یک ایمیل با عنوان “۹۱۱ توربو-ژوهانسبورگ ” در اینباکس کامپیوتر ظاهر شد. توربو. ژوهانسبورگ. قدری نشستم. توصیف آن حالت کمی سخت است.
روی ایمیل کلیک کردم. یک دعوتنامه از طرف پورشه برای آزمایش ۹۱۱ توربو که در اواسط عمر خویش که بهروز شده بود را دیدم:
حالا باقدرت ۵۸۰ اسب بخار و شتاب صفرتا ۹۶ کیلومتر زیر ۳ ثانیه،۹۱۱ توربو همچنان حد نهایی پورشه در تعریف واژههای کارایی، لوکس بودن و خاص بودن است. ما مایلیم که شما آخرین نسل سوپر کار همهفنحریف پورشه را در افریقای جنوبی تجربه کنید.
بروم؟ البته که خواهم رفت. اما رفتن مرا نگران میکند. از ایمیل پورشه چیز دندانگیری به دست نیامد اما میتوانم مجسم کنم که ما احتمالاً خودرو را در کیالامی (Kyalami) خواهیم راند. کیالامی خانهی تاریخی گرند پریکس افریقای جنوبی است. روحها میتوانند زمان زیادی بیدار شوند؛ و حرکت با زحمت در آنجا یعنی بیدار کردن دو روح سرگردان: یکی همان پیست و دیگری توربوشارژر. اجازه دهید که دو شیطان خودم را به شما معرفی کنم.
در طی سالهایی که فرمول ۱ موردعلاقهام را دنبال می کردم-دهه ی ۷۰ بود- من شیفتهی رانندهی جوان تام پرایس بودم، کسی که جایگزین پیتر روسون در تیم موردعلاقهی من شده بود، یک سایه! در آن زمان من رانندگی پرایس را در گرند پریکس لانگ بیچ دیدم، او یک استعداد واقعی بود؛ اما در مسابقهی کیالامی سال ۱۹۷۷-مکانی که روسون ۳ سال قبل در آنجا فوت کرده بود-مارشال ۱۹ ساله در پیست و درست در جلوی خودروهای هانس استاک و پرایس حرکت میکرد و سرعت هر دو در حدود ۲۷۳ کیلومتر در ساعت بود. استاک از راست میخواست حرکت کند اما پرایس هرگز ندید که او میآید…
تصادف حاصله بسیار وحشتناک بود، مارشال تقریباً ناپدید شد. برای همتیمیهای او، از دست دادن یک نفر دیگر باورکردنی نبود. پرایس در همان لحظه جان سپرد. کپسول تتشنشانی ۲۰ کیلویی، کلاه ایمنی او را برداشته بود. هنوز پای راست او بر روی پدال گاز قرار داشت. تماشاگران از همهجا بیخبر هاتداگ میخوردند و بچهها جرعهجرعه آبمیوه مینوشیدند. کمی دورتر با گارد ریل برخورد کرد و با برخوردی دیگر با ژاک لافیت، هردوی آنها به اولین فنس موجود در پیچ پرتاب شدند.
زمانی که شما شروع به دنبال کردن مسابقات اتومبیلرانی میکنید، داستان بد دربارهی تصادفات مثل فیلمهای جنگ جهانی دوم با آتشبارهای سنگین به نظر میآیند. شوم و ترسناک، اما یکجوری فریبنده است.
اما بعداً چیزی بدتر از هر فیلم ترسناکی برای کسی که شما میشناسیدش رخداده است. صدای خنده میآید، روز یکشنبه است و بهجای خوابیدن سقف اتاق را تخته پوش میکنید. این همان زمانی است که داناهو مرد، ویلنوو مرد و سپس آیرتون سنا مرد. هرزمانی شما احساسی قدم به عقب میگذارید. پروانهی کندذهن هنوز هم دور شعله میچرخد اما در شعاع امنی دور میزند. اگر سن شما به مسابقات گرندپریکس آن زمان قد میدهد، میدانید که منظورم چه بوده است. شرمآور است اما ۳۹ سال بعد من هنوز هم دربارهی دیدار کیالامی مردد هستم.
