ایستگاه خبر

مصائب خریداران خودرو در ایران: این داستان قیمت قطعی به نرخ روز!

در طول سالیان اخیر، موارد متعددی از کلاه‌برداری شرکت‌های مختلف به اسم لیزینگ خودرو یا پیش‌فروش خودروهای وارداتی و از این قبیل را شاهد بوده‌ایم که با خُسران بسیاری از هم‌وطنانمان که مشتری این شرکت‌ها بوده و در دام و تله تبلیغات گمراه‌کننده آن‌ها گرفتار شده‌اند همراه شده است.
این موضوع با شرایط فعلی جامعه و مشکلات تحریمی تجمیع گشته و فرصت‌های جدیدی برای سودجویان و زمینه‌های تازه‌ای برای فرصت‌طلبان ایجاد نموده تا دست در جیب مردم نموده و از اطمینان و اعتماد آنان سوء استفاده نمایند.
با اینکه علاقه‌مندیم مطالبی از تجارب خوب خرید مشتریان را دریافت و منتشر نماییم اما ظاهراً نیمه تاریک این داستان ظهور پررنگی دارد. دکتر امین بشرخواه تجربه ثبت نام و پیش‌خرید خودروی هاوال H2 از شرکت داتیس خودرو را با ما به اشتراک گذاشته‌اند:

بسم الله قاسم الجبارین

با سلام به خواننده گرامی
سعی دارم در این نوشته همه رخدادها این مدت و دانسته‌های خودم در مورد شرکت داتیس خودرو ایرانیان که مدعی نمایندگی رسمی شرکت ولوو بوده و در حال حاضر نیز نماینده شرکت هیکو می‌باشد را به طور کامل توضیح بدهم.


داستان از جایی شروع شد که بنده به همراه همسرم که به تازگی ازدواج کرده‌ایم تصمیم به خرید خودرو گرفتیم که در این آشفته بازار و گرانی بی‌سابقه خودرو انتخاب ما یک خودروی چینی بود به نام هاوال اچ ۲. قیمت فروش نقدی این خودرو در آن زمان بین ۱۷۰ تا ۱۷۵ میلیون تومان بود. دراین‌بین چشممان به یک آگهی در سایت *** خورد: ۱۳۰ میلیون تومان قیمت قطعی و تحویل ۳۰ روزه شرکت داتیس خودرو!
بلافاصله با شرکت تماس گرفتم و آن‌ها هم اطلاعات مندرج در آگهی را تأیید کردند. ماشین خودم را که یک هاچ‌بک ارزان‌قیمت چینی بود فروختم و به همراه چکی که بابت آن دریافت کرده بودم به نمایشگاه شرکت مذکور در خیابان فرجام مراجعه کردم.


