بارها پیشآمده که در مشاورههای خرید خودرو به افراد گوناگون، از برند ام جی نامبردهام. چه مدل ۶ آن و چه مدل GS؛ اما آنچه پایهٔ ثابت صحبتها و توصیهها و بهطورکلی، بحثهای محافل خودرودوستان در مورد این برند است، برچسب ملیت سازندهای است که باید روی این خودروساز بخورد. برچسبی که نشاندهندهٔ کیفیت ساخت و توصیفکنندهٔ قابلیتهای هر خودرویی خواهد بود و بهطورکلی، عیار خودرو را تعیین خواهد کرد.
در روزهای ابتدایی دومین ماه فصل زمستان، در یک روز سرد آفتابی، فرصتی دست داد تا مفصل به بررسی یک دستگاه MG6 مدل ۲۰۱۲ بپردازیم تا بعد از گذراندن ۷۰ هزار کیلومتر پیمایش زیردست دو رانندهٔ متفاوت، پتانسیلهای این خودرو را یک محک اساسی بزنیم.
ارزش
این خودرو هماکنون با کارکردهای متفاوت، با رده قیمتی ۷۵ میلیون تا ۱۰۰ میلیون فروخته میشود که مدل فیسلیفت شدهٔ ۲۰۱۶ آن همگی بالای ۱۰۰ میلیون تومان قیمت دارند. این ردهٔ قیمتی برای خودرویی در نظر گرفتهشده که راننده را با آپشنهای جذابی چون سیستم تهویهٔ دو ناحیهای با دریچهٔ مجزا برای سرنشینان عقب، گرمکن صندلیهای جلو، تنظیم برقی صندلیهای راننده در ۶ جهت به همراه تنظیم گودی کمر، کروز کنترل با قابلیت تغییر میزان سرعت تعیینشده در حین فعال بودن، سانروف دوحالته برقی به همراه جا عینکی بر روی سقف، یک محفظهٔ خنککننده در کنسول خودرو، پدلهای شیفتر دنده در پشت فرمان، برفپاککنهای هماهنگ با سرعت خودرو و همچنین پوشش چرم برای صندلیها و فرمان خودرو احاطه میکند. اینها همه برای یک خودروی مدل ۲۰۱۲ لبخند رضایت را برای صاحب آن به ارمغان میآورد.
اما همهٔ آپشنها هم این نیست؛ این خودرو مجهز به دو کیسه هوا برای سرنشینان جلو و دو ردیف کیسه هوای پردهای است. مجهز است به سیستم ترمز ABS، سیستم کمکی ترمز EBA، توزیع الکترونیکی ترمز EBD، همچنین سیستم باز شدن دومرحلهای درب خودرو جهت امنیت بالاتر سرنشین خودرو، آپشن هایی که ضریب ایمنی سرنشینان این خودرو را بالا میبرد. وجود سیستم کنترل الکترونیکی پایداری DSC و سیستم کنترل کشش TCS، به ما وعدهٔ یک رانندگی اسپرت جذاب را میدهد! تمامی این موارد به این معنی است که در این خودرو نسبت به رقم پرداختی، نه آش بلکه پلوی خوبی خواهیم خورد!
کابین
طراحی خارجی خودرو کاملاً برای همهٔ ما آشناست و نکتهٔ خاص و جدیدی برای گفتن ندارد. پس بدون فوت وقت و با یک ورانداز کلی بیرون خودرو، آزمایش را با بررسی کابین آغاز میکنیم.
کیفیت متریال استفادهشده، در قسمتهای بالایی داشبورد، انتظارات را برآورده کرده و داشبورد در قسمتهای فوقانی توپر و باکیفیت است و پس از گذشت شش سال، تغییری در رنگ و کیفیت آن مشاهده نکردیم. جنس پلاستیک کارشده برای دکمههای سیستم صوتی و ادوات سیستم تهویه و همچنین کنترلرهای روی فرمان نیز کاملاً درخور بوده و هیچگونه کدری و رنگرفتگی در آنها مشاهده نکردیم. در قسمتهایی چون پدل شیفتر پشت فرمان و دستگیرهٔ درها نیز از آلومینیوم خوبی استفادهشده است؛ اما آنچه کمی به مذاق خوش نمیآید، پلاستیکهای بهکاربرده شده در بخشهای پایینی داشبورد و همچنین طرح فلز روی داشبورد است؛ اما از آن ناخوشایندتر کیفیت چرم دور فرمان است که افت کیفیت آشکاری داشته و نگارنده بهمحض قرار گرفتن در پشت فرمان آن را احساس کردم. درمجموع ازاینجهت کمی پایینتر از خودروهایی چون الانترای ۲۰۱۲ و مزدا ۳ ۲۰۱۲ قرار میگیرد. البته در رقابت با سراتوی مونتاژ داخل کم نخواهد آورد.
