برند فونیکس و فونیکس NEV با برترین و محبوب ترین خودروهای بازار کشورمان در کرمان از علاقه مندان صنعت خودرو پذیرایی کردند و شاهد استقبال کم نظیر دوستداران خودرو در سرزمین مردمان کویرنشین بودند.
نمایشگاه خودرو کرمان از ۲۳ الی ۲۶ بهمن ۱۴۰۳ در مجموعه نمایشگاه شمالشرق واقع در استان کرمان برگزار شد که به جهت موقعیت استراتژیک این استان از حیث تولید صدها هزار خودرو در سال توسط نیروی انسانی متبحر و متخصص بومی، از رویدادهای مهم خودرویی کشور به شمار می رود.
برند فونیکس و فونیکس NEV به عنوان پیشتازهای خودروسازی کشورمان در زمینه خودروهای پیشرفته و دوستدار محیط زیست که محصولات خود را در استان کرمان و منطقه اقتصادی ارگ جدید بم توسط به تولید می رسانند، در شهر کرمان میزبان دهها هزار علاقهمند به خودرو بودند. حضور پررنگ و معنادار فونیکس و فونیکس NEV با مجموعهای از خودروهای محبوب و پیشرفته فرصت مناسبی را برای علاقهمندان به خودرو فراهم ساخت تا از دستاوردهای ویژه صنعت خودرو دیدن نمایند و شور و شوقی تازه را منطقه جنوب شرق کشورمان به وجود آورد.
پاسخگویی فونیکس به نیازهای مختلف
برند فونیکس با ارائه سبد متنوعی از مدلهای پرفروش خود از جمله تیگو ۸ پرو مکس آی ای، آریزو ۸، آریزو ۶ جی تی و تیگو ۷ پرو مکس AWD، برای اقشار و سنین مختلف جامعه، توانمندی خود در پاسخگویی به نیازهای بازار و مصرف کنندگان را به نمایش گذاشت. این خودروها با ویژگیهای فنی و طراحی مدرن، مورد استقبال گستردهای قرار گرفتند و اقبال عمومی به آنها نشاندهنده علاقه مردم به خودروهای پیشرفته و با امکانات بالا است که سطح جدیدی از رانندگی را عرضه می نماید.
فونیکس NEV، محبوب علاقهمندان به محیط زیست
از سوی دیگر، برند فونیکس NEV با معرفی خودرو تیگو ۸ پرو پلاگین هیبرید، اف ایکس برقی و پلتفرم QPower، بهویژه در زمینه تکنولوژیهای نوین و خودروهای برقی، جذابیت ویژهای را در این نمایشگاه خلق و توجه علاقه مندان را به خود خلق کرد.
بخش مهمی از این توجهات از آن اف ایکس برقی بود که با قرار گرفتن در مرکز غرفه فونیکس و فونیکس NEV که از ظرفیت باتری چشم گیر و رادارهای پیشرفته برخوردار است، در این نمایشگاه درخشید.
پلتفرم QPower نیز از دیگر نکات بارز و مهم غرفه فونیکس NEV بود که بدون قرار گرفتن بدنه روی شاسی، از نزدیک سیستم تمام چرخ محرک و ترکیب موتورهای برقی و بنزینی را به عنوان نمونهای از آینده خودروسازی به نمایش گذاشت و علاقهمندان به تکنولوژیهای جدید و دوستدار محیطزیست را به خود جذب کرد.
ارتباط و تعامل نزدیک با مردم
از اتفاقات مهم این نمایشگاه، امکان برقرار ارتباط و دریافت نظرات و خواستههای مردم از تولیدکنندگان است. برندهای فونیکس و فونیکس NEV با این رویکرد، توانستند بهخوبی نیازهای مصرفکنندگان را شناسایی کنند و در جهت بهبود محصولات و خدمات خود گام بردارند. این تعامل مثبت بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان، بهعنوان یک عامل کلیدی در موفقیت این برندها در بازار به شمار میرود.
حضور این دو برند در نمایشگاه کرمان نهتنها بهعنوان یک رویداد تجاری، بلکه بهعنوان یک رویداد اجتماعی و فرهنگی نیز دارای اهمیت بود چرا که کرمان بهعنوان یکی از قطبهای خودروسازی کشور، میزبان آخرین رویداد خودرویی مهم کشور را برعهده داشت و برندهای فونیکس و فونیکس NEV نیز برخواسته از این استان هستند. این ارتباط نزدیک با جامعه محلی، موجب افزایش علاقه و شوق مردم به محصولات این برندها شد و علاقه و اشتیاق بازدیدکنندگان از نمایشگاه را به واسطه پیشرفت تکنولوژیک این دو برند به دنبال داشت.