در بدو ورود یک آقای جوان شیک‌پوش که پاپیون به یقه داشت، بنده و همسرم را تا طبقه بالا که کارمندان شرکت حضور داشتند بدرقه و همراهی کرد.
وقتی به آنجا رسیدیم چهار کارمند پشت سیستم هاشون نشسته بودند. آقایون با کراوات و خانم‌ها به‌شدت آرایش کرده و همگی با ورود ما از جا بلند شدند و به قولی به مشتری احترام گذاشتند
همون آقایی که در ابتدا ذکر کردم از ما خواست که برای پذیرایی بین چای قهوه و کاپوچینو یکی را انتخاب کنیم! چه پذیرایی دل‌نشینی…
صحبت آغاز شد من در ابتدا گفتم که پدر بنده به علت اعتماد به شرکت مفتاح رهنورد حدود ۱۵۰ میلیون تومان از سرمایه‌اش را از دست داده خواهش می‌کنم اگر امکان تحویل خودرو ندارید و یا با تأخیر زیادی مواجه می‌شوید در همین ابتدا به ما بگویید. چراکه ما تازه ازدواج کردیم و همین حالا هم کلی دغدغه داریم و نمی‌توانیم برای تحویل خودرو چندان منتظر بمانیم چراکه بیشتر پولمونو برای این خودرو گذاشتیم و تا زمان تحویل خودرو از طرف شما ما نمی‌توانیم خودرویی داشته باشیم و در صورت عدم تحویل خودرو در بازه زمانی مقرر، زندگی ما به‌طورجدی مختل خواهد شد. در پاسخ هم گفتند خیالتان راحت! ما دیرکرد نداریم اگر هم داشته باشیم نهایتاً یک هفته! و سپس سه صفحه قرارداد در مقابل ما قرار دادند که در ابتدا مسئله‌ای که بنده سعی کردم با دقت بررسی کنم این بود که رقم دقیق مبلغ قرارداد ذکر شده است یا نه! که خوشبختانه ذکر شده بود ۱۲۸ میلیون تومان! برخلاف زمان مندرج در آگهی موعد تحویل ۳۰ الی ۴۵ روز کاری بود که در رابطه با زمان دقیق از کارشناسان فروش شرکت سؤال پرسیدم و در پاسخ گفتند: معمولاً همان سی روز کاری تحویل داده میشه و ما هم در آگهی ناچاریم فقط یک عدد اعلام کنیم.
خلاصه همین‌طور که داشتم قرارداد و زیرورو می‌کردم یکی از ماده‌های قرارداد به‌شدت مایه تعجب من شد: ماده ۷: (خریدار ضمن پذیرش مسئولیت خود در قبال تمامی تعهدات و ادعاها در و دعاوی احتمالی مربوط به این قرارداد متعهد گردید در صورت بروز چنین دعاوی و ادعاهایی ولو علیه شرکت، از حقوق شرکت دفاع کند!)
عجیبا غریبا! مگه داریم؟! مگه میشه؟!
ولی خوب از فرط ساده‌لوحی و هیجان خرید خودرویی که بعد از یک ماه تحقیق و بررسی انتخابش کرده بودم متوجه نشدم این قرارداد بیشتر برای پیروزی در دادگاهی که بالاخره برگزار خواهد شد تنظیم شده و نه تحویل خودرو!
به بررسی متن قرارداد ادامه دادم تا رسید به ماده ۱۹:‌
(ملاک محاسبه بهای تمام شده و نهایی موضوع قرارداد بهار و شرایط مندرج در بخشنامهٔ فروش نقدی شرکت در زمان تکمیل وجه می‌باشد!) این بار آمپرم پرید
در متن آگهی ذکر شده بود که قیمت قطعی است حتی زمانی که تماس گرفتم هم همین را گفتند و قبل از تحویل گرفتن سه برگه قرارداد و حین صحبت با کارمندان شرکت هم بارها گفته‌اند که قیمت خودرو قطعی است. در صفحه اول قرارداد هم که یک رقم ذکر شده! پس چه طور هم‌زمان به نرخ روز هم هست؟! اصولاً یکی از این دو به طور هم‌زمان ممکن است یعنی یا قیمت درج می‌شود یا در متن قرارداد نوشته می‌شود به نرخ روز! نمی‌توان قراردادی را مقابل یک مشتری قرار داد و روی آن نوشت قیمت قطعی به نرخ روز! این مورد رو دیگه نتونستم تحمل کنم و ازشون خواستم در موردش توضیح بدن که گفتند: این ماده فقط مربوط به خودروهای وارداتی است و شامل حال خودروی شما که مونتاژ داخل هست، نمیشه.
یکم بیشتر باهاشون بحث کردم که در نهایت بنده را متقاعد کردند که مشکلی پیش نمیاد.
۶۵ میلیون تومان بابت ثبت‌نام و به‌عنوان پیش پرداخت، پرداخت کردم و قرار شد حداکثر تا ۱۵ مهر دعوتنامه من صادر بشه تا بتوانم تکمیل وجه کنم (۶۳ میلیون تومان باقی مانده)
گذشت و گذشت تا تاریخ موعود خبری از دعوتنامه نشد. با شرکت تماس گرفتم (البته قبل از این تاریخ چندین بار جهت پیگیری تماس گرفته بودم) پرسیدم چرا خبری از دعوتنامه نشده؟ گفتند نهایتاً سه روز دیگه صادر خواهد شد! سه روز هم گذشت خبری نشد گفتند تا بیست و سوم مهر ماه یعنی پنج روز دیگه صادر میشه که باز هم صادر نشد گفتند تا سی‌ام مهرماه صادر میشه و تا اواسط آبان ماه خودروی شما تحویلتون میشه! باز هم خبری نشد! اینجا بود که تصمیم گرفتم از یکی از دوستانم که وکیل بود کمک بگیرم. قراردادمو نگاه کرد و گفت خیلی یک طرفه است و اگر کار به دادگاه بکشه خیلی حرفی برای گفتن نداریم! ولی دوست من سعی خودشو کرد و چندین بار به دفتر مرکزی که تا آن زمان من هیچ وقت مراجعه نکرده بودم مراجعه کرد هم‌زمان من هم به همان نمایشگاه شعبه فرجام مراجعه و پیگیری می‌کردم. یک روز می‌گفتند تقصیر گروه بهمن هست یک روز می‌گفتند باید منتظر کاهش نرخ ارز باشیم (طی تماسی که دو روز پیش از نگارش این متن، به‌صورت ناشناس با شرکت داشتم گفتند مشکلات را دولت به وجود آورده و نه ما!) تا بتوانیم ماشین تحویل بدیم خاطرم هست وقتی با عصبانیت از دلیل عدم تحویل دعوتنامه یا خودرو با یکی از کارمندان نمایشگاه به نام آقای د… صحبت می‌کردم با تندی به من پاسخ دادند:
(شما دوست دارید قبل از اینکه خودروی شما آماده بشه براتون دعوت‌نامه صادر بکنیم؟! دوست دارید قبل از آماده شدن خودرو از شما پول تکمیل وجه را دریافت کنیم؟! اینکه شرکت متعهد هست به اینکه زمانی از شما تکمیل وجه را درخواست کند که خودروی شما آماده باشد، این بد است؟!). واقعاً به خاطر درخواست بی‌جای خودم شرمنده شدم! خلاصه هر بار از یک راهی دست به سر شدم. نکته جالبی که حین این مراجعات متوجه شدم این بود که اینها با وجود فروش خودروهایی مثل سراتو، هاوال یا هایما قراردادی با شرکت‌های مونتاژ کننده یعنی سایپا گروه بهمن و یا ایران‌خودرو نداشتند و به قول خودشان با سرمایه‌گذاری که سبدی خودرو را خریداری کرده! قرارداد بسته بودند. زمان گذشت و رسید به ششم آذرماه که من با ناراحتی با دفتر مرکزی شرکت تماس گرفتم و توضیح دادم که کی هستم و تا به حال چندین بار به من وعده تاریخ‌های مختلف برای تحویل داده شده. کارشناس پشت خط گفت با توجه به اینکه زمان زیادی از ثبت‌نام شما گذشته، شما در اولویت تحویل ما هستید و شنبه هشتم آذرماه برای تکمیل وجه اقدام کنید یادش بخیر چه خوش خیال بودم و چه حال خوبی داشتم. خودمو جمع و جور کردم و پرسیدم پس دعوت‌نامه چی میشه؟ جواب دادن تعداد موجودی از خودروی شما برای تحویل حدود ۵۰ عدد است!٫و نسبت به ثبت‌نام کنندگان کم است و اگر بخواهید دعوتنامه را تحویل بگیرید، باید یک ماه صبر کنید تا از طریق پست به دست شما برسد! و در نهایت این سه ماه تحویل خودروی شما عقب خواهد افتاد میدونستم که یک جورایی بهونه هست ولی خب نمیدونم چطور میشه حس اون زمان رو توضیح بدم…به قول یکی از دوستانی که الآن در وضعیت مشابه من هست، این‌ها آنقدر تمیز و قشنگ دروغ میگن که آدم حیفش میاد باور نکنه! قبول کردم و فقط شنبه قبل از مراجعه جهت تکمیل وجه مجدداً تماس گرفتم و ازش نپرسیدم اگر من بخوام که در رسیده پرداختم نوشته بشه این پرداخت بر اساس درخواست شرکت جهت تکمیل وجه انجام میشه آیا قبول می‌کنند؟ که پاسخ دادن: حتماً! براتون می‌نویسند. پرسیدم سود مشارکت و سود تأخیر چی میشه؟ گفتن ده روز بعد همراه با خودرو یک حواله ۳ میلیون تومانی هم دریافت خواهید کرد…‌. ای دل غافل من چقدر ساده لوح بودم. ده روز بعد تماس گرفتم گفتن خودروی شما بین بیستم تا بیست و پنجم آذر ماه تحویلتون میشه بیستم تماس گرفتم گفتن تحویل رو شروع کردیم و شما چند روزی باید صبر کنید.
درست همون شب بود که ساعت یازده و نیم شب دوستم که وکیل بود به من پیام داد امین قبل از خرید از داتیس خودرو، تحقیق کردی؟! گفتم نه! پاسخ داد: (خسته نباشی! ظاهراً سرت کلاه رفته! یکی هست که در جریان همه کاراشون هست ولی اگه بخواد اطلاعات بهت بده ازت پول میگیره یک میلیون تومان خرجش میشه) در جا کارت به کارت کردم. اطلاعات کوتاه، مختصر و بسیار ناامیدکننده بود: (ماشینی در کار نیست ریالی از پولت خرج خرید خودرو نشده! تنها راهی که داری تا پول پرداختی خودتو پس بگیری، این هست که به مدت ۲ تا ۳ هفته هر روز بری دفتر مرکزی (بلوار فرهنگ) و بگی من از جام تکون نمی‌خورم تا پولمو بدین قید ماشین یا حتی سود تأخیر و مشارکت و انصراف رو هم بزن! شرکت دوساله که خودرو تحویل نداده…!) یادم نمی‌ره اون شب که این حرفها رو شنیدم درست و وسط دیدن یک فیلم سینمایی با همسرم بودم. دیگه نتونستیم ادامه بدیم. خیلی حال هردومون بد شد ولی باور این اطلاعات سخت بود و همچنان احتمال دروغ بودن این اطلاعاتو می‌دادیم و مدام به هم دلداری می‌دادیم و می‌گفتیم مگه کشکه؟ مملکت قانون داره… مگه میشه که دو سال تحویل نداده باشند؟! اگه این‌جوری بود که الآن شرکتشون پلمپ شدن بود و خودشون تو زندان بودند!