این خودرو اما چند ویژگی دارد که مخصوص خودروهای یک کلاس بالاتر آن است. یکی از این ویژگیها، صندلیهای آن هم در جلو و هم در عقب است. طراحی صندلیهای جلوی آن بسیار حرفهای بوده و بدن را برای یک رانندگی تندوتیز نسبت به رقبا خیلی خوب حفظ میکند. همچنین از راحتی و نرمی خوبی برخوردار بوده و راننده بههیچوجه در میانمدت بر روی آن احساس خستگی نمیکند. چرم صندلیها نیز از کیفیت قابل قبولی پس از ۷۰ هزار کیلومتر کارکرد برخوردارند. صندلیهای عقب نیز راحت بوده و سطح حمایت آنها از بدن سرنشین در این کلاس خوشایند است. در جلوی خودرو ازلحاظ فضای پا و سر به مشکلی برنخواهید خورد. نکتهٔ جالب در قسمت عقب خودرو است که باوجود فستبک بودن و شیب سقف خودرو به سمت عقب، فضای کافی و راحت برای یک فرد بزرگ جثه با ۱۸۰ سانتیمتر قد وجود خواهد داشت؛ چه برای سر و چه برای زانوان. فضای پاها نیز در زیر صندلیهای جلو برای سرنشینان عقب مناسب بوده و در عقب احساس ناراحتی نخواهید کرد.
تجربهٔ رانندگی
خب، از مشخصات و بررسیهای ظاهری بهاندازهٔ کافی گفتیم. قدری از تجربهٔ گذراندن چند ساعت با این خودرو صحبت کنیم. همانطور که گفته شد، این خودرو ۷۰ هزار کیلومتر مسیر شهری و برونشهری را از سال ۲۰۱۲ تاکنون گذرانده است. این میزان کارکرد برای یک خودروی پنجساله مناسب است؛ اما مالک خودرو آنچنان به وضعیت خودرو رسیدگی دقیق نمیکند. زیر کاپوت این خودرو، یک پیشرانهٔ حجم متوسط ۱.۸ لیتری قرارگرفته که برای بازدهی بالاتر و همزمان دست یافتن به مصرف کمتر، برای آن یک توربوشارژ در نظر گرفتهشده است که نسبت هوا به سوخت را برای احتراق بهتر و با شدت بیشتر جهت ارتقای خروجی موتور افزایش میدهد. با این تفاسیر، حداکثر توان خروجی این موتور ۱۶۰ اسب بخار در دور موتور ۵۵۰۰ است و حداکثر گشتاور ۲۱۵ نیوتنمتر را بین دور موتورهای ۲۵۰۰ تا ۴۵۰۰ در اختیار راننده قرار میدهد. این اعداد و ارقام جذاب و هیجانانگیز، ام جی ۶ را برتر از رقبایش قرار میدهند؛ اما این همهٔ ماجرا نیست! طبیعی است که هرچه فنّاوری یک محصول بالاتر برود که بهتبع آن بهرهوری خروجی آن هم افزایش مییابد، رسیدگی دقیقتر و منظمتری را میطلبد.
صندلی را تنظیم میکنم. کمی با آینهٔ وسط بازی میکنم تا دید خوبی به عقب پیدا کنم، اما فستبک بودن خودرو و شیب تند سقف در قسمت عقب، اجازهٔ میدان دید خوب را به راننده نمیدهد. آینههای جانبی بزرگ هستند و محیط جانبی را پوشش خوبی میدهند؛ هرچند اگر طول بیشتری داشتند، خیال راننده را از بابت اطراف راحتتر میکردند. درمجموع حالت قرار گرفتن راننده در پشت خودرو اسپرت و راحت است. دنده را در حالت درایو قرار داده و خیلی نرم راه میافتیم. فرمان خودرو برقی نیست؛ این مورد دو خروجی دارد: اول اینکه نرمی آن خیلی تفاوتی با خودروهای رده پایینتر نمیکند؛ دوم آنکه اطلاعات خوبی از سطح مسیر به دستان راننده منتقل میکند.
