دنده عقب

دنده عقب: بازگشایی پل بروکلین

پس از ۱۴ سال به طول انجامیدن فرآیند ساخت و ۲۷ سانحه منجر به فوت در حین آن، بالاخره ۱۳۳ سال پیش در چنین روزی بود که پل بروکلین بر فراز رود شرقی شهر نیویورک افتتاح شد؛ پلی که برای اولین بار منهتن و نیویورک را به هم متصل می‌کرد و با طراحی و ساخت توسط John A. Roebling (جان روبلینگ)، با نشان بزرگترین پل معلق تا آن زمان، سر برافراشت.

افتتاح پل بروکلین!
افتتاح پل بروکلین!

جان روبلینگ که همواره از وی به‌عنوان یکی از بزرگترین پیشروهای طراحی پل‌های معلق آهنی یاد می‌شود، در سال ۱۸۰۶ میلادی در آلمان چشم به جهان گشود. او پس از فارغ‌التحصیلی از آکادمی معماری برلین تحت نظر بزرگترین اساتید و مهندسان آن دوره، در سن ۲۵ سالگی به پنسیلوانیای غربی (ایالات متحدهٔ آمریکا) مهاجرت کرد. البته وی که تلاش داشت تا ادامهٔ زندگی‌اش را به‌عنوان یک کشاورز بگذراند، پس از مدتی با شکست روبرو شد و این‌بار تصمیم گرفت تا شانسش را در مرکز ایالت پنسیلوانیا، هریسبورگ، بیازماید. خوشبختانه این‌بار رؤیای آمریکایی او به تحقق پیوست و روبلینگ پس از استخدام به‌عنوان مهندس عمران در یکی از موسسه‌های گسترش آمریکا، مدتی نگذشت که موفق به تأسیس یک کارخانهٔ تولید کابل گشت.

موفقیت‌های پی‌درپی او کم‌کم از یک دیگر پیشی می‌گرفتند و درست در هنگامی‌که علی‌رغم نیاز بسیار زیاد به پل‌های معلق، استفادهٔ از آن‌ها به دلیل فروپاشی‌شان در برابر جریان‌های باد قوی و نیروهای شدید مانع گسترششان می‌شد؛ روبلینگ با پیشنهاد طراحی نوعی خاص از خرپا، یکی از تأثیرگذارترین گام‌ها را در پیشرفت تکنولوژی و افزایش استحکام این نوع از پل‌ها برداشت. وی با استفاده از همین خرپاها موفق به ساخت پل‌های Niagara Gorge در آبشار نیاگارا و همچنین پل رودخانهٔ اوهایو در سینسیناتی، ایالت اوهایو شد. با کسب تمام این موفقیت‌ها و پیروزی در اغلب مناقصات مرتبط با ساخت پل‌ها، کمتر کسی بود که از او به‌عنوان یکی از بهترین طراحان پل‌های معلق یاد نکند و همین محبوبیت و اعتبار وی باعث شد تا ایالت نیویورک با طرح او برای پل ۴۸۶ متری بروکلین- منهتن موافقت کند و با انتصاب او به‌عنوان مهندس ارشد این پروژه، افتخاری دیگر هم به تالار افتخارات روبلینگ اضافه گردد؛ حال او طراح اولین پل معلق آهنین دنیا بود!

ساخت پل بروکلین
ساخت پل بروکلین

قبل‌تر به فوت‌های بسیاری که بر اثر سوانح ایجاد شده در طول ساخت این پل منجر شده بودند اشاره کردم. درست قبل از شروع ساخت پل در سال ۱۸۶۹، روبلینگ هنگام انجام آخرین مراحل نقشه‌برداری از منطقهٔ مورد نظر، دچار یک سانحه که شاید اگر امروز اتفاق می‌افتاد به راحتی قابل درمان بود، شد. یک قایق انگشتان یکی از پاهای او را له کرد و گرچه خود سانحه مرگ‌بار نبود اما با توجه به علم پزشکی آن زمان، او پس از ۳ هفته به خاطر کزاز درگذشت. این اولین سانحهٔ مرگ‌بار فرآیند ساخت این پل بود که بعداً در طی ۱۴ سال به ۲۷ سانحه هم رسید. پس از درگذشت روبلینگ، پسر ۳۲ سالهٔ او، واشینگتن آ. روبلینگ، که قبلاً هم سابقهٔ همکاری با پدرش را در سایر پروژه‌ها داشت، به‌عنوان مهندس ارشد جدید پروژه کار ساخت پل بروکلین را آغاز کرد.