روز بعد یعنی تاریخ ۲۱ مهر ۹۷ تو رسانه‌ها خبری منتشر شد که آه از نهادم بلند شد…«نمایشگاه داتیس خودرو پلمپ شد. مالباختگان تا تاریخ بیست و پنجم آذرماه به دادسرای ناحیه ۲ سعادت‌آباد مراجعه کنند!» فردای آن روز با ترکیبی از اضطراب و عصبانیت با شرکت تماس گرفتم. گفتند: (نگران نباشید! این‌ها شیطنت رسانه‌ها و رقبای ماست که علیهشان شکایت هم کردیم و نمایشگاه به خاطر تأخیر در ارسال مدارک صنفی پلمپ شد که سندش هم اینجا حاضره و اگه خواستید میتونید بیاید و مشاهده کنید.) خدا را شکر کردم و تو دلم چند تا فحشی به رسانه‌های مذکور که چشم دیدن این شرکت مشتری مدار را ندارند، دادم با این حال باز چند بار به شرکت مراجعه کردم.
در هر یک از این مراجعات با مسائل جدید! و تناقض‌گویی‌های مکرر از طرف کارمندان شرکت روبرو می‌شدم. در یکی از مراجعات زمانی که به‌شدت امیدوار به تحویل خودرو بودم، جمع حدوداً ۲۰ نفره ای را دیدم که مقابل شرکت تجمع کردند و اغلب سراتو ثبت‌نام کرده بودند. مختصر باهاشون صحبت کردم و بعد وارد ساختمان شدم طبق معمول به یکی از اتاق‌های لوکس شرکت راهنمایی شدم و در اونجا با یکی از کارمندان شرکت به نام آقای امی روبرو شدم. به من گفتند: در تحویل هاوال مشکل داریم و بهتره قرارداد خود توبه سراتو تغییر بدی! سراتو را سریع تحویل میدیم!
بنده خدا خبر نداشت که من با اون جمعیت ذکرشده دیدار مختصر و مفیدی داشتم. وقتی توضیح دادم که چند دقیقه پیش در جریان تحویل سراتو ها هم قرار گرفتم، گفتند صبر کنید تا یکی از همکارانم برای راهنمایی شما بیان. چند دقیقه منتظر بودم و فردی که اسم او را هنوز هم نمی‌دانم آمد و شکر خدا کاملاً بنده را متقاعد کرد که شرکت حق داره که تأخیر در تحویل داشته باشد! چراکه با توجه به پلمپ نمایشگاه و اینکه مدارک شما در نمایشگاه هست، تحویل خودروی شما تأخیر پیدا کرده! باید پلمپ باز بشه تا خودروی شما رو بتوانیم تحویل بدیم!
یعنی پلمپ نمایشگاه نه تنها موجب فشار بر شرکت برای انجام سریعتر تعهداتش نشده بلکه اهرمی شده برای توجیه عدم عمل کردن به تعهدات!
همین جا باید بگم که با توجه به فضای منفی جامعه و اخبار بدی که هر روز در رابطه با کلاه‌برداری‌های مختلف می‌شنویم، تمام این مدت سعی کردم که همه چیزو ثبت و ضبط کنم برای روز مبادا. همه صحبتها چه تلفنی و چه حضوری…