اما اولین موردی که منتظر آزمایش آن در حین رانندگی بودم، میزان کوپل بودن گیربکس ۵ سرعتهٔ این خودرو با موتورش و میزان اثر منتقلشده از تعویض دندههای آن به کابین بود. در خیابانهای داخل شهر و هنگامیکه ما با ترافیک متغیر روبرو بودیم و سرعت خودرو مدام در حال کاهش و افزایش بود، تعویض دندههای آن از یک به دو و دو به سه و همچنین دندهمعکوسهای آن، بسیار نامحسوس بوده و هیچ تکانی به اتاق منتقل نمیشد. این یعنی لبخند رضایت بر لبان ما در این بخش البته طی یک رانندگی آرام شهری!
خیابانهای تهران و دستوپنجه نرم کردن با ناهمواریها و دستاندازهای آن! این دومین چالشی بود که برای این خودرو در نظر گرفته بودم. لازم است در اینجا در مورد انواع سیستم تعلیق نه ازنظر نوع سازهٔ آن، بلکه از دیدگاه خروجیای که ارائه میکند توضیحی بدهم. حتماً شنیدهاید که وقتی در مورد سیستم تعلیق یک خودرو سؤال میشود، پاسخها عموماً معطوف به نرمی و سفتی آن خودرو در مواجههٔ با دستاندازها هستند. توجه بفرمایید، یک نوع سیستم تعلیق ازنظر خروجی داریم، مشابه آنچه در کرولاهای مدل ۲۰۰۸ وجود داشت؛ با فنرهای کاملاً نرم در مواجههٔ با برآمدگیها و چالههای مسیر، به انضمام تکانهای نرم بدنهٔ خودرو با دامنه نوسان بالا در ناهمواریها! و این یعنی یک پایداری نامناسب برای خودرو در سرعتهای بالا هم در مسیرهای یک خمیدگی و هم در مسیرهای چند خمیدگی و مارپیچ. این یک سر طیف خروجیهای ارائهشده توسط سیستم تعلیق خودروهاست؛ اما سر دیگر این طیف، سیستم تعلیقهایی با فنرهای بسیار سفت با ضریب سختی بالا، با انتقال ضربه در مواجههٔ خودرو با چالهها و دستاندازها و تکانهای کاملاً سفت و ناگهانی اتاق و سرنشینان آن با دامنه نوسان کم که پایداری بالای خودرو در آن مدنظر است. این نوع خروجی بیشتر در خودروهای اس یو وی و مرتفع دیده میشود همانند نیسان پاترولهای مونتاژی پارسخودرو؛ به دلیل اینکه هرچه ارتفاع یک خودرو افزایش یابد، کنترل پایداری آن با چالش جدیتری همراه میشود؛ که با گذر زمان از سوی سازندگان این خودروها تلاش شد تا حد امکان به سمت دیگرِ طیف حرکت کنند تا از ناخرسندیهای سرنشینان این خودروها کاسته شود. در این طیف اما خودروهایی هستند که در آنها تلاش شده علاوه بر ارائهٔ پایداری خوب خودرو در چالشهای رانندگی، سرنشینان آنها در مسیرهای درونشهری نیز از آسایش و راحتی خوبی در مواجههٔ خودرو با ناهمواریهای سطح مسیر بهرهمند گردند.
MG6 2012 در این طیف از خودروها قرار میگیرد. سیستم تعلیق نهچندان نرم در دستاندازها اما با تکانهای کم اتاق خودرو که در ترکیب با صندلیهای راحت و وعدهٔ هندلینگ جذاب در سرپیچها، لبخند شادمانی را بر لبان راننده و سرنشینان مینشاند. البته اگر اهل چالش در رانندگی، ولو چالشهای کوچک شهری نیستید، قطعاً این سیستم تعلیق جوابگوی انتظارات شما از نرمی و راحتی نخواهد بود؛ هرچند که بههیچعنوان لقب سفتی را نمیتوان به آن نسبت داد.
