوچیک و جمع و جوره که واسه تردد شهری بهتر هست
اسپید تیل در کل ماشین بهتری هست ولی t50 لذت بخش تر و خاص تر هست
ترجیح من t50 هست هرچند اسپیدتیل در کل بهتره
Saeed
۲۰ مرداد ۱۳۹۹دوتا شاهکار
اما قلبم میگه T50
هم اینکه تنفس طبیعیه و رد لاین بالایی هم داره
هم اینکه بیشترین شباهت رو به F1 کبیر داره
ولی اسپیدتیل هم دمش گرم
هم طراحی باحالی داره
هم قدرتش بسیار بالاست
بی ریا
۲۰ مرداد ۱۳۹۹جای دوست خوبمون اقای جوکر خالیه بیاد بگه بوگاتی شاهکار قرنه و بهترینه و سریعترینه و ????????????
گوردون مورای ازهرجهت فوق العاده است
MAHDI
۲۰ مرداد ۱۳۹۹اتفاقا مجله LOVE CARS که تیف نیدل مجری این مجله خودرویی هستش یکی دو روز پیش درگ مکلارن P1 و پورشه تایکان توربوS رو انجام داده اگه دوست داشتیدببینیدش!!!!
Hadi
۲۰ مرداد ۱۳۹۹هیچی f1 نمیشه…
البته T50 خیلی بهش نزدیک شده و یه جورایی f1 جدید محسوب میشه ولی با این قیمت بنظرم اسپیدتیل گزینه بهتری هستش…
بهنام
۲۰ مرداد ۱۳۹۹T50 همه جوره خوبه بخصوص وزن و تنفس طبیعی بودن و دور موتورش ولی نمای عقبش جالب نشده 😕
MohammadE9
۲۰ مرداد ۱۳۹۹F1 اسطوره ای بالاخره جایگزین برحق خودش رو پیدا کرد❤️
درود به گوردون موری بزرگ که همچین شاهکاری خلق کرده و به زیبایی های دنیای خودرو افزوده
واقعا خوشحالم در زمانه ای که اکثر خودروها روح و اصالت خودشون رو فدای تکنولوژی و پیشرفت هر چه بهتر کردن کسانی مثل موری هم وجود دارن که به ارزش ها و باور های سنتی خود در دنیای خودرو پایدارن
M2F....GHI
۲۰ مرداد ۱۳۹۹با احترام به t50 که در ابتدا و همین الان زمانی که وزن کمتر از یک تنش و گیربکس 6 سرعته ساخت اکس ترک اش اگه اشتباه نکنم و موتور 12 سیلندر کازورث با ردلاین بیش از 12 هزارتا،نمیتونم اینو نگم و میدونم که در انتها فقط دیسلایک هان که برا من میان ولی خب دیگه.همه ما میدونیم که مک لارن f1 از آخرین تکنولوژی های دنیای خودرو استفاده کرد و مهندسیش قطع به یقین سالها از خودش جلوتر بود.عنصر اصلی روح f1 که الان ما داریم همونو توی اسپیدتیل میبینیم.بعد به خاطر اینکه مشخصات اجمالی t50 شبیه به f1 همه فکر میکنن که جانشین به حقه f1 هستش.f1 فراتر از لذت رانندگی بود.اون یه پرفورمنس داشت که سالها بی رقیب بود و هیچکس از پسش بر نیومد تا کانیگزگ CCR ظهور کرد.چیزی که الان تو اسپیدتیل میبینم و علاوه بر گرن تورر بودنش طبق گفته خود مک لارن،به شدت هم سریعه.منکر T50 نمیشم ولی یه F1 دوباره تکرار شده از لحاظ مشخصات اجمالی نه اون حس برتری و جاه طلبی.
mehran.Jy
۲۱ مرداد ۱۳۹۹سلام. دوستان من متوجه نمیشم چرا میگن موتورش بی نظیره و اینا. انجین اف۱ ۶لیتری ۶۰۰اسب و ۶۵۰ نیوتن متر بود البته با قوانین آلایندگی اون موقع.
این موتور ۴ لیتره و با تکنولوزی ۲۵ سال بعد تولید شده.
من نمیفهمم وقتی گشتاورش ۴۶۰ نیوتن متره، ردلاین ۱۲ هزار چه اهمیتی داره؟ ردلاین بالا برای اینه که گشتاور بیشتری استخراج شه و شتاب ثانویه بهتره شه. ولی این موتور گشتاورش کمه.
اگه مثلا ۸۰ درصد گشتاورش رو از ۲۸۰۰ بده دیگه باقی دور موتور جز صدای اضافی دیگه چه برتری داره؟
الان موتوری که همین کاثورث برای استون ساخته میشه گفت شاهکاره چون هم گشتاور هم قدرت موتورش بالای ۱۰۰۰ و دور موتور بالای ۱۰۰۰۰ هست.