1972: حافظهی من آسمان آبی کالیفرنیا و سرپایینی خاکی سفتی را نزدیک باکس اسپرینگ نشان میدهد؛ و من ۱۵ سالهی لاغر مردنی هستم که در برابر حدود ۱۰ هزار نفر دیگر قرار دارم. اکثر آنها سیگار میکشند، برخی هم مینوشند. کسی اهمیتی نمیدهد که آنجا گارد ریل سختی قرار دارد. زیرا همهی ما به پیچ ۸ پیست ریورساید خیره شدهایم. یک جفت از مک لارن M20 نارنجیرنگ ظاهر میشوند، دنی هالم و پیتر روسون هستند، این یکی روسون است، دو سال قبل از سفرش در کیالامی.
خودروی ۷۰۰ اسبی آنها با پیشرانهی شورولت با غرشی شیر مانند از مقابل ما شتاب میگیرند، و سپس جورج فالمر در خودروی پورشه ۹۱۷ با پیشرانهی تخت ۱۲ سیلندر و با رنگآمیزی سفید-قرمز سیگارهای L&M میآید. ۹۱۷ عظیمترین خودروی مسابقهای تمام دورههاست.
در ابتدا بیسروصدا در سمت راست دور میزند، فالمر خودرو را همانند لولهی توپ جنگی آماده میکند. ماشه را میکشد. صدای صفیر آغاز میشود؛ و موشک پرتاب میشود.”توربوها ضربه میزنند.” جمعیت زمزمه میکنند: “هزار اسب بخار” مک لارن ها را زندهزنده میخورد. سرها ناگهان به راست میچرخد. خودرویی با سرعت ۳۲۱ کیلومتر بر ساعت ظاهرشده و سپس بهسرعت محو میشود. هزاران زمزمهی یا خدا از جمعیت شنیده میشود. به نظر میرسد که توربوشارژهای پورشه آن را به جلو پرتاب میکنند. سال بعد من و رفیقم شاهد بودیم که مارک داناهو دوباره با ۹۱۷ پیروز شد. این بار خودرو ۱۵۰۰ اسب بخار قدرت داشت و در مسیر مستقیم به سرعت ۳۸۶ کیلومتر بر ساعت میرسید.
یک دقیقه صبر کنید. چه اتفاقی برای آن راه مستقیم شکارچی که پس از پیچ رأسی انتظار مرا میکشید افتاد؟ هیولای ۴۰ سالهای که ازش میترسیدم کجاست؟ تا صبح امروز من نفهمیدم که او حتی آنجا نیست. درحالیکه صبح باران ریزی میبارید، ما تست را به خاطر نوشیدن قهوه متوقف کردیم. تاریخ کیالامی را مرور کردیم: پس از تحریمهای بینالمللی ضد آپارتاید که گرند پریکس را متوقف کرد، پیست ورشکست شد. یک فروشندهی ثروتمند پورشه، لاشهی بیجان پیست را خرید. پایم تا آخر روی پدال گاز میرود، برای پاسخی سریع، ویژگی جدید یعنی بوست دینامیک پیشازاین سوخت را قطع کرده اما دریچهی گاز را برای کمک به حفظ فشار منیفولد باز نگهداشته است. فشار بالا تنها خروجی پیشرانه را افزایش نمیدهد بلکه به مصرف بهینهی سوخت نیز کمک میکند. 911 توربو S میتواند در زمان ۲.۸ ثانیه بهسرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت برسد (مدل پایهی توربو در ۲.۹ ثانیه به این سرعت میرسد). در سرعت ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت، باد اطراف خودرو را فرامیگیرد.
اگر این مسیر مستقیم ادامه پیدا کند من نهایتاً بهسرعت ۳۳۰ کیلومتر بر ساعت خواهم رسید. اما من تیک آف میکند. این یک دور باحال بود. هی پسر، من میخندم!
حالا قطعهای از کیالامی وحشتناک در دستان من قرار داشت. این دقیقاً همانی بود که ازش دوری میجستم. قطعهای از پیست را نگهداری کنم؟ حدس میزنم که این روح مرا تا خانه دنبال خواهد کرد.
منبع: motortrend
Sina
۶ فروردین ۱۳۹۵این دیگه چ گزارش مسخره طولانی بود حوصلم سر رفت تا رسیدم به چهارتا عدد و رقم بدرد بخور در مورد اسب بخارو قیمتش
شرح حال خودت بود یا شرح حال پورشه…
بهرحال از هرچی که بگذریم پورشه واقعا معرکست مخصوصا 911 توروبو اس به قول هاموند بهترین ابزار مهندسی خودرو که تا کنون خلق شده
Lord Cezar
۶ فروردین ۱۳۹۵دقیقا ، یکم بیش از حد شاعرانش کردن .
از موتور ترند بعید بود همچین بررسی شاعرانه ای .
