چند وقتی است که پای خودرویی به کشور ما باز شده است که نسبت به چینیهای دیگر چند تفاوت دارد. این خودرو امجی ۳۵۰ نام دارد که نمیتوان آن را خودرویی تمام چینی نام برد. شرکت امجی قبلاً متعلق به انگلیس بوده و شایعاتی هم هست که میگویند هنوز موتور و گیربکس این خودرو از کشور انگلستان تهیه میشود.
این خودرو ۱۶ سوپاپه است و ۱۰۷ اسب بخار در دور ۶۰۰۰ قدرت تولید میکند. گشتاور این خودرو هم ۱۳۵ نیوتن متر است. مصرف این خودروی ۱۵۰۰ سیسی حدود ۷ لیتر در هر صد کیلومتر (به صورت ترکیبی) میباشد. جعبه دنده آن ۴ سرعته اتوماتیک است و تا حداکثر سرعت ۱۹۰ کیلومتر بر ساعت میتواند سرعت خود را افزایش دهد. کیفیت این خودرو نیز از خیلی از ماشینهای چینی بالاتر است شاید به این دلیل که در این ماشین میتوان رگههای کشور انگلستان را یافت! نمای جلویی این خودرو جذاب و پویا نیز هست. در قسمت عقب هم طراحی قابل قبولی دارد و میتوان آن را نیز زیبا یاد کرد. با توجه به قیمت ۸۶ میلیون تومانی آن، میتوان این ماشین را اصلیترین رقیب خودروهای جیلی امگرند ۷، کیا سراتوی سایپا و رنو مگانی باشد که تولید آن به مشکل برخورده است. این خودرو امکانات خوبی را نیز ارائه میدهد، این امکانات نیز از قبیل: 6 کیسه هوای ایمنی قفل تأخیری دربها کمربندهای ۳ نقطه ای پیش کشنده در جلو و عقب مانیتور۷ اینچی باز شدن اتوماتیک درها در هنگام بروز حادثه (هنگام باز شدن ایربگ) و قطع سیستم سوخت و… است که این نیز امکانات خوبیست.
جمعبندی: امجی ۳۵۰ را میتوان خودرویی با قیمت نسبتاً مناسب، جادار، با کیفیت و با امکاناتی مناسب نام برد. فروش این خودرو در ایران نیز به عهده شرکت مدیا موتور است. [jwplayer mediaid=”۱۰۱۶۹۲″] [دانلود ویدئو] گردآوری: کسری خیاطیان
خیلی گزارش مختصری بود. این نوع گزارش نویسی اگه کسی بخواد میتونه بره سایت ایران ام جی از روی کاتالوگ های ارایه شده مطالعه کنه. مطالب اونجا که تازه مفصلتر هم هست از اینی که اینجا هست. لازمه که یک گزارش مفصلتر در موردش نوشته میشد در کنار بررسی معایب و مزایایی که داره.
دوستان به نظرتون در مقایسه بین ام جی 350 و بسترن B50f کدام خریدش معقولتره ؟ چیزهایی که توی مقایسه این دو تا هست و به نظر من میرسه : 1- مقایسه قیمت : ام جی 86 میلیون ( البته به زودی 89 میلیون ) و بسترن 74 میلیون ( که اونم توی بازار دو سه میلیونی گرونتره). توی این مقایسه 12 میلیون بسترن ارزانتره و این مقایسه به نفع بسترنه 2- از نظر خدمات بعد از فروش ، ام جی 350 شبکه خدمات بعد از فروش گسترده ای نداره و توی خیلی از استانها اصلاً نمایندگی نداره. بسترن که توسط گروه بهمن ارایه میشه ظاهراً توی تمام استانها نمایندگی داره. پس توی این مقایسه هم بسترن جلوتره 3- از نظر ابعاد دو تا ماشین تقریباً توی یک رنج هستند فقط بسترن نزدیک به 10 سانتیمتر طول بیشتری داره و به تبع جادارتره که این مقایسه هم با کمی اختلاف به نفع بسترنه 4- از نظر قدرت موتور بسترن حدود 140 اسب بخار با گشتاور 172 نیوتن متر و ام جی 350 107 اسب بخار و گشتاور 135 نیوتن متر داره که باز هم بسترن بالاتره 5- از نظر تعداد ایربگ ام جی 6 ایربگ و بسترن 4 ایربگ داره که ام جی توی اینجا برتری داره 6- از نظر امتیاز توی تست تصادف ام جی از موسسه تست تصادف چین 5 ستاره و بسترن 4 ستاره داره که برتری با ام جیه 7-ام جی دارای ترمز کمکی BA و سیستم پایداری خودرو بر سر پیچ ها(CBC) هست که اینارو بسترن نداره و تبعاً برتری با ام جی میشه 8- سیستم TCS توی بسترن وجود داره که به نظر توی ام جی نیست که برتری با بسترن میشه 9- بسترن کروز کنترل داره که ام جی نداره که برتری با بسترن میشه 10- ام جی مانیتور داره که بسترن نداره. برتری با ام جی میشه 11- توی مشخصات ام جی نوشته شده : تجهیز موتور به سیستم های Bi Thermostat ،VTI جهت کاهش مصرف سوخت – که نمیدونم این چیه و توی بسترن ظاهراً نداره و تبعاً برتری با ام جی میشه 12- دوربین دید عقب توی ام جی هست که توی بسترن نیست. برتری با ام جی میشه 13- توی مشخصات ام جی بازشدن اتوماتیک درب ها و قطع سیستم سوخت رسانی هنگام بروز حادثه ذکر شده که توی بسترن نیست ظاهراً توی این مورد برتری با ام جیه 14- حرکت برقی صندلی راننده توی شش جهت توی بسترن هست که توی ام جی نیست. برتری با بسترن میشه
اینها مواردی بود که تونستم به عنوان یک آدم غیرحرفه ای در بیارم. مطمئناً یک آدم حرفه ای بهتر میتونه این مقایسه رو انجام بده. برخی موارد مهم اصلاً نمیتونم مقایسه کنم مثل مقایسه بین گیربکس این دو ماشین که ظاهرا بسترن گیربکس خوبی داره ولی ام جی نمیدونم چه وضعی داره. در مورد آپشن هم بعضا ام جی جلوتره، بعضی از آپشنها با یک قیمت نه چندان زیاد میشه روی بسترن هم سوار کرد. مثل مانیتورف دوربین عقب و موارد مشابه. ولی به هر حال به نظر میرسه که ام جی از نظر اپشن جلوتر از بسترن قرار بگیره
به هر حال برای یک آدمی که به همه چیز ماشین به صورت متوازن اهمیت بده فکر میکنید خرید کدوم یکی از این دو ماشین منطقیتره ؟ ( مهمترین ایرادی که به شخصه در مورد ام جی میبینم نبودن نمایندگی اون توی شهر ماست که باعث میشه نتونم خیلی بهش فکر کنم ولی فرض کنید که مشکل نمایندگی هم رفع بشه)
دوست عزیز دلیل ارزونتر بودن بستورن نسبت به ام جی 350 و جیلی اینه که بستورن توی ایران مونتاژ میشه. در نتیجه تعرفه وارداتش بسیار کمتره. اما ام جی و جیلی به صورت وارداتی هستند که طبعا تعرفه بالاتری بهشون تعلق میگیره. در مورد مقایسه بین بستورن و ام جی 350 هم اکثر مواردی که گفتین درست بود. البته من فکر میکنم که ام جی 350 (حداقل توی بعضی از مدلاش) کروز کنترل هم داره. نکته بعدی اینه که بزرگترین نقطه ضعف 350 گیربکس اونه که یک گیربکس 4 سرعته مجهز به یک اور درایو هستش. در حالی که بستورن گیربکس 6 دنده داره که خیلی از اون بهتره. اما یه مورد مهم رو فراموش کردین. بحث کیفیت. قطعا همه قبول دارند که ام جی در بحث کیفیت نه تنها از همه چینی ها به مراتب بالاتره، بلکه حتی قابل مقایسه با کره ایهاست. اما بستورن هنوز چیز زیادی از خودش نشون نداده و معلوم نیست چه کیفیتی داشته باشه. البته هم شرکت فاو و هم بهمن هر دو شرکت های معتبری هستند. اما بعید میدونم کیفیت طراحی فاو در حد ام جی و کیفیت مونتاژ بهمن در حد سایک موتورز باشه. به نظر من بهتره ام جی 350 با هیوندای اکسنت و کیا ریو جدید مقایسه بشه که همگی موتور 1500 سی سی دارن و قابلیت های مشابهی دارن.