داشتم عرض می‌کردم که همچنان مراجعات را ادامه دادم و دراین‌بین هر بار با یکی از کارمندان شرکت روبرو می‌شدم. مسئله‌ای که سؤال اصلی بنده بود و همواره نیز بی‌پاسخ باقی ماند این بود که اگر خودرو آماده نبود، چرا از من درخواست تکمیل وجه کردید؟! همین‌طور تحویل دعوتنامه به‌صورت حضوری (چراکه با پست یک ماه طول میکشه!) را هم بارها مطرح کردم و فردی به اسم آقای خ… که تا آخر هم نفهمیدم در آن شرکت پست ایشان چه بود، به من قول دادند که به‌زودی دعوتنامه را به من تحویل می‌دهند و تکمیل وجه من هیچ مشکل قانونی نخواهد داشت. نهایتاً درخواست کردم که قراردادشان با سرمایه‌گذار سبدی را به بنده نشون بدن تا بفهمم اصلاً خودرویی وجود دارد یا نه! و تهدید کردم در غیراین صورت شکایت خواهم کرد که به دلایل مختلف انجام ندادن و نهایتاً مجبور شدم، بپذیرم که تو روز روشن و در کشوری که چندین ارگان و نهاد، مسئولیت تأمین امنیت مالی را برعهده گرفتند، سر بنده کلاه گشادی رفته…
به دادسرا مراجعه و شکایت کردم. جالب اینجا بود که برگه‌ای که همان ابتدا در دادسرا برای شکایت از این شرکت تحویل بنده شد، متن آماده و حاوی کلمه کلاه‌برداری بود؛ یعنی وقتی پوشه داتیس را در دستان من دیدن قبل از اینکه کلمه‌ای حرف بزنم بلافاصله برگهٔ ذکر شده را به بنده تحویل دادند تا مشخصات خودم را واردش کنم. فکرش را هم نمی‌کردم که من از آن روز جز یکی از افرادی هستم که توسط شرکت‌های مختلف پولشان به‌راحتی بلعیده شده…
دو روز بعد فردی با بنده تماس گرفت و گفت که شماره من را از دادسرا گرفته و نماینده شاکیان داتیس خودرو است و به‌زودی منو در گروه شاکیان عضو می‌کنه. بله من از اون روز عضو یک گروه ۹۰ نفر بودم که برخی از آن‌ها حدود دو سال قبل شکایت کرده بودند و نه تنها به خود پول یا سود انصراف نرسیده بودند، بلکه حتی به اصل پولشان هم نرسیده بودن! فردی در گروه بود که به خاطر بدهی به دوستان و آشنایانش از شرکت خواسته بود که ده درصد از پولش را کم کنند و بقیه پول را به او برگرداند و شرکت قبول نکرده بود.