به دلیل اینکه پایه‌های پل به ترتیب در ۱۴ (بروکلین) و ۲۴ متری (نیویورک) پی‌ریزی شده بود، بخش اعظمی از جای‌گذاری پایه‌های گرانیتی پل بروکلین در اعماق آب انجام می‌شد و کارگران ناگزیر بودند تا عمدهٔ زمان ساخت پایه‌ها را در زیر آب بگذرانند. کار در چنین وضعیتی مخصوصاً در آن زمان، که هنوز اطلاعات زیادی دربارهٔ کار در چنین شرایطی (اعماق آب) وجود نداشت، باعث شد تا بیش از صد کارگر به بیماری (های) ناشی از کاهش ناگهانی فشار مبتلا شوند. این بیماری به خاطر به وجود آمدن حباب‌های نیتروژن در خون به دلیل کاهش ناگهانی فشار رخ می‌دهد و متأسفانه در آن هنگام باعث فوت چندین کارگر و حتی بستری شدن خود واشینگتن روبلینگ در سال ۱۸۷۲ شد.

tdih-may24-HD_still_624x352
مثل اینکه بیماری و تخت‌نشینی‌های بعد از آن در احساس مسئولیت و انجام وظیفهٔ مدیران لاییکِ خدانشناس غرق در کابوس آمریکایی (!) اثری ندارد و این برخی از مدیران زحمت‌کش دیگر ممالک هستند که پس از کمترین احترام و «مهندس» و «دکتر» خواندنشان بر تخت ادعا و تفاخر می‌نشینند و دیگر وظایف و مسئولیتشان را به باد فراموشی می‌سپارند! شاهد این قضیه هم این است که روبلینگ پسر حتی در بستر بیماری هم دستورات و راهنمایی‌های لازم را از طریق همسرش، امیلی روبلینگ، به کارگران می‌رساند و حتی در سال ۱۸۷۷، او و همسرش با نقل مکان به یک خانهٔ جدید که دید کامل به پل و مراحل ساخت آن داشت، مغروق بودن خود در کابوس آمریکایی را بیش از پیش به نمایش گذاشتند! هرچند وضعیت جسمی واشینگتن روبلینگ به‌مرور زمان بهبود یافت، اما او تا آخر عمرش از فلج نسبی رنج می‌برد و این هم لابد از کافر بودنش بود و الخ…

پل بروکلین بالاخره در ۲۴ ماه مه سال ۱۸۷۷ میلادی افتتاح شد و به احترام تمام زحمات و ازخودگذشتگی‌های خانوادهٔ روبلینگ، امیلی روبلینگ اولین شخصی بود که از این پل عبور کرد. پس از ۲۴ ساعت از گذشت افتتاح این پل، حدود ۲۵۰, ۰۰۰ نفر از راه مخصوص پیاده‌رو این پل، که از همان ابتدای کار طراحی توسط جان روبلینگ تنها برای سرگرمی و لذت افراد پیاده از منظرهٔ بالای پل در نظر گرفته شده بود، بین دو جزیرهٔ بروکلین و نیویورک جابجا شدند. البته این راه مخصوص با در نظر گرفتن تمام فاکتورهای امنیت جان مسافران، در ارتفاع قابل توجهی نسبت به راه‌های گذر خودروها طراحی شده است تا هیچ‌گونه خطری از سمت خودروها متوجه مردم نباشد. تدبیری که پس از گذشت ۲۰۰ سال از طراحی پل بروکلین، هنوز در کشور عزیز ما اعتقادی به آن وجود ندارد؛ در هر زمینه‌ای! نمونه‌اش هم در اینجا توسط همکار عزیزم، علیرضا رحیقی، به رشتهٔ تحریر درآمده است.

