پارس خودروتجربه و آزمایشرنوهفته نامه

آزمایش رانندگی و بررسی عملکرد رنو ساندرو

رنو ساندرو، هاچ‌بک ساده‌ای که سالهاست توسط سایپا وارد کشور شده و در دو گونه دستی و خودکار عرضه شده تبدیل به خودرویی خوش‌نام، پرفروش و موفق شده است. با این حال اکنون این خودرو در بازار دست دوم قیمت نسبتاً بالایی دارد. بیایید ببینیم که ساندرو ارزش پرداخت رقم‌های میلیاردی را دارد؟

رنو ساندرو
طراحی رنو ساندرو
در اولین برخورد (و احتمالاً در تمامی برخوردهای آینده!) به این نتیجه می‌رسید که ساندرو هیچ چیز خاصی برای جلب توجهتان ندارد. در قسمت جلو، چراغ‌های بزرگ به همراه سپر کاملاً ساده و جلوپنجره مشکی‌رنگ که نشان زیبای رنو در مرکز آن نقش بسته، نمایی کاملاً معمولی را رقم زده‌اند. همین توصیف در مورد رخ جانبی نیز صدق می‌کند. لاستیک‌ها کمی کوچکتر از حد انتظار می‌نمایند (که شاید شما را به یاد شاهکارهای چینی موجود در کشور بیندازد). درب‌ها حجم خاصی نداشته و هماهنگی معقولی با پنجره‌های نسبتاً بزرگ دارند. شاید اگر برآمدگی پله‌مانند بالای رکاب جانبی (پایین‌ترین نقطه درب‌ها) نبود، یکنواختی در این ناحیه چشم را اذیت می‌کرد.

به عقب که می‌رسید، بیش از هر چیز دو چراغ ایستاده می‌بینید که قسمت اعظمشان به رنگ قرمز بوده و همانند چراغ‌های جلو، گرافیک ساده‌ای دارند. شیشه عقب با حاشیه سیاه‌رنگ و برف‌پاک‌کن بزرگ خود، نه‌تنها در بهبود نمای این قسمت نقش مثبت داشته، بلکه دید بسیار خوبی را مخصوصاً هنگام رانندگی فراهم می‌کند. نشان رنو و نوشته‌های Renault، Sandero و ۱.۶ AT در سه ناحیه درب صندوق بار به چشم می‌خورند. زیر این قسمت، سپر بسیار ساده‌ای تعبیه شده که شاید تنها نکته قابل بیان آن، وجود یک چراغ خطر شب‌نمای قرمزرنگ در پایین‌ترین نقطه سمت چپ باشد.

 

در مجموع، نمای بیرونی ساندرو بسیار معمولی، به دور از هرگونه جذابیت و محافظه‌کارانه طراحی شده و نسبت به مدل‌های موجود در بازار (بین‌المللی) بسیار ضعیف‌تر است.

اتاق ساندرو
با باز شدن درب‌ها، حتی قبل از این که سوار شوید، بوی تندر ۹۰ به مشام می‌رسد؛ البته با نگاهی به ردیف عقب حستان کمی تغییر خواهد کرد. همه‌چیز با پلاستیک پوشیده شده و هیچ متریال باکیفیتی به چشم نمی‌خورد. تنها موردی که کمی تفاوت و تنوع با خود آورده، تغییر رنگ پلاستیک به‌کاررفته در قسمت‌های از کنسول جلو و پنل درب‌هاست که شباهت ناچیزی به کروم دارد. آرایش کلی مجموعه پیشِ روی راننده شباهت زیادی به تندر ۹۰ داشته و کاملاً تکراری است. اگر کیفیت مونتاژ خوب و یکپارچگی مناسب اجزا نبود، نمی‌دانم دقیقاً چه حسی به این فضا داشتم!

رنو ساندرو
فرمان خوش‌دست بوده و علاوه بر اهرم‌های معمول در دو طرف، مجموعه‌ای کوچک در سمت راستِ خود پنهان کرده که می‌توانید از طریق آن عملکردهای اولیه سامانه صوتی را کنترل کنید؛ البته به نظر می‌رسد محل قرارگیری‌اش طوری است که استفاده حین رانندگی آن هم بدون پرت شدن حواس، بعید خواهد بود. نشان‌دهنده‌های پشت فرمان ساده و معمولی‌اند و تنها اطلاعات اولیه را نشان می‌دهند. دو دایره بزرگِ دورسنج و سرعت‌سنج و نمایشگر رنگی و هشدارهای فنی، تمام چیزی است که در این بخش مشاهده می‌کنید. اعداد و ارقام به راحتی خوانده می‌شوند، اما شدت نور صفحه بسیار کم است و در روز روشن برای مشاهده اطلاعات چراغ‌ها و کمربندها که داخل دوایر بزرگ جای گرفته‌اند، مشکل ایجاد می‌کند؛ به‌طوری‌که شخصاً در همان روز روشن نتوانستم وضعیت چراغ‌ها از این مجموعه را دریافت کنم!

پنل درب‌ها بسیار ابتدایی بوده و هیچ کار خاصی روی آن صورت نگرفته است. نکته جالب، مشاهده جای دکمه بالا و پایین بردن پنجره روی درب است که انگار بعد از انتقال آن به کنسول جلو همین‌طور رهایش کرده و جایش را با یک قطعه پلاستیک پر کرده‌اند. کنسول میانی دو خروجی سامانه تهویه، پخش، دکمه‌های مربوط به پنجره‌ها، فلاشر و کنترل‌کننده‌های سامانه تهویه را در خود دارد. پایین این قسمت، کنسول مرکزی خاصی که بین صندلی‌ها قرار گرفته باشد ندارید. دسته‌دنده و پایه آن به همراه تنظیم‌کننده آینه‌های جانبی، دکمه مخصوص سطوح لغزنده (!)، دو جا لیوانی و دکمه قفل کردن پنجره‌ها تمام ادواتی هستند که به‌صورت پراکنده و منفرد (!) در این ناحیه پخش شده‌اند. به‌شخصه جدای از سایر مسائل، عدم بهره‌گیری از هرگونه ذوق و عناصر زیبایی‌شناسی در طراحی این قسمت را جزء بدترین ویژگی‌های ساندرو می‌دانم! ناسلامتی مردمان کم‌بضاعت هم انسان‌اند، آیا تنها به خاطر بهای پرداختی کمتر لیاقتشان آن‌قدر کم است؟!