چند روز بعد مجدداً به شرکت مراجعه کردم این بار با صحنه‌ای تازه و بسیار عجیب مواجه شدم. شرکت در طبقه پنجم ساختمان دیبا واقع در بلوار فرهنگ قرار دارد. وقتی از آسانسور خارج شدم، با دو عدد آدم غول‌پیکر با کت و شلوار مشکی رنگ مواجه شدم که حتی اجازه زدن زنگ شرکت را هم به من نمی‌دادند! خودشان با داخل هماهنگ کردند و رفتم داخل! موقع ثبت‌نام و گرفتن پول جلوی پای ما بلند می‌شدند ولی حالا زمان تحویل که فرا رسید ما را با محافظ‌های خودشون رو به رو می‌کنند…
کمی بعد خانمی به او به نام خانم حسینی به‌عنوان نماینده شرکت برای صحبت داخل اتاق شدند. حدود یک ساعتی با هم صحبت کردیم. در ابتدا پرسیدم چرا علی‌رغم حاضر نبودن خودرو از من خواستید که تکمیل وجه کنم؟! با عرض پوزش باید عرض کنم که پاسخشان موجب ایجاد حالت تهوع در بنده شد! گفتند: (شما که تکمیل وجه نکردید! شما فقط پیش پرداخت دوم را پرداخت کردید) اون جا بود که فهمیدم چرا دعوت‌نامه را صادر نمی‌کنند و چرا ارسال دعوت‌نامه با پست یک ماه! طول میکشه…گفتم از شرکت با من تماس گرفتند و گفتند شما هرچه سریعتر برای تکمیل وجه باید اقدام کنید. پرسیدند برای شما دعوت‌نامه تکمیل وجه صادر شده بود؟ گفتم نه. گفتن پس تکمیل وجه نکردید! گفتم صدای ضبط شده هم کارشون و وقتی از من طلب تکمیل وجه می‌کردند به همراه داردم و همان زمان براشون هم پخش کردم. مکثی کردند و گفتند صدای ضبط شده، سندیت ندارد! گفتم من بعد از تکمیل وجه از شرکت رسید دریافت کردم. پرسیدند آیا روی رسید نوشته شده تکمیل وجه؟ گفتم نه نوشته شده بر اساس مفاد قرار داد! پاسخ حرف بنده پوزخندی بود که تا عمر دارم فراموش نخواهم کرد. حین این صحبت‌ها ازشون پرسیدم: که شما حتماً میدونی مردم زجر میکشن و پول در میارن…از اینکه این کار رو با مردم می‌کنید احیاناً حس بدی بهتون دست نمی‌ده؟! خیلی خونسرد پاسخ دادند: نه!
دراین‌بین به‌صورت زیرکانه سعی کردند منو به سمت انصراف از شکایت و فسخ قرارداد ببرن. گفتند: (حالا که شکایت کردید دیگه کاری از دست شرکت بر نمیاد و فقط دو سال طول میکشه که اصل پولتون برگرده! در صورتی که اگر رضایت به‌صورت تعهد محضری بدید در عرض ۴۰ روز پولتونو پس می‌گیرید) و البته یک پیشنهاد جالب هم دادند که میتونید ۷۰ میلیون دیگه به شرکت بدید تا خودروی خودتون و تحویل بگیرید گفتم اون زمان که ثبت‌نام می‌کردم قیمت نقد این خودرو ۱۷۰ میلیون تومان بوده حالا شده ۲۰۰ میلیون تومان اگه قرار بود چنین رقمی پرداخت کنم که همون موقع نقد می‌خریم نه اینکه بعد از این همه وقت که پول تو حساب شما خوابیده و بعد از کلی حرص‌وجوش حتی ۳۰ میلیون بیشتر پرداخت کنم! پاسخ هم واضح بود شما قرارداد امضا کردید و بند ۱۹ قرارداد میگه که خودرو به نرخ روز محاسبه میشه (همون بندی که در ابتدای صحبت در موردش توضیح دادم) بله ما بر اساس پیشینهٔ سالم خود و اعتماد به صحبت‌های کارمندان که در دادگاه به احتمال قوی ملاک قرار نخواهند گرفت، به‌راحتی زیر صفحاتی را امضا می‌کنیم که بندبند آن‌ها با فکری شیطانی و جهت پیروزی در دادگاه نوشته شده است.

