هوا به شدت سرد و آسمان پوشیده از ابر است؛ چشمانم سیاهی وسیع و فراگیر را دنبال میکند. جز محدوده روشن شده توسط چراغهای جلو چیز دیگری معلوم نیست، حس غریب و دلهره انگیزیست؛ گویا در اقیانوسی از سیاهی، در حال غرق شدن هستم. باد به داخل کاپشن چرمی تنم نفوذ میکند. خوشبختانه برخی محدودیتهای سرعت را پشت سر گذاشتهام و اینک بزرگراه ۱۰۱ کالیفرنیا در پیش روی من است. من خستهام، هوا سرد است و همچنان می تازم.
پولاریس اسلینگ شات تا سرعت ۹۰ مایل برساعت کاملا آسوده و راحت است اما برای دستیابی به سرعتهای بیشتر، به تشویق مضاعف نیاز دارد. نه موتورسیکلت است و نه اتومبیل، از بس در پمپ بنزین به این و آن توضیح دادم که این چه موجودیست، دیگر خسته شدم. قد بلند من باعث میشود که سرم بالاتر از شیشه جلو قرار بگیرد و تلاطم باد مرتبا آن را نوازش دهد. این امر موجب شده تا در سرعتهای بالای ۱۶۰ کیلومتربرساعت شنیدن صدای رادیو با مشکل مواجه شود. دستانم بر روی غربیلک فرمان اسپارکو به خوبی آشیان گرفته و صندلیهای مسابقهای به طرزی دلگرم کننده بدنم را در دل خود جای داده است. نگاهم تنها به سوی مقصد یعنی سانفرانسیسکو است.
زمانی که برای اولین بار سوار اسلینگ شات بشوید، متوجه این نکته خواهید شد که این جانور تنها یک خودرو نیست، این لعنتی یک خودروی مسابقهای است. کاکپیت، محل نشیمن و کنترلگرها، همگی به سبک یک خودروی مسابقهای سنتی طراحی شدهاند.
زانوهای رو به بالا و آرنج دستان خم شده یادآور حالت رانندگان خودروهای فرمول یک است؛ خدای من، عجب حس تهاجمی خفنی!
زمانی که برای اولین مرتبه اسلینگ شات را تحویل گرفتم، با آن چند دوری در داخل شهر زدم و در موردش با اهل فن و اصحاب رسانه صحبت نمودم، همگی متفق القول یک چیز گفتند: « شبیه به یک ایده وحشتناک به نظر میرسد».
از قسمت ویژه بار خبری نیست، به جز یک محفظه داشبورد و دو بخش کوچک تعبیه شده در پشت صندلیها.
از شیشه و پنجره هم خبری نیست و افراد بلند قد باید با باد انس بگیرند. گرمای بیش از حد نیز وجود ندارد مگر اینکه هوای بیرون خیلی گرم باشد و بدین ترتیب کف اتاق در زیر پای شاگرد به شدت داغ خواهد شد. صندلیها هم پس از مدتی اندکی تنگ و آزار دهنده به نظر میرسند.
با گذر از مسیری که مشرف به دریا بود و توقف در چند پمب بنزین، در حالیکه حداقل ده دقیقه از وقتم در ایستگاه سوخت را مشغول جواب دادن به افراد و عکس انداختن آنها با اسلینگ شات میگذراندم، سرانجام به سانفرانسیسکو رسیدم. همین که وارد شهر شدم با انسانهایی مواجه شدم که به طرز چشمگیری، کمتر از دیدن اسلینگ شات هیجان زده میشدند و در کل رانندگی آرامتری داشتند. برای ساکنان شهر که حوالی غروب مشغول رفت و آمد در شهر بودند، من یک وسیله نقلیه مانند سایرین بودم که جلوی راهشان سبز شده بود. ارتفاع کم این خودرو باعث میشد تا هنگامی که در ترافیک گیر میافتادم، همواره نگران آن باشم که دیگر راننده ها مرا ندیده و به گلگیرهای اسلینگ شات برخورد نمایند. چنین مشکلی برای موتورسواران وجود ندارد و البته شما با اسلینگ شات نمی توانید مانند یک موتورسیکلت از ترافیک سنگین فرار کنید.
اسلینگ شات یک وسیله مناسب برای گشت و گذار در شهر است. سریع، چابک، کم ارتفاع و نسبتا جادار است.
