سفر جادهای با یک خودروی برقی در سراسر کشور تجربهای آهسته اما به یاد ماندنی است. اما آیا شرایط بهتر خواهد شد؟
در این مقاله، نویسنده مجله رود اند تراک، داستان سفر جادهای از دیترویت به لس آنجلس با پورشه تایکان کراس توریزمو را خواهید خواند، سفری که نشان داد جادههای امریکا هنوز برای خودروهای برقی آماده نیستند، اما سفر به خودی خود یک تجربه بینظیر است. در ایران این سوال بیشتر مطرح است چون برخلاف آمریکا، زیرساختها برای خودروهای برقی مهیا نیستند و سفر با یک خودروی برقی به مراتب چالشهای بزرگتری به همراه دارد.
همه ما دوست داریم رویاهایمان را زندگی کنیم. گاهی اوقات این به معنای رانندگی با سوپرکارها در مکانهای عجیب است و گاهی اوقات به معنای سفرهای جادهای بیبرنامه برای خرید خودروهایی است که به طور ناگهانی از سمت دیگر کشور خریدهایم. من به دلیل علاقه به تخفیفها یک پورشه تایکان کراس توریزمو ۲۰۲۲ را در میشیگان خریدم، تنها با نگاه به عکسهای آنلاین. چالش بعدی این بود که این خودروی لوکس برقی را به کالیفرنیا برسانم.
بالاخره موفق شدم و این نشان داد که میتوان یک خودروی برقی را ۳۷۰۰ کیلومتر در زمستان و بدون هیچ گونه پیشبینی قبلی رانندگی کرد. اما نه بدون فکر. در پنج روزی که این سفر طول کشید، زمان زیادی برای فکر کردن داشتم. این چیزی است که میخواهم در اینجا به اشتراک بگذارم.
اولین کشف این بود که رانندگی در شب سال نو، وقتی سفر را شروع کردم و همچنین در روز سال نو، فوقالعاده لوکس بود. انگار که به دهه شصت یا هفتاد برگشته باشم، یا شبیه دوران اوایل کووید-۱۹ بود، اما بدون ترس از مرگ. برای سه چرخه کامل شارژ در حومه، توانستم کنترل تطبیقی سرعت را فعال کنم و هیچ پدالی را لمس نکنم تا زمانی که وارد و خارج از بزرگراه شدم.
با این حال، علیرغم شرایط عالی برای سرعتهای بالا، سرعت گرفتن بیفایده بود. خودروهای برقی در سرعتهای بزرگراهی به ویژه در زمستان، کارآیی بالایی ندارند و زمانی که سرعت به بالای ۱۱۰ کیلومتر در ساعت میرسد، محدوده برد آنها به شدت کاهش مییابد. بنابراین، حتی در یک پورشه، ساعتها با سرعت ۱۱۹ کیلومتر در ساعت حرکت کردم و همه از من سبقت میگرفتند، زیرا رانندگی سریعتر باعث میشد که تعداد توقف در ایستگاههای شارژ بیشتر شود و مزایای سرعت از دست برود. این در ابتدا ناامیدکننده بود، اما خیلی زود وارد حالت ذهنی پذیرفتن شدم. این همان چیزی است که سفر با خودروی برقی ایجاب میکند.
زمان را برای تماس با افرادی که مدتی بود از آنها خبری نداشتم صرف کردم (رابط CarPlay پورشه عالی است)، ایدههایی برای پادکست برای خودم درنظر گرفتم و پادکستهای دیگران را گوش دادم. به شرطی که بدانید سفر چقدر طول میکشد، آزادی ذهن از استرس احساس خوبی است.
برد مسافت نیز کمتر از آن چیزی است که ممکن است تصور کنید، اگر شما یک انسان با نیازهای فیزیولوژیکی باشید. در شرایط ایدهآل، با برنامهریزی دقیق، تایکان میتواند تا ۴۸۰ کیلومتر را طی کند. اما بدون برنامهریزی، در هوای سرد و با سرعت ثابت ۱۱۹ کیلومتر در ساعت، مجبور شدم هر ۲۴۰ تا ۲۵۰ کیلومتر برای ۲۰ تا ۳۰ دقیقه توقف کنم تا شارژ کنم. داشتن خودرویی که شما را مجبور به توقف میکند میتواند ناامیدکننده باشد، اما قطعاً برای سلامت ستون فقرات بهتر از تلاش برای طی کردن یک سفر طولانی بدون توقف است.