پس از دقایقی که مشغول بررسی اتاق بودیم، صندلی‌ها را بسیار معمولی و راحتی‌شان را کمتر از پرایدهای ۱۳۱ تولید سایپا یافتم. پوشش پارچه‌ای، نرم بوده و به‌اندازه سهم خود راحتی مناسبی دارد، اما خودِ صندلی اصلاً بدنتان را دربر نمی‌گیرد و فقط چسبندگی خوبی که بدان دارید باعث رضایتتان می‌شود. سقف نیز با پارچه پوشیده شده و تنها یک مجموعه چراغ و دو آفتاب‌گیر در جلو دارد. ردیف عقب، برخلاف انتظاری که از فرم هاچ‌بک خودرو دارید، جادار بوده و فضای سر و پای قابل قبولی برای افراد با قد حداکثر ۱۸۰ سانتی‌متر فراهم می‌کند. دو نکته در این قسمت جالب توجه است: یکی تعبیه دکمه‌های باز و بسته کردن پنجره‌ها بین دو صندلی جلو که برای دسترسی باید کاملاً به جلو خم شوید؛ دیگری وسعت طاقچه عقب که حتی پس از نصب دو بلندگو بازهم فضای زیادی برای قرار دادن سایر اشیاء دارد.

رنو ساندرو
رانندگی و سواری رنو ساندرو
پس از بستن کمربند و تنظیم ارتفاع صندلی، سوییچ کاملاً ساده و بی‌نشان ساندرو را در جایش قرار داده و می‌خواهم استارت بزنم که گیر کردن‌های پیاپی و عدم باز شدن سریع فرمان آزارم می‌دهد. بالاخره موفق می‌شوم و پیشرانه با صدای زیادی که کاملاً مشابه خودروهای (مثلاً) وطنی است بکار می‌افتد.

رنو ساندرو
طی همین چند ثانیه، دید بسیار خوب به اطراف از تمامی جهات و روشنی اتاق توجهم را جلب می‌کند. در بدو شروع به حرکت، سفتی فرمان مرا به یاد پیکان می‌اندازد که چرخاندن فرمانش به‌خودی‌خود فعالیت بدنی محسوب می‌شد. علی‌رغم این‌که همکارم معتقد است فرقی با تندر ۹۰ ندارد، اما بنده به یاد دارم که حتی در سفر طولانی‌مدت جاده‌ای با تندر ۹۰ هرگز چنین مصافی با فرمان نداشتم! پدال‌ها نیز کم از فرمان ندارند. نه‌تنها فشار زیادی می‌طلبند بلکه اصلاً اطلاعات مناسبی از وضعیت خودرو و پیشرانه به دست نمی‌دهند. در مورد پدال گاز وضعیت بدتر است؛ انگار از پیش حفظ کرده‌اید که برای حرکت باید فُلان پدال را بفشارید و همین کار را می‌کنید، نه این‌که عملکرد آن به شما نشان دهد که این، پدال گاز است.

رنو ساندرو
صدای خروجی از پیشرانه در همه حال بسیار زیاد بوده و باز هم همانند خودروهای وطنی در درازمدت قطعاً خسته‌کننده ظاهر می‌شود. حتی به جرأت می‌توانم بگویم بنابر تجارب شخصی، صدای ورودی به اتاق ساندرو از پارس مدل ۹۴ هم بیشتر است. جعبه‌دنده تعویض‌ها را تقریباً بی‌سروصدا انجام می‌دهد اما گنگی عملکردش آزاردهنده می‌نماید. در حالت عادی، با فشردن پدال گاز دو اتفاق می‌افتد: اگر پدال را تا انتها پایین ببرید دور پیشرانه تا حداکثر ممکن بالا می‌رود و دنده در آخرین دور سبک می‌شود، اما اگر تا حدود ۷۰-۸۰ درصد پایین ببرید، تعویض بسیار معمولی و منطقی انجام می‌شود. در هیچ‌یک از حالات، کم شدن دنده سریع نیست و با تعلل محسوسی صورت می‌گیرد.

رنو ساندرو
هنگام شتاب‌گیری‌ها اولین چیزی که بیشتر شد سروصدای خودرو بود! دورگیری پیشرانه و افزایش سرعت آن‌قدر آرامش و طمأنینه دارد که ناخودآگاه شیرفهم می‌شوید هدف از تولید ساندرو، عملکردهای خوب فنی و امثالُهم نبوده است. در چند تلاشی که برای ثبت شتاب اولیه حدودی داشتیم، به‌واسطه نبود فضای باز کافی، نتوانستیم به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برسیم. اما در عوض، با ترمز گرفتن در سرعت‌های ۸۰ یا ۹۰ کیلومتر بر ساعت، سامانه ABS با نیروی قابل قبولی (و البته صدای بسیار واضحی) وارد مدار می‌شد و ساندرو را مجبور به توقف می‌کرد. در کل افزایش ناگهانی سرعت در وضعیت خودکار امری دست‌نیافتنی است اما کاهش ناگهانی آن، شدنی‌تر می‌نماید.

رنو ساندرو
در همین اثنا، عملکرد سامانه تهویه در کمترین قدرت و خنک‌ترین وضعیت، به حدی بود که در گرمای ظهر و بعدازظهر تهران، اتاق نه گرم بود و نه سرد؛ دما دقیقاً در نقطه مرزی بین این دو قرار داشت. با قرار دادن سوییچ در نقطه دوم و افزایش شدت، هوا کمی به سمت خنک بودن رفت. پس از چند ساعت و نزدیک شدن به انتهای آزمایش، دمای اتاق مناسب و خنک بود، اما به حد انتظار نمی‌رسید.

اگر بخواهیم به سامانه تعلیق ساندرو نمره بدهیم (از ۲۰)، بیشتر از ۱۴ نصیبش نمی‌شود. عملکرد آن متوسط بوده و می‌تواند در رانندگی معمول روزمره نسبتاً راضی‌تان کند. در ناهمواری‌های سطحی چیز خاصی حس نمی‌کنید، اما با ممتد شدن دست‌اندازها یا پیچ‌درپیچ شدن مسیر حرکت کمی آزاردهنده ظاهر می‌شود. تصمیم گرفتیم به یکی از پارک‌های جنگلی تهران رفته و در جاده‌های باریک و گردنه‌ای آن چالشی جدید برای هاچ‌بک رنو بسازیم.