Brooklyn-Bridge-7 copy
برخی پل بروکلین را هشتمین مورد از عجایب دنیا می‌دانند و برخی هم این را فقط یک شوخی می‌خوانند. اما مسالهٔ مهم‌تر خدمتی است که این پل به مردم جزایر منهتن و بروکلین کرد. هر دوی این جزایر از جمعیت چشم‌گیری برخوردار هستند و بدون وجود این پل، قطعاً نیویورک بزرگ فعلی به وقوع نمی‌پیوست. در سال ۱۸۹۸ شهر بروکلین به‌صورت رسمی به شهر نیویورک، جزیره استیتن و چند شهر کوچک دیگر ملحق شد تا سیب بزرگ یا همان شهر ۲۴ ساعته به عنوان مرکز یکی از بزرگترین، زیباترین و جذاب‌ترین ایالات آمریکا شناخته شود. واقعاً اهمیتی ندارد که این پل هشتمین «عجیب» دنیا است یا نه؛ مهم در این حقیقت است که ما کجا و آن‌ها کجا… قصد ناامیدی و قُر زدن ندارم. تنها دل تنگی دارم که اگر اینجا بازش نکنم، قطعاً خواهم ترکید!

روز افتتاح پل بروکلین بر شما خوانندگان عزیز پدال، مبارک!

Brooklyn-Bridge-Park-88567

تهیه‌شده در: مجله خودرو و حمل و نقل پدال

اقتباس شده از: History

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

امیر مقدم

نویسنده و ویراستار، دانشجوی مهندسی مکانیک و یک عشق تنیس!

مطالب مشابه

‫۱۴ دیدگاه‌ها

  1. mahyar

    ۴ خرداد ۱۳۹۵
    سوابق: (57 ديدگاه)

    من یه جا خونده بودم این پل تا پونصد سال آینده هم عمر میکنه و مقاومتش در برابر زلزله تا 11 ریشتره که واقعا تعجب کردم که به قول آقای مقدم چقدر عقبیم و ما کجا و اونها کجا ههیییی
    ممنون آقای مقدم

    1. كوروش

      ۴ خرداد ۱۳۹۵
      سوابق: (1129 ديدگاه)

      داداش حرفت درسته ولی خدا که پیشرفت رو به اونا نازل نکرده حداقل ۱۰۰ سال زود تر از ما توسعهشون رو شروع کردند بنظر من بجای قصه خوردن ، توسر هم زدن باید بفهمیم ما هم باید از یک جا شروع کنیم بنظرم کسایی هم که فقط غر می زنند بازندند
      راستش من فکر می کردم تو ایران هیچ وقت نمیشه پیشرفت کرد چون هزار جور رانت و پارتی می خواد (که البته اشتباه هم نیست ) ولی واقعا کسایی رو دیدم که از ۰ توی همین جا به پیشرفت رسیدند نمونش بهنور یزد تازه مدیرش ۴۰ سال نیست نمی دونی چه سختی هایی کشیده تا تکنولوژی LED رو اورده خودش ۱۰ تا نمونه مثل خودش رو برا ما مثال زد و واقعا راست می گفت من خودم بخش خیلی کوچکی از جامعه هستم شغلم هم اویونیک هواپیماست واقعا تصمیم گرفتم یه تکونی بخورم بهتر و با وجدان کار کنم بنظرم هم همین درسته تا از خودمون شروع نکنیم کسی برا ما کاری نمی کنه

      1. mahyar

        ۴ خرداد ۱۳۹۵
        سوابق: (57 ديدگاه)

        تو جامعه ما مسئولیت پذیری و داشتن انصاف شغلی عواقب داره یه کاری کردن که تو نمیتونی از راه درست به پیشرفت برسی .
        درسته حرف شما اما گیرم من خواستم این پیشرفت رو در کشور خودم به وجود بیارم و بومی سازیش کنم اینقد سنگ جلو پات میندازن که دیوونه شی آخرشم مجبور میشی بری کشور دیگه مثل موتورهیبریدی که چند تا جوون چند سال پیش ساختن و هیشکی بهشون اهمیت نداد حتی پول وقتی که صرف کردن رو بهشون ندادن بعد الان همون جوونا کشور سوئد ثبت اختراع کردن و نمونه همون موتور رو ماشین های اونا استفاده میشه دیدتون رو فقط محدود به شغل خودتون نکنین کل جامعه رو ببینید

        1. great britain

          ۴ خرداد ۱۳۹۵
          سوابق: (2855 ديدگاه)

          داداش همچین میگی جوونا رفتن سوئد و همون موتور رو رو ماشین هایه خودشون استفاده میکنن هرکی ندونه فکر میکنه موتورهای کوئینگ زگ
          و وولوو رو ایرانی ها ساختن!!!!!!!!!!!!