اما محل عکسبرداری و تست شتاب را روی نقشه، آنهم نه از طریق مانیتور خودرو، بلکه از طریق گوشی همراه مشخص میکنیم! بله، خودرو فاقد نقشهٔ مسیرهای کشور ایران است. عمدهٔ مسیرمان را اما بزرگراهها با محدودیت سرعتهای متفاوت تشکیل میدهند. وارد بزرگراه یادگار امام (ره) میشویم. نوبت آزمودن وجه دیگر هماهنگی گیربکس با موتور است؛ قابلیتهای گیربکس در یک رانندگی تهاجمی. بزرگراه یادگار دارای یک ترافیک روان و نیمه سنگین است. گیربکس در این حالت رانندگی مدام در حال تغییر دنده است. اگر کاری به آن نداشته باشید و صرفاً به میزان سرعت خودرو توجه کنید، گیربکس وظیفه خود را بهخوبی انجام میدهد؛ اما بنده قصد شتابگیریهای ناگهانی در حال حرکت داشتم. متأسفانه پدال گاز خودرو در شتاب گیریهای ناگهانی کاملاً با تأخیر عمل میکند. داخل بزرگراه پشت خودروی مشخصی برای مدتی قرار گرفتم. درحالیکه میدانستم شمارهٔ دنده ۳ است، متوجه دور موتور بودم که بهشدت کاهشیافته بود و گیربکس برای رسیدن به مصرف سوخت پایین، ترجیح میداد که همچنان در همان حالت بماند. در اینجا بگویم که مصرف سوخت ترکیبی این خودرو در روز آزمایش نیز، در حدود ۹.۵ لیتر در صد کیلومتر بود. بهمحض اینکه کنارم خالی شد، با فشار مضاعف روی پدال گاز، گیربکس اقدام به معکوسگیری کرده و سبقت میگیرم. نحوهٔ معکوسکشی گیربکس برایم مبهم بود؛ هرچند که شتابگیری خودرو کاملاً مناسب بود. دور موتور ناگهان افزایش چشمگیر داشت و پیشرانه با یاری توربوی آن، ما را در امر سبقتگیری ناگهانی سربلند کرد.
در همین اثنا، مالک با تغییر وضعیت دستهدنده، کار با پدلشیفترها را پیشنهاد میکند. در این حالت، قدری با خودروهای اطراف کلکل میکنیم! نمیدانم، یا تعویض دندههای این خودرو بسیار نامحسوس است، یا اینکه اصلاً از پدلشیفترها دستور نمیگیرد! قطعاً گزینهٔ اول درست است؛ در این حالت ما اجازه داشتیم که دور موتور خودرو را تا ۵۵۰۰ هم بالا ببریم و قدری از صدای انجین پرخوران شدهٔ آن بهرهمند شویم؛ هرچند که شتابگیری خودرو در حالت برنامهریزیشدهٔ اسپرت گیربکس، کاملاً سرتر بود.
در همین حالات و درحالیکه ۷۰ کیلومتر سرعت داشتم، متوجه میشوم که باید وارد رمپ بزرگراه بشوم. رمپ ۲۷۰ درجه با شیب رو به پایین! بازهم نوبت به چالش کشیدن وجه دوم، این بار وجه دوم سیستم تعلیق خودرو بود. باید میفهمیدیم که آیا مواجههٔ نهچندان نرم سیستم تعلیق MG6 با دستاندازها هدفمند بوده است یا نه؟ پس باکمی جرئت مضاعف و درحالیکه سیستم کنترل پایداری خودرو روشن است، با همان سرعت ۷۰ کیلومتر بر ساعت، وارد پیچ میشویم! لیز خوردن سه سرنشین خودرو به سمت چپ، بلند شدن صدای مالک خودرو و فریادهای آرامتر آرامتر او، درآمدن صدای بلند جیغ تایرها، به مشام رسیدن بوی لاستیک، احتمال سرخوردن خودرو و… برای لحظهای ترشح آدرنالین به اوج خود رسید. نیش ترمزی کردم و سرعت خودرو با پایین آمدن دماغهٔ آن، به زیر ۵۰ کیلومتر در ساعت کاهش یافت. MG6 2012 با ۷۰ هزار کیلومتر کارکرد، با سربلندی این چالش مهیج و با ریسک بالا را پشت سر گذاشت!
رسیدیم به محل موردنظر. عکاس از خودرو پیاده شد. کرنومتر آماده. خیابان موردنظر خلوت. یک، دو، حرکت! در حالت اسپرت-اتوماتیک گیربکس، پا را تا انتها بر روی پدال میفشارم. قدری شروع حرکت خودرو و واکنش پدال گاز و وارد چرخه شدن توربو با تأخیر همراه است. ابتدا با مشاهدهٔ این وضعیت دپرس شدم، اما در پایان با مشاهدهٔ زمان ۱۰.۴ ثانیه بر روی کرنومتر، راضی میشوم. این بهترین عددی بود که در حالت اسپرت-اتوماتیک گیربکس ثبت کردیم. برای یک خودروی ششساله با این میزان کارکرد، با بنزین داخلی، در هوای آلودهٔ تهران، درحالیکه گفتم مالک چندان رسیدگی خوبی به خودرو ندارد، عدد مناسبی است. همین عدد در حالت تعویض با پدل شیفترها، به ۱۰.۸ ثانیه افزایش یافت که توسط مالک به ثبت رسید و بهترین رکورد بود. این هم نشانی دیگری برای هوشمند بودن گیربکس است.