در همین حین به ۳ نکته بسیار خوب برخوردیم: اولین مورد بازخورد جالب جعبه‌دنده به تخت‌گاز کردن بود. ابتدای مسیر ورودی پارک که شیب صعودی داشت، شروع به حرکت کرده و پدال را تا انتها پایین بردم. دور پیشرانه تا ۵۶۰۰ دور بالا رفت و درنهایت تعویض انجام شد. به‌شخصه چنین عملکردی را (که در بیشتر نمونه‌های خودکار وجود دارد) بسیار می‌پسندم و معتقدم برای مسیرهای این‌چنین، فوق‌العاده کاربردی است. دومین نکته، دید همه‌جانبه بسیار خوب و تسلط به اطراف که موجب کنترل بهتر خودرو و افزایش اعتمادبه‌نفس راننده می‌شد. مورد آخر هم واکنش بهتر و سریع‌تر جعبه‌دنده در حالت دستی نسبت به فرمان‌های تعویض سبک و سنگینِ پی‌درپی بود که حقیقتاً فراتر از حد انتظار ظاهر شد و کمی با آدرنالین خونمان بازی کرد!

تعادل عمودی اتاق در پیچ‌ها، با توجه به رانندگی مانوری و پرفشار، کمی آزاردهنده بود اما نسبت به کلاس خودرو قابل‌هضم به نظر می‌رسید. رفتار جعبه‌دنده و نحوه پاسخ‌دهی به پدال گاز مناسب بود اما شتاب‌گیری و چابکی مورد نیاز حس نمی‌شد. برعکس، در سرپایینی ترمزها راضی‌مان کردند و نمره قبولی گرفتند. اگر سفتی و گنگی فرمان و پدال‌ها نبود، مطمئناً تجربه سواری بسیار بهتری حاصل می‌شد. به‌راستی‌که دریافت اطلاعات خوب و کافی از سطح مسیر حرکت به‌وسیله فرمان، نکته‌ای حیاتی است! البته در کنار همه این‌ها، فریادهای مهیب پیشرانه نیز حس بسیار بدی القا می‌کرد. ساندرو با مهیبی بلند پیچ‌ها را پشت سر می‌گذاشت، دقیقاً مثل کسی که پیوسته فریاد می‌زند “تمامش کنید!”. علی‌رغم این‌که درمجموع حس متوسطی به عملکرد ساندرو در فشار زیاد و مسیر پیچ‌درپیچ داشتیم، اما همین حس که خودرو پس از خروج از پارک، انگار از مصیبت خلاص شده و نفس راحتی می‌کشید باعث می‌شد تا دیگر هرگز هوس همچون کاری به سرمان نزند. باور بفرمایید چنین نکاتی که گفتنشان شاید کمی عجیب به نظر برسد، در حسی که شما نسبت به خودرو پیدا می‌کنید واقعاً مؤثرند.

با ورود دوباره به بزرگراه و قبل از پیوستن به مسیری پرترافیک، توانستم با استفاده از حالت دستی کمی گردوخاک کنم. علی‌رغم تأخیر جعبه‌دنده در پاسخ‌دهی، چالاکی در رگ‌های ساندرو جریان یافت و پتانسیل بیشتری برای مانور از خود نشان می‌داد. دنده‌ها را در دورهای بالاتر تعویض می‌کردم و برای اولین بار آن حس دل‌چسب رانندگی را کمی چشیدم. حقیقتاً رانندگی با ساندرو در حالت دستی حس بهتر، لذت‌بخش‌تر و پویاتری داشت که البته شاید بر اساس معیارهای گوناگون افراد، این جمله در نظر همه مثبت تلقی نشود؛ چراکه بسیاری از مردم تنها آرامش می‌خواهند و دوری از هرگونه هیجان. به لطف آینه‌های جانبی بسیار خوب و نیز فراخی میدان دید، رانندگی در حالت خستگی و ترافیکِ سنگین، واقعاً آسان بود. ساندرو هر چیزی هم اگر کم داشت، از این نظر واقعاً توجهم را جلب کرد. با این‌همه، سروصدای زیاد کابین بیش از پیش اذیتمان می‌کرد و ترجیح می‌دادیم هرچه زودتر از شر آن خلاص شویم! شخصاً، زیبا نبودن و کیفیت پایین اتاق از طرفی و مجموعه پدال و فرمان نامناسب از طرف دیگر باعث می‌شد پس از گذراندن چند ساعت با ساندرو، از رسیدن به پایان کار، زیاد ناراضی نباشم و البته کمی هم احساس راحتی کنم. درست است که هدف از ساختن آن، تولد یک هاچ‌بک معمولی روزمره بوده، اما خب در روزمره هم باید حداقل کمی زیبایی و چابکی فنی چشم و دلتان را نوازش کند تا از خودرویی که درون آن نشسته‌اید زده نشوید! شاید اگر روی زیبایی بصری و توانایی‌های حرکتی آن نیز کار می‌کردند، نقاط قوتَش، ازجمله همین موردی که چند خط قبل بدان اشاره شد، بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفتند.

کلام پایانی
رنو ساندرو، یک هاچ‌بک بسیار معمولی برای استفاده‌های اولیه روزمره است. اگر فقط در همین حد می‌خواهید، گزینه مناسبی برایتان خواهد بود. هیچ عملکرد فنی خاصی در آن به چشم نمی‌خورد. شتاب‌گیری ناامیدکننده، ترمزهای مطلوب، ظاهر و اتاق کسالت‌آور، عدم هرگونه زیبایی بصری، تعادل و هندلینگ متوسط، سروصدای زیاد و ممتد، سواری نسبتاً نرم، جعبه‌دنده نه‌چندان دل‌چسب و در یک کلام، معمولی و عادی بودنِ بیش از حد را می‌توان به‌عنوان ویژگی‌های اصلی آن برشمرد. این دورگه فرانسوی-ایرانی در بازار خودروی کشور، با برخی چینی‌ها نظیر ام‌وی‌ام X22 و نیز پژو 207i و تندر ۹۰ ایرانیزه شده رقابت می‌کند و نسبت به قیمتش اصلاً ارزش خریدن ندارد. نمونه‌های دست‌دوم و سالم خودروهای رده بالاتر و چینی‌های نو قطعاً بدان می‌چربند و نسبت به بهای پرداختی، منطقی‌ترند. شاید در ظاهرش کمی خوی کراس‌اوور گونه ببینید، اما با التفات به وضعیت تعلیق و هندلینگ به نظر نمی‌رسد خارج از جاده زیاد دوام بیاورد. در یک جمله، ساندرو بهترین گزینه برای افرادی است که خودرویشان همچون خودکارشان است؛ از مرکب خود تنها کاربرد حمل‌ونقلی می‌خواهند و هیچ‌گونه حس (قلبی و…) خاص یا دید دقیق و نکته‌بین نسبت به آن ندارند.