رانندگی در سرما باعث کاهش برد میشود، به طوری که بیشتر خودروهای برقی حدود ۲۰ درصد از برد خود را وقتی دما به صفر میرسد از دست میدهند. من دیدم که تخمینهای برد به تدریج با حرکت به سمت غرب و گرمتر شدن هوا افزایش مییابد، مثلا شعاع حرکتی نشان داده شده از ۷۰ کیلومتر در دمای منفی ۷ درجه سانتیگراد به ۳۸۵ کیلومتر در دمای مثبت ۲۱ درجه سانتیگراد رسید.
علیرغم اینکه ۱۹ مورد از ۲۱ توقف من در ایستگاههای شارژ سریع DC به راحتی و بدون مشکل انجام شد، سفرم را با اعتماد کامل به زیرساختها و این فرض که هر ایستگاه شارژ به همان اندازه یک پمپ بنزین قابل اعتماد باشد، پایان ندادم. از دو توقف ناموفق، یکی با ایستگاه جایگزین مناسب در نزدیکی حل شد؛ دیگری منجر به یک تغییر مسیر استرسزا شد که برد به ۵ کیلومتر رسید. سپس به یک ایستگاه شارژ سطح ۲ کند وصل شدم تا برای رسیدن به ایستگاه شارژ سریع بعدی مقداری شارژ کنم.
مشکل بزرگتر این است که ایستگاههای شارژ اغلب در مکانهای مناسب نیستند. خیلی از ایستگاههای شارژ سریع در مکانهایی قرار دارند که نمیخواهید توقف کنید یا ناهار بخورید. من در ۱۳ مورد از ایستگاههای شارژ DC خود در Walmart توقف کردم و ۶ مورد دیگر بیشتر شبیه تجربهای طولانی از پمپ بنزین بودند.
یک مشکل بزرگتر در سفر با خودروهای برقی، به طرز شگفتانگیزی، “شارژ مقصد” در هتلها است. متأسفانه وبسایتهای بزرگ رزرو هتل واقعیتهای موجود را دقیقاً نشان نمیدهند. از سه تلاش برای اقامت در هتلهایی با ایستگاههای شارژ، هیچکدام موفق نبود. در یکی، شارژرها کار نمیکردند. در دیگری، همه پر شده بودند. در سومی، ایستگاهها از نوع سوپرشارژرهای تسلا بودند و من آداپتور نداشتم.
با این حال، سفر به اندازهای که انتظار داشتم قابل پیشبینی بود. باوجود اینکه تعداد محدودی ایستگاه شارژ وجود دارد و حتی اگر یکی به درستی کار نکند، احتمال بسیار بالایی وجود دارد که به ایستگاه دیگری برسید که کار میکند. نرمافزار برنامهریزی مسیر پورشه خوب است و یادگیری استفاده از آن در حین سفر یک تمرین عالی بود. در پورشه، نمایش محدوده مسافت باقیمانده نیز دقیق بود. اگر ۶٫۵ کیلومتر از برد باقیمانده بود و ایستگاه شارژ ۳ کیلومتر دورتر بود، میدانستم که به آن خواهم رسید. بعلاوه هیچکدام از اشتباهات معمول خواندن فاصله مانند خودروهای بنزینی را نداشت.
به نظر من اگر تعداد ایستگاههای شارژ سریع را چهار برابر کنیم و تمرکز خود را بر مناطق پرجمعیتتر بگذاریم، زیرساخت مناسبی برای سفرهای طولانی با خودروهای برقی خواهیم داشت. اگر حتی ایستگاههای شارژ سریع تعداد ۱۰ درصد پمپهای بنزین باشند، به این هدف خواهیم رسید. و برای شهرهای کوچک که از نظر اقتصادی دچار مشکل اما جذاب هستند، یک بانک ایستگاه شارژ DC سریع نصب کنید و به زودی جریان منظم افرادی که میخواهند وقت بگذرانند و پول خرج کنند، در شهر شما ایجاد خواهد شد.