در هنگام بازگشت از سانفرانسیسکو وارد یک مسیر ویژه موتورسیکلت شده و به گونهای تهاجمی شروع به رانندگی کردم. چسبندگی آن واقعا فوقالعاده است. من به دلیل فقدان یک چرخ، انتظار ناپایداری بیشتری داشتم اما در حالیکه سیستم کنترل کشش روشن است، ناپایداری در عقب و همچنین میزان بادی رول، در حداقل به سر میبرند. در عبور از پیچها نیز اسلینگ شات شما را راضی خواهد کرد. ترمز عقب به درستی کار میکند، فرمانپذیری بسیار دقیق است، عمل معکوس نمودن دندهها نیز به نرمی صورت میپذیرد، مگر دیگر برای گذر از پیچ به چه چیز دیگری نیاز دارید؟! فقط یک نکته اینکه معکوس کشیدن سریع و بی مهابا میتواند شما را از مسیر صحیح منحرف نماید.
اسلینگ شات گشتاوری معادل ۲۲۵ نیوتن-متر در دور موتور 4700rpm تولید مینماید. همچنین پیشرانه این سه چرخه قادر است تا ۱۷۳ اسب بخار قدرت را در دور موتور 6200rpm به راننده تحویل دهد.
در بین سرعتهای ۷۰ تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت، اسلینگ شات کمی عصبی به نظر می رسد که میتواند ناشی از وجود عیبی آئرودینامیکی باشد. البته شاید هم من اینطور احساس میکنم.
در یک مسافرت با موتورسیکلت، گذشته از رنجهای این گونه سفرها، انچه باقی میماند، لذت، هیجان و داستان های جذابیست که میتوان آنها را برای دوستان و آشنایان بازگو نمود. اگر همچنان در مورد موتورسیکلت و یا اتومبیل بودن اسلینگ شات شک دارید، باید بدانید که از جنبه مذکور، اسلینگ شات یک موتورسیکلت است که میتواند خاطرات فراموش نشدنی را در ذهن شما به یادگار بگذارد. گزینهای برای بالاکشیدن شیشه ها وجود ندارد. ارگونومی آن کاملا مناسب است، هندلینگ در سطح بالایی قرار دارد و قدرت همواره در اختیار شماست. عملکرد کلاچ و گیربکس یادآور خودروهای مسابقهای است و از یاد نبرید که اسلینگ شات یک چرخ کمتر دارد. اگر دوست دارید از اسلینگ شات متنفر باشید، مشکلی نیست اما من عاشقش شدم.
الف.ی
۳ بهمن ۱۳۹۶#_تیتر
Khosrow
۳ بهمن ۱۳۹۶داداش با این توضیحاتی که دادی بیشتر شبیه ات اشغال میمونه / فقط دنبال جلب توجه بودی که بروبچ سانفراس به یسارشون نبود / پارکتو عوض کن و این موجود مزاحم رو هم پارک کن برای همیشه ..
مهدی
۴ بهمن ۱۳۹۶اتفاقا ایده خیلی جالب و البته همونطور که گفته شده وشتناکیه
حمیدرضا
۴ بهمن ۱۳۹۶منم خوشم اومد ولی انصافا هفته پیش رفتم نمایشگاه موتورسیکلت تهران با وضعیت قوانین و نوع موتورهایی که وارد کننده ها میارن و بودجه ما خصوصا بودجه نهایتا باید از دیدن مدلها رو سکو لذت برد چون خرید هیچ کدوم به صرفه نبود
و یه سوال چرا انقدر موتور کروز در ایران کم داریم بد نیست پدال یه مقاله در رابطش بره مردم علاقه ندارن وارد کننده ها نمیارن برای من سواله
یاس ی
۴ بهمن ۱۳۹۶جون میده واسه اینکه آخر هفته بری جاده های جنگلی کیف کنی، از موتورایمن تر ولی لذتش نزدیک به موتور سواری هستش.
آدم نمیدونه به بعضی از دوستان چی بگه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
AK_007
۵ بهمن ۱۳۹۶شما ارتفاعشو ببینی میدونی ک قاعدتا نمیبرنش جنگل!
مگ کراسه !
مجید
۶ بهمن ۱۳۹۶قیمت چند? یه موقع میبینی باید پول gt86 برای این بدی یا شاید هم بیشتر!