در نهایت از مالک خودرو آقای فرید عطارزاده از بابت اعتماد به مجله پدال و نیز آقای حسین شاوردی جهت انجام هماهنگی‌های نهایی تشکر و قدردانی می‌کنیم. از هم‌وطنان عزیز هم دعوت می‌نماییم در صورت تمایل برای انجام آزمایش رانندگی و انتشار گزارشی از خودروی خود، با پدال تماس حاصل فرمایند.

پیش از پایان، توجه شما را به مشخصات فنی رنو ساندرو خودکار جلب می‌کنم.

طول / عرض / ارتفاع / فاصله بین دو محور (میلی‌متر): ۴۰۲۰ / ۱۷۴۶ / ۱۵۳۴ / ۲۵۸۸
وزن خالص (کیلوگرم): ۱۱۴۶
مصرف سوخت: ۸.۳ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر ترکیبی
حجم مخزن سوخت: ۵۰ لیتر
ابعاد رینگ و لاستیک: ۶۵/۱۸۵ – رینگ ۱۵ اینچی آلومینیومی
پیشرانه: ۴ سیلندر خطی با ۱۶ سوپاپ
حجم پیشرانه: ۱۵۹۸ سی‌سی
بیشینه قدرت: ۱۰۵ اسب بخار در ۵۷۵۰ دور بر دقیقه
سقف گشتاور: ۱۴۰ نیوتن‌متر در ۳۷۵۰ دور بر دقیقه
جعبه‌دنده: ۴ سرعته خودکار
حداکثر سرعت: ۱۷۰ کیلومتر بر ساعت
شتاب ۰ تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت: ۱۱.۵ ثانیه (طبق اعلام شرکت سایپا!)
فرمان: دنده شانه‌ای، مجهز به تقویت‌کننده هیدرولیکی (!)
سامانه تعلیق (جلو/عقب): مستقل مک‌فِرسون با بازوی جناقی / پیچشی با مقطع H و فنر مارپیچ
ترمزها (جلو/عقب): دیسکی تهویه شونده / کاسه‌ای
قیمت در بازار ایران: حدود ۸۰۰ میلیون تا یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان

از شما دعوت می‌کنیم بررسی ویدئویی رنو ساندروی دست دوم را ببینید. لطفاً در کانال یوتیوب ما هم عضو شده و کامنت بگذارید.

تماشا در یوتیوب:

تماشا در آپارات:

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۶ رای

امین قوام‌

گزارشگر و راننده آزمایش وبسایت پدال

مطالب مشابه

‫۹۸ دیدگاه‌ها

  1. هامون

    ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (11 ديدگاه)

    سلام
    من چند روزی با این ماشین تو شرایط متفاوت رانندگی کردم.
    به نظر من برخی نکات و نقد ها و جمع بندی های اشاره شده تو این مطلب (به جز اون قسمت مربوط به طراحی داخلی و خارجی) یک مقدار بی رحمانه و غیر منصفانه است. مثلا سفتی و خشکی سیستم فرمون و مقایسه اون با مرحوم پیکان. اگه واقعا این شبیه پیکانه من اون پیکانی که زیر دستتون بوده رو تحسین میکنم!

    1. Elring-aventador

      ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (331 ديدگاه)

      اگر من میدونستم کی برای اولین بار پیکان رو به عنوان یه ماشین بد معرفی کرد چشماشو از کاسه در میاووردم

      من خودم واقعا قبولش دارم … البته مدل های کاربراتوری که واقعا دوسشون دارم …

      مدل های انژکتوری اصلا ماشینای خوبی نیستن چون موتورشون هماهنگی نداره …هر قطعه ای رو از یه ماشین دیگه بهش متصل کردن … مثلا استپر موتور با پراید هایی با سیستم ساژم یکیه … سنسور اکسیژن با 206 … سوزن های انژکتور با چند مدل از L90 و 206 …. پمپ بنزین با 405 … در مورد سیستم ترمودینامیکی و گردش اب خنک کننده موتور هم که مشکل اساسی این موتوره باید بگم که موتور استوک شرکت که میاد بیرون ترمستات روی 78 درجه باز میشه … این در صورتیه که فشنگی اب (مهره دمای اب) روی دمای 83 درجه به ecu اطلاع میده که تغییرات ترمودینامیکی داره اعمال میشه و اب رادیاتور با سیلندر عوض میشه … خلاصه شرح مشکلات موتور 1600 lc از حوصله خارجه …. بعدشم اگر مشکلی پیش بیاد هیچ کدوم از سنسور هاش زیر 50 تومن قیمت نداره …

      ولی خب موتور کاربراتوری اگر مشکل دار بشه فوق فوقش کارش با یه سوزن و ژیگلور کاربراتور و یه سوزن فلوت و میل پولک حل میشه که سر جمعش از 20 تومان بیشتر نمی شه ….