نتیجهگیری
مواردی که گفته شد، تمام آن چیزی بود که از آزمایش و بررسی میدانی یک دستگاه MG6 مدل ۲۰۱۲ با کارکرد ۷۰ هزار کیلومتر زیردست دو مالک به دست آمد. مالکانی که چندان رسیدگی خوبی به خودرو نداشته و بیشتر مصرفکننده بودهاند. این خودرو تعادل بسیار خوبی میان رانندگی آرام و خونسرد شهری و رانندگی تهاجمی برقرار کرده است. اعداد و ارقام بهدستآمده از آن در طول آزمایش پس از گذر ۶ سال از عمر آن و همچنین توصیفهای گفتهشده در مورد متریال آن، نشاندهندهٔ تفاوت آشکار و زیاد آن با خودروهای چینی همسن و همرده است.
تجهیزات رفاهی درون کابین و همچنین امکانات و ویژگیهای ایمنی آن، گویای آن است که سازنده هیچ کمبودی برای مشتریانش نگذاشته است. ویژگیهای فنی و ساختاری آن، از یک خودروی چینی طراحیشده و چینی ساخت بعید است. میتوان این خودرو را از یک برند تضعیفشدهٔ انگلیسی بهحساب آورد که بههرحال یک انگلیسی است؛ اما مالکیت چینی و احیا شدن آن در سرزمین اژدها، باعث شده باوجود ویژگیهای کمنظیر، در برخی موارد از رقبای خود عقب بیفتد و در جهان گمنام بماند. این مورد در ایران هم نمود داشته و بازار دستدوم این خودرو حالوروز چندان خوشی ندارد. البته که اختلاف قیمت آن با رقبا چه از سوی نمایندگی و چه در بازار آزاد، خیلی هم مالک را برای فروش آن مستأصل نمیکند.
عکاس: محمدحسین صفایی
رضا
۱۸ اسفند ۱۳۹۶البته خدمات پس از فروش خیلی ضعیفی داره که اصلا نمی شه روش حساب باز کرد
ارسلان
۱۹ اسفند ۱۳۹۶اگه این کامنت تکراری هست ،شرمنده فقط میخواستم نظراتتان رو جویا بشم
سلام دوستان میخواستم یه مشاوره بم بدید ، عزیزئ که میخونئ اگه تجربه به درد بخورئ داری در اختیار بزار
پائ هر مطلبئ از هر برند میاید چیزائ عجیب غریب میگید
گیج میکنید آدم رو
به طور مثال نفهمیدیم خریداران دو مدل جدید رنو ، تالیسمان و کولیوس راضی بودن ?!
یه دوماهی هست به شدت درگیر اینم ببینم با دویست پنجاه شصت نهایتا چئ خوبه ، چئ میتونم بخرم، در حال حاضر یه مزدا سه دارم که با فروش اون ، حدودا صد و بیست به علاوه یه بودجه صدو چهل تومنئ قصد دارم عوض کنم ماشین رو
اونایی که تجربه ماشین بازی تو این رنج دارن لطفا نظراتتون رو بگین
برأی مصرف چندین و چند ساله نمیخوام ، نهایتا یکئ دوسال
بعضئ ها بم گفتن نیسان ایکس تریل کارکرده ، یه عده در جواب گفتن بی حاله موتورش ، یکئ گفت تالیسمان صفر، یکی گفت اپتیما
در جواب گفتن ، استهلاکش زیاده و البته یه سرئ گفتن بی ام و سیصد بیست آی ، دوهزار و سیزده یا چهارده با کارکرد مناسب گیر میارئ ، لذت سواری و … یا بی ام و ایکس وان با دویست بیست، سی هم گیر میاد دوهزار و چهارده ،ما گفتم تا حالا نداشتیم ، میگن خرج بی ام و زیاده و …
خلاصه دوستان این میگن میگن ها گیج کرده مارو
راهنمایی با تشکر
amin
۱۹ اسفند ۱۳۹۶گرچه من اصلا طرفدار کره ای نیستم و خودم ژاپنی دارم اما اگر در کوتاه مدت قصد فروش خودروتون رو دارید به نظر من کره ای بگیرید
برادر من هم شبیه داستان شما رو داشت ، تیانا رو فروخت ۱۴۵ تومن و چون نمیخواست ماشینی که میگیره افت قیمت داشته باشه سانتافه مشکی کارکرده ۲۰۱۵ شرکتی خرید ۲۱۵ تومن،و راضیه فقط اگر خواستید سانتافه بخرید دقت کنید که درب داشبوردش خط و خش نیوفتاده باشه چون جنسش خشکه و البته یه مقدار هم ماشین شتابش پایینه اما میشه گفت بازارش خیلی خوبه و سریع به پول تبدیل میشه
آریابهمن
۲۰ اسفند ۱۳۹۶آقای ارسلان،اگه نظر منو میخوایید،با 25 سال تجربه رانندگی با انواع واقسام ماشینهای خوب وارداتی تا تولید داخل،خدمتت عرض کنم با این وضعیت نامعلوم گمرک توسط دیوان عدالت و شرایط منحصر بفرد بازار ایران ،خریدن هیوندای سوناتای هایبرید صفر کیلومتر رو به شما پیشنهاد میکنم.این ماشین یکی از بهترینها در این کلاسه و در بازار بزرگ آمریکا امتحانش رو پس داده.در ضمن بازار دست دوم خوب و ارائه خوب خدمات در سراسر کشور از محسنات این برنده.همچنین چند ده میلیون در حساب بانکتون باقی میمونه..!!