제네시스
۲۹ بهمن ۱۴۰۳چینی نخرید که آشغاله، ترجیح میدم یه سوناتا یا اپتیما کارکرده بگیرم ولی چینی No
Cehx
۲۹ بهمن ۱۴۰۳تو این دلال بازار ترجیح میدم چینی بگیرم حداقل تا 5 سال راه میره
اگر هم بخوام کارکرده بگیرم ماکسیما هست اگر هم قیمت بیشتر تالیسمان رو خیلی دوست دارم
سراتو ها که الکی گرونن واقعا نمیدونم چرا ولی سوناتا yf و ازرا (نمیدونم کدوم نسلش میشه ولی منظورم نسل قبلی ازرا 2014 هسته) خوبه
Navid A J
۳۰ بهمن ۱۴۰۳ماشینی که عمر مفیدش تموم شده، خریدنش اشتباهه. خیلی ها هم هستن ماشین کارکرده دوست ندارن. آپشن دیگه ای براشون نیست.
صامورایی
۲۹ بهمن ۱۴۰۳دیار مردمان افتاب فکر کردم صامورایی هارو میگه
کرمان البته به چیزای دیگه هم معروف هسته. اینجا تو پدال هم یه نوجوون کرمونی هسته که میتونه توضیح بده.،.،
Cehx
۲۹ بهمن ۱۴۰۳کرمان به قاووتش معروفه بعید میدونم خورده باشی اگر هم خورده باشی مرغوبش رو نخوردی مثل خاک هستند و اگر مرغوب نباشند مزه ی خاک میدهند
البته کرمان به چیز های دیگری هم معروفه مثل کماچ
نمی دونم چرا یه روز تو دانشگاه داشتم چرت میزنم استاد پرسید اهل کجایی گفتم کرمان گفت پس بخاطر همونه (ترم اول بودم)
Mr wrong
۲۹ بهمن ۱۴۰۳زده بود در دیار مردمان آفتاب فکر کردم ژاپن رو میگه😄
Iman 007
۳۰ بهمن ۱۴۰۳توژاپن اصلا اینو راه میدن بیاد
Mr wrong
۳۰ بهمن ۱۴۰۳تعجبم هم برا همیت بود
Cehx
۲۹ بهمن ۱۴۰۳والا الکی می گن من رفتم اکثر افراد میرفتن تو غرفه کرمان موتور (بعلت محصولات جدیدش) و غرفه اصلی که داخلش فولکس unyx و id4 و کرولا و هوندا وزل و لوکانو و جتا و بقیه چینیا بود
تو غرفه مدیران هم رفتم ولی بیشتر داخلی بود تا بین المللی (منظورم همون خودرو های متداول کوچه خیابونه) البته خب چیزی وارد نکرده جدیدا بنده خدا و خب من بشخصه 5 دقیقه تو غرفه مدیران خودرو بودم 55 دقیقه تو بقیه ی غرفه ها
کلا سه قسمت بود
Parsa
۳۰ بهمن ۱۴۰۳وقتی تنها انتخاب باشه بایدم بدرخشه
دیا
۳۰ بهمن ۱۴۰۳تو سرزمینی که نمیشه یه خودرو خوب جهانی سوار شد میشه جولان گاه این آشغالهای دره پیت .
سرزمین آفتاب هم یه جوک بود مثله همون رسیدن به قله.
....
۴ اسفند ۱۴۰۳در دیار مردمان آفتاب منظورتان چیست؟
مزدک
۴ اسفند ۱۴۰۳شهاب الدین زیدری نسوی؛ در کتاب مشهورش “سیره ی جلال الدین”، که همزمان با یورش مغولان به پادشاهی خوارزمشاهیان نگاشته، ضمن روایت پر سوز و گداز تهاجم و کشتار و چپاول مردمان ولایات شرقی ایران، در ابتدای حمله ی چنگیزیان، و بیان دریغ و حسرتش، از برباد رفتن بنیان سلطنت خوارزمشاهیان، اشاره ای دارد به نامه ی مشهور چنگیز خان؛ به سلطان محمد خوارزمشاه، که به سبب غرور و بی خردی؛ توسط شاهنشاه ایران بی پاسخ ماند!