      حرفم اینه : پیکان کاربراتور واقعا ماشین خوبیه (از پراید بهتره)

      1. كوروش

        ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
        سوابق: (1129 ديدگاه)

        من یک پیکان کاربراتور موتور اونجر از قدیم دارم گاهی اوقات برای اینکه مونورش نخوابه استارتش می زنم باور کن توی صدای نتراشیدش یه حس خوبیه بخصوص بعد ۱۰ و ۱۲ بار استارت نخوردن که روشن میشه خیلی خوبه کل ماشین رو سال پیش عوض کردم یک میلیون و هشتصد کاربرات و ژیگلور و شمع و دینام و تمام صندلی هاش و چهار تا چرخ و لاستیک سیم کلاچ دیسک و صفحه و کیلومتر تازه کلی داخلش رو نور مخفی گذاشتم کلش باور کن همون شد همش رو هم توی خاوران انجام دادن
        حالا من یک دست لنت ام جی رو عوض کردم ۳۵۰ دادم واقعا به پیکان که فکر می کنم واقعا لوازمش مفت بود و یه حس خوبی دارم باهاش

    2. امین قوام‌ صفری

      ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (211 ديدگاه)

      ممنون از انتقاد صریح شما آقای هامون
      گفته نشده که فرمون دقیقاً مشابه پیکان هستش، تنها سفتی و نرم نبودنش بنده رو یاد پیکان‌های انژکتوری انداخت.
      البته این گزینه هم مطرح بود از همون ابتدا که شاید خودرو مشکلی در سیستم فرمان داشته، چون همچین چیزی از ساندرو اصلاً انتظار نمی‌رفت!

      1. مجید ( اشتوگارت و سنت آگاتا )

        ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
        سوابق: (11565 ديدگاه)

        ممنون از مقاله ی عالی و منصفانه ای که نوشتین.
        چاشنی طنزی هم که اضافه میکنین خیلی خوبه.

      2. هامون

        ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
        سوابق: (11 ديدگاه)

        سپاس بابت زحمتی که کشیدید.
        شما تجربه و احساس و برداشتتون رو نوشتید و در اختیار دیگران قرار دادید. این خیلی ارزشمنده و من همچنان مشتاقم که شما و سایر دوستان اهل فن تجربیاتتون رو با ما به اشتراک بزارید. مطمئنا سطح کیفی مطالب بسیار بسیار بالاست و اگه نقدی هم مطرح میشه فقط و فقط برای ارائه نظر یک خواننده به نویسنده هستش.

  2. کمیل

    ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (94 ديدگاه)

    ماشینی که داچیا 6 هزار یورو میفروشه، و در بدترین حالت ما باید متصور قیمت 30 میلیونی باشیم، اینجا دارن 50 میلیون میفروشن! و تازه مردم استقبال هم میکنن و خوشحالن!!!

    1. علی

      ۲۹ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (67 ديدگاه)

      اون داچیا که شما میگی 6 هزار پونده و به یورو بیش از 7 هزار یورو میشه و قیمتش حدود30 میلیون تومان میشه. ضمنا اون ضعیف ترین مدلشه و تقریبا هیچ آپشنی نداره. موتور اون ماشین 1.2 لیتری و 73 اسب بخاره و دنده دستی است. اما ساندرو اتوماتیک موتور 1.6 لیتری و 105 اسب بخار قدرت داره. اختلاف 30 اسب بخاری و دنده اتوماتیک خودش حداقل 10میلیون تومان اختلاف ایجاد میکنه. تنها حسن داچیا اینه که فیس لیفت شده و زیباتره. داچیا در مدلهای پرقدرت تر و با آپشنهای بیشتر تا 50 میلیون هم بالا میره که البته کروز و نویگیشن دارن اما اتومات نیستن و در واقع تبدیل به همون مدل استپ وی میشن و البته موتور کم قدرت تر تا 90 اسب دارن. با این اوصاف ساندرو اتوماتیک در بهترین حالت 40 میلیون می ارزه چون کروز نداره و با طراحی نسل قبلی عرضه میشه. کیا ریو و هیوندای اکسنت با طراحی بهتر و به روزتر و کابین جذابتر در مناطق آزاد و میتسوبیشی لنسر با موتور 1.6لیتری و قدرت 115 اسب در کشورهای عربی 50 میلیون تومان عرضه میشن. اما اینکه ساندروی وطنی هم باید 30 میلیون عرضه بشه نمیتونه منطبق بر واقعیت باشه و با توجه به مشخصات ماشین و برخی هزینه های جنبی مثل بیمه شخص ثالث و شماره گذاری 40 میلیون قیمت معقولی برای ساندرو اتومات هست. ولی در ایران متاسفانه 50 تومن عرضه میشه!!

  3. fcmz

    ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (114 ديدگاه)

    شرمنده که ربطی به موضوع نداره !
    یه سوال دارم .
    رنو زعفران 142میلیون می ارزه یا نه.
    ماشین خوبیه یا نه.

    1. nima

      ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (1659 ديدگاه)

      من از نزدیک بررسیش کردم ماشین باکیفیت و خیلی خوبی هست و نسبت به قیمتش ارزش داره.البته اسمش زعفران نیست.سفران هست.

    2. uss zumwalt DDG-1000

      ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (4433 ديدگاه)

      توایران هیچ ماشینی به قیمتش نمی ارزه ولی مجبوریه دیگه

  4. کامبیز

    ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (19 ديدگاه)

    درود
    واقعا بیخوده …
    آخه اینا چیه وارد کشور میکنن !! ببینید جهان و کمپانیها دارند چه سبک ماشینهایی با چه قابلیتهایی تولید می کنند !!
    یک ماشین بی ریخت با طراحی فاجعه !!
    چه خبره تو این مملکت …

    1. uss zumwalt DDG-1000

      ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (4433 ديدگاه)

      به خوب نکته ای اشاره کردی

  5. ZIGMA

    ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (3072 ديدگاه)

    جالبه در همه نشریات معتبر از گیربکس و تعویض دنده النود و ساندرو به عنوان نقطه قوت و از بزرگترین مزایای این دو خودرو نام برده شده ولی در این مطلب گفته شده که جعبه دنده نچندان دلچسبه :| !
    در ضمن دوست عزیزی که مطلب رو نوشتید
    النود تنها ماشینیه که مقدار ایرانیزه شدنش از سال 89 تا الان ثابت مونده!
    جالبتر از همه اینکه اصلا اهمیتی به کیفیت بالای این خودرو در این مطلب داده نشده.
    امیدوارم سطح آزمایش ها بالاتر بره و به واقعیت و نیازی های مردم نزدیک تر بشه.

    1. هامون

      ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (11 ديدگاه)

      یکی از نکاتی که برای من جالب بود همینه.
      جالبه تو متن نویسنده از عملکرد نسبتا خوب گیربکس در حالت دستی و یا هوشمندی اون در پاسخ به پدال گاز و … صحبت کرده ولی تو جمع بندی نوشته نه چندان دلچسب.
      یا همینطور سیستم تهویه.