وقتی از شرکت خارج می‌شدم، لحظه لحظه‌های اون روزی که به همراه همسرم به نمایشگاه این شرکت مراجعه کردیم را مرور می‌کردم یاده اون آقایی که پاپیون داشت… یاد تیپ‌های عالی و احترام متعالی! قهوه، کاپوچینو یا چای…
تا شب فکرم مشغول بود که حالا اول زندگی مشترک، برای زنده کردن این پول که بیشتر دارایی من بود، چه کاری از دستم برمیاد؟ با توجه به مشاهده شاکیان دو ساله این شرکت در گروه میدونستم گفته خانم حسینی (دو سال طول میکشه تا پولتونو تحویل بگیرید) صحت داره. با دوستم تماس گرفتم ازش خواستم از طریق همان واسطه‌ای که از شرکت داتیس خبر داشت برام پرس و جو کنه که اگر ۷۰ میلیون تومان دیگر را پرداخت کنم خودرو را تحویل می‌گیرم یا نه؟! چون این تنها راهی بود که می‌شد ۱۳۰ میلیون تومان را هر چه سریعتر زنده کرد. بعد از دریافت ۵۰۰ هزار تومان حق اطلاعات پاسخ داد: نه!

فردای آن روز تصمیم گرفتم شرکت را یک بار دیگه محک بزنم. تماس گرفتم و گفتم میدونم که شما چه کلاه گشادی سرم گذاشتی ولی می خوام بدونم اگر ۷۰ میلیون دیگه پرداخت کنم چه تضمینی وجود دارد که این ۷۰ میلیون به سرنوشت ۱۲۸ میلیون دچار نشه؟! گفتند که به شما شماره شاسی خودرو را می‌دهیم تا خیالتون راحت بشه! گفتم خب شماره شاسی که به من بدید به چه درد من میخوره؟! چه چیزی دست منو تو دادگاه میگیره؟! چه طور میتونه موجب تضمین بشه ۲۰۰ میلیون تومان را بعد از دو سال نگیرم؟! گفتند تا فردا ظهر تماس می‌گیریم که همان‌طور که انتظار می‌رفت تماس نگرفتند!

جالب اینجاست که بعد از پلمپ نمایشگاه واقع در خیابان فرجام، نمایشگاه دیگری در همان منطقه واقع در خیابان هنگام را بازگشایی کردند. البته نه به‌صورت رسمی اما تقریباً روزی نیست که تبلیغات این شرکت در رابطه با فروش خودرو یا حوزه‌های دیگر در روزنامه همشهری یا دنیای اقتصاد منتشر نشود. چند روز پیش یکی از شاکیان که موفق شده بود به علت ثبت شکایت در تعزیرات، حکم توقیف دو خودرو را بگیرد، مقابل نمایشگاه دوم جمع شدیم تا ببینیم چه می‌شود که یکی از مدیران شرکت با سر به‌صورت مأمور نیروی انتظامی زد و دستبند به دست بردن و فردای آن روز طبق شنیده‌ها آزاد شد! چه بر سر کشور عزیزمان آمده که این طور در روز روشن کلاه ملت را برمی‌دارند و تازه طلبکارانه با مأمور اجرای قانون گلاویز می‌شوند ٫! به طور کلی در این مدت کارمون شده حضور در تجمعات در مقابل شرکت، نمایشگاه و دادسرای انقلاب و… جالبه در مواردی مثل تجمع در مقابل شرکت کارمندان با وقاحت تمام را پلیس تماس می‌گیرند و درخواست برخورد پلیس با مالباختگان را دارند! یادمه یک بار که در ساختمان دیبا تجمع کرده بودیم، رئیس کلانتری منطقه حضور پیدا کردند (بنده اسم شریفشان را در حال حاضر به یاد ندارم) یکی از کارمندان شرکت بیرون آمد و گفت: تجمع مقابل شرکت و محل کسب غیرقانونی است! و سرهنگ محترم هم پاسخ دادند ۰: که احیاناً پول مردمو گرفتن و سرکار گذاشتن آن‌ها قانونی است؟! خدا خیرشان بدهد…

با چند وکیل صحبت کردم همگی گفتن این روالی است عادی! که برخی با استفاده از خلأهای قانونی به‌راحتی سر ملت کلاه میگذارن و چون دادگاه‌های ما بر اساس بندهای قانونی و حقوقی رأی می‌دهند و نه بر اساس نظر هیئت منصفه، اغلب دچار محکومیت بازدارنده نمی‌شوند و با توجه به کند بودن روند قضایی و اطلاع کلاه‌برداران از و وکلای آن‌ها (اگر اشتباه نکنم وکالت مدیر شرکت داتیس خودرو ایرانیان -به عهده سرکار خانم ش… می‌باشد) از این روند پس از مدت طولانی تجارت با پول مردم صرفاً اقدام به رد مال یا همان برگرداندن اصل پول می‌کنند. حتی اگر به زندان بیافتند پس از مثلاً پنج سال به دلیل تصمیم بر بازگشت پول مردم! آزاد خواهند شد و واقعاً هم پولو برمیگردونن اما در این پنج سال، با تجارت با این پول ثروتی افسانه‌ای به دست آورده‌اند که تا آخر عمر خود و خانواده‌شان و چند نسل بعدشان به‌راحتی زندگی خواهند کرد!