گویا در ابتدا کاروانی از تجار مغول، پس از فتوحات اولیه ی چنگیز در چین و ماچین، با هدایای فراوان، و نامه ای که چنگیز، به قصد ایجاد پیمان اتحاد با ایران، بر علیه خلیفه ی عباسی در بغداد، برای خوارزمشاه به آنان سپرده بود، در شهر شرقی اترار (به ضم الف نخست)، توسط غایر خان، گمارده ی خوارزمشاهیان در آن شهر، دستگیر شدند و پس از کسب تکلیف از سلطان محمد، به این بهانه که احتمالا جاسوس هستند! قتل عام شده، و عمده ی غنائم حاصل، جهت خوش خدمتی! به دربار خوارزمشاه ارسال شد.
چنگیزخان اما خویشتن داری پیشه کرد! و کاروان دومی را، همراه با هدایایی ارزشمندتر، به علاوه ی نامه ای که نسوی به آن اشاره نموده، به ایران گسیل داشت. مهمترین بخش متن آن نامه، با وجود تفاوت آن در منابع مختلف، چنین بود:
از چنگیز خان، فرزند شمشیر بران، به خوارزمشاه، نواده ی خورشید سوزان؛
…من پادشاه خورشید برآمدنم، و تو شاهنشاه خورشید فروشدن (اشاره به طلوع خورشید در خاور؛ و غروب آن در باختر!)؛ چرا که یک تن نباشیم؟…
اما خوارزمشاه مغرور، در پاسخ این نامه ی محبت آمیز، مجددا دستور قتل عام هیئت تجاری و سیاسی مغول را صادر نمود، و زان پس چنان شد؛ که دانی…
حدودا هزار سال بعد، در سال ۱۳۸۰ خورشیدی، نماینده هایی از شرکت تازه کار جیلی موتورز چین، که از زمان تأسیس اون، در ۱۹۸۶ میلادی، تا سال ۱۹۹۴، که شروع به تولید موتورسیکلت کرد، تولیدکننده ی قطعات یخچال بود! و تازه از سال ۱۹۹۷، خط تولیدی جهت ساخت اتومبیل به راه انداخته بود! برای مذاکره با شرکت خودروسازی خصوصی “ایران اتومبیل”(واقع در بزرگراه جلال آل احمد)، با مدیریت جناب مهندس تهرانچی، راهی تهران شدن…
بنده در اون زمان، در نشریه ی داخلی اون شرکت، که با نام خود کمپانی چاپ می شد، مشغول به فعالیت بودم. مذاکرات در ابتدا بسیار عالی پیش رفت، به شکلی که علاوه بر قرارداد واردات محصولات اولیه ی جیلی در اون سالها (شامل یک سدان متوسط، یک هاچبک، و یک کوپه ی مثلا اسپورت!)، با قیمت های فوق العاده پایین (از یک و نیم، تا سه میلیون تومان)، و همچنین راه اندازی خط تولید محصولات جیلی در ایران، به علاوه ی قراداد ادغام کمپانی ها (با فروش چهل و نه درصد سهام ایران اتومبیل، در ازای دریافت بیست و پنج درصد از سهام جیلی موتورز!)، حتی قراردادی هم در زمینه ی همکاری جهت احداث تلکابین تهران-شمال! با برآورد هزینه ی هشتصد میلیون دلاری در اون زمان (با درصد سرمایه گذاری مساوی طرفین)، بین دو کمپانی منعقد شد.
در نمایشگاه بین المللی خودروی تهران، در سال ۱۳۸۲ هم، غرفه ی ایران اتومبیل، در فضای باز نمایشگاه، اقدام به ارائه ی سه نمونه خودروی مورد قرارداد با جیلی، و ثبت سفارش و نام نویسی از متقاضیان اون خودروها، در زمان برپایی نمایشگاه نمود.