احسان آرسنالی
۷ فروردین ۱۳۹۵مجبور نبودی بخونیش. به جا تشکر از مترجمش.
مگه به پدال و شاهین چی دادی که طلبکار هستی
Lord Cezar
۷ فروردین ۱۳۹۵دوست عزیز اینجا از مترجم و پدال انتقادی نشده . کل انتقاد به نویسنده بررسی یعنی تحریریه موتور ترند شده . ایشون ترجمه شون عالی بود .مشکلی در ترجمه و پدال وجود نداره .
شاهین
۷ فروردین ۱۳۹۵ممنون از محبت های دوستان عزیز
دوستان اگه دقت کرده باشید اکثر مقاله های خودرویی صرفا به چندتا عدد و رقم محدود میشن و خواننده شاید لذت چندانی از اون نبره.برخی نوشته ها به جنبه های دیگر هم میپردازن (حالا چه بصورت طنز یا داستان و…) و ماحصل کار جالب از آب درمیاد.
البته اینکه به مذاق برخی دوستان خوش نیاد کاملا طبیعی هست.
امیدوارم که تلاش دوستان و همکاران مورد توجه ما عزیزان قرار بگیره.
یا حق
جواد
۶ فروردین ۱۳۹۵خدایی نسخه های مخصوص پیست این ماشین فوق العاده هستن رقیب ندارن
nissan
۶ فروردین ۱۳۹۵اره شبیه رمان کوزت بود…هیچی نفهمیدم..عاشق نمای پشتشم
king 918
۶ فروردین ۱۳۹۵درود به پورشه بزرگ ………….
اون دوستانی که میگن پورشه زشته ( البته خودشونم میدونن چیز میگن ) 4تا عکس میبینن و نظر میدن خواهشا مطالب رو هم بخونن تا بفهمن با چی سر کار دارن البته منظورم شخص خاصی نیست
امین آریامن
۶ فروردین ۱۳۹۵باسلام وتبریک عید خدمت دوستان کارشناس سایت وزین پدال..
جسارتا یه سوال بی ربط دارم:
کسی اطلاعاتی در رابطه به این ماشین ۲۰۷ جدید(همون +206) ایرانخودرو داره؟آیا مثل مدلهای نود هس یا مثل ۲۰۶ ایرانیزه شده؟
اینو میدونم ک دیلایت و مانیتور بهش اضافه کردن اما درمورد سیستم برق و چیزای دگه نمیدونم مثل قبله یا ایرانیزه شده؟
لطفا اگه کسی اطلاعات خاصی داره بگه
mohsen
۶ فروردین ۱۳۹۵خیلی جالبه! با اینکه خیلی وقته 911 همین شکل و شمایل رو داره اما تکراری نیست! باز هم جذابه کثافت!!
sm
۶ فروردین ۱۳۹۵۹۱۱ عالیه بخصوص ۹۱۱ gt3 rs
sina
۷ فروردین ۱۳۹۵به نظرم جذاب بود نوشتش چون واقعا حس کردم من اونجام
مهدی 911
۷ فروردین ۱۳۹۵پورشه بهترین مهندسی رو داره مدل 2014 با 560 قدرت شتاب 2/5 رو ثبت کرده 918 هم که دیگه سروره
مهدی 911
۷ فروردین ۱۳۹۵مطمئنم اگه فراری و لامبو و مکلارن و پورشه هر کدوم یه خودرو بسازن که قدرت و وزن مساوی و شرایط مساوی داشه باشن خودروی پورشه به دلیل مهندسیه برترش اول میشه وجه تمایز پورشه و دیگران اینه
دشمن شاهین
۷ فروردین ۱۳۹۵دوست عزیز کی گفته جامیمونه ؟ کاین از ایکس 5 !!! پانامرا از سری مسخره 6 !!!!1
Archi KHAN
۷ فروردین ۱۳۹۵خدایش :
” خودروسازی یعنی فراری و پورشه “
احمد باقری
۷ فروردین ۱۳۹۵همون ظاهر بیخودی که همیشه داشت رو داره.
Archi KHAN
۷ فروردین ۱۳۹۵و
تو هم احمِدجون همون توهمات باخودیِ (!) همیشه را …
بهنام طیبی
۷ فروردین ۱۳۹۵چهره زیبایی داره و شتاب و سرعت خیلی خوبی داره.بلاخره پورشه المان دیگه.
JALAL
۸ فروردین ۱۳۹۵عشق من از قدیم تا حالا همچنان شاهکار هایش ادامه داره !