اما آیا این اتفاق خواهد افتاد؟ با توجه به اولویتهای دولت ترامپ (و همچنین دولت ایران)، به نظر میرسد تجربه من در اوایل ژانویه به طور چشمگیری بهتر نخواهد شد حتی اگر تعداد خودروهای برقی در جادهها بیشتر شود. بدون کمک مالی عمومی، زیرساخت شارژ احتمالاً با سرعت مورد نیاز بهتر نخواهد شد. ممکن است هماکنون به اوج خود رسیده باشیم. و بله، این بسیار غمانگیز خواهد بود.
اما اگر میخواهید زمانی برای فکر کردن داشته باشید، پس در زمستان با خودرو برقی سفر جادهای کنید و البته در ایران میتوانید ساعتها برای شارژ خودرو با پریزهای برق معمولی منتظر بمانید و شاید کتاب بخوانید.
بد نیست این تجربه برای ایران نیز به کار گرفته شود و در ابتدا پیشنهاد میکنیم که تمامی هتل های ۴ ستاره و بالاتر ملزم به نصب ایستگاه شارژ DC شوند در غیر این صورت ستاره آنها کسر شود. همچنین تمامی توقفگاههای بینراهی نیز باید به این ایستگاهها مجهز شوند. در مراحل بعدی میتوان شهردار شهرهای گردشگری را ملزم به نصب چنین ایستگاههایی در نقاط مختلف شهر مخصوصاً مناطق تفریحی و توریستی نمود.
نظر شما چیست؟ چقدر طول میکشد تا راندن یک خودروی برقی به کم دردسری یک خودروی بنزینی باشد؟ ایران چقدر از دنیا در این زمینه عقب است؟
saeedfarshchian
۲۶ اسفند ۱۴۰۳خیلی جالب بود متن
ولی لذت ماشین درون سوز و حتی سوخت گیری،گاهی کاپوت بالا زدن، صدای موتور و استارت زدن، عقربه های آنالوگ و… هیچکدوم رو نمیتونم ول کنم و ماشین برقی رو ترجیح بدم
حسین
۲۶ اسفند ۱۴۰۳داداش تو خودت دنبال دردسر میگردی
محمد
۲۶ اسفند ۱۴۰۳در زمان فعلی ماشین های برقی برای استفاده شهری یا مسافت های بین شهری کوتاه عالی هستن و کار ۹۰ درصد مردم رو راه میندازن ولی بخوای مثل ماشین درونسوز سفر های جاده ای طولانی رو تجربه کنی باید پنج تا ده سال دیگه صبر کنی تا هم فناوری ماشین های برقی هم زیرساخت ها بهتر بشن در حال حاضر پلاگین هیبرید ها که مزیت هردو رو دارن منطقی تره خریدشون
KAIZEN
۲۶ اسفند ۱۴۰۳خودروی هیبرید و پلاگین هیبرید و حتی هیبرید خفیف قطعا گزینه های بهتری هستند
الکتریکی برقی یه تبی بود که خیلیها درگیرش شدن و عجولانه واردش شدن.
درصورتی که باید با ضرب آهنگ پایینتری به این حوزه وارد می شدند
Ehsan
۲۶ اسفند ۱۴۰۳نظر جناب KAIZEN کاملا درست و بر اساس واقعیت موجود در ایران هست، زیر ساخت براى خودروى برقى آماده نیست و اجبارى براى هتل ها، مجتمع هاى تجارى، استراحتگاه هاى بین راهى و حتى داخل کلان شهرها وجود نداره، اجبار به این معنى که اگر ایستگاه شارژ داخل مجتمع تجارى نباشه پایانکار نمیدیم، اگه هتل هاى ۴ستاره و ۵ستاره شارژ DC نداشته باشن سازمان گردشگرى امتیاز هتل رو تقلیل میده، استراحتگاههاى بین شهرى از ادامه فعالیتشون جلوگیرى میشه،، من کلان شهر مشهد زندگى میکنم و در این شهر ۵میلیونى ۲تا ایستگاه شارژ وجود داره که میشه نتیجه گرفت اراده اى براى افزایش جایگاه شارژ وجود نداره