موتورسواری حال و هوای متفاوتی نسبت به رانندگی با خودرو دارد. شاید خودرودوستان بخش کوچکی از این حال و هوا را در خودروهای کانورتیبل تجربه کنند، و حتی رانندگی با اتومبیلهای روباز را بهتر از راندن موتورسیکلت بدانند، ولی من بهعنوان یک عاشق موتورسیکلت هیچ چیز را با راندن موتورسیکلت عوض نمیکنم. به نظر من مسافرت با موتورسیکلت بهترین نوع مسافرت است (البته با موتورسیکلتهای مخصوص این کار نه هوندا ۱۲۵). البته مسافرت با موتورسیکلت سختیهای زیادی دارد، که اصلاً با نشستن در اتومبیل قابل مقایسه نیست، اما چیزهایی که آسان به دست میآیند در خاطر نمیمانند.
حال سفرنامهای که در سایت درایومگ منتشر شد را در اختیار علاقهمندان قرار میدهم تا شما نیز در لذت مسافرت با موتورسیکلت سهیم باشید.
من دوست ندارم از زبان عامیانه در مقالههایم استفاده کنم، اما گویا برای این سفرنامه بهصورت عامیانه زیباتر است.
- موتورسیکلتها: دو دستگاه بامو R1200 GS 2015 و R1200 GSA 2016
- موتورسواران: ایونت ایوانا (Ionuț Ivana) و کریستین پریدوا (Cristian Predoi)
قسمت اول: مولداوی
مولداوی اولین کشوری بود که باید ازش عبور میکردیم. ما فکر میکردیم عبور از این کشور آسونه، هیچ کوهی توی مسیرمون نبود، جاده آفرود هم نبود و مسافت هم نسبتاً کوتاه بود، اما انگار اشتباه میکردیم. میخواین بدونین چه اشتباهی فیلمو ببینین.
ساعت ۲ بعدازظهر، بخارست، رومانی
ما توی یه پمپبنزین قرار داشتیم، بعد از صرف ساندویچ و قهوه به راه افتادیم. ما توی موتورهامون لباسهای ضدآب مخصوص آبوهوای بد، وسایل کمپینگ و تجهیزات فیلمبرداری داشتیم. تجهیزات فیلمبرداریمون هم، دوتا دوربین گوپرو (Gopro)، یه دوربین فیلمبرداری و یه پهپاد بود. البته وسایل معمول سفر با موتور اینا نیستن.
ما تو این سفر از چهارتا کشور عبور میکنیم، که اونا مولداوی، بلغارستان، گرجستان و ترکیه هستن. مأموریت ماهم، تهیه یه فیلم کوتاه از هر کشور و طی ۸۵۰۰ کیلومتر مسافت توی سه هفته بود.
هوا آفتابیه و همه چیزم عالی، هیچ مشکلی هم نداریم، حتی یه دونه. ۳۵۶ کیلومتر به مرز مولداوی مونده، برای دستگرمی خوبه. حوالی عصر به کیشینف (Chisinau) پایتخت مولداوی میرسیم.
درست وقتیکه خورشید داشت پشت راههای روستایی مولداوی ناپدید میشد، ما وارد یه جاده خاکی شدیم، رفتیم بالای یه تپه و بعد از پایین اومدن دیدیم که به یه روستای قشنگ با خونه هایی که سقفشون مایل به قرمزه رسیدیم، یه برج ناقوس هم اون دور دورا پیدا بود. آبوهوا هنوز عالی بود. یکی از اون شبای تابستونی که حیفه با روندن ماشین خرابش کنی.
روز بعد یه چیزایی عوض شده بود، یهذره بارون میومد. بعضیا میگفتن چون تجهیزات مناسب دارین مشکلی براتون پیش نمیاد، هوا همچین هم بد نیست.
ولی تجهیزاتمون برای بلایی که تو روز سوم سرمون اومد کافی نبود. هوا خیلی بد بود، بارون شدید، تازه این مشکل اصلیمون نبود، توی مولداوی جادهها کانال تخلیه آب نداشتن یا اگرم داشتن برای این سیل کافی نبود، موتورسواری بیشتر شبیه قایقرانی شده بود.
ما برنامهریزی کرده بودیم که تا شب از مولداوی خارج بشیم. یهذره مونده بود از سرما یخ بزنیم. تمام لباسای ضدآبمون خیس بود، هوا هم سرد بود ناجور. بعد از سه روز توی مولداوی تازه فهمیدیم این میتونه از چیزی که فکر میکردیم سختتر باشه، اما تو هیچ سفر ماجراجویانهای همه چیز خوب نیست. بادآورده را باد میبرد. اگه قرار بود مسافرت با موتور آسون باشه دیگه کیفی نداشت میشد مثل نشستن تو ماشین.
[دانلود ویدئو] این داستان ادامه دارد…منبع: drivemag
یوسف
۲۶ خرداد ۱۳۹۶به جز گرجستان هیچ کدوم از کشورای دیگه تو قفقاز نیستن، همگی اروپای شرقی به علاوه ترکیه که تو غرب آسیا قرار داره، تعجب میکنم چرا این عنوان رو انتخاب کردن.
حسین مقدسی
۲۶ خرداد ۱۳۹۶درسته مولداوی و بلغارستان در رشته کوه قفقاز قرار ندارن، از وسط گرجستان عبور میکنه و تا دریای سیاه امتداد داره اما مرز بین گرجستان و ترکیه هم توی این رشته کوه قرار داره.
یه جورایی ترکیه رو هم میشه با قفقاز مرتبط کرد. در ثانی اسم مقاله از مقاله اصلی برداشت شده. یه جورایی نمیخواستم کار نویسنده اصلی رو تغییر بدم.
متشکرم که اینقدر دقت دارین.
كاپيتاليسم
۲۶ خرداد ۱۳۹۶اقای مقدسی مقاله خوبی انتخاب کردید
اصولا بررسی ماهیت وسایل نقلیه در سفر خیلی جذاب تر هست ، لحن نوشتار هم مناسب بود
با تشکر
حسین مقدسی
۲۶ خرداد ۱۳۹۶خوشحالم که خوشتون اومده.
ارادتمندم