اما… دوباره تاریخ تکرار می شود! وارثان حماقت خوارزمشاهی (البته در واقع می شه گفت وارثان بدترین خصائل تمامی حکام گذشته ی این خاک!)، مجددا دست به کار شدن! قرارداد ایران اتومبیل با کمپانی جیلی، به دلیل عدم پوشش دهی کامل مفاد اصل ۴۴ قانون اساسی (قانون غیر شفاف، مبهم و قابل تفسیر به رأی “خصوصی سازی” رو عرض می کنم!)، ابتدا توسط وزارت کار و امور اجتماعی، و سپس با دخالت وزارت کشور ملغی شد! و به همین دلیل، طرف ایرانی زیر بار پرداخت مبلغ ضرر و زیان قید شده در قرارداد، جهت لغو یکطرفه ی اون، تا مرز ورشکستگی کامل پیش رفت! (چون مهندس تهرانچی هرگز نتونستن چینی ها رو متقاعد کنن، که ما در ایران، به هیچ وجه مفهومی تحت عنوان “سرمایه دار مولد بخش خصوصی” نداریم! و دولت های ما، بدون هیچ محدودیتی، در تمام قراردادهای تجاری بخش خصوصی – چه داخلی و چه بین المللی- حق هرگونه دخل و تصرف و حتی وتو و لغو قرارداد رو دارن! مگر اینکه…)
قرارداد بزرگ و ارزشمند بین کمپانی های ایران اتومبیل و جیلی، با فشار گروه های خاصی در بدنه ی نظام لغو شد. قراردادی که شاید بازار خودروی کشور ما رو در اون زمان کن فیکون نمی کرد، اما در بلند مدت، کشور ما صاحب حداقل ۲۵ درصد سهام کمپانی ای می شد، که امروز مالک مجموعه های تولیدی؛ ترافوژیا (سازنده ی خودروهای پرنده در آمریکا)، منگنز برنز هلدینگ (تولید کننده ی اصلی تاکسی های سیاه رنگ مشهور لندن)، سهام دار عمده ی رنو موتورز کره ی جنوبی، دارنده ی نزدیک به ده درصد سهام دایملر بنز، عمده سهام دار لوتوس انگلستان و ولووی سوئد، و مالک زیربرندهای زیکر و لینک اند کو است!
از بین سه مدلی که قرار بود توسط ایران اتومبیل تولید بشه، تنها نسخه ی سدان ۳ میلیونی، با قیمت ۷ میلیون تومن وارد بازار شد! که طبیعتا مورد استقبال قرار نگرفت. از اون زمان به بعد، تمام کمپانی های خودروسازی ایران، که تا پیش از اون، با شرکت های اروپایی، آمریکایی، ژاپنی و یا حداقل کره ای قرارداد تولید داشتن، تحت نظارت و مدیریت همون نیروهایی که جلوی قرارداد ایران اتومبیل با جیلی رو سد کردن، تبدیل شدن به وارد یا مونتاژ کننده ی حقیرترین و نازل ترین چینی ها! نه خودروهای سطح اول چینی (که همون ها هم، با وجود حرکت در روند منطقی رشد کیفی و تکنیکی، در قیاس با متوسط خودروسازی جهانی، همچنان در مرتبه ی پایین تری قرار دارن).
در تاریخ اومده، که چنگیز خان بعد از قتل عام دومین گروه تجاری؛ که روانه ی دربار خوارزمشاه کرده بود، و پیش از رسیدن لشکریان قتال مغول، به دروازه های شرقی ایران، گروه سوم رو؛ اینبار نه در قالب یک هیأت تجاری، که در شمایل یک گروه زبده و تا بن دندان مسلح نظامی (که دیگه هیچ خوش خدمتی، جرأت قتل عام اونها رو نداشت!)، با این پیغام به دربار خوارزمشاه فرستاد: افسوس، شما جنگ را انتخاب کردید! و من؛ چنگیز خان، فرزند شمشیر، همچون خشم خداوند بر شما نازل خواهم شد…
ما در زمانی که همه چیز محیای یک قرارداد سودمند (برای طرفین!)، با چینی ها بود، مثل همیشه، منافع کوتاه مدت شخصی رو، به منافع بلند مدت ملی ترجیح دادیم! دور نخواهد بود اون زمان، که همین خودروسازهای دست چندم چینی، که امروز دارن با قیمت های نسبتا مناسب (البته در جهت منافع خواص تولید/واردکننده ی کوته بین ایرانی!)، ماشین هاشون رو به بازار در حال احتضار ما … می کنن هم، حاضر نخواهند بود که برای بهره مندی رانت خواران محترم طرف قراردادشون، از حاشیه ی سود بی زحمتی که برای خودشون تعریف کردن؛ طلب تخفیف های آنچنانی و بشکه های نفت خام تقریبا مجانی اهدایی (به عنوان بی تعارف رشوه!) رو بپذیرن! و اونوقت هست، که این میدان عظیمی که توسط مدیران کلان اقتصادی کشور، به واسطهی ناآگاهی های از سر فرصت طلبی اونها، در طول این سالها مین گذاری سیاسی/اقتصادی/اجتماعی شده، منفجر خواهد شد، و تا شعاعی نامعلوم، هرچه هست رو؛ ویران کرده و خواهد سوخت…