دوستان چرا نباید این دو با هم مقایسه بشن ؟ هر دو تقریباً توی یک رنج قیمت و با یک محدوده از امکانات هستند. صرف اینکه ام جی اصلیت انگلیسی داره به نظرم نشانه برتری مطلقش نمیشه. باید با دلیل و منطق مقایسه کرد. ام جی 350 تست تصادف اروپا نداره و برخلاف ام جی 3 و ام جی 6 مجوز ورود به بازار اروپا نداره. عملاً هر دو چینی هستند و البته به نظر میرسه که هر دو هم مرغوب باشند. برند فاو توی چین یک برند با سابقه است هر چند که از برند ام جی اعتبار کمتری داره ولی به هر حال به اندازه کافی در حد یک برند چینی اعتبار داره. جالبه توی بازار چین بسترن یک مقدار اندک از ام جی 350 گرانتره. ام جی 350 124700 یوان و بستورن b50 ( و نه در نسخه فیس لیفت شده b50f که قاعدتاً باید گرانتر هم باشه) به قیمت 125800 یوان فروش میره. با این اوصاف تصور من اینه که برند بستورن به طور جدی رقیب ام جی 350 است خصوصاً توی ایران که به قیمت 12 میلیون ارزانتر از ام جی فروش میره. ضمن اینکه میشه با حدود دو میلیون آپشنهای خوبی روی این ماشین پیاده کرد و ضعف نسبیش توی آپشن در برابر ام جی را جبران کرد ( با اضافه کردن مواردی مثل دوربین عقب، مانیتور، نویگیشن). در آخر تاکید میکنم که من نمیگم که بستورن ماشین بهتریه چون واقعاً اطلاعات فنی لازم در این مورد را ندارم ولی به نظرم دوستانی که میگن ام جی بهتره باید مستندتر استدلال کنند و نه فقط با تکیه به اسم برند.
از نظر استایل (زیبایی )متاسفانه این مدل از MG نسبت به شوالیه یا MG6 یا کانسبت های عرضه شده از MG پیشرفتی محسوب نشده که به مراتب ضعیف تر است.حتا در قیاس با بعضی رقبای چینی مثل جیلی و جی 5 جک و بسترن بی 50 و حتی کیا سراتو نسل قدیم هم استایل ضعیف تری دارد. در مورد عملکرد و کیفیت هم در رده متوسطی قرار میگیرد و من با علیرضا موافقم که رقیب هیوندای اکسنت میتونه باشه. کیا ریو جدید البته زیبا تره. شرکت ام جی ظرفیتهای مناسبی داره که اونو از رقبای هموطنش بالاتر قرار بده البته رقبای چینی با سرعتی بسیار در حال پیشرفت هستند و این کارو براش سخت کرده.
سلاموام جی 550از همه ام جی ها خوشگلتر بوده.نمیدونم شاید چون ام جی6 رو تو حاشیه میبره وارداتش متوقف شده….ولی به شخصه جک غول کش رو به این دوتا ترجیح میدم…59 تومن جک در مقابل79 تومن بسترن جدید و هشتاد و خوردی ام جی………بازم جک غولکش……………………………..
وقتی صحبت از برند ام جی میشود و پای خودروهای ۵۵۰ و ۳۵۰ به میان میاد اکثرا به اشتباه سریعا به سراغ محصولات چین میروند که در حال حاضر برخی محصولاتش درخور توجه هست : ۱- دلیل تفاوت در نام گذاری چیست ؟ مثلا ام جی ۳،۵،۶ داریم سپس ۳۵۰ ، ۵۵۰ ؟ ۲- آیا ام جی ۳۵۰ متعلق به برند ام جی هست ؟
جواب :
شرکتهای روور و ام جی در سال ۱۹۸۵ با هم خواهرخوانده شدند و در سال ۱۹۹۰ و رسما ۱۹۹۴ ، بعنوان گروه ام جی – روور با BMW جوینت شدند تا سال ۲۰۰۰ ، این مشارکت با تلفیقی از تجارب مهندسی هر شرکت منجر به خلق پلتفورم بی ام دبلیو سری Z ، روور ۷۵ و سیستم تعلیق اسپرت z شد . گروه ام جی روور در ادامه به مشارکت خود ادامه دادند تا سال ۲۰۰۵ که رسما روور اعلام ورشکستگی کامل کرد و شرکت نانجینگ با تمام شرایط حقوقی شرکت روور را خرید و به رووی تغییر نمود و کل دانش شرکت با خط تولیدش به چین منتقل شد ، محصولات ام جی به صورت حرفی و عددی تک رقمی و محصولات روور بصورت سه رقمی تولید میشد . بدلیل مشترک بودن دانش مهندسی ، شرکت نانجیینگ درخواست خرید ام جی را مطرح که مورد پذیرش واقع نشد ، این مذاکرات دو سال بطول انجامید و نانجینگ زیر مجموعه سایک چین قرار گرفت و در نهایت شرکت سایک با قیمت ۴۵۰ میلیون پوند ، توانست به عنوان سرمایه گذار و سهامدار ارشد وارد مجموعه ام جی شده و در نهایت شرکت ام جی در قالب شرکت اقماری سایک شد. بدین ترتیب در سال ۲۰۰۸ ، خط تولید ام جی به چین منتقل ولی دفتر مرکزی و مهندسی آن در همان بیرمنگام با حفظ کلیه حقوق ام جی ثابت ماند . بدلیل طراحی مشترک روور ۷۵ ، مهندسی مجدد توسط تیم مهندسی ام جی انجام و رووی ۵۵۰ ( روور ۵۵۰ ) در چین تولید شد ، بدلیل سیاست های سایک ، مقرر شد محصولات رووی که بر پایه مهندسی ام جی انجام میشود ، جهت صادرات به بازارهای جهانی از نام ام جی استفاده کند تا به پشتوانه نام ام جی ، بتواند نام رووی را معرفی نماید ، رووی ۵۵۰ و ۳۵۰ کاملا پشتوانه مهندسی ام جی را دارند ولی در شرکت رووی تحت مهندسان روور ( الان استخدام رووی هستند ) ساخته میشود . اما محصولات اصلی ام جی همان ام جی ۳ ، ۵ ، ۶ و جی اس هست که کاملا توسط مهندسان انگلیسی در بیرمنگام انجام و تحت نظارت بازرسان ام جی در چین مونتاژ میشود . به همین دلیل ، ام جی ۳ و ۶ پس از تایید نهایی ام جی انگلیس ، به راحتی وارد بازار سخت گیر انگلیس شد.