در این مدت اتفاقات عجیب دیگری هم رخ داد مثل ارسال اظهارنامه‌های متعدد از طرف شرکت برای تجمع‌کنندگان که اگر به تجمعات خود ادامه دهید و بیش از پیش به شرکت تهمت و افترا بزنید! از شما شکایت خواهیم کرد؛ که البته در مواردی نیز شکایت کرد! و قاعدتاً و به احتمال زیاد، پس از انتشار این مطلب بایستی با شکایت‌های کیفری و حقوقی متعدد و اتهاماتی از قبیل نشر اکاذیب و…از طرف خاندان محترم *** و وکلای محترم‌ترشان باشم.
سؤال اصلی اینجاست وزارت صنعت و سازمان حمایت از مصرف‌کننده چطور اجازه فعالیت به این شرکت‌ها را می‌دهند؟! چطور این افراد همچنان می‌توانند به تبلیغ در روزنامه‌ها یا سایت‌هایی مثل سایت ا…ب… یا د…خ… ادامه دهند؟! از قوه قضاییه و دادستان محترم درخواست دارم که برای امثال بنده که از قوانین حقوقی و کیفری سر در نمیاریم، شفاف‌سازی کنند چطور علیرغم اینکه در بسیاری از پرونده‌های مرتبط با این شرکت حکم کلاه‌برداری و توسط قاضی محترم صادر شده، همچنان این افراد آزادانه تردد می‌کنند و به کسب‌وکار خود ادامه می‌دهند و البته در حال ثبت شرکت‌های جدیدی به نام‌های داتیس خودرو کار پارسیان، داتیس خودرو ماندگار و… هستند!

بنده قصد ورود به مسائل حاشیه‌ای و سیاسی را ندارم چراکه بنده یک پزشک جوان هستم و این مسائل در حیطه تخصصی بنده قرار ندارد. چند ماه پیش خبری در رسانه‌ها حاشیه‌ساز شد: قطع کردن دست یک دزد به جرم دزدیدن چند گوسفند… قصد اعتراض یا انتقاد به این حکم را ندارم بلکه قصد مقایسه مفسدهٔ جرم دزدیدن چند رأس گوسفند با مفسده جرم بلعیدن چند ده میلیارد پول را دارم. دوست دارم برای بنده شفاف شود آیا جرم شرکت‌های این چنینی که ده‌ها میلیارد تومان از مردمی می‌گیرند که تنها گناهشان اعتماد به نهادها و سازمان‌های ذی‌ربط است – که وظیفه برخورد با متخلفان را دارند – کمتر از دزدیدن چند گوسفند است؟! که یکی به قطع ید منجر می‌شود و دیگری به ادامهٔ زندگی لاکچری؟! و حتی طلبکارانه با مأمور قانون گلاویز می‌شود… در پایان از همین جا اعلام می‌کنم این مطلب را برای تمامی رسانه‌ها ارسال خواهم کرد. بلکه حداقل مانعی باشد بر سر دچار شدن سرمایه دیگران به سرنوشت ناخوشایند ۷۰ درصد از دارایی بنده!

دکتر امین بشرخواه
۱۳/۱۱/۱۳۹۷

پدال مایل به دریافت و انتشار پاسخ مسئولین شرکت داتیس خودرو در موارد ادعایی مطرح شده می‌باشد.

به روز رسانی: خوب برخلاف انتظار ما، شرکت داتیس خودرو به جای پاسخگویی، رفع مشکلات مشتریان و دلجویی از آنان و یا اصلاح روند ناثواب خویش، از مجله پدال به واسطه انتشار مطلب بالا شکایت نمود! هرچند پدال زیر بار فضاسازی تهدید و تطمیع نخواهد رفت و از وظیفه اطلاع‌رسانی صادقانه خود کوتاه نخواهد آمد. در هر صورت منتظر روشنگری‌های تازه ما در دادگاه به کمک دوستان زیان دیده از این شرکت باشید.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

جواد عقیلی

داستان از جایی شروع می شه که پدال گاز رو فشار بدیم.

مطالب مشابه

‫۴۸ دیدگاه‌ها

  1. الهه

    ۱۵ بهمن ۱۳۹۷
    سوابق: (1 ديدگاه)

    چرا راه دور بریم برادر من هم در این شرکت ثبت نام کرده و نه تنها خودروش رو تحویل ندادن بلکه برای تحویل خودرو پول بیشتری هم طلب کردن.