اما برای قدرت ۶۶۰ اسبی و گشتاور ۴۶۰ نیوتن متری دور موتور ۱۲هزار برام قابل درک نیست.
فراری ۷۱۲ تقریبا تو ۷۹۰۰ دوبرابر این گشتاور تولید میکنه(البته با ۲ لیتر حجم بیشتر)
دوستان اگه اطلاعات دارن توضیح بدن لطفا.
مانی
۲۱ مرداد ۱۳۹۹فراری ۷۱۲ تو دور ۷۹۰۰ خیلی خیلی کمتر از ۹۲۰ نیوتون متر(۲ تای این)گشتاور تولید میکنه
رد لاین بالا برای تولید قدرت بالاتره نه گشتاور
تولید گشتاور تو دور بالا نه تنها بیفایده نیست بلکه خیلی مفیده،شما فرض کن یه ماشینی داری که تو دور ۶۰۰۰
۸۰۰ نیوتون متر گشتاور داره و یکی دیگه که تو دور ۱۲۰۰۰ فقط ۴۰۰ نیوتونمتر داره
با کمک گیرباکس دور محور رو میکنی 6000(با استفاده از چرخدنده با شعاع بیشتر)که باعث میشه
گشتاور ۲ برابر بشه(800) درنتیجه گشتاور این ماشین برای وزن ۹۸۶ کیلو گرمیش خیلی هم خوبه
منتها ایرادش اینه که برای رانندگی روزمره مناسب نیست
مهدی
۲۴ مرداد ۱۳۹۹شما درواقع برعکس گفتین. کمیتی که با بالا رفتن دور موتور زیادمیشه هورس پاور هست نه تورک. هرچی موتوربه ردلاین نزدیک بشه گشتاور از دست میره تا جایی که دیگه موتور توان دورگیری بالاتر برای غلبه به استحکاک داخلی اینترنال موتور رو نداشته باشه و تو سرعت های بالا هم فشار هوا به بدنه خودرو این دورگیری رو ضعیفتر هم میکنه… طراحان موتور برای اینکه بتونن کاری کنن که عکس العمل یه موتور تو دورهای بالا سریعتر بشه و به قولی خاصیت اسپرت بیشتری داشته باشه میان نسبت قط سیلندر به استروک پیستون و میل لنگ رو بیشتر میکنن تا با حجم یکسان پیستون سریعتر بالا پایین بشه و از میل سوپاپی که دیوریشن و بادامک با همپوشانی بیشتر و حجم بزرگتری از رانرهای اینتک ورودی سوخت و سرسیلندر استفاده میکنن این میشه که گشتاور تو دور پایین کم میشه و نمدار گشتاور به سمت بالا سوق داده میشه
Mf1
۲۱ مرداد ۱۳۹۹شاید از لحاظ طراحی اون حس f1 نمیده ولی خودروی زیبا وبا اصالتی هست وبا وزن ۹۵۰ کیلوگرم میتونه بهترین رکوردها تو پیست بزنه
ارشیاsvj
۲۱ مرداد ۱۳۹۹اگه زیبایی شناسی نطظر بدیم T50 خیلی زیباتره.
توی مکلارن خیلی باحال تر و خوفناک تره.
عملکردهم باید صبر کنیم ببینیم چی میشه.
آریا ماشین
۲۴ مرداد ۱۳۹۹T.50 بیشتر سعی کرده روح f1 رو زنده کنه با طراحی تقریبا مشابه و حفظ اصالت و حسی مثل اون زمان
ولی اسپیدتیل بیشتر رفته سمت ارتقا پرفورمنس و استفاده از تکنولوژی های روز
انتخاب خیلی سختی هست ولی خودم دلیلی بر گرون بودن بیش از ۱ میلیون پوندی گوردون موری نمیبینم
انتخابم اسپیدتیل
ولی عکس اول رو که میبینی لعنتی به این پی میبری همون f1 از همه سر تره…
عماد
۳۰ مرداد ۱۳۹۹حالا چه ربطی داره گوردون موری مال مکلارن نیست خالق شون که یکیه
AM!R
۴ شهریور ۱۳۹۹چراغای عقب T50 نمای ۴۵۸ رو تداعی می کنه برام?
3pehr
۱۹ خرداد ۱۴۰۱گوردون موری در برابر اسپیدتل ؟
پدال دیوونه شدی؟
گوردون موری بکش کنار بذا باد حاجی،! تیپت به اسپیدتل نمیخوره،
شینیم بینیم بابا
پدال حوصلت سر رفته بود؟
آخه این چه پستیه؟