آقای نریمان عزیز و دیگر دوستان سلام دوست عزیز آقای نریمان من مطالب شما رو خوندم و ممنون از راهنمایتون امیدوارم که این موضو همچنان ادامه داشته باشه و پاینده باشید به همراه دیگر دوستان. من یه ام جی 350 2014 رو فردا از نمایندگی تحویل میگرم.من قبلا از نظرات دوستان استفاده کردم و ام جی 350 رو انتخواب کردم چون پولم به ام جی 6 نرسید.اما یه سری موارد هست که میخواستم بدونم و نماینده فروش(طبق عادت نمایندگی های ایرانی) جواب درست و معقولی به من ندادن.یکی اینکه خودروی 350 که ظاهرا خودروی قابل قبولی هست چرا کروز کنترل نداره در حالی که ام جی 3 با اینکه قیمت پایین تری داره اما این آپشن رو داره! و اینکه آیا این مورد در ام جی 350 به صورت آپشنال هست یا اینکه کلا قابل نصب نیست؟؟ دوم اینکه آیا لوازم مصرفی ام جی به راحتی پیدا میشه یا اینکه واسه یه لنت ترمزش باید تا ناکجا آباد بریم؟ سوم اینکه کسی از دوستان تا به حال نویگیشن رو درست کرده یا نه چون نمایندگی به من گفت تا اسفند93 حل میشه که ظاهرا نشده !! آخرم اینکه من واقعیت تا به حال ماشین دنده اتومات نداشتم و اولین باره که این مدل رو سوار میشم و هیچ گونه اطلاعاتی در مورد نحوه درست نگهداریش ندارم. اگه هم دوستان لطف کنن و مواردی رو که در جهت بهبود عملکرد استفاده از این خودرو میدونن رو به بنده انتقال بدن واقعا ممنون میشم. من با اجازه مدیر سایت ایمیلم رو همین جا میزارم که اگه دوستی تونست منو راهنمایی کنه و واقعا ممنون میشم ازش amin.sazandeh@gmail.com
آقا امین مبارکت باشه، به امید خدا منم در آینده نزدیک یکی خواهم گرفت. MG350 در هیچ مدلش کروز کنترل نداره. البته اگه بصورت فابریک براش طراحی کنند که عالی میشه. در مورد GPS و قطعات یدکی اطلاعی ندارم. در مورد گیربکس اتوماتیک 4 دنده ای MG350: حالت P برای پارک استفاده میشه (موتور خاموش). حالت R دنده عقب. حالت N خلاص، برای توقف طولانی مدت (موتور روشن) و نیز جهت بکسل کردن خودرو (اگرچه توصیه نمیشه خودروهای گیربکس اتوماتیک رو در مسیرهای طولانی بکسل کنید). حالت D یا درایو برای رانندگی اتوماتیک از دنده 1-4 حالت 2 فقط شامل دنده 1 و 2 میشه که برای سربالایی و سراشیبی ها استفاده میشه. حالت L فقط دنده 1 هستش که برای سربالایی های خیلی تند استفاده میشه. برای معکوس کشیدن فقط کافیه پاتو روی پدال گاز فشار بدی، چقدر؟ به مرور زمان دستت میاد، فقط باید سریع اینکارو انجام بدی که گیربکس متوجه نیاز به دنده معکوس بشه (آهسته آهسته نباید پدال رو بدی پایین) اگه خواستی دو دنده معکوس بکشی (مثلا از 4 به 2) کافیه پدال گاز رو یکدفعه تا ته بچسبونی. گاز رو که زیر پات شل کنی دنده خودش سبک میشه مگه اینکه حالت اسپورت رو انتخاب کرده باشی. ترسی از معکوس کشیدن نداشته باش، گیربکس هوشمنده و هیچوقت تو دنده ای که مناسب اون سرعت نباشه نمیره و اگه هم سرعت بیش از حد توان یک دنده خاص افزایش پیدا کنه اتوماتیک وار دنده سبک تر انتخاب میشه. در حال حرکت میتونی بین حالت های D و 2 و L دنده رو تغییر بدی مثلا تو کفی و در حالت D در حال حرکتی و به سربالایی تندی میرسی، دنده رو به حالت 2 تغییر میدی و اگه خیلی تند بود به حالت L ولی در حال حرکت به حالت N و تحت هیچ شرایطی به R نرو. دکمه OD یا همان OverDrive برای کاهش دور موتور و در نتیجه مصرف سوخت استفاده میشه. وقتی خاموشش کنی (علامت OD Off) ماشین حداکثر تا دنده 3 سبک میکنه و به دنده 4 نمیره. مثلا وقتی داری با سرعت تو بزرگراه یا اتوبان تردد میکنی و به قسمت شیب دار میرسی برای جلوگیری از سبک شدن دنده میتونی OD رو خاموش کنی تا ماشین کم نیاره و برعکس تو کفی ها روشنش کن تا سبکترین دنده جهت کاهش مصرف سوخت انتخاب بشه دکمه کنار دنده شامل حالت Sport جهت رانندگی پر شتاب که دنده تو دور موتور بالاتری تعویض میشه) و حالت زمستانی که در شرایط لغزنده بودن جاده استفاده میشه و از سبک شدن دنده و افزایش ناخواسته سرعت جلوگیری میکنه. فقط میمونه یه نکته چالش برانگیز: آیا باید در توقف های کوتاه مدت (مثلا پشت چراغ قرمز) دنده رو از حالت D به حالت N تغییر داد؟ خیلی در این باره تحقیق کردم ولی بی نتیجه بود. یه سری منابع میگن ماندن در حالت D مصرف سوخت رو بالا میبره و یه سری دیگه میگن انقدر ناچیزه که مهم نیست یه سری منابع میگن ماندن در حالت D به مجموعه گیربکس و احتمالا ترمز فشار زیادی میاره و یه سری دیگه این قضیه رو نفی میکنند متاسفانه معمولا در دفترچه خودروها هم اطلاعات کافی در این باره ذکر نمیشه. البته در برخی گیربکس های اتوماتیک (مثل AISIN AW 55-50) در حالت D و توقف کامل و نگه داشتن پدال ترمز، بطور اتوماتیک بعد از دو ثانیه گیربکس خلاص خواهد شد! حالا چه کار کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خلاص کنیم؟ بعد از چند ثانیه توقف؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چند نکته جا موند در مورد پارک خودروی گیربکس اتوماتیک: پس از توقف کامل و درحالی که پدال ترمز رو زیر پا نگه داشتی ابتدا ترمز دستی رو کشیده (تو سطح شیب دار بطور کامل بالا کشیده شه)، سپس دنده رو در حالت P قرار داده، پا رو از روی پدال ترمز برداشته و موتور رو خاموش کن. اگه قبل از بالا کشیدن ترمز دستی دنده رو در حالت P قرار بدی و بعدش دستی رو بکشی، ,وزن ماشین روی گیبرکس میوفته که میتونه باعث قفل شدن گیربکس و در دراز مدت آسیب دیدن گیربکس بشه. اگه هم ماشین رو پارک کردی و موقع استارت مجدد دیدی دنده از حالت P خارج نمیشه یعنی گیربکس قفل کرده، نحوه آزاد سازی قفل گیربکس تو دفترچه راهنما بطور کامل توضیح داده شده. موقع روشن کردن هم باید گیربکس در یکی از حالت های P یا N باشه، در حالت های دیگه روشن نمیشه. برای روشن کردن پس از انتخاب حالت P یا N، ابتدا پا رو روی پدال ترمز گذاشته، استارت بزن، ترمز دستی رو بخوابون و دنده رو در حالت R یا D (در سربالایی 2 یا L) قرار بده
برند انگلیسی MG متعلق به William R Morris در سال 1920 شروع به فعالیت نمود. مالکیت MG از سال 1935 به Morris Motors واگذار شد. در سال 1952 Morris Motors و Austin Motors ادغام شدند و British Motor Corporation را تاسیس نمودند. این شرکت تولید محصولات برندهای MG و Austin را ادامه داد و از سال 1959 برند MINI (تولید کننده مینی ماینر) را برای محصولات کوچک خود برگزید.
برند انگلیسی Jaguar از سال 1922 تولیدات خود را با نام تجاری Swallow Sidecar Company آغاز نمود و بعد از جنگ جهانی دوم نام آن به Jaguar تغییر یافت. این برند در سال 1966 با British Motor Corporation ادغام شد و بدین ترتیب British Motor Holdings شکل گرفت.
برند انگلیسی Rover در سال 1878 پا به عرصه وجود نهاد. این برند در ابتدا تولید کننده چرخ خیاطی و سپس دوچرخه بود. در سال 1883 اولین سه چرخ، در سال 1888 یک نمونه خودروی برقی و در سال 1902 اولین موتورسیکلت خود را تولید نمود و از سال 1904 شروع به تولید خودرو نمود که Land Rover از افتخارات این برند است. این برند تا سال 1967 فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشت تا اینکه سهام آن به Leyland Motor Corporation واگذار شد.
در سال 1968 LMC با BMH ادغام شد و British Leyland Motor Corporation BLMC شکل گرفت (1968) و این چنین بود که برندهای Jaguar، Rover، MG، MINI، Leyland و Austin زیرمجموعه یک شرکت واحد به فعالیت خود ادامه دادند. شرکت BLMC نیز فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشت. این شرکت در سال 1975 در مسیر ورشکستگی قرار گرفت و نهایتا تحت حمایت دولت انگلیس و با سرمایه گذاری 140 میلیون پوندی وزارت صنعت این کشور جان دوباره ای گرفت. از اوایل دهه 1980 شرکت هوندای ژاپن نیز اقدام به سرمایه گذاری 20 درصدی در British Leyland نمود.