  2. ناشناس

    ۱۵ بهمن ۱۳۹۷
    سوابق: (1 ديدگاه)

    چرا از اعتماد مردم سوء استفاده میکنن و جوونارو بدبخت میکنن یعنی چی که به راحتی پول و میگیرن و بعدش هیچی این همه تلاش کردن به این پول برسن که داتیس خودرو بخوره ؟

  3. محمدحسین

    ۱۵ بهمن ۱۳۹۷
    سوابق: (1 ديدگاه)

    متاسفم از اینکه در کشور ما هیچ مرجعی برای رسیدگی به حیف و میل کردن پول مردم پاسخگو نیست.
    امیدوارم مشکل شما و همه گرفتارای این گونه شرکتها حل بشه آقای دکتر

  4. مهران گودرزی

    ۱۵ بهمن ۱۳۹۷
    سوابق: (1 ديدگاه)

    بنده به تازگی قصد خرید خودرو به روش شما رو داشتم .ممنونم که با اطلاع رسانی قوی باعث شدین سر منم کلاه نره.ممنون

  5. emad1990

    ۱۵ بهمن ۱۳۹۷
    سوابق: (997 ديدگاه)

    چیز خیلی عجیب برای من پرس و جو نکردن و تحقیق نکردن این اقای دکتره
    بابا ناسلامتی شما تحصیل کرده جامعه هستیدباید یه فرقی با اون ادم بیسواد یا کم سواد تر از خودتون داشته باشید
    خوندن بندهای قرارداد هم شما رو به داستان دزدی مشکوک نکرد؟!!!ایولا بابا
    تو این مملکت بنظر من به جای اینکه فکر کنی مملکت قانون داره باید با اشخاصی که بهتر و بیشتر از تو میدونن مشورت کنی(نمونش همون دوست وکیلتون که اگر قبل از خرید مشاوره میگرفتید شاید شما نویسنده این متن نبودید)

  6. ح.ع

    ۱۶ بهمن ۱۳۹۷
    سوابق: (240 ديدگاه)

    اینم امنیتی که منتشو سرمون میزارن…ممنونم بابت امنیت ..بعد میگیم چرا دوبی و امارات اون شدن و ما عقب گرد کردیم.اگه کسی جرات کرد تو دوبی ازینکارا کنه..من همیشه به دوستام گفتم تو این کشور کسی ماشین زیر قیمت بازار نمیده دستت..طمع نکن و ماشینی که میتونی ببری تو خونت پارک کنی رو بابتش پول بده..حالا کارکرده یا نو.خودم که همیشه ماشین کمکار میگیرم..

  7. حسین جمال

    ۱۶ بهمن ۱۳۹۷
    سوابق: (1 ديدگاه)

    این شرکتها از خلاهای قانونی و اعتماد مردم سوء استفاده کرده اند من هم سرم کلاه رفته ولی متاسفانه دستمان هم به هیچ جایی بند نیست امیدوارم که دیگران با خواندن این مطالب به اسم نمایندگی ماشینهای برند اکتفا نکنند

  8. سینا

    ۱۶ بهمن ۱۳۹۷
    سوابق: (1 ديدگاه)

    متاسفانه هیچ گونه نظارتی بر روی این شرکت ها وجود نداره… مدیران شرکت ها به دلیل نفوذ هیچ گونه مشکلی براشون پیش نمیاد… اینها مصادیق فساد سازمان یافته نیست؟

  9. حسین

    ۱۷ بهمن ۱۳۹۷
    سوابق: (1 ديدگاه)

    “درود بر هموطنان عزیز
    دقیقا این اتفاق برای من هم افتاد. نه تنها برای من، بلکه برای حدود ۲۰۰ نفر دیگه. این مطلب را گفتم تا دیگران مثل من در دام شرکت داتیس خودرو نیوفتند. این اسم را حتما به خاطرتون بسپارید و فراموشش نکنید تا کلاه گشادی سرتون نره.
    داتیس خودرو———- داتیس خودرو———– داتیس خودرو
    در شرایط فعلی که رسیدگی از طریق قانون بسیار زمانبر هست، تنها راه فلج کردن این شرکت و جلوگیری از سرکیسه کردن هموطنان اینه که به همه کسانی که میشناسید، چهره واقعی این شرکت را معرفی کند.
    لطفا این مطلب را برای همه دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید.”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفاً از نوشتن به‌صورت پینگلیش، اجتناب نمایید. نظرات حاوی توهین، عبارات غیراخلاقی، سیاسی، مطالب غیر مرتبط، اسپم، ترول و تبلیغاتی پذیرفته نمی‌شوند. برای تغییر آواتار خود می‌توانید از سایت گراواتار استفاده نمایید.

دکمه بازگشت به بالا