      2. بهنام طیبی

        ۴ خرداد ۱۳۹۵
        سوابق: (4433 ديدگاه)

        اقای کوروش عزیز اونایی که شما دیدی از صفر شروع کردن و بجایی رسیدن برای نسل قبلی بودن ن الان.شما خودت بگو با این تورم اقتصادی چطوری میتونی از صفر به بالا بری؟؟؟؟؟؟
        باید پشتیبانه هم داشته باشی تا به جایی برسی.

        1. sina

          ۴ خرداد ۱۳۹۵
          سوابق: (307 ديدگاه)

          داداش بد فرم خوب اومدی این جمله رو

        2. بهنام طیبی

          ۴ خرداد ۱۳۹۵
          سوابق: (4433 ديدگاه)

          فدات

    2. محمد حسین

      ۴ خرداد ۱۳۹۵
      سوابق: (489 ديدگاه)

      11 ریشتر !!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟
      انرژی زلزله 8 ریشتری معادل یک گیگا تن تی ان تی هست و هر درجه افزایش در ریشتر تقریبا 31 برابر انرژی آزاد می کنه
      کل نیویورک با خاک یکسان می شه تو زلزله 9.5 ریشتری ، چه برسه به 11 ریشتر

    3. mohsen

      ۴ خرداد ۱۳۹۵
      سوابق: (53 ديدگاه)

      دوست عزیز من زمین شناس هستم.
      پر قدرت ترین زلزله ای که میتونه توی کره زمین اتفاق بیوفته 10 ریشتره! اونم بعد از زلزله کره زمینی وجود نخواهد داشت!!!!!!
      هر یک درجه به بزرگی زلزله، انرژی آزاد شده آن را تقریباً ۳۱٫۶ برابر بیشتر می‌نماید.

  2. كوروش

    ۴ خرداد ۱۳۹۵
    سوابق: (1129 ديدگاه)

    دقیقا درست ما فقط حرف می زنیم دریق از کار کردن و زحمت کشیدن تازه طرف مهاجر بوده ولی اینقدر وظیفه شناس که تا توی بستر کار رو رها نکرده

  3. احمد باقری

    ۴ خرداد ۱۳۹۵
    سوابق: (4716 ديدگاه)

    اون موقع که پیشرفت های خاصی در زمینه ابزار آلات وجود نداشت، در بسیاری از این پروژه ها از جمله ساخت تونل، پل و سد، تلفات جانی وجود داشت، اما به هر حال، به نتیجه می رسوندن.

  4. یاسین

    ۴ خرداد ۱۳۹۵
    سوابق: (91 ديدگاه)

    سلام.ما تا مادامی که ملاک و معیارمون فقط ظاهر افراد باشه،راه به جایی نمیبریم!گفتید پل بروکلین.یاد پل های فلزی خودمون تو شهرهای خوزستان افتادم.تازه اینا هم مربوط به نسل قدیمه!بله اون روزها کجا و این روز ها کجا!

  5. سجاد

    ۴ خرداد ۱۳۹۵
    سوابق: (188 ديدگاه)

    پل های باحال مثل همین که نماد شهر باشه ، کسی میشناسه؟

    1. نوید جهرمی

      ۴ خرداد ۱۳۹۵
      سوابق: (3792 ديدگاه)

      پل هلالی و پل کابلی اهواز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفاً از نوشتن به‌صورت پینگلیش، اجتناب نمایید. نظرات حاوی توهین، عبارات غیراخلاقی، سیاسی، مطالب غیر مرتبط، اسپم، ترول و تبلیغاتی پذیرفته نمی‌شوند. برای تغییر آواتار خود می‌توانید از سایت گراواتار استفاده نمایید.

دکمه بازگشت به بالا