از سال 1982 BL به Austin Rover Group و از سال 1986 به Rover Group تغییر نام یافت و برند Austin رسما منحل شد. برند Jaguar از سال 1984 مجددا مستقل شد (هرچند نهایتا در سال 1989 به مالکیت Ford درآمد) و در سال 1987 بخش خودروهای سنگین Leyland با شرکت هلندی DAF ادغام و Leyland DAF تاسیس شد. در سال 1988 Rover Group خصوصی سازی شد و به British Aerospace فروخته شد.
در سال 1994 شرکت BMW برای گسترش خود اقدام به خریداری کل سهام گروه Rover کرد ولی 6 سال بعد (سال 2000) به علت عدم سوددهی اقدام به فروش گروه Rover نمود. شرکت BMW برند MINI را حفظ نمود، برند Land Rover را به Ford واگذار و بقایای امپراطوری Rover را به شرکت انگلیسی Phoenix Venture Holdings واگذار نمود که از آن پس به MG Rover تغییر نام یافت. در سال 2008 برندهای Jaguar و Land Rover از شرکت Ford خریداری و به مالکیت گروه Tata هند درآمد.
متاسفانه MG Rover هیچگاه به سوددهی نرسید. در ژوئن 2004 شرکت SAIC Motor وارد همکاری با MG Rover شد و در انتهای همان سال مقرر شد که با سرمایه گذاری 1 میلیارد پوندی شرکت SAIC Motor، هفتاد درصد سهام به SAIC Motor منتقل و تولید مشترک محصولات MG Rover در سایت هر دو شرکت در چین و انگلستان صورت گیرد ولی دولت چین مانع این سرمایه گذاری شد نهایتا شرکت SAIC Motor به خرید تکنولوژی Rover25 و Rover75 و نیز بخشی از شرکت Powertrain اکتفا نمود. از آنجایی که شرکت SAIC Motor نتوانسته بود برند Rover را خریداری کند، برند Roewe را در سال 2006 برای تولیدات داخلی لوکس خود (بر پلت فرم های Rover25 و Rover75) ایجاد نمود. محصولات برند Roewe در خارج از چین تحت برند MG صادر میشوند.
به علت مشکلات عدیده مالی و در کشمکش بین خریداران مختلف نهایتا در سال 2005 بقایای MG Rover به Nanjing Automobile Group واگذار شد. در سال 2007 شرکت Nanjing با SAIC Motor ادغام شد و از سال 2008 شرکت SAIC مقرر نحقیقاتی خود (SAIC Motor Technical Centre) را به Longbridge منتقل نمود و کارخانه Longbridge در سال 2010 مجددا احیا شد.
در حال حاضر طراحی و مهندسی کلیه خودروهای MG و Roewe در SMTC UK صورت گرفته ولی ساخت قطعات و مونتاژ در چین صورت میگیرد. حتی مدل های MG3 و MG6 که در انگلستان بفروش میرسند بصورت SKD وارد انگلیس شده و فقط مونتاژ موتور و سیستم تعلیق جلو و چرخها در کارخانه Longbridge صورت میگیرد چرا که هنوز خط رنگ و جوش کارخانه Longbridge فعال نشده است.
سلام من تقریبا 2ماه روی این ماشین تحقیق کردم و بعدش ثبت نام کردم واسه خرید.تو این رنج قیمت با این امکانات واقعا ماشین خوبیه البته با این پول ماشین های کارکرده زیادی میتونین بخرین ولی خب این ماشین صفرکیلومتر این قیمته و من اصلا سراغ ماشین کارکرده نمیرم چون واقعا نمیشه تشخیص داد که صاحبان قبلی چه بلایی سر ماشین اوردن.الان هم حدود 10 روز میشه که این ماشینو تحویل گرفتم و سوار میشم.واقعا ماشین خوش سواری جادارو کم مصرف وبی ازاریه.از نظر شتاب هم در حد ماشین1800 .فقط باید قلق گاز دادن به ماشین بیاد تو دستت اون وقت میفهمی که از چه شتاب خوبی برخوردار هستش.به نظرم کسانی که تو خرید این ماشین شک دارن اصلا دودل نباشن و برن سراغش چون بعد از خرید راضیتون میکنه.باتشکر از سایت خوبتون
من یک سال 350 دارم، 25000 تا باهاش راه رفتم، از شهر و اتوبان گرفته تا جادههای کوهستانی. کاملا راضی هستم. هندلینگ ماشین بسیار عالیه. با سرعتهای بالا می تونید به راحتی و بدون ترمز پیچها رو رد کنید حتی تا سرعت85 هم احساس بیش فرمانی نمیکنید. شتاب اولیه ماشین معمولیه (به خاطر اینکه وزن ماشین تو سرعت زیر 40 حس میشه) ولی شتابه ثانویه ماشین شما رو شگفت زده میکنه. تو سرعت 120 با خاموش کردن اور درایو به راحتی و مثل ماشینهای دوکلاچه معکوس می کشه و زیر 2 ثانیه سرعت به 145 می رسه به همین دلیل تو اتوبان با اعتماد به نفس بالایی رانندگی میکنید. اگه دنده رو بگذارید رو w ضریب تعویض دنده طوری تغییر میکنه که حداقل 15 درصد به قدرت ماشین اضافه میشه پس به راحتی سربالایی ها رو رد میکنید. تا بحال چهار بار رفتم نمایندگی برای سرویس دوره ای و تعویض چراغ. خدماتشون بد نبود. البته 5 روز طول کشید تا چراغ رو بیارند. به نظر من بهترین کمپکت سدان زیر 100 میلیونه.
این خودرو هنوز تولید میشود. در سایت فروش ترکیه و امارات هنوز موجود میباشد. اگر فرصت داشتید نگاهی به MG750. MG 950 هم بیندازید تا با سطح کار این خودرساز انگلیسی آشنا شوید.
ممنون از اطلاعاتی که همه دوستان تو این سایت گذاشتن. با جمع بندی بین نظرات، به خصوص نظر دارندگان mg350. دیروز یه کارکردشو خریدم. خودمو آماده کرده بودم یه ماشین شهری کم شتاب سوار شم. ولی انصافا این طور نبود. به راحتی در زمان بسیارکوتاه از سرعت 140 به 170 میرسیدم. این رو چند بار در شیب های مختلف اتوبان قم-کاشان امتحان کردم. شاید خیلی افراد به اعداد دقت کنند. ولی من این خودرو رو بنا به تجربیات دارندگان خریدم و از همگی ممنونم. کم خرج ترین خودروی ام جی و کم اصطحلاک ترین، بر اساس آمار تعمیرگاه مرکزی mg. بعد از خرید با یکی از دوستان در مجموعه آذین خودرو دیدار کردم. این شرکت رو دری و داشبورد و…. تمام قطعات داخلی خودروها را میسازد. با نگاه کارشناسی ایشان؛ این خودرو اگر هم خودرویی چینی باشد، کیفیت تولید نشان میدهد که ماشین آلات تولید اروپایی میباشد چرا که تکنولوژی تولید بالایی در آن استفاده شده که تریم داخلی خودرو را در سطح خودروهای کره ای بالا می آورد. من بعد از یک ماه این خرید رو انجام دادم و راضیم. لطفا کسانی که سوار این ماشین نشدند نظر ندهند. ممکن است کسی به دلیل نظرات کارشناسی شما گمراه شود. ممنون.
ام جی 350 بسیار اتومبیل خوب و اصلا قابل قیاس با خودروهای چینی نیست.من چهار ساله که دارمش و یک ریال خرج رو دستم نذاشته.نسبت به قیمیتش بسیار عالی هست.امکانات خوب سواری عالی طراحی زیبا و بسیار کم مصرف و کم اسطحلاکه خداوکیلی از سراتو سایپایی خیلی بهتره
احمدرضا
۱۶ بهمن ۱۳۹۳خیلی گزارش مختصری بود. این نوع گزارش نویسی اگه کسی بخواد میتونه بره سایت ایران ام جی از روی کاتالوگ های ارایه شده مطالعه کنه. مطالب اونجا که تازه مفصلتر هم هست از اینی که اینجا هست. لازمه که یک گزارش مفصلتر در موردش نوشته میشد در کنار بررسی معایب و مزایایی که داره.