  6. احمد باقری

    ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (4717 ديدگاه)

    واقعا این ماشینا دیگه چی هستن.

  7. حميد

    ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (1724 ديدگاه)

    ما باید یک خودرو ارزون رو با پول یک خودرو میان رده بخریم ، من از چینی ها خوشم نمیاد ولی با این پول شاید یک ماشین چینی بهتر بشه خرید

  8. فرامرز

    ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (1597 ديدگاه)

    اینا باید با ۵۰ تومن پژو ۳۰۸ و مگان جدید رو مونتاژ کنن نه این فرغون رو! این که همه چیش همون تندره و ظاهر بیرونیش شبیه ماشین های چینی ۲۰ سال قبله (چراغ های بزرگش آدم رو یاد لیفان ۵۲۰ میاندازه)

    1. uss zumwalt DDG-1000

      ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (4433 ديدگاه)

      پژو 308 خیلی خوبه

  9. سیاوش

    ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (163 ديدگاه)

    افتضاحه افتضاح من 206 قبل 89 کارکرده رو به این ترجیح میدم

    1. uss zumwalt DDG-1000

      ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (4433 ديدگاه)

      پژو 206 فقط موتور فرانسوی و بس

  10. صفا

    ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (19 ديدگاه)

    حلب روغن بهترین توصیف براش هست
    صد رحمت به چینیها نسبت به این داچیا
    علایم کنار دست دنده رو ببین شرم آور هست
    یعنی اینقدر حداقلی تابحال ندیده بودم

  11. رامتین

    ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (3258 ديدگاه)

    بنده یاد گرفتم اصلا ارزش برای نظرات این چنینی ندم. نظر یک فرد اونم طی 1ساعت تجربه رانندگیش بهیچ وجه قابل اتکا نیست. تازه اگه طرف مایکل شوماخر باشه میشه به حرفش تکیه کرد نه … سر محل! در تلگرام گروه ساندرو حدود 300نفر مالک ساندرو هستند و تجربه 6 ماهه شون را از رانندگی هر شب دارن مینویسند. خلاصه اونها با ارزشتره یا این مقاله؟؟؟
    به دوستان توصیه میکنم در مورد هر ماشینی مطالعه بسیار بسیار زیادی کنند.

    1. Ghost

      ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (168 ديدگاه)

      دوست عزیز به هر حال هرکسی هرچی داشته باشه میگه خوبه !‌

    2. هامون

      ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (11 ديدگاه)

      دوست عزیز
      برداشت من به عنوان یک خواننده از کامنت شما اینه که یه مقداری احساساتی و عصبی شدید، وگرنه اگه منطقی و بدون تعصب به قضیه نگاه کنیم اینکه یک نفر وقت گذاشته و تجربیاتشو تدوین کرده و انقدر خوب و دسته بندی شده در اختیار دیگران گذاشته خیلی هم ارزشمنده ولو اینکه اون برداشت ها کاملا اشتباه بوده باشه ( که به نظر من بیش از ۶۰٪ این مطلب صحیحه). ولی خب شما هم اختیار دارید که ارزشی قائل نشید اما این تناقض برای من ۲ تا سؤال پیش میاره:
      ۱- اگر ارزشی نداشت چرا مطالعه کردید؟
      ۲- حالا که این مطلب به زعم شما بی ارزش رو مطالعه کردید یا حتی نکردید چه لزومی به کامنت گذاشتن بود؟!

      1. رامتین

        ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
        سوابق: (3258 ديدگاه)

        بهرحال سالها دارم مطالعه میکنم و نظرات سایتهای مختلف خودرویی در ایران که حدود 10تا هست را هر روز مطالعه میکنم. اما وقتی در گروههای تلگرام حدود 3ماه مطالب را درباره ساندرو خوندم یا در سایت مثلا ir206 وقتی اینقدر دقیق و فنی و جامع در مورد 206 صحبت میکردند (بیش از1000صفحه مطلب) و با مقالات این چنینی مقایسه میکنم میفهمم چقدر سطح چنین مطالبی مانند این نازله. همیشه باید مطالعه کامل باشه. نظر من اینه.

  12. احسان

    ۲۵ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (85 ديدگاه)

    نقد بیشتر از این که منطقی و مستدل باشه هیجانی بود و تلاش در اغراق و توصیفات عجیب(فرمان پیکان!) به اعتبارش ضربه زده، چیزی که نویسنده بهش اشاره نکرد اینه که در این بازه قیمتی هیچ خودرویی با کیفیت تر و مطمئن‌تر از ساندرو قابل خرید نیست، و واضحه کسی که ساندرو میخره دنبال رانندگی هیجانی نیست! و صرفا دنبال خودروی ارزان و کم خرج برای استفاده روزمره‌ست. اون ترجیح ۲۰۶ بی کیفیت کار کرده به ساندرو خودش وضعیت استدلال رو مشخص میکنه

  13. Sina

    ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (384 ديدگاه)

    این ماشین و تندر فقط موتور خوبی داره اتاق این ماشین و تندر مثل گاری میمونه، تو دست انداز ها پدر کمر آدم در میاد مخصوصا با اون صندلی های مزخرفش

  14. کاوه

    ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (51 ديدگاه)

    ضمن تشکر از نویسنده مقاله باید بگم که شرایط کشور و بقیه ماشین های رقیب اصلا در نظر گرفته نشده و کاملا ناامید کننده میباشد
    تو رده این ماشین چینیها (برلیانس، لیفان ایکس 50و…) هستند که اصلا دوام ندارند و فنی هم از ساندرو پایین ترند
    206 هم دیگه کیفیت سابق رو نداره و یه اشغال کامله
    پس چاره ایی واسه مصرف کننده بینوا نمونده
    و الا همه میدونند که آپشن نداره ساده است و. قدیمیه
    در ضمن از روزی که ال نود وارد کشور شد تا جایی که میدونم همه از گیربکس و موتورش راضی هستند ولی اینجا بسیار ناامید کننده در موردش صحبت شده
    در پایان امیدوارم که آخر سر بساط ظلم و ستم خودرو سازها برچیده شده و ما هم بتوانیم خودرو با کیفیت با قیمت جهانی سوار شیم

  15. hamid3x

    ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (418 ديدگاه)