AK_007
۲۰ اسفند ۱۳۹۶دوست عزیز به نظر من جنسیس گزینه خیلی مناسبیه
جمشید
۲۶ اسفند ۱۳۹۶سلام واقعیت ما با 250 -260 خونه میخریم زیاد تو کار ماشین با این قیمت نیستیم . یعنی خونه میخریم نه اینکه میخریم یعنی اینکه اگه این پول رو داشته باشیم میخریم :))))))))))
ما شب بین کشک بادمجون با برانی اسفناج گیر کردیم شما تو خرید ماشین.
یچیز بخر بره با این پول شما همه چی خوبه همه چی
NAVID۰۰۹۸
۱۸ اسفند ۱۳۹۶ماشین خوش چهره ایه
فقط نمیدونم چرا بعضی از نمایشگاهداران قسم عزیزاشونو میخورن این ماشین انگلیسیه .
از بیسوادترین قشرهای کاسب کشور یا نمایشگاهداران خودرو هستن و یا مشاور املاک ها .
به کسی بَر نخوره این حقیقته.
که جالبیش اینه که از تمام اقشار جامعه بیشتر درآمد دارن و از زرنگی خودشون میدونن ولی من از بی صاحبی مدیریتی کشور میدونم و اقتصاد بیمار.
در صورتی که شما در آمریکا و اروپا و استرالیا باید مدرک این کارها را از مراکز معتر بعد از دوره های سخت و گاهاً یکساله تهیه و بعد از دوره ای دستیاری چند ساله وارد کار شوید و خیلی جالبه که از مهمترین دوره هایی که باید بگذرونید نوع برخورد با مشتری و خریداره. ((همینطور نوع حرکات بدن و نوع پوشش لباس و آرایش پوست و مو))
ولی تو ایران این قشر از افراد فقط کافی بازیگر خوبی باشن به همراه چاشنی دروغ که وقتی خرشون از پل گذشت خودتیو خودت و یه پرونده که هرروز باید از پله های دادگاه بری بالا بیای پایین . آخرشم میگی جهنمو ضرر وِلِش کُن گور( …)
در هر صورت کلاتونو بگیرید باد نبره و هنگام خرید هر چیزی که پول زیاد میخواد از یه وکیل کار درست مشورت بگیرید که به بدبختیای بعدیش گیر نکنید.
این خودرو ۱۰۰% چینه ولی نظارتهایی از انگلیسیها داره برای خراب نکردن برند mg که انصافاً خوبم طرف چینی داره سرمایه گذاری میکنه و میره جلو.
به نظر من که بهترین ماشین چینی بازاره
هم رُخ استانداردی داره
هم از نظر قدرت خوبه
فیس لیفت این ماشین هم تا پارسال وارد میشد . خوبم فروش داشت ولی هیف که دیگه نیومد.
حسین
۱۸ اسفند ۱۳۹۶اگر mg رو یک خودرو انگلیسی بدونیم ، mg6 واقعا انگلیسی هست!
چون برعکس مدل ۵۵۰ و یا ۳۶۰ ، ام جی۶ در سایت امجی انگلیس جز محصولات بود!
اما اگر امجی را طراحی و ساخت چین بدونیم ، هیچ مدلی انگلیسی نیست!
الان دورانی شده که اسم یک جنس ممکنه امریکایی باشه اما اکثر قطعاتش و محل ساخت امریکا نباشه!