احمدرضا
۱۶ بهمن ۱۳۹۳دوستان به نظرتون در مقایسه بین ام جی 350 و بسترن B50f کدام خریدش معقولتره ؟ چیزهایی که توی مقایسه این دو تا هست و به نظر من میرسه :
1- مقایسه قیمت : ام جی 86 میلیون ( البته به زودی 89 میلیون ) و بسترن 74 میلیون ( که اونم توی بازار دو سه میلیونی گرونتره). توی این مقایسه 12 میلیون بسترن ارزانتره و این مقایسه به نفع بسترنه
2- از نظر خدمات بعد از فروش ، ام جی 350 شبکه خدمات بعد از فروش گسترده ای نداره و توی خیلی از استانها اصلاً نمایندگی نداره. بسترن که توسط گروه بهمن ارایه میشه ظاهراً توی تمام استانها نمایندگی داره. پس توی این مقایسه هم بسترن جلوتره
3- از نظر ابعاد دو تا ماشین تقریباً توی یک رنج هستند فقط بسترن نزدیک به 10 سانتیمتر طول بیشتری داره و به تبع جادارتره که این مقایسه هم با کمی اختلاف به نفع بسترنه
4- از نظر قدرت موتور بسترن حدود 140 اسب بخار با گشتاور 172 نیوتن متر و ام جی 350 107 اسب بخار و گشتاور 135 نیوتن متر داره که باز هم بسترن بالاتره
5- از نظر تعداد ایربگ ام جی 6 ایربگ و بسترن 4 ایربگ داره که ام جی توی اینجا برتری داره
6- از نظر امتیاز توی تست تصادف ام جی از موسسه تست تصادف چین 5 ستاره و بسترن 4 ستاره داره که برتری با ام جیه
7-ام جی دارای ترمز کمکی BA و سیستم پایداری خودرو بر سر پیچ ها(CBC) هست که اینارو بسترن نداره و تبعاً برتری با ام جی میشه
8- سیستم TCS توی بسترن وجود داره که به نظر توی ام جی نیست که برتری با بسترن میشه
9- بسترن کروز کنترل داره که ام جی نداره که برتری با بسترن میشه
10- ام جی مانیتور داره که بسترن نداره. برتری با ام جی میشه
11- توی مشخصات ام جی نوشته شده : تجهیز موتور به سیستم های Bi Thermostat ،VTI جهت کاهش مصرف سوخت – که نمیدونم این چیه و توی بسترن ظاهراً نداره و تبعاً برتری با ام جی میشه
12- دوربین دید عقب توی ام جی هست که توی بسترن نیست. برتری با ام جی میشه
13- توی مشخصات ام جی بازشدن اتوماتیک درب ها و قطع سیستم سوخت رسانی هنگام بروز حادثه ذکر شده که توی بسترن نیست ظاهراً توی این مورد برتری با ام جیه
14- حرکت برقی صندلی راننده توی شش جهت توی بسترن هست که توی ام جی نیست. برتری با بسترن میشه
اینها مواردی بود که تونستم به عنوان یک آدم غیرحرفه ای در بیارم. مطمئناً یک آدم حرفه ای بهتر میتونه این مقایسه رو انجام بده. برخی موارد مهم اصلاً نمیتونم مقایسه کنم مثل مقایسه بین گیربکس این دو ماشین که ظاهرا بسترن گیربکس خوبی داره ولی ام جی نمیدونم چه وضعی داره. در مورد آپشن هم بعضا ام جی جلوتره، بعضی از آپشنها با یک قیمت نه چندان زیاد میشه روی بسترن هم سوار کرد. مثل مانیتورف دوربین عقب و موارد مشابه. ولی به هر حال به نظر میرسه که ام جی از نظر اپشن جلوتر از بسترن قرار بگیره
به هر حال برای یک آدمی که به همه چیز ماشین به صورت متوازن اهمیت بده فکر میکنید خرید کدوم یکی از این دو ماشین منطقیتره ؟ ( مهمترین ایرادی که به شخصه در مورد ام جی میبینم نبودن نمایندگی اون توی شهر ماست که باعث میشه نتونم خیلی بهش فکر کنم ولی فرض کنید که مشکل نمایندگی هم رفع بشه)
علیرضا
۱۶ بهمن ۱۳۹۳دوست عزیز دلیل ارزونتر بودن بستورن نسبت به ام جی 350 و جیلی اینه که بستورن توی ایران مونتاژ میشه. در نتیجه تعرفه وارداتش بسیار کمتره. اما ام جی و جیلی به صورت وارداتی هستند که طبعا تعرفه بالاتری بهشون تعلق میگیره.
در مورد مقایسه بین بستورن و ام جی 350 هم اکثر مواردی که گفتین درست بود. البته من فکر میکنم که ام جی 350 (حداقل توی بعضی از مدلاش) کروز کنترل هم داره.
نکته بعدی اینه که بزرگترین نقطه ضعف 350 گیربکس اونه که یک گیربکس 4 سرعته مجهز به یک اور درایو هستش. در حالی که بستورن گیربکس 6 دنده داره که خیلی از اون بهتره.
اما یه مورد مهم رو فراموش کردین. بحث کیفیت. قطعا همه قبول دارند که ام جی در بحث کیفیت نه تنها از همه چینی ها به مراتب بالاتره، بلکه حتی قابل مقایسه با کره ایهاست. اما بستورن هنوز چیز زیادی از خودش نشون نداده و معلوم نیست چه کیفیتی داشته باشه. البته هم شرکت فاو و هم بهمن هر دو شرکت های معتبری هستند. اما بعید میدونم کیفیت طراحی فاو در حد ام جی و کیفیت مونتاژ بهمن در حد سایک موتورز باشه.
به نظر من بهتره ام جی 350 با هیوندای اکسنت و کیا ریو جدید مقایسه بشه که همگی موتور 1500 سی سی دارن و قابلیت های مشابهی دارن.
محمدرضا ♥BMW♥
۱۶ بهمن ۱۳۹۳شما ام جی رو نباید با بسترن مقایسه کنید…من اگه داشته باشم حتما 350 رو میگیرم.
road
۱۶ بهمن ۱۳۹۳مقایسه برند قدیمی انگلیسی با برند چینی زیاد کار جالبی نیست
احمدرضا
۱۶ بهمن ۱۳۹۳دوستان چرا نباید این دو با هم مقایسه بشن ؟ هر دو تقریباً توی یک رنج قیمت و با یک محدوده از امکانات هستند. صرف اینکه ام جی اصلیت انگلیسی داره به نظرم نشانه برتری مطلقش نمیشه. باید با دلیل و منطق مقایسه کرد. ام جی 350 تست تصادف اروپا نداره و برخلاف ام جی 3 و ام جی 6 مجوز ورود به بازار اروپا نداره. عملاً هر دو چینی هستند و البته به نظر میرسه که هر دو هم مرغوب باشند. برند فاو توی چین یک برند با سابقه است هر چند که از برند ام جی اعتبار کمتری داره ولی به هر حال به اندازه کافی در حد یک برند چینی اعتبار داره. جالبه توی بازار چین بسترن یک مقدار اندک از ام جی 350 گرانتره. ام جی 350 124700 یوان و بستورن b50 ( و نه در نسخه فیس لیفت شده b50f که قاعدتاً باید گرانتر هم باشه) به قیمت 125800 یوان فروش میره. با این اوصاف تصور من اینه که برند بستورن به طور جدی رقیب ام جی 350 است خصوصاً توی ایران که به قیمت 12 میلیون ارزانتر از ام جی فروش میره. ضمن اینکه میشه با حدود دو میلیون آپشنهای خوبی روی این ماشین پیاده کرد و ضعف نسبیش توی آپشن در برابر ام جی را جبران کرد ( با اضافه کردن مواردی مثل دوربین عقب، مانیتور، نویگیشن).
در آخر تاکید میکنم که من نمیگم که بستورن ماشین بهتریه چون واقعاً اطلاعات فنی لازم در این مورد را ندارم ولی به نظرم دوستانی که میگن ام جی بهتره باید مستندتر استدلال کنند و نه فقط با تکیه به اسم برند.