    ما به کجا داریم می ریم ،بحث ارزش داشتن این خودرو نیست بحث بی ارزش بودن پول کشورمونه،هرسال قیمتا بیشتر میشه،بیمه گرونتر،کرایه ها گرونتر،خو شما فکر کنید ده سال دیگه چه بلایی سر پول ملی میاد ،فکرشو کنید پراید میشه 60میلیون ،یا سمند بشه 90میلیون،این فاجعه قرن 21،واقعا خجالت اوره این خودرو حقوق سه چهار ماه کارگری بقیه کشورهاست اینجا حقوق سه چهار سال یه گارگر،بعد خودرو ساندرو که یه خودرو ارزون قیمته میاد میشه ماشین قشر متوسط،

  16. omid

    ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (166 ديدگاه)

    من تجربه رانندگی با تندر رو دارم که از نظر فنی بسیار مشابه با ساندرو هست. به نظر من درسته که هر دو این خودروها اقتصادی و متوسط و معمولی هستند، اما نویسنده بیش از حد مته به خشخاش گذاشته و انگار از اول با دید منفی و مخالف به بررسی خودرو پرداخته و حین آزمایش هم انصاف رو رعایت نکرده. واقعا این خودرو اینقدرها هم که گفته شده بد نیست و صد البته لازمه بدونیم همه افراد قرار نیست مثل شما که توی چند ساعت با فشار زیاد و دور موتور بالا و هیجان زیاد و … رانده اید رانندگی کنند و اکثرا برای مصارف شهری و جاده ای این خودرو (و سایر خودروهای موجود در بازار ) رو خریداری میکنند. نه برای پیست و مسابقه و شتاب و سرعت.
    ضمن اینکه درمورد پیشنهادی هم که درمورد جایگزین های ساندرو داده شده باید گفت تندر که مشخصات فنی یکسان و طراحی قدیمی تری داره که توی مدل های دست دوم بیش از ده میلیون تومان با ساندرو اختلاف قیمت دارند که قطعا کمتر کسی به این سمت میره و 206 هم که از نظر کیفی انواع قطعات چینی و ایرانی روش سواره ابدا با ساندرو قابل مقایسه نیس که فعلا 40درصد ساخت داخله و بقیه قطعات از اروپا میاد و همین مورد خودش یه دلخوشیه برای مردمی که توی این بازار ناعادلانه و انحصاری میخوان خودروی باکیفیت بخرند، هرچند به بهای گزاف و نه برای مدل روز کارخانه اصلی. مگر اینکه با مدل های با قیمت بالاتر چینی مقایسه بشه، که آن هم برای خود داستانی است !

  17. Radison

    ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (68 ديدگاه)

    ماشین بیخود تر و پر مصرف تر از این نبود؟؟؟
    من 206 رو به این ترجیح میدم هر چند مصرف 206 هم بالاست.

  18. رهگذر

    ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (9 ديدگاه)

    رنو ساندرو صفر ++++
    تویوتا یاریس2008 کارکرده —-
    کدوم به نظرتون؟

    1. charger 83

      ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (1 ديدگاه)

      دوست عزیز مقایسه تویوتا با همچین ماشینی ظلم در حق تویوتاست.

      حرف بعضی دوستان درسته که حالا از بین بد و بدتر باید بالاخره یکی رو سوار شیم….. ولی

      من که به شخصه حاضرم تویوتا کارکرده بخرم ولی اینو سوار نشم. طرف 10 ساله تویوتا داره میگه هنوز که هنوزه خراب نشده…اونوقت این ساندرو…هر جور نگاش می کنم قیافشو نمی تونم هضم کنم….ولش کن اصلا….

  19. سعید

    ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (3 ديدگاه)

    ماشین خوبیه قیافشم خیلی دوست دارم موتورشم عالیه خدایی 50 میلیون مفته سکش میرزه به پژو های چینی ایرانخودرو

  20. mehdi

    ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (61 ديدگاه)

    حیف دنا و جک j5 یا 207 نییست؟ که بری ساندرو لگن بخری!

    1. سعید

      ۹ بهمن ۱۳۹۵
      سوابق: (1 ديدگاه)

      دنا!!!!!
      بیخیال حوصله خندیدن نداریم

  21. آرش

    ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (111 ديدگاه)

    L90 بحثش جداست ولی خدایی سادرو حرفی برا گفتن نداره … به نظر من اگه بهترین موتور دنیا رو روی ی بدنه زشت و ساده بندازن اون خودرو اصلا ازرش نداره
    شما ۴۰۵ رو نگاه کنید مال نود و بوقی سال پیشه فابریکا حرف خاصی برا گفتن نداره و لی با یکی دو ملیون میشه جوری اسپرتش کرد که چشم هر بیننده ای رو مجزوب خودش بکنه حالا شما L90 یا ساندرو رو اسپرت شده فرض بکنید ….
    بعنی زشت ترین موجودی که به چشمم دیدم ال نود با رینگ اسپرت بوده
    نمیخوام بگم ۴۰۵ خوبه ها نه
    ولی ی ماشین نباید حد اقل های طراحی ، زیبایی ، و چشم نوازی رو داشته باشه ؟
    تو دوزی و داشبورد هم که دیگه هیچ دستتو محکم بذاری رو داشبورد ار وسط میشکنه
    درسته که مردم ما چاره ای جز خرید همین ذباله ها ندارن
    ولی از نظر من در حال حاظر چینی ها گزینه های بهتری هستند
    البته چینی هایی که در جایی خارج از ایران خودرو و سایپا این دو دزد بزرگ تولید میشن …

  22. یه پسر

    ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (1134 ديدگاه)

    نچسب ترین ماشینای دنیا رو داچیا می سازه و واقعا از همه جهت خشکه :)

  23. nima

    ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (6 ديدگاه)

    سلام من یه سوال داشتم و خواهش میکنم کمکم کنید:من وقتی ماشینم خاموشه چراغش به راحتی روشن میشه ولی وقتی روشنش میکنم چراغا تیک میخورنو بعدش خاموش میشن.میخوام بدونم مشکلش چیه.بسیار ممنون.لطفا دوستانی که تجربه دارن و مشکل رو میدونن پاسخ بدن ممنون

  24. sunmartin

    ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (1919 ديدگاه)