نوید جهرمی
۱۸ اسفند ۱۳۹۶من کار ب انگلیسی و چینیش ندارم. سؤالم اینه ک چقدر در بازار انگلستان و چین و استرالیا موفق بوده؟
IMAN
۱۹ اسفند ۱۳۹۶عزیز قبل ازنظر دهی قطعی کمی تحقیق کن
با مطالعه ویکی پدیا، سایت ام جی، سایت کالک آن، مجلات معتبر اروپایی … متوجه میشین که ام جی خودرو ساز 100 درصد انگلیسی با مالکیت سایک چین می باشد و البیته سایک جزو بزرگترین شرکت های خودروسازی دنیاست و از جیلی مالک ولو به مراتب بزرگتر هست
اگر فکر میکنید همه دنیا اشتباه میکنند فقط و فقط یک جمله از دنیای بی کران مجلات معتبر اروپایی و انگلیسی و… مدرک بیاورید که ام جی انگلیسی نیست و تحت لیسانس تولید نمیشود و بروید ویکی پدیا را تغییر دهید تا حرفهایتان منطبق بر سند باشد :)
در همین کارخانه ام جی 360 در آذربایجان نیز با اینکه در واقع محصول مستقیم ام جی نیست رووی ولی طراحی ام جی هست مهندسان و بازرسان انگلیسی حضور داشتند
بدانید و بخوانید، با تعصب نباشد
ALI
۱۹ اسفند ۱۳۹۶کاملا موافقم اصلا دیدم که میگما…طرف بنگاه دار بود رفتم پیشش میگفت موتور ام وی ام 315 نیمه توربو هست یعنی غش کردم .داغونم کرد با این حرف
الف.ی
۱۸ اسفند ۱۳۹۶تشکر از تیم پدال بابت عمل کردن به قولشون
خدا قوت
شاهين
۱۸ اسفند ۱۳۹۶خود ماشین به شخصه اصلا بد نیست و در حد یه کره ای معمولی مثلا سانگ یانگه ولی انقدر خدمات و قطعاتش بد و سخت گیر میاد و نمایندگیش افتضاحه که پشیمون میکنه طرفو
حسین
۱۸ اسفند ۱۳۹۶به شخصه همیشه دنبال ماشینی هستم که خدمات پس از فروش خوبی داشته باشه.جالبه که واسه ماشینی مثل پیکان وانت تمام قطعاتش تویه نمایندگی نیست و باید صبر کنی واست بفرستند چه برسه به یه ماشین خارجی اونهم چینی که اعتماد کمی بهش هست و با این وضع رانندگی تو کشورمون و وضعیت جاده ها احتمال اینکه تصادف کنیم زیاده و اگه قطعه ای نباشد ممکنه که رسما خودرو زمین گیر بشه.
ابراهیم
۱۸ اسفند ۱۳۹۶باسلام ، بنده در مورد مدل سیکس چیز خاصی نمیدونم چون نداشتمش ، اما به شخصه مدل جی اس رو سه سال هست که دارم با کارکرد نزدیک به صد هزار و هرجایی که بگید اعم از کوهستان و شیب و برف و … خلاصه همه جارو باهاش رفتم حتی دو بار کاپیتاژ کردم و ترکیه رفتم و تجربه شخصیم نسبت به این ماشین با توجه به این که ماشین قبلیم سانتافه قدیم شش سیلندر بود میتونم بگم واقعا از نظر لذت رانندگی برای خودش یه بچه بی ام دبلیو هست و هیچ کره ای بجز جنسیس کوپه نمیتونه حتی نزدیکش بشه و در مورد کیفیت داخل و خصوصا داش برد ش میشه گفت متوسط به بالا هست و اون طوری هم نیست که توی یکسری از سایت هاگفته شده که میگن ضعیف هست و صد البطه صندلی های واقعا ارگونومیک و راحت که برای مسافرت های طولانی عالی هست و در این مدت تنها نکته منفی که میشه از این ماشین گرفت این هست که ای کاش عایق کاری اتاق میتونست قوی تر باشه که صد البطه که بهتر از حال موجود میشد
شاهين
۱۹ اسفند ۱۳۹۶داداش شانس آوردی توربوی ماشینت هنوز سالمه با این همه ژانگولر بازی که کردی. ام جی خیلی توروبوهاش زپرتی و گرونه
Alireza