مهران
۱۶ بهمن ۱۳۹۳از نظر استایل (زیبایی )متاسفانه این مدل از MG نسبت به شوالیه یا MG6 یا کانسبت های عرضه شده از MG پیشرفتی محسوب نشده که به مراتب ضعیف تر است.حتا در قیاس با بعضی رقبای چینی مثل جیلی و جی 5 جک و بسترن بی 50 و حتی کیا سراتو نسل قدیم هم استایل ضعیف تری دارد.
در مورد عملکرد و کیفیت هم در رده متوسطی قرار میگیرد و من با علیرضا موافقم که رقیب هیوندای اکسنت میتونه باشه. کیا ریو جدید البته زیبا تره.
شرکت ام جی ظرفیتهای مناسبی داره که اونو از رقبای هموطنش بالاتر قرار بده البته رقبای چینی با سرعتی بسیار در حال پیشرفت هستند و این کارو براش سخت کرده.
بنده خدا
۱۶ بهمن ۱۳۹۳سلاموام جی 550از همه ام جی ها خوشگلتر بوده.نمیدونم شاید چون ام جی6 رو تو حاشیه میبره وارداتش متوقف شده….ولی به شخصه جک غول کش رو به این دوتا ترجیح میدم…59 تومن جک در مقابل79 تومن بسترن جدید و هشتاد و خوردی ام جی………بازم جک غولکش……………………………..
نریمان
۱۶ بهمن ۱۳۹۳سلام به همگی
وقتی صحبت از برند ام جی میشود و پای خودروهای ۵۵۰ و ۳۵۰ به میان میاد اکثرا به اشتباه سریعا به سراغ محصولات چین میروند که در حال حاضر برخی محصولاتش درخور توجه هست :
۱- دلیل تفاوت در نام گذاری چیست ؟ مثلا ام جی ۳،۵،۶ داریم سپس ۳۵۰ ، ۵۵۰ ؟
۲- آیا ام جی ۳۵۰ متعلق به برند ام جی هست ؟
جواب :
شرکتهای روور و ام جی در سال ۱۹۸۵ با هم خواهرخوانده شدند و در سال ۱۹۹۰ و رسما ۱۹۹۴ ، بعنوان گروه ام جی – روور با BMW جوینت شدند تا سال ۲۰۰۰ ، این مشارکت با تلفیقی از تجارب مهندسی هر شرکت منجر به خلق پلتفورم بی ام دبلیو سری Z ، روور ۷۵ و سیستم تعلیق اسپرت z شد . گروه ام جی روور در ادامه به مشارکت خود ادامه دادند تا سال ۲۰۰۵ که رسما روور اعلام ورشکستگی کامل کرد و شرکت نانجینگ با تمام شرایط حقوقی شرکت روور را خرید و به رووی تغییر نمود و کل دانش شرکت با خط تولیدش به چین منتقل شد ، محصولات ام جی به صورت حرفی و عددی تک رقمی و محصولات روور بصورت سه رقمی تولید میشد . بدلیل مشترک بودن دانش مهندسی ، شرکت نانجیینگ درخواست خرید ام جی را مطرح که مورد پذیرش واقع نشد ، این مذاکرات دو سال بطول انجامید و نانجینگ زیر مجموعه سایک چین قرار گرفت و در نهایت شرکت سایک با قیمت ۴۵۰ میلیون پوند ، توانست به عنوان سرمایه گذار و سهامدار ارشد وارد مجموعه ام جی شده و در نهایت شرکت ام جی در قالب شرکت اقماری سایک شد. بدین ترتیب در سال ۲۰۰۸ ، خط تولید ام جی به چین منتقل ولی دفتر مرکزی و مهندسی آن در همان بیرمنگام با حفظ کلیه حقوق ام جی ثابت ماند .
بدلیل طراحی مشترک روور ۷۵ ، مهندسی مجدد توسط تیم مهندسی ام جی انجام و رووی ۵۵۰ ( روور ۵۵۰ ) در چین تولید شد ، بدلیل سیاست های سایک ، مقرر شد محصولات رووی که بر پایه مهندسی ام جی انجام میشود ، جهت صادرات به بازارهای جهانی از نام ام جی استفاده کند تا به پشتوانه نام ام جی ، بتواند نام رووی را معرفی نماید ، رووی ۵۵۰ و ۳۵۰ کاملا پشتوانه مهندسی ام جی را دارند ولی در شرکت رووی تحت مهندسان روور ( الان استخدام رووی هستند ) ساخته میشود . اما محصولات اصلی ام جی همان ام جی ۳ ، ۵ ، ۶ و جی اس هست که کاملا توسط مهندسان انگلیسی در بیرمنگام انجام و تحت نظارت بازرسان ام جی در چین مونتاژ میشود . به همین دلیل ، ام جی ۳ و ۶ پس از تایید نهایی ام جی انگلیس ، به راحتی وارد بازار سخت گیر انگلیس شد.
REZA
۲۵ بهمن ۱۳۹۳قیمت های ام جی عالیه
رميس
۱۰ اسفند ۱۳۹۳مصرف بستورن خیلی بالاست …
امین
۲۵ اسفند ۱۳۹۳آقای نریمان عزیز و دیگر دوستان سلام
دوست عزیز آقای نریمان من مطالب شما رو خوندم و ممنون از راهنمایتون امیدوارم که این موضو همچنان ادامه داشته باشه و پاینده باشید به همراه دیگر دوستان.
من یه ام جی 350 2014 رو فردا از نمایندگی تحویل میگرم.من قبلا از نظرات دوستان استفاده کردم و ام جی 350 رو انتخواب کردم چون پولم به ام جی 6 نرسید.اما یه سری موارد هست که میخواستم بدونم و نماینده فروش(طبق عادت نمایندگی های ایرانی) جواب درست و معقولی به من ندادن.یکی اینکه خودروی 350 که ظاهرا خودروی قابل قبولی هست چرا کروز کنترل نداره در حالی که ام جی 3 با اینکه قیمت پایین تری داره اما این آپشن رو داره! و اینکه آیا این مورد در ام جی 350 به صورت آپشنال هست یا اینکه کلا قابل نصب نیست؟؟
دوم اینکه آیا لوازم مصرفی ام جی به راحتی پیدا میشه یا اینکه واسه یه لنت ترمزش باید تا ناکجا آباد بریم؟
سوم اینکه کسی از دوستان تا به حال نویگیشن رو درست کرده یا نه چون نمایندگی به من گفت تا اسفند93 حل میشه که ظاهرا نشده !!
آخرم اینکه من واقعیت تا به حال ماشین دنده اتومات نداشتم و اولین باره که این مدل رو سوار میشم و هیچ گونه اطلاعاتی در مورد نحوه درست نگهداریش ندارم.
اگه هم دوستان لطف کنن و مواردی رو که در جهت بهبود عملکرد استفاده از این خودرو میدونن رو به بنده انتقال بدن واقعا ممنون میشم.
من با اجازه مدیر سایت ایمیلم رو همین جا میزارم که اگه دوستی تونست منو راهنمایی کنه و واقعا ممنون میشم ازش
amin.sazandeh@gmail.com
منصور
۱۲ فروردین ۱۳۹۴آقا امین مبارکت باشه، به امید خدا منم در آینده نزدیک یکی خواهم گرفت.
MG350 در هیچ مدلش کروز کنترل نداره. البته اگه بصورت فابریک براش طراحی کنند که عالی میشه.
در مورد GPS و قطعات یدکی اطلاعی ندارم.
در مورد گیربکس اتوماتیک 4 دنده ای MG350:
حالت P برای پارک استفاده میشه (موتور خاموش). حالت R دنده عقب.
حالت N خلاص، برای توقف طولانی مدت (موتور روشن) و نیز جهت بکسل کردن خودرو (اگرچه توصیه نمیشه خودروهای گیربکس اتوماتیک رو در مسیرهای طولانی بکسل کنید).
حالت D یا درایو برای رانندگی اتوماتیک از دنده 1-4
حالت 2 فقط شامل دنده 1 و 2 میشه که برای سربالایی و سراشیبی ها استفاده میشه.
حالت L فقط دنده 1 هستش که برای سربالایی های خیلی تند استفاده میشه.
