صنایع نظامی

مقایسه ویژگی‌ها و مأموریت‌های ناو هواپیمابر و ناو هجومی آبی/خاکی

در جدیدترین مقاله صنایع نظامی پدال به مقایسه ویژگی‌های ناو هواپیمابر و ناو هجومی آبی/خاکی خواهیم پرداخت.
ناو هجومی آبی/خاکی

با اینکه هر دو ناو موردبحث ما از نظر ظاهری تا حدی زیادی شبیه یکدیگر هستند اما مأموریت‌های متفاوتی را انجام می‌دهند. ناو هواپیمابر و ناو هجومی آبی/خاکی جدای از مأموریت‌های مختلف تجهیزات متنوعی را نیز حمل می‌کنند به گونه‌ای که ناوهای هواپیمابر را اساساً می‌توان پایگاه‌های هوایی متحرکی دانست که برای برتری هوایی طراحی شده‌اند. این ناوها چندین نوع هواپیمای بال ثابت، هلیکوپتر و پلتفرم‌های کنترل و فرماندهی C2 را حمل می‌کنند و با پشتیبانی از حملات هوایی برد بلند، شناسایی قلمروی دشمنان و انجام مأموریت‌های استراتژیک می‌توانند در زمینه هوایی برتری زیادی ایجاد کنند.

همچنین بخوانید:

اما ناوهای هجومی آبی/خاکی مأموریت‌های هوابرد همچون تخلیه سربازان و نظامیان در مناطق جنگی را انجام می‌دهند. در چنین مأموریت‌هایی از هواپیماهای برد کوتاه همچون هلیکوپترها، تیلت روتورها و هواپیمای آبی استفاده می‌شود تا سربازان و تجهیزات به مناطق مدنظر انتقال یابند. زمانی که نظامیان به محدوده تعیین شده برسند، ناو هجومی آبی/خاکی پشتیبانی هوایی نزدیک را به عمل خواهد آورد. درک دقیق تفاوت مأموریت‌ها و توانایی‌های این ناوها می‌تواند ارزیابی دقیقی از ویژگی‌های آن‌ها در بهبود قدرت نظامی یک کشور را ارائه کند.

مأموریت‌ها و تجهیزات

ناوهای هواپیمابر برای برتری هوایی به کار می‌روند. این کار با پرواز هواپیماهای برد بلند و انجام مأموریت‌های گوناگون صورت می‌پذیرد. در روی عرشه این ناوها جت‌های جنگنده‌ای همچون F/A-18E/F سوپر هورنت، F-35C لایتنینگ II، EA-18G گرولر و… حضور دارند که این آخری برای جنگ الکترونیک بکار می‌رود. این هواپیماها نیازمند تجهیزات مشخصی همچون دستگاه‌های گیره‌ای برای پرواز و فرود موفق خواهند بود. همچنین ناوهای هواپیمابر فضاهای سرویس و نگهداری بزرگی دارند تا بتوانند برای پرواز طولانی‌مدت هواپیماها آماده باشند.

اما ناو هجومی آبی/خاکی برای انتقال نظامیان در نبردهای ساحلی بکار می‌روند. این کار با حمل و تخلیه اعضای واحدهای نیروی دریایی در مناطق درگیری صورت می‌گیرد و نوع هواپیماهای بکار رفته نیز با جنگنده‌های موجود روی عرشه ناوهای هواپیمابر متفاوت است و معمولاً ترکیبی از هلیکوپترها، تیلت روتورها و هاورکرافت ها بکار گرفته می‌شوند. در برخی موارد حتی دیده شده که نیروهای نظامی آمریکایی از F-35B برای این کار استفاده کرده‌اند. ناوهای هجومی دارای عرشه‌ها و پورت‌های ورود و خروج بزرگ در بخش پشتی هستند و کشتی‌ها به راحتی می‌توانند در دریا و خشکی عمل بارگیری و تخلیه را انجام دهند.

انعطاف‌پذیری عملیاتی و تأثیر استراتژیک

ناوهای هواپیمابر به کشورها اجازه می‌دهند قدرت هوایی خود را تقویت کرده و سریعاً به مناقشات جهانی واکنش نشان دهند. طیف وسیع هواپیماهای حمل شده توسط این ناوها باعث می‌شود اهمیت بسیار زیادی برای نیروهای نظامی داشته باشند. همچنین حضور یک ناو هواپیمابر می‌تواند تأثیر روانی روی کشورهای دیگر بگذارد. در مقابل باید گفت هدف اصلی از توسعه ناو هجومی آبی/خاکی حمل نیروهای زمینی و پشتیبانی هوایی از آن‌هاست. این توانایی خاص برای ارسال نیروها، تجهیزات نظامی و… در کشورهایی با حداقل زیرساخت‌ها مفید خواهد بود. همچنین هواپیماهای برد کوتاه مورد استفاده در این مأموریت‌ها باعث می‌شود از نظر کمک‌های پزشکی و پشتیبانی نیز فعالیت‌های مثبتی وجود داشته باشد. همین انعطاف‌پذیری به ناو هجومی کمک می‌کند تا در انواع گوناگون مأموریت‌ها بکار گرفته شود.

شاید ناو هواپیمابر و ناو هجومی آبی/خاکی ظاهر مشابهی داشته باشند اما نقش‌های متفاوتی ایفا می‌کنند و توانایی حمل هواپیماهای مختلف را دارند. هر دو کشتی اهمیت استراتژیکی برای کشورهای سازنده دارند و به آن‌ها اجازه می‌دهند تا مأموریت‌های حیاتی زیادی را با سرعت مطلوب به سرانجام برسانند.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۵ رای

شاهین احمدزاده

نویسنده و مترجم مجله "پدال"

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفاً از نوشتن به‌صورت پینگلیش، اجتناب نمایید. نظرات حاوی توهین، عبارات غیراخلاقی، سیاسی، مطالب غیر مرتبط، اسپم، ترول و تبلیغاتی پذیرفته نمی‌شوند. برای تغییر آواتار خود می‌توانید از سایت گراواتار استفاده نمایید.

دکمه بازگشت به بالا