۱۸ اسفند ۱۳۹۶راستش من چند تا دیدم که خرجای سنگین داشتن بیشتر توربو هاشون خراب میشه با خرجهای چند میلیونی یکی از اقوام یه دونه جی اس داشت تو شتاب حرف نداشت ولی نمیدونم مشکل پیدا کرد موتور پیاده کرد دو ماه تو پارکینگ نمایندگی خوابیده بودمنتظر قطعه از دبی بود تو آگهی هاشم بعضیا عنوان میکنن چه هزینه هایی کردن ولی مزدا ۳ درصورت استفاده عادی فقط آب و روغن خرجشه
parsairon
۲۱ فروردین ۱۳۹۷دوست گرامی عمده دلایل خرابی توربو ب نحوه نگهداری بر میگرده نه نحوه استفاده یعنی اینجوری نیست ک شما گاز زیاد ب ماشین بدی و بعد نگران سوختن توربو باشی .. برای نگهداری حتما” باید از سوخت بنزین سوپر استفاده کنی/ روغن رو بموقع تعویض کنی/ و از همه مهمتر زمانی ک موتور مدتی در رانندگی پر فشار قرار داشت و قصد استراحت و خاموش کردن موتور را داری حتما” باید 7-8 دقیقه در خالت خلاص صبر کنی تا موتور سرد بشه و بعد خاموش کنی…. این موارد برای تمام موتورهای توربودار هستش نه فقط mg
کیوان
۱۹ اسفند ۱۳۹۶mGحتی یک دفتر کار در انگلیس نداره مندسین و طراحان همه چینی هستند پس چینی است برند های دیگر که در چین تولید میشند برای ارزان بودن کارگر است چون طراحان و مهندسین همه خارجی هستند پس این برند خارجی چینی نیست یکی از دوستان متعصب با جنسیس مقایسه میکنه زهی خیال باطل
حسین
۱۹ اسفند ۱۳۹۶جدیدا دفترش در انگلیس رو جمع کرده؟
چون دفتر کار و خط تولید در انگلیس داشت!
IMAN
۱۹ اسفند ۱۳۹۶قبل از نظر دادن یک جستجوی کوچک بد نیست
ام جی روسرچ کنید کارخانه اش و دفتر طراحی و….همه را نشان می دهد
این لینک عکس هم داره اگه حال خوندن متن انگلیسی رو ندارید
http://www.wheels-alive.co.uk/wheels-alive-visits-mg-at-longbridge-birmingham/
ارتين
۱۹ اسفند ۱۳۹۶برسی خیلی خوبی بود ،
ولی چند نکته :
این ماشین نسبت وزن جلو و عقبش ۵۰ به ۵۰ دقیق هست و همین طور بهره گیری از شاسی دینامیک و سیستم تعلیق بی ام و زد ۴ باعث شده تا هندلینگ عالی بدست بیاره ، البته در مورد شتاب گیری هم باید بگم که اگه ام جی ۶ مد نظر تو سلامت کامل باشه میتونیم با خاموش کردن ای اس پی و تی سی کنترولینگ و لانچ از دور ۲۵۰۰ در حالت تیپ ترونیک عدد ۷.۵ رو هم بدست بیاریم یعنی کمتر از عدد کمپانی ( ۸.۴ )
Road
۱۹ اسفند ۱۳۹۶ام جی ۶ فوق العادست علاوه بر زیبایی، و مشخصات ،کیفیت و عملکرد فنی بسیار بالادارد
بدترین اتفاقی که میتونه برای یک برند پرافتخار کاملا انگلیسی بیوفته اون هست که با معرفی بد توسط شرکت گارانتی، اون رو چینی بدونند که این طرز فکر هیچ جای دنیا نیست جز تو برخی در ایران البته به نظرم به مرور دید و علم مردم بالا بره خودشون متوجه به. این واژه ها و تحت بیسانس و … میشه
البته احتمالا امسال مالکیت ام جی را جنرال موتورز امریکا میخره و قطعا اون موقع هم هنوز انگلیسی خواهد بود
جالبه قیمت این ماشین حدود ۳۳ هزار دلار هست یعنی از اکثر کره ای ها و ژاپنی ها گرونتره، شاسی هوشمند دینامیک و ترمز های قوی ۹در یک … مشخصاتی که برازنده این قیمت هست
علی مختتری
۲۳ دی ۱۳۹۷با عرض سلام و ادب خدمت
بنا به مطالعات بنده بعنوان کارشناس ارشد شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران برنامه ارتقای کیفی خودرو های چینی بتدریج از سال 2020 میلادی با قطعات موتوری امریکایی عرضه خواهد گردید.و اگر تا آن موقع تحریم های امریکا ادامه داشته باشد واردات خودروهای چینی با قطعات امریکایی دارای محدودیت میگردد….