برای معکوس کشیدن فقط کافیه پاتو روی پدال گاز فشار بدی، چقدر؟ به مرور زمان دستت میاد، فقط باید سریع اینکارو انجام بدی که گیربکس متوجه نیاز به دنده معکوس بشه
(آهسته آهسته نباید پدال رو بدی پایین) اگه خواستی دو دنده معکوس بکشی (مثلا از 4 به 2) کافیه پدال گاز رو یکدفعه تا ته بچسبونی. گاز رو که زیر پات شل کنی دنده خودش سبک میشه مگه اینکه حالت اسپورت رو انتخاب کرده باشی. ترسی از معکوس کشیدن نداشته باش، گیربکس هوشمنده و هیچوقت تو دنده ای که مناسب اون سرعت نباشه نمیره و اگه هم سرعت بیش از حد توان یک دنده خاص افزایش پیدا کنه اتوماتیک وار دنده سبک تر انتخاب میشه.
در حال حرکت میتونی بین حالت های D و 2 و L دنده رو تغییر بدی مثلا تو کفی و در حالت D در حال حرکتی و به سربالایی تندی میرسی، دنده رو به حالت 2 تغییر میدی و اگه خیلی تند بود به حالت L ولی در حال حرکت به حالت N و تحت هیچ شرایطی به R نرو.
دکمه OD یا همان OverDrive برای کاهش دور موتور و در نتیجه مصرف سوخت استفاده میشه.
وقتی خاموشش کنی (علامت OD Off) ماشین حداکثر تا دنده 3 سبک میکنه و به دنده 4 نمیره.
مثلا وقتی داری با سرعت تو بزرگراه یا اتوبان تردد میکنی و به قسمت شیب دار میرسی برای جلوگیری از سبک شدن دنده میتونی OD رو خاموش کنی تا ماشین کم نیاره و برعکس تو کفی ها روشنش کن تا سبکترین دنده جهت کاهش مصرف سوخت انتخاب بشه
دکمه کنار دنده شامل حالت Sport جهت رانندگی پر شتاب که دنده تو دور موتور بالاتری تعویض میشه) و حالت زمستانی که در شرایط لغزنده بودن جاده استفاده میشه و از سبک شدن دنده و افزایش ناخواسته سرعت جلوگیری میکنه.
فقط میمونه یه نکته چالش برانگیز:
آیا باید در توقف های کوتاه مدت (مثلا پشت چراغ قرمز) دنده رو از حالت D به حالت N تغییر داد؟
خیلی در این باره تحقیق کردم ولی بی نتیجه بود.
یه سری منابع میگن ماندن در حالت D مصرف سوخت رو بالا میبره و یه سری دیگه میگن انقدر ناچیزه که مهم نیست
یه سری منابع میگن ماندن در حالت D به مجموعه گیربکس و احتمالا ترمز فشار زیادی میاره و یه سری دیگه این قضیه رو نفی میکنند
متاسفانه معمولا در دفترچه خودروها هم اطلاعات کافی در این باره ذکر نمیشه.
البته در برخی گیربکس های اتوماتیک (مثل AISIN AW 55-50) در حالت D و توقف کامل و نگه داشتن پدال ترمز، بطور اتوماتیک بعد از دو ثانیه گیربکس خلاص خواهد شد!
حالا چه کار کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خلاص کنیم؟ بعد از چند ثانیه توقف؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منصور
۱۲ فروردین ۱۳۹۴چند نکته جا موند
در مورد پارک خودروی گیربکس اتوماتیک:
پس از توقف کامل و درحالی که پدال ترمز رو زیر پا نگه داشتی
ابتدا ترمز دستی رو کشیده (تو سطح شیب دار بطور کامل بالا کشیده شه)، سپس دنده رو در حالت P قرار داده، پا رو از روی پدال ترمز برداشته و موتور رو خاموش کن.
اگه قبل از بالا کشیدن ترمز دستی دنده رو در حالت P قرار بدی و بعدش دستی رو بکشی، ,وزن ماشین روی گیبرکس میوفته که میتونه باعث قفل شدن گیربکس و در دراز مدت آسیب دیدن گیربکس بشه. اگه هم ماشین رو پارک کردی و موقع استارت مجدد دیدی دنده از حالت P خارج نمیشه یعنی گیربکس قفل کرده، نحوه آزاد سازی قفل گیربکس تو دفترچه راهنما بطور کامل توضیح داده شده.
موقع روشن کردن هم باید گیربکس در یکی از حالت های P یا N باشه، در حالت های دیگه روشن نمیشه. برای روشن کردن پس از انتخاب حالت P یا N، ابتدا پا رو روی پدال ترمز گذاشته، استارت بزن، ترمز دستی رو بخوابون و دنده رو در حالت R یا D (در سربالایی 2 یا L) قرار بده
شهاب
۸ مرداد ۱۳۹۴کسانی که با مشکل عقب امدن خودرو در سر بالایی را دارند، می توانند گیربکس را در حالت w یا همان زمیتان قرار بدهند.
منصور
۱۲ فروردین ۱۳۹۴برند انگلیسی MG متعلق به William R Morris در سال 1920 شروع به فعالیت نمود. مالکیت MG از سال 1935 به Morris Motors واگذار شد. در سال 1952 Morris Motors و Austin Motors ادغام شدند و British Motor Corporation را تاسیس نمودند. این شرکت تولید محصولات برندهای MG و Austin را ادامه داد و از سال 1959 برند MINI (تولید کننده مینی ماینر) را برای محصولات کوچک خود برگزید.
برند انگلیسی Jaguar از سال 1922 تولیدات خود را با نام تجاری Swallow Sidecar Company آغاز نمود و بعد از جنگ جهانی دوم نام آن به Jaguar تغییر یافت. این برند در سال 1966 با British Motor Corporation ادغام شد و بدین ترتیب British Motor Holdings شکل گرفت.
برند انگلیسی Rover در سال 1878 پا به عرصه وجود نهاد. این برند در ابتدا تولید کننده چرخ خیاطی و سپس دوچرخه بود. در سال 1883 اولین سه چرخ، در سال 1888 یک نمونه خودروی برقی و در سال 1902 اولین موتورسیکلت خود را تولید نمود و از سال 1904 شروع به تولید خودرو نمود که Land Rover از افتخارات این برند است. این برند تا سال 1967 فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشت تا اینکه سهام آن به Leyland Motor Corporation واگذار شد.
در سال 1968 LMC با BMH ادغام شد و British Leyland Motor Corporation BLMC شکل گرفت (1968) و این چنین بود که برندهای Jaguar، Rover، MG، MINI، Leyland و Austin زیرمجموعه یک شرکت واحد به فعالیت خود ادامه دادند.
شرکت BLMC نیز فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشت. این شرکت در سال 1975 در مسیر ورشکستگی قرار گرفت و نهایتا تحت حمایت دولت انگلیس و با سرمایه گذاری 140 میلیون پوندی وزارت صنعت این کشور جان دوباره ای گرفت. از اوایل دهه 1980 شرکت هوندای ژاپن نیز اقدام به سرمایه گذاری 20 درصدی در British Leyland نمود.
از سال 1982 BL به Austin Rover Group و از سال 1986 به Rover Group تغییر نام یافت و برند Austin رسما منحل شد. برند Jaguar از سال 1984 مجددا مستقل شد (هرچند نهایتا در سال 1989 به مالکیت Ford درآمد) و در سال 1987 بخش خودروهای سنگین Leyland با شرکت هلندی DAF ادغام و Leyland DAF تاسیس شد.
در سال 1988 Rover Group خصوصی سازی شد و به British Aerospace فروخته شد.
در سال 1994 شرکت BMW برای گسترش خود اقدام به خریداری کل سهام گروه Rover کرد ولی 6 سال بعد (سال 2000) به علت عدم سوددهی اقدام به فروش گروه Rover نمود. شرکت BMW برند MINI را حفظ نمود، برند Land Rover را به Ford واگذار و بقایای امپراطوری Rover را به شرکت انگلیسی Phoenix Venture Holdings واگذار نمود که از آن پس به MG Rover تغییر نام یافت.
در سال 2008 برندهای Jaguar و Land Rover از شرکت Ford خریداری و به مالکیت گروه Tata هند درآمد.