    سال پیش برای تست این خودرو در نمایندگی منتخب در زمستان از من دعوت شد با حدود 20 کیلومتر و دقایقی بررسی کیفی تریم داخلی و کیفیت خارجی متوجه شدم با چه خودروی بی کیفیت و کریه المنظری روبرو هستم پول بابت رنو دادن اشتباه محض است رنو هیچگاه بک طراحی بی نقص و چشم نواز در هیچ مدلی ارائه نداده البته تالیسمان با قیمت 240 ملیون استثنا است

  25. محمدحسین

    ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (109 ديدگاه)

    با کمی تساهل میشه گفت آزمایش و بررسی خوبی بوده گرچه حتمن نویسنده باید به شرایط ایران بیشتر توجه می کرد و در قیاس با چینی ها برتری های ساندرو رو می گفت ولی چیزایی که گفته شده حقیقت داره و درسته
    ممنون از پدال

  26. مسعود

    ۲۶ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (1 ديدگاه)

    رعایت انصاف در بررسی خودرو لحاظ نشده
    با این قیمت چیزی نمیشه خرید آخه
    پیشنهاد ۲۰۶ و تندر به جای این خودرو عجیبه!
    تندر اتومات که دقیقا همینه با ۲ ملیون اختلاف قیمت که به خاطر جدیدتر بودن قابل قبوله
    ۲۰۶ هم که کاملا چینی شده و دوام نداره

  27. مهرداد

    ۲۷ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (11 ديدگاه)

    سلام والا من که 4 ماهه دارم بسیار راضی ازش هستم قبلش پارس tu5 مدل 94 داشتم صدای موتور عین پارس هست شایدم کمتر البته تا 100 کیلومتر صدا زیاد بود الان خیلی بی صدا شده از همه چیش راضیم والا نسبت به پولی که دادم تو اتومات بودنش خیلی دنده ا رو نرم و خوب عوض می کنه و به گدال گاز خیلی خوب عکس العمل میده نسبت به تمام چینی ها بهتره والا جک j5 داشتیم ما رو پیر کرد لیفان x50 تستس کردم تعطیل کلا پشت هر چینی نشستم تعطیل بود تو رنج خودش عالی هست والا پدر من کمری داره اونم سوار میشم کلا ماشین خوبی هست فقط اپشن و ظاهر نداره ساندرو وگرنه کیفیت و فنی عالی هست این نقدی که کردین درست نیست

  28. Zohreh

    ۲۷ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (1 ديدگاه)

    سلام. من میخوام ماشینی تا رنج قیمت 55بخرم اتومات هم باشه به نظرتون چی بخرم؟ لطفا راهنمایی کنید

    1. مهرداد

      ۲۷ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (11 ديدگاه)

      همین ساندرو اتومات معمولی بخر خیلی هم خوبه سراغ اتیپ وی اتو نرو که 4 تومن پول بیشتر برا 4 تیکه پلاستیک و باربند و5 سانت ارتفاع بیشتر باید بدی که همه اینا رو با 1.5 میتونی خودت بزاری

  29. میثم

    ۲۷ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (66 ديدگاه)

    من به هیچ عنوان از ساندرو و ال90خوشم نمیاد این ماشینا زمانی اسم پیدا کردن رقیب نداشتن بخاطر تحریمها و یا کیفیت خودروها بسیار پایین بوده والانم هست
    یعنی امکانات تیلر چینی و آپشن هاش از اینها بیشتره که 2میلیون قیمت داره و تو کشاورزی استفاده میشه 50میلیون پول دادن واسه این خداییش ستمه با این پول میشه یه کیا گرفت اگه این گمرک و سیاست ناجوانمردانه نبود

    1. omid

      ۲۸ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (166 ديدگاه)

      دوست عزیز آخه این چه منطقیه ؟! 50 میلیون درسته که قیمت عادلانه ای نیست ولی مثلا 60 میلیون و بیشتر برای جک و لیفان و ام وی ام و … عادلانه است و ستم نیست ؟!!
      خب اگه قرار باشه گمرک و سیاست های جوانمردانه نباشه برای همه ی خودروها این طور می بود و باز هم این خودروها ارزانتر بودند. مطمئن باشید در اون صورت – که آرزوی همه ماست – رنو هم با خودروهای بهترش وارد بازار میشد مثل کلیو و اونوقت رقابت باز به شکل دیگه ای می شد.

  30. مهدی

    ۲۸ شهریور ۱۳۹۵
    سوابق: (8 ديدگاه)

    ساندرو چیزی نداره بهش افتخار و تکیه کنی. از هر لحاظ معمولی و اقتصادی هست. از نظر طراحی و امکانات و تجهیزات و هندلینگ و شتاب و….. کاملا معمولی هست.
    مثلا همین 405 خودمون نسبت به قیمتش و سال ساختش اتاق جادار و راحت تر و طراحی مناسب تر و هندلینگ نسبتا خوب و شتاب قابل قبول داره. یعنی کسی که مثلا 405 خریده میتونه به چند نکته قوت آن اشاره کنه. ولی ساندرو به جز کیفیت خوب مونتاژ تقریبا نکته دلخوش کننده ای نداره

    1. میثم

      ۲۸ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (66 ديدگاه)

      کدوم 405 پژو 405 چند ساله که دوزار نمی ارزه نخرید پشیمون میشید

    2. omid

      ۲۸ شهریور ۱۳۹۵
      سوابق: (166 ديدگاه)

      نمیدونم شما توی ساندرو نشستی یا نه ؟! ولی اگه ساندرو اتاق جادار و راحت و شتاب قابل قبول و… نمیداشت – که خوشبختانه به گواهی کارشناسان و اکثر خریداران داره – همون کیفیتش توی این بازار چینی شده تنها نکته مثبتیه که باز هم ارزش خریدش رو نگه می داره. فعلا 60 درصد قطعاتش از اروپا میاد و حداقل دو سه سال خیال آدم راحته که برای هر چیزی به تعمیرگاه نمیره و اذیت نمیکنه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفاً از نوشتن به‌صورت پینگلیش، اجتناب نمایید. نظرات حاوی توهین، عبارات غیراخلاقی، سیاسی، مطالب غیر مرتبط، اسپم، ترول و تبلیغاتی پذیرفته نمی‌شوند. برای تغییر آواتار خود می‌توانید از سایت گراواتار استفاده نمایید.

دکمه بازگشت به بالا