متاسفانه MG Rover هیچگاه به سوددهی نرسید. در ژوئن 2004 شرکت SAIC Motor وارد همکاری با MG Rover شد و در انتهای همان سال مقرر شد که با سرمایه گذاری 1 میلیارد پوندی شرکت SAIC Motor، هفتاد درصد سهام به SAIC Motor منتقل و تولید مشترک محصولات MG Rover در سایت هر دو شرکت در چین و انگلستان صورت گیرد ولی دولت چین مانع این سرمایه گذاری شد نهایتا شرکت SAIC Motor به خرید تکنولوژی Rover25 و Rover75 و نیز بخشی از شرکت Powertrain اکتفا نمود. از آنجایی که شرکت SAIC Motor نتوانسته بود برند Rover را خریداری کند، برند Roewe را در سال 2006 برای تولیدات داخلی لوکس خود (بر پلت فرم های Rover25 و Rover75) ایجاد نمود. محصولات برند Roewe در خارج از چین تحت برند MG صادر میشوند.
به علت مشکلات عدیده مالی و در کشمکش بین خریداران مختلف نهایتا در سال 2005 بقایای MG Rover به Nanjing Automobile Group واگذار شد. در سال 2007 شرکت Nanjing با SAIC Motor ادغام شد و از سال 2008 شرکت SAIC مقرر نحقیقاتی خود (SAIC Motor Technical Centre) را به Longbridge منتقل نمود و کارخانه Longbridge در سال 2010 مجددا احیا شد.
در حال حاضر طراحی و مهندسی کلیه خودروهای MG و Roewe در SMTC UK صورت گرفته ولی ساخت قطعات و مونتاژ در چین صورت میگیرد. حتی مدل های MG3 و MG6 که در انگلستان بفروش میرسند بصورت SKD وارد انگلیس شده و فقط مونتاژ موتور و سیستم تعلیق جلو و چرخها در کارخانه Longbridge صورت میگیرد چرا که هنوز خط رنگ و جوش کارخانه Longbridge فعال نشده است.
منابع:
http://en.wikipedia.org/wiki/Rover_Company
http://en.wikipedia.org/wiki/MG_Cars
http://en.wikipedia.org/wiki/MG_Rover_Group
http://en.wikipedia.org/wiki/Roewe
http://en.wikipedia.org/wiki/Tata_Group
http://en.wikipedia.org/wiki/Powertrain_Ltd
http://en.wikipedia.org/wiki/Roewe_350
http://en.wikipedia.org/wiki/British_Motor_Corporation
http://en.wikipedia.org/wiki/Longbridge_plant
http://www.saicmotor.co.uk/model.aspx?page=7
علي
۲۲ فروردین ۱۳۹۴سلام ام جی 350 خریدم درجه اب رو 4 مونده پایین نمباد ختی خاموش
محمد
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴من هفته ی پیش یکی تحویل گرفتم فکر نمیکردم اینقد خوب عالی باشه واقعا راضیم توی خریدش تردید نکنید مرسی.
هومن
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴من این ماشین رو تازه گرفتم.بسیار ماشین خوب و نرمی هست.کار با over drive و حالت اسپورت و غیره این ماشین دست کسی که سوارش هست بیاد واقعا ماشین خوبی هست.
mahan
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴سلام
من تقریبا 2ماه روی این ماشین تحقیق کردم و بعدش ثبت نام کردم واسه خرید.تو این رنج قیمت با این امکانات واقعا ماشین خوبیه البته با این پول ماشین های کارکرده زیادی میتونین بخرین ولی خب این ماشین صفرکیلومتر این قیمته و من اصلا سراغ ماشین کارکرده نمیرم چون واقعا نمیشه تشخیص داد که صاحبان قبلی چه بلایی سر ماشین اوردن.الان هم حدود 10 روز میشه که این ماشینو تحویل گرفتم و سوار میشم.واقعا ماشین خوش سواری جادارو کم مصرف وبی ازاریه.از نظر شتاب هم در حد ماشین1800 .فقط باید قلق گاز دادن به ماشین بیاد تو دستت اون وقت میفهمی که از چه شتاب خوبی برخوردار هستش.به نظرم کسانی که تو خرید این ماشین شک دارن اصلا دودل نباشن و برن سراغش چون بعد از خرید راضیتون میکنه.باتشکر از سایت خوبتون
مرتصی
۲۳ خرداد ۱۳۹۴من یک سال 350 دارم، 25000 تا باهاش راه رفتم، از شهر و اتوبان گرفته تا جادههای کوهستانی. کاملا راضی هستم. هندلینگ ماشین بسیار عالیه. با سرعتهای بالا می تونید به راحتی و بدون ترمز پیچها رو رد کنید حتی تا سرعت85 هم احساس بیش فرمانی نمیکنید. شتاب اولیه ماشین معمولیه (به خاطر اینکه وزن ماشین تو سرعت زیر 40 حس میشه) ولی شتابه ثانویه ماشین شما رو شگفت زده میکنه. تو سرعت 120 با خاموش کردن اور درایو به راحتی و مثل ماشینهای دوکلاچه معکوس می کشه و زیر 2 ثانیه سرعت به 145 می رسه به همین دلیل تو اتوبان با اعتماد به نفس بالایی رانندگی میکنید. اگه دنده رو بگذارید رو w ضریب تعویض دنده طوری تغییر میکنه که حداقل 15 درصد به قدرت ماشین اضافه میشه پس به راحتی سربالایی ها رو رد میکنید. تا بحال چهار بار رفتم نمایندگی برای سرویس دوره ای و تعویض چراغ. خدماتشون بد نبود. البته 5 روز طول کشید تا چراغ رو بیارند. به نظر من بهترین کمپکت سدان زیر 100 میلیونه.
محمد
۱۶ مرداد ۱۳۹۴این ماشین از نظر طراحی خیلی ساده است ولی از نظر استهلاک بسیار کم خرج است
علي
۲ مهر ۱۳۹۴سلام
کسی خبر داره چرا دیگه تولید نمیشه
سعید
۲۳ بهمن ۱۳۹۴این خودرو هنوز تولید میشود.
در سایت فروش ترکیه و امارات هنوز موجود میباشد.
اگر فرصت داشتید نگاهی به MG750. MG 950 هم بیندازید تا با سطح کار این خودرساز انگلیسی آشنا شوید.
سعید
۲۳ بهمن ۱۳۹۴ممنون از اطلاعاتی که همه دوستان تو این سایت گذاشتن. با جمع بندی بین نظرات، به خصوص نظر دارندگان mg350. دیروز یه کارکردشو خریدم.
خودمو آماده کرده بودم یه ماشین شهری کم شتاب سوار شم. ولی انصافا این طور نبود. به راحتی در زمان بسیارکوتاه از سرعت 140 به 170 میرسیدم. این رو چند بار در شیب های مختلف اتوبان قم-کاشان امتحان کردم.
شاید خیلی افراد به اعداد دقت کنند. ولی من این خودرو رو بنا به تجربیات دارندگان خریدم و از همگی ممنونم.
کم خرج ترین خودروی ام جی و کم اصطحلاک ترین، بر اساس آمار تعمیرگاه مرکزی mg.
بعد از خرید با یکی از دوستان در مجموعه آذین خودرو دیدار کردم. این شرکت رو دری و داشبورد و…. تمام قطعات داخلی خودروها را میسازد. با نگاه کارشناسی ایشان؛ این خودرو اگر هم خودرویی چینی باشد، کیفیت تولید نشان میدهد که ماشین آلات تولید اروپایی میباشد چرا که تکنولوژی تولید بالایی در آن استفاده شده که تریم داخلی خودرو را در سطح خودروهای کره ای بالا می آورد.
من بعد از یک ماه این خرید رو انجام دادم و راضیم.
لطفا کسانی که سوار این ماشین نشدند نظر ندهند. ممکن است کسی به دلیل نظرات کارشناسی شما گمراه شود.
ممنون.
محمد
۶ شهریور ۱۳۹۶ام جی 350 بسیار اتومبیل خوب و اصلا قابل قیاس با خودروهای چینی نیست.من چهار ساله که دارمش و یک ریال خرج رو دستم نذاشته.نسبت به قیمیتش بسیار عالی هست.امکانات خوب سواری عالی طراحی زیبا و بسیار کم مصرف و کم اسطحلاکه
خداوکیلی از سراتو سایپایی خیلی بهتره